با هر آن کس که دوست داشته باشی، محشور می شوی.
علىّ بن اسباط رحمه الله در کتاب «نوادر» از عبید بن زراره و ابو عمر، و کشّى رحمه الله در کتابش از عبید بن زراره نقل کرده است که گفت:
خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم و بقباق یعنى ابوعبّاس نزد آن حضرت بود، عرض کردم: شخصى بنى امیّه را دوست دارد آیا او با آنها است؟
فرمود: بلى، عرض کردم:
رجل أحبّکم أهو معکم؟
شخصى شما را دوست دارد آیا او با شما است؟
فرمود: بلى. عرض کردم: اگر چه زنا کند و اگرچه دزدى کند؟
مى گوید: امام علیه السلام به بقباق نگاه کرد و همینکه غفلتى از او مشاهده کرد، با اشاره سر به من فرمود: بلى.
?الکشّى،ص 336،ح 617
?بحار الأنوار،ج68 ،ص113ح 29
?نوادر علىّ بن اسباط،ص18
پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله):
غنیمت بدانید هواى #بهار را، زیرا که با بدن هاى شما همان مى کند که با درختان مى کند.
بحار،ج59،ص271 ?
عن رسول الله صلى الله علیه و آله:
مَن سَرَّهُ أن یُبسَطَ لَهُ فی رِزقِهِ ویُنسَأَلَهُ فی أجَلِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
هر که خوش دارد روزیش زیاد و عمرش دراز شود، صله رحم به جا آورد.
? الخصال : 32/112 .
فلسفه #سجده بر خاک در بیانات #پیامبر (صلی الله علیه وآله)
نکته لازم به ذکر آن است که شخص #رسول_گرامی (صلی الله علیه وآله) فلسفه #سجده بر خاک را در حدیثی بیان کرده است و به روشنی میرساند که اصرار تشریع اسلامی بر #سجده بر زمین، جنبة تربیتی داشته است.
️ حضرتش فرمود:
«هرگاه کسی از شما نماز گزارد، پیشانی و بینی خود را بر #زمین قرار دهد تا ذلت وخضوع خود را آشکار سازد».[1]
️ هشام بن حکم از امام #صادق (علیه السلام) فلسفه #سجده بر #زمین را پرسید. امام در پاسخ او چنین فرمود:
«زیرا #سجده، خضوع و فروتنی در برابر خدا است و هرگز شایسته نیست
انسان پرستشگر، بر خوردنیها و پوشیدنیها #سجده کند؛ زیرا معبود دنیاپرستان خوراک و پوشاک است. بنابراین نباید بر آنچه معبود دنیا پرستان است #سجده کرد، در حالی که سجده بر خاک و زمین، بالاترین و برترین مظهر فروتنی و خضوع در برابر خداست.»[2]
? منبع
1. نهایة ابن أثیر:2، مادة رغم.
2. بحارالأنوار:82/147، باب ما یصحّ السجود علیه.
️گفتوگو با دکتر خوشچهره
چرا اقتصاد همچنان اولویت کشور است؟
تأکید رهبرانقلاب بر این حوزه، یک اقدام تاکتیکی است، نه یک موضوع بنیادی و بلندمدت.ایشان نمیگویند که همیشه اقتصاد در اولویت است.
اقتصاد مهم است، همانطور که فرهنگ اهمیت دارد و مناسبات را شکل میدهد. اما در این مقطع تاریخی، آن حوزهای که آسیب جدی را به کشور و جامعه وارد میکند، اقتصاد است. کمااینکه این را هم میدانیم که بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری که به اجتماع و دین ضربه میزنند، ریشه در موضوعات و مسائل اقتصادی دارند.
میفرماید: «مَن لا مَعاشَ لَهُ لا معادَ لَهُ». اگر حکمرانان شما اقتصاد و معیشت شما را تنظیم نکنند، به دین شما آسیب میرسد، یا «کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا»: فقر کفر را ایجاد میکند.
️بهترین عمل در روز جمعه!
️حمّاد بن عیسی از حضرت صادق علیه السّلام نسبت به بهترین عمل در روز جمعه پرسید؟
حضرت فرمودند:
الصَّلاۀُ علی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ مائۀَ مَرَّۀٍ بَعدَ العَصرِ وَما زِدْتَ فَهُو أفْضَلْ؛
فرستادن یکصد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد بعد از عصر، و هر چه بیشتر صلوات بفرستی فضیلت آن بیشتر می گردد.
?وسائل الشیعی7: 399.
#حقوق_زن_در_اسلام
اگر «مهماننوازی» #باعث ظلم به همسر باشد، #مهمان_نوازی نیست
بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان میبندیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه مرد باز است! همیشه یک مهمان میآید و دیگری میرود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْخواب هم به خانهاش دعوت میکند.
این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یک ملاحظهای را نمیکنیم. بسا هست که به آن زنی که در خانه ما هست - که ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر میلش باشد، در خانه ما کار کند - فشارها و زحمتهایی را تحمیل میکنیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: درِ خانه ما باز است و ما مهماننواز هستیم! مهماننوازیای که مستلزم ظلم به یک انسان باشد، مهماننوازی نیست.
? انسان کامل، ص263
نماز روز جمعه ماه رجب در بین نماز ظهر و عصر
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود:
هرکس در روز جمعه ماه رجب،
بین نماز ظهر و عصر،
چهار رکعت نماز ( دو نماز دو رکعتی) بخواند،
در هر رکعت یک بار سوره حمد،
هفت بار آیۀالکرسی
و پنج بار سوره توحید،
سپس10 بار بگوید:
«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ»،
خداوند از روزی که این نماز را خوانده تا زمانی که می میرد، به ازای هر روز، هزار کار نیک را برای وی می نویسد؛ به ازای هر آیه ای که قرائت کرده است، شهری در بهشت از یاقوت قرمز؛ و به ازای هر حرف، قصری در بهشت از مراورید سفید اعطا می کند و حور عین را به ازدواج او در می آورد؛ و از وی آنچنان راضی می شود که بعد از آن از او ناخشنود نخواهد ماند؛ خداوند وی را در زمره عابدین می نویسد؛ و عاقبتِ وی را به سعادت و آمرزش ختم می کند؛ و به ازای هر رکعت نمازی که خوانده است، پنجاه هزار نماز نوشته می شود؛ هزار تاج بر سرش گذاشته می شود؛ و در بهشت با راستگویان سکونت خواهد کرد؛ و از دنیا نمی رود تا آنکه جایگاهش را در بهشت ببیند.
آیا می دانید یعسوب به چه معناست؟
یعسوب الدین یکی از القاب زیبای امیرالمؤمنین “علیه السلام” است
عرب به فرمانده زنبورهای عسل یعسوب می گوید
هنگامی که زنبورهای کارگر، گل ها را برای درست کردن عسل می مکند و به کندو باز می گردند، فرمانده زنبورها (یعسوب) جلوی در کندو می ایستد و زنبورها را می بوید و هر زنبوری که بر روی گل بدبو نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد اجازه ورود به کندو را نمی دهد.
امیرالمؤمنین “علیه السلام” یعسوب است؛
یعنی روز قیامت بر در بهشت می ایستد و هر کس بویی از ولایتش نداشته باشد اجازه ورود به بهشت ندارد.
? بحارالانوار، ج 26، ص 154
?غررالحکم، ص 118
? تفسیر عیاشی، ج 2، ص 17.
3 نفری که همواره بر #رسول_خدا صلی الله علیه و آله #دروغ می بستند.
️ جعفر بن محمد بن عمارة ، عن أبیه قال :
سمعت #جعفر بن محمد علیهما السلام یقول :
ثلاثة کانوا یکذبون على #رسول_الله أبو هریرة ، وأنس بن مالک ، وامرأة.
#امام_صادق علیه السلام فرمودند:
سه نفر همواره بر #رسول_خدا #دروغ می بستند: ابوهریره ، انس بن مالک و یک زن (#عایشه).
?الخصال، جلد 1، صفحه 190، حدیث 263
#شبهه
بعضی می گویند چه اشکال دارد از موسیقی در عروسیها استفاده کنیم خود پیامبر هم دراین مراسمات شرکت میکردند و این یعنی تایید ایشان!
️روایتی از #عایشه نقل میکنند :
#پیامبر به اتاق من وارد شد در حالیکه دو کنیزک یا دو دخترک آوازه خوان شعرهایی از عصر جاهلیت و جنگ های آن با آواز میخواندند. #پیامبر به اتاق وارد شد و بدون هیچ عکس العملی به روی بستر خویش دراز کشید.
8در نقل دیگر باز #عایشه میگوید: روز عیدی بود و گروهی از حبشیان به مسجد #پیامبر آمده بودند سخت به #رقص و پایکوبی مشغول بودند، پیامبر مرا خواست تا رقص حبشیان را تماشا کنم. من به نزدیک #پیامبر رفتم و سرم را برروی شانه پیامبر گذاشتم و از آنجا به بازی و رقص خاص ایشان چشم دوختم. آن قدر این وضع به طول انجامید تا من خسته شدم و از تماشا دست کشیدم.
️در نقد و بررسی این احادیث علامه #عسکری میفرمایند:
در متون معتبرِ حدیثی از مکتب خلفاء (اهل سنت) ، روایات دیگری نیز وجود دارد.
انس میگوید: #پیامبر فرمود:« بعثنی الله رحمة و هدی للعالمین و بعثنی بمحاق المعارف و المزامیر — خداوند مرا به جهت هدایت و رحمت جهانیان فرستاده و مرا مبعوث فرموده است به نابود کردن آلات لهو و لعب و موسیقی!».
در روایت دیگر مجاهد می گوید من با عبدالله بن عمر همراه بودم در میان راه صدای طبلی به گوش رسید، عبدالله دو انگشت خویش را در گوش کرد و مدتی راه پیمود واز آن مکان دور شد. این عمل را سه بار تکرار کرد! آنگاه عبدالله گفت: راه و رسم عملی #پیامبر چنین بود!
در ذیل آیه کریمه «من الناس من یشتری لهو الحدیث» از عبدالله بن مسعود تفسیر این آیه سوال شد او گفت مقصود از #لهو_الحدیث به خدای سوگند «غنا و آواز خوانی» است!
✅ با توجه به این روایات، تمام روایاتی که حکایت از استماع موسیقی توسط رسولخدا میکند ⛔️مردود اعلام میشود.
?لذا میبینید این خرافات به فرهنگ ماهم کشیده شده و به آنها استدلال میشود که جز
⛔️دروغ⛔️ چیز دیگری نیست و ساحت پیامبر ازین اکاذیب منزه است.
? قسمتی از کتاب #نقش_عایشه در احادیث اسلام نوشته علامه #عسکری
بیانیه 150 سال قبل علما درباره نامگذاری سال 1397
سند تاریخی ضد سلطه اقتصادی بیگانگان به منظور تشویق اقتصاد ملی و اقتصاد مقاومتی در 150 سال پیش وجود دارد که به پیشگامی روحانیت و علماء در این قضیه اشاره دارد.
این سند بسیار قابل تامل و جالب تاریخی که مربوط به سال 1241 شمسی است توسط علمای سرشناس تنظیم و به امضا رسید که به این شرح است:
« این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم؛ فعلا پنج فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم بر آن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة برآن میّت بخواهند. ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهماامکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوج غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ، ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف، توقع احترام از ماها نداشته باشند. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد. یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به حضور خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش، مهمانی مینماییم. هرچه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم؛ زیرا که آیات باهره: “ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین"، ” ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین” ، ” ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه ” و حدیث ” لاضرر و لاضرار” ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این، هر که را فهمیدیم وافوری است به نظر توهین و خفت مینگریم.
اسامی امضاکنندگان: حجتالاسلام آقا نجفی اصفهانی، ثقةالاسلام حاج آقا نورالله، الاحقر حسین بن جعفر فشارکی، آقا شیخ مرتضی ریزی، جناب رکنالملک، آقا میرزا محمدتقی مدرس، حاجی سید محمد باقر بروجردی، حاجی میرزا محمدمهدی جویبارهای، السید ابوالقاسم الدهکردی، حاجی سید ابوالقاسم زنجانی، آقامحمد جواد قزوینی
#حمایت_از_کالای_ایرانی
چگونه حیات و مماتمان مانند رسولخدا باشد؟…
رسول گرامی اسلام صلی اللّه علیه و آله وسلّم فرمودند:
من یرید ان یحیی حیاتی، و یموت مماتی، و یسکن جنّة الخلد الّتی وعدنی ربّی فلیتوّل علیّ ابن ابی طالب، علیهالسّلام فانّه لن یخرجکم من هدی، و لن یدخلکم فی ضلالة؛
کسی که میخواهد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه ای که پروردگارم به من وعده کرده، ساکن شود، ولایت علی بن ابی طالب علیهالسلام را انتخاب کند، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده، به گمراهی نمیکشاند.
? الغدیر: ج 10 ص27
شروط شکسته شدن نماز
پرسش یک در چه صورتى نماز در مسافرت شکسته میشود؟
همۀ مراجع: اگر همۀ این شروط فراهم شود، نماز شکسته میشود:
1. سفر او (رفت و برگشت) کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد؛
2. از اول مسافرت، قصد هشت فرسخ داشته باشد؛
3.در بین راه، از قصد خود برنگردد؛
4. قصد ماندنِ ده روز در آنجا نداشته باشد؛
5. سفر او معصیت و حرام نباشد؛
6. شغلش مسافرت نباشد، مانند رانندهها؛
7.آنکه به حدّ ترخص برسد؛
8. جایى که سفر میکند، وطن دوم او نباشد؛
9. پیش از رسیدن به هشت فرسخ، از وطن خود نگذرد.
تبصرۀ 1: حدّ ترخص یعنى از وطن یا محل اقامتش به اندازهاى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود. (البته در تعریف حدّ ترخص، بین مراجع تقلید اختلاف نظر است.) بنابراین، کسى که قصد مسافرت دارد، اگر بخواهد نمازش را نزدیک دروازۀ شهر بخواند، باید تمام بخواند.
تبصرۀ 2: میان مراجع تقلید در تعیین مقدار فرسخ شرعى کمى اختلاف نظر است: آیات عظام امام، خامنه اى، بهجت، صافى، فاضل و نورى مقدار هشت فرسخ شرعى را تقریباًٌ 45کیلومتر میدانند و آیات عظام تبریزى و سیستانى و وحید تقریباً 44کیلومتر و آیت الله مکارم تقریباً 43کیلومتر.
️نکته: طبق شرط چهارم که گذشت، اگر مسافری بخواهد اقامت ده روزه در یک مکان مشخص داشته باشد، باید نمازش را تمام بخواند.
صفّار رحمه الله در کتاب «بصائر الدرجات» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:
إنّ الکرّوبیّین قوم من شیعتنا من الخلق الأوّل جعلهم اللَّه خلف العرش، لو قسّم نور واحد منهم على أهل الأرض لکفاهم.
کرّوبیان گروهى از شیعیان ما از پیشینیان هستند که خداوند آنها را در پشت عرش جاى داده است اگر نور یکى از آنها بر اهل از یمن تقسیم شود همه آنها را کفایت مى کند.
سپس فرمود: هنگامى که موسى علیه السلام از پروردگارش درخواست رؤیت نمود، خداوند به یکى از این کرّوبیان دستور داد که جلوه اى بر آن کوه کند، و چون جلوه کرد آن را با زمین هموار نمود.
?بصائر الدرجات،ص69 ،ح2
?بحار الأنوار،ج26،ص342،ح12
?تفسیر برهان،ج2،ص35، ح5
جنگ حضرت علی علیه السلام با جنیان موذی حدیبیه.
ابن عباس روایت نموده است: رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) چون از جُحفه متوجه مکه شد، در حدیبیه ذخیره آب اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) رو به اتمام بود و به همین علت، تشنگی بر آن ها غلبه کرد. فریاد العطش سپاهیان بلند شد و هیچ اثری از آب دیده نمی شد. رسول خدا فرمود: گویا نزدیک آن درخت چاهی دیده می شود، چه کسی از شما حاضر است از آن چاه برای لشگر آب بیاورد؟
مردی از اصحاب داوطلب شد و گروهی را با خود به سوی چاه حرکت داد. وقتی به کنار درختان نزدیک چاه رسیدند، شعله های آتش نمودار شد و صداهای ترسناک به گوش می رسید. آن جماعت از ترس عقب نشینی کردند و ماجرا را به پیامبر گفتند: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: آن شعله های آتش و صداهای عجیب از جنیان بود. هر کس برود و نترسد، من ورود او را به بهشت ضمانت می کنم.
مرد دیگری برخاست و با همان گروه به سمت چاه حرکت کرد. وقتی نزدیک چاه رسید، صداهایی بیشتر از صداهای قبلی به گوش می رسید و آتش هائی بدون هیزم در هوا می سوختند؛ صدائی شبیه صدای رعد و برق، پرده گوش ها را می خراشید، لذا ترس بر یاران غلبه کرده، به چاه نرسیده برگشتند و وقتی در میان دیگر افراد قرار گرفتند، این حادثه وحشتناک را برای آنان بیان کردند. آنان نیز از شنیدن آن اخبار ترسیدند.
بار سوم جمعی که به شجاعت و پردلی مشهور بودند، با همان گروه اول همراه شده و رفتند. آن ها نیز صحنه هایی به مراتب هول انگیزتر از قبل دیدند. تن های بی سر و سرهای بی تن مشاهده نمودند. پس از دیدن آن صحنه های ترسناک به تشنگی راضی شده و فرار را بر قرار ترجیح دادند. وقتی به خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رسیدند هر چه دیده بودند نقل کردند.
پیامبر خدا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را طلبید و به ایشان فرمود: برو مردم را از زحمت تشنگی خلاص کن. سلمة بن اکوع می گوید: من هر چهار نوبت همراه آن ها بودم. وقتی مرتضی علی (علیه السلام) به آن درختان رسید، ترس را در چهره اطرافیان ملاحظه کرده و به ایشان فرمود: قدم بر جای قدم من بگذارید و به اطراف و جوانب نگاه نکنید. سپس شروع به رجزخوانی نمود. معنی اشعاری که می خواند این بود:
پناه من به خدائیست فرد بی همتا که اوست خالق جن و انس و ارض و سماء
ز رعد و برق و ز آتش علی نیاندیشد چو دیگران نهراسد ز صوت یا ز صدا
حضرت علی (علیه السلام) به کنار چاه رسید و دلو(سطل مخصوص آب) را به داخل چاه انداخت. دو مَشک را پر از آب نمود، وقتی خواست دلو را بالا بکشد جنیان طناب دلو را بریده و به درون چاه انداختند. پس حضرت رو به همراهان کرد و فرمود: کیست که درون چاه برود؟
یاران گفتند: یا علی! هیچکس از ما طاقت این کار را ندارد. حضرت خود وارد چاه شد و فرمود: هر چه شنیدید و یا دیدید نترسید بلکه صبر نمائید. وقتی حضرت داخل چاه شد، خنده ها و صدای قهقهه بگوش می رسید، بعد از آن خنده ها، صدا افرادی را می شنیدیم که گویا کسی حلق های آن ها را گرفته و نفس در گلویشان مانده و به خنّاق مبتلا شده اند.
ناگاه صدای افتادن علی (علیه السلام) در چاه به گوش ما رسید، از این اتفاق به شهادت او یقین کردیم. در آن حال نه جرئت ماندن داشتیم و نه قدرت برگشتن. پس از لحظاتی صدای الله اکبر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را شنیدیم، صدای شمشیر او نیز بگوش می رسید و آواز الحذار و الامان جنیان را می شنیدیم، قهقهه آنان تبدیل به های و هوی گریه شده بود.
یک وقت شنیدیم که حضرت می فرماید: ریسمان را به داخل چاه بفرستید. حضرت دلو را بر آن ریسمان بست و صدا زد آب را بالا بکشید. ایشان پی در پی آب را به درون دلوها می ریخت و ما بالا می کشیدیم، تا اینکه همه از نوشیدن آب سیراب شدیم و مشک ها را پر از آب نمودیم. حضرت از چاه بیرون آمد. هر کسی از ما با یک مشک و آن حضرت با دو مشک آب به سوی لشکر حرکت کردیم.
وقتی کنار همان درختان رسیدیم دیگر اثری از آثار آن صیحه ها و آتش ها نمانده بود. پس به خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رسیدیم و آنچه را که مشاهده کرده بودیم نقل نمودیم. سپاهیان از نقل این ماجرا متعجب شدند. پس حضرت رسول (صلی الله علیه واله) فرمود: این جن برادر آن جنی بود که بین کوه صفا و مروه به دست علی بن ابیطالب کشته شد و او قصد داشت انتقام برادرش را بگیرد، اما خودش نیز کشته شد.
?منابع مربوط به جنگ با جنیان
1- شیخ مفید. ارشاد، ج1: 340.
2- احمد بن محمد. حدیقة الشیعه: 418.
* جعفر همزه. دنیای ناشناخته جن: 198- 202.
جنگ علی (علیه السلام) با گروه جنیان شعله به دست!
از جمله معجزات آن حضرت، داستانی است که اخبار بسیاری از آن رسیده که حتی علمای اهل تسنن نیز آن را در کتاب های خود آورده اند.
ابن عباس روایت کرده که چون حضرت محمد (صلی الله علیه واله) برای جنگ با قبیله بنی المصطلق بیرون رفت و قدری از راه را پیمود، وقتی شب هنگام فرا رسید، در جائی که نزدیک دره ای پر فراز و نشیب بود، فرود آمدند. چون آخر شب شد، جبرئیل بر آن حضرت نازل گشته و خبر داد که گروهی از کفار جنیان در این بیابان کمین کرده و اندیشه بدی نسبت به آن حضرت و یارانش دارند.
پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فراخوانده و فرمود: به این دره برو و گروهی از جنیان که از دشمنان خدا هستند سر راه تو ظاهر می شوند و قصد آزار به ما را دارند، پس بوسیله آن نیروئی که خدای عزوجل به تو عنایت کرده است و به کمک نام های ویژه خداوند که فقط تو آن نام ها را می دانی آنان را دفع نما.
پیامبر یکصد نفر از مؤمنین را به همراه علی (علیه السلام) فرستاد و به آنان فرمود: همراه علی باشید و دستورات او را پیروی نمائید، سپس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به سوی آن دره رهسپار شد. همینکه به کنار آن دره رسید به آن صد نفری که همراهش بودند دستور داد همانجا بایستند و هیچ کاری نکنند تا وقتی که دستور بدهد. سپس گام به جلو نهاد و پیش روی آن گروه حرکت نمود.
لحظه ای در کناری ایستاد و از شرّ دشمنان جن به خدا پناه برد. نام خدای عزوجل را بر زبان جاری کرد و به گروه صد نفری اشاره فرمود که نزدیک او روند، آنان نزدیک شدند. فاصله میان او و ایشان به اندازه پرتاب یک تیر بود، زمانی که به سمت پائین دره حرکت کردند باد تندی شروع به وزیدن کرد، تا حدی که نزدیک بود بواسطه تندی وزش باد، آن گروه به زمین بخورند. پاهای آنان از ترس اجنه و آنچه می دیدند به لرزه افتاده بود.
پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) فریاد زد: من علی بن ابیطالب فرزند عبدالمطلب و جانشین رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و پسر عموی او هستم، پابرجا باشید! در آن هنگام اشخاصی را به شکل و قیافه مردمان هند و سودان می دیدند که شعله هایی از آتش در دست های خود دارند و در گوشه و کنار آن دره پنهان شده اند، پس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به تنهائی به میان دره رفت و در همان حال قرآن تلاوت می کرد و شمشیر خود را به راست و چپ حرکت می داد و آن افراد شعله بدست با حرکت شمشیر حضرت علی هلاک می شدند و مانند دود سیاهی از میان می رفتند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از پیروزی بر آنان تکبیر گفته و از همانجا که پائین رفته بود بالا آمد و در کنار آن صد نفر ایستاد.
بخاطر هلاکت آن جنیان هوا پر از دود شده بود، پس از چند لحظه هوا صاف گردید و آن گروه از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله) که همراهش رفته بودند، عرض کردند: یا اباالحسن! چه دیدی؟ ما که نزدیک بود از ترس هلاک شویم و ترس ما برای تو بیش از ترسی بود که برای خود داشتیم؟
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: همین که اجنه در پیش روی من ظاهر شدند اسماء خاص الهی را با صدای بلند در میان ایشان خواندم، در آن هنگام دیدم از ترس خود را کوچک کردند و در صدد فرار و گریز برآمدند. زمانی که در میان آنان بودم کمترین ترسی نداشتم و اگر به همان شکلی که در آغاز بودند می ماندند تا آخرین نفرشان را از پای درمی آوردم و همانا خداوند نقشه شوم آن ها را خنثی کرد و مسلمانان را از شرّ آنان در امان نگه داشت و باقی مانده جن ها قبل از ما خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رفتند، توبه نموده و مسلمان گشتند.
?منابع مربوط به جنگ با جنیان
1- شیخ مفید. ارشاد، ج1: 340.
2- احمد بن محمد. حدیقة الشیعه: 418.
* جعفر همزه. دنیای ناشناخته جن: 198- 202.
آیا می دانید مقبره شیخ حر عاملی در کجا قرار دارد؟
محمد بن حسین معروف به شیخ حر عاملی در سال 1033 قمری در روستای «مشغره» از توابع جبع عامل لبنان در میان خاندانی چشم گشود که ریشه در عاشورای حسینی داشت و نسلش به «حر بن یزید بن ریاحی» میرسد که یادش یادآور قامت مردانگی است. وی برای زیارت امام رضا (علیه السلام) به ایران سفر کرد و مدتی در اصفهان در محضر علامه مجلسی بود؛ سپس به مشهد رفت و پس از مدتی «قاضی القضاة» و «شیخ الإسلام» خراسان شد.
وی در محضر علمای بزرگی زانوی علم و ادب زده و آثار زیادی را به رشته تحریر درآورده است که کتاب گران سنگ ?«وسائل الشیعه» از جمله آنهاست. ایشان در بیست و یکم ماه رمضان 1104 در هفتاد و یک سالگی چشم از جهان فرو بست و در ایوانِ یکی از حجرههای صحن انقلاب جنب مدرسه میرزا جعفر به خاک سپرده شد. هم اکنون مقبره این عالم گرانقدر در صحن انقلاب قرار دارد.
روحش قرین رحمت ایزدی
استثناهای احکام مسافر چیست؟
1. کسى که «براى کار حرام» سفر کند یا اینکه «خودِ سفرش حرام باشد»، باید نماز را تمام بخواند و روزهاش را اگر ماه رمضان بود، بگیرد. برای سفری که فی نفسه حرام است، این مثالها را میتوان ذکر کرد: سفر برایش ضرر داشته باشد؛ زن بدون اجازۀ شوهر سفر برود (در غیر سفر واجب)؛ سفر فرزندی سبب اذیت پدر و مادر شود (در غیر سفر واجب).
2.کسى که شغل او سفر باشد، مانند راننده و خلبان، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخواند و روزهاش را اگر ماه رمضان است، بگیرد و در سفر اول، اگرچه طول هم بکشد، نمازش شکسته است.
3. کسى که شغلش سفر نیست، ولى محل کارش در شهر دیگرى است و همواره در محل خود و آن شهر رفت و آمد میکند، مثل پیشهوران سیّار یا معلمانى که محل کارشان ثابت نیست یا کارگرانى که برای کار به شهر دیگرى سفر میکنند، نمازشان تمام است و روزهشان را باید بگیرند. البته، امام خمینى(ره) در این باره میفرماید: «نمازشان را شکسته بخوانند و روزهشان را نگیرند.»
4. مسافرى که قصد دارد ده روز پشت سرِهم در یک محل بماند، باید نمازهاى خود را در آن محل، تمام بخواند و روزهاش را اگر ماه رمضان است، بگیرد.
5. کسى که بعد از رسیدن به هشت فرسخ یا بیشتر، سى روز در محلى بماند و مردّد باشد که میماند یا میرود، باید نماز را شکسته بخواند؛ ولى پس از سى روز باید نماز را تمام بخواند و اگر ماه رمضان است، روزهاش را بگیرد.
مولانا علی بن ابی طالب علیه السلام از چه زمانی ملقب به “امیرالمؤمنین” شدند؟️ …."از منابع عامه” (اهل تسنن)
️ حُذَیْفَة بن الْیَمَان لَو علم النَّاس مَتى سمی عَلیّ أَمِیر الْمُؤمنِینَ مَا أَنْکَرُوا فَضله سمی أَمِیر الْمُؤمنِینَ وآدَم بَین الرّوح والجسد قَالَ الله عز وَجل {وَإِذ أَخذ رَبک من بنی آدم من ظُهُورهمْ ذُرِّیتهمْ وأشهدهم على أنفسهم أَلَسْت بربکم} قَالَت الْمَلَائِکَة بلَى قَالَ تبَارک وَتَعَالَى أَنا ربکُم وَمُحَمّد نَبِیکُم وَعلی أمیرکم .
…الفردوس بمأثور الخطاب ج3 ص354؛ أبو شجاع الدیلمیّ.
از حذیفه از رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) روایت شده است که فرمودند : اگر مردم می دانستند چه زمانی علی را به امیری مومنان انتخاب کردند ، برتری او را انکار نمی کردند ؛
او زمانی امیر مومنان شد که آدم بین روح و جسد بود (هنوز روح در بدن او وارد نشده بود) خداوند می فرماید : « و هنگامی که پروردگارت از فرزندان آدم از پشت های ایشان نسل ایشان را بیرون آورد و ایشان را شاهد بر خویش گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم ؟ گفتند : چرا ؛ پس فرمود :
من پروردگار شمایم ؛ محمد پیامبر شما و على امیر شما .
? بعضیها، همین که شروع به گفتنِ مقامات #اهل_بیت(ع) میکنیم، میگویند آقا، مردم به این مطالب احتیاج ندارند، مردم #ائمه(ع) را میشناسند…
️ استاد سید محمّدمهدی #میرباقری:
«بعضیها، همین که شروع میکنیم معارف را میگوییم، میگویند آقا، مردم به اینها احتیاج ندارند، مردم #ائمه(علیهم السلام) را میشناسند!
بله، همهمان میشناسیم؛ ولی اگر احتیاج به این حرفها نیست، چرا #ائمه(علیهم السلام) خودشان فرمودند که هر روز زیارت #جامعهٔ_کبیره بخوانید و این عهدها را تکرار کنید، زیارت آلیاسین و زیارت عاشورا را بخوانید یا زیارت جامعةُائمةِالمؤمنین را بخوانید؟ معارف سنگینی در اینها هست.
برای چه باید هر روز این زیارت جامعه را، که اکثرش را هم ابتدائاً نمیفهمیم بلکه شاید همهاش را نمیفهمیم، بخوانیم؟
اینقدر باید بخوانیم و التجاء کنیم تا این مقامات را بفهمیم. باید بخوانیم و #معصوم(علیهم السلام) را مخاطب قرار دهیم و جملات زیارت #جامعهٔ_کبیره را خطاب به آنها بگوییم؛ جملات سختِ «التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ الْمُخْلَصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ» (شما در مقام محبت الهی به مرحله تمام رسیدید، شما در مقامِ اخلاصِ در توحید هستید). اینها یعنی چه؟
از این بالاتر، جملاتی مثل «أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاحِ… وَ قُبُورُکُمْ فِی الْقُبُورِ» (روح شما در بین همه ارواح هست، جسد شما در بین همه اجساد هست…، قبور شما در بین همه قبور است). اینها یعنی چه؟ برای چه به ما میگویند این جملات را بخوانید؟» 93/9/1
خاطره ای از حضرت آیت الله #میلانی در سفر به #مدینه و مناظره با #اهل_سنت
️ در یکى از تشرفات به حج بیت اللَّه الحرام، در مسجد النبى خم شدم تا یکى از قرآنها را که در کنار محراب حضرت رسول صلى اللَّه علیه وآله چیدهاند از قفسه بردارم، ناگهان فردى برخاست. براى من جالب بود که علت بلند شدن ناگهانى این شخص را بدانم. در آن زمان جوانتر بودم و حال و حوصله داشتم. حس کنجکاوى من تحریک شد، گفتم: این که یکدفعه بلند شدید براى من عجیب بود.
دوستانش -که آن جا نشسته بودند- گفتند: بله، این آقا فکر کرد شما خم شدهاید تا محراب را ببوسید، بلند شد تا مانع شما از بوسیدن شود.
گفتم: اولًا، خم شدم تا قرآن بردارم و قصدم بوسیدن محراب نبود. ثانیاً، مگر بوسیدن محراب اشکال دارد؟!
گفتند: «هذا شرک»!
گفتم: من براى شما ثابت مىکنم که بوسیدن محراب شرک نیست.
آنان -که جمعى از دانشجویان دانشگاه مدینه منوره بودند-، گفتند تو ثابت مىکنى؟!
گفتم: بله، قرآن را به جاى خود برگرداندم، نشستم و بحث شروع شد، همین که مسئله داشت تمام مىشد، خواستند بحث را منحرف کنند و به مسئله دیگرى منتقل شوند، گفتم: اول این مسئله تمام بشود! بعد به مسائل دیگر مىپردازیم، سپس از آنان اقرار گرفتم که بوسیدن محراب، منبر، ضریح و … شرک نیست.
پس از آن وارد بحثهایى مثل شفاعت، بناء بر قبور، متعه و مسائل دیگر شدیم.
جلسه نزدیک به دو ساعت و نیم طول کشید و من مانع انحراف بحث مىشدم بلکه براى هر مسئله از آنان اقرار مىگرفتم، و آن گاه به سراغ مسئله دیگرى مىرفتیم.
آنان که حدود ده نفر حافظ قرآن بودند. وقتى دیدند که در وضعیت ناراحت کنندهاى قرار دارند، تصمیم گرفتند مرا در برابر سؤالى قرار دهند تا دچار مشکل شوم. گفتند: شما سبّ شیخین و لعن صحابه مىکنید؟ طبیعى است اگر بگویم نه، یک اثر دارد و اگر بگویم بله، اثر دیگرى دارد. گفتم: من عقیده شیعه را درباره صحابه برایتان مىگویم و هر جا با هم متّفق بودیم، چه بهتر، و هرجا اختلاف داشتیم، در مورد آن بحث مىکنیم.
گفتند: خوب است.
گفتم: صحابه رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وآله دو گروه هستند: یک گروه صحابهاى که در زمان حیات پیغمبر اکرم از دنیا رفتهاند یا در غزوات و جنگها شهید شدهاند، ما که شیعه هستیم این قسم از صحابه را احترام مىکنیم، آیا شما هم احترام مىکنید یا نه؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اینباره بحثى نداریم.
گروه دوم، آن صحابهاى هستند که پس از پیغمبر اکرم صلى اللَّه علیه وآله در این عالم بودند، و اینان بر دو دسته هستند: یک دسته کسانى هستند که به وصیت رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله عمل کردند، ما آنان را احترام مىکنیم، آیا شما هم احترام مىکنید؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اینباره هم بحثى نداریم. دسته دوم کسانى هستند که به وصیت رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله عمل نکردند و با او مخالفت کردند، ما آنان را دوست نداریم و از آنان تبرّى مىجوییم، شما هم چنین هستید؟
گفتند: ما نیز همچنین.
گفتم: پس دیگر گروهى نماند و اختلافى نداریم.
مانند آن که خواب باشند ناگهان بیدار شدند و گفتند: مرادت از وصیت چیست؟
گفتم:
قوله صلّى اللَّه علیه وآله فیما أخرجه مسلم فی صحیحه (صحیح مسلم: 7/ 122- 123 حدیث 6381) واحمد فی مسنده (مسند احمد: 3/ 14 و 17)
والترمذى فی سننه (سنن ترمذى: 5/ 663 حدیث 3788) والحاکم فی مستدرکه: (المستدرک على الصحیحین: 3/ 160 حدیث 4711) إنی تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه وعترتی أهل بیتی ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبداً وإنهما لن یفترقا حتى یردا علیّ الحوض؛
فرمایش رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله- چنان که مسلم در صحیح، احمد در مسند، ترمذى در سنن و حاکم در مستدرکش نقل کردهاند- [که فرمود] من در میان شما دو شىء گرانبها باقى مىگذارم کتاب خدا و عترت و اهل بیتم چنان چه به آن تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو از هم جدا نمىشوند تا در کنار حوض به من وارد شوند.
و این وصیت رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وآله است.
آن گاه یکى از آنان گفت: «انت رافضّى خبیث»؛
دیگرى گفت: «انت جَدَلىّ زندیق»؛
و یکى از آنان نسبت به لباس طلبگىام جسارت و به شیعه و تشیع توهین کرد.
در این وقت گفتم: معلوم مىشود دیگر حرفى براى گفتن ندارید و نوبت به سبّ و شتم رسیده است، بهتر است بروم و قرآن تلاوت کنم. چرا که من اجازه ندارم مقابله به مثل کنم.
?#کتاب_جواهر_الکلام_فی_معرفة_الإمامة_والإمام، جلد1، صفحه 41 تا 44
اثر ارزشمند حضرت آیت الله سید علی حسینی #میلانی (مدظله العالی)
ابوتراب یعنی چه و چرا به حضرت علی ع لقب ابوتراب داده شده؟
ابو تراب به معناى پدر خاک ، یا دمساز خاک ، یا پدر و رئیس خاکیان است .
این لقب از محبوبترین القاب در نزد امام علی علیه السلام و یکی از زیباترین القاب آن حضرت به شمار میآید
شیخ علاء الدین سکتوارى در محاضرة الأوائل (ص 113) گوید : نخستین کسى که به کنیه ( ابو تراب ) نامیده شد على بن ابى طالب سلام الله علیه است ، این کنیه را رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به او داد آن گاه که دید او بر روى زمین خوابیده و خاک بر پهلوى او نشسته است ، از روى لطف و مهربانى به او فرمود :
برخیز اى ابو تراب
و این محبوب ترین القاب او به شمار مى رفت ، و از آن پس ، به برکت نفس محمدى این کرامتى براى او گردید ، زیرا خاک خبرهاى گذشته و آینده تا روز قیامت را براى او باز مى گفت این را بفهم که رازى است بى پرده .
?الغدیر - الشیخ الأمینی - ج 6 - ص 337 – 338
عبایة بن ربعى گوید : به عبد الله بن عباس گفتم : رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از چه رو على علیه السلام را ابو تراب نامید ؟ گفت : از آن رو که على علیه السلام صاحب زمین و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست ، و بقاى زمین و آرامش آن به او است ، و از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم مى فرمود : چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکى و کرامتى را که خداى متعال براى شیعیان على آماده نموده ببیند گوید : ( اى کاش من ترابى بودم ) یعنى کاش از شیعیان على ( ابو تراب ) بودم . و این است معناى این آیه که کافر گوید : کاش من تراب ( خاک ) بودم .
?علل الشرائع - الشیخ الصدوق - ج 1 - ص 156
علامه مجلسى رحمه الله در بیان این جمله گوید :
ممکن است ذکر آیه در اینجا براى بیان علت دیگرى در نامگذارى آن حضرت به ابو تراب باشد ، زیرا شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمانهاى حضرتش تراب نامیده شده اند ؛ چنان که در آیه کریمه آمده - و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست ابو تراب نام گرفته است .
?بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 35 - ص 51
نام های یهودیت و مسیحیت از کجا آمده است؟
بررسی تحریف نام دین حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما السلام در آثار علامه عسکری
تحریف شرایع گذشته و تحریف نام آنها
امتهاى پیشین همانگونه که اصل شریعت ربّ العالمین را تحریف کردند، نام آن را نیز تغییر دادند، زیرا، نامگذارى برخى ادیان به نامى غیر از اسلام، مانند: یهودیت و نصرانیت، خود تحریفى است در نام دین که توضیح آن چنین است:
الف- نامگذارى یهود
یهود، نامى است منسوب به شهر یهودا در کوه صهیون در جنوب غربى اورشلیم که داود علیه السّلام آن را پایتخت حکومت خویش ساخت، و بناى ویژهاى براى تابوت، که تورات و سایر مواریث بنى اسرائیل در آن بود، بنیان نهاد، پادشاهان بنى اسرائیل در آنجا مدفونند.
ب- نامگذارى نصارى
نصرانى، نامى است منسوب به شهر ناصره در منطقه الجلیل که عیسى بن مریم علیه السّلام کودکى خود را در آنجا سپرى کرده است. آن حضرت در زمان خود به عیساى ناصرى مشهور بوده، شاگردان وى نیز بدین خاطر معروف به ناصرى شدند.
مسیحیت نیز، منسوب به مسیح، عیسى بن مریم است، پیروان مسیح علیه السّلام را از سال 41 میلادى مسیحیان خواندند و با این لقب قصد مذمت آنان را داشتند.
?کتاب عقاید اسلام علامه عسکری ج 1ص202
یکی از عواملی که باعث شد سامسونگ، سامسونگ بشه حمایت مردم کره از محصولاتش بود، زمانیکه بهترین تلویزیونای سونی رنگی توی بازار بود، کرهایها تلویزیونای سیاهوسفید سامسونگ رو که فقط #سه سال عمر مصرف داشتن رو میخریدن
برای امنیت ملی باید خون داد و برای امنیت اقتصادی باید پول داد
نماز خالصانه
برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود: آیا در میان شما کسی هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکی از این دو شتر را به او بدهم. این فرمایش را چند بار تکرار فرمود. کسی از اصحاب پاسخ نداد.
امیرالمؤمنین علیه السلام به پا خواست و عرض کرد: یا رسول الله! من می توانم آن دو رکعت نماز را بخوانم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بسیار خوب بجای آور!
امیرالمؤمنین علیه السلام مشغول نماز شد، هنگامی که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، عرض کرد: خداوند می فرماید یکی از شترها را به علی بده!رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شرط من این بود که هنگام نماز اندیشه ای از امور دنیا را به خود راه ندهد. علی در تشهد که نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد.
جبرئیل گفت: خداوند می فرماید:
هدف علی این بود کدام شتر چاقتر است او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد، اندیشه اش برای خدا بود. نه برای خودش بود و نه برای دنیا.
آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر تشکر از علی علیه السلام هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه ای از آن حضرت قدردانی نموده و فرمود:
إنَّ فی ذلک لَذکری لِمَن کان له قَلْبٌ أوْ ألْقی السَّمع و هو شهید(سوره ق/ آیه 37)
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن اندیشه ای از امور دنیا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را می آمرزد.
?بحار ج 36، ص 191
فــضــائل مخفیه
از تفسیر عامه روایت شده است:
حضرت سلیمان"سلام الله علیه” هدهد را در میان پرندگان ندید، فرمود چه شده که هدهد غایب شده است؟ پس اگر بیاید او را عذابی سخت میکنم یا اینکه می کشم!
هدهد چون به حضور حضرت سلیمان"سلام الله علیه” آمد، حضرت به او خطاب فرمود: ای هدهد! کجا بودی؟ اگر حجتی و دلیلی بر من به جهت غایب شدنت نیاوری تو را عذاب می کنم یا می کشم!
هدهد خطاب کرد: بر فرض که دلیل و حجتی نداشته باشم باز هم نمی توانی مرا بکشی! حضرت سلیمان"سلام الله علیه” فرمود: از برای چه؟
هدهد گفت: برای آنکه بر هر پَر من به خطّ سریانی کلمه “یاعلی” نوشته شده و این تاج از او بر سر من است و بدین جهت مرا فخر است بر سایر پرندگان دیگر و دل من سرشار از محبت حضرت امیرالمومنین سلام الله علیه.
حضرت سلیمان"علیه السلام” بسیار از این کلام هدهد خوشش آمد، او را پسندید و فرمود: ای هدهد! من نیز از دوستداران حضرت محمد"صلی الله علیه و آله” و حضرت علی"علیه السلام” و اهلبیت علیهم السلام ایشان هستم و چون اعتقاد تو این است در امانی.
? منبع:نسیمی از بوستان دوست ص244 ، دستان هایی از انوار آسمانی ج3ص3 ، کشکول النور ج2ص1٨
من اگر جای #مهران_مدیری بودم!؟
من اگر جای مهران مدیری بودم، بجای دعوت از بازیگران و هنرمندانی که اکثرا در زندگی شخصی خودشان دچار بحران #طلاق شده اند و مجرد زندگی میکنند از آن #کارگر بیکار شده کارخانه دعوت می کردم و می پرسیدم آیا عاشق شده اید؟
عشق از زبان این #کارگر فهمیدنی تر از هنرمندانی است که خودشان شکست عشقی خورده اند و توان مدیریت خانواده شان را ندارند.
من اگر جای مهران مدیری بودم، بجای دعوت از هنرمندانی که فرزندانشان را در #کانادا و #اروپا بدنیا می آورند تا پاسپورت غیرایرانی داشته باشند، از سرمایه دار و #تولید_کننده ایرانی دعوت می کردم و می پرسیدم با رکود بازار و سختی تجارت چگونه به کشورت خدمت می کنی؟
من اگر جای مهران مدیری بودم به جای دعوت از این جماعت همیشه مدعی و پرتوقع که اوج دغدغه هایشان فلان فیلم سیاه در سینما یا لغو کنسرت است، از #کشاورزان اصفهانی، از مردم خوزستان دعوت می کردم و می پرسیدم: آیا احساس #خوشبختی می کنید عمیقا؟
مهران مدیری را متفاوت از سلبریتی های دور از مردم میدانم، او از معدود هنرمندانی است که با اعتقاد قلبی برای حل مشکلات حرف می زند، اما این یک بیماری مُسری در رسانه ملی ماست که مردم آنطوری که در کف جامعه زندگی می کنند(خوب یا بد) در قاب تلویزیون دیده نمی شوند، به همین خاطر در تمامی برنامه ها برای جذب مخاطب دنبال سلبریتی ها می روند.
تجربه برنامه ای مانند ماه عسل(احسان علیخانی) نشان داد بدون دعوت از سوپراستارهای کاغذی هم میتوان مردم را جذب کرد. مردم خودشان قهرمانان برنامه ها باشند تا خودشان را ببینند، در اینصورت دیگر آن #شو نیست، واقعیت است، حتی در همین #دورهمی میتوان با زبان طنز مردم را مهمان و سوژه اصلی برنامه کرد.
#علیرضا_زادبر
#طنز
زشت رویی در آیینه به زشتیِ خود می نگریست و می گفت:
سپاس خدای را که مرا صورتِ نیکو بیافرید.?
غلامش ایستاده بود و آن سخن می شنید
و چون از نزد او بدر آمد، کسی بر دَرِ خانه از حالِ صاحبش پرسید. ?
غلام گفت: « در خانه نشسته و بر خدا دروغ می بندد !»
#عبید_زاکانی. رساله دلگشا
️ نقش صدا و سیما در یک ظلم بزرگ هویتی و فرهنگی
این روزها سیمای جمهوری اسلامی ایران تلاش می نماید برنامههای تلویزیونی خود را جذاب تر نماید
از جمله پارامترهایی که فکر می کنند این جذابیت را بیشتر می کند تمرکز بر حضور سلبریتی هاست.یکی پس از دیگری می آیند و میروند.
چندتا فیلم بازی کردی؟ همسرت را چطور پیدا کردی؟ از کدام نقش تا حالا لذت بردی؟…..
با احترام به همه هنرپیشه های وطن این اقدام یعنی عرفی شدن منزلت ها.عرفی شدن منزلتها که یکی از شاخصهای سکولاریسم است به این معنی است که کسی را بیاوریم که مردم دوست دارند.اما هیچ معیار و شاخصی که این دوستی ناشی از آن ارزش باشد مهم نیست.
در عرفی شدن منزلت ها فالوورهای تتلو یا خانم بختیاری هشتاد برابر یک مرجع تقلید با هفتاد سال عبادت و تقوی و خدمت به دین و دینداری است.
عرفی شدن منزلت ها یعنی یک بازیگر تاتر صدها برابر یک معلم یا استاد با سی سال گچ خوردن محبوبیت دارد اما علت محبوبیت از یک شاخص جوهری یا ارزشی پیروی نمی کند وعلت خاصی را نمی توان برای آن شمرد.
اگر شاخص هنر هم باشد هنر های اصیل در حاشیه اند.مثلا استاد فرشچیان یا ان جانباز با هفتاد نشانه در بدن نمی تواند جذاب باشد …..
لزوم تبعیت از اهلبیت علیهم السلام…
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند:
اُنظُرُوا أهلَ بَیتِ نَبِیِّکُم فَالْزَمُوا سَمْتَهُم…لا تَسبِقُوهُم فَتَضِلُّوا، و لا تَتَأخَّرُوا عَنهُم فَتَهلِکُوا؛
به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و از راه و روش آنان جدا نشوید…از آنان پیشى نگیرید که گمراه مى شوید و از ایشان عقب نمانید که به هلاکت مى افتید.
? نهج البلاغه: خطبه 97
?میزان الحکمه: ج6، ص437
اللهم عجل لولیک الفرج
#لقمه_حرام
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند اَلجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلی جَسَدٍ غَذَی بِالحَرَامِ بهشت حرام است بر بدنی که از غذای حرام تغذیه نماید
إرشاد القلوب إلی الصواب (للدیلمی)، ج 1 ص 69
و نیز می فرمایند: «تَرْکُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَکْعَةٍ تَطَوُّعا». یعنی: «ترک کردن یک لقمه حرام در نزد خدا بهتر است از دو هزار رکعت نماز مستحبی
بحار الأنوار (ط - بیروت) ج 90 ص 373
و از امیرالمؤمنین علیه السلام منقول است: «لَیسَ مِن شِیعَتِی مَن أَکَلَ مَالَ المُؤمِنِ حَراماً» یعنی از شیعیان من نیست کسی که مال مؤمنی را به حرام بخورد
إرشاد القلوب إلی الصواب (للدیلمی) ج 1 ص 69
فضیلت و اعمال نماز #لیلة_الرغائب
بدان که شب جمعه اوّل ماه رجب را لیلة الرَّغائب می گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وارد شده با فضیلت بسیار که سیّد در اقبال و علاّمه در اجازه بنی زهره نقل کرده اند از جمله فضیلت او آنکه گناهان بسیار بسبب او آمرزیده شود و آنکه هر که این نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود حقّ تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوتر صورتی با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وی گوید ای حبیب من بشارت باد تو را که نجات یافتی از هر شدّت و سختی گوید تو کیستی بخدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی آمدم امشب بنزد تو تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد هرگز و
کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه میداری چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء #دوازده رکعت نماز می گذاری هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ می خوانی و چون فارغ شدی از نماز هفتاد مرتبه می گوئی:
اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَعَلی آلِهِ پس به سجده می روی و
هفتاد مرتبه می گوئی:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس سر ازسجده برمیداری وهفتاد مرتبه می گوئی:
رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الأَعْظَمُ پس باز به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گوئی:
سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس حاجت خود را می طلبی که انشاءالله برآورده خواهد شد.
و بدان نیز که در ماه رجب زیارت حضرت امام رضا علیه السلام مندوبست و اختصاصی دارد چنانچه عمره در این ماه فضیلت دارد و روایت شده که تالی حجّ است در فضیلت و منقول است که جناب علیّ بن الحسین علیه السلام مُعْتَمِر شده بود در ماه رجب و شبانه روز نماز در نزد کعبه می گذاشت و پیوسته در سجده بود در شب و روز و این ذکر از آن حضرت شنیده می شد که در سجده می گفت: عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ.
?مفاتیح الجنان،باب اعمال
پیامبران بر #ولایت #امیرالمؤمنین علیه السلام مبعوث شده اند…."از منابع عامه"(اهل تسنن)
… عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:
️ ” یَا عَبْدَ اللَّهِ أَتَانِی مَلَکٌ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ، وَسَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا عَلَامَ بُعِثُوا؟ قَالَ: قُلْتُ: عَلَامَ بُعِثُوا؟ قَالَ: عَلَى وِلَایَتِکَ وَوِلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ “…
ای عبدالله ، ملکی نزد من آمد و گفت : از پیامبران سوال کن که بر چه چیزى مبعوث شدهاند ؟ گفتم : بر چه چیزی مبعوث شده اند ؟ گفت :
بر ولایت تو و #ولایت #علی_بن إبیطالب (علیهما السلام).
📒…معرفة علوم الحدیث ج1 ص95؛ ابن البیع.
📒…الکشف والبیان عن تفسیر القرآن ج8 ص338؛ الثعلبی.
📒…تاریخ دمشق ج42 ص241؛ ابن عساکر.
سیّد شرف الدین نجفى رحمه الله در کتاب «فضائل الآیات» و بحرانى رحمه الله در کتاب «تفسیر برهان» از ابان نقل مى کنند که گفت: از امام صادق علیه السلام سئوال کردم درباره آیه شریفه «فَلَا اقْتَحَمَ العَقَبَة» [1]
«پس وارد عقبه نشد» فرمود:
اى ابان! آیا درباره آن از کسى مطلبى شنیده اى؟
عرض کردم: نه،
فرمود: ما مراد از عقبه هستیم.
سپس فرمود: اى ابان! آیا درباره آن کلامى و توضیحى ذکر کنم که از دنیا و آنچه در آن است براى تو بهتر و با ارزش تر است؟
عرض کردم: بفرمائید.
امام علیه السلام فرمود: «فَکُّ رَقَبَة» [2]، «آزاد کردن بنده است».
الناس ممالیک النار کلّهم، غیرک وغیر أصحابک ففکّکم اللَّه منها.
مردم همه در بند آتش و گرفتار دوزخند غیر از تو و دوستان تو که خدا شما را از آن رهانیده و آزاد کرده است.
عرض کردم: به چه چیزى ما را از آتش آزاد کرده؟
فرمود: بولایتکم أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السلام [ وبنا فکّ اللَّه رقابکم من النار].
به ولایت و محبّتى که نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارید و به واسطه ما خداوند شما را از آتش آزاد نموده است. [3]
?[1]سوره بلد، آیه 11
?[2]سوره بلد، آیه 13
?[3]تأویل الآیات،ج2،ص799، ح5
?تفسیر برهان،ج4،ص465، ح 8
?بحار الأنوار،ج24 ،ص281،ح2
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
اگر می توانید هر روز را نوروز کنید؛
یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته باشید.
?دعائم الاسلام،ج2،ص326
امام رضا (علیه السلام):
دعای سفر و خروج از منزل:
بِسْمِ اللهِ، آمَنْتُ بِاللهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ، ما شاءَ اللهُ، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلا بِاللهِ
? اصول کافی، ج 2،ص543
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
فکر نکنیم یک عیدی به فامیل دادیم دیگر حق فامیل را ادا کردیم. آمدیم با عمه و خاله سلام و علیک کردیم، رو بوسی کردیم و آجیل خوردیم، صله رحم است. یک حدیثی دیدم که صله رحم یعنی مشکل فامیل را حل کن. نه اینکه برو تخمه کدو بخور و او را ببوس و برگرد. صله رحم در روایت اینطور معنا شده است. صله رحم یعنی مشکلشان هم حل کن. فرضاً فامیل الف، صد نفر هستند. پنج نفرشان پولدار هستند. پنج نفر هم فقیر هستند و نود نفر هم بخور و نمیر دارند. ایام عید که جمع میشویم این پنج نفر پولدار در یک اتاق بنشینند، بگویند: ما وضعمان خوب است. جهازیه فلان دختر را درست کنیم. بیایید برای فلان جوان مشکلی را حل کنیم.
? برنامه #سمت_خدا ، مورخ 96/01/05
لیلة الرغائب
اوّلین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرّغائب» گویند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در روایتى که فضیلت ماه رجب را بیان مى کرد فرمود: «از اوّلین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلة الرّغائب» نامیدند».
آنگاه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اعمالى را براى آن شب به این کیفیّت بیان فرمود
روز پنج شنبه اوّل ماه را روزه مى گیرى،
چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز مى گذارى (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو الله احد» را مى خوانى.
پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مى گویى: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ»
آنگاه به سجده مى روى و هفتاد بار مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ»
سپس سر از سجده برمى دارى و هفتاد بار مى گویى: «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِىُّ الاْعْظَمُ»
بار دیگر نیز به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ»
آنگاه حاجت خود را مى طلبى که ان شاءالله برآورده خواهد شد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در فضیلت این اعمال فرمود: «کسى که چنین نمازى را بخواند، خداوند همه گناهانش را بیامرزد… و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت مى کند، و چون شب اوّل قبر فرا رسد، خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره، با رویى گشاده و درخشان و زبانى فصیح و گویا، به سوى قبر او مى فرستد، آن چهره نیکو به وى گوید: «اى حبیب من! بر تو بشارت باد! که از هر شدّت و سختى نجات یافتى» از آن چهره نورانى مى پرسد: «تو کیستى؟ من تاکنون چهره اى از تو زیباتر ندیده ام و بویى از بویت خوشتر به مشامم نرسیده؟!»
آن چهره نیکو پاسخ دهد: «اى حبیب من! من پاداش آن نمازى هستم که تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا کنم و مونس تنهایى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم تا زمانى که همگى در روز رستاخیز برخیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم».
آداب مهمانی…
اهل بیت از مهمان کار نمیگرفتند
امام صادق(علیه السلام):
ابن ابى یعفور می گوید در خانه امام صادق(علیه السلام) میهمانى دیدم.
روزى او براى انجام کارى برخاست . حضرت به او اجازه ندادند و شخصاً آن کار را انجام دادند و فرمودند:
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از به کار گرفتن میهمان، نهى فرموده است.
?کافى ج6، ص283، ح1
️بسم الله الرحمن الرحیم
️ما برای غارت نیامدیم!
حیف شد کاش مى توانستم بفهمم آنها چه تصمیمى خواهند گرفت، امّا فعلاً باید از جاى خود تکان نخورم وگرنه کارم تمام است.
آن قدر خستهام که چشمانم را خواب گرفته خوب است ساعتى بخوابم و وقتى که همه خواب رفتند فکرى بکنم
صدایى مرا از خواب بیدار مى کند: «اى قوم غَطَفان! بیدار شوید! به قبیله ما حمله شده است، زنان و دختران ما را اسیر کردند، اموال ما را به غارت بردند! بشتابید خانواده خود را نجات دهید! ».
چه خبر شده است؟ هنوز هوا تاریک است چند ساعت دیگر تا صبح باقى است جنگجویان غَطَفان سریع برمى خیزند و آماده حرکت مى شوند تا چشم به هم بزنى همه سوار اسبها شده اند و به سوى قبیله خود حرکت مى کنند.
آیا لشکر اسلام به قبیله آنها حمله کرده است خیلى بعید است.
پیامبر هیچ گاه شب به دشمن حمله نمى کند.پس چه خبر شده است؟
شاید یکى از قبیله هاى دیگر به آنها حمله کرده باشد وقتى آنها زنان و کودکان
و اموال خود را بدون هیچ نیروى دفاعى باقى گذاشتند و به اینجا آمدند باید پیش بینى مى کردند که دشمن به طمع مال و ناموسشان به قبیله آنها حمله کند.
اکنون با خیال راحت از مخفیگاه خود خارج مى شوم خوب است این خبر را براى لشکر اسلام ببرم.
وقتى به اردوگاه مى رسم مى فهمم که همه خوشحال هستند، آنها از فرار کردن قبیله غَطَفان با خبر هستند و خدا را شکر مى کنند.این کار خدا بود که آنها را از این سرزمین فرارى داد
️هوا کاملاً روشن شده است روز دوّمى است که ما در سرزمین خیبر هستیم.
پیامبر نیروهاى خود را آماده مى کند و همه مسلمانان در ستون هاى منظّم قرار مى گیرند.
نمى دانم آیا خبر رفتن قبیله غَطَفان به یهودیان رسیده است یا نه؟ حتماً نگهبانانى که بالاى قلعهها هستند متوجّه جاى خالى آنها شده اند.
باید صبر کنیم ببینیم، براى جنگ به بیرون از قلعه خواهند آمد یا نه؟
ساعتى مى گذرد، هنوز هیچ خبرى نیست
جنگجویان یهود نمى خواهند از قلعهها بیرون بیایند.
آنجا را نگاه کن! درب قلعه باز مى شود و گلّه گوسفند همراه با همان چوپان سیاه پوست بیرون مى آید و درب قلعه بسته مى شود گویا یهودیان یقین دارند که پیامبر هرگز این گوسفندها را غارت نخواهد کرد گلّه گوسفند از کنار ما عبور مى کند و به سوى چراگاه مى رود
چند روز مى گذرد، یهودیان فعلاً خیال جنگ ندارند و درون قلعه هاى خود پناه گرفته اند آذوقه و غذا در لشکر اسلام رو به اتمام است در این فصل زمستان چیزى جز علف براى خوردن پیدا نمى شود بعضى از افراد به خاطر خوردن علفها دچار بیمارى شده اند
قسمت پانزدهم
کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
️ #سرزمین_یاس
️امام هادی علیه السلام:
مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطونَ عَلَیهِ؛
آن که از خودش راضى شود، ناراضیان از او فراوان شوند.
?بحار الأنوار،ج72،ص316
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله):
مردمى که گناهکارند و نه نیکوکار، با صله رحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانى میشود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟
? کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 155
دهمین پیشوا
یڪے از آثار ماندگار امام هادے علیه السلام زیارت جامعه ڪبیره است ڪه یڪے از قوے ترین سندهاے شناخت امامت راستین به شمار مے آید.اهمیت این زیارت زمانے آشڪار مے شود ڪه با دوران پیشواے دهم بیشتر آشنا شویم.در آن زمان،عده اے در ستایش عظمت امامان مبالغه مے ڪردند و گاه امامان را تا حد خدایے بالا مے بردند و گروهے را به خود جذب ڪرده بودند.
امام هادے علیه السلام با تڪذیب سخن این گروه و اعلام بیزارے از آنها،زیارتے با بلاغت ڪامل آموزش مے دهد تا به وسیله آن بتوان هر یڪ از ائمه را زیارت ڪرد.زیارت جامعه،امامت را رمز و راز فلسفه سیاسے اسلام مے داند و به همه مؤمنان یادآورے مے ڪند ڪه حڪومت عدل الهے از آنِ پیشوایان معصوم است.
مبارزات فرهنگے دهمین پیشوا
اگرچه دوران امام هادے علیه السلام ،عصر خفقان و استبداد بود و حضرت براے فعالیت فرهنگے،آزادے عمل نداشت،ولے با گروه هاے منحرف عقیدتے همچون غلوڪنندگان در حق معصومان و صوفیه مبارزه فرهنگے مے ڪرد.براے مثال،آن حضرت در پاسخ به مشڪلات اهالے اهواز،رساله اے در علم ڪلام نوشت.مناظره هاے علمے،برطرف ساختن شبهه هاے دینے و پاسخ گویے به مسائل گوناگون،از دیگر فعالیت هاے فرهنگے حضرت به شمار مے آید.همچنین راویان و محدّثان بزرگے را تربیت ڪرد تا میراث بزرگ معارف اسلامے را به نسل هاے بعد منتقل ڪنند.شیخ طوسے تعداد این شاگردان را 185 نفر مے داند ڪه با توجه به شرایط نامساعد دوران آن حضرت،تعداد قابل توجهے است و از تلاش گسترده آن حضرت خبر مے دهد.در میان شاگردان آن حضرت،نام دانشمندان سرشناسے چون فضل بن شاذان،عبدالعظیم حسنے،حسن بن علے ناصر ڪبیر،ایوب بن نوح و عثمان بن سعید به چشم مے آید.
زمینه سازے فرهنگ انتظار
در دوران عباسے،فشار و اختناق دستگاه خلافت در مورد امامان معصوم رو به افزایش بود.این در حالے است ڪه شیعه در آستانه غیبت قرار مے گرفت ڪه تحولے شگرف شمرده مے شد.به همین دلیل،امام هادے علیه السلام به عنوان پناه گاه مردم،درصدد آماده سازے مردمان براے پذیرش این تحول جدید بود.ایشان در روایتے فرمود:«جمعه،روز نوه ام مهدے علیه السلام است ڪه گروه جویاے حق گرد او جمع مے شوند و اوست ڪه زمین را پر از عدل و داد مے ڪند،همان گونه ڪه پر از ستم جور شده است.»یا فرمود:«زمانے ڪه پیشوایتان از میان شما رفت،هر آن منتظر فرج باشید».
ریشه ها و نتایج تڪبر
در سیره تربیتے امام هادے علیه السلام براے زدودن صفات ناپسند از وجود آدمے،به ریشه ها و زمینه هاے خودپسندے و عواقب زیان بار آن اشاره شده است.امام دهم در روایتے در این مورد هشدار داده و فرموده است:«هرڪس ازخودراضے باشد،غضب ڪنندگان بر او بسیار خواهند شد.»صفت خودبزرگ بینے نه تنها انسان را در معرض خشم مردم،بلڪه مورد غضب الهے قرار مے دهد.عذاب دوزخ و محرومیت از لطف الهے،از دیگر نتایج این صفت ناپسند است.
شهادت حضرت
امام هادے علیه السلام در سوم رجب سال 254 ه .ق به دستور معتز و با سمے ڪه در آب انار ریخته شده بود،مسموم شد و به شهادت رسید.در آن روز بسیارے از بنے هاشم و دیگران در منزل امام جمع شده بودند و شیون مے ڪردند و فریاد مے زدند:«وای بر ما از بے ڪسے و بے یارے!واے بر مستمندان و یتیمان از تنهایی!»سپس امام حسن عسڪرے علیه السلام بر بدن پاڪ آن حضرت نماز خواند.
سیل عاشقان آن حضرت ڪه خبر شهادت ایشان را شنیده بودند،با اندوهے از تأثیر و اندوه براے تشییع جنازه آن حضرت گرد آمدند،انبوهے مردم آن قدر زیاد بود ڪه حرڪت ڪردن در بین آن همه جمعیت براے امام حسن عسڪرے علیه السلام مشڪل شده بود.
کیفیت اعمال لیلة الرغائب
روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر “سبوح قدوس رب الملائکة والروح” گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر “رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم” گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر “سبوح قدوس رب الملائکة والروح” گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
لیلة الرغائب (شب آرزوها)
از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود.
رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
♦️هتک حرمت امام هادی علیه السلام موجب مرگ متوکل شد
زرّافه (زراره) مىگوید: متوکل خواست که امام على النقى صلوات الله علیه براى «یوم السّلام» پیاده برود؛ اما وزیرش گفت: این به ضرر تو تمام مى شود؛ انجام نده
متوکل گفت:
باید برود
وزیر گفت: اگر ناچار باید برود، پس دستور بده بزرگان و اشراف و فرماندهان نیز با او باشند تا مردم گمان نکنند که تنها او را فرستاده اى.
زرّافه مىگوید: وقتى که امام رفت و «یوم السّلام» را انجام داد، به دهلیز آمد؛ چون فصل تابستان بود، عرق نموده بود؛ آنجا او را ملاقات کردم و نشستیم و عرقش را با دستمال پاک کردم
سپس گفتم: از پسر عمویت ناراحت نباش؛ او تنها تو را نفرستاده است.
حضرت فرمود: از این بگذر و این آیه شریفه را تلاوت نمود:
تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ ۖ ذَٰلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ ﴿هود ٦٥﴾
گفت: سه روز در خانه هایتان برخوردار شوید این وعده اى بى دروغ است
زرّافه گوید: نزد من یک معلّم شیعه بود که زیاد با او مزاح مى کردم و به او رافضى مى گفتم هنگام عشا به منزلم آمدم و به او گفتم: اى رافضى! بیا تا امروز چیزى را که از امامتان شنیده ام به تو بگویم
گفت: چه شنیده اى؟
آنچه را شنیده بودم به او گفتم
گفت: اى حاجب! واقعا تو این را از امام هادی صلوات الله علیه شنیدى؟
گفتم: آرى
گفت: چون تو به گردن من حق دارى پس نصیحتم را قبول کن
گفتم: بگو
گفت: اگر امام هادی صلوات الله علیه این را گفته است، پس مواظب باش و هر چه دارى انبار کن؛ چون متوکل بعد از سه روز مى میرد و یا کشته مى شود
زرّافه گوید: بر او خشمگین شدم و به او ناسزا گفتم و بیرونش کردم و او نیز خارج شد و رفت وقتى که با خودم خلوت کردم، فکر نمودم و گفتم: چه ضررى دارد که من احتیاط کنم؛ اگر چیزى واقع شد، که من اقدام کرده ام، و اگر واقع نشد، باز ضررى ندارد
پس سوار اسبم شدم و به خانه متوکل رفتم و هر چه آنجا داشتم بیرون آوردم و اموالم را در خانه هاى نزدیکان مورد اطمینانم، پخش کردم و در خانه ام فقط حصیرى ماند که روى آن مى نشستم
چون شب چهارم شد متوکل کشته شد و به خاطر این احتیاط، خودم و اموالم سالم ماند؛ آن هنگام شیعه شدم و خدمت امام هادی صلوات الله علیه رسیدم و پیوسته در خدمت او بودم و از ایشان خواستم تا مرا دعا کند.
?منابع
منتهی الآمال
بحار الأنوار 50/147
الخرائج 1/402
اشاره رهبرانقلاب به مقام معنوی شهید آوینی
[شهید آوینی] در پیشگاه خدای متعال در درجات عالی دارد پرواز میکند، یعنی آن چیزی که همهی عرفا و اهل سلوک و آن سرگشتههای وادیهای عشق و شور معنوی و عرفانی یک عمر به دنبالش گشتهاند و دویدهاند او با این فداکاری و این شهادت بهدست آورده و رضوان و قرب الهی را درک کرده است. 72/2/27
جمهوری اسلامی توانست نقشهی آمریکا را در منطقه خنثی کند
شرح نقشهی شوم آمریکا در منطقهی ما توسط رهبر انقلاب
رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی:
جمهوری اسلامی در این سالی که گذشت پرچم عزت و اقتدار ملت ایران را در منطقه به اهتزاز درآورد.
جمهوری اسلامی سهم مهمی در شکستن کمر تکفیریها در منطقه داشت. جمهوری اسلامی توانست در بخش مهمی از این منطقه، شر تکفیریها را از سر مردم کم بکند و اینها کارهای بزرگی است؛ کارهای کوچکی نیست.
حالا فضولهای بینالمللی -کسانی که در همهی مسائل داخلی مناطق مختلف دنیا میخواهند دخالت کنند- اعتراض میکنند که ایرانیها چرا دخالت میکنند؛ خب به شما چه؟!
جمهوری اسلامی توانست نقشهی آمریکا را در منطقه خنثی کند؛ نقشهی آمریکا چه بود؟ نقشهی آمریکا این بود که گروههای شریر و ظالم و هتاکی از قبیل داعش را به وجود بیاورد برای اینکه ذهن ملتها را از رژیم غاصب صهیونیستی دور کند و فرصتی برای آنها باقی نگذارد که به فکر رژیم صهیونیستی بیفتند. این نقشه را ما توانستیم خنثی کنیم.
آنها میگویند ما در سرکوب داعش دخالت داشتیم؛ دروغ میگویند. سیاست آمریکا این است که داعش را داشته باشند، منتها در مشت خودشان. البته داعش و امثال داعش چیزهایی هستند که به وجود آوردنشان از سوی آمریکا آسان است اما نگه داشتنشان مشکل است. اینها میخواهند داعش را در مشت خودشان داشته باشند. علاوه بر اینکه آمریکاییها قادر به ایجاد امنیت در منطقه هم نیستند.
ما حضورمان به خواست دولتهاست؛ هرجا رفتیم بهخاطر این بوده است که دولتها و ملتهای منطقه از ما خواستهاند؛ کمک میخواستند، کمک کردیم. کمک را با انگیزههای عقلایی و منطقی انجام دادیم.
این را همه بدانند، هر کمکی که در زمینهی مسائل منطقه انجام گرفته است با محاسبات بسیار منطقی انجام گرفته است. ما توانستیم؛ بحمداللّه موفق هم شدیم، بعد از این هم همین خواهد بود. قصد دخالت در کشورها را نداریم.
این را عرض بکنم بدون شک در مسائل منطقه، آمریکا به مقصود خود نخواهد رسید و ما انشاءالله مقاصدمان را تحقق خواهیم بخشید.97/1/1
درونزایی اقتصاد به معنای بستن درهای کشور نیست!
️دولتهای مختلف میخواستند از بانک جهانی وام بگیرند؛ بنده جلویش را گرفتم
رهبر انقلاب، در حرم مطهر رضوی:
یکی از موانع پیشرفت، عدم توجه به سیاست درونزایی در اقتصاد کشور بوده است. جزو سیاستهای اقتصاد مقاومتی و خصوصیات اقتصاد مقاومتی، درونزایی است. درونزایی یعنی تولید ثروت بهوسیلهی فعالیت درونی کشور انجام بگیرد؛ چشم به بیرون نباشد؛ نگاهمان به بیرون نباشد.
در طول سالهای گذشته، در دولتهای مختلف چند بار میخواستند از بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول وام بگیرند [اما] بنده نگذاشتم، جلویش را گرفتم. مقدمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند.
اینکه ما از بیگانه طلب بکنیم و در مقابل بیگانه متعهد بشویم، این خطای بزرگی است.
اقتصاد باید درونزا باشد. البته درونزا بودن اقتصاد معنایش این نیست که درهای کشور را ببندیم؛ نه، ما گفتیم درونزا و برونگرا.97/1/1