وضعیت گناهان در قیامت
حضرت علی (ع) در فرمایشی مهم گناهان را به سه دسته کلی تقسیم کردهاند:
گناهان سه دسته هستند:
1_گناهانی که بخشیده میشوند
2_گناهانی که بخشینده نمیشوند
3_گناهانی که برای مرتکبین آنها، هم امید عفو داریم و هم نگران عذاب هستیم.
*
1_ امّا گناه مغفور، گناهی است که خداوند بر اثر آن بندهاش را در دنیا عذاب داده است؛ و خداوند بزرگوارتر است از آنکه بندۀ خود را دوبار عذاب کند.
2_ و امّا گناه غیر مغفور، ستمی است که بندگان خدا بعضی به بعض دگر مینمایند. خداوند چون برای خلائق ظاهر شود سوگندی بزرگ بر خویشتن یاد کرده است و گفته است:
_خداوند برای بندگانش قصاص میکند، و حقّ بعضی را از بعضی دیگر میستاند؛ بطوریکه برای هیچ بندهای در نزد دیگری تظلّم و دادخواهی باقی نماند. و سپس همه را به معرض حساب گسیل مینماید
3_و اما گناه دسته سوم گناهی است که خدا آنرا بر مخلوقات پوشانده و به او توفیق توبه داده است و او از یک طرف از گناهش میترسد و از طرف دیگر به رحمت خدایش امیدوار است، و حال ما هم اینچنین است که هم امید به رحمت خدا داریم و هم از عذاب او میترسیم
اصول الکافی، ج2، ص: 443
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
شرح خطبه 83
دل ها افسرده،صداها آهسته،عرق از گونه هایشان،گوش ها لرزان از صدای خواننده ای که میگوید به تندی به جانب امر پروردگارت حرکت کنید..
و جدا شدن حق از باطل و جزای اعمال و دریافت کیفر و پاداش را ندا میدهد..*
*بدانید عبور شما بر پل صراط لغزشگاهی ست که پای شما بر آن میلرزد ..
و ترس ها پی در پی است*
ببین در دنیا به چه کسی پناه میبری در قیامت هم با همان پناه میب
بندگان خدا از خدا آن طوری بترسید،مثل آن خردمند عاقلی که فکر قیامت دلش را مشغول کرده است
چطوری فکر قیامت دل ما را مشغول کند؟؟؟یعنی مدام بترسیم؟نه،
یعنی دنبال خیر باشیم.
_همانطور که همه خیر ها دست خداست ،تو هم که خلیفه خدابر روی زمین هستی ،،
باید همه خیرها دست تو باشد!!
و مظهر همه خیرها
امام زمان علیه السلام هستند
و بهترین خیر خدمت به امام زمان است
بندگان خدا از خدا آن طوری بترسید،مثل آن خردمند عاقلی که فکر قیامت دلش را مشغول کرده است
_همانطور که همه خیر ها دست خداست ،تو هم که خلیفه خدابر روی زمین هستی ،،
باید همه خیرها دست تو باشد!!
و مظهر همه خیرها
*امام زمان علیه السلام هستند
_و بهترین خیر خدمت به امام زمان است
برای بندگان خدا ترس
ترس از عذاب الهی جسم او را به زحمت انداخته
شب زنده دار است و اندک خواب او را فرا گرفته به امید ثواب روزهای بسیار گرم روزه میگیرندترس از اینکه برای قیامت خود چیزی نداشته باشند باعث شده خود را به زحمت بیندازند …روزها روزه بگیرند.و شب ها بیدار باشند.
ماباید اضطراب داشته باشیم که میخواهیم از این دنیا برویم و باید برای خود ذخیره داشته باشیم،چون در قیامت کسی به داد ما نمیرسد.
*بندگان خدا ترس
بی رغبتی در دنیا امیالشان را باز داشته است،و زبانش به ذکر خداوند جاری است،*
_به شدت ذکر میگویند
أوجف الذکر بلسانه
أوجف : یعنی زبانش به شدت کار میکند.
هر حرفی میزند برای خداوند است.
_اصحاب پیامبر در دهانشان سنگ میگذاشتند.که اگر حرفی برای خدا میخواستند بزنند سنگ را بیرون می آوردند و حرف میزدند ولی اگر حرفشان بخاطر خدا نبود،سخن نمیگفتند
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
*هفده راه برای اینکه هنگام عبور از پل صراط پایمان نلرزد
1.ولایت و دوست داشتن امیرالمومنین علیه السلا
_پیامبر(ص) فرمودند:وقتی قیامت برپا میشود و پل صراط بر روی دوزخ نصب میشود،برای هیچکس جواز عبور نمیدهند مگر اینکه ولایت علی بن ابی طالب را پذیرفته باشد
2.دوستی فرزندان پیامبر
_امامان ،امامزادگان،وسادات و …
3.نماز
4.پاداش زیارت امام رضا علیه السلام
5.روز
_شش روز روزه در ماه رجب
6.اخلاق نیک
بخصوص اخلاق نیک در ماه مبارک رمضان
7.شب زنده داری در شب بیست و سوم از ماه مبارک رمضان
8.امانتداری و صله رحم
پیامبر (ص) فرمودند:دو نرده و دیوار نگه دار از سقوط از روی پل صراط برای شما نصب میکنم
امانتداری
صله رحم
_از جمله امانت ها: عمر،فرزند،اعضا و جوارح،همسر،دین و….
و مولای غریبمان امام زمان (عج)
9.صدای بلند در نمازهایی
مثل نماز عشا و نماز صبح،
بخصوص بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن،
البته برای خانم ها جایی که نا محرم نباشد
10.عموم شیعیان
شیعه باشی از پل صراط رد میشوی،
ویژگی شیعیان:در خطبه 193 نهج البلاغه( معروف به خطبه متقین
11.حسن ظن به خدا و درود به پیامبر خدا.
12.پرستاری از بیمارروایت:کسی که شب تا صبح پرستاری بیماری را کند:
1.خدا او را در قیامت با حضرت ابراهیم محشور میکند.
2.مثل برق جهنده از پل صراط رد میشود
13.ابلاغ نیاز،نیاز مندان به رئیس آنها
14.مسح پاها در وضو
15.تلاوت قرآن
خداوند به حضرت عیسی فرمود:کسی که آیات ما را تلاوت کند مثل برق از پل صراط رد میشود
16.تامین هزینه زندگی و تحصیل
کسی که دسترنج حلال بیاورد
17. اعمال نیک
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
خطبه 220 وصف سالکان راه خدا ( 6 )
ادامه درهای سلامت
که قرآن از آن تعبیر به دار السلام کرده است که بعد از آن به دار الاقامه میرسی همان خانه آخرت که باید در همین جا ساخته شود و خداوند روش ساختن آن را طی کردن این مراحل می داند
*اللّه سبحانه قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لاَمِعٌ کَثِیرُ اَلْبَرْقِ فَأَبَانَ لَهُ اَلطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بِهِ اَلسَّبِیلَ وَ تَدَافَعَتْهُ اَلْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ اَلسَّلاَمَةِ وَ دَارِ اَلْإِقَامَةِ
*خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید. تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید. فروغى سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت. به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سراى اقامت راندند.
*آقای سید مرتضی طباطبایی نجفی در کتابشان رساله سیر و سلوک منصوب به بحر العلوم آوردهاند که بزرگان اخلاق هفت راه بعضی ها هفتاد راه و بعضی تا هفت هزار راه برای رسیدن به خدا پیشنهاد کرده اند که ایشان بیست و دو مورد را برگزیدهاند و بهترین معرفی کرده اند .
*ابواب سلامت همان راههای سیر و سلوک
1.عادت
2.عزم
3.رفق و مدارا
4.وفا
5.دوام وثبات
6.مراقبه
7.محاسبه
8.مواخده
9.سرعت
10.ارادت
11.ادب نگه داشتن نسبت به خدا و رسول خدا و اهل بیت
12.نیت
13. صمت (سکوت)
14. جوع و کم خوردن
15. خلوت
1.خلوت عام
2.خلوت خاص
*خلوت عام
از غیر اهل الله دوری گزیدن از مردم ها بخصوص از زن ها و طفل ها و عوام مردم و ارباب عقول ضعیفه اهل عصیان و طالبین دنیا مگر به قدر حاجت و ضرورت و مصاحبت کردن با اهل طاعت
_ با همه معا شرت کن ولی قلب و فکرت مثل دیگران نباشد که همیشه با مردم باشی و سرگرم بگو و بخند و تفریح باشی و همه اش حرف دنیا باشد در جمع حضور داشته باش ولی برای خدا
_و دوری گزیدن از زن ها چرا که زن ها بیشتر گرفتار دنیا می شوند درگیر حرف های دنیا
_و کسانی که بصیرت ندارند عقل اش به چشم اش است با دیدن یک روحانی که راه را اشتباه رفته همه را به یک چشم می بینند و این به علت بی بصیرتی است
_دوری گزیدن ار اهل عصیان و طالبین دنیا
که گنهکاران دیگران را به گناه وا میدارند کسانی که اهل تجارت و معامله هستند و غرق در دنیا هستند و اسیر دنیا هستند در تو هم اثر می گذارند مواظب باش و ارتباط نداشته باش مگر به قدر حاجت و ضرورت
_همنشینی کردن با خوبان کسانی که با دیدنشان یاد خدا میکنی حرف و رفتارش تورا یاد خدا می اندازد همه کارشان با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکند همنشینی اهل طاعت تو را به خدا نزدیک می کند و در تحمل سختی ها کمک میکند
_هر کسی که راه بندگی پیش میگیرد باید به این خلوت عام برسد اعتکاف فرصت خوبی است برای خلوت عام
*چنانچه پیامبر موقع اعتکاف در مسجد خیمه می زدند تا خوش باشد و خدا و ده روز آخر ماه رمضان را اعتکاف می کردند و به اطرافیان هم سفارش می کردند
*حضرت عیسی فرمودند فرار کن از مردم مثل فرار کردن خودت از شیر درنده و افعی
_همنشینی با مردم را کم کردن و هنگام در جمع بودن حرف های خدایی زدن و گر نه ذکر بگو با اینکه در حضور همه هستی ولی با خدا باش
هیچ پیغمبری و هیچ وصی نیست مگر اینکه زمانی را خلوت داشته است
_خلوت خاص از هر عبادت و اذکار که بدون توجه بوده خلوت گزیدن
_ و شرط این خلوت خاص جایی است که هیچ کس نباشد سر و صدا و غوغا نباشد و خلوت از سر شوق و رغبت باشد
_اول از فکر شروع کردن و در مورد اعمال و رفتار خود فکر کردن
_خلوت زمانی باشد که مزاحم هیچ کس نباشی و کسی متوجه نشود که ما چه خلوت هایی داریم
_مکانش طهارت داشته باشد و جایی که فقط یک در داشته باشد و مانند قفس و قبر باشد
_ هنگامی که وارد شدی آیه 81 سوره اسرا را خواندن و بخواهی که امامت هم در کنارت باشد و بعد بگوید بسم الله و صلی الله علی محمد و آله
_ دو رکعت نماز بخوان در رکعت اول بعد از حمد آیه 110 سوره نساء و در رکعت دوم بعد از حمد آیه 4 سوره ممتحنه
_ مودبانه بنشین رو به قبله و به دو زانو و زیر اندازت یک حصیر و یا چیز معمولی باشد و اهتمام داشته باش در انجام ذکر به جد و دوام داشته باشد و همیشگی باشد تا به در خلوت برسی و باید ذکر گفتنم ورد نباشد ذکر باشد تا اثر داشته باشد با ذکر با صفا میشوی و حالت خوش می شود.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#تزکیه_نفس
بسم الله الرحمن الرحیم
مومن حقیقی !!
حضرت فاطمه علیها السلام
من واسَى الفَقیرَ
وَأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ
فَذلِکَ المُؤمِنُ حَقّا؛
هر کس به نیازمند کمک مالى کند
و با مردم منصفانه رفتار نماید
چنین کسى مؤمن حقیقى است.
خصال،ص47
*برترین پرستش
و قَالَ حسین عَلَیهِ السَّلام
إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَة
فتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ
و إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً
فتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِید
و إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْرا
فتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ.
امام حسین علیه السّلام:
برخى خدا را به شوق (بهشت) پرستند،
این پرستش بازرگانان و سوداگران است،
و گروهى خدا را از ترس پرستند، این پرستش بردگان است .
و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى پرستند
که این پرستش آزادگان و برترین نوع پرستش است.
تحف العقول، ص: 246
_________________________
#حدیث_عبادی
#حدیث_حسینی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
*غیبت
_️ﻣﺮﻭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: «ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻒ ﻋﺮﺻﺎﺕ ﺣﺎﺿﺮ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺩﻫﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﮕﺮﺩ ﺍﺯ ﺣﺴﻨﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﭼﻴﺰﻯ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﻴﺎﺑﺪ، ﻋﺮﺽ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ! ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻃﺎﻋﺎﺕ ﺧﻮﻳﺶ ﻫﻴﭻ ﺩﺭﺁﻥ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﻢ. ﺧﻄﺎﺏ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ: ﺍﻯ ﺑﻨﺪﻩ! ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮ ﺧﻄﺎ ﻭ ﺳﻬﻮ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻴﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻓﺖ.
_️ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻃﺎﻋﺎﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺑﻰ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﻋﺮﺽ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ. ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ: ﻓﻠﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﻏﻴﺒﺖ ﺗﺮﺍ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻃﺎﻋﺎﺕ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻮﺽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ».
_پس ﻋﺎﻗﻞ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ: ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺻﺪﻳﻖ ﺍﻭﺳﺖ ﭼﻪ ﺑﻰ ﻣﺮﻭﺗﻰ ﻭ ﺑﻰ ﺍﻧﺼﺎﻓﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﺍﻭ ﮔﺸﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﺪﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮔﻮﻳﺪ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻭﺳﺖ ﭼﻪ ﺑﻰ ﻋﻘﻠﻰ ﻭ ﺳﻔﺎﻫﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻭﺯﺭ ﻭ ﻭﺑﺎﻝ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﺩﺩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻃﺎﻋﺘﻰ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﺪ.
*ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺗﻔﺼﻴﻠﻰ ﻣﺮﺽ ﻏﻴﺒﺖ
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺗﻔﺼﻴﻠﻰ ﺁﻥ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺑﺎﻋﺚ ﻭ ﺳﺒﺐ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺳﻌﻰ ﺩﺭ ﻗﻄﻊ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺋﻰ. ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ، ﺍﺳﺒﺎﺑﻰ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ:
_️ ﺍﻭﻝ: ﻏﻀﺐ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻰ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻰ ﻭ ﺑﺮ ﻭﻯ ﺧﺸﻢ ﮔﻴﺮﻯ ﻭ ﺍﻭ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻀﺎﻯ ﻃﺒﻊ، ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﺸﺎﺋﻰ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻏﻴﻈ ﺨﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﻧﺸﺎﻧﻰ.
_️ﺩﻭﻡ: ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﺴﻰ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻰ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﺑﺪﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﻨﻰ.
_️ﺳﻮﻡ: ﺣﺴﺪ ﺍﺳﺖ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻭ ﺗﻜﺮﻳﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺛﻨﺎ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺣﺴﺪ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺁﻥ ﻧﺘﻮﺍﻧﻰ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﻭ ﻛﻨﻰ ﻭ ﻋﻴﻮﺏ ﺍﻭ ﺭﺍﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﻯ.
*ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺍﺟﻤﺎﻟﻰ ﻣﺮﺽ ﻏﻴﺒﺖ
_️ ﺍﻣﺎ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﺟﻤﺎﻝ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﺑﮕﺸﺎﻳﻰ ﻭ ﺳﺎﻋﺘﻰ ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻧﻴﻪ ﻭ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻣﺘﻜﺜﺮﻩ - ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺖ ﺧﺒﻴﺜﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ - ﺗﺘﺒﻊ ﻧﻤﺎﻳﻰ. ﻭ ﺍﺯ ﻏﻀﺐ ﺣﻖ - ﺳﺒﺤﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﻰ - ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﻭﺯ ﺟﺰﺍ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻯ.
_️ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻣﻔﺎﺳﺪ ﺩﻧﻴﻮﻳﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻯ، ﺯﻳﺮﺍ ﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻏﻴﺒﺖ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ ﺑﻪ ﺍﻭﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺸﺎ ﺑﻐﺾ ﻭ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻫﺎﻧﺖ ﻳﺎ ﻏﻴﺒﺖ ﻳﺎ ﺍﺫﻳﺖ ﺗﻮ ﺑﺮﺁﻳﺪ. ﻭﺑﺴﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ: ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﺋﻰ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﭼﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﻛﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻰ ﻏﻴﺒﺖ ﺗﺮﺍ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻏﻴﺮ ﺑﻜﻨﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻭ ﺧﺸﻤﻨﺎﻙ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺷﺪ. ﻭ ﻣﻘﺘﻀﺎﻯ ﺷﺮﻑ ﺫﺍﺕ ﻭ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﻃﺒﻊ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺭﺍﺿﻰ ﻧﺒﺎﺷﻰ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻏﻴﺮ، ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﻧﭙﺴﻨﺪﻯ.
_️ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﻰ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺁﻥ ﺷﻮﻯ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﻧﮕﺸﺎﺋﻰ. ﻭ ﻫﺮ ﺳﺨﻨﻰ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﮕﻮﺋﻰ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﻨﻰ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻏﻴﺒﺘﻰ ﻳﺎﻓﺘﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺭﻯ ﺗﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﻨﻰ.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
علت اختلاف در وفات حضرت زهرا (س)
در تاریخ وفات حضرت زهرا «علیها السلام» نیز اختلاف است. عدهای از علماء شیعه و سنی وفات فاطمه زهرا «علیها السلام» را 75 روز و عدهای 95 روز بعد از وفات پیامبر «صلی الله علیه وآله» میدانند. یکی از مواردی که موجب اختلاف شده این است که در خط کوفی نقطهگذاری وجود نداشته است و از این رو خمس و سبعون (75 روز) و خمس و تسعون (95 روز) هر دو یکسان و بدینگونه حمسه و سبعون - حمسه و سبعون نوشته میشده که در خواندن و قرائت آن اشتباه پیش آمده است.
باتوجه به اینکه وفات پیامبر «صلی الله علیه وآله» در روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجری قمری مطابق 7 خرداد سال 11 ه.ش اتفاق افتاد، بنابر گفته اول (75 روز)، تاریخ وفات فاطمه «علیها السلام»، 13 جمادیالاولی سال یازدهم ه.ق مطابق هفدهم مرداد ماه سال 11 هجری شمسی و بنابر گفته دوم (95 روز)، تاریخ 3 جمادیالاخر سال 11 ه.ق مطابق با ششم شهریور سال 11 هجری شمسی میباشد. البته گفتههای دیگری در تاریخ وفات حضرت زهرا «علیها السلام» هست. اما فاصله 75 روز و یا 95 روز با نظر اهلبیت علیهم السلام هماهنگ است از اینرو ما را با دیگر گفتهها کاری نیست و با توجه به قرائنی چند آنچه صحیحتر مینماید 95 روز است.
#فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
ادامه ی توصیه های سید علی آقای قاضی؛
_طرف نمازشب که هیچ، نماز صبحش قضامی شودو عین خیالش هم نیست می گویدقضایش رامی خوانم، روایت داریم کوه به کوه طلا هم صدقه بدهیدجای نمازواجب را نمی گیرد .
روایت داریم طرف پیش امام صادق (ع)رفته بود می خواست به دنبال تجارت برود, آمد استخاره بگیرد که برود یانه؟ امام صادق (ع)استخاره کرد, بد آمد!! طرف گفت آقا من می خواهم بروم, امام گفت برو, عمل به استخاره که واجب نیست
طرف رفت و برگشت ,اتفاقا تجارت خوبی هم کرد. پیش امام صادق (ع) رفت گفت من تجارت خوبی کردم پس چرا استخاره بد آمده بود؟ امام گفت تو در فلان شب ,در فلان کاروان که اُتراق کرده بودی , نماز صبح آن روزت قضا شد,تمام دنیا راهم بدهی اینجا این دو رکعت نماز صبح را نمی توانی بگیری, برای این استخاره ات بد آمد.
1_ توصیه ی بعدی توسل به ائمه ی اطهار،سیدعلی آقای قاضی می گفت هیچ چیزی مثل توسل به امام حسین (ع) و اهل بیت نمی تواند انسان را از لحاظ علمی و معنوی نجات بدهد.
انسان اگرمی خواهد به مقامی برسد که اهل بیت او را دوست داشته باشند,باید توسلات خودش به اهل بیت را بالا و بالاتر ببرد راهش همین است. انسان نسبت به امام زمان(عج) خودش درد دل بکند, راهش را برای امام زمان(عج) باز بگذارد که حضرت دستش را بگیرد.
با امام زمان (عج)درد ودل نکنی! چه طور دستت را بگیرد؟هر چند آن ها مهربانند,حتی اگر دعا هم نکنید حاجت شما رامی دهند, ولی اگر کمک بیشتر می خواهیداین طرف هم باید بیشتر درد ودل و بیشتر به اهل بیت توسل بکنید.
2_ سید علی آقای قاضی توصیه ی شدید و زیادی برای خواندن دعای فرج داشت, منظور فقط دعای اِلهی عَظُمَ اْلَبلآءُ….نیست,
حالا هر دعایی که باعث تعجیل در فرج امام می شود مثل;
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن ..یا همین که به فارسی هم بگوید خدایا فرج امام زمان(عج) را برسان,همین ها هم است.
3_ توصیه ی بعدی ایشان، هیچ وقت دیگران را نرنجانید, باعث رنجش دیگران نشوید و دلی را نشکنید!! چرا که دل شکستن و رنجاندن دل بسیار گناه دارد‼️ گناهش به کنار, در معنویات انسان هم بسیار اثر بدمی گذارد و شاید سال های سال معنویت و عبادت را، این دل شکستن هااز بین ببرد.
4_ ایشان توصیه ی شدیدی داشتند به ذکرسجده ی یونسیه;
«ﻻ إِﻟﻪَ إِﻻﱠ أَﻧْﺖَ ﺳُﺒْﺤﺎﻧَﻚَ إِﻧﱢﻲ ﻛُﻨْﺖُ ﻣِﻦَ اﻟﻈﱠﺎﻟِﻤِﻴﻦَ» می گفت این ذکر را زیاد بگویید.
5_ حدیث عِنوان بصری;
سید علی آقای قاضی، طلبه ای که حدیث عنوان بصری را عمل نمی کرد و یا در جیبش نداشت قبول نمی کرد, می گفت همیشه باید در جیب تان باشد،هفته ای یکبار بخوانید و عمل بکنید.
عنوان بصری اسم یک انسانی بود که علاوه بر درس امام صادق (ع) در درس یکی از امام های اهل سنت هم شرکت می کرد.یک روز که رفت درخانه امام صادق (ع),حضرت او را راه نداد,گفت برو همان جایی که بودی !(این راه ندادن امام,داخلش نکته ی تربیتی داشت,نه اینکه بخواهد کسی را رد بکند )برو پیش همان کسی که بودی (یعنی همان ابو حنیفه,امام اهل سنت) واز همان علم یاد بگیر.
عنوان بصری ناراحت شد ,به مسجد پیغمبر (ص)رفت نماز خواند و از پیغمبر (ص)خواست که دل امام صادق(ع)را به خودش “عنوان” نرم کند.دیگر در خانه مانده بود و جزء برای نماز خواندن بیرون نمی رفت ,ناراحت شده بود و پیش ابوحنیفه هم نمی رفت.
یک روز دلش را به دریا زد و گفت من باید از ایشان کمک بگیرم.درخانه امام صادق (ع)رفت ,کنیز امام صادق (ع)گفت, صبر کن بروم ببینم آقا جواب می دهد یا نه! و امام گفتند بیا
عنوان بصری رفت و امام او را دید و گفت اسمت چیست؟ گفت عنوان, گفت کنیه ات چیست؟گفت ابا عبدالله “دقیقا کنیه ی امام صادق (ع)"بعد حضرت (ع) فرمودند چه کنیه ی قشنگی داری! خدا این کنیه را برای تو نگه دارد.
بعد گفت عِِنوان چه می خواهی؟ گفت من علم می خواهم,امام گفت من کسی هستم که نسبت به اوقات زندگی ام حریص هستم (وقتم راتلف نمی کنم )عنوان بصری به ایشان گفت من علم می خواهم یادبگیرم و..
*امام صادق (ع)به عنوان بصری گفتش ;علم نوری است که خدا در دل تو و دیگران می اندازد. یعنی علم این نیست که بنشینی و فقط چند تا کتاب بخوانی,علم به این نمی گویند! بعضی چیزها را خدا باید به تو بدهدای بسا خروار خروار کتاب بخوانی اما به علمت اضافه نشود, این علم ظاهری است ,علم باطنی نیست.
*طرف علم یاد می گیرد”منم منم″ کردن هایش شروع می شود می گوید هر چیزی من بگویم درست و هر چه بقیه می گویند غلط است.این ها ضعف و آسیب است.
*امام صادق (ع)به ایشان 9 سفارش کرد،که سید علی آقای قاضی هم می گویدمی خواهید به مسیر سیرو سلوک برسید ازاین سفارش هااستفاده کنید
بر گرفته از فایل سلوک
استاد عبادی
#سلوک_مهدوی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺗﻔﺼﻴﻠﻰ ﻣﺮﺽ ﻏﻴﺒﺖ
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺗﻔﺼﻴﻠﻰ ﺁﻥ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺑﺎﻋﺚ ﻭ ﺳﺒﺐ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺳﻌﻰ ﺩﺭ ﻗﻄﻊ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺋﻰ. ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ، ﺍﺳﺒﺎﺑﻰ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ:
ﺍﻭﻝ: ﻏﻀﺐ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻰ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻰ ﻭ ﺑﺮ ﻭﻯ ﺧﺸﻢ ﮔﻴﺮﻯ ﻭ ﺍﻭ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻀﺎﻯ ﻃﺒﻊ، ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﺸﺎﺋﻰ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻏﻴﻈ ﺨﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﻧﺸﺎﻧﻰ.
ﺩﻭﻡ: ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﺴﻰ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻰ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﺑﺪﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﻨﻰ.
ﺳﻮﻡ: ﺣﺴﺪ است ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻭ ﺗﻜﺮﻳﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺛﻨﺎ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺣﺴﺪ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺁﻥ ﻧﺘﻮﺍﻧﻰ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﻣﺬﻣﺖ ﺍﻭ ﻛﻨﻰ ﻭ ﻋﻴﻮﺏ ﺍﻭ ﺭﺍﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﻯ.
#معراج_السعاده
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
بهترین خیرات برای اموات چه کاری است؟
با توجه به اینکه اموات دستشان از اعمال خیر کوتاه است؛ به احسان و دعاى فرزندان و خویشان و دوستان مؤمن خود، نیازمندند.
مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید:
مخصوصاً دعا کردن براى آنان در نماز شب و بعد از نمازهاى فریضه و در مکان هاى زیارتى خوب است و براى پدر و مادر باید بیشتر دعا کرد و اعمال خیر براى آنان بجا آورد. عمده خیرات براى پدر و مادر، اداى قرض آنان و اداى حقوق خدا و خلق از جانب آنان است.[1]
در روایتى آمده است که رسول خدا(ص) فرمود:
براى مردگان خود هدیه بفرستید! گفتند: هدیه براى آنان چیست؟ فرمود: صدقه و دعا.[2]
همچنین فرمود: ارواح مؤمنان هر جمعه، به آسمان دنیا در برابر خانه ها و منزل هاى خود مى آیند و با صداى غمناکى ندا مى دهند که اى خانواده ما، اى فرزندان ما و اى پدر و مادر و خویشان ما! به ما مهربانى کنید؛ از اموالى که در دست ما بود (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمى و قرص نانى و جامه اى نسبت به ما ترحّم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند!
رسول خدا(ص) که این جملات را فرمود گریه کرد و صحابه نیز همراه او گریستند….[3]
همچنین آن حضرت فرمود: هر صدقه اى که براى میّت داده مى شود، فرشته اى آن را به مانند طبقى از نور مى گیرد و به کنار قبر مى آورد و مى گوید:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْقُبُورِ» این هدیه را خانواده شما براى شما فرستاده اند. آنگاه آن میّت این هدیه را تحویل مى گیرد و وارد قبرش مى کند که همین سبب فراخى قبرش (و آسایش و آسودگى او) مى گردد.[4]
نیز مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید:
در حدیث صحیحى آمده است که امام صادق(ع) در هر شب براى فرزند خود و در هر روز، براى پدر و مادر خود، دو رکعت نماز مى خواندند (و به روح آنان هدیه مى کردند) در رکعت اوّل سوره «انّا انزلناه» و در رکعت دوم سوره «کوثر» را مى خواندند.[5]
نکته قابل توجّه آن است که انجام کارهاى خیر، جهت اموات براى کسانى که آن را انجام مى دهند نیز ثواب و پاداش فراوان دارد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: ثواب اعمال خیر، براى کسى که براى مردگان انجام مى دهد، براى او و براى آن مرده، هر دو نوشته مى شود.[6]
جهت مطالعه بیشتر به کتاب مفاتیح نوین آیت الله مکارم شیرازی مراجعه نمائید.
منابع:
1. زاد المعاد، صفحه 573.
2. مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حدیث 23.
3. همان مدرک، حدیث 24.
4. همان مدرک، صفحه 114، حدیث 11.
5. زاد المعاد، صفحه 573.
6. همان مدرک، صفحه 574
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
همه می آییم…
_ همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: من یک ایرانی ام.
_همه ی آییم تا به ترامپ بگوییم:اینجا ایران است. اینجا ایالت تگزاس و جولانگاه کابوها نیست.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: دوران بزن و در رو تمام شده است.
_ همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: تاجر جسور!در بازار ایران وطن به نرخ جان هم نمی فروشند.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: هر کودک ایرانی یک ژنرال سلیمانی است.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: ایران شیر خفته است. تو و سگ دیوانه ات با دم شیر بازی نکنید(ترامپ: سگ دیوانه ماتیس را به عنوان وزیر دفاع تعیین میکنیم)
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: اینجا ایران متحد است. آمریکا نیست که ستاره های پرچمش برای جدایی و تجزیه چشمک می زنند(جنبش کالگزیت)
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: برای مان بوش و اوباما و ترامپ معنا ندارد. افسار دست دیگری است(لابی صهیونیسم)
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: ما موسایی در نیل داریم. برای ابرهه سجیل داریم
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: صحرای طبس پهنای وطن من است و ما همه طوفانیم که به فرمان رهبر به خروش آمده ایم.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: باکری ها ، همت ها، کاوه، زین الدین ها، فهمیده ها، شهریاری ها و احمدی روشن ها در تاریخ ما افسانه نیستند.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: اصولگرا و اصلاح طلب در اجرای سمفونی"من انقلابی ام"، نت مرگ بر آمریکا می نوازند.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: گربه را در دم حجله باید کشت!! تا در توهم قدرت سودای ببر شدن نکند.
_همه می آییم تا به ترامپ بگوییم: جناب ترامپ از شما(فقط از شما)متشکریم.!!
_همه می آییم تا از لسان حافظ به ترامپ بگوییم:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
وعده ما: راهپیمایی22 بهمن
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان #22بهمن
#ناب_14
سه جمله بر سر در بهشت…
در کتاب شریف مواعظ العددیه آمده است که پیامبر خدا (صلوات الله علیه و آله) فرمودند: شبی که مرا به معراج بردند، دیدم که بالای سر در بهشت سه جمله نوشته شده است:
1_"بسم الله الرّحمن الرّحیم، انا الله لا اِله الّا الله، سَبَقت رَحمَتی غَضَبی
به نام خداوند بخشنده مهربان، منم الله که خدایی جز الله نمی باشد، رحمت من بر غضبم پیشی گرفته است.” چقدر خدا مهربان است، کیست که رحمتش بر غضبش سبقت داشته باشد؟
2_"اَلصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَالْقَرْضُ بِثَمانیَةَ عَشَرَ وَ صِلةُ الرّحمِ بثَلاثین:
اگر کسی به مستحقی صدقه بدهد به او ده ثواب می دهند و اگر قرض بدهد هجده تا، حال اگر این قرض را به خویشان خود بدهد سی ثواب به او می دهند.”
شخصی از امام معصوم (ع) پرسید چرا ثواب قرض از ثواب صدقه بیشتر است؟ امام فرمودند: چون گاهی پیش می آید که شما به کسانی صدقه می دهید که مستحق واقعی نیستند، ولی کسی که قرض می خواهد حتما نیاز دارد.
3_مَن عَرفَ قَدَری وَ ربوبیّتی فلا یَتَّهِمنی فِی الرّزق:
کسی که قضا و قَدَر من و پروردگاری مرا بشناسد، مرا در رزق و روزی که به او داده ام متهم نمی کند.”
در حدیث آمده که شما مریض هستید و خداوند همانند طبیب است. وقتی دکتر به بالین مریض هایش می آید برای هر کدام تجویز متفاوتی دارد و بیمارها هم به دکتر اعتراض نمی کنند، چون می دانند دکتر صلاحشان را می داند. ولی ما نوعاً نسبت به خدا این گونه نیستیم.
در محضر آیت الله مجتهدی ، ج 1 ، ص19
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
نامه ای به دستخط امام زمان(عج) به شیخ مفید
به برادر استوار، درستکردار، رشید و هدایتیافته، شیخ مفید ابوعبدالله محمدبنمحمدبننعمان که خدا عزت و احترامش را پایدار بدارد.
سلام بر تو ای دوست بااخلاص در دین، که در اعتقاد به ما از روی علم و یقین بر دیگران امتیاز داری.
در منظر تو خداوندی را که جز او خدایی نیست، سپاس گزارده و از او درود و رحمت بر آقا و مولا و پیامبرمان، حضرت محمد و خاندان پاکش را خواستاریم.
و تو را آگاه میکنیم که به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت و افتخار مکاتبه مفتخر سازیم و موظف کنیم تا آنچه به تو مینویسیم به دوستان ما، که نزد تو میباشند برسانی.
دوستانی که خداوند به اطاعت از خود گرامیشان بدارد و با حراست و عنایت خود امورشان را کفایت کند و مشکلاتشان را برطرف سازد.
پس تو به آنچه که یادآور میشویم متوجه و آگاه باش و در رسانیدن آن به کسانیکه اعتماد به آنها داری بر طبق آنچه که برای تو –اگر خدا بخواهد- ترسیم و تعیین میکنیم، عمل کن.
ما اگر چه هماکنون در مکانی دور از جایگاه ستمگران سکونت گزیدهایم – که خداوند صلاح ما و شیعیان باایمانمان را تا زمانیکه حکومت دنیا به دست تبهکاران میباشد در این کار به ما ارائه فرموده است – با این حال بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست…
ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم و اگر جز این بود، دشواریها و معصیتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشهکن میکردند.
پس تقوای الهی پیشه کنید و ما را یاری دهید تا از فتنهای که به شما روی میآورد، شما را نجات بخشیم؛
فتنه و آشوبی که هرکس مرگش فرا رسیده باشد از آن هلاک میگردد و آنکس که به آرزوی خویش رسیده باشد، از آن دور ماند
و آن فتنه نشانه نزدیک شدن حرکت و جنبش ما و آگاه ساختن شما به امر و نهی خداست و خداوند نور خود را تمام خواهد کرد،گرچه مشرکان را خوش نیاید…
هریک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک کند و از آنچه خوشایند ما نبود و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند؛
زیرا امر ما ناگهان فرا میرسد، در هنگامی که توبه و بازگشت سودی ندارد و پشیمانی از گناه، از کیفر ما نجات نمیبخشد.
خداوند راه رشد و هدایت را به شما نشان دهد و به رحمت خود وسایل توفیق را بهآسانی برایتان فراهم کند.
اثباتالهداه، ج7، ص460.
دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 133.
احتجاج، طبرسی، ج2،ص497.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
چگونه به معرفت و محبت امام زمان برسیم؟
*معرفت:احساس نیاز
در امر دین برای فهم قرآن و روایت احساس نیاز به راهنما پیدا میکنیم چون خود به تنهایی متوجه قرآن و امور دین نمی شویم و چه کسی جز امام زمان می تواند به ما کمک کند ،مراجع هم از طریق امام به حل مسائل دین می پردازند
با رسیدن به این نتیجه که احتیاج به الگو و امام دارم به معرفت میرسی و تلاش بر شناخت امام میکنی
*محبت:دوست داشتن امام و با ایشان بودن
بعد از معرفت و الگو گرفتن محبت بوجود می آید که محبت هم دو طرفه است و دوست داشتن امام از سر شناخت است و با شناختن بوجود می آید و میدونی که یکی هست که شما را به خدا میرساند لذا به او احساس محبت میکنی و از طرف دیگه امام هم خیلی عطش اش در محبت بیشتر از ماست
_در روایت است که ائمه اطهار فرمودند شما که شاد هستید ماهم شاد هستیم و شما ها که غمناک باشید ما هم غمناکیم
این رابطه از طرفه ائمه بیشتر است چرا که اول امام یاد میکند و بعد من احساس نیاز میکنم
*ولایت :پذیرش سرپرستی امام
بعد از محبت احساس نیاز به ولی بوجود می آید و چون هم امام شناختی وهم محبت بهش پیدا کردی لذا هر جا نام امام برده شود حضور پیدا میکنی و سرپرستی امام قبول می کنی و ولایت اش را می پذیری و این یعنی امام هر چه شما امر کنید
*عهد: پذیرفتن امر امام
یعنی تابع امر امام بودن، هرچه امام امر می کند انجام دادن همان دعای عهد و ادعیه های مربو ط به امام که می خوانیم و با آقا عهد می بندیم که امام دوست داریم با شما باشیم لذا این عهد که بستیم باید به آن پایبند باشیم
معرفت : احساس نیاز
محبت : دوست داشتن
ولایت : سرپرستی
عهد : پذیرش امر امام
⭐روزانه دعای عهد را بخوانیم و سعی کنیم این عهد واقعی را در خود بوجود بیاوریم و نسبت به امام اظهار ارادت بکنیم
تعجیل در فرجشان صلوات
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
*قنبر کیست؟
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد ،عمویش پادشاه حبشه بود .
جوان رفت پیش عمو و گفت عمو جان من آمدم برای خواستگاری .
پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است .
گفت عمو هر چه باشد من می پذیرم
شاه گفت : در شهر بدیها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو
جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست ؟
گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند
جوان فورا اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدیها شد
به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی درحال باغبانی و بیل زدن است
به نزدیک جوان رفت گفت ای مرد عرب تو علی را میشناسی ؟
گفت تو را با علی چکار است
گفت آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است گفت تو حریف علی نمی شوی
گفت مگر علی را میشناسی
گفت بله من هر روز با اون هستم و هر روز او را میبینم
گفت مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم ،
گفت قدی دارد به اندازه ی قد من هیکلی هم هیکل من
گفت خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست
مرد عرب گفت اول باید بتونی من رو شکست بدی تا علی را به تو نشان بدهم
خب چی برای شکست علی داری
گفت شمشیر و تیر و کمان و سنان
گفت پس آماده باش ، جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی پس آماده باش شمشیر را از نیام کشید
گفت اسمت چیست مرد عرب جواب داد عبدالله
پرسید نام تو چیست
گفت فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد
عبدالله در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید جوان از چشمهایش اشک می آید
گفت چرا گریه میکنی جوان گفت من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم بدست تو کشته میشوم
مرد عرب جوان را بلند کرد گفت بیا این شمشیر سر مرا برای عمویت ببر
گفت مگر تو کی هستی گفت منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بنده ایی از بندگان خدا را شاد کنم حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود
جوان بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی
پس فتاح شد قنبر غلام علی بن ابیطالب .
*یا علی به حق قنبرت دست ما هم بگیر ، بر جمال پرنور مولا علی ع صلوات
بحارالانوار ج3 ص 211
امالی شیخ صدوق ص 627
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان #ناب_14
خطبه 220 وصف سالکان راه خدا ( 5)
ادامه درهای سلامت
که قرآن از آن تعبیر به دار السلام کرده است که بعد از آن به دار الاقامه میرسی همان خانه آخرت که باید در همین جا ساخته شود و خداوند روش ساختن آن را طی کردن این مراحل می داند
*اللّه سبحانه قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لاَمِعٌ کَثِیرُ اَلْبَرْقِ فَأَبَانَ لَهُ اَلطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بِهِ اَلسَّبِیلَ وَ تَدَافَعَتْهُ اَلْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ اَلسَّلاَمَةِ وَ دَارِ اَلْإِقَامَةِ
*خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید. تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید. فروغى سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت. به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سراى اقامت راندند.
*آقای سید مرتضی طباطبایی نجفی در کتابشان رساله سیر و سلوک منصوب به بحر العلوم آوردهاند که بزرگان اخلاق هفت راه بعضی ها هفتاد راه و بعضی تا هفت هزار راه برای رسیدن به خدا پیشنهاد کرده اند که ایشان بیست و دو مورد را برگزیدهاند و بهترین معرفی کرده اند .
*ابواب سلامت همان راههای سیر و سلوک
1.عادت
2.عزم
3.رفق و مدارا
4.وفا
5.دوام وثبات
6.مراقبه
7.محاسبه
8.مواخده
9.سرعت
10.ارادت
11.ادب نگه داشتن نسبت به خدا و رسول خدا و اهل بیت
12.نیت
13. صمت (سکوت)
14. جوع و کم خوردن
_کم خوردن که با به قدر نیاز خوردن متفاوت است
به قدر نیاز خوردن همان خوردن عادی و همیشگی می باشد و اشکالی هم ندارد چون بدن به آن احتیاج دارد
_کم خوردن یعنی از مقدار نیاز بدن کم تر خوردن و از خوردن خوداری کردن به خاطر خدا همان روزه گرفتن
_ همیشه گرسنه بودن که پیامبر خدا این گونه بودند همیشه به شکم خود سنگ می بستند که این سنگ ها مانع ضعف رفتن شکم شود و از حالت غش جلوگیری کند
_چقدر کم خوری؟
آیت الله فاطمی نیا فرمودند اگر طلبه ای نزد من من می آمد و از نخوردن میگفت با او دعوا می کردم چرا که خوردن در جوانی باعث ذخیره برای بدن است
حضرت امام خمینی به طلبه ها میگفتن نذر کنید که چند وقت یکبار کباب بخورید یعنی که بدن به این مواد هم احتیاج دارد
کم خوردنی که بدن توان لازم برای عبادت را داشته باشد
_ کم خوردن یکی از مسیرها و طریقت های عبودیت است با شکم پر به کسی نماز باحال نمی دهند و نمی شود نماز شب بلند شد و اشک ریخت چرا شکم پر اگر چه از حلال خدا هم پر شده باشد مبغوض ترین شکم نزد خداوند است
_طوری خوردن که حال عبادت را از ما نگیرند که فرمودند غذای روح کم خوردن است و طعام قلب کم خوری است و مسبب زنده شدن دل میشود مانند ماه رمضان که دل ها نرم تر می شود و اشک راحت تر جاری می شود چون انسان شبیه فرشته ها می شود فرشته ها نه می خورند و نه می خوابند و چون انسان ممزوجی از فرشته و حیوان است لذا هر چقدر شبیه فرشته ها باشد به ملکوت آسمان ها نزدیک تر می شود و زیاد خوردن باعث رشد جنبه حیوانی می شود مثل حیوانات که کارشان خوردن و خوابیدن است و نزدیک شدن به جنبه حیوانی باعث دور شدن از خدا
_علما قدیم فقط دو وعده غذایی داشتند یکی چاشت و یکی هم قبل از اذان مغرب
و کسی که میخواهد بنده باشد باید همیشه بخورد ولی کم و به حدی که نفس حریص نشود و در کم خوردن برکات زیادی است و موجب می شود ارزاق خاص خدا شامل بنده شود که این زیباست و لذت بخش
_ برای خدا نخوریم و گرسنه باشیم و از خداوند بخواهبم رزق های خاص اش شامل حالمان شود چنان چه حضرت مریم این گونه بودند خیلی روزه می گرفتند و رزق شان خیلی خاص بود
ان شاءالله که به این توفیق نائل شویم
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
فضیلتی از مولای متقیان امیرالمومنین..
روزی جبرئیل امین نزد رسول خدا بود . در این هنگام امیرالمؤمنین (ع)وارد شد. جبرییل به احترام ایشان از جا حرکت کرد. پیغمبرفرمود : آیا به احترام این جوان از جا بر می خیزی ؟
جبرییل عرض کرد : بله چون او حق استادی به گردن من دارد، وقتی خداوند مرا آفرید از من پرسید که من کی ام و نامم چیست؟و تو کیستی و نامت چیست؟
من متحیّر شدم ماندم که چه بگویم..
این جوان وارد شد و به من فرمود: بگو'’ أنت ربّ الجلیل و اسمک الجمیل و أنا عبدک الذلیل و اسمی جبرییل'’
پیامبر اعظم (ص) فرمودند : تو چه وقت آفریده شدی؟
عرضه داشت: از زمانی که من خلق شده ام ستاره ای بود که هر سی هزار سال یکبار طلوع می کرد و من آن را سی هزار بار دیدم..
حضرت فرمود آیا آن ستاره را می شناسی؟
عرض کرد بله یا رسول الله،
حضرت فرمود: علی جان قدری عمامه ات را بالا ببر،
که نوری از پیشانی امیرالمومنین ساطع شد که جبرئیل عرضه داشت : به خدا قسم این همان ستاره است.
( کتاب شریف القطره - ج 1. علامه مستنبط)
————————-
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
خطبه 220 وصف سالکان راه خدا ( 4 )
*اللّه سبحانه قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لاَمِعٌ کَثِیرُ اَلْبَرْقِ فَأَبَانَ لَهُ اَلطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بِهِ اَلسَّبِیلَ وَ تَدَافَعَتْهُ اَلْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ اَلسَّلاَمَةِ وَ دَارِ اَلْإِقَامَةِ
*خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید. تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید. فروغى سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت. به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سراى اقامت راندند.
*آقای سید مرتضی طباطبایی نجفی در کتابشان رساله سیر و سلوک منصوب به بحر العلوم آوردهاند که بزرگان اخلاق هفت راه بعضی ها هفتاد راه و بعضی تا هفت هزار راه برای رسیدن به خدا پیشنهاد کرده اند که ایشان بیست و دو مورد را برگزیدهاند و بهترین معرفی کرده اند .
*ابواب سلامت همان راههای سیر و سلوک
1.عادت
2.عزم
3.رفق و مدارا
4.وفا
5.دوام وثبات
6.مراقبه
7.محاسبه
8.مواخده
9.سرعت
10.ارادت
11.ادب نگه داشتن نسبت به خدا و رسول خدا و اهل بیت
_بعضی خدمت آقا امام رضا میرسیدند و در تعریف از ایشان غلو می کردند و می گفتند که شما از نبی هم بالاتر هستی و آقا همان لحظه سجده می کردند که من از خود قدرتی ندارم هرچه است از اوست (خدا) و نباید غلو کنیم و باید ادب نگه داریم گر چه امام به خدا نزدیک است
_ادب به قرآن که گفته اند بعضی آنقدر نسبت به قرآن ادب دارند که حاضر نیست اند نشسته قرآن بخوانند و می ایستند و قرآن چون نامه عاشقانه خداست و کتاب معمولی نیست باید نسبت به قرآن و خدا ادب داشت و با تواضع قرآن خواند
_و فرمودند که بعضی نسبت به اسم خدا و اهل بیت هم ادب دارند و کاملا می ایستند و خدا را تنها صدا نمیکنند و لقبی در کنار اسم خدا قرار میدهند مثل خدای مهربان،خدای عزیز.
_در هنگام نشستن و خوابیدن و خوردن چون خود را در محضر خدا و ملائک می دانند ادب را رعایت میکنند و سر سفره مودب هستند چون ملائک حضور دارند . تاجای ممکن تکیه را بر خود حرام کردن، چرا که بزرگان چنین میکردند بخصوص در مجلس اهل بیت
____________________
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
کوچک و سبک شمردن نماز با روایتی از حضرت زهرا (س )
*حضرت زهرا فرمودند :هر کس نماز را کوچک شمارد به پانزده بلا گرفتار میشود .
*شش بلا در دنیا
1 برکت از عمرش برداشته می شود
2 برکت از روزی اش برداشته می شود
3 چهره مومن از او برداشته می شود
4 هر کاری انجام دهد پاداش نمیگیرد
5 دعایش بالا نمی رود
6 از دعای پارسایان محروم می شود
*سه بلا هنگام جان دادن
1 خار و ذلیل مردن
2 گرسنه مردن
3 تشنه مردن
*سه بلا در قبر
1 نازل شدن فرشته ای در قبر برای آزار او
2 تنگ شدن قبر بر او
3 تاریک شدن قبر او
*سه بلا در قیامت
1 هنگام بیرون آمدن از قبر فرشته ای مامور میشود که او را با صورت بر زمین بکشد
2 حسابرسی اش سخت میشود و شفیعی ندارد
3 خداوند به او نگاه نمی کند
کتاب الفاءق. …نویسنده جار الله زمخشری
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات
———————-
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
خطبه 220 وصف سالکان راه خدا( 3 )
_کسی که خدا را بشناسد عقل اش زنده است و لذا نفس اش میمیرد و قتی این اتفاق میفتد روح لطیف و با صفا میشود و خداوند به او نوری می دهد که حق را از باطل تشخیص میدهد .حضرت امیر میفرمایند عارفان اینگونه اند راه بر آنها روشن شده و خدا در راه خودش سیر شان میدهد و به باب سلامت می رسانند یعنی ایمانت با بدترین طوفان ها از بین نمیرود و ثابت قدم میماند
_و تدافعه الابواب الی باب السلامه و دار الاقامه -ابواب سلوک او را به باب سلامت و خانه اقامت راند.
_ابواب سلامت
1.ترک عادت
ترک کارهایی که از روی عادت انجام میدهیم یک نوع آن عادت های بد است مانند به تاخیر انداختن نماز و بی احترامی به پدر دمار …که باید خودمان را اصلاح کرده و ترک شود
نوع دیگر از عادت ،کارهای خوب ما هستند مانند به موقع خواندن نماز ،روزه ،دائم الوضو بودن همه اینها خوب است ولی چون از سر عادت است مانع رسیدن به خدا میشود و باید ترک شود و فقط برای خدا باشد و نه از روی عادت .مثلا دائم الوضو باشیم نه از روی عادت بلکه چون عالم محضر خدا است همیشه با وضو باشیم.
2 .عزم
یعنی قصد کردن و نیت انجام کاری کردن ، تصمیم گرفتن ،تصمیم بگیرد عادات اش را ترک کند و عزم کند بر انجام کارهای خوب و بهتر است که عادات ترک شده را بنویسم تا فراموش نکنیم که عزم بر ترک آن کرده ایم.
و یا تصمیم بر انجام کارهای خوب مثلا عزم کنیم که یار امام زمان باشیم
3.رفق و مدارا
یعنی وقتی حالت خوب است بیشتر عبادت کن و از روی شوق و وقتی حالت خوب نیست کمتر عبادت کن و با روح ات مدارا کن و لذا میفرمایند علم دوست مومن، حلم وزیر مومن و رفق و مدارا برادر مومن مثل یه برادر باید با نفس خودت رفتار کنی
4.وفا
به خود و نفس مان وفادار بودن ،هم به خودمان هم به دیگران وفادار باشیم و به امام زمانمان و جلو شیطان ایستادگی کنیم و نماز نشانه وفای به خداست و همچنین انجام همه دستورات خدا نشانه ی از وفاست
5.ثبات و دوام
چله گرفتن برای عبادات و مداومت داشتن بر آن و طبق روایت بهترین عمل نزد خدا عملی است که دوام داشته باشد اگر چه کم باشد
همه کارهایمان دوام داشته باشد و همیشگی باشد و سعی مان بر آن باشد که هر روز ذکر و یا عملی را اضافه کنیم.
6.مراقبه
به خودمان سخت گرفتن و مواظب و مراقب نفس بودن .کسی که مراقبه بر اعمالش دارد قطعاً دچار تغییر می شود از خود احوال پرسی کردن و بر چله که گرفته ایم مراقبت داشته باشیم
7.محاسبه
از خودت حساب بکش قبل از اینکه از تو حساب بکشند اعمال خودمان را حساب و کتاب کنیم که چه کارهایی را انجام داده ایم و سعی بر جبران کارهای نادرست مان داشته باشیم امام موسی کاظم فرمودند :کسی که هر شب از خودش حساب نکشد از ما نیست
8.مواخذه
خود را تنبیه کردن و مواخذه کردن بر گناهانی که انجام داده ایم و سخت گرفتن بر اعضا و جوارح که مرتکب گناه نشویم
9.سرعت
بعد از مراقبه و محاسبه و مواخذه باید سرعت گرفت بر انجام کارها و حالت باید با دیگران فرق داشته باشد و سرعت بگیری به سوی مغفرت خدا که این سه ماه رجب ،شعبان و رمضان بهترین فرصت است برای دویدن و ثواب جمع کردن و هر عمل خیری صدقه و ثواب است
10.ارادت
در خدمت خدا بودن و به همه فرمایشات الهی و اهل بیت ارادت داشتن .باطن خودت را از تعلق خاطر جدا کردن و کمال اخلاص را نسبت به قوانین خدا اجرا کردن و هر کاری را خدا فرموده از سر شوق چشم گفتن
در خدمت امام زمان بودن و به امام ارادت داشتن و به خاطر امام گناه نکردن
————————
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
خطبه 220 وصف سالکان راه خدا ( 2 )
_عقل خود را زنده کرد و نفس را میراند به گونه ای که پیکر ستبرش باریک و دل سخت اش نرم شد و فروغی سخت روشن بر او تابید و راه را روشن ساخت و به راه راست اش روانه کرد
_حتی دق جلیله -به گونه ای که پیکر ستبرش باریک
وقتی عقل زنده و نفس مرد و خودخواهی تمام شد بدن اش در اثر ریاضت لاغر و ذوب می شود و به حدی می خورد که زنده بماند
_و لطف غلیظه -و دل سخت اش نرم شد
غلظت و خشونت اخلاق اش تبدیل می شود به لطافت و نرمی و اگر دچار خشم می شود ابن خشم برای خداست و نه شخص خودش و به خاطر گناه دیگری عصبانی می شود
_و برق له لا مع کثیر البرق- و فروغی سخت روشن بر او تابید
نورانی در تمام وجودش ایجاد می شود که همه را میگیرد و هر کس می بیندش جذب اش می شود و معنویت وجودش و برق وجودش دیگران را میگیرد.
_ فابان له الطریق - و راهش را روشن ساخت
خدا در اثر نوری که به او میدهد راه برایش آشکار می شود و تردید ندارد
_و سلک به سبیل -و به راه راستش روانه کرد
نه تنها راه را به او نشان میدهند بله دستش را هم میگیرند و در طی کردن راه به او کمک میکنند و این خیلی قشنگ است چون دیگه به اجبار نمی روی و با شوق ادامه میدهی و راهای مختلف جلو راهت میگذارند و دیگه در و دیوار و همه تو را یاد خدا می اندازد و به خدا نزدیک میکند .
————————–
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
خطبه 220 مولا علی علیه السلام در وصف سالکان راه خدا
_عقل خود را زنده کرد و نفس را میراند (قد احیا عقله و امات نفسه )
_مومن وقتی عقل اش زنده شد دیگر خودش را برای خدا میخواهد نه برای نفس اش و همه کارها و اعمال و رفتارش برای خدا می شود .
_ صاحبان عقل طبق فرمایش پیامبر
1.اخلاق خوش
با دیگران و با خودش هم حتی با محبت رفتار می کند
2.وقار
وقار یعنی وزانت و سنگینی و برایش مهم است که دیگران با شخصیت به او نگاه کنن و شخصیت هم مربوط به جسم نیست که هر کس زیباتر با وقارتر بلکه مرتبط با روح است و به نوع برخوردت با دیگران بستگی دارد و برخورد نادرست با دیگران از وقارت میکاهد
3.صله رحم میکنن
به رفت و آمد دیگران کاری ندارند خودشان صله رحم میکنند و طبق روایت ثواب کسی که با مال و جانش صله رحم کند برابر است با ثواب صد شهید و باعث افزایش عمر میشود و کسی که عاقل است با مردم در ارتباط است
4.به پدران و مادران نیکی می کند
هر چقدر تواضع ات نسبت به پدر و مادر بیشتر یعنی صاحب عقل بیشتری هستی و طبق روایت بوسیدن کف پای پدر و مادر برابر است با بوسیدن تربت سید شهدا که همان خاک بهشت است و بهشت زیر پای مادران است
5.بخشش
به فقرا همسایگان و خویشان نیکی میکند و ثمره اموال بخشش است و با بخشیدن زیاد می شود و به فرموده امام علی خداوند روزی فقرا را در مال ثروتمندان قرار داده است و سعی کنیم خودمان ببخشیم که دعای فقرا در هر دو دنیا شامل حالمان بشود و کسی که این کار را بکند عاقل است.
6 . آشکارا به همه سلام میکند
پیامبر فرمود به همدیگر سلام کنید که هم سلامتی و هم محبت می آورد و برکات زیاد دارد و هفتاد ثواب دارد که شصت و نه تا برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده است
7 . هنگامی که مردم در خوابند نماز شب می خوانند
عاقل کسی است که خصوصی با خدا حرف میزند و سحر بیدار است و خدا خودش بیدارت کرده است و این توفیق شامل حال هر کسی نمی شود و سحر دیدار خصوصی با خداست
وقتی این صفات در انسان بوجود آمد صاحب عقل میشود و وقتی عقل زند شد و نفس مرد همه درونش و بیرونش خدایی میشود نوع رفتار و پوشش ات برای خدا می شود.
—————————-
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
کسی که نماز صبح اش را نخواند فرشته ای از آسمان صدا میزند به او می گوید ای زیان کار
کسی که نماز ظهراش را نخواند فرشته ای از آسمان صدا می زند به او می گوید ای خیانتکار
کسی که نماز عصرش را نخواند فرشته ای از آسمان صدا می زند و به او می گوید ای بی دین
کسی که نماز مغرب اش را نخواند فرشته ای از آسمان صدا میزند به او می گوید ای کافر
کسی که نماز عشاء را نخواند فرشته ای از آسمان صدا می زند به او می گویند وای بر تو که در تو هیچ منفعتی نیست
————————–
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
سجده شکر
در حدیث صحیح درباره پاداش سجده شکر نمازهای واجب آمده است:
«هنگامی که بنده ای نماز بخواند و بعد از خواندن نماز، سر به سجده شکر بگذارد، خداوند متعال حجاب ها و پرده هایی را که بین او و فرشتگان وجود دارد برمی دارد و می فرماید:
«ای فرشتگان من، به بنده من بنگرید که واجب مرا ادا نموده و عهد مرا تمام کرده، سپس به خاطر نعمتی که به او داده ام، سر بر سجده شکر نهاده است. ای فرشتگان من پاداش چنین بنده ای چیست؟!»
فرشتگان می گویند: «پروردگارا، پاداش او رحمت توست.»
خداوند متعال می فرماید: «سپس چه؟»
فرشتگان عرض می کنند: «پروردگارا، پاداش او برآورده ساختن خواسته ها ومهماتش می باشد.»
خداوند متعال می فرماید: «سپس چه؟»
پس فرشتگان تمامی خیرات را برمی شمارند، و خداوند متعال می فرماید: «سپس چه؟» تا اینکه فرشتگان عرض می کنند: «پروردگارا، ما نمی دانیم.»
در این هنگام خداوند متعال می فرماید: «همانگونه که او سپاس و شکر مرا به جای آورد، من نیز از او سپاسگزاری خواهم کرد و با فضل خویش به او روی آورده و وجه خویش را نشانش می دهم.»
تهذیب الاحکام، ج 2،ص 110. من لا یحضره الفقیه، ج 1،ص 334.
منبع: رساله لقاءالله از میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 57
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
آثار دعای عشرات
_ امام صادق علیه السلام فرمودند : نزد ما حرزهایی است که ان را پنهان نگه داشتهایم و به دیگران نمی آموزیم بر پدرم شهادت که او از پدرش و از جدش مرا آگاه ساخته است که حضرت علی علیه السلام فرمودند:
_ اگر هر بامداد و شامگاه آن را بگویی هزار هزار فرشته به آن کار وا داشته اند که هر فرشته از نظر سرعت در نوشتن نیروی هزار هزار نویسنده خواهند بخشید و هزار هزار فرشته برای طلب آمرزشت نماینده خواهند شد به هر فرشته آمرزش کننده ای نیروی هزار هزار گوینده در سرعت گفتار خواهند بخشید
_در دارالسلام برای تو هزار خانه در صد کاخ می سازند که کاخ آن همسایه دارالسلام باشد و برای تو در بهشت هزار خانه در صد کاخ در همسایگی بهشت می سازند و در بهشت جاوید هزار هزار شهر می سازند
_ در قبرت نوشته ای همراه تو خواهدبود. می گوید : این منم چیزی برای تو از گریه وزاری و ترس و لغزش از صراط مستقیم و عذاب جهنم وجود نخواهد داشت . هر آنچه بخواهی و آنچه دوست داری در آن روز بدست می آوری . روز تو تمام نمی شود مگر اینکه خواسته تو بر آورده شود وهر چه و هر کجا باشد .به جز شهادت نمی میری وسراسر زندگیت خوشبخت خواهی بود و هرگز به تهیدستی و دیوانگی و پریشانی مبتلا نخواهی شد .
_برای تو در هر روز به اندازه سنگینی هر نفس هزار هزار حسنه می نویسند و هزار هزار بدی را محو نابود می کنند و هزار هزار رتبه را بالا می برند و آسمان و زمین برای تو آمرزش می خواهند تا اینکه در برابر خدا وند عزوجل بایستی وبرا هر کسی هر حاجتی بخواهی ادا شود و هر حاجتی برای خود و دیگران تا پایان زندگی دنیا و اخرت ادا می شود
_امام محمد باقر ( ع ) از پدرش. ..از پدرش. ..از امام على(ع) که این دعا را امام علی( ع ) به امام حسین ( ع ) تعلیم فرمود و سفارش اکید میفرماید که این دعا را تنها به خواص از اهل بیت و شیعیان خود تعلیم نماید و آثار زیادی از حضرت برای این دعا ذکر می کند.
کتاب جمال الاسبوع ص276. ..از شیخ طوسی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
داستانی زیبا از زبان آیت الله مجتهدی
شفاعت ائمه
روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و به ایشان عرض کرد :
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
پیام و سفارش امام رضا(ع) به شیعیان
امام رضا(ع) به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) پیامی به شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) فرستادهاند که در اینجا متن و ترجمه آن بیان میشود.
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکونت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بیفایده دعوت کن.
به صلهرحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت نما، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و به من و به دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستان و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که اورا به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را عفو خواهد کرد مگر آنهایی که به او شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، که از این سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد؛ مگر اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) بیبهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم. (اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241 )
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
ورود امام زمان علیه السلام ممنوع!!!
شوخی نبودکه،شب عروسی بود!!
همان شبی که هزارشب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند…
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید
به تمامی مردان داخل تالارکه نه،به تمام مردان شهرمحرم میشود!
این را ازفیلم هایی که درفضای سبزداخل شهرمیگیرندفهمیدم!!
همان شبی که فراموش میشودعالم محضرخداست…
آهان یادم آمد،
این تالارمحضرخدانیست،تامیتوانید
معصیت کنید!!
همان شبی که دامادهم آرایش میکند…
همه وهمه آمدندحتی خان دایی…
اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد،حق پدری دارندبرما…!!
مگرمیشوداونباشد؟!
عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود…
به تالارکه رسیدسردرتالارنوشته بودند:ورودامام زمان ممنوع!!
دورترهاایستادوگفت دخترم عروسیت مبارک ولی…
ای کاش کاری میکردی تامن هم میتوانستم بیایم…
مگرمیشودشب عروسی دختر،پدرنیاید؟!من آمدم اما…
گوشه ای نشست وبرای خوشبختی دخترکش دعاکرد…
چه ظالمانه یادمان میرودکه هستی!
ماکه روزیمان راازسفره تومیبریم ومیخوریم،باشیطان میپریم ومی گردیم…
میدانم گناه هم که میکنیم،بازدلت نمی آید نیمه شب درنمازدعایمان نکنی
اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است
نه ساپورت های رنگاوارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نا مشروع و دزدی
این روزها
فقط
در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده!!
اللهم عجل لولیک الفرج….
.برچهره دل ربای مهدی صلوات..
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
چهل حدیث پزشکی از امام علی(ع):
1- آب
از ایستاده آب خوردن بپرهیزید که باعث دردی می شود که درمان نداشته باشد .
2- آب باران
آب باران بنوشید که بدن را پاکیزه نموده و بیماری ها را دفع نماید .
3- آب سرد
تطهیر با آب سرد بواسیر را قطع می کند .
4- آفتاب
اگر خواستید در آفتاب بنشینید پشت به آن بنشینید , زیرا آفتاب بیماری درون را ظاهر می سازد .
5- آویشن
آویشن پرزهای معده را تقویت کرده و سالم نگه می دارد .
6- ادرار
بول کردن در حمام باعث فقر و پریشانی است .
7- اسپند
ریشه ی اسپند شادی آور و در ساقه و برگ آن درمان هفتاد و دو بیماری وجود دارد .
8- اشک
خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاری می سازد .
9- اعصاب
خوردن به قلب را قوت بخشد و معده را پاکیزه نماید و اعصاب را خوانا سازد و ترس را از دل می زداید .
10- انار
به کودکان خود انار دهید تا زودتر به سخن آیند .
11- انجیر
خوردن انجیر انسدادها را نرم می کند و برای باد قولنج مفید است , در روز از آن بسیار ولی در شب اندک بخورید
12- اندوه
شستن لباس غم و اندوه را می زداید .
13- انگور
انگور هم قاتق است و هم میوه و هم غذا و هم شیرینی است .
14- بادرنجبویه
بادرنجبویه سده را می گشاید و اشتهای به غذا آورد و سل را برطرف سازد و به هضم غذا کمک کند .
15- بخور کردن
بخور کردن موجب سلامتی سر ( از بیماری ) است و بدن را از درون پاک می کند و انواع بیماری سر را از بین می برد .
16- بدن
حجامت بدن را سالم و خرد را استوار می سازد .
17- بلغم
ریشه ی ترب بلغم را قطع و غذا را هضم نماید .
18- بنفشه
حرارت تب را به بنفشه و آب خنک بشکنید که گرمای آن از گرمای جهنم است .
19- بوی دهان
جویدن کندر دندان ها را محکم و بلغم را دفع می کند و بوی دهان را از بین می برد .
20- به
خوردن به قلب ضعیف را تقویت می نماید و معده را پاک و دل را قوی و ترسو را شجاع و کودک در رحم را زیبا می سازد .
21- بهداشت فردی
امیر مومنان دستمالی داشت که پس از وضو ساختن روی خود را بدان خشک می کرد سپس آن را به میخی می آویخت و کسی جز او به آن دست نمی زد .
22- بیماری
خوراکت را کم کن تا بیماری ات کم شود .
23- بینی
روغن بنفشه در بینی بچکانید که حضرت رسول f فرمود : اگر مردم فواید این روغن را بدانند آن را سر می کشیدند .
24- پرخوری
پرخوری بدن را بدبو کند و از زیرکی جلوگیری کند .
25- پرندگان
از خوردن پرندگانی که سنگدان و چینه دان و خار پا ندارند و پرندگانی که سلاحشان ناخنشان می باشد بپرهیزید .
26- پوست
استعمال نوره ( جهت زدایش موی زاید ) پوست بدن را پاکیزه و منافذ آن را باز می کند .
27- پیری
چهار چیز موجب پیری زودرس می گردند : خوردن گوشت مانده و نشستن در جای نمناک و از پله ها بسیار بالا و پایین رفتن و با پیرزن نزدیکی نمودن
28- تب
عناب تب را برطرف می سازد
29- تند خویی
کسی که دوست دارد کمتر خشمگین گردد از گوشت دراج بخورد
30- چاشت
هر که خواهد عمرش طولانی باشد چاشت را بامداد بخورد .
31- چشم
دست شستن پیش از غذا خوردن و بعد از آن چشم را جلا می دهد .
32- حسد
حسد دل را بیمار نموده و اندوه شدید آورد .
33- ختنه
در ختنه کردن فرزندانتان شتاب کنید که برایشان پاک تر است .
34- خرما
خرما بخورید که در آن درمان دردها است .
35- خطمی
شستن سر با خطمی چرک ها را می زداید و جانوران موجود در آن را نابود می کند .
36- خواب
پرخوری و بسیار خوابیدن بدن را تباه سازد و زیان به بار آورد .
37- خوره
در حمام آجر و سفال بر پای خود نسایید که مورث خوره است .
38- دارو
نوشیدن دارو برای بدن مانند صابون است برای لباس , آن را تمیز می نماید ولی کهنه اش نیز می کند .
39-شانه کردن
40-ایستاده شانه کردن باعث فقر و پریشانی می گردد.
40- کفش
نیکو انتخاب نمودن کفش به سلامتی بدن و نیز به طهارت در نماز کمک می کند
————————
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
مرحله اول: اسلام
_اسلام اصغر :اظهار شهادتین و تصدیق با زبان و اصول دین (نماز ،روزه حج خمس زکات )
_اسلام اکبر: تسلیم محض خدا شدن و ترک اعتراض به خدا (تسلیم یعنی همان یقین ، این که نماز شب خواندن احترام به پدر و مادر امر به معروف و نهی از منکر )
_اسلام اعظم :انسان به هر دری میزند راه به رویش بسته می شود و نزول بلا زیاد میشود که ثمره آن پیدا کردن وجود است و حرف هیچ کس جز خدا برایت حجت نیست .رسیدن به موت اختیاری همان بودن جسم ات حضور دارد ولی روحت پیش خداست
———————–
مرحله دوم :ایمان
_ایمان اصغر: تصدیق قلبی یعنی هر چه خداوند فرموده بدون علت پذیرفتن و چون چرا نداشتن
” لازمه ایمان اصغر پذیرش تمام انبیاء “
_ایمان اکبر: تسلیم با شوق و رضا و نه با اجبار و اکراه و با شوق عبادت کردن و به سمت خدا رفتن شیرینی عبادت را حس کردن قلب را حرم خدا کردن
_ایمان اعظم: باز شدن چشم و پیدا کردن حالات معنوی و رفتن به عالم ملکوت
———————-
مرحله سوم : هجرت
_هجرت مع الرسول :از همه رو گردان و به سمت پیامبر رفتن و با او رابطه داشتن
_هجرت کبری: هجرت تن و دور کردن جسم از مجلس گناه
از همه بدی های درون به همه خوبی ها درون هجرت کردن
_هجرت عظمی: نفس را رها کردن و رسیدن به نفس مطمئنه از خودت به نیستی رسیدن
———————
مرحله چهارم : جهاد فی سبیل الله
_جهاد اکبر :جهاد با نفس که سخت ترین مرحله از جهاد است مبارزه با خواسته های نفسانی که تا آخرین لحظه مرگ ادامه دارد
_فتح و ظفر بر سر بازان شیطان
امام صادق فرمودند :شیعیان واقعی اهل هدی ،اهل تقوی، اهل خیر ،اهل ایمان و اهل فتح و ظفر هستن و دائماً در برابر شیطان پیروز هستن
_جهاد اعظم :دائم نزد خدا بودن و به لقاءالله رسیدن و دریافت رزق های بهشتی
———————–
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
_ انجام محرمات عامل تباه شدن عقل
_نشانه مومن عقل است و قطعاً کسی که مومن است عقل اش زنده است.
انسان تنها موجود مختار در عالم هستی است این اختیار را به او داده اند که با شوق به سمت خدا برود و این زمانی حاصل میشود که عقل اش زنده شود
زمانی عقل زنده است که با تقوا باشیم و تقوا یعنی پرهیزگاری و نگاه داشتن خود، همان انجام واجبات و ترک محرمات چرا که همه محرمات سم هستن و ضرر و به محض انجام دادن قلب لکه دار شده و عقل تباه می شود .
_لذا عوامل تباه شدن عقل را باید شناخت؟
1.شراب
طبق روایت کسی که یک جرعه شراب بنوشد دیگر روی بهشت را نخواهد دید
چون خوردن شراب باعث از بین رفتن فعالیت مخچه شده و سبب تباه شدن عقل شده و انسان خدا را نمی بیند و مبتلا به گناه می شود.
2.مستی گناه
در عمل یا رفتار و یا کرداری مست شدن و خدا را ندیدن مثل مستی جوانی ،مستی خوشگلی و یا مست علم شدن ،مست شغل و منصب شدن و ….که همه منجر به دور شدن از خدا میشود.
3 . خودپسندی
انسان خود پسند دیگران را نمی بیند و به ظلم گرفتار میشود ،گناهی که طبق روایت در همین دنیا پاسخ داده میشود .لذا باید به همه احترام گذاشت چون خداوند اولیاء الله خودش را در بین مردم مخفی کرده است.
4.آدم های نادان
انسان هایی که جهل در دین دارند و باید در حد ضرورت با آن ها همنشین شد
آیتالله نخودکی فرمودند :همنشینی با نادان آتشی در دل می اندازد که هیچ گاه خاموش نمی شود .
5.بیهوده گویی
انسان بیهوده گو چون ذهن اش را با بیهودگی پر کرده است عقل اش تباه شده و دیگر نمیتواند ذاکر باشد و به یاد خدا باشد
6.شوخی فراوان
شوخی یعنی حرف راست را با خنده گفتن
امام علی علیه السلام فرمودند : کسی که شوخی زیاد میکند احمق شمرده میشود
و انسان احمق عقل اش زایل میشود.
7.فقر و تنگ دستی
امام علی علیه السلام فرمودند : هر کس دچار فقر شود به چهار مصیبت گرفتار میشود
1.کم شدن یقین 2.کم شدن عقل 3.دین اش می رود 4.کم حیا می شود.
9.خوردن زیادی گوشت
ا. خوردن زیاد گوشت برا بدن مضر است و باید به اندازه و در حد نیاز باشد
2.ممکن است که اشاره به غیبت داشته باشد
که طبق فرمایش پیامبر غیبت کردن مانند خوردن گوشت برادر مرده است و زیاده روی در آن باعث تباه شدن عقل می شود.
————————
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
چرا دعا مستجاب نمی شود؟
امام علی (ع)فرمودند:دعاها مستجاب نمی شود چون قلب ها و فکرها در هشت چیز خیانت کرده است.
1.خدارا شناخته ولی حق خدا را ادا نکردن
حق خدا همان اطاعت از خدا و پیامبر و اهل بیت و پدر و مادر
2.به پیامبر ایمان آورده ولی با سنت پیامبر مخالفت کردن
عمل نکردن به سنت های پیامبر و نشناختن این سنتها
3.کتاب خدا را خواندن و به آن عمل نکردن
عمل نکردن به دستورات قرآن مانند غیبت، عیب جویی و مسخره کردن و ……
4.از مجازات خدا ترسیدن ولی خود را در مجازات خدا انداختن
به ظاهر چشم گفتن به خدا ولی در عمل نه گفتن و مطابق میل خود رفتار کردن
5.دنبال پاداش الهی بودن و به سمت آن نرفتن
انجام دادن کارهای خیر مانند لبخند به صورت مومن و نگاه به فرزندان و همسر و مهربانی با آنها
چرا
6.نعمت خدا را خوردن و حق شکرش را ادا نکردن
یعنی بهره بردن از نعمتها و خرج کردن آن در راه رسیدن به خدا
7 .شیطان را دشمن قرار دادن
شیطان قسم خورده که از چپ و راست و جلو و عقب نمیگذارد که خدا را عبادت کنیم و عبد باشیم.
8. عیوب مردم را فرا روی خود گذاشته و عیوب خود را یادتان رفته است
“الگوی زیبایی برای دیگران باش”
سعی کن کسی که تو را می ببیند،آرزو کند مثل تو باشد…
از ایمان سخن نگو! بگذار از نوری که در چهره داری،آن را احساس کند…
از عقیده برایش نگو..!بگذار با پایبندی تو،آنرا بپذیرد…
از عبادت برایش نگو!بگذار آن را جلوی چشمش ببیند…
از اخلاق برایش نگو!بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرد…
از تعهد برایش نگو!بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد…
بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را تجربه کنند
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
علاقه مند ساختن فرزندان به مطالعه، نقشی سرنوشت ساز بر رشد شخصیت و کسب موفقیت در زندگی آنها دارد. اگر به چند نکته کاربردی توجه داشته باشیم خواهیم توانست دست فرزندمان را در دستان یار مهربان بگذاریم:
1- کودکان به اندازه پدر و مادرشان به کتاب اهمیت می دهند. با توجه به اینکه سرانه مطالعه در ایران تنها 2 دقیقه در شبانه روز است بد نیست ابتدا بیلی به باغچه خودمان بزنیم.
2- کتاب خوب علاوه بر مناسب بودن محتوا باید جذابیت های ویژه ای هم داشته باشد. جذابیت یک کتاب برای کودک، بستگی به سن و سال و علاقه شخصی او دارد. مثلاً در یک سالگی بیشتر تصاویر کتاب برای کودک جذابیت دارد تا نوشته های آن و درسالهای بعد در کنار تصاویر، داستان کتاب هم جذابیت خاص خودش را پیدا می کند.
3- کتاب می تواند انواع و اشکال مختلفی داشته باشد. شعر، داستان، نقاشی، علمی، کوچک، بزرگ و… داشتن حق انتخاب، لذت کتاب خواندن را برای فرزندان بالا می برد. در ضمن وقتی کتابها جلوی چشم و در دسترس کودک باشد بیشتر به خواندن آنها علاقه نشان می دهد.
4- چقدر هیجان انگیز است وقتی فرزندمان ما را در حال مطالعه یکی از کتابهایش ببیند. بخصوص وقتی درباره آنچه خوانده ایم با او گفتگو کنیم.
5- وقتی بعد از بازدید از یک باغ وحش کتابی با موضوع حیوانات برای فرزندمان تهیه کنیم او علاقه بیشتری به مطالعه آن کتاب نشان می دهد. این فرصتها را نباید از دست داد.
6- چقدر برای کودک لذت بخش است تحویل گرفتن یک مجله جذاب و خواندنی از آقای پستچی. می توانیم اشتراک مجله ای را با نام فرزند خود بگیریم و اشتیاق او را هنگام گشودن پاکت پست و ورق زدن مجله تماشا کنیم.
7- کتابها را به او هدیه بدهیم و کمکش کنیم تا برای دوستش کتابی به عنوان هدیه بخرد.
8- برایش با اشتیاق و علاقه کتاب بخوانید. مثل یک نمایشنامه. لحن و چهره خود را بر اساس داستان تغییر دهید. حتی از افکتهای صوتی استفاده کنید مثل صدای در زدن و… با این کار فرزند شما هم از کتاب خواندن لذت می برد و هم از نشستن کنار شما. او برای شنیدن داستان بعدی لحظه شماری خواهد کرد.
9- در جمع، به فرزندتان برچسب کتابخوان بودن بزنید؛ همچنین می توانید او را مسئول کتاب خواندن برای برادر یا خواهر کوچکترش کنید.
10- به یاران نامهربان مثل تبلت و تلوزیون و… اجازه ندهیم جای یار مهربان را در زندگی کودکانمان بگیرند. می دانم کار دشواری است اما امیدوارم با مطالعه و مشورت با کارشناسان با تجربه از پس آن برآیید.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
علم و عرفان
(قسمت دوم )
حجاب علم
علم مفید و غیر مفید :
وقتی بین علم و عشق مقایسه شود روشن می گردد که در عشق هیچ حجابی نیست و عشق، اتصال و پیوند عاشق و معشوق، بلکه فنا و ذوب شدن عاشق و معشوق است؛ لذا مانع و پرده ای وجود ندارد؛ به خلاف عالم که همیشه با عینک علم نظر می کند. البته علم، عینکی شفاف و لطیف است؛ از این رو باید علم را جزو حجاب های نورانی دانست. اما صحیح آن است که علم و استدلال و برهان حجاب های ظلمانی هستند.
کسی که صرفاً مقداری از اصطلاحات و مفاهیم علوم دینی را فراگیرد و تصور کند که بر اثر دانستن این اصطلاحات، به مقام و درجه ای رسیده است و خود را برتر از دیگران بداند، علم او حجاب ظلمانی و مانع از رسیدن به خدا متعال می باشد. حقیقتاً تفاوتی بین آن که چند اصطلاح «مقدمه واجب»، «اجتماع امر و نهی»، «اصالة الوجود» و «اعیان ثابته» را فراگرفته، و بین آن که چند اصطلاح در زمین شناسی، هواشناسی، نجّاری یا آهنگری می داند، وجود ندارد و نباید یکی را بر دیگری ترجیح داد.
علمی ارزش است که علم دینی باشد؛ اما نباید فریب خورد و نام فراگیری اصطلاحات را «علم دینی» گذاشت و آن را مستمسک نمود. بلکه علم دینی آن است که اولاً، هر چه انسان بیش تر فراگیرد، زهد او نسبت به دنیا بیش تر شود؛ و ثانیاً، آن گونه که قرآن خبر داده است، تمامی علما از خداوند ترس دارند، و چون کلمه «العلماء» جمع با الف و لام است، مفید استغراق می باشد و معنایش این است که تمامی علما از خداوند می ترسند؛ پس اگر کسی در علمی - هر علمی که قابل تصور باشد - رشد نمود اما از خداوند ترسی نداشت، او از نظر قرآن، عالم نیست؛ چنین کسی نه تنها عالم نیست و به خداوند نزدیک شده است، بلکه واقعاً علم او ظلمات می باشد و سبب دوری از خداوند است، حضرت امام می فرماید:
ای طلبه مفاهیم، ای گمراه حقایق! قدری تأمل کن ببین چه داری از معارف؟ چه اثری در خود از حق و صفاتش می بینی؟ علم موسیقی و ایقاع شاید از علم تو دقیق تر باشد؛ هیئت و مکانیک و سایر علوم طبیعی و ریاضی در اصطلاحات و دقت، با علم تو همدوش است؛ همان طور که آن ها عرفان بالله نمی آورد، علم تو هم - تا محجوب به حجاب اصطلاحات و پرده مفاهیم و اعتبارات است - نه از او کیفیتی حاصل شود، نه حال. بلکه در شریعت، علم علوم طبیعی و ریاضی از علوم شما بهتر است، زیرا که آنها نتیجه خود را می دهد و از شما بی نتیجه یا به عکس نتیجه می دهد! مهندس نتیجه هندسه را و زرگر نتیجه صنعت خود را می برد، شما از نتیجه دنیایی بازمانده، به نتیجه معارف هم نرسیدید.
بلکه حجاب شما غلظتش بیش تر است؛ تا صحبت احدیّت در پیش می آید، یک ظلمت بی انتهایی تصور می کنید! و تا از حضرت اسماء و صفات سخنی می شنوید، یک کثرت لایتناهی در نظر می آورید! پس راهی به حقایق و معارف از این اصطلاحات پیدا نشد و خود، سرمایه افتخار و تکبر بر علمای حقّه گردید. معارفی که کدورت قلب را بیفزاید معارف نیست. وای بر معارفی که عاقبت امر، صاحبش را وارث شیطان کند! کبر از اخلاق خاصه شیطان است؛ او به پدر تو آدم کبر کرد، مطرود درگاه شد؛ تو که به همه آدم و آدم زاده ها کبر می کنی نیز مطرودی
آری کسی که علم را به جمع کردن اقوال و کتب و نقد سخنان علمای بزرگ و در وجه، اتلاف عمر در قیل و قال و جمع اصطلاحات و فخرفروشی بر دیگران می داند، او واقع در حجاب غلیظ و ظلمانی علم و اصطلاحات و مفاهیم قرار گرفته است. این گونه کلمات در آثار حضرت امام فراوان است.
ضمناً هدف این سخنان آن نیست که علم و دانش، به صورت کلی ترک شود و کنار نهاده شود؛ بلکه مقصود این است که تکیه و اعتماد بر این علوم صحیح نیست؛ بلکه بدون ورود در حجاب، خرق آن ممکن نیست و به گفته حافظ:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
امام خمینی رحمه الله می فرماید:
هر چه این مفاهیم، در قلب سیاه و غیر مهذّب انباشته گردد، حجاب زیادتر می شود. در نفسی که مهذّب نشده علم، حجاب ظلمانی است؛ «العلم هو الحجاب الأکبر»؛ لذا شرّ عالِم فاسد برای اسلام، از همه شرور خطرناک تر و بیش تر است. علم، نور است؛ ولی در دل سیاه و قلب فاسد، دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد. علمی که انسان را به خدا نزدیک می کند، در نفس دنیا طلب باعث دوری بیش تر از درگاه ذی الجلال می گردد. علم توحید هم اگر برای غیر خدا باشد، از حجب ظلمانی است؛ چون اشتغال به ما سوی الله است. اگر کسی قرآن کریم را با چهارده قرائت
«لما سوی الله» حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دوری از حق تعالی، چیزی عاید او نمی شود .
به هر حال، درس خواندن لازم است؛ ولی تحصیل این علوم، مقدمه برای تهذیب نفس و تخلّق به اخلاق کریمه است؛ اما متأسفانه برخی افراد، تا آخر عمر در مقدمه مانده.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#تزکیه_نفس
چقدر میخواهی بخوابی؟!
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد، یک شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله می فرمایند:
«وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیکه خواب آلود است،» برای این که به سبب نماز شبش می خواهد که خداوند را راضی کند،
خداوند متعال به سبب آن بنده ، بر ملائکه مباهات می کند و می گوید :
این بنده ام را می بینید که بلند شده و خواب شیرینش را ترک کرده تا کاری را انجام دهد که بر او واجب نکرده ام؟
شاهد باشید که من او را آمرزیدم
_______________________________
اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآل مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ
# آیت_الله_بهجت (ره)
استادم #سید_علی_قاضی (اسوه العارفین) را در خواب دیدم،
به او گفتم⇦ چه چیزی حسرت شما در دنیاست که انجام ندادهاید؟
ایشان فرمودند⇦حسرت میخورم که چرا در دنیا فقط روزی یکمرتبه زیارت عـاشـورا را میخواندم…
_ ما روزی چند بار زیارت عاشورا را می خوانیم؟
بـه ابـےأنـت وامــےیـاحـــســـیـن
_______________________________
ازبهلول پرسیدند
درقبرستان چه میکنے؟
او گفت:
باجمعےنشسته ام
که به من آزار نمیرسانند
مرابه یاد آخرت می اندازند
و بالاتر ازهمه ی اینها
اگراز پیششان بروم
پشت سرم بدگویـے نمیکنند
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
به نام خالق هستی، او که آفرید و هدایت ساخت.
همیشه از کودکی علاقه به دکتر شدن داشتم و در ذهنم بود که بزرگ شدم در رشته ای درس بخوانم که به آرزویم برسم، دوران ابتدایی و راهنمای را پشت سر گذاشتم و وارد دوران حساس دبیرستان شدم، خواستگاران یکی پس از دیگری می آمدند ، مگر شد که با حواس جمع درس خواند ، که با آمدن خواستگار آخر که با واسطه دوست پدرم آمده بودند ، البته این را بگویم که هیچ کدام را نمی دیدم و وصف آنها را از دیگران می شنیدم ، که این بار پدر با داشتن حال نامساعد گفتند که تا من زنده ام ازدواج کن تا خودم از خانه شما را به خانه بخت بفرستم که با این سخن ، دیگر وکالت را به ایشان دادم توسلی امر پدر ، از جایی که خیلی به پدر ارادت داشته و علقه خاصی بین ما بود بنده ندید به انتخاب پدر راهی خانه بخت شده وتا کنون بر حرف وی استوارم ، هر چند زندگی پستی و بلندی های فراوان داشت ولی با راهنمایی های پدر هموار میشد، خلاصه کنم که ثمره زندگی دو فرزند پسر بود که با رفتن فرزند بزرگم به دبیرستان بنده با 17 سال وقفه درسی دوباره درس را آغاز نمودم این بار در رسته انسانی وارد شدم وآرزو دکتری جسمی را فراموش و بیشتر به درمانگر روح ، که ابتدا در روح خودم بود که بعد از اخذ دیپلم و گذراند دوره های مترجمی زبان عرب ونیز گذراندن دوره ای سیر مطالعاتی استاد مطهری ، تصمیم به ادامه تحصیلات در حوزه علمیه گرفتم که تا کنون هم مشغول وراجی میباشم ، ومطمئن هستم روح پدرم هم از این انتخاب من خشنود می باشد.
توکجایی پدرم…؟!
آنقدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
بسکه دلتنگ توام, از سرشب تا حالا…
آنقدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو..
جان من حرف بزن! امر بفرما پدرم…
آنقدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو…
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو…
پدر ای یاد تو آرامش من….!
امشب از کوچه ی دلتنگی من میگُذَری؟!
آنقدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
#چی_شد_طلبه_شدم
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
آیا ممکن است انسان راه را بلد باشد و در عین حال به بیراهه رود و یا به چیزی یقین داشته باشد اما آن را انکار کند؟
_ علامه طباطبائی رحمة الله علیه :
” منافات ندارد که آدمی راه بداند و در عین حال به بیراهه رود.
( وَ جَحَدُوا بِهٰا وَ اِسْتَیْقَنَتْهٰا أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (14) نمل
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت، از روی ظلم و تکبر آن را انکار کردند. پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود. )
داشتن علم اگر همراه با پیروی از هوای نفس باشد،هدایت نمی کند. کسی که عالم است اما از هوای نفس صرفنظر نکند،هدایت نمی شود، بلکه این علم «حجاب و ضلالت» است و همینطور یقین.
( المیزان ج 18 )
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند
رجبعلی خیاط عارف مشهور می گوید : در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.
سپس به خداوند عرضه داشتم:
«خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
آیا میدانید امید بخش ترین آیه قرآن کریم کدام است؟
حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا می دانید امید بخش ترین آیه ی قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:
بعضی گفتند: آیه ی «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
عدّه ای اظهار داشتند آیه ی «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه ی گناهان را می بخشد.
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند:
از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»[5]
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند:
یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده ی نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی پاکیزه خود را شستشو کند.[6]
[1]. نساء، 48.
[2]. نساء، 110.
[3]. زمر، 53.
[4]. آل عمران، 134.
[5]. هود، 114.
[6]. تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
خانه ای پر از اکسیر
خوشبختی خانه ، در خدا پرستی است.
عزت خانه ، در دوستی است.
ثروت خانه ، در شادی است.
زیبایی خانه ، در پاکیزگی است.
پاکی خانه ، در تقوا است.
نیاز خانه ، در معنویات است.
استحکام خانه ، در تربیت است.
گرمی خانه ، در محبت است.
صفای خانه ، درمحبت است.
پیشرفت خانه ، در قناعت است.
لذت خانه ، در سازگاری است.
سعادت خانه ، در امنیت است.
روشنایی خانه ، در آرامش است.
رفاه خانه ، در حرمت و تفاهم است.
ارزش خانه ، در اعتماد و اطمینان است.
سلامتی خانه ، در نظافت و پاکیزگی است.
صفت خانه ، در انصاف و گذشت است.
شرافت خانه ، در لقمه حلال است.
زینت خانه ، در ساده بودن است.
آسایش خانه ، در انجام وظیفه است.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﺕ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟!
ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﯼ؟ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ؟
ﮔﻔت ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:
1. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
2. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
3. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
4. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
5. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ…
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
خداشناسی پایه و اساس دین
عقیده به اصل نبوت و عقیده به اصل معاد از جمله عقاید اصلی و ضروری دین است، این دو اصل به منزله شاخه هایی هستند که بر روی این تنه قرار گرفته اند، یعنی چون اصل توحید اصلی است ثابت، و چون “جهان را صاحبی باشد خدا نام” و آن صاحب، جهان را تدبیر میکند و موجودات را به سوی کمالاتشان سوق میدهد و هدایت میکند و از طرفی بشر در زندگی فردی و اجتماعی خود احتیاج دارد به یک نوع هدایت و راهنمایی مخصوص که آن را “هدایت وحی و الهام” مینامیم، پس در مجموع زندگانی بشر نقطه ها و روزنه ها و دریچه هایی خواهد بود که از آن نقطه ها و روزنه ها و دریچه ها بشر هدایت و راهنمایی میشود، آن روزنه ها و دریچه ها عبارت است از روحهای مستعد و قلبهای منزه و صافی یک عده از افراد بشر که به نام “انبیاء” و “پیغمبران” نامیده میشوند، و همچنین به دلیل اینکه اصل توحید ثابت است و موجودات به کمال لایقشان رسانده میشوند و از طرفی در وجود انسان نمونه ای از نشئه دیگر وجود دارد، پس انسانها سوق داده میشوند به سوی نشئه دیگر که نشئه عالم آخرت است. پس اصل توحید است که مانند تنه و ریشه یک درخت شاخه ها و برگها و میوه ها به وجود می آورد.
#حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
روزی رسول خدا صلی الله علیه واله در حالی که در میان عده ای از یاران خود که علی بن ابی طالب علیه السلام نیز یکی از آنان بود نشسته بودند٬
فرمودند:
کسی که بگوید (لااله الاالله)وارد بهشت میشود.
دونفر از یاران او گفتند:مانیز میگوییم(لااله الاالله) رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
گواهی به (لااله الا الله)فقط از این (علی بن ابی طالب علیه السلام)
وشیعیانش که پر وردگار از آنان پیمان گرفته است٬ پذیرفته می شود.
آن دونفر دوباره گفتند: ما نیز می گوییم (لا اله الا الله) در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه وآله دستش را بر سر علی علیه السلام گذاشته وفرمودند:
نشانه آن (پیروی از علی بن ابیطالب علیه السلام ) این است که پیمان اورا نشکنید٬ در جایگاه او ننشینید وسخن اورا بشنوید.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
گلایه امام زمان -عجل الله فرجه- از علما و طلاب
مرحوم مشهدی حسن یزدی-از شیفتگان و دلسوختگان امام زمان -عجل الله فرجه- تشرفی حائز اهمیت را به شرح زیر تعریف کردند:
«تقریباً در سال 1350 شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج رفتم و در آن جا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان -عجل الله فرجه- شدم. حال خوبی داشتم و دائماً با حضرتش مناجات می کردم و می گفتم:
ای کاش ظهور می کردید و من ظهور شما را درک می کردم.
آن روز، روز تعطیلی بود. پس از توسل، از کوه خلج به منزل رفتم و قدری استراحت کردم.
در عالم رؤیا (یا بین خواب و بیداری) دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم آقایم و مولایم صاحب الزمان -عجل الله فرجه- هم هستند. آقا در حالی که دست هایشان را بر پشت گذاشته بودند به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. گفتم: آقا تشریف بیاورید داخل شهر. (منظورم ظهور آن حضرت بود) فرمودند:
«من در این شهر غریبم.»
گفتم: آقا اگر کاری دارید بفرمایید تا برایتان انجام دهم. فرمودند:
«ما کارگران زیادی داریم ولی آن ها حق ما را می خورند و اکثراً یک قدم هم برای من بر نمی دارند و به یاد من نیستند.»
در این هنگام از خواب بیدار شدم و در فراق آن حضرت و برای غربت آن حضرت بسیار اشک ریختم.»
(آیا ظهور نزدیک است، صفحه116)
اللهم عجل لولیک الفرج
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
7 حدیث ارزشمند کم گویی و سکوت :
امام على علیه السلام :
خداوند سبحان ، هر گاه صلاح بنده اى را بخواهد ، کم گویى و کم خورى و کم خوابى را به او الهام مى کند
عیون الحکم والمواعظ : ص 132
امام على علیه السلام :
زیاده گویى ، موجب لغزش حکیم و خستگى بردبار است . پس زیاده گویى مکن که مایه رنج خواهى بود و تفریط مکن که مایه اهانت خواهى بود
عیون الحکم والمواعظ : ص 60
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
سکوت، طلاست و سخن، نقره
میزان الحکمه ج10ص 201
امام صادق علیه السلام :
سخن گفتن درباره حق، از سکوتى بر باطل بهتر است
من لا یحضره الفقیه ج 4، ص 396
امام على علیه السلام :
سکوت در برابر احمق، بهتر از جواب دادن به اوست
میزان الحکمه ج 3 ص 238
امام على علیه السلام :
خشم را با سکوت، و شهوت را با خردمندى ، درمان کنید
عیون الحکم والمواعظ : ص 250
حضرت لقمان به پسرش فرمود:
«اى پسرم ! سکوت را مراعات کن که من هرگز بر سکوت پشیمان نشده ام ، و چه بسا سخن گفتم و پشیمان شدم »
محبوب القلوب : ج 1 ص 204
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
بسم الله الرحمن الرحیم
ششصد هزار جمله در شش جمله!
پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و اله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند:
ای علی(علیه السلام)،ششصد هزار گوسفند می خواهی یا ششصد هزار دینار یا ششصد هزار جمله؟
عرض کرد:ای رسول خدا ششصد هزار جمله.
پیامبر فرمودند (آن) ششصد هزار جمله را در شش جمله جمع خلاصه می کنم .
…….ای علی…….
1. هرگاه دیدی مردم به فضایل و مستحبات می پردازند، تو به کامل کردن واجبات بپرداز
2. هرگاه دیدی مردم سرگرم دنیایند، تو سرگرم آخرت شو
3. و هرگاه دیدی مردم به عیب های دیگران می پردازند، تو به عیب های خودت بپرداز،
4. و هرگاه دیدی مردم به آراستن دنیا می پردازند، تو به آخرت بپرداز
5. و هرگاه دیدی مردی به زیادی عمل می پردازند، تو به خالص کردن عمل بپرداز
6. و هرگاه دیدی مردم به خلق متوسل می شوند، تو به خالق متوسل شو.
میزان الحکمة ج3ص2403
#داستان
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
“تهذیب نفس و اصلاح فَردی”
یکی از وظایف مهم منتظران دولت حق، پارسائی و آراستگی به اخلاق خوب و پسندیده است.
امام صادق (ع) فرمود: هر کس شادمان می گردد از اینکه از یاران حضرت مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید و او منتظر [واقعی] است(1).
همچنین امام صادق (ع) فرمود: به یقین برای صاحب این امر غیبتی است، پس بنده خدا باید تقوای الهی پیشه کند و به دینش چنگ زند (2).
1-غیبت نعمانی، ص200 ح16؛ 2-کافی ج2 باب فی الغیبه ص13
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
شنونده غیبت
ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ: ﺁﻧﻜﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺣﻜﻢ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ، ﺍﻓﺴﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻏﻴﺒﺖ ﺷﻨﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ: ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻭ ﻏﻴﺒﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺪﺵ ﻫﻢ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻣﻨﻊ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ. ﻳﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﻳﺎ ﻭ ﺗﺰﻫﺪ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ. ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﻨﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻗﻠﺒﺎ ﻃﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﻊ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻮﻧﺪ. ﻭ ﺑﺴﺎﺑﺎﺷﺪ ﺣﻴﻠﻪﻫﺎ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻏﻴﺒﺖ ﻗﻄﻊ ﻧﺸﻮﺩ، ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ: ﻣﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻮﻉ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﻛﻪ ﺁﻥ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﻞ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﻨﺪ. ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻏﻴﺒﺖ ﻭﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺑﺎ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﻧﺪ.
#معراج_السعاده
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
داستانی ،
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم، بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود، سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت “امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد”.
آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود، لغزید و در آب افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت، بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: “امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد”.
دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم، تو آن جمله را روی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟ دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد، باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش، آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان