خاطره ای از حضرت آیت الله #میلانی در سفر به #مدینه و مناظره با #اهل_سنت
️ در یکى از تشرفات به حج بیت اللَّه الحرام، در مسجد النبى خم شدم تا یکى از قرآنها را که در کنار محراب حضرت رسول صلى اللَّه علیه وآله چیدهاند از قفسه بردارم، ناگهان فردى برخاست. براى من جالب بود که علت بلند شدن ناگهانى این شخص را بدانم. در آن زمان جوانتر بودم و حال و حوصله داشتم. حس کنجکاوى من تحریک شد، گفتم: این که یکدفعه بلند شدید براى من عجیب بود.
دوستانش -که آن جا نشسته بودند- گفتند: بله، این آقا فکر کرد شما خم شدهاید تا محراب را ببوسید، بلند شد تا مانع شما از بوسیدن شود.
گفتم: اولًا، خم شدم تا قرآن بردارم و قصدم بوسیدن محراب نبود. ثانیاً، مگر بوسیدن محراب اشکال دارد؟!
گفتند: «هذا شرک»!
گفتم: من براى شما ثابت مىکنم که بوسیدن محراب شرک نیست.
آنان -که جمعى از دانشجویان دانشگاه مدینه منوره بودند-، گفتند تو ثابت مىکنى؟!
گفتم: بله، قرآن را به جاى خود برگرداندم، نشستم و بحث شروع شد، همین که مسئله داشت تمام مىشد، خواستند بحث را منحرف کنند و به مسئله دیگرى منتقل شوند، گفتم: اول این مسئله تمام بشود! بعد به مسائل دیگر مىپردازیم، سپس از آنان اقرار گرفتم که بوسیدن محراب، منبر، ضریح و … شرک نیست.
پس از آن وارد بحثهایى مثل شفاعت، بناء بر قبور، متعه و مسائل دیگر شدیم.
جلسه نزدیک به دو ساعت و نیم طول کشید و من مانع انحراف بحث مىشدم بلکه براى هر مسئله از آنان اقرار مىگرفتم، و آن گاه به سراغ مسئله دیگرى مىرفتیم.
آنان که حدود ده نفر حافظ قرآن بودند. وقتى دیدند که در وضعیت ناراحت کنندهاى قرار دارند، تصمیم گرفتند مرا در برابر سؤالى قرار دهند تا دچار مشکل شوم. گفتند: شما سبّ شیخین و لعن صحابه مىکنید؟ طبیعى است اگر بگویم نه، یک اثر دارد و اگر بگویم بله، اثر دیگرى دارد. گفتم: من عقیده شیعه را درباره صحابه برایتان مىگویم و هر جا با هم متّفق بودیم، چه بهتر، و هرجا اختلاف داشتیم، در مورد آن بحث مىکنیم.
گفتند: خوب است.
گفتم: صحابه رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وآله دو گروه هستند: یک گروه صحابهاى که در زمان حیات پیغمبر اکرم از دنیا رفتهاند یا در غزوات و جنگها شهید شدهاند، ما که شیعه هستیم این قسم از صحابه را احترام مىکنیم، آیا شما هم احترام مىکنید یا نه؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اینباره بحثى نداریم.
گروه دوم، آن صحابهاى هستند که پس از پیغمبر اکرم صلى اللَّه علیه وآله در این عالم بودند، و اینان بر دو دسته هستند: یک دسته کسانى هستند که به وصیت رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله عمل کردند، ما آنان را احترام مىکنیم، آیا شما هم احترام مىکنید؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اینباره هم بحثى نداریم. دسته دوم کسانى هستند که به وصیت رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله عمل نکردند و با او مخالفت کردند، ما آنان را دوست نداریم و از آنان تبرّى مىجوییم، شما هم چنین هستید؟
گفتند: ما نیز همچنین.
گفتم: پس دیگر گروهى نماند و اختلافى نداریم.
مانند آن که خواب باشند ناگهان بیدار شدند و گفتند: مرادت از وصیت چیست؟
گفتم:
قوله صلّى اللَّه علیه وآله فیما أخرجه مسلم فی صحیحه (صحیح مسلم: 7/ 122- 123 حدیث 6381) واحمد فی مسنده (مسند احمد: 3/ 14 و 17)
والترمذى فی سننه (سنن ترمذى: 5/ 663 حدیث 3788) والحاکم فی مستدرکه: (المستدرک على الصحیحین: 3/ 160 حدیث 4711) إنی تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه وعترتی أهل بیتی ما إن تمسکتم به لن تضلوا أبداً وإنهما لن یفترقا حتى یردا علیّ الحوض؛
فرمایش رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله- چنان که مسلم در صحیح، احمد در مسند، ترمذى در سنن و حاکم در مستدرکش نقل کردهاند- [که فرمود] من در میان شما دو شىء گرانبها باقى مىگذارم کتاب خدا و عترت و اهل بیتم چنان چه به آن تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو از هم جدا نمىشوند تا در کنار حوض به من وارد شوند.
و این وصیت رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وآله است.
آن گاه یکى از آنان گفت: «انت رافضّى خبیث»؛
دیگرى گفت: «انت جَدَلىّ زندیق»؛
و یکى از آنان نسبت به لباس طلبگىام جسارت و به شیعه و تشیع توهین کرد.
در این وقت گفتم: معلوم مىشود دیگر حرفى براى گفتن ندارید و نوبت به سبّ و شتم رسیده است، بهتر است بروم و قرآن تلاوت کنم. چرا که من اجازه ندارم مقابله به مثل کنم.
?#کتاب_جواهر_الکلام_فی_معرفة_الإمامة_والإمام، جلد1، صفحه 41 تا 44
اثر ارزشمند حضرت آیت الله سید علی حسینی #میلانی (مدظله العالی)
مناظره با اهل سنت