در بیان کیفیت ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام…
ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻗﻌﻨﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﺪ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭِ ﻋﻘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺧﻨﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﭘﺲ ﺷﻜﺎﻑ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ. ﻭ ﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﮕﺸﺎﻳﻴﻢ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺳﻌﻰ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻧﺸﺪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﻛﻌﺒﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜّﻪ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﻗﺼّﻪ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺭﺳﻴﺪ ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﺿﻊ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻛﻌﺒﻪ ﻛﻪ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺭﻩ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺍَﺳَﺪﺍﻟﻠّﻪ ﺍﻟﻐﺎﻟﺐ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﺩﻡ! ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺩﺍﺩ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ…
پس فاطمه بنت اسد فرمود: ﺍﻯ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﺩﻡ! ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺩﺍﺩ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﺁﺳﻴﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺭﺍ ﻭ ﺍﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻛﺮﺩ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻌﻰ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻳﻌﻨﻰ ﺧﺎﻧﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ؛ ﻭ ﻣﺮﻳﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺁﺳﺎﻥ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺸﻚ ﺭﺍ ﺟﻨﺒﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺭُﻃَﺐ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺯﻳﺎﺩﺗﻰ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﺟﻤﻴﻊ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ؛
ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻡ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﻭ ﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﻮﻩﻫﺎ ﻭ ﻃﻌﺎﻣﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﻨﺎﻭﻝ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻳﻢ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﻫﺎﺗﻔﻰ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﻯ ﻓﺎﻃﻤﻪ! ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺭﺍ (ﻋﻠﻰ) ﻧﺎﻡ ﻛﻦ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻠﻰّ ﺍﻋﻠﺎ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩﺍﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﻋﺰّﺕ ﻭ ﺟﻠﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻛﺎﻣﻞ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩﺍﻡ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺧﻮﺩ ﺍﺷﺘﻘﺎﻕ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺩﺍﺏ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﺎﺀﺩﻳﺐ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍُﻣﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻔﻮﻳﺾ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻠﻮﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻄﻠﻊ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﻦ ﻣﺘﻮﻟّﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ…
? #منتهی_الآمال ، باب سوم
سرچشمه عشق باعلی آمده است؛
گل کرده بهشت تا علی آمده است؛
شد کعبه حرم خانه ی میلادعلی؛
کزکعبه صدای یاعلی آمده است.
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
معاویه لعنة الله علیه به مردم گفت: درد من دین نبود، فقط برای قدرت و حکومت جنگیدم!
معاویه بعد از امضای صلح نامه وارد محلی در نزدیکی کوفه شد و بعد از نماز چنین گفت: به خدا سوگند! من براى این با شما نجنگیدم که نماز بگزارید و روزه بگیرید و حج به جا آورید و زکات دهید! این امور را خودتان انجام مى دهید! هدف من از پیکار با شما این بود که بر شما فرمانروایى کنم و به قدرت دست یابم. آگاه باشید! من در صلح نامه امورى را به حسن(علیه السلام) وعده دادم و تعهّداتى کردم، امّا همه آن پیمان ها و تعهّدات را زیر پا انداخته و به هیچکدام از آنها وفا نخواهم کرد! پس از آن داخل کوفه شد و از مردم بیعت گرفت و آنگاه خطبه اى براى مردم خواند و نسبت به امیرمؤمنان على علیه السلام و همچنین امام حسن علیه السلام بدگویى کرد!
? الارشاد مفید ره، 2/15
پدرم طاقت دوری ما را نداشت
خاطره رهبرانقلاب از پدر بزرگوارشان:
من کمتر پدری را دیدم که اینقدر نسبت به فرزندانش #محبت داشته باشد…
من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه میگرفتیم و میرفتیم ییلاق برای گردش و تفریح. با دوستان طلبه میرفتیم وکیلآباد… یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمیگشتیم، خسته و کوفته میخوابیدیم.
پدرم که از نماز بر میگشت، ماها را توی خواب میبوسید…
طاقت نمیآورد. از صبح ما را ندیده بود. اینقدر دلش تنگ شده بود.
حقیقت اعتکاف
مرحوم سید بن طاووس :
کمال #اعتکاف در آن است که انسان عقل، دل و اعضای بدنش را فقط بر اعمال صالح وقف کند و آنها را بر خواست خداوند به کار گیرد.
#معتکف باید فکر، جان و اعضایش را به خوبی مهار کند و از مبطلات روزه خودداری کند، بلکه مراقبه معتکف باید بیشتر از روزه دار باشد؛ زیرا او هم روزه دار است و هم معتکف.
پس هرگاه معتکف عقل، جان و یا عضوی از اعضای بدنش را به غیر طاعت پروردگار به کار گیرد، به همان میزانی که غفلت نموده، از حقیقت اعتکاف خود کاسته است.
مرحوم مجلسی و مرحوم طبرسی :
براستی سلیمان علیه السلام همیشه به مدت یکسال و دو سال و یا یکماه و دو ماه در بیت المقدس معتکف میشد و غذا و آب خود را به آنجا میبرد و در آنجا به عبادت میپرداخت.
حتی مرگ حضرت سلیمان در همانجا و در حال اعتکاف اتفاق افتاد…
از سعادتمندانِ اعتکافِ امسال التماس دعا داریم .خوشا به این سعادت
سه روز در کعبه!
فاطمه بنت اسد علیها السلام بعد از سه روز که مهمان الهى بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفى غیبى چنین ندا داد:
اى فاطمه ، نام این مولود را على بگذار، چرا که من خداى على اعلى هستم . من نام او را از نام خود گرفته ام ، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام ، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام ، او در خانه من بدنیا آمده است . او اول کسى است که بر فراز خانه من اذان مى گوید، و بتها را مى شکند، و آنها را زا بالاى کعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال کسى که او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى کند و او را یارى مى نماید. واى بر کسى که بغض او را دارد و از او سرپیچى مى کند و او را خوار مى نماید و حق او را انکار مى نماید(1)
در این سه روز در هر محفلى سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنایى بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه ، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفار، این مطلب را به صورت یک مسئله عمومى در آورده بود.
طلوع نور على علیه السلام در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله
صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته ، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلى شکاف برداشت به حدى که فاطمه بنت اسد علیه السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه مى کردند و قبل از سؤ ال کسى ، فاطمه بنت اسد علیها السلام از بعضى وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهاى بهشتى و اینکه نام این حضرت به نداى آسمانى على علیه السلام است .
ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلى الله علیه و آله پیش آمدند، و فاطمه بنت اسد علیها السلام با مولود پیش آمد. حضرت مولى الموحدین على علیه السلام فرمودند: السلام علیک یا ابه و رحمه الله و برکاته .
ابوطالب (علیه السلام ) فرمود: و علیک السلام یا بنى و رحمه الله و برکاته ، و آن حضرت را در آغوش گرفت (2).
امیر المؤ منین علیه السلام چشمان مبارک به صورت پیامبر صلى الله علیه و آله باز کرد و تبسم فرمود و خود را حرکتى داد و فرمود: السلام علیک و رحمه الله و برکاته ، مرا در آغوش بگیر.
پیامبر صلى الله علیه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت ، و بوسید و دست در دست او گذاشت . آنگاه امیر المؤمنین علیه السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگى خداوند عزوجل و نبوت پیامبر صلى الله علیه و آله شهادت داد(3).
سپس از پیامبر (صلى الله علیه و آله ) براى قرائت کتب آسمانى اجازه خواست . بعد از آنکه پیامبر صلى الله علیه و آله اجازه فرمود، سینه را صاف کرد و آنچه در صحف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسى و عیسى علیهم السلام بود قرائت فرمود. سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره مبارکه مؤ منون را آغاز کرد: قد افلح المؤ منون …. سپس در حالتى که آن حضرت در آغوش رسول الله صلى الله علیه و آله بود به خانه ابوطالب علیه السلام بازگشتند(4).
فاطمه بنت اسد علیها السلام مى فرماید: هنگامى که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله گذاشتم ، آن حضرت با زبان مبارک دهان على (علیه السلام ) را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود:
این مولودى است که بر فطرت بدنیا آمده است (5)
1- بحار الانوار: ج 35 ص 9 - 37.
2- مناقب : ج 2 ص 198.
3- بحار الانوار: ج 35 ص 22. مناقب : ج 2 ص 198.
4- بحار الانوار: ج 35 ص 18. مناقب : ج 2 ص 172. کشف الغمه : ج 1 ص 59.
5- مناقب : ج 2 ص 199.
#تقویم_شیعه
مادر امیر المؤمنین علیه السلام در کعبه
شب جمعه سیزدهم رجب بانوى بزرگوار ابوطالب علیه السلام احساس درد کرد، ولى با قرائت نامى مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامى که جناب ابوطالب علیه السلام خواست زنانى از قریش را براى کمک فاطمه بنت اسد علیها السلام بیاورد، از گوشه خانه ندایى رسید:
اى ابوطالب ، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولى خدا را لمس کند
صبح هنگام فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) ندایى شنید:
اى فاطمه به خانه ما بیا
ابوطالب علیه السلام و پیامبر صلى الله علیه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبد المطلب که به همراه جماعى در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه علیها السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنین فرمود:
پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتابهایى که از جانب تو آمده اند ایمان دارم . من کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق مى کنم و او بوده که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و با گفتارش با من انس مى گیرد، و من یقین دارم که یکى از آیات و نشانه هاى توست ، که این ولادت را بر من آسان فرمایى (1).
ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتى که در کعبه است شکافته شد و فاطمه بنت اسد علیها السلام داخل شد. هر چه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خداوند در کار است (2).
فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) مى فرماید: هنگامى که داخل کعبه شدم دیدم حوا، ساره ، آسیه مادر موسى بن عمران و مریم مادر عیسى آمدند. آنان به من سلام کردند: السلام علیک یا ولیه الله و در مقابلم نشستند.
آنچه در ولادت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب علیه السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت اسد علیها السلام در هنگام ولادت پیامبر صلى الله علیه و آله حضور داشت و به ابوطالب علیه السلام ماجرا را خبر داد.
حضرت ابو طالب (علیه السلام ) قبلا به او فرموده بود:
30سال صبر کن تا خدا مولودى به تو عنایت کند مثل خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله مگر در نبوت که وصى و وزیر او خواهد شد(3)
روز ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
روز جمعه على بن ابى طالب (علیهم السلام ) مانند خورشید بر روى سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین کعبه نهاد، به سجده افتاد و دستها را سوى آسمان بلند نمود و فرمود: اشهد ان لا اله الا الله ، و اءن محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى محمد رسول الله ، بمحمد یختم الله النبوه و بى یختم الوصیه و انا امیر المؤمنین :
شهادت مى دهم که خدایى جز الله نیست و محمد صلى الله علیه و آله پیامبر خداوند است و على وصى محمد رسول الله صلى الله علیه و آله است . به محمد نبوت ختم مى شود و به من وصایت کامل و تمام مى شود و منم امیر المؤمنین (4)
سپس فرمود: جاء الحق و زهق الباطل : حق آمد و باطل رفت
در این هنگام که وجود سرپا جودش پاى بر این عرصه خاکى نهاده بود، بتهایى که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمانها نورانى شد.
شیطان فریاد برآورد:
واى بر بتها و بت پرستان از این فرزند!
1- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 196 - 197. روضه الواعظین : ج 1 ص 79. بحار الانوار: ج 35 ص 11.
2- اعلام الورى : ج 1 ص 306. ارشاد: ج 1 ص 5.
3- بحار الانوار: ج 35 ص 6. روضه الواعظین : ج 1 ص 81.
4- مناقب : ج 2 ص 198.
#تقویم_شیعه
محل ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
مکان ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اشرف بقاع یعنى حرم است . اشرف اماکن حرم مسجد است ، و اشرف بقاع مسجد کعبه است . مولودى جز آن حضرت در آن مکان بدنیا نیامده است ، آن هم در سید ایام روز جمعه ، در ماه حرام و در بیت الحرام…(1)…
امیر المؤمنین علیه السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد، او را خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آوردند. آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود: “"او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم “"…(2)…
سپس آن حضرت را در آغوش کشید به منزل ابوطالب علیه السلام آورد…(3)…
پیشگویى ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام…(4)…
جابر بن عبد الله انصارى مى گوید: راهبى بود به نام “"مثرم بن رعیب “” که 190 سال عبادت کرد بود، ولى حاجتى از خدانخواسته بود.
یک روز از خداوند خواست یکى از اولیائش را به او بنمایاند. خداوند متعال جناب ابوطالب علیه السلام را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این آقا چه کسى است ، به آن حضرت بشارت داد که اى ابوطالب ، خداوند به تو پسرى عنایت مى فرماید که او ولى خداست و اسم شریف او على است . هنگامى که او را درک کردى سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب ، اقرار مى کند به وحدانیت خدا و به ولایت تو یا امیر المؤ منین علیه السلام شهادت مى دهد.
هنگام رفتن جناب ابوطالب علیه السلام خرما و انگور و انار بهشتى میل فرمودند و به منزل آمدند. فاطمه بنت اسد علیها السلام بانوى حرم جناب ابوطالب علیه السلام هم خرمایى که پیامبر صلى الله علیه و آله به آن حضرت داده بودند میل فرمود.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده بودند: این خرما را کسى مى خورد که مقر به توحید و نبوت من باشد.
بعد از آنکه پدر و مادر آن حضرت ، میوه هاى بهشتى را میل فرمودند وجود حضرت مولى الموحدین على بن ابى طالب علیه السلام به وجود آمد. هنگامى که فاطمه بنت اسد علیها السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبایى و نورانیتش افزوده شد.
1- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 200.
2- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 204 - 205.
3- کشف الغمه : ج 1 ص 59.
4- مناقب : ج 2 ص 192 - 193، 197. روضه الواعظین : ج 1 ص 78.
#تقویم_شیعه
ولادت امیر المؤمنین علیه السلام…(1)…
اولین امام مؤمنین و خلیفه الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین صلى الله علیه و آله ، برادر، پسر عمو، وزیر و داماد او سید الوصیین امیر المؤ منین على بن ابى طالب علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبه معظمه به دنیا آمد، که قبل از او و بعد از او مولودى در آنجا بدنیا نیامده و نخواهد آمد…(2)…
نام شریفش على علیه السلام است .
صاحب کتاب الانوار مى گوید: على بن ابى طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد..(3)…
مشهور ترین القاب آن حضرت “"امیر المؤمنین"” است و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب براى آن حضرت ذکر نموده است…(4)…
القاب امیر المؤمنین علیه السلام
️مشهور ترین کنیه هاى آن حضرت ابوالحسن علیه السلام است . اضافه بر امى و القابى که آن حضرت در کتابهاى مختلف آسمانى به زبانهاى مختلف دارند… چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به “"شمساطیل"” است . در زمین “"جمحائیل “"در لوح “"قنسوم"” در قلم “"منصوم “” در عرش “"معین “” نزد رضوان"” امین"” است ، نزد حور العین “"اصب “"است ، در صحف ابراهیم علیه السلام “"حزبیل"” است ، در عبرانیه"” بلقیاطیس “"، در سریانیه “"شروحیل"” ، در تورات “"ایلیا، در زبور “"اریا"” در انجیل “"بریا"” در صحف “"حجر عین"” در قرآن “"على “"است…(5)…
والدین امیر المؤمنین علیه السلام
پدر والا مقام آن حضرت ، سید بطحاء حضرت ابوطالب علیه السلام…(6)…
و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف ، بانوى حرم حضرت ابوطالب علیه السلام است که انوار امامت و ولایت اولا از آن خزانه عصمت و گنجینه حیاء و عفت به ظهور آمده و اولین هاشمیه اى است که چنین اختر فروزنده اى آورد.
آن حضرت نه تنها مادر امیر المؤمنین علیه السلام بود، بلکه بعد از وفات عبد المطلب علیه السلام - که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر صلى الله علیه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب علیه السلام سپرده شده بود - فاطمه بنت اسد علیها السلام در حق پیامبر صلى الله علیه و آله مادرى مى کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدم مى داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده مى نمود و و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آن حضرت را مادر خطاب مى کرد…(7)…
همچنین بعد از رحلت حضرت خدیجه کبرى علیها السلام، پیامبر صلى الله علیه و آله فاطمه الزهرا علیها السلام را به فاطمه بنت اسد علیها السلام سپردند. ایشان براى آن حضرت مادرى مى کرد و در دامان عزت خود آن مستوره دو جهان را با جان و دل سرپرستى مى کرد تا زمانى که از دنیا رفت …(8)…
آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدینه طیبه از دنیا رفت ، و در بقیع مدفون شد. هنگامى که امیر المؤمنین علیه السلام خبر فوت والده اش را به پیامبر صلى الله علیه و آله دادند آن حضرت فرمودند: “"او مادر من بود"”
بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمه علیها السلام را با آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تکبیر گفت. بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره او دعا کرد…(9)…
نور امیر المؤمنین علیه السلام در اصلاب پدران
حدیث ولادت امیر المؤمنین علیه السلام هم دلالتى بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر آن حضرت دارد…(10)….
نورى که از عرش پروردگار آمده بود، در انبیاء و اوصیاء یکى بعد از دیگرى منتقل شده تا به عبد المطلب علیه السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نورى در پیشانى مبارک عبد الله علیه السلام پدر بزرگوار پیامبر صلى الله علیه و آله که آن نور بعدا به پیشانى آمنه علیها السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله منتقل شد.
نصف دیگر نور در پیشانى مبارک ابوطالب علیه السلام قرار گرفت .
خداوند به ابوطالب علیه السلام چند فرزند عطا فرمود:
عقیل ، طالب ، جعفر، فاخته یا ام هانى ، جمانه و على امیر المؤ منین علیه السلام
هنگامى که خداوند على علیه السلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد علیهم السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد علیها السلام درخشندگى مى کرد.
?منابع
1- ارشاد مفید: ج 1 ص 5. اعلام الورى : ج 1 ص 306. تهذیب شیخ طوسى : ج 6 ص 19.
2. حاکم در مستدرک مى گوید: اخبار متواتر است در اینکه فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) حضرت امیر المؤ منین على بن ابى طالب (علیه السلام ) را در داخل کعبه به دنیا آورده است : ج 3 ص 483.
3- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 319.
4- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 321.
5- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 319.
6- مختصرى از احوال حضرت ابوطالب (علیه السلام ) در 26 رجب ذکر مى شود.
7- منتخب التواریخ : ص 113.
8- تلخیص از ریاحین الشریعه : ج 3 ص 3، 4، 5، 6.
9- منتخب التواریخ : ص 113. اعلام الورى : ج 1 ص 306.
10- ریاحین الشریعه : ج 3 ص 6 - 7.
#تقویم_شیعه
بسم الله الرحمن الرحیم
️همنشینی با هوسران!
امام علی علیه السّلام فرمودند
مجالسة أهل الهوی منساة للإیمان و محضرة للشیطان.
همنشینی با هوسرانان باعث از یاد رفتن ایمان
و حاضر شدن شیطان است.
?نهج البلاغه، خطبه 86
#خطبه_های_نهج_البلاغه
#حدیث_روز
فضیلت یاد امیرالمومنین علی علیه السلام
حضرت صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خودش نمیتواند آنها را شمارش کند.
هر کس به یکی از فضائل علی اقرار کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد حتی اگر در روز قیامت به اندازه گناهان همهی جن و انس گناه کرده باشد.
هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند.
هر کس گوش به فضیلتی از فضائل علی بدهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛ و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با چشمش مرتکب شده میبخشد.»
آنگاه رسول خدا فرمود:« نگاه کردن به چهرهی علی بن ابی طالب عبادت است، یادش نیز عبادت است و ایمان هیچ بنده ای جز با دوستی او و بیزاری از دشمنانش پذیرفته نیست.»
منابع:
بحارالانوار، ج 38، ص 196، حدیث 4 —— امالی صدوق
#حدیث_روز
«اعمال شب وروز سیزدهم ماه رجب»
در نظرتان باشد که شب سیزدهم ماه رجب ، اولین شب از لیلای وایام بیض و شب مناجات با پروردگار جلیل عظیم است ، شب مناجات موسی بن عمران با معبود خویش است وشبی که در فردای آن خداوند بزرگ نشانه بزرگتر خود را آشکار ساخت وخبر بزرگ را به اختبار گذاشت ، شب ولادت مولایمان امیر مومنان علی (علیه السلام) وشبی که مراقبت تمام وکمال را می طلبد ونمازی در آن خوانده می شود که اگر کسی آنرا بگزارد به فضیلت این عبادت می رسدو آن همه عطایایی که برای نماز و روزه واحیا وعبادات سه ماه رجب و شعبان وماه رمضان در نظر گرفته شد به دست می آید پس از خداوند توفیق بخواه که تو را به عبادت این شب ها موفق کرده وهرگونه بیماری وکسالت و اشتغالات دنیایی را از تو دور می کند در آغاز این نماز را که از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) روایت شده نقل می کنیم که فرمود:
” هر که در شب سیزدهم ماه رجب ده رکعت نماز بگذارد به این ترتیب که در رکعت اول سوره های حمد والعادیات را یکبار و در رکعت دوم سوره های حمد و تکاثر را یکبار ودیگر رکعات را به اینگونه بخواند ، خداوند گناهان او را می آمرزد واگر مورد عاق والدین هم باشد ، خداوند از او راضی می شود وفرشتگان نکیر ومنکر به او نزدیک نشده واو را نمی ترسانند وبه سرعت برق از صراط می گذرد ونامه اش را به دست راستش می دهند ومیزانش سنگین می شود ودر بهشت فردوس هزار شهر به او داده می شود.”
واما در مورد نمازی که در شب های بیض ماه های رجب و شعبان و ماه رمضان گزارده می شود این روایت را از امام صادق (علیه السلام) نقل می کنیم . کافی است که برای شناخت ودرک فضیلت بیشتر این شبها به کلمات این روایات دقت کنی آنگاه متوجه می شوی که باید برای این شب ها حساب جداگانه ای باز کرد وبیشتر متوجه خداوند جلیل بود.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
” به این امت سه ماه داده شده که به دیگر امت ها به مانند آن داده نشده و آن رجب وشعبان و ماه رمضان است و نیز سه شب که به مانند آن به دیگران داده نشده و آن شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم از هر ماه است و به این امت سه سوره داده شده که به مانند آن به دیگر امت ها داده نشده و آن یس و تبارک الملک و توحید است ، پس هر کس میان این سه را جمع کند بهترین چیزهایی که به این امت داده شده ، را جمع کرده وگرد می آورد گفته شد:
«چگونه میان این سه را جمع کند؟
پس فرمود : در هر شب از شبهای بیض این سه ماه ، در شب سیزدهم دو رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره حمد واین سه سوره را بخواند ودر شب چهاردهم ، چهار رکعت بگزارد به همان ترتیب که سوره حمد و این سه سوره را بخواند ودر شب پانزدهم ، شش رکعت بگزارد که سوره حمد واین سه سوره را به همان شکل بخواند پس به فضیلت این ماه های سه گانه رسیده وهر گناهی از او جز شرک آمرزیده می شود.”
اگر کسی می خواهد دعای استفتاح را خوانده واعمال معروف به ام داوود را بجای آورد باید از روز سیزدهم روزه بگیرد واما در فضیلت روزه، پس رسول خدا (ص) فرمودند:
“و هر کس 13 روز از ماه رجب را روزه بگیرد در روز قیامت برای او سفره ای از یاقوت سبز در سایه عرش انداخته می شود که ستونهای آن از مرواریدی است که از جهان هفتاد بار پهناورتر است وبر آن سینی هایی از مروارید ویاقوت قرار داده شده که در هر سینی هفتاد هزار رنگ غذا است که رنگی از آن با رنگ دیگر و بویی با بوی دیگر شبیه نیست پس از آن تناول می کند در حالیکه مردم در سختی زیاد ودشواری بزرگ روز قیامت قرار دارند”
#نماز_ماه_رجب
منبع کتاب
وسائل الشیعه٬_جلد 5
فضیلت اللیالیالبیض
به نقل از کتاب اقبالالاعمال (سید ابنطاووس)
از امام صادق علیهالسلام روایت شده است:
* سه ماه به این امت عطا شده که به هیچ امتی داده نشده است: ماه رجب، شعبان و رمضان؛
* سه شب که به هیچ امتی عطا نشده است: شب سیزدهم، چهاردهم و پانردهم این ماهها؛
* سه سوره که به هیچ امتی داده نشده است: سوره یس، ملک و توحید.
هرکه این سهها را باهم جمع کند، برترینهای عطاشدهها را به این امت جمع کرده است؛ به این صورت که:
*در شب سیزدهم دو رکعت نماز که در هر رکعت پس از حمد، این سه سوره را بخواند؛
*در شب چهاردهم چهار رکعت نماز که در هر رکعت پس از حمد، این سه سوره را بخواند؛
*در شب پانزدهم شش رکعت نماز که در هر رکعت پس از حمد، این سه سوره را بخواند.
پس هرکه چنین کند به فضل این سه ماه دست مییابد و تمام گناهانش، جز شرک، آمرزیده میشود.
اقبالالاعمال، ج٢، ص655
بهار انسان ها
او ربیع انسانهاست و قلبی که به محبت او آمیخته شود دیگر خواب و مماتی نخواهد داشت. سلام بر او نیز، وجود را مالامال از ایمان و حیات خواهد نمود؛ «السلام علیک یا ربیع الانام». از این روی بدون او، بهار، بهار نخواهد بود و سال جدید از نو بودن عاری خواهد بود؛
«سالها نو نشده کهنهتر از دیروز است
گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است».
امام علی علیه السلام میفرمایند:
بوی خوش
عسل
سوارکاری
نگاه کردن به سبزه نشاط آور است.
#حدیث_روز
جابر ، حامل پیغام “سلام” نبوی به امام باقر علیه السلام و بشارت به اینکه مهدی موعود از فرزندان اوست.
️ از مصادر اهل تسنن
ابو زبیر گوید :
نزد جابر بن عبدالله بودیم که علی بن الحسین علیهما السلام در حالیکه پسرش همراه او بود بر جابر وارد گردید ؛ جابر گفت : ای پسر رسول_خدا ، این پسر کیست ؟ فرمود : پسرم محمد است ؛
جابر او را در آغوش کشید و گریست . سپس گفت : مرگم نزدیک شده است ، محمد جان ! رسول خدا به تو سلام می رساند ؛
از او پرسیدند قضیه چیست ؟
گفت : از رسول خدا شنیدم که دربارهء
حسین بن علی علیه السلام می فرمود :
️ إنَّهُ یولَدُ لابنی هذا ابنٌ یُقالُ لَهُ علیُّ بنُ الحُسَینِ وَ هو سَیِّدُ العابِدینَ . إذا کانَ یومُ القِیامَةِ ینادی مُنادٍ : لِیَقُم سَیِّدُ العابِدینَ فَیَقومُ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ وَ یولَدُ لِِعَلیِّ بنِ الحُسَینِ ابنٌ یُقالُ لَهُ مُحَمَّدٌ ؛ إذا رَأیتَهُ یا جابِرُ فَاقرِئهُ مِنّی السَّلامُ ، یا جابِرُ ! إعلَم أنَّ المَهدِیَّ مِن وُلدِهِ وَ اعلَم یا جابِرُ أنَّ بَقائَکَ بَعدَهُ قَلیلٌ.
️ برای این پسرم ، پسری به نام علی متولد می شود که او سرور عابدان است ؛ هنگامیکه روز قیامت شود منادی ای ندا کند : سرور عابدان برخیزد ؛ پس علی بن الحسین بر می خیزد ، و برای علی بن الحسین پسری به نام محمد متولد می شود ، ای جابر ، هنگامی که او را دیدی سلام مرا به او برسان ؛ ای جابر ، بدان که مهدی از فرزندان اوست و بدان ای جابر ، که ماندنت در دنیا پس از او اندک خواهد بود .
?تاریخ مدینهء دمشق 275/54 ح11497
️ قصور (کوتاهی) از مردم است!
حضرت آیت الله سید علی میلانی مدظله:
امامت مقامی است مثل نبوت… مردم باید بیایند، تمکین کنند، خضوع کنند و بخواهند. لذا تا مردم کاملأ از اسباب ظاهریه ناامید نشوند، تا تمام امیدشان متمرکز نشود در امام زمان علیه السلام و تا به این نتیجه نرسند که:
مُصلحی برای این عالم نیست مگر حضرت ولی عصر و متوسل نشوند به امام زمان عجل الله تعالی فرجه، حضرت ظهور نخواهند کرد.
این را مطمئن باشید.
ولکن زمینهها دارد پیدا میشود، مردم دارند میفهمند که زید و عمرو فایده ندارد. خداوند متعال اگر اراده کند که این مردم سریع تر تنبه پیدا کنند، از این خواب زودتر بیدار بشوند، حضرت زودتر ظهور میکنند.
قصور از مردم است وگرنه عدم بُخل در امام زمان موجود است، قدرت موجود است.
منبع: درس خارج امامت معظم له، جلسه 410
به نام خدا
سخنی با ادمین کانالهای مذهبی
به عنوان عضوی کوچک از فعالان عرصه فرهنگ اسلامی، قدرشناس زحمات فرهنگی این بزرگواران بوده و هستم.
اما دردمندانه باید متذکر بعضی بی توجهی ها در نحوه عملکرد این دوستان مذهبی باشم
متاسفانه روش های غلط عضو گیری و افزایش تعداد ممبر های کانال یا گروه در شبکه های اجتماعی به جماعت مذهبی نیز کشیده شده است
ادمین کانالها با بی دقتی یا کم دقتی از بنرهای تبلیغی استفاده می کنند که سالم و شرعی بودن آنها زیر سوال است.
بطور مثال آن مربی، نامی تربیتی بر روی کانال خود گذاشته اما با روش بی تربیتی بنر خود را منتشر می کند.
دیگری عنوان سیر و سلوک اخلاقی را به یدک می کشد و پروفایل خود را به عکس بزرگان اخلاق مزین کرده اما متاسفانه با روشی خلاف اخلاق و خلاف مشی این بزرگان به تبلیغ کانال خود پرداخته است.
آن یکی عنوان صداقت را نام کانالش قرار داده اما با بی صداقتی در قالب نظرسنجی لینکهای مخفی شده کانال را منتشر می کند، تأسف برانگیز تر اینکه در این نظرسنجی دروغین (تبلیغ ) از میزان علاقه مخاطب به رهبری سوء استفاده نموده و تحت نام و عکس رهبری قصد دارند مخاطب را جذب نمایند
در این مسابقه ی زشت ِ افزایش مخاطب
متاسفانه با استفاده از جملات فریب دهنده از مقدسات، اعتقادات و احساسات پاک مردم استفاده ابزاری کرده و با گستاخی از نام شهید و شهادت همچنین از نام و اعتبار بزرگان، سوء استفاده کرده و با چنگ اندازی مکرر و متنوع موجبات دلزدگی قشر دلسوز و مذهبی را فراهم می نمایند.
چرا که در این روش تبلیغی غلط، نه تنها به بُعد شرعی توجهی نشده بلکه به جنبه انسانی و احترام به مخاطب نیز کم لطفی شده است .
ابعاد بی توجهی این فعالان فرهنگی فراتر و فراوان تر است .
مثلا
آن بزرگوار ساعت یک، دو و سه شب در کانال خود بصورت انلاین درس اخلاق میدهد روضه میخواند و بلافاصله بین 1000 تا 3000 نفر او را می بینند .هیجان انگیز است منبری با 3000عضو انلاین در نیمه شب و 56 هزار عضو غیر انلاین.
اما کاش یکی بپرسد این منبر برای نماز صبح چه پیامی دارد؟چند نفر از این افراد بیدار می شوند ؟حاج اقا خودش چطور؟
آیا این بزرگواران نمی دانند باید پاسخگوی رفتار خلاف موازین شرع باشند.؟
آیا نمی دانند با نوشتن این جمله که “محتوای تبلیغات نه رد می شود و نه تایید” بار مسئولیت از دوش آنها بر داشته نمی شود ؟
به راستی چرا قدری تامل نمی کنیم؟
چرا متذکر نمی شویم؟
چرا به آسیب های این بی توجهی ها فکر نمی کنیم؟
آیا نمی دانیم که فعالیت در عرصه جنگ نرم نیاز به ظرافت و لطافت دارد ؟
آیا نمی دانیم که یک بی توجهی، کار فرهنگی را به ضدفرهنگ تبدیل می کند؟
سوگمندانه باید گفت امروزه با وجود فضاهای موجود هر فردی با کمترین سواد، بدون تجربه ایی موفق، با کج فهمی از فرمان آتش به اختیار به معرکه آمده و به هوای اصلاح ایمان مردم بی هوا می تازد .
غافل از اینکه چه ضربه هایی که بر اعتقاد مردم نمی زند.
ای کاش ترتیبی اتخاذ شود و برای تمام فعالین مجازی عرصه فرهنگ از جمله ادمین کانالها کلاس نحوه و روش فعالیت در عرصه جنگ نرم آموزش داده شود.
و ای کاش منشور فعالیت ادمین های مذهبی تدوین گردد؛ شاید چهارچوب نوشتن یک پست و مطلب دینی و اخلاقی را بیاموزیم و شاخصه های یک تبلیغ را یادبگیریم.
امید که قبل از روی آوردن به فرهنگ سازی مجازی به فرهنگ فعالیت مجازی دست یابیم.
ای کاش قدری دقت کنیم
قدری دقیق شویم .
ای کاش…
حقیقت توسل
با مطالعۀ مناظرۀ زیر که در فضایی خارج از ایران اسلامی روی داده است، میتوانیم به چند سؤال پاسخ دهیم:
1. حقیقت توسل چیست؟
2. آیا توسل به اولیای خدا شرک است؟ با عقل پاسخ دهید.
3. آیا با مردن، رابطۀ انسان با دنیا قطع میشود و قدرت انجام دادن هیچ کاری ندارد؟
4. در منابع معتبر اهل سنت، چه شواهد انکارناپذیری برای اثبات حقانیت توسل وجود دارد؟
درآمد
توسل در لغت، به معنای مدد جستن از وسیله برای نیل به مقصود است. انسان برای رسیدن به مراد خویش، باید به اسباب و واسطههای فیض متوسل شود. ایجاد مزرعهای آباد جز با شخم زدن زمین و کاشتن نهال و دادن آب و کود به مقدار مشخص و زمان معیّن امکانپذیر نیست. بر این اساس، توسل به معنای استفاده از اسباب، لازمۀ زندگی انسان در جهانی است که بر آن قانون اسباب و مسببات حاکم است. مقصود از توسل در اصطلاح مسلمانان، تمسّک جستن به اولیای الهی در درگاه خداوند، برای برآورده شدن نیازهاست. خداوند جهان هستی را براساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فیض خود را فقط ازطریق مجاری و اسباب عطا میکند:« أبَی اللهُ أن یُجریَ الأَشیاءَ اِلّا بِالأسباب» بنابراین، انسان برای رسیدن به مقصود خویش، باید به اسباب و واسطهها متوسل شود. همانطور که برای گرفتن وام ضامن می برید.
ضرورت شناخت امام زمان(عج)
امام حسین در جمع اصحاب فرمودند:
ای مردم، خداوند بندگان را نیافرید
مگر برای اینکه او را بشناسند
هنگامیکه او را شناختند عبادتش
کنند
وقتی او را عبادت کردند به برکت این
عبادت، از عبادت غیر او بی نیاز شوند
مردی پرسید: شناخت خدا چیست؟
حضرت فرمودند:
این است که اهل هر زمانی امامی را
که باید از او فرمان ببرند، بشناسند
? بحارالانوار، ج23 ، ص 83
#حدیث_روز
دفاع گرگ از آزادی زن!
چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگهای گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند.
سرانجام گرگها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه چوپان است که در آن آزادی گوسفندان را فریاد بزنند.
گرگها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند.
چون گوسفندان فریاد گرگها را شنیدند که از آزادی و حقوق شان دفاع میکنند، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند.
آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی آزاد شدند.
گوسفندان به صحرا گریختند و گرگها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب میکرد تا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد.
گرگها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان آزاده بود و شبی اشتها آور برای گرگهای به کمین نشسته.
روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت.
حکایتی است که بسیار شنیده اید!
اما تظاهرات گرگهای دنیا برای آزادی زن چقدر با این حکایت مشابهت دارد.
چون گرگهای انسان نما دیدند که رسیدن آنان به زنان مومن و پاکدامن به دلیل سرپرستی پدران و ماندن در خانه و به دلیل حجاب و نقاب غیرممکن است، تظاهراتی برپا کردند و خواستار آزادی زنان شدند. اما هدف آنان آزادیشان نبود بلکه آزادی، راه رسیدن به آنان بود.
آزادی یا حراج!
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
نحنُ کهفُ مَن اِلتَجَأ اِلینا و نورٌ لِمَن اِستَضاءَ بِنا و عِصمةٌ لِمن إِعتَصَم بِنا. مَن احَبَّنا کان مَعَنَا فِی السَّنامِ الأعلی و مَنِ انْحَرفَ عنّا مالَ إلی النّار؛
ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد؛ و روشنی کسی هستیم که از ما فروغ گیرد؛ و نگهدارندهی کسی هستیم که در حفاظت ما درآید. هرکه ما را دوست بدارد، در قلّهی برتر با ما خواهد بود، و هر که از ما منحرف گردد، به آتش دوزخ داخل میگردد.
? مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص 435
#حدیث_روز
امیر المومنین علیه السلام فرمود:
یظهر صاحب الرایة المحمدیة و الدولة الأحمدیة، القائم بالسیف و الحال الصادق فی المقال، یمهد الأرض و یحیی السنة و الفرض.
صاحب پرچم محمّدی و دولت احمدی صلی الله علیه و آله و سلم ظاهر می شود در حالیکه قیام به شمشیر فرموده و با راستگویی و استواری در گفتار پیش می تازد و آرامش را به زمین باز می گرداند احکام الهی و سنن نبوی را زنده می کند.
?ینابیع المودة، ص406
#حدیث_روز
امام جواد علیه السلام فرمود:
مَنْ اَصْغى اِلى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ،
فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّه ِ فَقَدْ عَبَدَاللّه َ،
وَاِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبْلِیسَ
فَقَدْ عَبَدَ إبْلیسَ.
هرکس به گوینده اى گوش دهد او را پرستیده، پس اگر گوینده سخن از خدا بگوید، او نیز خدا را عبادت کرده است،
و اگر از شیطان بگوید، او هم بنده شیطان شده است.
?تحف العقول، ص 726
#حدیث_روز
️بسم الله الرحمن الرحیم
️وقتی فرمانده فرار میکند!
جوان با گلّه به سوى قلعه مى رود هنوز تا قلعه فاصله اى باقى مانده است که او مى ایستد و جلوتر نمى رود.
اکنون او خم مى شود و سنگریزه از روى زمین جمع مى کند بعد با سنگریزهها گلّه را به سوى دربِ قلعه هدایت مى کند.او در این کار خیلى مهارت دارد، معلوم است سالها چوپانى کرده است درب قلعه باز مى شود و گوسفندان وارد قلعه مى شوند و بعد از آن سریع درب قلعه بسته مى شود چوپان جوان بسیار خوشحال است، او امانت خود را تحویل داده است و مى تواند نزد پیامبر باز گردد
اکنون لشکر اسلام آماده است تا به میدان بیاید پیامبر تصمیم گرفته است تا یکى از یارانش را به عنوان فرمانده انتخاب کند او مى خواهد تا براى دیگران فرصتى ایجاد کند تا آنها بتوانند استعداد خود را نشان بدهند در این تصمیم، رمز و رازى است که بعداً کشف خواهد شد.
پیامبر پرچم فرماندهى را در دست دارد و به لشکریان خود نگاه مى کند.نگاهش به سعد بن عُبادِه مى افتد او را صدا مى زند و پرچم را به دستش مى دهد.
حتماً شنیده اى که مسلمانان به دو دسته تقسیم مى شوند: مهاجران و انصار.کسانى که اهل مکّه هستند و به مدینه هجرت کرده اند، «مهاجران» نامیده مى شوند مردم مدینه هم که پیامبر را یارى کردند «انصار» خوانده مى شوند سعد بن عُبادِه که امروز فرمانده سپاه شده است از انصار است
لشکر به فرماندهى سعد بن عُبادِه به سوى قلعه قَموص حرکت مى کند؛ امّا از آن طرف، یهودیان هم آماده جنگ شده اند نگاه کن! درب قلعه باز مى شود و سپاه یهود از قلعه بیرون مى آید و درب قلعه بسته مى شود.
همه سپاه یهود در مقابل لشکر اسلام صف آرائى مى کنند.تیراندازهاى زیادى در بالاى قلعه موضع مى گیرند
در یک طرف سعد بن عُبادِه همراه با یارانش به صف ایستاده اند در طرف دیگر «مَرحَب» با سربازانش.
مَرحَب، فرمانده سپاه یهود است.او پهلوان خیبر است.نامش لرزه بر اندام همه مى اندازد.
هدف مسلمانان این است هر طور شده خود را به قلعه برسانند و راهى براى نفوذ در آن پیدا کنند.اگر این قلعه فتح شود دیگر کار یهودیان تمام است.
حمله آغاز مى شود، صداى شمشیرها به گوش مى رسد، گروهى تصمیم مى گیرند تا به سوى قلعه پیش روند؛ امّا باران تیر مى بارد، بیش از پنجاه نفر با تیرها مجروح مى شوند.
هرگز نمى توان به این قلعه نفوذ کرد، دیوارهاى آن، بسیار بلند و محکم است.آخر چگونه ما مى توانیم سنگ هاى به این محکمى را خراب کنیم؟
در این میان، یکى از یهودیان نگاهش به چوپان سیاه مى افتد از این که او مسلمان شده بسیار ناراحت مى شود تیرى را به سوى او پرتاب مى کند تیر مى آید و به او اصابت مى کند.
تیر به جاى حسّاسى خورده است، خونریزى او شدید است زمین با خون او سرخ شده است، مسلمانان مى دوند تا او را نجات بدهند؛ امّا دیگر دیر شده است روح او به سوى بهشت پر کشیده است.
درگیرى ساعتى طول مى کشد، ایستادگى هیچ فایده اى ندارد، لشکر اسلام از روى ناچارى، عقب نشینى مى کند و به اردوگاه خود باز مى گردد
یهودیان خیلى خوشحال هستند که توانستند در روز اوّل جنگ مسلمانان را شکست بدهند
فریاد شادى یهودیان در فضا مى پیچد، آنها خودشان هم باور نمى کردند به این راحتى لشکر اسلام را شکست بدهند
قسمت بیستم
کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
#سرزمین_یاس
در عید نوروز با دختر کوچکم به دیدار امام رفتیم!
رهبرانقلاب: یک بار هم من خودم [دخترم را برای زیارت امام] بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام را روز عید ببیند.
صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم.
یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دودستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند.
به کمک اطرافیان موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام آوردیم.86/12/26
️حضرت امام صادق علیه السلام:
خداوند متعال فرمود: نماز کسى را مىپذیرم که:
1 ـ در مقابل عظمت من فروتنى کند.
2 ـ از خواستههاى نفسانى بخاطر من خود را دور کند.
3 ـ روزش را با یاد من بپایان برد.
4 ـ بربندگانم بزرگى نفروشد.
5 ـ به گرسنه غذا دهد.
6 ـ برهنه را بپوشاند.
7 ـ به مصیبت دیده مهربانى کند.
8 ـ غریب را پناه دهد.
?بحارالانوار ج66، ص391
#حدیث_روز
مرگ معاویه در روز دوازدهم رجب
در این روز سال 60 ه معاویه بن ابى سفیان لعنه الله علیه در سن 78 سالگى در شام به درکات جهنم شتافت . روز شادى اهل ایمان و حزن و اندوه اهل کفر و طغیان است . و روزه این روز به جهت شکر الهى بر هلاکت معاویه مستحب است (1).
️نسب معاویه
کلبى نسابه و ابن روزبهان که از ثقات نزد علماى اهل سنت هستند، نقل کرده اند که معاویه فرزند چهار نفر بوده : عماره ، مسافر، ابوسفیان و مردى که اسم او را نمى برند.
راغب اصفهانى در محاضرات و ابن ابى الحدید از ربیع الابرار زمخشرى نقل مى کنند که معاویه را به چهار کس نسبت مى دادند: مسافر بن ابى عمرو، عمار بن ولید بن مغیره ، عباس و صباح که مغنى عماره بن ولید بود.
مادر معاویه هند با صباح - که جوان خوش رویى بود و کارگر ابوسفیان بود - الفتى تمام داشت ! اما به ظاهر بو را معاویه بن ابى سفیان بن حرب مى گویند(2).
ابوسفیان مردى زشت و کوتاه قد بود، و یک چشم او در طائف و چشم دیگرش در یرموک کور شده بود(3).
️ باطنش کورتر از چشمش بود و نهایت عداوت و دشمنى با پیامبر (صلى الله علیه و آله ) به وجود مى آمد دخالت داشت و در سال فتح مکه از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگى کرد تا در سن 82 سالگى در سال 30 ه به درک رفت .
مخفى نماند که حمامه یکى از جدات معاویه است که در بازار المجاز صاحب پرچم و مشهور بود و از این جانسب ابوسفیان هم معلوم مى شود. مادر معاویه هند است که از ذوات الاعلام است و میل فراوانى به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه وضع مادر او هند روشن مى شود.
محدث قمى (رحمه الله ) مى فرماید: چون پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در فتح مکه ریختن خون معاویه را مباح شمردند، به اصرار و شفاعت عباس ، پنج ماه قبل از شهادت پیامبر صلى الله علیه و آله اسلام آورد(4).
️حکومت معاویه در شام
یزید بن ابى سفیان از طرف ابوبکر با لشکر مسلمین به طرف شام رفت ، معاویه هم همراه آنها بود یزید
در شام مرد و ابابکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد و به این حال بود تا زمان خلافت امیر المؤ منین (علیه السلام ) که طغیان معاویه علیه آن حضرت شروع شد. پس اساس ظلمهاى معاویه را هم ابوبکر بنا نهاد.
معاویه در سال 45 ه براى پسرش یزید بیعت گرفت .
️او اول کسى بود که دشنام بر امیر المؤ منین (علیه السلام ) را ترویج کرد و در آخر خطبه نماز جمعه لعن و جسارت بر امیر المؤ منین (علیه السلام ) مى کرد. او دستور داد در تمام شهرها این لعن انجام شود و تا زمان عمر بن عبد العزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد(5).
️دشمنى معاویه با امیر المؤمنین (علیه السلام )
معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمت امیر المؤ منین (علیه السلام ) جعل کنند، و عده زیادى از محبین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک اشتر نخعى که در قلزم مصر به سم شهید شد(6).
امام مجتبى (علیه السلام ) را به دست جعده عیال آن حضرت مسموما شهید کرد.
معاویه مردى خوش گذران و پرخور بود، به حدى که از کثرت خوردن مى گفت : ((خسته شدم ولى سیر نشدم ))، و این به خاطر نفرین حضرت رسول (صلى الله علیه و آله ) درباره او بود. او در نفاق و عوام فریبى تجربه به سزایى داشت .
محدث قمى (رحمه الله ) نقل مى کند که دویست خبر از طرق معتمده اهل سنت در مذمت معاویه نقل شده است
️ماجراى مرگ معاویه
آخر الاءمر معاویه در مسیر مکه به شام بیمار شد، به حدى که مى لرزید و دهان او بسته نمى شد، تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد و رهین اعمال خویش گردید. هنگام مرگ سن او را 75 یا 82 یا 92 سال نقل کرده اند.
جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولى در هنگام مرگ به یکى از خواص خود گفت : چند گناه بزرگ کرده ام :
️حق على بن ابى طالب را غصب کردم ، حسن بن على را به فریب دادن جعده به شهادت رساندم ، و یزید را به جانشینى خود انتخاب کردم ، و حجر بن عدى و اصحاب او را به قتل رساندم (7).
ورود امیر المؤمنین علیه السلام به کوفه
در این روز در سال 36 ه امیر المؤ منین علیه السلام بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتخاب نمودند، و اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند(8).
?منابع
1_ فیض العلام ص316
2_ تتمه المنتهی ص47،48،50
3_ اسد الغابه ج3 ص13
4_تتمه المنتهی ص 47
5_ بحارالانوار ج33 ص 214
6_ مراقد المعارف ج2 ص223
7_ منتخب التواریخ ص449
8_وقایع الایام ج1 ص118_178
عرضه اعمال بر رسول الله و أئمه اطهار سلام الله علیهم.
عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَى الْحَلَبِیّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ الطّائِیّ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللّهِ عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزوجَلّ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمّةُ.
یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق علیه السلام راجع بقول خداى عزوجل «در کار خیر باشید که خدا و پیغمبر و مؤمنین کردار شما را مى بینند» پرسیدم.
فرمود: منظور از مؤمنین، ائمه هستند.
? کافی، جلد 1، کتاب الحجة، بَابُ عَرْضِ الْأَعْمَالِ عَلَى النّبِیّ وَ الْأَئِمّة، حدیث 2
#حدیث_روز
در طول تاریخ، عُمدتاً به دنبال نَقدِ غُلات بودیم اما بیشترِ ضربهها را از مُقَصّرین خوردیم.
«غُلات، طوایف محدودی هستند که نظرشان واضِحُالبُطلان است.
به نظر بنده، تقصیری که در حق ائمه اطهار(علیهم السلام) صورت گرفته، ضَرَرَش کمتر از ضَرَرِ غُلات نیست.
در طول تاریخ، بیشتر به دنبال غُلات بودیم و بیشترِ ضربهها را از مُقَصّرین خوردیم. البته ریشه آن، جریان سقیفه است که میخواست مردم را از معصومین(علیهم السلام) جدا کند و برای آنها بدل معرفی کند.
این جریان، بهنسبتی در بین دوستان و مُحِبّین اهل بیت(علیهم السلام) اثرگذار بوده و سببِ درست شدنِ طبقاتِ موازی شده است.
لذا معصوم و کلام ایشان در نگاه مؤمنین، در آن جایگاه حقیقی خودش قرار نگرفته است تا برای تربیت خودشان و برای برنامهریزی اجتماعیشان از آن بهره ببرند.»
استاد سید محمّدمهدی #میرباقری
96/10/17
مقصرین: کسانی هستند که مقامات عالیه ائمه علیهم السلام را قبول نداشته و آنان را در حد انسانهای عادی پائین می آورند.
یامهبط الوحی در جامعه کبیره
سلام بر شما که مهبط و فرودگاه وحی هستید.
ائمه( علیهم السلام ) مهبط وحی هستند؛ یعنی، وحی به آنها نازل میشود، امّا نه وحی تشریعی! بعضی این جمله را چنین معنا میکنند: شما مهبط وحی هستید؛ یعنی در دودمان شما وحی نازل شده است، نه بر خود شما.
?بر پیامبر وحی نازل شده و چون شما انتساب به او دارید، می توان گفت: شما مهبط وحی هستید.
در این صورت این تعبیر، تعبیر مجازی خواهد بود ولی میتوانیم آن را به معنای حقیقی اش حمل کنیم و بگوییم شما خودتان مهبط وحی هستید. امّا نه وحی تشریعی که مُنافی با ختم شریعت باشد، بلکه وحی به عبارت تبیینی، یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از طریق وحی، تشریع شریعت میکند و ائمه دین( علیهم السلام ) از طریق وحی، تبیین شریعت میکنند،
طبیعی است کسانی که میخواهند حقایق وحی قرآنی را برای مردم بیان کنند، باید ارتباط مستقیم با فرستنده ی قرآن داشته باشند تا از خطا در بیان، معصوم باشند.
آیت الله #ضیاء_آبادی
رهبرمعظمانقلاب:
بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی
آن چیزهایی که #مشابه_داخلی دارد متعصّبانه وبا تعصّبِ تمام،ملّت ایران، خارجیِ آن رامصرف نکنند.
بیزاری از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بخشی از معرفة الله…
️ از محضر حضرت امام باقر (علیه السلام) سوال شد، معرفت خداوند چیست؟
حضرت در جواب فرمودند:
تصْدِیقُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ و َتَصْدِیقُ رَسُولِهِ صلیاللهعلیهوآله و َمُوالاةُ عَلِیٍّ علیهالسلام و َالِائْتِمامُ بِهِ و َبِاَئِمَّةِ الْهُدىٰ علیهم السلام و َالْبَرائَةُ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ هٰکَذٰا یُعْرَفُ اللّهُ عَزَّوَجَل؛
معرفت خدا عبارت است از تصدیق خداوند عزّوجلّ، تصدیق پیامبرش صلی الله علیه و آله، موالات حضرت علی علیه السلام، پذیرفتن امامت او و امامان هدایت علیهم السلام و بیزاری جستن از دشمنان آنان به درگاه خداوند تعالی،
خداوند عزّوجل این چنین شناخته میشود.
? اصول الکافی، ج١، ص١٨٠، ح1
#حدیث_روز
مخالفت امیرالمؤمنین علیهالسلام با راه و رسمی بجز قرآن و سنت پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم
در مجلس مشورتیای که خلیفۀ دوم تشکیل داد، عبدالرحمن بن عوف به امیرالمؤمنین گفت با شما بیعت میکنم، به شرطی که مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر و راه و رسم دو خلیفۀ قبل عمل کنید.
️ ایشان فرمودند با وجود کتاب خدا و سنت پیامبر، راه و رسم دیگری نیاز نیست. همین حرف را عبدالرحمن به عثمان گفت و او قبول کرد. البته این کار از پیشتعیینشده بود و از قبل قرار بود که عثمان خلیفه شود و معلوم بود که حضرت امیر چنین شرطی را نمیپذیرند.
نکته اینجاست که آنها راه و رسم دو خلیفۀ قبل را در کنار قرآن و سنت قرار دادند!
آیت الله #جاودان
#حدیث_روز
امام باقر علیه السلام و اسم اعظم.
حدثنا الحسن بن على بن عبد الله عن الحسین بن على بن فضال عن داود بن ابى یزید عن بعض اصحابنا عن عمر بن حنظلة فقال قلت لابی جعفر علیه السلام انى اظن ان لى عندک منزلة قال اجل قال قلت فان لى الیک حاجة قال وما هی قال قلت تعلمنی الاسم الاعظم قال وتطیقه قلت نعم قال فادخل البیت قال فدخل البیت فوضع أبو جعفر یده على الارض فاظلم البیت فارعدت فرایص عمر فقال ما تقول اعلمک فقال لا قال فرفع یده فرجع البیت کما کان.
مرحوم صفّار از عمر بن حنظله روایت کرده است که گفت: به حضرت امام محمد باقر علیه السلام عرض کردم مرا چنان گمان مى رود که در خدمت شما داراى رتبه و منزلتى هستم.
فرمود: آرى. عرض کردم مرا حاجتى است.
فرمود: چیست؟ عرض کردم:
اسم اعظم را به من تعلیم فرماى.
فرمود: طاقت آن را دارى؟ عرض کردم: آرى.
فرمود: به این خانه درآى. چون به خانه درآمدم حضرت ابى جعفر علیه السلام دست مبارک به زمین گذاشت و آن خانه تاریک شد. عمر بن حنظله را لرزیدن گرفت. آنگاه امام فرمود: چه مى گویی، بیاموزم تو را؟ عرض کردم: نه. پس دست مبارک از زمین برگرفت و خانه به همان حال که بود بازآمد.
بصائرالدرجات، ص 230
امام جواد علیه السلام:
مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.
هر کس کار زشتى را نیکو بداند،
او هم در آن کار شریک است.
?الفصول المهمه،ص274
#حدیث_روز
غسل بدون وضو
پرسش : آیا با غسل زیارت میتوان نماز خواند؟
امام، بهجت، خامنهاى، صافى، فاضل: خیر، تنها با غسل جنابت میتوان نماز خواند؛ ولى با غسلهاى دیگر، مانند غسل زیارت، باید وضو هم گرفت.
مکارم: با همۀ غسلهاى واجب و مستحب که استحبابش ثابت شده است، مانند غسل زیارت، میتوان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نیست؛ اما احتیاط مستحب آن است که در غیر غسل جنابت، مانند غسل زیارت، وضو هم بگیرد. (توضیح المسائل مراجع، م391و646)
خویی، تبریزى، سیستانى، نورى، وحید: با همۀ غسلهاى واجب و مستحب که استحبابش ثابت شده است، غیر از غسل استحاضۀ متوسطه، میتوان نماز خواند؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که در غیر غسل جنابت، مانند غسل زیارت و غسل جمعه، وضو هم بگیرد.
غسل در سفر
پرسش: اگر زن در بین مسافرت، مثلاً در قطار و اتوبوس، از حیض پاک شود و دسترسى به آب نداشته باشد، تکلیف نمازش چیست؟
همۀ مراجع: اگر وقت نماز تا رسیدن به مقصد تمام نمیشود، باید صبر کند و در غیراین صورت، اگر در بین راه دسترسى به آب نداشته باشد، باید به جاى غسل حیض، تیمّم کند و بعد از تمیزکردن بدن، نماز بخواند.
نامه امام رضا علیه السلام به شیعیان
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثانی علیه السلام قَالَ:
«یَا عَبْدَ الْعَظِیمِ! أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا
وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ
وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ
وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یَعْنِیهِمْ
وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ
وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَةٌ إِلَیَّ
وَ لَا یَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً
فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ کَانَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ
وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ
وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَکَ بِهِ أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً
فَإِنَّ اللهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ وَ إِلَّا نَزَعَ رُوحَ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایَتِی وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ نَصِیباً فِی وَلَایَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِک»
از حضرت جواد علیه السلام نقل شده که فرمود:
اى عبدالعظیم! به دوستان من سلام برسان و به آنان بگو در دلهاى خود براى شیطان راهى باز نکنند،
و آنان را امر کن به راستگوئى در گفتار
و أدای امانت و سکوت
و ترک منازعه و جدال در کارهاى بیهوده،
و امر کن که با یکدیگر معاشرت و رفت و آمد نمایند، و این عمل آنها موجب نزدیکى به من مىشود.
دوستان من، نباید اوقات خود را به مخالفت و دشمنى با یکدیگر مشغول سازند.
من با خویشتن پیمان بستهام که هر کسى مرتکب اینگونه کارهای زشت شود، و یا یکى از دوستانم را مورد خشم و غضب قرار دهد، از خداوند بخواهم تا وى را در دنیا به سختترین عذاب گرفتار کند.
این نوع اشخاص در آخرت از زیانکاران خواهند بود.
دوستان مرا متوجه کن که خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنان درگذشته، مگر کسانى که مشرک شده و یا یکى از دوستان مرا رنجانیدهاند، و یا در دل خود نسبت به وى کینه و عداوتى دارند.
پروردگار از این گروه نخواهد گذشت و آنها را نمىبخشد، مگر اینکه از نیت خود برگردند.
اگر از این کار زشت خود برگشت، مورد آمرزش خداوند متعال قرار خواهد گرفت، و اگر در این عمل باقى ماند، خداوند روح ایمان را از دل او خارج خواهد ساخت و از ولایت من نیز بیرون میرود، و از دوستى ما اهل بیت نیز بهرهاى نخواهد برد، و من به خداوند از این امور پناه میبرم.
?کتاب الإختصاص شیخ مفید: ص247
#حدیث_روز
گاهی لازم است نبینی
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند…
اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد…
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب… راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی…
گاهی نمی توان بخشید و گذشت…اما می توان چشمان را بست و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری…
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی….
ولی با آگاهی و شناخت.
موضع الرسالة در زیاره جامعه کبیره
اهل بیت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) ، قرارگاه رسالتند
ما معتقدیم که شما اهل بیت رسول، «قرارگاه رسالت» هستید. این جمله نیز تقریبا با جملهی مهبط الوحی، هم مضمون است؛
یعنی، همان رسالتی را که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از جانب خدا گرفته است، به عنوان ودیعت و امانت، به شما سپرده است.
یک اختلاف اصلی و اساسی ما شیعه امامیّه با اهل تسنّن در همین مورد است.
آن ها می گویند : پیامبر رسالت و شریعت را از خدا گرفته و آورده و واگذار به مردم کرده و رفته است. حال، این خود مردم اند که باید خلیفه و جانشین رسول را انتخاب کنند تا او رسالت را استمرار بخشد و شریعت را برای مردم بیان و اجرا کند. آیا این حرف عقلاً قابل قبول است؟! شما که میخواهید سفری بروید و گوهر گرانبهایی دارید که باید در غیاب شما محفوظ بماند، آیا هیچ ممکن است آن را در گذرگاه مردم بیفکنید تا هر رهگذری خواست آن را بردارد؟! دین و شریعت که ناموس خدا و مایهی حیات جاودانی بندگان خداست و به عنوان امانت به دست پیامبر سپرده شده و باید تا آخرین روز عمر بشر زمینهی بقاء و دوام آن را فراهم سازد، حال آیا این خیانت به امانت خدا نیست که پیامبر، آن را میان مردم بیندازد و برود؟! همانطور که شما به ناموس خود غیرت می ورزید و آن را به دست هر کسی نمیسپارید، خدا هم به ناموس خود که دین است غیرت میورزد و آن را به دست هر کسی نمی سپرد.
رسول الله(صلی الله علیه وآله) امین وحی خدا و نگهبان ناموس خداست که سعادت ابدی و حیات جاودانی بشر در گرو نگهبانی از آن است.
لذا شریعت و رسالت را به دستور الهی به اهل بیت خود سپرد تا در حفظ و ابلاغ آن به جهانبان خللی وارد نشود.
آیت الله #ضیاء_آبادی
امام جواد علیه السلام:
لاتَکُنْ وَلیّا لِلّهِ فىِ الْعَلانِیّةِ،
عَدُوّا لَهُ فِى السِّرِ.
اینگونه مباش که در ظاهر با خدا دوستى کنى و در پنهانى دشمنى
?بحارالانوار،ج78،ص365
#حدیث_روز
باز خدا پرده زرخ بر گرفت
عالم جان، جلوۀ دیگر گرفت
ملک جهان زندگی از سر گرفت
مرغ دل این ذکر، مکرّر گرفت
قبلۀ ارباب دعا آمده
عید جواد ابن رضا آمده
دیده گشا و رخ جانانه بین
شادی شمع و گل و پروانه بین
وجد و نشاط دل دیوانه بین
خندۀ ریحانۀ ریحانه بین
نقش تبسّم به لب مرتضاست
جلوه کنان طلعت ابن رضاست
باز به جوشش یم جود آمده
غرق در آن ملک وجد آمده
مظهر الطاف ودود آمده
مهر، به خاکش به سجود آمده
کشور جان عالم دل منجلی است
ولادت محمّد بن علی است
پرده زحسن ازلی وا شده
روی الهی متجلاّ شده
ملک جهان سینۀ سینا شده
ولادت زادۀ موسی شده
ماه بیا خاک زمین را ببوس
سرزده امشب مه شمس الشّموس
شافع میزان و معاد است این
کعبۀ دل، باب مراد است این
راهبر کلّ عباد است این
صاحب هر جود، جواد است این
آینۀ دادگر است این پسر
بر همه عالم پدر است این پسر
دل به سوی بیت ولا پر زند
روح، پی عرض دعا در زند
ماه، گر امشب به زمین سر زند
پرده به رخ تا صف محشر زند
می نهد از شرم مه روی او
رو به روی خاک سر کوی او
گلشن هستی همه خرّم شده
رشک جنان دامن عالم شده
فخر کنان دودۀ آدم شده
شاد، دل آدم و خاتم شده
بحر ولایت گهر آورده است
عروس زهرا پسر آورده است
غنچۀ ریحانه به گلشن شکفت
بلبل از او صورت اناالحق شنفت
لاله به لبخند ثنایش بگفت
مرغ شب از شوق وصالش نخفت
آمده تبریک زمعبود او
بهر رضا در شب مولود او
دیده بگشا جلوۀ سرمد ببین
آینۀ روی محمّد ببین
سلالۀ رسول امجد ببین
محمّد دوم احمد ببین
آمدی ای بر همه باب المراد
جان به فدای قدمت یا جواد
ای ثمر باغ دل بوتراب
وی زازل شیفته ات شیخ و شاب
جود تو چون لطف خدا بی حساب
سایۀ مهرت به سر آفتاب
مهر تو شد روز ازل دین من
نیست به جز حبّ تو آئین من
ای تو و من لازم و ملزوم هم
من به گدائی، تو به جود و کرم
رو به کجا از سرت کویت برم
سائلم و سائلم و سائلم
سائل افتاده زپای توام
جود و کرم کن که گدای توام
سائلم از خویش مرانی مرا
چون شود از لطف بخوانی مرا
بر سر خاکت بنشانی مرا
بر در عشقت بکشانی مرا
گو که برآرند زتن پوستم
دوستم و دوستم و دوستم
سائلم از تو دو جهان خواستم
سوز درون، درد نهان خواستم
خون جگر اشک روان خواستم
آن چه پسندی تو همان خواستم
عاشق دار غم تو بنده ام
فارق از این عالم و آن عالمم
دستورالعمل آیت الله کشمیری
بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه، ماشین، برکت رزق و ازدواج، از وی راهنمایی میخواستند.
آن بزرگوار میفرمود:
“سورهی یس بخوانید و ثواب آن را به امام #جواد (علیه السلام) تقدیم کنید”
حاجت شما را خواهند داد.
گاه امر میکرد صلوات برای حضرت امام #جواد (علیه السلام) هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب میدانست.»
?روح و ریحان، ص 101-102
تقید رهبرانقلاب به اعمال ماه رجب از زمان کودکی
پس از سن تکلیف اعمال امداوود را به جا میآوردند؛ غیر از روزههایش: «من از روز اول نمیتوانستم [روزه مستحبی] بگیرم؛ به خاطر مزاجم و چشمم، نمیتوانستم. برایم ضرر دارد. مادرم هم همینطور بود… هر دومان عاجز بودیم.»
مقید بودند لیلةالرغائب را از دست ندهند. «دعای ایام #ماه_رجب را من از بچگی حفظ بودم.»
️منبع: کتاب شرح اسم
رهبرانقلاب: جوانها اگر همانقدر که به تیمهای فوتبال قرمز و آبی یا رئال و … تعصّب دارند، نسبت به تولید داخلی #تعصب داشته باشند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد.
………………. یا خَیرَ حَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحَمدِ وَ آلِه ……………….
عَنْ اِسْماعیلِ بنِ سَهْلٍ قال: کَتَبْتُ اِلى اَبىجَعفرِالثّانى علیه السلام: عَلِّمِنى شَیْئا إذا أنَا قُلْتُهُ کُنْتُ مَعَکُمْ فِى الدُّنیا وَالآخِرةِ، قالَ:
فَـکَتَبَ بِخَـطِّهِ أَعْـرِفْهُ: اَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ «إنّا أنزَلْناهُ» وَ رَطِّبْ شَفَتَیْکَ بِالأسْتِغْفارِ.
اسماعیل بن سهل گوید: خدمت امام جواد علیه السلام نوشتم، چیزى به من تعلیم فرما که اگر آن را بگویم (بخوانم) در دنیا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت:
سـوره «انا انزالناه» را زیـاد بخـوان و لبهایت به گفتن استغـفار «تـر» باشـد، (یعنى آنقدر استغفار کُنى که هیچگاه لبت خشک نشود).
? ثواب الاعـمال، ص 197.
#حدیث_روز
امام جواد علیه السلام:
سه چیز است که محبت می آورد:
انصاف در معاشرت،همدردی کردن با دیگران و داشتن قلبی پاک از گناه.
?بحارالانوار،ج77،ص89
#حدیث_روز
اربلى رحمه الله در کتاب «کشف الغمّة» از محمّد بن طلحه نقل کرده است:
مأمون یکسال بعد از شهادت حضرت رضا علیه السلام به بغداد آمد، روزى به قصد شکار از شهر خارج شد و در مسیر راه از کوچه اى عبورش افتاد که بچهها در آنجا بازى مى کردند و حضرت جواد علیه السلام با آنها ایستاده بود و در آن هنگام یازده سال بیشتر از عمر شریفش نگذشته بود.
بچّهها با مشاهده مأمون همگى پراکنده شده و فرار کردند، ولى حضرت جواد علیه السلام از جاى خود حرکت نکرد. مأمون نزدیک آمد و نگاهى به آن حضرت نمود و گفت: اى پسر چرا به همراه بچّهها فرار نکردى؟
امام علیه السلام فوراً جواب داد:
اى امیرالمؤمنین (!!) راه تنگ نبود تا با رفتن خود آن را وسیع گردانم، و گناهى مرتکب نشدهام تا از عقوبت آن بترسم، و گمانم به تو نیکو است که کسى را بدون گناه ضرر نمى رسانى.
مأمون از آن سخنان شیوا و محکم او بسیار تعجّب کرد و عرض کرد: اسم تو چیست؟
فرمود: نام من محمّد است.
عرض کرد: فرزند چه کسى هستى؟
فرمود: من فرزند على بن موسى الرضا هستم.
مأمون بر پدر آن حضرت درود و رحمت فرستاد، و به سوى مقصد خود روانه شد، چون از آبادى دور شد بازِ شکارى را بدنبال درّاجى [1] فرستاد، باز از دیدگان او براى مدّتى ناپدید گشت، و وقتى برگشت در منقارش ماهى کوچکى بود که هنوز آثار حیات در وجودش مشاهده مى شد، خلیفه از دیدن آن بسیار تعجب کرد، سپس آن را در دستش گرفت و از همان راهى که آمده بود برگشت.
چون به آن محلّ که حضرت جواد علیه السلام را ملاقات کرده بود رسید بچّهها را دید که مثل سابق آنجا را ترک گفته و فرار نمودند ولى این بار هم آن حضرت از جاى خود حرکت نکرد و همانجا ایستاد، خلیفه نزدیک آمد و سؤال کرد: در دست من چیست؟
فرمود: یا أمیرالمؤمنین (!!) إنّ اللَّه خلق بمشیّته فی بحر قدرته سمکاً صغاراً تصیدها بزاة الملوک والخلفاء، فیختبرون بها سلالة أهل بیت النبوّة.
خداوند تبارک و تعالى به مشیّت خود در دریاى قدرتش ماهى هاى کوچکى را مى آفریند، و باز شکارى پادشاهان آن را صید مى کند و پادشاهان آن را در میان دست پنهان مى کنند تا فرزندان اهل بیت نبوّت را با این وسیله امتحان کنند.
چون مأمون این کلمات را از آن حضرت شنید تعجب کرد، و ضمن نگاه عمیقى که به او کرد گفت: براستى که فرزند امام رضا علیه السلام هستى، و احسان خود را به آن حضرت دو چندان کرد. [2]
?[1]درّاج: پرنده اى است شبیه کبک.
?[2]کشف الغمّة،ج2،ص344
?بحار الأنوار،ج50،ص91،ح 6
#حدیث_روز
خواص شگفت انگیز آیت الکرسی :
1. هنگام خارج شدن از منزل ؛ هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود…
2. هنگام ورود به منزل ؛ قحطی و فقر هرگز به منزل تان نرسد…
3. بعد از وضو ؛ هفتاد مرتبه درجه را بالا می برد…
4. قبل از خواب ؛ فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند…
5. بعد از نماز واجب ؛ فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ میشود…
الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ
إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض
وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله
فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور
وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالِدُون
آرایش زنان زیر چرتکه
زنان ایرانی دست به دست هم میدهند تا هرسال 3هزار ملیارد ارز از کشور خارج شود!