دلیل تأکید بر دعا کردن چیست؟
امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:
بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد.
ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد.
پس هرگاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید…
الکافی، ج 2، ص 471.
وسائل الشّیعه، ج 7، ص 44.
🤔 زن کیست ….؟؟؟؟!!!!
😌اولین کسی که با دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست…😏یک مرد نبود بلکه یک زن بود….(بانو آسیه)
😌اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود….(بانو هاجر)
😌اولین کسی که از مبارکترین آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود…(هاجر خاتون)
😌اولین کسی که به محمد المصطفیﷺ ایمان آورد مرد نبود بلکه یک زن بود… (بانو خدیجه)
😌اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود….(بانو سمیه)
😌اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد یک مرد نبود بلکه زن بود….(بانو خدیجه)
😌اولین کسی در قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد یک زن بود نه مرد…(سوره مجادله آیه 1)
😌اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد یک مرد نبود بلکه زن بود….(بانو هاجر)
☺️ اولین زنی که با همه مخالفتها وارد معبد اورشلیم شد مریم بود
☺️ تنها کسی که به حمایت از شوهر و امامش میخ در به تنش فرو رفت و دم نزد و شفیع گنهکاران شیعه در روز قیامت است زهرا بود
☺اکنون میلیونها حاجی باید حرکات آن زن را انجام دهند وگرنه حج آنها قبول نمی شود…..
😊واما کسی که کاخ یزید را به لرزه دراورد مرد نبود زینب بود زینب
می نویسیم تا همه بدانند…. زن افتخار است…
اگر قدر خودش را بداند 👏👏👏👏🌹🌹
عربی معاصر2
لطفا” روی هر جمله 1 دقیقه فکر کنید، میارزه
1. Prayer is not a “spare wheel” that you pull out when in trouble, but it is a “steering wheel", that directs the right path throughout.
دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از آن استفاده کنی بلکه فرمان است، که به راه درست هدایت میکند.
2. Know why a Car’s WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
میدونی چرا شیشه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره؛ بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.
دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول میکشه که آتیش بگیره ولی سالها طول میکشه تا نوشته بشه
4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don’t worry, they can’t last long either.
تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش میره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش میره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don’t forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری .
6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, “Relax, sweetheart, it’s just a bend, not the end!
اغلب وقتی امیدت رو از دست میدی و فکر میکنی که این آخر خطه، خدا از بالا بهت لبخند میزنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه، نه پایان
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn’t solve your problems HE has Faith in your abilities.
وقتی خدا مشکلات تو رو حل میکنه تو به توانایی های او ایمان داری؛ وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمیکنه او به توانایی های تو ایمان داره
8. A blind person asked St. Anthony: “Can there be anything worse than losing eye sight?” He replied: “Yes, losing your vision!”
شخص نابینایی از “سنت آنتونی” پرسید: ممکنه چیزی بدتراز از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9. When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
وقتی شما برای دیگران دعا میکنید، خدا میشنود و آنها را اجابت میکند و بعضی وقتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10. WORRYING does not take away tomorrow’s Trouble, it takes away today’s PEACE.
نگرانی، مشکلات فردا را دور نمیکند
بلکه تنها آرامش امروز را دور میکند.
این مطلب را برای کسانی که دوستشان دارید بفرستید و کمک کنید زندگیشان بهتر شود.
چقدر ساده میشه دل کسی رو شکست!؟!!!
️مراسم تشیع جنازه یکی از آشنایان در یک روز سرد پاییزی در گورستان بودم. نوه متوفی اصلا گریه نمیکرد و محزون هم نبود. سالها این موضوع برای من جای سوال بود با اینکه او سنگدل هم نبود.
بعدها از او علت را جویا شدم، گفت: پدر بزرگ من هر چند انسان بدی نبود ولی روزی یاد دارم، عید نوروز بود و به نوههای خود عیدی میداد و ما کودک بودیم، ما نوه دختری او بودیم و او به نوه های پسریاش 1000 تومنی عیدی داد ولی به ما 200 تومنی داد و در پیش آنها گفت: پدربزرگ اصلی شما فلانی است و بروید و از او شما 1000 تومنی عیدی بگیرید. این حرکت او برای همیشه یاد من ماند و من تا زندهام او را پدربزرگ و خودم را نوه او هرگز نمیدانم.
برای نفوذ در دلها شاید صد کار نیک کم باشد ولی برای ایجاد نفرت ابدی، یک حرکت احمقانه کافی است. و بدانیم کودکان هرچند در مقابل محبت ما توان تشکر ندارند و خجالت میکشند و در برابر تندی و بیاحترامی ما، از ترس ما توان عکسالعمل ندارند و سکوت میکنند، ولی آنها تمام رفتار ما را میفهمند و محبتها و بدیهای ما را میبینند و میدانند و برای همیشه در ذهن خود حفظ میکنند و زمانی که بزرگ شدند، تلافی میکنند.
حکایتیزیبا از بهلولدانا
بهلول بعد از طی یک راه طولانی به حوالی روستایی رسید و زیر درختی مشغول به استراحت شد.او پاهای خود را دراز کرد و دستانش را زیر سرش قرار داد.پیرمردی با مشاهده او به طرفش رفت و با ناراحتی فریاد کشید:تو دیگر چه کافری هستی؟بهلول که آرامش خود را از دست داده بود جواب داد:چرا به من ناسزا می گویی؟به چه دلیل گمان می کنی که من کافر و گستاخ هستم؟
پیرمرد جواب داد:تو با گستاخی دراز کشیده ای در صورتی که پاهایت به طرف مکه قرار دارند و به همین دلیل به خداوند توهین کرده ای! بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که چشم های خود را می بست گفت:اگر می توانی مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد.
نقاشی اما واقعی!
نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطورباورنکردنی زیبا بودو میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد.
نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بودکه ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد.
که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد.شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند .میخواست فریاد بزند،اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود،مرد به سرعت قلمویی رابرداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد.نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند.اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود.
براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم،اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای مارا خراب میکند.
گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم:
خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است.
سعی کن طوری زندگی کنی که خدا لایکت کنه.
مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد.
جلوی آنها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا پول را…؟!
اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید:
نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم
پس پول را میگیرم که فایدهی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد.
سپس از کشاورزی که پیش او کار میکرد خواست یکی را انتخاب کند:
کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم
اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا پول را انتخاب میکنم.
سپس از آشپز پرسید که قرآن را انتخاب میکنید یا پول را؟
آشپز گفت من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته مشغول کار هستم ، وقتی برای قرائت قرآن ندارم
بنابراین پول را بر میگزینم…
نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود[این پسر خیلی فقیر بود]
مرد ثروتمند گفت من یقین دارم که تو پول را انتخاب میکنی تا غذا بخری یا به جای این کفش پارهی خود کفش جدیدی بخری
پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه مرغی بخرم و با مادرم میل کنم ؛ ولی من قرآن را انتخاب میکنم ، چرا که مادرم گفته است:
یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرینتر است
قرآن را برداشت ؛ بوسهای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند ؛ بین آن دو پاکت دید:
در یکی از آنها ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا وجود داشت
در دیگری وصیتنامهای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد میکرد.
مـــــــرد ثروتمند گفــــــت:
هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمیکند.
گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟!؟
آیه 124 سوره مبارکه «طه» رویگردانی و اعراض از ذکر و یاد خدا را عامل اصلی تنگدستی و سختی در زندگی انسان معرفی میکند:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»
پس تلاش کنیم از خدا و قرآن فاصله نگیریم.
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا لایکت کنه نه بندهی خدا
خدا چیست وچه شکلیست؟
مسئله ای که از حضرت علی علیه السلام پرسیده شد
سؤالى که براى اکثر مردم ، مسلمون و غیر مسلمون ، کوچک و بزرگ حتما پیش اومده ، این است که خدا از کجا آمده ، الان کجاست ؟
از چى درست شده و قبل از خدا چى بوده؟!!
اگر شما هم دوست دارید جواب این سؤال ها را بگیرید باید بدانید عقل و درک و فهم ما قادر نیست به اون مرحله برسه ولى امام على (علیهالسلام) در مقابل سؤال کفار راجع به خداوند به زیبایی جواب دادند وهم ضعف و عدم درک ما از وجود خداوند را شرح دادند .
سؤال کفار از امام على(علیهالسلام)
در چه سال و تاریخى خدایت به وجود امد ؟
امام فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاریخ و هر چیزى که وجود داشته…
کفار گفتند:
چه طور میشود؟ !
هرچیزى که به وجود آمده یا قبلش چیزى بوده که از او به وجود آمده ویا تبدیل شده…!!!
امام على (علیهالسلام) فرمود :
قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟
گفتند ٢
امام پرسید قبل از عدد ٢ چه عددیست ؟
گفتند ١
امام پرسید و قبل از عدد ١ ؟
گفتند هیچ
امام فرمود چطور میشود عدد یک که بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل از خداوند که خود احد و واحد حقیقى است نمیشود چیزى نباشد…؟؟؟
کفار گفتند خدایت کجاست وکدام جهت قرار گرفته…؟!
امام فرمود همه جا حضور دارد
وبر همه چیز مشرف است.
گفتند چطور ممکن است که همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى…؟!
امام فرمود :
اگر شما در مکانى تاریک خوابیده باشید صبح که بیدار شوید روشنایی را از کدام طرف و کجا می بینید ؟
کفار گفتند همه جا و از همه طرف
امام فرمود پس چگونه خدایى که خود نور سماوات و ارض است نمیشود همه جا باشد؟؟
کفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشید است خدایت از چیست !؟
چطور میشود از چیزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟
امام فرمود خداوند خودش خالق خورشید و نور است آیا شما قدرت طوفان و باد را ندیده أید؟
باد از چیست که نه دیده میشود نه از چیزى است ،
در حالى که قدرتمند است؟
خداوند خود خالق باد است.
گفتند : خدایت را برایمان توصیف کن ، ز چه درست شده ؟
آیا مثل آهن سخت است ؟
یا مثل آب روان ؟
و یا مثل دود و بخار است !؟
امام فرمود :
آیا تا به حال کنار مریض در حال مرگ بوده اید و با او حرف زده اید ؟
گفتند : آرى بوده ایم وحرف زده ایم.
امام فرمود : آیا بعداز مردنش هم با او حرف زدید ؟
گفتند نه چطور حرف بزنیم در حالى که او مرده ؟!
امام فرمود : فرق بین مردن و زنده بودن چه بود که قادر به تکلم و حرکت نبود…؟!؟
گفتند : روح ، روح از بدنش خارج شد.
امام فرمود شما آنجا بودید و میگویید که روح از بدنش خارج شد و مُرد.
حال آن روح را که جلو چشم شما خارج شده برایم توصیف کنید از چه جنس و چگونه بود !؟
همه سکوت کردند .
امام على (علیهالسلام) فرمود : شما قدرت توصیف روحى که جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بیرون آمده را ندارید ؛ چطور قادر به فهم و درک ذات اقدس احدیت و خداى خالق روح خواهید بود…
جانم فدات ای سلطان بلاغت ، یاعلی
شادی آقا امیرالمومنین علی علیه السلام صلوات
چگونههمسرخوبی باشیم
زنان باید بدانند که هر وقت مردی کم حرف و به لاک خود فرو می رود زیر فشار روحی است. و مساله ای دارد بادر خود فرو رفتن دنبال راه حل است
هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشد و سکوت او را بر هم نزند.
زن نباید با آن روشی که خودش آرام می شود در صدد آرامش مرد برآید
مرد هم همینطور
این اشتباه بزرگی است
مرد سکوت می خواهد
پس سکوت را به او هدیه دهید
زن دلجویی،توجه و صحبت کردن می خواهد .پس کنارش باشید و توجه را به او هدیه دهید.
پنج کلمه از علم یا پنج هزار دینار
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یا علی می خواهی پنج کلمه از علم به تو بگویم یا پنج هزار دینار پول به تو بدهم؟ کدامیک را می خواهی؟ امیر المومنین فرمودند: یارسول الله پنج کلمه علمی که به من یاد بدهید، بهتر از تمام عالم دنیاست. رسول خدا فرمودند : یا علی شبها تا یک ختم قرآن نکرده ای نخواب؛ امیرمؤمنان پس از شنیدن سخنان پیامبر خدا فرمود: یا رسول الله ، چه کسی می تواند در یک شب ختم قرآن کند ؟ پیامبر خدا در ادامه سخنانش به امیر مؤمنان فرمودند:
شبها هزار دینار صدقه بده بعد بخواب؛ سوم نخواب تا یک بنده را آزاد کنی ، چهارم نخواب تا اینکه خود را از آتش آزاد کنی، پنجم هزار رکعت نماز بخوان . امیرمؤمنان فرمودند: مگر می شود کسی تمام این اعمال را در یک شب انجام بدهد : ختم قرآن کند ، بنده آزاد کند ، خودش را از آتش آزاد کند هزار دینار صدقه بدهد و هزار رکعت نماز بخواند؟ حضرت فرمودند :
« شبها که میخواهی بخوابی سوره (قل هو الله احد ) و معوذتین (قل اعوذ برب الفلق ) و ( قل اعوذ برب الناس) و سوره حمد و سوره بقره از آیه اول تا آیه پنجم (و اولئک هم المفلحون ) را بخوان ، که « فاذا قرات هذه فکانما قرات القرآن کله » ؛ « اگر هر شب اینکار را بکنی ، گویی ختم قرآن کرده ای
?» دوم : اگر بر من که پیغمبرم و بر اهل بیتم ده مرتبه صلوات بفرستی و بگویی «اللهم صل علی محمد و اهل بیته» مثل این است که هزار دینار صدقه داده ای .
? سوم: اگر هنگام خواب ده مرتبه این ذکر را بگویی ، مثل این است که بنده ای را خریده و آزاد کرده ای .
? ذکر این است «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ و َهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ » چهارم: اگر موقع خواب ده مرتبه بگویی :??
«لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» مثل اینکه خودت را از آتش دوزخ آزاد کـرده ای ».
پنجم : اگر این ذکر را ده مرتبه بـگویی : « کانما صَلَّیْتُ أَلْفَ رَکْعَهٍ»
? « مثل اینکه هزار رکعت نماز خوانده ای » و آن ذکر این است « یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزته» یعنی خداوند هر چه بخواهد به قدرت خودش انجام میدهد ، و به هر چه اراده کند حکم می کند.
( در محضر مجتهدی(ره) ، جلد 1 ، ص42 و 43 )
پیرمرد بهشتی
پیرمردی خدمت امام باقر علیه السلام رسید. در حالیکه اتاق پر از جمعیت بود. او با صدایی بلند سلام کرد. حضرت پاسخش را داد. پیرمرد رو به امام کرد و گفت:« یابن رسول الله! مرا در کنار خود جای ده. به خدا سوگند! من شما و دوستان شما را دوست دارم و از دشمنان شما بیزارم. من شما را بر حق می دانم و دشمنان شما را باطل! من حلال شما را حلال می دانم و حرام شما را حرام. آیا امیدی به نجاتم هست؟
حضرت مرد را نگریست و فرمود: ای پیرمرد! جلو بیا و او را در کنار خود نشاند سپس فرمود: « شخصی خدمت پدرم علی بن حسین علیه السلام رسید، همین سؤالی که تو کردی از پدرم پرسید. پدرم به او فرمود: هرگاه از دنیا رفتی، خدمت پیامبر، علی، حسن، حسین و علی بن الحسین علیهم السلام وارد می شوی. قلبت آرام، دلت شاد و چشمانت روشن می گردد و با فرشتگانِ اعمال به خوبی و خوشی روبه رو خواهی شد و اگر زنده بمانی، چیزهایی را خواهی دید که باعث روشنی چشمت است و با ما در مقام بلند بهشتی خواهی بود.»
پیرمرد شگفت زده شد و اشک شوق از چشمانش جاری شد. جمعیت هم از گریه ی او اشک ریختند سپس دست و صورت حضرت را بوسید و رفت. امام او را نگاه کرد و به مردم فرمود: «هرکس می خواهد مردی از اهل بهشت را ببیند، به این شخص نگاه کند.»
?کافی ، ج8 ، ص 77
محبت به اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنها نجات دهنده انسان است.
بادیگاردهای من
فکر میکنی فقط شخصیتهای
مهم بادیـگارد دارن؟ حـتما
همینطوره! تو هم اینقدر برای
خـدا مهمی که برات چـندتا
بادیگارد گذاشته البتهبادیگارد
نه، محافـظ!
برگرفته از آیه 10 سوره الانفطار
ملکهی خونه باش
خیلی ساده و تضمینی با گفتن و تکرار این عبارات :
“تو باید…
من منتظرم…
کجاااا بودی؟!
انجام دادی یا نه؟”
از چشم و دل همسرتان می افتید..
مرد ،مرد است، ذاتا عاشق تحکم و قدرت..
نرم و زنانه با همسرتان همراه شوید و فراموش نکنید که یک ملکه هیچ گاه نیاز به دعوا و شلوغ کاری ندارد.
یک تفکّر غلط
زیاد این جمله رو شنیدیم که میگن:
فلانی هنوز جَوونه، خیلی بهش سخت نگیر…?
☝️ امّا یک جوانِ شایسته از نظر قرآن، هیچ وقت مرگ، و حساب و کتاب آخرت رو فراموش نمیکنه.
حضرت لقمان، که خدا بهش حکمتِ فراوان داده بود، به فرزند جوانش میفرماید:
? یا بُنَیَّ إِنَّهٰا إِنْ تَکُ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمٰاوٰاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللّٰهُ إِنَّ اللّٰهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ (لقمان/16)
? پسرم! اگر به اندازهی سنگینی دانهی خردلی عملِ خوب یا بد داشته باشی، و این عمل کوچکت در دل سنگی، یا در گوشهای از آسمانها و زمین قرار بگیرد، خداوند آن را در قیامت برای حسابرسی میآورد. زیرا خداوند دقیق و آگاه است.
? حسابرسىِ خداوند خیلی دقیق و کامله، حتّی برای جَوونها?
آدمِ حکیم، هیچوقت نمیگه:
حالا جَوونه، بهش سخت نگیر.❌
چون این جمله یعنی:
❌ از مسئولیت شونه خالی کردن،
❌ و در نهایت سقوطِ یک جَوون?
پس جَوونتون رو، همون اوّلِ جوونی، از خواب و خیال بیدار کنید..
« ارزش دل شکسته »
? آخوند ملا حسینقلی (ره)
یکی از عرفا بوده و ایشان چندین
عارف را تربیت می کند
⬅️ نقل می کنند که
یکی از شاگردها پرسید :
▫️آقا من چند ساله که:
گناه را ترک کردم
معصیت از من صادر نمیشه
زیارت عاشورام ترک نمیشه
نماز شبم ترک نمیشه …
[چرا] برای من یک دری از حقیقت باز نمیشه…؟
⬅️ استاد فرموده بود که:
▫️عجب!
من هم در همین فکر بودم
که چطور برای تو دری باز نمیشه؟
حالا فهمیدم علت چیه
▫️عملت زیر نظرته
به خودت می بالی
اون دل شکسته را نداری
اونی که خدا می خرد را تو نداری
▫️این خیلی بد حالتی است،
[برای] آنهایی که از خودشان راضی اند
⬅️ امام سجاد(علیهالسلام) می فرماید :
الهی اگر…
بقدر تمام عمر دنیا عمر کنم
و در تمام این مدت تو را عبادت کنم
اینقدر گریه کنم…
با مژهٔ چشمم زمین را شخم کنم
این جبران یک گناه را نمی کند
⬅️ یک کار مختصری کردیم
دائماً جلوی نظر مونه
[این] نشان می دهد دوریم…
ولی بندگان خدا همیشه
در هر شرایطی، هر کار کنند
هرچه عبادت کنند، همیشه شرمنده اند.
دعای چوپان
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان …
?گاهی دعای یک دل صاف،از صد عبادت یک دل پرآشوب بهتراست…
علت اصلی شوک ارزی
افشاگری رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از اصرار عجیب دولت روحانی برای افزایش قیمت ارز بعنوان یک منبع درآمد!
پورابراهیمی
▫️ مجلس فقط می تواند 5 درصد ساختار بودجه را تغییر دهد ونمی تواند اساس بودجه را تغییر دهد.
▫️دولتی که بجای ناکارآمدی در سیاستهای خودش کشور را دچار چالش کرده و باید پاسخگوی ملت باشد، مورد تشویق هم قرار میگیرد!
▫️در سال های گذشته بودجه های عمرانی در کشور به حداقل ممکن رسیده است و کاهش بودجه های عمرانی نشانه خوبی برای اقتصاد کشور نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
چیکار کنیم که در زندگی امام زمانی تر بشویم و یار امام زمان باشیم؟
در کتاب ارزشمند مکیال المکارم 80 وظیفه از وظایف منتظران را بیان کرده است که عمل به این وظایف باعث می شود یار امام زمان عج بشویم.
تشریح بعضی از وظایف منتظران :
1️⃣ در تمامی اوقات و به طور مداوم دعا کنیم که خداوند ما را جزو یاران امام زمان قرار دهد.
2️⃣ اگر می خواهی امام زمان را بشناسی و برای حضرت کار کنی، اطلاعات مهدوی خود را افزایش بده، هر چقدر بیشتر مطالعه کنی، بیشتر با مهربانی های حضرت و زیبایی های بعد از ظهور آشنا می شوی و قلبت نسبت به امام مهربان تر و شوقت نسبت به حضرت بیشتر می شود. مخصوصا داستانهای تشرف که در کتاب «برکات حضرت ولی عصر عج»، داستانهای تشرف انسانهایی که محضر امام زمان مشرف شده اند؛ تدوین شده است.
3️⃣ مبلّغ امام زمان باش و در حد دانش و توانایی خودت برای حضرت کار کن. در این صورت به شدت و عجیب مورد عنایات حضرت قرار می گیری. اینها خاندان کرامت هستند و بیش از آنچه که برایشان کار کنی، جبران می کنند.
4️⃣ در جلسات امام زمانی شرکت کن و این جلسات را پر رونق کن.
5️⃣ در صورت داشتن توانایی جلسات مهدوی برگزار کن، که می تواند ماهی یکبار یا هفته ای یکبار باشد. (با دعوت کردن دوستان و همسایه، با دعوت یک سخنران خوب، خواندن یک دعا و پذیرایی مختصر با چای روضه)
6️⃣ چند درصد از درآمدت را به حضرت اختصاص بده، این باعث برکات فراوان در زندگی ات می شود و حضرت چندین برابرش را به شما می دهد.
7️⃣ صدقات را به نیابت از امام زمان بده.
8️⃣ صدقات صبح و شب را به نیت سلامتی امام زمان بده.
9️⃣ ادعیه مرتبط با امام زمان را در طول هفته بخوان. زیارت امام زمان بعد از نماز صبح، دعای عهد، زیارت امام زمان در روز جمعه و دعای ندبه. کتاب ارزشمند صحیفه مهدیه را بخوان که شامل ادعیه مرتبط با حضرت است.
0️⃣1️⃣ اهدا قرائت قرآن به امام زمان، یکی دیگر از وظایف منتظران است.
1️⃣1️⃣ همه حاجات خود را از امام زمان بخواهیم و این باعث می شود بیشتر جذب امام مهدی عج بشویم.
2️⃣1️⃣ با دشمنان امام زمان دشمن و با دوستان حضرت دوست باشیم.
3️⃣1️⃣ تمامی اعمال مستحبی را به نیابت از امام زمان انجام بدهیم، که این باعث برکت در اعمال می شود. مثلا تمامی زیارتنامه ها را در زیارتگاهها به نیابت از امام زمان بخوانیم و ثوابش را هدیه به حضرت کنیم با تمامی ضعفها و نقصهایی که دارد. این عمل باعث پذیرش بهتر اعمال می شود.
4️⃣1️⃣ ترک گناه. به اندازه هر گناهی که انجام بدهی از امام زمان دور و جدا می شوی. که خود حضرت در توقیعات فرمودند: گناهان شما مانع ظهور من است و عامل دوری شما از من است.
? به اندازه تواناییهایتان به این وظایف عمل کنید تا زندگیتان رنگ امام زمانی به خود بگیرد. و امام زمانی تر بشوید ان شاءالله
تا تنور داغه بچسبون
هر موقع دلتان یک کار خوب خواست سریع انجام بده
دو دقیقه دیگه الله اعلم چی بشه ،تا تنور داغه بچسبون
دلت قضای نماز شبت رو خواست سریع بخون.
وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل هست؛ همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند!!!
? باد باعث طراوتش میشه
? آب باعث رشدش میشه
? و آفتاب پختگی و کمال میبخشه…
اما به محض پاره شدن اون بند و جدا شدن از درخت…
? آب باعث گندیدگی
? باد باعث پلاسیدگی
? و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشه!
بنده بودن یعنی همین، یعنی بندِ به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل تو نابودی ما موثره. پول، قدرت، شهرت، زیبایی…
تا بندِ به خداییم برای رشد ما مفید و خیلی هم خوبه اما به محض جدا شدن بندِ بندگی، همه اون عوامل باعث تباهی و فساد ما میشه!
خدایا هوامونو داشته باش❤️ ?
اتصالبهمعبود
یک کلام از خدا
خـدا میگه بنده های خـوب من
مجالس و جاهای ناجور نمـیرن
اگر هم دعوت بشن و یا ببینن
حتی نگاه همنمیکنن و رد میشن!
برگرفته از آیه 72 سوره فرقان
فقط رضایت امام زمانت!
حضرت امام رضا علیهالسلام به یونس بن عبدالرحمن فرمودند:
« ای یونس! وقتی امام تو، از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم دربارهی تو چه میگویند.
ای یونس! اگر در دست تو طلا باشد و مردم تصور کنند که کلوخ (یا سنگ و خاک) است، آیا قضاوت مردم، ارزش طلا را مىکاهد؟
عرضه داشت: خیر.
️امام رضا علیه السلام فرمودند:
« اگر در دست تو، کلوخی باشد و مردم بگویند که در دست تو طلا است، آیا داوری مردم به آنچه که در دست توست، قیمت میدهد؟ »
گفت: خیر.
فرمودند:
« یونس! اگر امامت از تو راضى بود و تمام دنیا با تو بد باشد، نباید تأثیری در روحیه تو بگذارد. چون قضاوت مردم، قیمت و ارزش تو را پایین نمىآورد. »
بحارالأنوار (ط - بیروت) ج2، ص66.
چرا امام زمان «عج» را نمیبینیم.
روزی از عارفی سؤال شد: چرا ما امام زمان را نمیبینیم؟
عارف گفت: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد این کار را انجام داد.
آیا الان میتوانید مرا ببینید؟
شاگرد عرض کرد خیر، نمیتوانم ببینم.
عارف فرمود: چرا نمیتوانی من را ببینی؟
شاگرد گفت: چون پشت من به شماست.
عارف فرمود: حالا متوجه شدید چرا نمیتوانید امام زمان را بینید؟!
? چون شما پشتتان به امام زمان است، با گناه کردنها و نافرمانیها به امام زمان پشت کردهایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم.
پندی از آتش
نوجوانی بود که هر روز صبح به دیدن استاد می آمد
با اشتیاق و اخلاص از محضر او استفاده می کرد.??
یک روز استاد به نوجوان گفت: «چه چیز هر روز صبح زود تو را به اینجا می آورد،
در حالی که دیگران در بستر خود خوابیده اند؟???
تو بسیار نوجوان هستی… چرا خواب را بر خود حرام می کنی؟»
??
نوجوان در پاسخ گفت:
یک روز مادرم از من خواست که در آتش هیزم بریزم…
وقتی این کار را کردم
متوجه شدم که ترکه های کوچک تر و نازک تر زودتر
از هیزمهای کلفت و پیر می سوزند
??♂
آنگاه به خود گفتم: «درست است که من نوجوانی بیش نیستم،
اما چه کسی می داند که مرگ زودتر به سراغ من که کوچک تر از دیگران هستم نیاید…?
پس نباید عمرم را در خواب بگذرانم
واقعا معلوم نیست تا کی هستیم پس چه خوب هرچه زودتر بلند شیم و یا علی بگیم
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
دوربین خدا روشنه!
دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه؛ خودمون رو جمع و جور میکنیم چرا؟ چون دوربین روی ما زوم میکنه؛ نکنه زشت و بد قیافه بیفتیم! اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما هم زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی می کردیم!
شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود! شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد! مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تک تک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود:
«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق/14)
آیا نمی دانند خدا می بیند…
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪای ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪای ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ.
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ…
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪاوند ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ…
ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی ،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
کنی، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ “
❣ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرماید:
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩای ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍست روزی آن.
ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت بردند، دریا آرام شد و آنها صید تور صیادان شدند.
آشوبهای زندگی حکمت خداست. ازخدا، دل آرام بخواهیم، نه دریای آرام.
? دلتان همیشه آرام…
خریدن جهنم.
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم میفروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود میکردند.
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد…
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه …
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم…!
تا زنده ای کاری کن.
آیت الله مجتهدی تهرانی:
حضرت استاد فرمود: شخصی جریانی را برایم
نقل کرد که یک نفر بود
نمازها و روزه های قضا، خمس، حقُّ الناس،
و هم کارهایش را در زمان
حیات خودش درست کرد و حتی
ثلث مالش را هم خرج کرد،
و جالب اینکه برای خودش هم ختم گرفت
و گفت اگر از دنیا رفتم
لااقل خیالم راحت است که اگر زن و بچه هایم
بعد از مرگم کاری برایم نکردند،
متضرر نشده باشم،
بله شما هم باید این طور خودت را آماده کنی
و مرگ را جلوی چشمان خود قرار دهی
و تا زنده هستی خودت اموالت را خرج کن
و خودت به فکر خودت باش
ویک کاری برای آخرتت انجام بده،
که مبادا دست خالی از دنیا بروی،
و بدان آن دنیا پشیمانی به حال تو نفعی ندارد.
فکر نکن که جوانی و حالا حالاها نخواهی مرد.
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
دنیا زندان مؤمن بهشت کافر
روزى امام حسن مجتبى علیه السلام پس از شستشو، لباسهاى نو و پاکیزه اى پوشید و عطر زد. در کمال عظمت و وقار از منزل خارج شد. به طورى که سیماى جذابش هر بیننده را به خود متوجه مى ساخت، در حالى که گروهى از یاران و غلامان آن حضرت در اطرافش بودند.از کوچه هاى مدینه مى گذشت ، ناگاه با پیرمرد یهودى که فقر او را از پاى در آورده و پوست به استخوانش چسبیده، تابش خورشید چهره اش را سوزانده بود. مشک آبى به دوش داشت و ناتوانى اجازه راه رفتن به او نمى داد، فقر و نیازمندى شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود، حالش هر بیننده را دگرگون مى ساخت، حضرت را در آن جلال و جمال که دید گفت:
خواهش مى کنم لحظه اى بایست و سخنم را بشنو! امام علیه السلام ایستاد. یهودى: یابن رسول الله ! انصاف بده ! امام: در چه چیز؟ یهودی: جدت رسول خدا مى فرماید: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است. اکنون مى بینم که دنیا براى شما که در ناز و نعمت به سر مى برى، بهشت است و براى من که در عذاب و شکنجه زندگى مى کنم، جهنم است . و حال آن که تو مؤمن و من کافر هستم.
امام فرمود: اى پیرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببینى خداوند در بهشت چه نعمتهایى براى من و براى همه مؤمنان آفریده، مى فهمى که دنیا با این همه خوشى و آسایش براى من زندان است، و نیز اگر ببینى خداوند چه عذاب و شکنجه هایى براى تو و براى تمام کافران مهیّا کرده، تصدیق مى کنى که دنیا با این همه فقر و پریشانى برایت بهشت وسیع است. پس این است معناى سخن پیامبر صلى الله علیه و آله که فرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.
? بحارالانوار ج 43، ص 346
یکی پرسیده ? با این تورم و قیمتهای سر به فلک کشیده چرا جدیدأ کسی صداش در نمیاد و چرا کسی اعتراض نمیکنه به این وضعیت؟
جواب ? نه عزیزجان دیگه کسی نباید هم اعتراض کنه به این وضعیت چون یک ملت دلال و فرصت طلب شدیم به چند دلیل ?
1 ـ بخاطر اینکه پولارو دلار خریدیم ناراحت میشیم اگه بیاد پایین … تازه دست به دعا برای بالا رفتن دلار هم هستیم …
2 ـ طلا خریدیم و دوست نداریم قیمتش بیاد پایین …
3 ـ سهام خریدیم و میخایم گرونتر بشه تا سود بیشتری بکنیم …
4 ـ برای خرید پراید 150 میلیونی هم صف میکشیم چون میخایم ٢00 بشه تا بفروشیم …
5 ـ یه زمین و خونه اونم با جور کردن وام و قرض و قوله از قدیم و ندیم داشتیم که الآن قیمتش نجومی و میلیاردی شده و دلمون نمیخواد ارزون بشه …
6 ـ ما ملتی هستیم که حاضریم بجای خوردن گوشت و ماهی ، تخم مرغ و سیب زمینی خالی بخوریم ولی ارزش مال و اموالمون کم نشه …
آری عزیزجان ملت شدن میلیاردرهای بی پول …
طرف خونه اش شده چندین میلیارد ولی 10 میلیون نداره پشت بام خونشو ایزوگام کنه …
طرف ماشینش شده 1 میلیارد و الی بیشتر ولی 10 میلیون نداره چهار حلقه لاستیک نو بندازه زیرش …
طرف سرمایه اش میلیاردی شده ولی برای هر چیز مفت و نذری حاضره بره تو صف و اگر یارانه 1.5 دلاریشم قطع کنن خودشو به در و دیوار میزنه که این فلان فلان شده ها یارانمو قطع کردن …
در کل ملت میلیاردر شدن ولی میلیاردرهای غیر مرفه …
با دست خودمون داریم خودمون رو نابود میکنیم و خوشحالیم که میلیاردریم ، اگه قبلأ کشور چند هزار دلال داشت الان شدیم یک ملت دلال و فرصت طلب …
پس مسئولین چیکار میکنن ؟
هیچی شوربختانه مسئولین هم مثل ملت سرگرم دلالی اند آنهم از نوع کلانش …
حالا کی میخواد وضعیت خوب بشه ؟
هیچکی ، چون کسی حاضر نیست چیزی رو ارزون بده …
خب تا کی این وضعیت باید ادامه داشته باشه ؟
تا زمانی که خودمون به خودمون رحم کنیم که قطعا این امر محاله و حالا حالاها هم این وضعیت ادامه خواهد داشت …
چرا ؟ چون میلیاردر شدیم و دیگه دوست نداریم میلیونر بشیم …
چه کنیم که از خدا راضی شویم.
ابوذر صحابهٔ خوب پیامبر خدا صلےالله علیه وآله بود، او مےگوید: پیامبر خدا صلےالله علیه وآله به من سفارش فرمود کہ: «اَنْ أَنظُر اِلیٰ مَنْ هُوَ دونٖی» ← همیشه به کسی نگاه کن که زندگی اش از تو پایین تر است ـــ «وَلا أَنظُرَ اِلیٰ مَنْ هُوَ فَوقٖی»← بہ آن کسی کہ زندگی اش از تو بالاتر است به او نگاه نکن.
?دو باجناق دارید یکی از آنها خانه اش این طرف تهران در بی سیم چهل متر است، آن یکی باجناقت خانه اش در شمران دو هزار متر است، به باجناقت که پایین تهران است نگاه کن. اگر هم خانه با جناق ثروتمندت مهمان شدی، سرت را پایین بینداز به در و دیوار خانه اش نگاه نکن که بعد اه بکشی و از خدا ناراضی شوی. برو خانه آن باجناقت که چهل متر خانه دارد، به اون نگاه کن.
?در کارهای دنیای همیشه بہ آن کسی که زندگی اش از شما سطحش پایینتر است نگاه کن. اما اگر به آن کسی که سطحش بالاتر است نگاه کردی، از زندگیت راضی نمی شوی.
«از بیانات ارزشمند آیت الله مجتهدی (ره)»
شفایِ جانها
قرآن خودش رو «شفای جانها» معرّفی میکنه..
و میگه من اومدم تا این بشری که درد و رنج میکشه، و آرام نیست، بلکه آشفته و پریشان هست رو «شفا» بدم..❤️
یا أَیُّهَا النَّاسُ! قَدْ جَاءَتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ، وَ شِفَاءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ، وَ هُدًی وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ (یونس/57)
ای مردم! موعظه و اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است (یعنی قرآن)..
که شفاء و درمانی برای آنچه در سینههاست، و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است.
پس قرآن نسخهی شفابخشِ الهی است…
و در این مسیر، پیامبران هم «طبیبانِ الاهی» هستند.
همونطور که امیرالمومنین (علیهالسلام) درباره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ (نهج البلاغه).?
پیامبر طبیبی است که به سراغِ بیمار میرود.
حالا که قرآن شفاست، و پیامبران هم «طبیبانِ الاهی» هستند، و اومدند که بیماریهای روحی، قلبی، و اخلاقیِ ما رو شفا بدن…
پس چرا حال و روزِ ما مسلمونها اینجوریه؟!?
اون شفا و آرامش و شادمانی کجاست؟!
اینهمه بیماریهای اخلاقی، تندخوئیها، بداخلاقیها، خشونتها، ناامنیها، و… برای چیه؟!
چرا بعضی از ماها، روز به روز داریم بیمارتر و ناآرامتر میشیم؟!
✅ نسخه و شفا، و طبیب که ایرادی ندارند.
پس ایرادِ کار کجاست؟!
به خودمون رجوع کنیم، و ببینیم کجا به نسخه عمل نکردیم، یا برعکس عمل کردیم.
کــوه ثـــواب در بـرابــر کــاه خــــدمت
?روزی پیامبر صلی الله علیه وآله شاهد پاک کردن عدس توسط امام علی علیه السلام و خدمت ایشان در منزل بودند ، سپس به ایشان فرمودند :
یاعلی !هیچ مردیزنیست که در خانه کمک همسرش کند مگر به اندازه هرمویی که در بدن اوست عبادت یک سال راکه روزها روزه و شبها نماز شب بخواند خداوند به او عطا می کند.
?و ثواب صبرانبیاء صابر که داوود ویعقوب وعیسی باشد به او داده می شود.
?ونام اودر دفتر شهدا ثبت می شود ودر هرروز وشبی ثواب هزارشهید برای اوثبت می شود.
به ازای هرقدمی ثواب حج وعمره مقبوله به او می دهند .
خداوند به عدد رگی که دربدن اوست شهری در بهشت به اووعطا می کند.
?یاعلی یــــک ساعــــــت خدمت به همسر بهتراز :
?هزارسال عبادت
?هزارحج
?هزارعمره
?هزارمرتبه جهاد دررکاب پیامبران اولوالعزم
?هزارنمازجمعه
?هزارعیادت مریض
?هزارتشییع جنازه
?هزاردینار صدقه
?سیرکردن هزار گرسنه
?آزادی هزار بنده
?پوشانیدن هزار برهنه
?خریدن هزاراسیر وآزاد کردن آنها
?صـدقه هزار شتر
?قرائت تورات، انجیل، زبور وقرآن
?یاعلی ! خدمت به عیال درخانه کفاره گناهان کبیره وخاموشی غضب خداست .
?مستــدرک الوسائل ، جلد 13 ،صفحه 48
حالا آقایون هی کمک نکنند ?
حضرت امام صادق علیه السلام
خداوند متعال فرمود: نماز کسى را مىپذیرم که… :
1 ـ در مقابل عظمت من فروتنى کند.
2 ـ از خواستههاى نفسانى بخاطر من خود را دور کند.
3 ـ روزش را با یاد من بپایان برد.
4 ـ بربندگانم بزرگى نفروشد.
5 ـ به گرسنه غذا دهد.
6 ـ برهنه را بپوشاند.
7 ـ به مصیبت دیده مهربانى کند.
8 ـ غریب را پناه دهد.
?:بحارالانوار ج66 ص391
مسئلههای حل نشدنی
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺷﺨﺼﻲ ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ .
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ ، ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ . ﻫﻴﭽﻴﮏ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁﻧﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ، ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻥ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻳﺎﻓﺖ . ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ …
” ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ، ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ .”
ثواب زیارت عاشورا از امام باقر(علیهالسلام) ?
به تحقیق این دعا دعایی است که ملائکه آن را میخوانند و خداوند در قبال آن برای تو صد هزار هزار درجه مینویسد و مثل کسی خواهی بود که با امام حسین (علیهالسلام) شهید شده باشد. نوشته شود برای تو ثواب زیارت هر پیغمبری و رسولی و ثواب زیارت هر که زیارت کرده حسین (علیهالسلام) را از روزی که شهید شده است.
تأکید امام زمان (عج) به خواندن زیارت عاشورا
در کتاب مفاتیح الجنان، قبل از زیارت جامعه کبیره و بعد از دعای علقمه، سفارش امام زمان (عج) به سید رشتی اینگونه بیان شده است: «شما چرا زیارت عاشورا را نمیخوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا».
روایت ابن سنان از امام صادق (علیهالسلام)
خداوند به خواننده زیارت عاشورا دو چیز عطا میکند
1 از مُردن بد نگاه میدارد
2 از مکاره و فقر در امان باشد
دشمن بروی غلبه نکند و از جنون،برص و جذام ،خودش و اعقابش مصون باشد
و شیطان نیز بر آن ها دست پیدا نکند.
? الاقبال ف13 از باب 1 و کنزمخفی ص32
یک کلام از خدا
زبان خود را کنترل کنیم!
?قرآن میگوید:
?یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ?
? هم خوب حرف بزنید،
? هم حرفهای خوب بزنید.
⚠️ مراقب باشید!!
شیطان دنبالِ این است که از طریقِ حرفهای نامربوط، بین شماها اختلاف و دشمنی? ایجاد کند.
☝️ اصلاً ایجادِ دشمنی کارِ شیطان است،
و کسی که بین مردم ایجادِ دشمنی و اختلاف کند، همکارِ شیطان است.
?✨قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا✨?
?سوره اسراء آیه53
? به بندگانم بگو:
“سخنی بگویند که بهترین باشد!
چرا که شیطان بوسیله سخنان ناموزون، میان آنها فتنه و فساد ایجاد میکند. همیشه شیطان دشمنِ آشکاری برای انسان بوده است!”
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ…
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ…
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ…
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود جدایی انداخت،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود آشتی داد…
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود آتش زد،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود آتش را خاموش کرد…
❌ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ،
✅ ﺑﺎ “ﺯباﻥ” میشود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ…
? یادمان باشد که
☝️ حق الناس همیشه پول??نیست!
? گاهی دل ❤ ️است…
? دلی که باید بدست میآوردیم و نیاوردیم…
?یا دلی که بدست آوردیم ولی نمیبایستی بدست بیاوریم??
? دلی که شکستیم و رها کردیم…?
? دلهای غمگینی که بی تفاوت از کنارشان گذشتیم…?
حواسمان باشد…
خدا از هر چه بگذرد، از حق الناس نمیگذرد..
دعوا در قرهباغ بر سر چیست؟
▪️1. قرهباغ تا دوره قاجار جزو ایران بود و با عهدنامه گلستان به روسیه واگذار شد.
▪️2. روسها ارامنه را به منطقه مسلماننشین قرهباغ کوچ دادند.
▪️3. باتشکیلشوروی، آذربایجان و ارمنستان تاسیس شدند.
▪️4. طبق مرزبندیها، قرهباغ کوهستانی که اکثریت آن ارمنیاند، جزو خاک مسلماننشین آذربایجان شد و همین موجب درگیریها بوده.
▪️5. سال 1988 نبرد بزرگ بر سر این مرز آغاز شد و تا 1994 ادامه یافت.
▪️6. ارمنستان در این جنگ قرهباغ را اشغال کرد و حالا آذربایجان بر خروج کامل آن از مناطق اشغالی تاکید دارد.
▪️7. قرهباغ کوهستانی بهخاطر اشراف بر منطقه و بالابردن قدرت حمله نظامی، محبوب دو کشور است.
میدونید موندن زیاد تو دستشویی ضرر داره؟
بیماریهای کبدی ، بواسیر(هموروئید)، داءالفیل(فیل پایی)، کم خونی و…. از عوارض زیاد ماندن در دستشوئی است?
?قدیم ندیما ، دستشوئی ما ایرانی ها یک گوشه در دورترین نقطه حیاط بود که بابابزرگ و مامان بزرگای ما وقتی میخواستند بروند داخل مستراح یک دستار به سرشون میبستند.
?دلیل این کار این بود که بخارات ناشی از ادرار(شامل اسید اوریک و فسفریک و..)? روی پوست سر و موهای سر و بالطبع سلامتی تاثیر فزاینده ائی داشت و یکی از عوامل ریزش مو بود…
?در ضمن مثل الان اینطوری نبود که بروند مستراح و 6 ساعت بنشینند راجع به مسائل روزمره تفکر کنند.
چون حتی در شریعت ما مسلمانها ذکر شده که ماندن زیاد در مستراح و حرف زدن در آن مکروه است.
?الان مستراح ما ایرانی ها صااااف اومده وسط هال و اتاق پذیرائی و تازه بین سنگ توالت و محل شستن دست هیچ دری هم وجود نداره ..?
?به دلیل مشکلات تغذیه هم مجبوریم حداقل 10 دقیقه اونجا بساط پهن کنیم و خانم خونه هم یک حوله انداخته روی جا حوله ائی در دستشوئی و خبر نداره این حوله چه نقشی در جذب بخارات سمی ادرار و مدفوع دارد?
? و آقای بیچاره هم بعد از وضو و شستن صورت اون حوله را میماله توی صورتش و فاتحه مع الصلوات. (یعنی آخر آلودگی)
خلاصه اینکه یکی از عوامل ریزش مو و بیماری های ما همین بخارات ناشی از ادرار در توالت های ماست.
برای حل این موضوع:اول حوله را خارج از توالت و روی جای مخصوص قرار دهید.
دوم: روی سنگ پا کمی سرکه ریخته و هفته ائی یک دفعه این سنگ پا را به مدت 4 ساعت در کنار سنگ توالت قرار بدهید.در ضمن قرار دادن سنگ نمک هم عامل جذب این بخارات سمی خواهد بود.
?درمانخانه اسلامی ?
خاموش شدن نور باطن.
مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند . بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد! روزی چند تا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد. حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد.
مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد : در موضوعی که گمان می کردم حق با من است ، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند ! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت : ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم!
برگرفته از سخنان استاد فاطمی نیا
برای رضای خدا یا خودنمایی؟
می گویند عده ای مسجدی می ساختند. بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ گفتند: مسجد می سازیم.گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
تازه فهمیدم که حکمت بازیهای کودکی چی بود:
زوووو:تمرین روزهای نفس گیر زندگی
آلاکلنگ:دیدن بالا و پایین دنیا
سرسره:تمرین سخت بالا رفتن و راحت پایین آمدن
هفت سنگ:تمرین نشانه گرفتن به هدف
وسطی:تمرین همیشه در وسط میدان بودن
گل یا پوچ:دقت در انتخاب
خاله بازی: آیین مهمانداری
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن
یه قول دو قل : مشکلات اگر مانند سنگ
سخت باشد یکی یکی از پس آن برمی آییم،
یادش بخیر، اون روزا….. یاد باد آن روزگاران یاد باد??
یاد گرفتن زندگی چه ساده بود…
*از خدا پرسید: خوشبختی را کجا میتوان یافت؟*
خدا گفت: «آن را در خواستههایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.»
با خود فکر کرد و فکر کرد: ?«اگر خانهای بزرگ داشتم بیگمان خوشبخت بودم.»
خداوند به او داد.
«?اگر پول فراوان داشتم یقیناً خوشبختترین مردم بودم.»
خداوند به او داد.
اگر… اگر… و اگر…
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود!
از خدا پرسید: «حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.»
خداوند گفت: «باز هم بخواه.»
گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.»
خدا گفت: «?بخواه که دوست بداری…
بخواه که دیگران را کمک کنی…
?بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی…»
او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لب ها ?مینشیند و نگاههای سرشار از سپاس به او لذت میبخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: «خدایاخوشبختیاینجاست؛
در نگاه و لبخند دیگران…»
خوشبختی ما در خوشبختی دیگرانست
در یک همایش اجتماعی، در حین سخنرانی، سخنران ابتکار جالب و از قبل طراحی شده ایی را به اجرا گذاشت. او ناگهان خواستار یک گروه شد تا یک کار گروهی را رویشان انجام دهد. تعداد پنجاه نفره برای این کارانتخاب شد و سخنران به هرکدام یک بادکنک داد و به آنها گفت تا اسم شان را روی بادکنک خود بنویسند بعد همه بادکنک ها را به یک اتاق دیگری ریختند.
سپس از افراد گروه خواسته شد تا به آن اتاق رفته و بادکنکی که اسمشان روی آن نوشته شده را در پنج دقیقه پیدا کنند . هر کس با عجله به داخل اتاق رفته و با هل دادن و کشیدن و … همدیگر سعی در پیدا کردن بادکنکشان را داشتند.
در پایان 5 دقیقه هیچ کس نتوانست بادکنکی که اسمشان رویش نوشته شده بود را پیدا کند!
در حالی که اگر هر کس با انتخاب تصادفی یک بادکنک و دادن آن به کسی که اسمش نوشته شده بود می توانست در کمتر از پنج دقیقه این کار را بکنند!
سپس سخنران شروع به حرف زدن کرد:
این همان کاری است که در زندگی مان اتفاق می افتد. هر کس دیوانه وار به دنبال خوشبختی است در حالی که نمی داند کجاست.
خوشبختی ما در خوشبخت بودن دیگران قرار دارد. خوشبختی شان را به آنها بدهید و خوشبخت شوید!
سرخپوستان از رئیس جدید پرسیدند: آیا زمستان سختی در پیش است؟
رئیس جوان قبیله که نمیدانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتیاط بروید هیزم تهیه کنید. سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پیش است؟
و پاسخ شنید: اینطور به نظر میآید.
پس رئیس دستور داد که بیشتر هیزم جمع کنند، و بعد یک بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:
شما نظر قبلیتان را تأیید می کنید؟
و پاسخ شنید: صد در صد.
رئیس دستور داد که همهی سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمعآوری هیزم بیشتر به کار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اینطور بگویم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر.
رئیس پرسید: از کجا میدانید؟
و پاسخ شنید: چون سرخپوستها دارند دیوانهوار هیزم جمع میکنند!
برخی وقتها ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم.
حالا به نظر شما خودرو، دلار، گوشت، مرغ و… باز هم گران میشود!؟
کمتر هیزم جمع کنیم..!
ضمانت بهشت در برابر ششتوصیه
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند :
✨شش توصیه را از من قبول کنید تا
من هم بهشت را برای شما ضمانت کنم:
1️⃣ هرگاه سخن گفتید دروغ نگویید
2️⃣ اگر وعدهای دادید برخلاف آن عمل نکنید
3️⃣ اگر امانتی به شما سپرده شد خیانت نکنید
4️⃣ چشمان خود را [از حرام] فرو بندید
5️⃣ پاکدامن باشید
6️⃣ دست و زبان خود را [از حرام] نگه دارید.
?خصال شیخ صدوق، ج1،ص321
چه کسانی بر گردن خدا حق دارند؟
وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام می کند:
هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود.
همه تعجب می کنند.
از سوی خدا خطاب می آید:
هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد.
قرآن می فرماید: «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ(شوری 40)» خدا می فرماید: “اجرت بر من است”
انسان باید خیلی کوچک باشد، که این مدال و این جایگاه را رها کرده و بگوید: نه ،من نمی بخشم ،من می خواهم دلم را خنک کنم.
بی انصاف نباشیم.
کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد
در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار “بیانصافی” است. مغازهدار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت!
آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازهدار و گفت: داستان کربلا را شنیدهای؟ گفت: بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیدهام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بیانصافی” بود!
⛔️ بیانصاف نباشیم…
چگونه انتظار از دعای خیر دیگری داریم؟
آن گاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابه سوی کدام آسمان دراز
می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی…؟؟!!?