“فقط مونده همین روسری!”
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﯾﻦ ﻭ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﮐﺎﺥ ﺳﻔﯿﺪ ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ:ٔ
ﻣﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ.
ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ!
ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯿﻦ، ﺗﻨﮓ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ.
ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺣﺠﺎﺏ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
که آن هم به لطف روسری های لیز به راحتی سر میخورد و مدام از سر آنها میُفتد
ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻧﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ بیشتر ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﺑﮑﺸﺎﻧﯿﻢ
ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ!
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ!
میبینی بانوی مسلمان ایرانی؟
میبینی چه خوابها برایمان دیده اند و به راحتی دارند خوابهایشان را تعبیر میکنند…؟!
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یادت نرود بانو!
هربار که از خانه پا به بیرون میگذاری
گوشه ی چادرت را در دست بگیر و
آرام زیر لب بگو؛
“هذه امانتک یا فاطمة الزهراء
حجاب یادگار مادرم زهرا«س»است
ماحجاب را دوست داریم
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
چقدر فارق شدن از دنیا آرامش دارد..
ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود. پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام فصلی تمام گفت.
ابوسعید گفت:
می دانی چرا این جایگاه خوش است؟
پیر گفت: چون شیخی مثل تو در این حمام است.
چون در این حمام شیخی چون تو هست خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست.
شیخ گفت: من جواب بهتری دارم.
پیر گفت: بگو که هرچه تو بگویی عین صواب است.
شیخ گفت: حمام از این جهت خوش است که از مال دنیا فقط یک سطل و یک پارچه بیشتر نداری که آن هم عاریت حمامی است…
تا به حال گشته ای خودت را پیدا کنی؟!
گاهی وضو بگیر و رو به قبله بنشین و تسبیح بردار و صد بار بگو من کیستم؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: تعجب می کنم ازکسی که به دنبال گمشده ی خویش می گردد ولی به دنبال خویش نمی گردد. ما خودمان را گم کرده ایم تا به حال گشته ای خودت را پیدا کنی؟! ( آیت الله مجتهدی -ره )
پس کسانی که از حجاب فراری اند!
و بهانه کرده اند که بخاطر دل خودمان میخواهیم و دوست داریم اینطور بگردیم و کاری به کسی نداریم…
از این دست حرفها، حقیقتأ بدنبال رفع این حد و حدودی است که اسلام ایجاد کرده.
اسلام نفسامّاره ی آدمی را از این سرکشی مخرب، مهار میکند!
حجاب، تنها سلاحی است که از هردو شخص مهاجم و مدافع، حفاظت میکند…
?حضرتآیتاللهالعظمیامامخامنهای"حفظهالله”
چرا وقت شنیدن نام امام زمان از جامون بلند میشیم و دست رو سر میزاریم؟
میرزای نوری می نویسد:
“در خبری از امام صادق نقل شده روزی در مجلس امام صادق نام حضرت مهدی برده شد امام صادق به سبب تعظیم واحترام از جا برخاست”
?نجم الثاقب
در روایتی آمده است که دعبل خزاعی بعد از آنکه ابیاتی راجع به حضرت مهدی نزد امام رضا خواند حضرت از جا برخاست
?منتخب الاثر
از امام صادق سوال شد چرا هنگام شنیدن نام مهدی از جای خود بر میخیزیم حضرت فرمود:
“چون غیبتش طولانی است وامام از شدت محبتی که به دوستان خود دارد هرزمان که شخصی اورا یاد کند نگاهی به او میکند وسزاوار است که یاد کننده به جهت احترام از جای خود برخیزد واز خدا تعجیل فرج ایشان را خواهد”
?منتخب الاثر
#حدیث_روز
نسبت بیت المقدس و امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
پیروزی امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف بر سفیانی و هم پیمانان وی
در هنگام که غضب خداوند و خشم مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و سپاهیانش بر سفیانی و هم پیمانان وی فرو میبارد، نشانه ها و معجزات الهی به دست مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف آشکار میشود. سختی و تیره روزی به سفیانی و حامیان یهودی و رومیاش روی میآورد و به بدترین شکل شکست میخورند.
سرانجام، سفیانی به دست یکی از سپاهیان امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف دستگیر می شود و طبق نقل روایات، در کنار دریاچة طبریه یا در ناحیة ورودی قدس به هلاکت می رسد.
مسجدالأقصی، واقع در شهر مذهبی بیت المقدس مسجدی است که از دیرباز تاکنون مورد توجه مسلمانان و دیگر ملت ها میباشد.
بیت المقدس از جمله شهرهای مهم جهان است و به پرستشگاه انبیا معروف و نام های دیگر ش اورشلیم و ایلیا است.
قدس شهری است که بر سر کوهی نهاده و آب ندارد؛ مگر از باران و برستات ها چشمه های آبست امّا به شهر نیست و گرد شهر بارویی حصین است، از سنگ و گچ، دروازه ها آهنین، نزدیک شهر هیچ درختی نیست و…»(1)
«مقدسی» جغرافی دان معروف قرن چهارم هجری در وصف این شهر می نویسد: «در میان شهرهای فلسطین بزرگ تر از آن نیست. بسیاری از قصبه ها از آن کوچک ترند چون اصطخر، قاین، فرما.
نه سرد بسیار و نه گرم است…» و جغرافی دان مشهور دیگری نیز در کتاب مهم خود «ممالک و مسائل»، از این شهر وصف زیبایی نموده است.
«بیت المقدس، شهری بلند و خوش است بر سر کوهها و هر که خواهد آنجا رود به هر جانب که باشد، بیت المقدس از موضع او بلندتر است…».(٢)
در احادیث و روایات اسلامی نیز بر فضیلت این شهر تأکید شده است.
امام علی علیه السّلام فرمودند: «یک نماز در بیت المقدس معادل هزار نماز است.»(٣)
و از میمونه مولالنبی بازگو کرده اند که گفت: یا رسول الله، ما را درباره بیت المقدس فتوا دهید، فرمودند:
«ارض محشر و منشر، آنجاست، بروید و نماز را در آن بگذارید و برای این نماز در آن، مثل هزار نماز در غیر آن است»، گفتم: اگر استطاعت آن را نداشته باشم، چه کنم؟ فرمودند: «روغن زیتی برای آن هدیه بنما که در چراغ آن بیفروزند، هر کس این کار را بکند، مثل آن است که به آنجا آمده است.»(4)
احادیث دیگری نیز در مورد این شهر در کتب حدیثی شیعه و اهل تسنن آمده که می توان به کتب حدیثی همچون: ?«سفین البحار»،? «من لایحضره الفقیه»، ?«صحیح بخاری» و ?«سنن سنائی» و… مراجعه نمود.
و در طول تاریخ دولتهای قدرتمند برای تصرف و فتح این شهر تلاشهای زیادی نمودهاند، دولتهای قدیم چون بابلی ها، کلدانیها و… دولت روم، کشورهای اروپایی، انگلیس، فرانسه و اکنون رژیم صهیونیستی از این جملهاند.
نسبت بیت المقدس و امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
بیت المقدس، معاصر ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف از چند جهت مورد توجّه قرار میگیرد.
یکی از آن جهتها، وقوع نبردی بزرگ در آن، میان سرسخت ترین دشمن امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف و آن حضرت است. از دشمنان آشکار در نهضت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف فردی به نام «سفیانی» است.
وی جنایات خود را سه ماه پیش از ظهور از شام آغاز می کند و شش ماه بعد از ظهور در نبردی حوالی بیت المقدس پروندة خونبار و سیاه وی برای همیشه بسته میشود.
او دشمن سرسخت و رویاروی آن حضرت میباشد، هر چند که امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف در حقیقت با نیروهای کافری که از سفیانی پشتیبانی میکنند روبروست.
روایات تصریح کرده اند که خروج سفیانی از وعدههای حتمی خداوند است.
سفیانی پس از جنایات متعدد و خونباری که از شام تا عراق و حجاز انجام می دهد، با تجربة اوّلین شکست خود به سبب فرورفتن بخشی از سپاهیانش در بیابانی حوالی مکه ـ بیداء ـ پس از ظهور، به مدینه و سپس عراق روانه میشود.
روایات، در مورد جنگ های سفیانی با حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش، تنها به ذکر نبرد فتح قدس و آزادی فلسطین پرداختهاند که جنگ پایانی وی خواهد بود.
نتیجه این جنگ شکست او و همه هم پیمانان یهودی و غربیاش میباشد.
(1) ? همو، ص 269،270، به نقل از ناصر خسرو قبادیانی، سفرنامه.
(٢)? اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمه: محمدبن اسعد بن عبدا…، به کوشش افشار، ایرج، انتشارات ادبی و تاریخی 1373 ص 69،70.
(٣)?کمره ای حاج میرزا خلیل، بیت المقدس و تحول قبله، به نقل از شیخ صدوق، من لایحضره ا لفقیه.
(4)?کمره ای، حاج میرزا خلیل، به نقل از: سنن، ابن ماجد، ص 429، سنن، بیهقی، ص 441.
#حدیث_روز
مسجد مقدس جمکران در قم چگونه به نام امام زمان(عج) معروف شد و پیدایش آن، بر اساس چه معیاری بوده است؟
مسجد مقدس جمکران در قم، از مساجد منسوب به امام زمان(عج) است که تاریخ بنای آن، بر اساس آنچه از کتاب تاریخ قم نوشته شیخ حسن بن محمد بن حسن قمی معلوم می شود، به سال 393 ق برمی گردد و قدمتی بیش از هزار ساله دارد.
در همین کتاب، سبب بنای این مسجد را فرمان امامزمان(عج) به شیخ حسن بن مثله جمکرانی بیان می کند. جمکران، نام دهی در نزدیکی شهر مقدس قم است. شیخ حسن بن مثله، از افراد صالح و ساکن این روستا بوده است که امام به او فرمان داد زمینی را که اکنون محل مسجد جمکران است، از دست فردی به نام حسن بن مسلم که بیاجازه در آن جا کشت می کرده بگیرد و در آن محل، مسجدی بنا کند و محل هزینه آن را نیز به او نشان داد.
به این ترتیب، اولین بنای مسجد جمکران ساخته شد و خود امامزمان(عج) در همان فرمان ساخت مسجد، اعمال آن را نیز بیان داشت و فرمود: به مردم بگویید به این مکان رغبت کنند و آن را عزیز شمارند. هر کس دو رکعت نماز در آن بخواند؛ مانند کسی است که در کعبه نماز خوانده است. به سبب دستور امام زمان(عج) این مسجد به نام ایشان معروف است و عاشقان آن حضرت ارادت خاصی به آن دارند.
علمای بزرگ ما نیز درباره آن مسجد، جملات بسیار مهمی دارند. آیتالله بروجردی می فرماید، این جریان[ساخت اولیه مسجد]، در زمان شیخ صدوق اتفاق افتاده است؛ یعنی، ایشان، صحت این جریان را تأیید میکنند. علاوه بر نقل مذکور در کتاب تاریخ قم، سیرة عالمان و بزرگان و صالحان، این بوده است که به آن مسجد بروند و افراد زیادی در این مسجد مورد عنایت حضرت واقع شدهاند. البته درباره شب چهارشنبه رفتن یا چهل شب رفتن، روایتی در دست نیست؛ اما سیره و روش بزرگان، چنین بوده است و احتمال دارد چنین روشی، با راهنمایی های خود حضرت ولی عصر(عج) بوده باشد.
در محضر آیت الله بهجت مدظله
️ در عصر غیبت مسلمانان با گرفتاریها و بلاهای زیادی دست و پنجه نرم می کنند، شما فکر می کنید که باید چه کار کنند و چه چاره ای بیندیشند؟
خدا می داند که چه بلاهایی بدتر از این در زمان غیبت آن حضرت بر سر مسلمان ها آمد و می آید!
آلمان در مدت کوتاه، چهارده کشور اروپایی را شکست داد که بزرگترین آنها یونان بود و سقوط آن 25روز طول کشید!
بنابراین، ممالک اسلامیه در نزد آنها، هر کدام یک لقمه است! ولی پیشرفت به سرعت، لازمه اش غفلت از دشمن پشت سر است که خداوند هر کدام از قدرتهای شرق و غرب را معذّب و رقیب دشمن مقابل خود قرار داده است، و ظاهر این است که تا قیام حضرت حجت(عج) اسم اسلام باقی است:
” لا یبقی من الاسلام الّا اسمهُ ” از اسلام به جز نام آن باقی نمی ماند.<1>
اگر دو گروه در برابر هم قرار گرفته و با یکدیگر در حال جنگ باشند، و یک فرد از این دو گروه را پیدا می کرد و رئیس گروه دیگر را می ربود، گروه بی رئیس یکی از دو راه را دارند؛ یا باید تسلیم شوند و یا بدون رهبر با دشمن مخالف بجنگند.
حال ما مسلمانان با کفار تقریبا همین طور است …
️ آیا نباید مواظبت و مخالفت کنیم؟..
از جمله راههای محافظت و مواظبت این است که، اولًا فریب کفّار را نخوریم،
ثانیاً؛ آن چه را که به ما هدیه می دهند- تا مجذوب آنها شویم و از این راه بر ما مسلمانان و منافع ما مسلط شوند و بر ما ظلم و ستم کنند- قبول نکنیم …
? 1.کافی،ج8،ص308
#حدیث_روز
سرنوشت مسیحیان پس از ظهور حضرت مهدی(عج)چگونه خواهد بود؟
به شهادت تعدادی از روایات،در زمان ظهور با نزول مسیح علیه السلام از آسمان بیش تر مسیحیان و یهودیان به او ایمان میآورند.
️از جمله شهربن حوشب میگوید:
“حجاج به من گفت: در قرآن آیهای است که مرا خسته کرده است و معنای آن را نمیفهمم
گفتم: کدام آیه؟
گفت: آن جا که خداوند میفرماید:
“و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر آن که قبل از مرگش به او ایمان میآورد.”
خوب به خدا سوگند من دستور میدهم فردی یهودی یا نصرانی را نزد من گردن بزنند و من به او خیره میشوم، ولی لبانش حرکت نمیکند تا اینکه نفس او قطع میشود.
گفتم: خداوند امر امیر را اصلاح کند، مطلب آن گونه که پنداشتی نیست.
پرسید: چگونه؟
️گفتم [مراد این است که] عیسی علیه السلام پیش از روز قیامت از آسمان فرود میآید و پشت سر مهدی علیه السلام نماز میگزارد.
پس هیچ یهودی و نصرانی باقی نمیماند مگر اینکه به عیسی قبل از مرگش ایمان میآورد.
️پرسید: عجب! این تفسیر را از کجا فرا گرفتهای؟
گفتم: از محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام
حجاج گفت: به خدا سوگند آنرا از چشمهای زلال بدست آوردهای…
بنابراین با ایمان اهل کتاب به مسیح و اسلام آوردن مسیح و پیروی او از امام مهدی(علیه السلام)
به یقین بخش عمدهای از اهل کتاب نیز اسلام آورده و به امام خواهند گروید…
1_معجم احادیث الامام مهدی،ج5،ص83
2_منتخب الاثر،ص600
#حدیث_روز
️ آیا ما واقعا آماده ظهور هستیم؟!
در روایت داریم که بیشتر کسانی که فکر می کردند منتظر امام زمان هستند، وقتی امام ظهور می کند راهشان را جدا می کنند و به امام می گویند :از همان راهی که آمده ای برگرد،ما نیازی به فرزندان فاطمه نداریم.
️ چرا این اتفاق می افتد؟ مگر دوران ظهور چه ویژگی هایی دارد؟
یکی اینکه دوران ظهور حضرت اوج فداکاری است. ما می گوییم که امام بیاید تا مشکلاتمان برطرف بشود یعنی ما امام را برای خودمان می خواهیم . در دعای عهد داریم :خدایا ما را از یاوران امام قرار بده ،کسانی که از امام دفاع می کنند و ما را از کسانی قرار بده که وقتی حضرت ظهور کردند ما بدنبال حوائج حضرت برویم. ما منتظر امامی هستیم که حوائج ما را برطرف کند.
آیت الله بهجت می فرمودند : اگر از کسانی که در جمکران نماز امام زمان(عج) را می خوانند بپرسیم که حاجت شما چیست، هر کس مشکلاتش را می گوید ولی کسی نمی گوید که ما می خواهیم حوائج امام را برطرف کنیم و سرباز امام باشیم.
فردی نزد امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت: می گویند که وقتی امام زمان (عج) می آید همه دشمنان سنگ می شوند و از بین می روند و حکومت آماده می شود. امام می فرماید: اگر بنا بود که همه چیز با معجزه و یک اشاره تمام بشود خدا این کار را برای پیامبرش می کرد. پیامبر 13 سال در مکه زجر کشیدند و ده سال در مدینه با مشرکان جنگ کردند. اینها سنت های الهی است که انسانها باید امتحان بشوند.
️ در عصر ظهور امام زمان(عج) اوج فداکاری است آیا ما آماده هستیم؟ عصر ظهورامام اوج ایثار مالی است. آیا ما آماده هستیم؟
فردی نزد امام باقر(علیه السلام) آمد و گله کردند که چرا شما قیام نمی کنید؟ ما هزاران شمشیر زن داریم .امام پرسید:آیا این افراد به مرحله ای رسیده اند که اگر برادر مسلمان شان پولی از جیبشان بردارد بدون اینکه به آنها بگوید و آنها ناراحت نشود؟ گفت: خیر . امام فرمود: کسی که حاضر نیست از مالش بگذرد چگونه جانش را فدا می کند؟
ما به زیارت امامان می رویم و زیارت جامعه ی کبیره می خوانیم: پدر، مادر، زندگی و کاشانه ام به فدای شما باد.
آیا شما حاضر هستید که خمس مالتان را بدهید؟ شما به برادر نیازمندت قرض نمیدهی چطور این جمله زیارت را تکرار می کنید؟
?حجت الاسلام حسینی قمی
گسترش عدالت پس از ظهور.
در خصوصیات حکومت امام زمان هیچ ویژگی به اندازه عدالت روشنی ندارد. آن قدر که در روایات بر ویژگی عدالت گستری ایشان تاکید شده، بر سایر مسائل این چنین نبوده است:
امام صادق فرمودند: حتما و قطعا عدالت آن حضرت در میان خانه های آنان (مردم) وارد میشود، همانگونه که گرما و سرما وارد میشود.
پیامبر اسلام فرمودند: اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی می کند تا اینکه مردی از اهل بیت من قیام کرده و زمین را پر از عدالت کند، همانطور که از ظلم پر شده باشد.
?الغیبه نعمانی297 - الغیبه طوسی ح139
#حدیث_روز
سه گام همراه با سالار شهیدان
گام اول
کسی که تو را دوست دارد تو را (از کارهای زشت) نهی مےکند و کسی که تو را دشمن دارد تو را (با اینکه کارت اشتباه باشد) تشویق می کند.
بحارالانوار ج78 ص128
گام دوم
اگر خداوند بخواهد بنده اش را استدراج(به تدریج غافلگیر کند و عذاب) نماید، تمام نعمتها را بر او عرضه مےدارد و قدرت شکر و سپاس را از او مےگیرد.
میزان الحکمه ج4 ص3316
گام سوم
همانا ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد، و بخیل ترین مردم کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.
وسایل الشیعه ج7 ص27
#حدیث_روز
️بسم الله الرحمن الرحیم
️چشم ها را باید شست!
چقدر مى خوابى! ساعت هشت صبح است و تو هنوز خواب هستى!
راست مى گویى، همسفر!
با شنیدن صداى تو از جا بلند مى شوم.به بیرون خیمه مى آیم.نگاهى مى کنى و مى فهمى که من حالم گرفته است.غمى پنهان را در وجودم مى خوانى.
با هم قدم مى زنیم.ناگهان نگاهم به «ابو رافع» مى خورد.او یکى از علاقمندان على علیه السلام است با خود مى گویم خوب است پیش او بروم و ماجراى دیشب را به او بگویم.
نزد او مى روم و با او سخن مى گویم.او به فکر فرو مى رود.بعد از لحظاتى خنده اى مى کند و مى گوید: من فکر خوبى دارم.باید چند نفر از مسلمانان را جمع مى کنیم و برویم درب قلعه خیبر را از زمین بلند کنیم».
️ابورافع با شش نفر از دوستان خود به سوى قلعه خیبر مى روند.
او به من مى گوید:
تو قلم و کاغذ خود را بردار و همراه ما بیا.باید حواست باشد که اندازه درب قلعه را ننویسى.
چرا؟
زیرا اگر این کار را بکنى نوشته تو را از بین خواهند برد!
چه کسى این کار را خواهد کرد؟
کسانى که دیشب آنها را دیده اى.وقتى بفهمند تو مى خواهى دروغ آنها را آشکار کنى برایت درد سر درست خواهند کرد.
پس من چه بنویسم؟
تو اصلاً کارى به متر و اندازه درب قلعه نداشته باش.تو بى خیال یک گوشه اى بنشین و ماجراى بلند کردن درب را بنویس.
من قبول مى کنم و همراه آنها مى روم.و چنین مى نویسم: «اینجا سرزمین خیبر است.ما کنار درب قلعه خیبر هستیم که دیروز على علیه السلام آن را از جا کند یک گروه هفت نفره مى خواهند این درب را از زمین بلند کنند؛ امّا هر چه تلاش مى کنند موفّق نمى شوند»….(1)…
اکنون ما به سوى اردوگاه باز مى گردیم.در میان راه به یکى از یاران پیامبر به نام جابر بن عبد اللّه انصارى برخورد مى کنیم، او رو به ما مى کند و مى پرسد:
از دور دیدم که با رفقا کنار درب قلعه بودید؟
آرى، مى خواستیم آن را بلند کنیم؛ امّا نتوانستیم.
شما با این هفت نفر مى خواستید این کار را بکنید؟
آرى.
شما خیلى خوش خیال هستید.ما با چهل نفر رفتیم تا آن درب را بلند کنیم نتوانستیم، آن وقت شما با هفت نفر مى خواستید این کار را بکنید.
راست مى گویى؟!
اگر باور نمى کنى چهل نفر را جمع کنید و بروید ببینید مى توانید کارى از پیش ببرید…(2)…
اینجاست که عظمت کارى که على علیه السلام کرد برایم بیشتر معنا پیدا مى کند و به یاد سخن پیامبر مى افتم.وقتى او شنید على علیه السلام درب قلعه را از جا کنده است فرمود: «به خدا قسم! چهل فرشته على علیه السلام را یارى کردند»…(3)…
حالا مى فهمم چرا پیامبر در این سخن خود سوگند به نام خدا خورد.او مى خواست براى همه تاریخ پیامى را بفرستد.اگر درب قلعه خیبر، درِ کوچکى بود، دیگر چه نیازى بوده که خدا چهل فرشته را از آسمان بفرستد تا على علیه السلام را یارى کنند!!
.یک پهلوان مى تواند درى را که اندازاش دو متر در یک متر است جابجا کند؛ امّا درب قلعه خیبر آن قدر سنگین و بزرگ بوده است که باید چهل فرشته براى یارى على علیه السلام بیایند!
امّا یک سؤل: چرا چهل فرشته به یارى على علیه السلام آمدند؟ مگر على علیه السلام جلوه اى از قدرت خدا نیست؟
امّا یک سؤل: چرا چهل فرشته به یارى على علیه السلام آمدند؟ مگر على علیه السلام جلوه اى از قدرت خدا نیست؟
مگر او نمى توانست این درب را به تنهایى بلند کند؟
️من فکر مى کنم که پیامبر مى دانست عدّه اى تلاش مى کنند تا حقیقت را
مخفى کنند.پیامبر این گونه با آنها مقابله کرد.هر کسى که این سخن پیامبر را بشنود مى فهمد که کار على علیه السلام شبیه به معجزه بوده است.
قَموص، بزرگ ترین قلعه سرزمین خیبر است و درب آن، به اندازه اى بزرگ است که یک لشکر با همه تشکیلاتش، به راحتى از درگاه آن عبور مى کند.
این درب را از صخره اى محکم تراشیده بودند تا مقاوم و محکم باشد و من فکر مى کنم که وزنِ این درب، چند هزار کیلو باشد!
آرى، على علیه السلام این درب را با دست خدایى خود از جا کند.
امّا سوأل آخر: اگر چهل نفر نتوانستند آن درب را بلند کنند پس چگونه یهودیان آن درب را باز و بسته مى کردند؟
یهودیان این درب را با چند لولاى بزرگ بر دیوارهاى بلند قلعه نصب کرده بودند.در واقع سنگینىِ آن، روىِ لولاهاى بزرگ بود.
آرى، وقتى درب به دیوار قلعه متصل بود با کمک چند نفر باز و بسته مى شد؛ من مى گویم وقتى آن درب از جا کنده شد و بر روى زمین افتاد چهل نفر نتوانست آن را از جا بلند کند.
بنازم دست خیبر گشاى مولایم على علیه السلام را که با یک دست این درب را از جا کند.آرى دست او دست خداست
قسمت سی و هشتم
کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
?منابع
1.مجمع الزوائد ج 6 ص 152،
2.مناقب الإمام أمیر المؤمنین لابن سلیمان الکوفی ج 2 ص 562،
3.مناقب آل أبی طالب ج 2 ص 78،
#سرزمین_یاس
امام حسین علیه السلام فرمود:
إنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ رَغبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ التُّجّارِ وإنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ رَهبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ العَبیدِ وإنَّ قَوماً عَبَدوا اللّه َ شُکرا فَتِلکَ عِبادَةُ الأَحرارِ وهِیَ أفضَلُ العِبادَةِ؛
برخى خدا را به شوق [بهشت] مى پرستند . این ، پرستشِ تُجّار است .
گروهى خدا را از ترس مى پرستند . این ، پرستشِ بردگان است .
و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى مى پرستند که این ، پرستشِ آزادگان وبرترین نوع پرستش است.
?تحف العقول
#حدیث_روز
سخن بـــــزرگان :
از حدیث کـــــسا ؛ ادبِ صحبت کردن با
فرزندان و شوهر و همسر را باید آموخت…
وقتی می خواهید از منزل خارج شوید ؛
اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید …
وقتی هم خواستید وارد خانه شوید ،
بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید …
هر ناراحتی که دارید بیرون بگذارید و
با روی خوش داخل خانه شوید …
اهل خانه هم با روی خوش به استقبال
شما بیایند …
کــمال زن و مرد در این است …
* محبت دستوری و سفارشی نیست. دست خود شماست. شما می توانید محبت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زیاد کنید. چطوری؟ با اخلاق خوب ، با رفتار مناسب ، با محبت ورزیدن به او ، با وفاداری.
مقام معظم رهبری
شهیده زینب کمایی
بیان راز شهادت مخصوص خانومایی که شهادت رو دوست دارند.
خوابی که شهیده زینب کمایی سه ماه قبل از شهادتش دید و در عالم رویا به او فهماندند که راه رسیدن به شهادت، جهادفرهنگی در جامعه ست…
این تصویرِ دستخطِ خودِ شهیده می باشد.
خانمها بدانند
یک لبخند ساده تأثیر فوق العاده ای روی مردان دارد
زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند،
بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند
خانم خونه!
همیشه بخند که اهل خانه با لبخند تو از زندگی لذت می برند. و خودت هم احساس بهتری خواهی داشت.
به هیچ عنوان دلخوری، دعوا، شکایت، گله و زخم زبان به همسرتان را در جمع نیاورید.
بسیاری از افراد
یا منتظردعوای شما هستند?
یا دلسوزیهای بی جا میکنند?
یا بعداً برایتان یادآوری میکنند?
من کاپیتالیزم هستم!
من کاپیتالیزم هستم و دخترانتان را با «باربی» بزرگ کردم، اگر از شما پول برای جراحّی زیبایی طلب میکنند تعجّب نکنید.
من کاپیتالیزم هستم و به جهت منافعام صنعت مُد را برای شما ایجاد کردم! نتیجه؟هفتاد و هشت درصد از دختران هفده ساله از ظاهر خود خوشنود نیستند.
من کاپیتالیزم هستم و کافی است زنی با پانزده دقیقه ورق زدنِ یک ژورنال، پنجاه درصد به ناخشنودیاش نسبت به بدنش افزوده شود.
من کاپیتالیزم هستم و این که انسانهای یک جامعه روزانه با پنج و نیم ساعت تماشای تلویزیون اصالتِ خود را از دست میدهند من را به هیچ عنوان نگران نمیکند.
همهتان یک مشت دروغگو هستید زیرا مرتّباً به خودتان میگویید اگر آن چه را که میخواهید بهدست آورید خوشحال خواهید شد ولی هیچ وقت خوشحال نیستید.
در حالی که هر ساله بیست میلیون کودک در جهان از گرسنگی جانِ خود را از دست میدهند شما برای آب کردن چربیهای ناشی از پرخوریتان بر روی دستگاههای “ترِدمیل” عرق میریزید.
به سببِ وجودِ من در دنیا ششصد میلیون انسانِ چاقِ ناشی از پرخوری و یک میلیارد و چهارصد میلیون گرسنه وجود دارد.
من کاپیتالیزم هستم و یک کشاورزِ صاحبِ مرزعهی قهوه برای خریدِ یک فنجان قهوهی “استارباکس” میبایست درآمدِ سه روزش را صرف کند.
من کاپیتالیزم هستم و بیست و چهار درصد آمریکاییها میگویند اگر با رد کردن خانوادهمان میلیاردر میشدیم قطعاً این کار را میکردیم.
من کاپیتالیزم هستم و روی سخنم با شما زنها است!
لطفاً بدون در نظر گرفتن این که تبدیل به یک کالا شدهاید به فروشگاه “ویکتوریا سیکرت” بشتابید. این فروشگاه به زودی در ترکیه هم دایر خواهد شد. اطمینان میدهم با پرداخت هشتاد دلار برای یک زیرپوش نازک خیلی خوشحال خواهید شد.
من کاپیتالیزم هستم و از شنیدن این که یک نوجوان پانزده ساله برای خرید یک دستگاه “آیپاد” کلیهی خود را فروخت از خوشحالی در پوستِ خود نمیگنجم.
من کاپیتالیزم هستم و “مَدونا” فقط در لندن صاحب هشت فقره خانه میباشد که میتوان ششصد بیخانمان را در آنها اسکان داد.
من کاپیتالیزم هستم و یک نوجوان تایلندیای که در کارخانهی “دیزنی” کار میکند برای ورود به “دیزنیلند” باید پنجاه و پنج روز کار کند.
قارّهی افریقا به رغم داشتن نود درصد از معادن طلا فقط چهار نفر میلیاردر دارد.
من کاپیتالیزم هستم و از معادن آفریقا سالانه مبلغ هشت و نیم میلیارد دلار الماس استخراج میشود که این مبلغ برای نجات این قارّه از فقر و گرسنگی کافی است.
پر درآمدترین ورزشکار دنیا – بازیکنِ گُلف – “تایگر وودز” سالانه هفتاد و هشت میلیون دلار درآمد دارد یعنی در هر ثانیه یکصد و چهل و هشت دلار.
من کاپیتالیزم هستم و میدانم که شما عاشق الماس هستید؛ در هندوستان یک میلیون نفر با دستمزدِ روزی یک دلار و بیست سِنت مشغول تولید این الماسها هستند.
مردم دنیا را متقاعد کردم که زنهای بلوند - زیبا هستند از این رو در قارّهی آسیا سیصد هزار زن به طور یکنواخت از صابونها و پودرهای سفیدکننده استفاده میکنند.
من کاپیتالیزم هستم و شصت و چهار درصداز ستارههای “هالیوود” که شما از آنها تقلید میکنید معتاد به کوکائین میباشند.
من کاپیتالیزم هستم و در حالی که هر ساله بیست میلیون کودک در دنیا از گرسنگی تلف میشوند شما از این که یک “تیشِرت” را دو بار در هفته بپوشید احساس شرم میکنید.
هیچ کس از وجود هفت میلیون بیخانمان در ایالات متّحده آگاه نیست چون آمریکائیهایی را که در تلویزیون میبینید همه در خانههای دارای استخر زندگی میکنند.
من کاپیتالیزم هستم و باز موفق شدم! تمام زنها را با وجود این که کمدهاشان پر از لباس است متقاعد کردم که برای پوشیدن هیچ چیزی ندارند.
من کاپیتالیزم هستم.
اخلاص در قرائت قرآن
و از آداب لازمه قرائت قرآن که در تأثیر در قلوب سمت رکنیت دارد و بدون آن هیچ عملى را قیمتى نیست، بلکه ضایع و باطل و موجب سخط الهى است، اخلاص است که سرمایه مقامات اخرویه و رأس المال تجارت آخرت است. و در این باب نیز در اخبار اهل بیت عصمت (علیه السلام) سفارش بلیغ شده است. از آن جمله آن است جناب کلینى، رضوان الله علیه، حدیث کند:
قاریان قرآن سه گروه اند: یکى، آنان که قرائت قرآن را سرمایه معیشت اتخاذ نمودند، و به واسطه آن از ملوک حقوق و شهریه گیرند، و بر مردم تقدم جویند. و دیگر، آنان که حفظ حروف و صورت قرآن کنند، و تضییع حدود آن نمایند و او را پشت سر اندازند، چنانچه سوار قدح خود را به پشت آویزد خداوند زیاد نکند این قسم حمله قرآن را. و طایفه دیگر آنان هستند که قرآن را قرائت کنند و با دواى قرآن دردهاى قلب خود را علاج کنند، پس به واسطه آن شب را بیدار و به عبادت بگذرانند، و روز را روزه بگیرند و به تشنگى گذرانند، و در مساجد حاضر شوند و اقامت کنند و از فراش خواب ناز برخیزند. پس، خداوند عزیز جبار به واسطه اینها دفع بلیات فرماید و باران از آسمان فرو فرستد. به خدا قسم که این گروه از قاریان قرآن از کبریت احمر کمیابترند.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
از دعای پر خیر شعبان غافل نشوید.
حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی):
برای ورود در بهشت ذکر و انس و شوق، بهترین وسیله دعاهایی است که در این ماه وارد شده؛ چه دعاهایی که مخصوص این ماه است، چه دعاهایی که در همهی اوقات حسّاس میشود آنها را خواند، مثل مناجات شعبانیّه، مثل دعاهای صحیفهی سجّادیه؛ استفادهی از اینها خیلی با ارزش است. وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک، وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک، وَ اقبِل عَلَیَّ اِذا ناجَیتُک؛ اینها را دلهای لطیف شما با حضور بیشتری، با توجّه بیشتری میتواند بیان کند. فَقَد هَرَبتُ اِلَیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک؛ اینها تعبیراتی است، کلماتی است که از لطیفترین دلها و فصیحترین زبانها صادر شده. چه کسی باید اینها را تلقّی کند، درک کند، استفاده کند، بهتر از شماها، بهتر از این دلهای پاک و لطیف. از دعا در این ماه غفلت نکنید.
الا ای خضرِ رحمت تشنه کامِ لعلِ لب هایت!
خجل گردیده زیبایی، ز شرم روی زیبایت
زیارت نامۀ زوار ثارالله، سیمایت
حسین ابن علی گردیده محو قد و بالایت
جلال احمد و آلت، جمال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
همانا گرد خورشید ولایت ماه یعنی تو
شهیدان فضیلت را چراغ راه یعنی تو
محمّد را تجلای جلال و جاه یعنی تو
ولی الله فرزندِ ولی الله یعنی تو
تو روح عشق و ایمانی، تو ثارالله را جانی
تو هم دلبند توحیدی تو هم فرزند قرآنی
زهری می گوید: در خدمت امام زینالعابدین علیهالسلام بودم که فرزند برومندش محمد باقر وارد شد.
امام علیهالسلام مطالبی به او فرمود و در ضمن آن او را به «حُسن خلق» توصیه می فرمود. با خود گفتم که نکند امام از رحلت خود خبر بدهد، و لذا پرسیدم: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟
فرمود: به این پسرم. و با دست خود به سوی امام باقر اشاره کردند و فرمودند: این پسرم وصی، وارث، مخزن علم من و معدن دانش و شکافنده ی علوم است و….
گفتم: چگونه است که به فرزند بزرگترتان وصیت نفرموده اید؟!
فرمود: امامت با کوچکی و بزرگی سن نیست، بلکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله این چنین با ما پیمان بسته است و در لوح و صحیفه این چنین یافته ایم.
پرسیدم: رسول اکرم صلی الله علیه و آله به چند نفر جانشین برای خود تعیین کرده و به شما عهد فرموده است؟
فرمود:در صحیفه و لوح تعداد دوازده امام با نام و نام پدر نوشته شده که هفت تن آنها از نسل این پسرم محمد (امام باقر) خواهد بود که مهدی یکی از آنهاست.
?کفایة الاثر، ص243
#حدیث_روز
منظور از “و علی علیّ بن الحسین"، در زیارت عاشورا ، حضرت علی اکبر علیه السّلام؛
هرچند با یقین و قاطعیت نمی توان گفت ؛ ولی قرائنی هست که نشان می دهد به احتمال زیاد ، منظور از « علیّ بن الحسین » در این فراز حضرت علی اکبر (علیه السلام) می باشند ، نه حضرت امام سجاد (علیه السّلام) :
1. مضامین زیارت عاشورا پیرامون شهدای کربلاست. حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) در مقدمه زیارت عاشورا ، نسبت به کسی که ( با معرفت و رعایت شرایط ) این زیارت را بخواند می فرمایند :
و همچون کسانی محسوب می شوی که با امام حسین علیه السّلام، شهید شده اند ، تا آنجا که در درجات آنان شریک خواهی بود .
2. در همان سلام انتهایی زیارت عاشورا ، فراز « و علی الأرواح التی حلت بفنائک » نشان می دهد که این سلام ها ، ویژه شهدای کربلاست.
3. مقام والای حضرت علی اکبر (علیه السّلام) اقتضا دارد که این سلام ، مخصوص ایشان باشد. در عظمت آن حضرت همین بس که از امام حسین (علیه السّلام) درباره ایشان نقل شده است : « خدایا ، تو بر این مردم گواه باش که جوانى به نبرد آنان رفت که از نظر صورت ، سیرت و گفتار ، شبیه ترین مردم به پیامبرت محمد (صل الله علیه وآله) بود و ما ( اهل بیت ) هر گاه مشتاق روى رسول خدا (صل الله علیه و آله) مى شدیم ، به روى او مى نگریستیم.
?منابع مرتبط؛ کامل الزیارات ، ص 176
مصباح المتهجد، ج 2، ص 773
مقتل الحسین خوارزمی، ج 2 ص 30
اللهوف، ص 113
#حدیث_روز
شاهزاده علی اکبر کیست؟
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد:
روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایستهترین فرد امت به امر خلافت کیست؟
اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمیشناسیم!
معاویه گفت: این چنین نیست. بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علیبنالحسین (علیه السلام) است که جدّش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میباشد
و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته است.
نقل است روزی علی اکبر(علیه السلام) به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد،
در آخر والی مدینه از علی اکبر سئوال کرد نام تو چیست؟
فرمود: علی. سئوال نمود نام برادرت؟
فرمود: علی.
آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، «ما یُریدُ اَبُوک؟»
پدرت چه میخواهد، همهاش نام فرزندان را علی میگذارد،
این پیغام را علی اکبر (علیه السلام) نزد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برد، ایشان فرمود
والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همهٔ آنها را علی میگذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همهٔ آنها را نیز فاطمه میگذارم.
? مستدرک سفینه البحار (علی نمازی)، ج 5، ص 388.
? أعلام النّساء المؤمنات (محمد حسون و امّ علی مشکور)، ص 126؛ مقاتل الطالبین (ابوالفرج اصفهانی)، ص 52.
#حدیث_روز
فایدۀ امام غایب در دوران غیبت کبری چیست؟
دلایل تشبیه وجود نازنین حضرت مهدی(عج) به خورشیدی که ابر، آن را پوشانده است، متعددند و اینک، هشت دلیل را از علامه مجلسی (ره) نقل میکنیم و مابقی را خود اضافه کرده، در پایان، نکتۀ بسیار مهمی را ذکر خواهیم کرد:
1. نور وجود حضرت که همان عَلَم هدایت است، به خلق میرسد؛ همانگونه که نور خورشید از پسِ ابر به زمین میرسد.
2. بر اثر این روشنایی، مردم به چاه نمیافتند. اگر امام زمان(عج) نبود، مردم به واسطۀ بدیِ اعمالشان، مستحق عذابهای گوناگون میشدند. در قرآن کریم آمده است: «ای رسول، تا وقتی که تو در میان مردم هستی، خدای تعالی آنان را عذاب نمیکند.» ( انفال/33)
هرچه ارتباط معنوی مردم با حضرت بیشتر باشد، از گرفتاریهای معنوی دورتر میشوند و خلاصه اینکه فایدههای روز به آنان میرسد و ضررهای تاریکی از آنان دور میشود.
3. همانگونه که وقتی خورشید در پشت ابر است، مردم انتظار بیرون آمدنش را میکشند، غیبت امام عصر(عج) به انسانها حالت انتظار میبخشد و حالت انتظار، سازنده است.
4. منکر وجود حضرت، مانند منکر خورشید است؛ هنگامیکه پشت ابر پنهان شده باشد.
5. گاهی پشتِ ابر رفتن خورشید، برای مردم نافعتر است. حجت خدا هم، گاهی اگر غایب باشد، فایدهاش برای مردم بیشتر است؛ مثلاً، منافقین و معاندین شناخته میشوند. این امر مانند هنگامی است که مسئول ناصالحی بر مسند امور تکیه زند؛ زیرا، این فرصت زمینهای میشود که او خود را نشان دهد.
اثر خواندن دعای فرج در قنوت نماز های یومیه.
1-فرمایش حضرت ولی عصر(عج) بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است
2- این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست
3-اظهار محبت قلبی است
4- نشانه ی انتظار است
5- زنده کردن امر ائمه اطهار(علیهم السلام) است
6- مایه ناراحتی شیطان لعین است
7-نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است
8- اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است که اداء حق هر صاحب حقی ؛ واجب ترین امور است
9- تعظیم خداوند و دین خداوند است
10- حضرت صاحب الزمان (عج) در حق او دعا می کند
روزی نیم ساعتی با امام زمانتان حرف بزنید. به خدا قسم آن حضرت همه جا هست.
رو به قبله بنشینید زیارت آل یس را بخوانید بعد هم بگویید :آقاجان! پایم درد میکند، آقاجان! کم پولم، خانه ندارم.
هرچه رابطه روحی بیشتری با حضرت برقرار کنید ارتباطتان بیشتر می شود.
حجاب اجباری و آزادی پوشش
شهیدبهشتی:
اگر خانمی نتوانست میل به برهنگی و بدحجابی را در خود مهار کند …
سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه
درست است که اگر افراد رشدیافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزه های رنگارنگ فساد رها کنی، اختیار خودشان را می توانند داشته باشند. خوب باید بگوییم که اینها چند درصدند؟ چند در هزارند؟
برای اینکه بقیه انسانها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش انگیزه فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این آلودگی ها پاک کنیم، خودبخود مقداری از آزادی ها گرفته می شود.
اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید، درست؛ اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و پوشش شما ساده باشد، اندامهای_بدن_و_موی_سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دلفریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها باوقار و سنگین و متین باشد، درخور پاکدامنی بانوی والاقدر مسلمان پیوسته به خدا باشد، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید باز هم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده. اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویید خوب است ولی من دلم میخواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم، با آرایش_تمام_عیار در خیابان ظاهر بشوم در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم، شما می خواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت، گوش نکردی عذابش دامن خودت را می گیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر می کنیم.
در این صورت خودبخود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می گیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم.
تو ای خانم! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزه ای هست که تو را وامیدارد به جای پوشش باکرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است، می خواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچه ها بیایی؟ آیا خودآگاه یا ناخودآگاه در اعماق روحت خودنمایی و میل به خودنمایی و نماش دادن خویشتن در برابر دیگران تو را به این گناه وانمیدارد؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل و یا هرچیز دیگر را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی اینگونه بیرون بیایی، باید به شما بگوییم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعی اش تحمل نمی کند.
منبع: جاودانه_تاریخ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص197-198
همّت خود را بالا بیاورید.
انشاءالله سعی کنید در زمرهٔ صُلحاء باشید، بیایید بالا در زمرهٔ نجباء، خودتان را بالاتر بکشید در زمرهٔ ابدال و بیایید بالاتر در زمرهٔ اوتاد باشید.
یک سالک الی الله باید همّتش را بالا بیاورد.
شما میتوانید.
از این مقامها منع نشدهاید و نگفتهاند که شما در همین حد هستید.
نه! بلکه توانایی و قابلیت آن را دارید.
اراده کن، عزم و استقامت را در خودت ایجاد کن. نگو من میخواهم یکی از شیعیان و مؤمنین امام زمانی باشم، بگو میخواهم از یاران و افسران لشکر امام زمان ارواحنافداه، از فرماندهان، ابدال و اوتاد باشم.
چرا نباشید؟!
بنابراین، همّت کنید. فریب دنیا را نخورید. سرگرم دنیا نشوید. حواستان به قیل و قال دنیا پرت نشود.
صلی الله علیک یا آقا ابا عبدالله
هرشب دل شکسته ی ما در هوای توست
در اعتکاف خیمه ی سبز عزای توست
من هرچه دارم از سر این سفره برده ام
آقا تمام بود و نبودم برای توست
از کودکی برای شما گریه می کنم
اصلاً زِ کودکی دل من مبتلای توست
حاتم به سائلی درَت فخر می کند
دست تمام عالم و آدم گدای توست
شش گوشه ی شما شده دارالقرار عشق
هرجا که می روم دل من زیر پای توست
آقا تو را به جان علی اکبرت قسم !
عمری تمام آرزویم کربلای توست
حالا بیا و درد دلم را دوا بده
إذن طواف مرقد شش گوشه را بده
قرآن باید در زندگی شخصی و اجتماعی و حکومتی به منصهی عمل دربیاید
رهبر انقلاب در دیدار با شرکتکنندگان در سی و پنجمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم :لحن قرآن، تجوید قرآن، حفظ قرآن، خواندن قرآن و این جلسات مقدمه فهمیدن قرآن است و فهمیدن مقدمه عمل کردن است . شما جوانهای عزیز با قرآن با این چشم و احساس روبرو بشوید که بایستی معارف قرآن را برای زندگی شخصیتان و زندگی اجتماعیتان و زندگی حکومتیتان فرا بگیرید و آنها را به منصهی عمل در بیاورید، اگر با این نگاه و احساس با قرآن روبرو شدید، فردای دنیای اسلام بهمراتب از امروز بهتر خواهد بود، دیگر آمریکا جرئت نمیکند علیه کشورهای اسلامی و امت اسلامی خط و نشان بکشد و تهدید بکند، اگر به قرآن تمسک کردیم این تمسلک به حبل الله است و تمسک به حبل الله موجب میشود که انسان مستحکم بتواند بایستد و خطر سقوط از بین خواهد رفت.1397/2/6
یک عده مسخره کننده
یک عده همیشه بودند و هستند و تا قیامت خواهند بود که در حال مسخره کردن دین هستند !
خیال نکنید اینها تازه پا به دنیا گذاشته اند یا در جغرافیای خاصی زندگی میکردند؟!
هیچ پیامبری نیامد مگر آنها مسخره اش کردند: ما یاتیهم من رسول الا کانوا بهم یستهزئون …
نوح کشتی میساخت و آنها مسخره میکردند:
کُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ
کنار پیامبر اسلام هم رد میشدند و مسخره اش میکردند و میگفتند : این همونیه که خدا فرستاده !!؟ : «و اِذا رَاَوکَ اِن یَتَّخِذونَکَ اِلاّ هُزُوًا اَهذا الَّذى بَعَثَ اللّهُ رَسولا»
پیامبر ص معجزه میآورد و آنها مسخره میکردند: «واِذا رَاَوا ءایَةً یَستَسخِرون»
پیامبر آیه میخواند و آنها مسخره میکردند:
و قَد نَزَّلَ عَلَیکُم فِى الکِتبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایتِ اللّهِ یُکفَرُ بِها و یُستَهزَاُ بِها
مسلمانان نماز میخواندند و آنها مسخره میکردند:
اذا نادَیتُم اِلَى الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا»
تمام عمر مسخره میکنند اما به محض اینکه وارد قبر شوند ، حسرت عجیبی خواهند خورد که چرا مسخره کردم : یاحَسرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فى جَنبِ اللّهِ و اِن کُنتُ لَمِنَ الساّخِرین/حجت الاسلام صدرالساداتی
علی اکبر، مرد ماندگار عاشورا.
1. بزرگترین پسر امام حسین(علیه السلام) و مادرش لیلا است.
2. رشید، شجاع، راستگو، پاک و درستکار.
3. از جهت اخلاق و قیافه شبیه ترین فرد به رسول خدا صل الله علیه وآله است.
4. راوی حدیث امیرالمومنین علی علیه السلام است.
5. رد امان نامه سپاه ابن زیاد داد.
6. اگرچه اقوال زیادی درباره سن جناب علی اکبر وجود دارد، اما به نظر میرسد، سن ایشان بین 23 تا 27 درست است.
7. طبق زیارت نامه ای که برای ایشان توسط اهلبیت بیان شده، علی اکبر دارای همسر و احتمالا 2 فرزند بوده که اسم یکی از آنان حسن است.
8. اولین شهید بنی هاشم در کربلا بود.
رشادت نامه علی اکبر:
منم علی، فرزند حسین بن علی،
به خدا سوگند، ما به جانشینی پیامبر سزاواریم.
شما(دشمنان) را با نیزه و شمشیر آنقدر می زنیم، تا نیزه خم گردد و شمشیر درهم پیچد.
زیارت نامه علی اکبر:
صلی الله علیک وعلی عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک.
?کامل الزیارت، ابن قولویه قمی، ص416،
?ابن سعد، طبقات الکبری، ج5، ص212،
?تاریخ یعقوبی، ج2، ص246،
?ابن اعثم، الفتوح، ج5، ص114
?مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص30.
ما خیال میکنیم که اگر زندگی یک زندگی بی دردسر و بدون درگیری باشد ، یک زندگی مناسبی است.
در حالی که آنچه مطلوب است و آنچه که به آدم ها تکامل می دهد و آنها را رشد و بهره مند میکند این است که در هر برخوردی بیاموزم که چگونه موضع گیری کنم
و
در هر موقعیتی چگونه با مسائل رو به رو بشوم.
اینجاست که دیگر آدم دنبال یک زندگی بی دغدغه و بی درگیری نیست.
برایش این مساله است که
با هر درگیری و با هر گرفتاری چه باید بکند ، از مشکل فرار نمی کند، بلکه می کوشد از مشکلاتی که برایش شکل میگیرد بهره مند شود ؛ یعنی از مشکلات بهره مندی بدست بیاورد…
*وقتی رهبر انقلاب، با انتخاب شعار سال، به حمایت از کالای ایرانی دستور می دهند، اینجا می شود یکی از مصادیق اطاعت از امر ولی؛ مثل اطاعت از ولی امر و فرمانده در میدان جنگ نظامی، با این تفاوت که اینجا اول باید در ذهن خودت در یک جنگ درونی پیروز میدان شوی. باید با این فکر که کالای ایرانی به درد نمی خورد، کالای ایرانی ضعیف است، کالای ایرانی کم کیفیت است. مبارزه کنی، باید با این وسوسه که فلان برند چه ویژگی هایی دارد اسمش فلان است برندش چشم نواز است و … مبارزه کنی.
*حالا موضوع داغ ما استفاده از پیام رسان های داخلی هست و کنار گذاشتن و دل کندن از پیام رسان های خارجی. مثل همین تلگرام که همه به استفاده از آن عادت کرده اند و دلشان نمی آید از این موشک کاغذی سفید رنگ، دست بکشند و مهاجرت کنند به یک پیام رسان وطنی.
* بهانه همه هم این است که فلان پیام رسان داخلی سرعتش کم است و یا فلان امکان را ندارد. اما نکته این است که الان دل کندن از تلگرام و امثال آن و استفاده از پیام رسان ایرانی، دقیقا مصداق یک مبارزه است. مصداق نشان دادن حمیت و غیرت ایرانی، مصداق عزم ملی برای حمایت از کالای ایرانی در اطاعت از امر فرمانده و ولی امر. و خب همه می دانیم که وقتی قدم به این میدان مبارزه می گذاریم، باید کمی هم کاستی ها و سختی های ابتدای راه را بپذیریم و این را هم فراموش نکنیم که پیام رسان های امثال تلگرام هم در ابتدای راه، کم خطا و کاستی نداشتند و امثال تلگرام را مشتریها و حمایت ها و پشتیبانی هایشان به اینجا رساند.
*ما هم اگر دوست داریم روی پای خودمان بایستیم و به استفاده از تولیدات خودمان افتخار کنیم و به رشد کیفی محصولات ایرانی کمک کنیم باید دست از این رقابت مصرف زدگی و برند بازی برداریم و کمی هم به آینده فرزندانمان و ایران بزرگ و تاریخ ساز فکر کنیم.
*راهی که همه کشورهای تولید کننده برندهای بزرگ دنیا رفته اند و وقتی به سیر تاریخی پیشرفت این کشورها و حتی کشورهایی که زمانی با ما در یک سطح و یا کم تر بودند نگاه میکنیم، می بینیم که عامل اصلی پیشرفت این کشورها تاکید بر تولید ملی و استفاده از محصولات داخلی، در کنار قناعت و اعتدال در مصرف و اتخاذ سیاست هایی بوده است که بسیاری از آنها همانند آنچه در اقتصاد مقاومتی مطرح می شود، پشتیبان تولید ملی و تقویت کننده آن بوده است.
*کشورهایی مثل چین، هند در دوران گاندی، فرانسه و ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم، که با خودباوری و اتکا به تولید داخلی و حمایت از آن زمینه رشد اقتصادی و بهبود شرایط کسب و کار در جغرافیای مکانی خود را فراهم کردند.
*جالب است بدانید به عنوان نمونه، کره جنوبی که هم اکنون جزء کشورهای پیشرفته جهان محسوب می شود پنجاه سال پیش از موزامبیک و بولیوی هم فقیرتر بوده. و جالب تر این که وقتی ما در ایران کارخانه پیکان را راه انداختیم، کره هنوز، سه چرخه تولید میکرد.
کوتاه سخن این که حمایت از کالای ایرانی، شعار قشنگی است که برای جامه عمل پوشاندن به آن یک حمیت و غیرت و تعصب ایرانی آگاهانه نیاز دارد.
بیاییم در عمل و نه شعار از کالای ایرانی و آینده ایران و فرزندانمان حمایت کنیم.
سازنده دستگاهی عظیم
نیوتن دانشمند مشهور با استفاده از یک سری ابزار ماکتی زیبا از منظومه شمسی درست کرده بود که با حرکت دادن یک اهرم سیاره ها به دور خورشید گردش می نمود.
یکی از دوستانش که منکر وجود خدا بود دستگاه را دید و از نیوتن پرسید چه کسی این دستگاه را درست کرده است. نیوتن پاسخ داد : هیچ کس !!
دوستش عصبانی شد و گفت مرا مسخره می کنی دستگاهی به این عظمت و زیبایی چگونه می گویی هیچ کس آنرا درست نکرده است.
نیوتن نگاهی به او انداخت و گفت شما انتظار داری ماکت منظومه شمسی حتما سازنده ای داشته باشد ولی اصل منظومه شمسی و کائنات با تمام بزرگی و عظمتش بدون سازنده باشد.
دوستش سکوت کرد و از منزل نیوتن خارج شد.
چونان چوب خشک هم نیستیم؟
صدای ناله و گریه اش، همه ی جمعیت را به گریه و ناله انداخت.
تا همین جمعه ی قبل پیامبر برای خطبه خواندن به او تکیه می داد. حالا ولی برای رسول خدا منبری ساخته بودند که رویش بنشیند.
ستون چوبی، طاقت دوری رسول مهربانی را نداشت.
پیامبر از منبر تازه، پایین آمد، سراغ تکیه گاه قدیمی اش رفت و او را در آغوش گرفت.ستون حنانه آرام شد.
پیامبر به منبر تازه برگشت و رو به مردم، فرمود:
حتی این چوب خشک هم به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می کند.
این چوب خشک هم از دوری پیامبرش غصه دار می شود؛ ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیکی از من فرقی نمی کند!
من، اگر این ستون را در آغوش نمی گرفتم، اگر به این چوب خشکیده ی نخل، دست نمی کشیدم، تا قیام قیامت ناله می کرد.
?بحارالانوار، ج 17، ص 327
#حدیث_روز
️ آیا به اندازه اون ستون چوبی برای امام زمانمون دلتنگ هستیم?
️ویژگی های حضرت مهدی (عج)
برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:
?از خاندان و ذریه پیامبر است
?هم نام و هم کنیه پیامبر (صلی الله علیه وآله) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
?نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (علیه السلام) است
?اسم پدرش حسن (علیه السلام) است
?مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
?دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
?دارای دو غیبت صغری و کبری
?عمر بسیار طولانی دارد
?زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
?گذشت روزگار او را پیر نمیکند
?ولادتش پنهانی است
?دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
?دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
?با شمشیر قیام میکند
?دارای نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
?روش او سیره پیامبر است
?پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
?وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
?پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
?هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
?پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
?پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
?پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
?سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
?معجزات بسیاری دارد و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند
#حدیث_روز
چه کسانی در زمان غیبت هلاک می شوند.
با سختی فراوان رسید سامرا، می خواست از جانشین حضرت بپرسد،
قبل از آن که چیزی بگوید امام فرمود:
ای احمد بن اسحاق، خداوند زمین را بدون حجت نمی گذارد.
سپس، امام به درون اتاقی رفت، وقت برگشتن کودکی روی شانه اش بود،
خورشید تر از خورشید، ماه تر از ماه،
فرمود:
اگر پیش ما عزیز نبودی، فرزندم را نشانت نمی دادم،
مََثََل او، مََثََل خِضر و ذوالقرنین است.
به خداوند قسم، از دیده ها غایب می شود،غیبتی که در آن همه هلاک می شوند،
مگر کسی که خداوند او را در اقرار به امامتش ثابت قدم بدارد
و به دعا برای تعجیل در فرجش توفیق دهد
?مکیال المکارم، ج 1، ص 168؛ بحارالانوار، ج 52، ص24.
#حدیث_روز
شیخ مجتبی قزوینی، از علما و مشاهیر مدفون در حرم رضوی.
حکیم قرآنی (1318 تا 1386ق )(1346ش)
آیت الله شیخ مجتبی قزوینی در سال 1318ق در یکی از روستاهای قزوین، در خانوادهای روحانی، چشم به جهان گشود. مقدمات علوم اسلامی را تا سطح، در حوزۀ علمیۀ قزوین فراگرفت و برای ادامۀ تحصیل، راهیِ نجف اشرف شد و از محضر بزرگان آن روزگار، چون سیّد محمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و میرزا محمدحسین نائینی، بهره جست؛ سپس، به قم مهاجرت کرد و از محضر درسیِ شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزۀ علمیۀ قم، بهرهمند شد و از سال 1341ق، با سکونت در مشهد و استفاده از درس بزرگان این شهر، به تدریس معارف قرآنی و فقه و اصول پرداخت.
شیخ مجتبی قزوینی، خود، از ارکان اصلیِ مکتب تفکیک، یعنی مخالفان فلسفه، بود؛ اما فلسفه را به روش اجتهادی و همراه با نقد، تدریس میکرد. ازجمله تألیفات شیخ، بیان الفرقان در پنج جلد، رسالهای در نقد اصول یازدهگانۀ ملاصدرا شیرازی، رسالهای در معرفة النفس و نیز آثاری در علوم غریبه است. شخصیتهای مطرحی چون مقام معظم رهبری و استاد محمدرضا حکیمی، از شاگردان ایشان هستند.
مرحوم شیخ زندگی بسیار سادهای داشت و نمونهای مجسّم از پرهیزکاری و پارسایی بود. ایشان از طلبههای درسخوان، سخت حمایت میکرد و انحطاط اخلاقی جامعه و ازبین رفتن ارزشهای دینی و تربیتی بسی رنجش میداد. از مدافعان امام خمینی(ره) در قیام ضدّ نظام ستم شاهی بود و وقتی نظرش را دربارۀ امام جویا شدند، فرمود: «امروز، امام خمینی دین است و ترویج خمینی، ترویج دین.»
شیخ مجتبی قزوینی دربارۀ تلاوت قرآن به تلاوت فجری و تلاوت عقلی توصیه میکرد: تلاوت فجری را تلاوت سحرگاه تا طلوع فجر بیان میکرد و بر آثار معنوی آن، بسیار تأکید داشت و تلاوت عقلی را تلاوتی همراه با صَرف زمان و کمال توجه و تعقّل راستین در معانی و حقایق قرآن میدانست و به آن سفارش میکرد.
مرحوم شیخ، سرانجام، پس از سالها مهاجرت علمی و تربیت صدها شاگرد فاضل، در روز 22ذیحجۀ1386ق، مطابق با 14فروردین1346، چشم از جهان فروبست و در ضلع غربیِ صحن عتیق (انقلاب اسلامی) به خاکش سپردند.
علامه سیّدجلال الدین آشتیانی، از علما و مشاهیر مدفون در حرم رضوی.
ملاصدرای قرن ( 1304تا 1384ش)
استاد علامه سیّدجلال الدین آشتیانی به سال 1304ش در شهر آشتیان، از توابع استان مرکزی، دیده به جهان گشود. در نوزده سالگی برای فراگیری علوم دینی، عازم قم شد و به تحصیلِ دروس فلسفه، عرفان، کلام، تفسیر، فقه و اصول پرداخت. ازجمله استادان وی در حکمت و عرفان، میرزا احمد آشتیانی، علامه طباطبایی و امام خمینی بودند.
شهرت علامه آشتیانی به تحصیلات و تحقیقات گستردهاش در فلسفه و عرفان اسلامی است؛ به طوریکه هانری کُربَن، فیلسوف شهیر غربی، که مدتها با او آشنایی و همکاری داشت، او را «ملاصدرای دیگر» لقب داده است. سیّدحسین نصر نیز در کتاب عرض و طول تاریخ فلسفۀ اسلامی، معتقد است او در نیم قرن اخیر، هم بر طول و هم بر عرض فلسفۀ اسلامی افزود؛ یعنی هم سِیر تاریخی و زمانیِ فلسفۀ اسلامی را تداوم بخشید و هم بر محتوا و آثار نگاشته شده در این عرصه، اضافه کرد.
استاد آشتیانی، تا پایان عمر، تجرّد اختیار کرد و جز به شوق تحقیق و تدریس، نزیست. او از طرفی دلبستۀ دین و مکتب ائمه(علیهم السلام) بود و ازطرف دیگر، سالک وادی عرفان و فلسفه. درعین حال که معتقد بود فیلسوفان اسلامی از قرآن متأثر هستند و به آن استناد میکنند، بدون تفکر فلسفی فهم بسیاری از آیات و روایات را مشکل میدانست. به باور علامه، فراگیری فلسفه و عرفان باید نزد استاد باشد و آنهم استادی که خود، توان فهم مطالب را داشته باشد؛ چراکه نداشتن استاد، در تحصیل این علوم، موجب لغزش انسان میشود. همچنین، معتقد بود در استفاده از منابع و متون فلسفی، باید سِیر ساده به مشکل را رعایت کرد و از آموختن علوم دیگر نظیر منطق، اصول، فقه، کلام و حکمت غافل نبود. همچنین، دانشجوی فلسفه باید استعداد و شوق لازم را داشته باشد.
علامه آشتیانی پس از استقرار در مشهد مقدس، بیش از چهل سال در حوزه و دانشگاه به تربیت شاگرد پرداخت. تربیت شدگانِ مکتب او، امروزه، از استادان مبرّز حوزههای علمیه و دانشگاهها به شمار میآیند. حتی فیلسوفان برجستۀ غیرایرانی مثل ویلیام چیتک، بزرگترین مفسّر افکار ابن عربی در جهان انگلیسی زبان، در شمار شاگردان اویند.
پس از به جای گذاردنِ بیش از هفتاد اثر جاودان، عمدتاً در عرصۀ فلسفه و حکمت، دفتر زندگیِ استاد علامه آشتیانی، روز سوم فروردین 1384 بسته شد و پیکر مطهرش را در ضلع جنوبیِ صحن آزادی، در حرم مطهر، دفن کردند.
علائم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه (خروج سید حسنی)
حضرت صادق علیه السلام مى فرماید: به خدا قسم که آن جوان آن حضرت را مى شناسد و مى داند که او بر حق است و لکن مقصودش این است که حقیت او را بر مردم و اصحاب خود ظاهر نماید. پس آن حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء از براى او ظاهر نماید. در آن وقت سید حسنى و اصحابش به آن حضرت بیعت خواهند نمود مگر قلیلى از اصحاب او که چهار هزار نفر از زیدیه باشند که مصحفها و قرآن در گردن ایشان حمایل است و آنچه مشاهده نمودند از دلایل و معجزات آن را حمل بر سحر نمایند و گویند که این سخنان بزرگى و اینها همه سحر است که به ما نموده اند. پس حضرت حجت علیه السلام آنچه نصیحت و موعظه نماید ایشان را و آنچه اظهار اعجاز نماید در ایشان اثر نخواهد نمود تا سه روز یشان را مهلت مى دهد و چون موعظه آن حضرت و آنچه حق است قبول ننمایند امر فرماید که گردنهاى ایشان را بزنند و حال ایشان بسیار شبیه است به حال خوارج نهروان که لشکر حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در جنگ صفین بودند.
? #منتهی_الآمال ، باب چهاردهم
#حدیث_روز
حجتالاسلام و المسلمین نظری منفرد
ماه شعبان ماه آمادگی است برای دخول در شهر الله، حضرت امام(ره) معمولاً در ماه شعبان که صحبت میکردند میفرمودند: ماه شعبان ماه ورود به شهر الهی است. انسان باید یک سنخیتی با شهر الله پیدا کند. میخواهد سر سفره و مائده نعمتهای مادی و معنوی خدای متعال در ماه رمضان بنشیند. شهر ضیافت الله است. «شهر دعیتم الی ضیافة الله» انسان وقتی میخواهد به ضیافت برود خودش را مهیا میکند. از نظر ظاهر خودش را مرتب میکند. سعی میکند آرایش ظاهری را داشته باشد، سر سفره مائده الهی که میخواهد بنشیند، باید از نظر روح هم خودش را آرایش کند و مجهز کند. این آرایش روح در ماه شعبان باید اتفاق بیافتد. ماه شعبان مقدمه است برای ذی المقدمه، برای دخول در شهر خدا، لذا خوب است عزیزان از این فرصت به دست آمده استفاده کنند. اگر از این فرصتها استفاده نشود، همینطور که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید، انسان بعداً اندوه میخورد. یعنی پشیمان میشود که چرا از فرصتهای عمر درست استفاده نکردم.
? برنامه #سمت_خدا ، مورخ 97/01/28
در آداب قرائت قرآن
از امیرالمؤمنین روایت است که اهل تقوى وقتى به آیاتى رسند که در آن اخافه است، چشمها و گوشهاى دل را به آن باز کنند، و لرزه بر اندام آنها افتد، و دل آنها از ترس بتپد به طورى که گمان کنند که صداى هولناک جهنم و نفسهاى زفیر و شهیق آن پیش گوش آنهاست. و وقتى به آیه رحمت رسند، اعتماد به آن کنند، و چشم طمع به آن باز کنند، و دل آنها از شوق پرواز کند چنانچه گمان کنند آن وعدهها حاضر است.
و معلوم است کسى که تفکر و تدبر در معانى قرآن کرد، در قلب آن اثر کند و کم کم به مقام متقین رسد. و اگر توفیق الهى شامل حالش شود، از آن مقام نیز بگذرد و هر یک از اعضا و جوارح و قواى آن آیه اى از آیات الهیه شود. و شاید جذوات و جذبات خطابات الهیه او را از خود بیخود کند و حقیقت اقراء و اصعد را در همین عالم دریابد تا آنکه کلام را بى واسطه از متکلمش بشنود، و آنچه در وهم تو و من ناید آن شود.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
#حدیث_روز
️طرح ازدواج آسان حوزویان
️محمود ملکدار مسئول مرکز امور طلاب و دانش آموختگان حوزه های علمیه در گفتگو با خبرگزاری حوزه
طرح «ازدواج آسان حوزویان» یکی از طرح هایی است که نهایی شده و توسط مدیر حوزه های علمیه ابلاغ گردید میان طلبه ها و حوزویان (اعم از برادران و خواهران) یک حلقه ای مفقوده ای وجود دارد که بتوانیم انشاءالله در این طرح آن را جبران کنیم تا هم ازدواج ها را آسان تر نمائیم و از افزایش سن ازدواج جلوگیری نمائیم و هم بعد از ازدواج نیز خانواده ای ایده آل و دینی بر اساس سبک زندگی اسلامی شکل بگیرد.
در این طرح یک کانونی شکل گرفته که با مشارکت های نهادهای مختلف همانند مرکز خدمات حوزه های علمیه، حوزه علمیه خواهران و جامعة الزهرا می باشند. و یک سامانه ای بناست به زودی ایجاد شود به نام سامانه «همیار سنت نبوی» که این سامانه با در نظر گرفتن آخرین نتایج تحقیقات و تجربیات میدانی تهیه می شود با رعایت همه شئونات اسلامی، زی طلبگی، کرامت انسانی، طلاب متقاضی ازدواج را با مشاورین فقط خواهر متأهل متصل می کند که با دسترسی به بانک اطلاعات افراد در شرف ازدواج به بهترین نحو و به صورت علمی متناسب ترین افراد را برای مراجعه جهت بررسی پیشنهاد می کنند و فرد را در مراحل بررسی و تحقیق و حتی ملاقات حضوری طرفین همراهی می نمایند.
اولین جلسه این طرح را هفته گذشته برگزار کردیم که به زودی کیفیت و ریز برنامه ها به عموم طلبه ها اطلاع رسانی خواهد شد، البته اینجا تجربه ای است که سازمان تبلیغات اسلامی تحت عنوان سامانه همسان گزینی دارد. سازمان که آمار خوبی ارائه می دادند و تعداد زیادی از این ازدواج ها که شکل گرفته با کمترین طلاق می باشد.
️خاطره ای ناب از لحظهی شهادتِ شهید داوود عابدی
داوود عابدی که یکی از یلان گردان میثم بود، با صدای رسا و قشنگی روضه می خواند و با لهجه اصیل تهرانی و بسیار تو دلی دعا می کرد. بچه ها به داوود می گفتن: «داوود غزلی»…
کم کم زمزمه عملیات پیچید و توجیه عملیاتی و شناسایی ها بیشتر شد. معلوم شد نام عملیات، بدر، و خود عملیات، چیزی شبیه خیبر و ادامه آن است.
مرحله اول عملیات، نوزدهم اسفند شروع شد و خط شکسته شد. شب دوم عملیات، نوبت گردان میثم بود که به خط بزند. عصر روز دوم عملیات، یک مجلس عزا و روضه خوانی برای امام حسین دست داد و محمود ژولیده و داوود عابدی روضه خواندند. داوود، آخر شب، روضه حضرت ابوالفضل را خواند. تا زمان حرکت به طرف خط مقدم، همه مان بیدار بودیم. نصف شب سوار کامیون شدیم و نزدیک صبح رسیدیم لب آب. یکی یکی سوار قایق ها شدیم. انتقال نیروها به ساحل جنوبی جزیره مجنون تا نزدیک غروب طول کشید. وقتی قایق ما به لب ساحل رسید و از آن پیاده شدیم، گفتند: باید تا تاریکی کامل هوا صبر کنید.حدود ساعت 12 شب، بچه ها را جمع کردیم پشت خاکریز.
یکدفعه یک نفر آهسته صدایم زد: «آسید ابوالفضل، آسید ابوالفضل…»
برگشتم و دیدم داوود عابدی است. گفتم: «چیه داوود جان؟»
-داوود: دوست داری با چه ذکری بریم تو عراقی ها؟
- من: هر چی شما دوست داری.
- داوود: شما ساداتی. ما رو دست سادات نمی چرخیم.
- من: حالا یه چیزی شما بگو.
- داوود: من دلم می خواد بگم «حیدر».
- من: یا علی.
- داوود: بیا بشین پیش من؛ می خوام دم آخری روضه مادرت زهرا(س) رو بخونم.
داوود نرم نرمک شروع به خواندن کرد. یکی یکی بچه ها آمدند و دورمان جمع شدند…
سید ابوالفضل شاکی شد. آمد طرف ما و گفت: «بابا، چه خبره؟ یواشتر. الان همه مون لو می ریم.»
آخرش داوود خواند:
اگر از کوی تو ای دوست برانند مرا
باز آیم به خدا گر چه نخواهند مرا
…
همهمان گریه کردیم. به دلم افتاد داوود رفتنی است. واقعا آسمانی شده بود. از رخش پیدا بود.
نگاهش کردم. دیدم شانهاش رو از جیبش در آورد و محاسناش رو شونه کرد
گفتم: «داوود، انگار ملاقاتی داری.»
گفت: «امشب می خوام حقم رو بگیرم، سید!»
دور و بر ساعت 12، تو سکوت کامل و به ستون راه افتادیم.
کم کم پام درد گرفت و از ستون جا ماندم (آثار زخم عملیات رمضان). بچه ها آمدند و از من گذشتند.درد پایم آن قدر شدید شد که از گروهان سوم هم جا ماندم و رسیدم ته گردان.ستون داشت دور می شد و من به نفس نفس افتاده بودم. لنگ لنگان ادامه دادم. کمی جلوتر دیدم دو سه نفر دور هم جمع شدهاند. رفتم طرفشان و دیدم سعید طوقانی افتاده. تیر دوشکا به شکمش خورده بود و از پشت، زخمی به اندازه دو تا کف دست دهن وا کرده بود و شر شر خون می ریخت.سعید درد می کشید و به سر و سینه اش چنگ میزد و میگفت:«یا حسین، یا حسین…»
نشستم، دستم را زیر سرش گذاشتم و گفتم :«سعید جان، طوری نیست.الان بچه ها می برندت عقب.»
دستم را گرفت و گفت:«یا حسین، یا حسین، دیدی ما نامرد نیستیم»
تو حال خودش نبود. داشت شهید می شد.
جلوتر رفتم و دیدم باز بچهها حلقه زدهاند دور یک نفر. رفتم پیششان و دیدم داوود است! تیر دوشکا خورده بود. چمباتمه زده بود و می لرزید.قبضه آرپی جی را ستون کرده بود زیر دستش و به آن تکیه داده بود. تمام لباسش را خون گرفته بود. بچه ها تا مرا دیدند، گفتند : داوود، داوود، ببین آ سید ابوالفضل آمده.
سر داوود روی قبضه بود و نمی توانست بلندش کند. فقط گفت: «یا علی…آسید ابوالفضل، دیدی من مسافر شدم؟»
گفتم:«سلام منو به مادرم فاطمه برسون، داوود جان.»
جمله ای زیر لب زمزمه کرد.نشستم کنارش و دستم را روی شانه اش گذاشتم. سرم را بردم بیخ دهانش. گفت:«سید، آن جا منتظرت هستم.»
بغلش کردم و ماچش کردم. وقتی بلند شدم، یک وری افتاد زمین و شهید شد.
? «داوود عابدی» در روز هفتم فروردین 1342 متولد شده ، و در اسفند ماه سال 1363، طی عملیات «بدر» شربت شهادت نوشید. ایشان در بهشت زهرا (س)، قطعه 27 ـ ردیف 117 ـ شماره 9 آرمیده است
️بسم الله الرحمن الرحیم
️چشمها را باید شست..
اکنون که قلعه قَموص فتح شده است پیامبر فعلاً تصمیم حمله به قلعه هاى دیگر را ندارد.در واقع پیامبر مى خواهد به آنها فرصت بدهد تا آنها خودشان تسلیم شوند.
️آرى، خبر شکست مهمّ ترین قلعه یهود به همه سرزمین حجاز خواهد رفت و به زودى همه کسانى که به فکر دشمنى با اسلام بودند تغییر موضع خواهند داد.
اکنون پیامبر یکى از یاران خود را که «مَحیصه» نام دارد، مى طلبد و از او مى خواهد تا به سوى سرزمین فَدَک حرکت کند و با آنها گفتگو کند.اگر آنها حاضر بشوند تسلیم بشوند چه بهتر وگرنه لشکر اسلام بعد از فتح همه قلعهها به آنجا خواهد رفت.
مردم فدک همه یهودى هستند و قبل از
این با یهودیان خیبر هم پیمان شده بودند.آنها وقتى بفهمند قلعه قَموص سقوط کرده است، خواستار صلح خواهند شد.
مَحیصه سوار بر اسب مى شود و به سوى فدک به پیش مى تازد…(1)…
لشکر اسلام در اردوگاه است.همه از پیروزى امروز خوشحال هستند.
شب فرا مى رسد و تو به خیمه خود مى روى تا استراحت کنى.من هم مشغول نوشتن خاطرات امروز مى شوم.
ساعتى مى گذرد.دوباره بى خوابى به سراغم مى آید.نمى دانم چه کنم؟
خوب است برخیزم و در بیرون خیمه قدرى قدم بزنم.
از آن طرف صدایى به گوشم مى خورد.گویا دو نفر با هم سخن مى گویند:
دیدى على امروز چه کرد؟ همه با چشم خود دیدند که چگونه درب قلعه را از جا کند.اکنون هیچ آبرویى براى ما نمانده است.ما فرمانده شکست خورده هستیم و على سردار فاتح خیبر!
چرا این موضوع براى شما این قدر بزرگ شده؟
من نقشه اى دارم.ما مى توانیم این کار على را کوچک جلوه بدهیم.باید تلاش کنیم تا تاریخ طورى نوشته شود که ما مى خواهیم!
یعنى چه؟ مگر مى شود حقیقت را مخفى کرد؟
ما باید به فکر آینده باشیم.ما باید تلاش کنیم تا آیندگان از حقیقت ماجراى امروز با خبر نشوند.
آخر چگونه مى شود این کار را کرد؟
براى هر کارى راهى وجود دارد.ما باید به یک نفر پول بدهیم و از او بخواهیم تا همیشه از فتح خیبر سخن بگوید.او باید هر جا مى نشیند بگوید: مردم! کاش شما مى بودید در روز خیبر مى دیدید که على چگونه در خیبر را از جا کند.او باید به عنوان راوىِ خیبر شناخته شود.
فایده این کار چیست؟
به زودى عدّه اى نویسنده پیدا مى شوند که مى خواهند در مورد خیبر کتاب بنویسند.آن وقت آنها سراغ همین راوىِ خیبر مى آیند که ما او را درست کردیم.او فتح خیبر را آن طورى مى گوید که
من مى گویم.
مگر تو فتح خیبر را چگونه مى گویى؟
همه عظمت امروز در این بود که على درب قلعه خیبر را از جا کند.ما باید این کار را کوچک جلوه بدهیم.من دوست دارم که آیندگان باور کنند که اندازه درب قلعه خیبر، 2 متر طول و 1 متر عرض داشته و پهناى آن هم فقط 10 سانتیمتر بوده است!
این ممکن نیست! این اندازه اى که تو مى گویى اندازه درِ یک اتاق است، نه در بزرگ ترین قلعه خیبر!
ما باید قصّه خیبر را طورى بگوییم که همه باور کنند! مثلاً مى گوییم که در هنگام جنگ، سپرِ على از دستش افتاد، على با کمال شجاعت به طرف درب قلعه رفت و آن را از جا کند و به جاى سپر استفاده کرد…(2)…
آن وقت به طور ناخودآگاه همه باور مى کنند که درب خیبر به اندازه یک سپر بوده است!
حالا یک کم از سپر بزرگ تر باشد اشکال ندارد.
واقعاً که تو هوش زیادى دارى.یادم باشد حتماً برایت اسپند دود کنم!!
البته این کارها خرج دارد.آیا حاضر هستى پول خرج کنى؟ باید از جیب خودت مایه بگذارى.
این را از من به یادگار داشته باش! بهترین راه براى تحریف حقیقت این است که به گفتن قسمتى از آن اکتفا کنى.هرگز با حقیقت مخالفت نکن، بلکه قسمتى از آن را بگو! باور کن به هدف خودت مى رسى.
من از شنیدن این سخنان بسیار تعجّب مى کنم، آخر چرا اینها مى خواهند حقیقت را مخفى کنند؟ آیا آنها در نقشه خود موفّق خواهند شد؟
?منابع
1.تفسیر مجمع البیان ج 9 ص 203، الدرر لابن عبد البرّ ص 201،
2.المسترشد للطبری ص 327؛
قسمت سی و ششم
?کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
#سرزمین_یاس
وضوی بی ولایت آب بازیست.
سید احمد مستنبط رحمه الله صاحب کتاب ارزشمند القطره ، در پایان باب فضائل امام صادق علیه السلام می گوید:
این باب را با نقل تشهّدى که امام صادق علیه السلام در نماز مى خواندند خاتمه مى دهم، چون از بعضى از مردم شنیده مى شود که شهادت به ولایت را در اذان و اقامه انکار مى کنند با آنکه شیخ طبرسى رحمه الله در کتاب «الإحتجاج» این حدیث را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:
إذا قال أحدکم لا إله إلّا اللَّه محمّد رسول اللَّه فلیقل علیّ أمیرالمؤمنین ولیّ اللَّه. [1]
هرگاه یکى از شما گفت: لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، باید بگوید: على امیر مؤمنان و ولىّ خدا است.
یعنى همراه شهادت به وحدانیّت پروردگار و رسالت پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم حتماً باید به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام شهادت دهد، و آنها غافلند از اینکه بنابر آنچه از امام صادق علیه السلام روایت شده است این شهادت به ولایت جزئى از اجزاء مستحبّى نماز است.
و من این تشهّد را در اینجا نقل مى کنم زیرا مضمون والا و ارزنده اى دارد و فایده آن براى کسانى که در آن اندیشه کنند زیاد است، و در دسترس نیست، حتّى علّامه نورى رحمه الله از آن غفلت ورزیده و در کتاب «مستدرک» آن را ذکر نکرده است.
این روایت در رساله اى که به «فقه مجلسى رحمه الله» معروف است در صفحه 29 ذکر شده و متن آن چنین است:
مستحبّ است در تشهّد آنچه ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده، اضافه شود و آن اینست که بگوید:
«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَخَیْرُ الْأَسْماءِ کُلُّها للَّهِِ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَنَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ رَبّی نِعْمَ الرَّبُّ، وَأَنَّ مُحَمَّداً نِعْمَ الرَّسُولُ، وَأَنَّ عَلِیّاً نِعْمَ الْوَصِیُّ وَنِعْمَ الْإِمامُ. أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ فی اُمَّتِهِ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ، اَلْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ».
بنام خدا و با استعانت از خدا، سپاس و ستایش سزاوار خداوند است و همه نامهاى نیکو از براى او است، شهادت مى دهم که خدایى جز خداى یگانه نیست، او یکتاست و شریکى ندارد، و شهادت مى دهم که محمّد صلى الله علیه وآله وسلم بنده و فرستاده او است، او را به حقّ فرستاد تا بشارت دهنده و بیم دهنده باشد تا قیامت، و شهادت مى دهم که خداى من خوب پروردگارى است و محمّد صلى الله علیه وآله وسلم خوب پیغمبرى است و براستى على علیه السلام خوب جانشینى براى پیغمبر و خوب امام و پیشوائى است، خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و شفاعت او را درباره امّتش قبول کن، و درجه او را بالا ببر، سپاس و ستایش سزاوار خداوند است که پروردگار جهانیان است. [2]
?[1]الإحتجاج،ج1،ص230
?بحار الأنوار،ج27،ص1،ح1
?[2]قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام،ج1،ص581
#حدیث_روز
انسانهای نالایق چه کسانی اند؟
جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
اصحاب: بلی یا رسول الله!
فرمود:
1- کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.
2-دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
3-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
4- ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد.
5-و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.
?داستان های بحارالانوار،ج9
#حدیث_روز
آیتــ الله مجتهدۍ(ره):
حدیث داریم، بیماران خود را با صدقه دادن درمان کنید. قدیم وقتی مریض مۍشدند نسخه را در داروخانه قیمت مۍکردند و همان مقدار پول صدقه می دادند.
امام زین العابدین علیه السلام :
بینوا آدمى! هر روز سه مصیبت به او مى رسد و حتى از یکى از آنها پند نمى گیرد که اگر پند مى گرفت، سختیها و کار دنیا بر او آسان مى شد: مصیبت نخست روزى است که از عمر او کم مى شود. در صورتى که اگر از مال او چیزى کم گردد، اندوهگین مى شود حال آن که درهم (مال) جایگزین دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود. مصیبت دوم این است که روزیش را به طور کامل دریافت مى کند که اگر از راه حلال باشد باید حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد کیفر مى بیند. مصیبت سوم از اینها بزرگتر است. عرض شد: آن چیست؟ فرمود: هیچ روزى را به شب نمى رساند مگر این که یک منزل به آخرت نزدیک شده است، اما نمى داند به سوى بهشت یا به سوى آتش ؟!
? بحار الأنوار : 78/160/20.
#حدیث_روز
جوان خائف و مرد عابد.
امام سجاد (علیه السلام):
مردى با خانواده خود سوار کشتى شد، و در دریا به حرکت درآمد، کشتى شکست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد کسى نجات نیافت.
زن بر تخته پارهاى قرار گرفت و موج دریا او را به یکى از جزیره هاى میان آب برد.
در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىکرد که هر عمل حرامى را مرتکب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت
ناگهان آن زن را بالاى سر خود دیده به او گفت:
آدمى زادى یا پرى؟
زن گفت: آدمم
دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد کرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد. زن به خود لرزید
راهزن سبب را پرسید
زن با دست اشاره کرد از خدا مىترسم
راهزن گفت: تاکنون چنین عملى مرتکب شدهاى
زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه.
مرد راهزن گفت: با این که تو مرتکب چنین خلافى نشدهاى از خدا مىترسى در حالى که من این کار را به زور به تو تحمیل مىکنم، به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام !
راهزن پس از این جرقّه بیدار کننده برخاست و در حالى که همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد، در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد،
️ عابد به راهزن جوان گفت:
دعا کن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افکند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم، تا جرات کرده از حضرتش طلب عنایت کنیم.
️ عابد گفت: پس من دعا مىکنم تو آمین بگو.
جوان پذیرفت، عابد دعا کرد، جوان آمین گفت، ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند که باید از هم جدا مىشدند، به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حرکت آمد.
️ عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید. داستانت را به من بگو
جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد.
️ عابد به او گفت: به خاطر ترسى که از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى که در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
? عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، جلد 1 ، شیخ حسین انصاریان.
#حدیث_روز