حفظ اوقات نماز
در اخبار اهل بیت عصمت، علیهم السلام، سفارش درباره حفظ اوقات صلوات و اتیان آنها را در اوقات فضیلت آنها بسیار وارد است. بلکه گاهى شود که تاءخیر آنها از اوقات فضیلت بدون عذر موجب تضییع و باعث تهاون شود، خصوصا اگر مداومت بر آن انسان بکند. پر معلوم است کسى که اهمیت به امرى دهد، ناچار آن را هر چه زود و نیکوتر باشد انجام دهد. به خلاف آنکه اگر آن را سست بشمارد و ناچیز بداند، که در اتیان آن نیز تهاون و سستى کند و تغافل ورزد.
و خدا نکند که کار انسان منجر شود
به استخفاف به نماز و تهاون و سهل انگارى در امر آن. رسول خدا، صلى الله علیه و آله، مستخف به نماز را فرمود اگر بمیرد و نمازش چنین باشد، به دین من نمرده است. بلکه گاهى شود که انسان به واسطه استخفاف به امر صلاة و تهاون و سستى در آن، کارش منجر به ترک آن شود. طبیعى است که انسان اگر چیزى در نظرش قیمت نداشت، کم کم از نظرش مى افتد و آن را نسیان مى کند. ما که در کارهاى دنیایى کمتر فراموشى برایمان حاصل مى شود، خصوصا در مهمات آن، براى آن است که نفس به واسطه بزرگ شمردن آن و حب مفرط به آن توجهش مصروف به آن است و دایما متذکر آنست، و البته چنین امرى فراموش شدنى نیست.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
دوران باردارى خدیجه علیها السلام
هنگامى که حضرت خدیجه علیها السلام دوران آبستنى خود را مى گذراند، حضرت فاطمه علیها السلام از داخل شکم با مادر صحبت مى فرمود، و او را دلدارى مى داد و به صبر و پایدارى دعوت مى فرمود.
پیامبر صلى الله علیه و آله به خدیجه علیها السلام میفرمود
جبرئیل به من بشارت داد که این مولود دختر است ، و او موجودى پاک و با برکت است ، خداوند متعال نسل و ذریه مرا از او قرار مى دهد، و از نسل او امامانى در امت قرار خواهد داد که بعد از پایان یافتن وحى او، جانشینانش در روى زمین باشند
هنگام ظاهر شدن آثار وضع حمل ، سراغ زنان قریش فرستادند، ولى کسى براى کمک نیامد، چه اینکه آنها راضى به ازدواج حضرت خدیجه علیها السلام با پیامبر صلى الله علیه و آله نبودند، و خدیجه علیها السلام از این بر خورد آنها غمناک شد.
در همین حال چهار زن بلند بالا که شبیه زنان بنى هاشم بودند بر او وارد شدند. یکى از آنان به او گفت :اى خدیجه ، غمگین مباش که ما فرستادگان پروردگان تو هستیم . ما خواهران توایم ، من ساره هستم ، و این آسیه دختر مزاحم و همنشین تو در بهشت و این مریم دختر عمران و این صفوراء دختر شعیب است . خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در کارهاى مربوط به زنان به تو کمک کنیم (1)
یکى از آنان در سمت راست او، و دیگرى در سمت چپش ، و سومى پیش روى آن حضرت ، و چهارمى پشت سر او نشستند. فاطمه (علیها السلام ) به دنیا آمد
علیا مخدره خدیجه علیها السلام ، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را پاک و پاکیزه بر زمین نهاد.
در این هنگام نورى از وجودش درخشید که تمام خانه هاى مکه را روشن کرد، و این نور در شرق و غرب درخشش نمود.
بانویى که پیش روى خدیجه علیها السلام بود، حضرت فاطمه علیها السلام را برداشت و با آب کوثر شستشو داد، و پارچه سفیدى که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد. یکى را بر بدن او پیچیده و دیگرى را بر سرش انداخت و سپس از او خواست که سخن بگوید.
حضرت فاطمه علیها السلام لب به سخن گشود، و فرمود:
️ اشهد ان لا اله الا الله ، و ان اءبى رسول الله سید الانبیاء و ان بعلى سید الاوصیاء و ان ولدى سید الاءسباط:
️گواهى مى دهم که جز الله خدایى نیست ، و پدرم فرستاده خدا و سرور پیامبران است ، و شوهرم سرور جانشینان و فرزندانم آقاى نوادگان و اسباط هستند
بعد بر یکایک آنان سلام کرده و هر کى را به اسم صدا زد. آنان بر چهره او تبسم کردند، و حور العین و بهشتیان یکدیگر را به ولادت حضرت فاطمه علیها السلام بشارت دادند. در آسمان نورى درخشان پدید آمد که ملائکه تا آن روز چنان نورى را ندیده بودند، و لذا نام حضرت را زهرا گذاشتند.
️بانویى که پیش روى خدیجه علیها السلام نشسته بود، به خدیجه علیها السلام )گفت :
او را پاک و پاکیزه و آراسته و با برکت در برگیر، که در نسل و ذریه اش برکت قرار داده شده است .
خدیجه علیها السلام حضرت را با شادى و خشنودى از دست او گرفته ، و این گونه بود که فاطمه (علیها السلام ) رشد جسمى خود را آغاز کرد(2)
?منابع
1. در بعضی روایات «حوا» همسر حضرت آدم علیه السلام هم ذکر شده است
2. امالی صدوق : ص 691.
انعقاد نطفه فاطمه علیها السللام
* در شب معراج خداوند سیبى به پیامبر صلى الله علیه و آله هدیه داد که از عظمت خلقت و بوى و رنگ و زیبایى آن ملائکه تعجب کردند.
خداوند امر فرمود تا پیامبر صلى الله علیه و آله آن را میل کند.
هنگامى که آن سیب را شکافت ، نورى از آن درخشید.
جبرئیل گفت :
بخور یارسول الله ، که این نور منصوره فاطمه ، دخترى است که از صلب تو خارج مى شود(4).
در بعضى روایات است که از رطب بهشتى هم خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله میل فرمودند(5).
در 10 شعبان سال چهارم جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلى الله علیه و آله در ابطح نازل شد و فرمان کناره گیرى از حضرت خدیجه علیها السلام را به مدت 40 روز - به عنوان مقدمه حمل حضرت زهرا علیها السلام - ابلاغ فرمود(6).
و براى خدیجه علیها السلام پیغام داد که مدتى به منزل نمى آیم و به منزل فاطمه بنت اسد علیها السلام مى روم . شبها در را ببند و در بستر آسایش کن .
پیامبر صلى الله علیه و آله شبها به منزل فاطمه بنت اسد مى آمد. هر شب هنگام افطار، خرما و انگور و غذاى بهشتى مى آوردند. با آب بهشتى و حوله دست آن حضرت را شسته و تمیز مى کردند.
امیر المؤ منین علیه السلام حسب دستور پیامبر صلى الله علیه و آله جلو در مى نشست که کسى نیاید و در آن غذا با پیامبر صلى الله علیه و آله شریک شود.
در شب چهلم دستور رسید به خانه خدیجه علیها السلام برو که خداوند به خود سوگند خورده که امشب از صلب تو ذریه پاک و طیبه اى بیافریند. حضرت از جابر خاسته و به منزل خدیجه علیها السلام آمدند.
حضرت خدیجه علیها السلام مى فرماید:
سوگند به آن کسى که آسمان را برافراشته و آب را از زمین جوشانیده ، حضرت از من دور نشده بود که سنگینى وجود فاطمه علیها السلام را در خود احساس کردم…(7)…
?منابع
1.کافی :ج1 ص 381 و….
2.بحارالانوار:ج97 ص202
3.بحارالانوار :ج42 ص18 و….
4.بحارالانوار :ج42 ص18 و…
5.عوالم العلوم :ج فاطمه الزهرا علیها السلام ج1 ص 37
6.قلائدالنحور:ج شعبان ص398
7.بحارالانوار:ج16 ص78_80
خانم من تو آمدی، تا دستگیری کنی ما را در شبهای تاریک، تا خورشید شوی در شبهای ظلمانی. آمدی، تا چراغ هدایت شوی. تو از همه بهارها، به فروردین نزدیکتری. تو تنها بهاری هستی که رسالت و امامت را به هم پیوند داد.
تو آمدی، تا دستگیری کنی ما را در شبهای تاریک، تا خورشید شوی در شبهای ظلمانی. آمدی، تا چراغ هدایت شوی. تو از همه بهارها، به فروردین نزدیکتری. تو تنها بهاری هستی که رسالت و امامت را به هم پیوند داد.
فاطمه زهرا(علیهاسلام) بانوی دو سرا در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد؛ حضرت چهارمین دختر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) است و از جمله القاب این بزرگوار زهرا، صدّیقه، طاهره، مبارکه، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدثَّه، بتول، مهدیه، عارفه، تقیه، حبیبه، حرّه، کریمه، عالیه، حورا، حوریه، منصوره، رشیده، رضیه، ریحانه، عزیزه، زهره، ساجده، سعیده، صادقه، صدوقه، طیبه، وحیده، معصومه، انسیه، علیمه، مؤمنه، مبارکه، بتول و لقبهای دیگر است.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در قرآن مصداق آیه قدر(انا انزلناه فی لیلة القدر)، سوره کوثر و مصداق آیه تطهیر است.
در بررسی ابعاد شخصیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، موضوع تولد ایشان یکی از جنبههای رازگونه و پیچیدهای است که دارای برنامهریزی طولانی الهی بوده است.
بشارت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به وجود مقدس حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، در معراج، گویای اهمیت موضوع تولّد ایشان است و میتوان به جرأت گفت این مسئله، یکی از مسائل حیاتی دنیای اسلام و مسلمانان است که میبایست از طرف خداوند به پیامبر (صلی الله علیه وآله) نوید داده شود.
در مورد تاریخ تولّد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) اندکی اختلاف وجود دارد؛ امّا از نظر دوستداران و پیروان حقیقی آن حضرت، تمسّک به نقل ائمّه اطهار علیهم السلام، صحیحترین و قطعیترین تاریخ، پنج سال بعد از بعثت، در بیستم جمادی الآخر هجری قمری است.
همان گونه که زندگی کوتاه دنیوی آن بانو هنوز سرشار از ناگفتههای زیاد است و نامعلوم بودن مدفن شریف او سالهاست دل عاشقان را داغدار ساخته و قدرش همچون قبرش ناشناخته مانده، تولّد او نیز سِرِّ غامض و سر به مُهری است که فقط نکاتی از آن، از طریق سخنان فرزندان بزرگوارش به ما رسیده و برای شنیدن همین نکات هم، ظرف ذهن ما بسی کوچک و کم حجم است.
#طنز
شباهت بهلول و مرد ثروتمند
شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به مسخره بگیرد. به بهلول گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟ بهلول گفت: البته که هست.
مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به همدیگر شبیه است؟ بهلول جواب داد: دو چیز ما شبیه یکدیگر است، یکی جیب من و کله ی تو که هر دو خالی است، و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است.
*️مادر که می شوی تمام زندگیت می شود دعا و التماس و خواهش از خدا برای عاقبت به خیر شدن فرزندت…مادر که می شوی بهترین هدیه برایت میشود سلامتی جسم و روح بچه ات…
*️مادر که می شوی بیشتر فکر می کنی به مادرت… مادربزرگت… مادر مادربزرگت و اینکه آنها چه سختی ها کشیده اند و چه آرزوهایی داشته اند…مادر که می شوی غم و اندوه و شادی ات هم، رنگ دیگری میگیرد و همه اینها گره میخورد به حال فرزندت…
*️مادر که می شوی کوه های تمام عالم بر سرت خراب میشود وقتی به اندازه نیش سوزنی در پای فرزندت میرود…مادر که می شوی صبور میشوی و باحوصله انگار نه انگار که تا همین دیروز بی حوصله ترین آدم روی زمین بودی…
*️مادر که می شوی خوابت هم با خواب فرزندت تنظیم میشود انگار نه انگار که تا دیروز خوابت از خواب زمستانی خرس ها هم سنگین تر بود…مادر که می شوی ذوق زده ترین انسان دنیا میشوی با هر کار عادی فرزندت…
*️مادر که می شوی دل نگران تمام مادرهای زجر کشیده دنیا می شوی و غبطه میخوری به آنها که فرزندشان را در راه خدا دادند…مادر که می شوی نگاهت هم مادرانه می شود، عمیق و دقیق و عاشق و اشکبار…
*️و مادر که می شوی دلت تنگ میشود برای مادرت و روزهایی که یادت نمی آید در دلش چه ها گذشته…
مدیون مادرم هستم.
وقتی سید محمدباقر صدر به سن ده ـ یازده سالگی رسید دو گرایش در خانواده نسبت به ادامه تحصیل او وجود داشت که هر کدام از این انتخابها آینده او را به سمتی متفاوت میکشاند.
از یک سو سید محمد صدر، فرزند سید حسن صدر و رئیس وقت پارلمان، او را به انتخاب مسیری تشویق میکرد که سعادت دنیا و رفاه و آرامش در زندگی را برای وی تضمین کند و از زندگی حوزوی و فقر و تنگدستی آن دور باشد. او به محمدباقر پیشنهاد میداد که برای تکمیل تحصیلات آکادمیک، به خارج از عراق سفر کند و میگفت که هزینه این سفر را هم از اموال شخصی خودش تأمین میکند.
نظر خانواده محمدباقر هم این بود که او همان راهی را برود که پسرداییهایش عزالدین و جعفر آلیاسین پیمودند و به مدارک عالی دانشگاهی دست یافتند و به همین سبب به برخی مناصب حکومتی رسیدند. البته در این میان برادر بزرگترش، سید اسماعیل صدر موضع بیطرفی داشت و در این موضوع دخالت نمیکرد. اما مادر محمدباقر او را تشویق میکرد تا روحانی شود.
شهید صدر در پاسخ به مخالفت خانواده میگفت: «من از غذا خوردن سیر میشوم، اما نمیتوانم از علم سیر شوم [و از آن دست بکشم، پس] رهایم کنید». شاید مادرش تنها کسی بود که در کنارش ایستاد و از او پشتیبانی کرد، درحالیکه افراد خانواده ترجیح میدادند او تحصیلات دانشگاهی را انتخاب کند. به همین خاطر شهیدصدر میگفت: «من [ورود به این مسیر را] مدیون مادرم هستم، او با وجود مشکلات، دائماً مرا به ادامه مسیر حوزه تشویق میکرد.
منبع: بنگرید به: محمد باقر الصدر؛ السیرة والمسیرة فی حقائق ووثائق، ج 1،
امام خمینی (ره) :
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنی که در حجره ای کوچک و خانه ای محقر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک می درخشد.
زهره ی زهرا نشان حیدری
غنچه ی یکدانه ی پیغمبری
کهکشان دل چه نور افشان شده است
با همین ماه و هزاران مشتری
روزی امام حسن مجتبی علیه السلام وارد اتاق مادرش ، حضرت زهراء علیها السلام گردید ، دید که مادرش در حال قنوت نماز است و برای مردها وزن های مؤمن با ذکر نامشان دعا می کند .
گوش کرد ، که دید مادرش فقط برای دیگران دعا می نماید و برای خویش ، هیچ دعائی نمی فرماید ، جلو آمد و اظهار داشت : ای مادر! چرا مقداری هم برای خودت دعا نمی کنی همان طوری که برای دیگران دعا می نمائی ؟
حضرت زهراء سلام اللّه علیها پاسخ داد : ای فرزندم ! اوّل ما باید به فکر نجات همسایه باشیم و سپس برای خودتلاش و دعا کنیم .
و در حدیثی وارد شده است که : دعای مؤ من در حقّ دیگران مستجاب می شود و موقعی که انسان در حقّ دیگران و برای دیگران دعا کند ، ملائکه الهی برای او دعا خواهند کرد ، که حتما ، دعای آن ها مستجاب خواهد شد.
بحارالانوار ، ج 43 ، ص 81
ثواب شاد کردن زنان
رسول خدا(صلی الله علیه وآله):
خداوند به #زنان مهربانتر از مردان است؛ و هیچ مردى، #زنى از محارم خود را خوشحال نمیکند، مگر آن که خداوند متعال او را در قیامت #شاد میکند.
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى امْرَأَةٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَةٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ»
?کافى، ج6، ص6، حدیث7
فصاحت و بلاغت سخنان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
علامه سید محمدتقی رضوی قمی میگوید: “در گذشته، نسبت به خطبه مشهور درخشانی که به بانوی زنان و محبوب سرور پیامبران و همسر پیشوای جانشینان و مادر امامان برگزیده و بزرگوار، و شفیع روز جزا، فاطمه زهرا که هزاران سلام و درود و ثنای خداوند بر او باد، منسوب است، تمایل شدیدی داشتم. همان خطبه و سخنرانی که زبان ادیبان و سخنوران از سرودن چنان خطبه ای و کمتر از آن عاجز، و عقل حکیمان و خردمندان از ادراک کنه و رسیدن به دقائق آن ناتوان است، چگونه چنین نباشد؟ ”
علامه سید شرف الدین گوید: “حضرت زهرا دارای حجتها و براهین رسا و کاملی است که دو خطبه آن حضرت ثابت کننده همین حقیقت میباشد، همان گونه که قرآن را به دو فرزند خود میآموختند، ایشان را به فراگیری و حفظ این خطبهها تشویق و ترغیب مینمودند.”
? #فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
سخن استاد مطهری میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها
استاد شهید مطهری: رابطه مادر و کودک در عالم مادری نظیر رابطه بنده است با خدا و مجازی است از آن حقیقت.
یادداشتهای استاد مطهری، ج 7/ص31
امام زمان آمدنی نیست، آوَردَنیست.
حاج اسماعیل دولابی میفرماید: ظاهرا میگوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت میرویم. ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند. امام زمان گم و غائب نشده است. ما گم و غائب شده ایم.
? مصباح الهُدی ص 319
از حضرت فاطمه روایت شده که پیامبر اکرم فرمودند: امام همچون کعبه است که (مردم) باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.
? بحار الانوار، ج 36، ص 353
تا ما نخواهیم، او نمی آید…
آرزوی خدمت به امام زمان(عج)
امام صادق(سلام الله علیه) فرمودند:
هر مؤمنی آرزوی خدمت به حضرت مهدی(؏َج)
را داشته باشد و برای تعجیل فرجش دعا کند، (اگر از دنیا برود ، هنگام ظهور)کسی بر قبر او می آید و او را به نامش صدا میزند که:
فلانی مولایت صاحب الزمان ظهور کرده اگر میخواهی به پا خیز و به خدمتش برو، و اگر میخواهی تا روز قیامت بخواب.
پس عده ی بسیاری به دنیا باز میگردند و در خدمت امام هستند
?مکیال المکارم
راه رفتن اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف بر روی آب….
امام صادق (علیه السلام) می فرماید،پدرم فرمود:
هنگامی که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه شریف) قیام کند سپاهیانی را به شهر قسطنطنیه میفرستد آن گاه که به خلیج برسند جمله ای بر روی پاهای خود مینویسند و از روی آب می گذرند رومیان وقتی این معجزه را می بینند به یکدیگر می گویند:
وقتی سپاهیان امام این چنین باشند خود حضرت چگونه خواهد بود؟
از این رو درها را به روی آنان می گشایند.
?الغیبه للنعمانی:ص159
داستانی عجیب زنی که با دعای امام زمان (عجل الله فرجه) به دنیا برگشت
️این داستان هم جریان زنی هست که از دنیا میرود ولی با دعای امام زمان (عج) برمیگردد، اما نکته جالب این داستان جریان ملاقات ایشان با حضرت علی (علیه السلام) هست که خواندنیست:
نقل از علامه طهرانی:
یکی از اعاظم نجف أشرف برای من، نقل کرد که: ما از نجف عیال اختیار کردیم و سپس در فصل تابستان برای زیارت صله ارحام عازم ایران شدیم.
️آب و هوای وطن ما به عیال ما نساخت و مریض شد و روز بروز مرضش شدّت کرد؛ و هر چه معالجه کردیم سودمند نیفتاد و مشرف به مرگ شد.
من دیدم عیالم فوت میکند و باید تنها به نجف برگردم و در پیش پدرش و مادرش شرمنده میشوم، حال اضطراب و تشویش عجیبی در من پیدا شد.
آمدم در اطاق مجاور دو رکعت نماز خواندم و توسّل به امام زمان (عج) کردم و با نهایت تضرّع عرض کردم:
یاولی الله! زن مرا شفا دهید،
آمدم در اطاق عیالم، دیدم نشسته و زار زار میگرید.
تا چشمش به من افتاد گفت: چرا مانع شدی؟ چرا نگذاشتی؟
من نفهمیدم چه میگوید، و تصوّر کردم که حالش بد است.
بعد که قدری آب به او دادیم گفت: عزرائیل برای قبض روح من با لباس سفید آمد و بسیار زیبا و آراسته بود،
به من لبخندی زده و گفت: حاضر به آمدن هستی؟ گفتم: آری.
بعداً أمیرالمؤمنین (علیه السلام) تشریف آوردند و با من بسیار مهربانی کردند و بمن گفتند: من میخواهم بروم نجف، میخواهی با هم برویم به نجف؟
گفتم: بلی خیلی دوست دارم
من برخاستم آماده شدم که با آن حضرت برویم،
همینکه خواستم از اطاق خارج شوم دیدم که امام زمان (عج) آمدند و تو هم دامان ایشان را گرفتهای.
حضرت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرض کردند: این بنده به ما متوسّل شده، حاجتش را برآورید.
حضرت أمیر (علیه السلام) به عزرائیل فرمودند: به تقاضای مرد مؤمن که متوسّل به فرزند ما شده است برو؛ باشد تا موقع معین.
و أمیرالمؤمنین از من خداحافظی کردند و رفتند.
چرا نگذاشتی من بروم؟
?معادشناسی علامه طهرانی ج 1، ص 286- 287.
️اینکه 4دختر فریب بخورند و روسری را بردارند، مسئلهای حقیر است.
️آن چیزی که من را حساس میکند این است که از دهان یک گروهی از خواص، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود
رهبرانقلاب: پولهای زیادی خرج میکنند، فعالیت زیادی میکنند، صدها رسانه را به کار میگیرند تابتوانند به طُرق مختلف روی هویت مستقل زن مسلمان اثرگذاری کنند.
اینهمه خرج و زحمت و فکر پشت سر این کار است اما تلاششان عقیم است. نتیجهی کارشان این است که چهار تا دختر در گوشهکنار فریب بخورند یا انگیزههای گوناگون پیدا کنند که روسری را بردارند که یعنی مثلاً ما چه شدیم.
همهی آن تلاش نتیجهاش خلاصه میشود در این مسئلهی کوچکِ حقیر. تا اینجا مسئلهای نیست.
آن چیزی که من را حساس میکند این است که میبینید از دهان یک گروهی از خواص، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود.
این معنایش این است که یک عدهای -انشاءالله نادانسته- همان خطی را دنبال میکنند که دشمن نتوانسته با آنهمه خرج آن را به نتیجه برساند. روزنامهنگار و روشنفکر و آخوند [هم] در آنها هستند.
[میگویند] اینکه امام فرمودند «زنها باحجاب باشند»، همهی زنها را نگفتند! حرف بیخود، ما آنوقت بودیم، ما خبر داریم.
امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیلهی پهلوی و دنبالههای پهلوی [رایج شده بود] مثل کوه، محکم ایستادند.
حالا آقا میگوید این گناه که از غیبت بزرگتر نیست، چرا شما برای غیبت کسی را تعقیب نمیکنید! انسان اینجا از عدم تشخیص رنج میبرد.
ما که نگفتیم اگر کسی در خانه روسریاش را مقابل نامحرم برداشت تعقیب میکنیم. آن کاری که در ملأ انجام میشود یک کار اجتماعی و تعلیم عمومی است و برای حکومتی که با نام اسلام آمده، تکلیف ایجاد میکند. حرام، کوچک و بزرگ ندارد.
حالا کسی در خلوت یک کار غلطی میکند، آن بین خود او و خداست؛ اما آنچه در مقابل چشم مردم است، حکومت اسلامی -مثل حکومت پیامبر و حکومت امیرالمؤمنین- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد.
این منطق که میگوید اجازه دهید مردم خودشان انتخاب کنند، خب برای شرابفروشی هم هست. این حرف را در مقابل همهی گناهان بزرگ اجتماعی میتوان گفت؛ این حرف شد؟
شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود. حکومت اسلامی موظف است مقابل حرام و گناه بایستد. 96/12/17
در داروخانه
ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ با زبان ساده ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ .
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ
ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟
ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ ….
ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ ….
ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ ..
ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ،ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺵ ﯾﺦ ﺯﺩ ..
ﭼــﻪ ﺣﻘﯿــﺮﻭﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳــﺖ ﺁﻥ ﮐﺴــﯽ ﻛــﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐــﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ !
ﭼــﺮﺍ ﻛـــﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧــﺪ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺑــﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧــﺞ ، ﺷــــﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑــﺎﺯ ، ﻫـﻤــﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒــﻪ ﻗــــﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧـــﺪ.
جایگاه شاه و گدا ،
دارا و ندار ، قبراست…
انسانیت هست که به یادگار می ماند…
️برای حضور در منطقه با آمریکا مذاکره نمیکنیم؛ اینجا منطقهی ماست.
️هروقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم با شما #مذاکره میکنیم.
رهبر انقلاب : آمریکا میگوید چرا ایران در منطقه حضور دارد؛ آمریکایی که خودش در همهجا حضور فتنهگرانه و مفسدانه دارد! دولت فتنهگر و فسادانگیز آمریکا میگوید چرا در منطقه حضور دارید؛ خب، ما در منطقه هستیم، باید از تو اجازه بگیریم؟
ما برای حضور در منطقه بایستی با دولتهای منطقه مذاکره کنیم، چرا با شما گفتگو کنیم؟ هر وقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم، بله، باید با شما گفتگو کنیم.
همینطور کشورهای اروپایی که میآیند و میگویند که میخواهیم با ایران دربارهی حضورش در منطقه گفتگو کنیم. به شما چه مربوط است؟ شما چرا اینجا هستید؟ اینجا منطقهی ماست.
ما خودمان با مردم و حکومتهای منطقه صحبت میکنیم و قرار میگذاریم و الحمدلله موفق هم شدیم و پیش رفتیم و باز هم پیش خواهیم رفت.96/12/17
گفتند در دی و بهمن این کار را میکنیم و تا اسفندماه بساط جمهوری اسلامی را جمع میکنیم!
شتر در خواب بیند پنبهدانه…
رهبر انقلاب: دشمنان انقلاب اسلامی 40 سال است که بهطور دائم علیه نظام و ایران اسلامی مشغول توطئه هستند و این مایهی افتخار ما است؛ میلیاردها پول خرج میشود و شخصیتهای فکری دور هم مینشینند و برای اینکه به نظام ضربه بزنند و آن را ریشهکن کنند [برنامهریزی میکنند] اما این شجرهی طیبه 40 سال است که روزبهروز دارد رشد میکند و این مایهی افتخار ما است.
علیه هیچ ملت و کشوری این اندازه توطئه وجود نداشته است و درعینحال هیچ غلطی هم نتوانستهاند بکنند.
در همین چندماه گذشته در اتاق فکر نشستند و برنامهریزی کردند و زمان هم معین کردند: دیماه، بهمنماه و اسفندماه…
گفتند در دیماه این کار را میکنیم، در بهمن آن کار را میکنیم و تا آخر سال هم بساط جمهوری اسلامی را جمع میکنیم! شتر در خواب بیند پنبهدانه!
دیدید که در #دیماه ملت ایران چهجور جواب دادند؛ در #بهمنماه هم دیدید چه جوابی دادند؛ در #اسفند هم که ملت ایران آماده است و هر متجاوز و هر متعرض و هر غلطزیادیکنی را سر جای خود مینشاند. 96/12/17
امام سجاد علیه السلام:
حق مادرت این است که بدانی او…با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهداری کرده و از این کارش هم خرّم و شاد بوده…
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله):
اگرکسى به اندازه ریگهاى پراکنده بیابان و بعدد قطرات باران درطول دنیا درخدمت مادر بایستد، نمیتواندحقّ یکروز راکه مادر او را در شکمش حمل کرده است ادا کند.
عوالى اللآلى،ج1،ح77.
عقدۀ ناشی از کمبود محبت مادری، منشأ اکثر مفاسد عالم است!
سخنان شنیده نشدۀ امام دربارۀ زنان
اگر شما [بانوان] را کشاندند به ادارات، وبچههایتان را به جاهایی که بچه نگهداری میکنند سپردید، عقده در او پیدا میشود/ این عقدهها منشأ «همه یا اکثر» مفاسد است! /محبت مادری لازم دارد بچه
زنانی که به خاطر «فعالیتهای خارج از خانواده» از «آوردن فرزند» جلوگیری میکنند، خلاف طبیعت بشری و زنانۀ خود اقدام کردهاند؛ خداوند به این راضی نیست!
زنانی که برای کارهای دیگر، فرزند خود را از پرورش در آغوش مهر مادری محروم میکنند، به ضرر «فرزندشان، خودشان و جامعه» اقدام کردهاند؛ اسلام این را اجازه نمیدهد!
ازبوسیدن دوجا انسان ب عرش میرسه
بوسیدن دست پدر
بوسیدن پای مادر
نیکی ب پدر ومادر داستانیست
ک تو آن را مینویسی وسالها بعد فرزندانت آن را برایت حکایت میکنند!
پس خوب بنویس
یادآوری نماز روز پنج شنبه
˝نمازی برای برآورده شدن حاجات به توصیه آیتالله بهجت رحمهالله
آیتالله بهجت رحمهالله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه میکرد و میفرمود: «آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را میخواند، هدیهای برای او میرسید».
️ نماز حاجات روز پنجشنبه
شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع سیدبنطاووس:
چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی)
در رکعت اول بعد از حمد 11بار سورۀ توحید
در رکعت دوم بعد از حمد 21بار سورۀ توحید
در رکعت سوم بعد از حمد 31بار سورۀ توحید
در رکعت چهارم بعد از حمد 41بار سورۀ توحید
بعد از سلام نماز دوم 51بار سورۀ توحید و 51بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند و سپس به سجده برود و 100بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه میخواهد از خدا درخواست کند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود میشود؛
نزول باران را بخواهد بهیقین باران نازل میشود؛
همانا هیچچیز مانع میان او و خداوند نیست؛
خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند.
برگرفته از کتاب #بهجت_الدعا، ص٣٨٠
عدالت جنسیتی غربیها فقط حرف است.
️بانوان صاحبمقام غربی یکی پس از دیگری اعلام کردند که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.
رهبر انقلاب: زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوهگری در مقابل مردان و وسیلهی هیجان جنسی مردان است؛ بقیهی حرفهایی که میزنند مثل #عدالت_جنسیتی، همه #حرف است و ظاهر قضیه است؛ باطن آن، چیز دیگری است.
شنیدهاید که تعداد قابل توجهی از بانوان صاحبمقام غربی در همین چندماه قبل، یکی پس از دیگری اعلام کردند که در زمان جوانی در جریان مسائل اداری مورد سوءاستفاده قرار گرفتند، با زور و خشونت! اینها تازه زنهای برجستهی غربی بودند…
اسلام در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطهی انحراف برساند، بهوسیلهی «حجاب» بسته است.
حجاب، وسیلهی مصونیت زن است نه محدودیت.
امروز پرچم #استقلال_هویتی و فرهنگی زنان، در دست زنان ایرانی است و بانوان ایرانی با حفظ #حجاب، استقلال هویتی و فرهنگی خودشان را دارند اعلام میکنند و به دنیا صادر میکنند؛ یعنی دنیا دارد سخن جدیدی را میشنود:
️زن میتواند در میدانهای اجتماعی حضور فعال و تأثیرگذاری عمیق داشته باشد -که امروز زنان کشور ما چنین تأثیرگذاریای دارند- درعینحال حجاب و عفاف و وجه تمایز، در معرض سوءاستفادهی مردان قرار نگرفتن، خود را در حد وسیلهی التذاذ مردان بیگانه و زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، اینها از خصوصیات زن امروز ایرانی است. ما این #الگو و چارچوب را داریم.
در میان بانوان ما بعضی در حد بسیار خوب و بعضی در حد متوسط به این الگو توجه دارند.96/12/17
زن اسلامی، در اجتماع اثرگذار، مدیر خانواده و مایه آرامش مرد است.
شاخصه زن غربی، جلب توجه مردان و برهنگی است.
رهبر انقلاب، در دیدار مداحان به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها):
زن در منطق اسلام یک الگو و چارچوب کاملی دارد؛ زن اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان و عفاف است، متصدی مهمترین بخش تربیت انسان است، در اجتماع اثرگذار است، رشد علمی و معنوی دارد، مدیر کانون بسیار مهم خانواده است و مایهی #آرامش جنس مرد است.
همهی اینها در کنار خصوصیات زنانگی مثل لطافت، رقت قلب و آمادگی برای دریافت انوار الهی است. این الگوی #زن_اسلامی است.
در مقابل، در تاریخ همیشه یک الگوی انحرافی وجود داشته است؛ امروز آن #الگوی_انحرافی، زن غربی است که خصوصیت او بهجای همهی خصوصیات برجسته و ممتازی که از زن اسلامی بیان کردیم، این است که بتواند نظر مردان را جلب کند و موجب التذاذ مرد شود.
لذا شاخصهی #زن_غربی برهنگی است. میبینید که مرد باید در مراسمهایشان کاملاً پوشیده باشد و زن هرچه ممکن است عریان باشد. 96/12/17
️من آهِ صبحگاهم!
همه چیز خوب به نظر می رسد. هیجان در اوج آرامش. داد و ستد، خرید و فروش، رقص ماهیان قرمز کوچک در تنگ های بلورین، لبخندِ جاری روی لبان مردمِ کوچه وبازار، همگی حاکی از شور و شعف نزدیکی به ایّام نوروز را دارد و من با چشمانم جریانِ شیرینِ زندگی را لمس می کنم.
در همین احوالم که صدای بلندِ مردی که دخترکی را از خود می راند، توجه ام را به خود جلب می کند. چهار پنج سال بیشتر ندارد. با معصومیت تمام و صدایی که به لرزه افتاده درخواستش را از خانم دیگری تکرار می کند و باز هم در کمال ناامیدی، با دستان خسته از تحمل بارِ جین های جوراب و لباس های کهنه و پاره ی تنش، پشت ویترین مغازه ی لباس فروشی می نشیند و به لباس ها زُل می زند.
سخت در فکر دخترک بودم که تنه ام خورد به یک خانم رهگذر، به خودم آمدم. به لیست خرید و احتیاجات عیدم نگاهی انداختم، حالا قطرات اشک هم به اقلام اضافه شده و جوهر برخی را پخش کرده. انگار برخی واقعا ضرورت ندارند!
کجایی چمرانِ بزرگ؟
مملکتم و مردمان شهرم این روزها عجیب تشنه ی دغدغه های روح بلندت مانده اند. از همان دوران کودکی که برای خریدِ نان رفتی و پولش را به فقیری کمک کردی و بدون نان به خانه برگشتی. تا وقتی که سال ها بعد این گونه قلم را به تسخیر دغدغدهای روح بلند انسانی ات در آوردی: « من آه صبحگاهم! من فریادم! من ناله ی دلخراش یتیمان دل شکسته ام که در نیمه های شب از فرط گرسنگی از خواب بیدار می شوند… من آه صبحگاهم که از سینه ی پرسوز بیوه زنان سرچشمه می گیرم و همراه نسیم سحری به جست و جوی قلب ها و وجدان های بیدار به هر سو می روم و آنقدر خسته می شوم که از پای می افتم…»
آفتابِ پنجشنبه غروب کرده و من در انتظار فردا تمام مسیر بازگشت به خانه را دعای فرج زمزمه می کنم. چیزی به صبح نمانده…
مامان بشی، شادتر میشی!
بهترین روش تربیت فرزند،این است که در آغوش ومحبت مادرپرورش پیدا کند.زنانی که فرزندرا ازچنین موهبت الهی محروم میکنند، اشتباه میکنند.
#روز_مادر
#مزه_شیرین_مادری
حجاب و پوشش حضرت زهرا سلام الله علیها
به پوشش اسلامی، نه فقط زنان، بلکه مردان نیز باید اهمیت دهند. در غیراین صورت، هرگز امنیت اخلاقی در جامعه تأمین نمیشود.
شخصی نابینا از حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) اجازۀ ورود خواست. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خود را از او پوشانیدند. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به او گفتند: «چرا خود را از او پوشاندی؛ درحالیکه او تو را نمیبیند؟» حضرت فاطمه(سلام الله علیها)پاسخ دادند: «ای رسول خدا، اگر او مرا نمیبیند، من که او را میبینم و او بوی مرا استشمام میکند.» پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «گواهی میدهم که تو پارۀ تن من هستی.»
حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) در دوران حیات پدر، بیمار شدند. پیامبر(صلی الله علیه وآله) همراه گروهی از یارانشان به عیادت ایشان آمدند و اجازۀ ورود خواستند. حضرت فاطمه فرمودند: «ای پدر، نمیتوانی بر من وارد شوی. زیرا عبایی بر تن دارم که هرگاه سرم را با آن بپوشانم، دو پایم آشکار میشود و هرگاه دو پایم را با آن بپوشانم، سرم پیدا می شود.» پس رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عبای خود را پیچیدند و آن را سوی ایشان انداختند و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خود را با آن پوشاندند. آری؛ همین مسئله درس بزرگی برای زنان پیامبر شد که هیچگاه با لباسهای خانه یا بیحجاب و بدون پوشش مناسب، دربرابر مردان ظاهر نشوند.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) آنقدر بر پوشش بدن تأکید داشتند که حتی برای پس از شهادت، حاضر نبودند اندامشان در دید تشییع کنندگان قرار گیرد. وقتی بیمار شدند، به اسماءبنت عمیس گفتند: «مرا بر روی تختی حمل نکنید که جنازهام ظاهر و آشکار باشد.» اسماء گفت: «نه، به جانم قسم، برایت تابوتی میسازم، مثل آنچه در بلاد حبشه دیدهام.» حضرت درخواست کردند که آن تابوت را به وی نشان دهد. اسماء شخصی را فرستاد تا از بازار، شاخههای درخت خرما تهیه کند. سپس، تختی که نزدش بود، با آن شاخهها به صورت تابوتی درآورد و این اولین تابوتی بود که ساخته شد. پس از ساخت تابوت، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تبسمی کردند. به جز آن موقع، روزی نبود که ایشان خندان باشند.
#مادر
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭقتی ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ؟ ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ!! ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ …؟ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ … ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟ … ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ …
ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ …
ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟
ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!!
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ…
ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ …
ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!!
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ …
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!!
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ
درآستانهٔ روز زن،
ﺗﻘﺪﯾﻢ به زنـــان ایران زمین
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﺎﺯ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺠﻮﺩ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﺁﺳﻮﺩﮔﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﭘﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﺪﯾﻪ ﯼ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺪﻡ ﻭ ﯾﮏ ﻫﻢ ﺻﺪﺍ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺸﻖ ﻭ ﻫﺴﺘﯽ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﮏ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﺎﯾﻨﺪﮔﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻟﻄﯿﻒ؛ ﻓﺼﻞ ﺑﻬﺎﺭ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻻﻟﻪ ﺯﺍﺭ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺎﺷﻘﯽ؛ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﮔﯽ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻋﺎﻃﻔﻪ؛ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻭﻓﺎ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﻌﺪﻥ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺻﻔﺎ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺭﺍﺯ؛ ﻣﺤﺮﻡ؛ ﯾﮏ ﺭﻓﯿﻖ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﯾﺎﺭ ﯾﮑﺪﻝ؛ ﯾﮏ ﺷﻔﯿﻖ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺮﺩ
️ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺪﻡ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺩﺭﺩ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺣﺲ ﺧﻮﺵ؛ ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺐ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻮﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﺮ ﻧﺼﯿﺐ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﺎﻏﻬﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﺪﺍ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺷﻔﯿﻖ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﯿﻖ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﻧﻮﺭﻫﺎ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺳﺎﺯ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺟﺎﻥ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﻣﺮﻫﻢ ﻫﺮ ﺧﺴﺘﮕﯽ
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻰ
رهبرانقلاب: باید کاری کنیم که بچهها دست مادر را حتما ببوسند
️قوانین مهمی لازم است وجود داشته باشد که جلوی مظلومیت زنان ضعیف و ستمزده و مظلوم را بگیرد
عماد الدین طبرى در «بشارة المصطفى» مى نویسد: جابر بن عبداللَّه انصارى گوید:
رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در ضمن یک حدیث طولانى فرمود:
إنّ اللَّه قد وکّل بفاطمة علیها السلام رعیلاً من الملائکة یحفظونها من بین یدیها ومن خلفها وعن یمینها وعن یسارها وهم معها فی حیاتها وعند قبرها بعد موتها، یکثرون الصلاة علیها وعلى أبیها وبعلها وبنیها.
همانا خداوند گروهى از فرشتگان را به حضرت زهرا علیها السلام گماشته تا آن حضرت را از رو به رو، پشت سر، از سمت راست و چپ نگهبانى داده وحفظ نمایند، آنان در طول دوران زندگى به همراه آن حضرت و پس ازوفات، در کنار قبر مبارک او خواهند بود، و درود زیادى بر او، پدر بزرگوارش، شوهرش و فرزندانش مى فرستند.
پس هر کس مرا پس از وفاتم زیارت کند، گویى که در دوران زندگیم زیارت کرده است و هر که فاطمه علیها السلام را زیارت کند، گویى که مرا زیارت کرده است و هر که علىّ بن ابى طالب علیه السلام را زیارت کند گویى که فاطمه علیها السلام را زیارت نموده است و هر که حسن و حسین علیهما السلام را زیارت کند گویى که على علیه السلام را زیارت کرده و هر که فرزندان آن دو بزرگوار را زیارت کند گویى که خود آن دو بزرگوار را زیارت کرده است.
?بشارة المصطفى،ص 139
?بحار الأنوار،ج100،ص122، ح 28
7 تذکر شهید باکری به فرماندهانش
«بسمه تعالی
قابل توجه کلیه فرماندهان و مسئولین واحدها،
سلام علیکم، گرچه خودتان آشنا به موارد ذیل هستید ولی چون اکثرا در نامههای برادران بسیجی نوشته میشود لازم دانستم مجددا متذکر شوم.
1- بعد از همه نیروها غذا بگیرید، کمتر و دقیقا هم نوع آنها باشد.
2- در داشتن وسایل چادر و پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشید.
3- در داشتن مواد غذایی، کمپوت و میوه و چای و غیره همانند بلکه کمتر از بقیه باشید.
4- در گرفتن لباس و پوشاک و کفش کمتر از بقیه داشته باشید.
5- اولین کسی باشید که در اول وقت در صف مقدم نماز و دعاها میباشد.
6- مراسم بزرگداشت و ترحیم و… برای شخصیتها و شهدا و… بگیرید و فعالانه شرکت کنید.
7- در توجیه مسائل به نیروها جهت روشن شدن نسبت به مسائل کوتاهی نکنید که عدم توجیه موجب بوجود آمدن خیلی از ابهامات و مشکلات میشود.
فقیری در کنار ثروتمند
یکی از مسلمانان ثروتمند با لباس تمیز و فاخر محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و در کنار حضرت نشست، سپس فقیری ژنده پوش با لباس کهنه وارد شد و در کنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت.
مرد ثروتمند یکباره لباس خود را جمع کرد و خویش را به کناری کشید تا از فقیر فاصله بگیرد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از این رفتار متکبرانه سخت ناراحت شد و به او رو کرد و فرمود: آیا ترسیدی چیزی از فقر او به تو سرایت کند؟
مرد ثروتمند گفت: خیر! یا رسول الله.
پیامبر صلی الله علیه و آله: آیا ترسیدی از ثروت تو چیزی به او برسد؟
ثروتمند: خیر! یا رسول الله.
پیامبر صلی الله علیه و آله: پس چرا از او فاصله گرفتی و خودت را کنار کشیدی؟
ثروتمند: من همدمی (شیطان یا نفس اماره) دارم که فریبم می دهد و نمی گذارد واقعیتها را ببینم، هر کار زشتی را زیبا جلوه می دهد و هر زیبایی را زشت نشان می دهد. این عمل زشت که از من سر زد، یکی از فریبهای اوست.
من اعتراف می کنم که اشتباه کردم. اکنون حاضرم برای جبران این رفتار ناپسندم نصف سرمایه خود را رایگان به این فقیر مسلمان بدهم.
پیامبر صلی الله علیه و آله به مرد فقیر فرمود: آیا این بخشش را می پذیری؟ فقیر: نه! یا رسول الله. ثروتمند: چرا؟! فقیر: زیرا می ترسم من نیز مانند تو متکبر و خودپسند باشم و رفتارم مانند تو نادرست و دور از عقل و منطق گردد.
?بحار ج 22، ص 130 و ج 72، ص 13
از ما حرکت از خدا برکت
یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!
آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود: چه کسی اینها را از من می خرد؟
مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم. حضرت فرمود: کسی نیست که بیشتر بخرد! مرد دیگری گفت: من به دو درهم می خرم. پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: اینها مال تو است.
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود: با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد.
تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت فرمود: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش.
مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد.
پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.
بحارالانوار ج 2
علائم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
️ خلائق چون آن صیحه و نداء آسمانی را بشنوند از شهرها و قریهها و صحراها و دریاها از مشرق تا مغرب عالم روى به مکه معظمه آورند و به خدمت آن حضرت برسند و چون قریب به غروب آفتاب شود از طرف مغرب شیطان فریاد نماید که اى گروه مردمان! پروردگار شما در وادى یابس وارد شده است و او عثمان بن عنبسه از فرزندان یزید بن معاویة بن ابى سفیان است با او بیعت نمایید تا هدایت یابید و با او مخالفت ننمایید که گمراه شوید، پس ملائکه و نقبا و نجباى جن و انس او را تکذیب نمایند و منافقان و اهل تشکیک و ضلال و گمراهان به آن ندا گمراه خواهند شد.
️ و نیز نداى دیگر از آسمان ظاهر شود که آن ندا قبل از ظهور حجة اللّه علیه السلام است که آن هم در عداد علائم حتمیه است که البته باید واقع شود و آن نداء در شب بیست و سوم ماه رمضان است که همه ساکنین زمین از شرق تا غرب عالم آن ندا را خواهند شنید و آن منادى جبریئل است که به آواز بلند ندا کند که (اَلْحَقُّ مَعَ عَلِّىٍ وَ شیعَتِهِ). و شیطان نیز در وسط روز در میان زمین و آسمان ندا کند که همه کس بشنوند که (اَلْحَقُّ مَعَ عُثْمانَ وَ شیعَتِهِ).
? #منتهی_الآمال ، باب چهاردهم
ثواب بوسیــدن پای مـادر
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
«کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».
(گنجینه جواهر)
و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند».
(نهج الفصاحة)
روزی مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد:من تمام گناهان را انجام داده ام،ایا راه توبه برای من هست؟ فرمود:ایا پدر و مادرت زنده اند؟گفت:تنها پدرم زنده است. فرمود:به پدر خود احترام و نیکی کن؛تا خداوند تو را ببخشد. وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمود:«ای کاش مادرش زنده بود».
(بحارالانوار، ج 71)
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است».
(نهج الفصاحه)
استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام پای درس دینمداری راننده اسنپ!
منتظر اسنپ بودم. فهمیدم اشتباهی رفته یه سمت دیگه دانشگاه. پیداش کردم و همدیگه رو دیدیم. وقتی صندلی عقب ماشین سوار شدم، فهمیدم چند دقیقهای معطل شده، اونم بخاطر اینکه نگهبانِ درِ ورودیِ دانشگاه، نشانی رو غلط داده.
گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض میکنم.
گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب میکنم.
نگاهی از تو آینه کرد و گفت: نه بابا، به خاطر پولش نگفتم. من از تو نقشه میدونستم شما کجائید. بیخودی هی این آقا اصرار کرد که نه، یه جای دیگس؛ شما هم معطل شدین. پس عذر من رو بپذیرین!
همین خُلق غیر متعارف، زمینۀ صحبت رو باز کرد. همیشه وقتی کار عجلهای ندارم، تو ماشین با راننده شروع میکنم به گپ زدن و پرسیدن. اینا بیشتر از هر کسی میدونن چه خبره و کی به کیه. القصه، راننده اسنپ ما، با ماشین پراید و شلوار لی رنگ و رو رفته و پیراهن چروکش، شد رفیق جدید ما.
گفت: مدیریت بازرگانی خونده ام!
گفتم: کار اصلی تون چیه؟
گفت: فعلاً، همین. البته تا دو سه سال پیش سرپرست یه کارخونه خصوصی بودم، با هفتصد نفر زیر دست. با یه تصمیم بورسی دولت، ورشکست شدم و رفتم زیر بار بدهی میلیاردی.
همین اولِ فیلم، شخصیت اصلی داستان، پتکش رو کوبید تو سرم. هاج و واج موندم و یکه خوردم.
گفتم: جدی میگین؟ پس چرا اینقدر راحت تعریف میکنین؟
گفت: دیگه تصمیم شون رو گرفتن و ما را بدبخت کردن. هر چقدر هم مراجعه کردیم و گفتیم و نامه نوشتیم اثری نکرد. دیگه نه آبرویی موند و نه حال و حوصلهای. اومدم تا اقلاً زندگیم رو تأمین کنم.
گفتم: حالا چه جوری دارین بدهیها رو میدین؟
گفت: خونه خوبی داشتم تو فرشته، فروختمش، ماشین خوب هم داشتم، اونم فروختم. بقیه ش. رو دارم قسطی میدم. خودم هم دو روز و یه شب پشت سر هم کار میکنم و یه شب در میون میرم خونه.
گفتم:خیلی سخته که…
گفت:: تازه از هفته گذشته هم، مادرم، حالش بد شد و سکته کرد، الآن همون یه شب در میون هم میرم بیمارستان، مراقبت از مادرم.
گفتم: خانومتون، بچه هاتون…؟
[حرفم رو قطع کرد و]گفت: همه دار و ندارم این خانم و دختر و پسرمه. از یه زندگی مرفه، تبدیل شدیم به یه آس و پاس تمام عیار. ولی یه آه و آخ نگفتن. من حتی روز عاشورا هم مجبورم کار کنم تا بدهیم رو بدم، ولی کوچکترین گلایهای ازشون نشنیدم.
گفتم: چه جالب، چه با وفا.
گفت: آره. دلیلش رو هم میدونم. من پسرم و دخترم رو جوری بار آوردم که نماز صبح جمعه شون هم قضا نشه… [ برام جالبتر شد. اصلاً این تیپ آدما تو ذهن من، خیلی مقید به نظر نمیان، حالا دارم میشنوم که…]بعدش ادامه داد: یعنی میگن خدا یه روز ما رو اون طور میخواست ببینه، حالا این طور… پس چرا ناراحت باشیم…
گفتم: بابا دمشون گرم.
گفت: البته میدونم هرچی دارم از روضه_حضرت_زهرا و توسل به اون بانوست.
گفتم: چطور…؟
گفت: بخاطر کار زیاد و خواب کم، مشکلات بینایی دارم یه روز کنار خیابون، پشت رول داشتم فکر میکردم اگه این چشمام از کار بیفته چه جوری نون در بیارم. تو فکرش بودم که خوابم برد. تو خواب حضرت رو دیدم، اومد دست کشید رو چشام از خواب پریدم … هم کیف زیاد کرده بودم و هم مبهوت بودم. دیدم چشام بدون هیچ دردیه… سلامتش برگشته بود. قربونش برم. نه ویزیتی داره، نه نوبتی، نه دوایی، دست میکشه و درمون میکنه. من تا اینو دارم، هیچ گلایهای ندارم. با همین بزرگوار پیش میرم…
گفتم: خوش بحالت، خوش به حالتون… چه توفیقی دارین شماها. راستی تو وضعیت جدید، چیزی بوده ناراحتتون بکنه؟
گفت: راستش فهمیدم خانمم میخواد بره خونه مردم کار کنه. برای ماها که دستمون تو جیب خودمون بوده و تو کار خیر، خیلی سخته… اصلاً ناموسیه..
به خانمم گفتم: نه! راضی نیستم.
اون گفت: ببین، من میگردم هر جا روضه_حضرت_زهرا بود، پیدا میکنم و میرم اونجا خدمت. اگه چیزی دادن، میگیرم. اگه هم ندادن، چه بهتر، از خود حضرتشون میگیرم.
بهش گفتم: خوب رگ خواب منو پیدا کردی ها…
راستیتش، حالا هر روضهای که میره و خدمت میکنه یه گرهای باز میشه… البته بگما، ما دنبال گره باز شدن نیستیما، ما بدنبال کیف خودمونیم… حالا اون بزرگوار لطف میکنه، میشه نور علی نور.
گفتم: آقا، یه چن نفس از این حال خوبت به ما میدی؟
گفت:: روزت را با روضه زهرا شروع کن و با سلام بر ایشون تموم… اینقدر حالت خوب میشه که همه دردات رو فراموش میکنی…
رسیدم مقصد… برام جالب بود و عجیب… اطراف مون چقدر حالشون خوبه با همه گرفتاریهای ریز و درشت… احساس کردم با یه عارف سر و کار دارم.
التماس دعا گفتم و حساب کردم و پیاده شدم. در رو که میبستم گفتم: یا علی…
گفت:یا زهرا… خدا بهمرات!
مصباح الهدی باقری پژوهشگر مرکز رشد
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دورشد…
مدتی بعد ، پدر، نامه اولش را به آن ها فرستاد.
بچه ها یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند: این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند …
هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند…
و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،
از او پرسید: مادرت کجاست؟
پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.
پدر گفت : چرا؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!
پسر گفت : نه !
پدر پرسید: برادرت کجاست؟
پسر گفت: بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت !
پدر تعجب کرد و گفت: چرا ؟
مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟
پسر گفت : نه …!
مرد گفت: خواهرت کجاست؟
پسر گفت: با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است.
پدر با تأثر گفت: او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟
پسر گفت : نه …!
?رفتار ما با کلام الله ( قرآن کریم) مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است!
?ما هم قرآن را میبوسیم
روی چشمان میگذاریم
مورد احترام قرار میدهیم
می بندیم و در کتابخانه می گذاریم و آن را نمی خوانیم و از آنچه در اوست ، سودی نمی بریم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی ماست.
حواسمان باشد!
حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد
حواسمان به ترشدن های گاه و بیگاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد!
حواسمان باشد که آنها خیلی زود پیر میشوند!
حواسمان باشد خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم از کنارمان می روند…
حواسمان باشد به دلگیریِ غروبهایِ تنهاییِ شان…
حواسمان باشد که آنها تمامِ عمر حواسشان به ما بوده…
به آرام قد کشیدنمان بوده ، به نیازها ونازهایمان بوده….
آنها یک روز آنقدر پیر میشوند که حتی اسمهایمان را هم فراموش میکنند….
حواسمان به گرانترین و بی همانادری عشقهایِ زندگیمان…
به “بابا” به “مامان” ها خیلی باشد!
#نهال کم سنّ و سال را دیده ای؟!
اگر کج و قوس دار باشد، به راحتی #صاف و #راست می شود، چون هنوز اولِ #راه است، اما اگر سنّش زیاد شود و انحرافش درست نشود، دیگر نمیتوان #صافش کرد و اگر خیلی فشار بیاوری، می شکند، چون #کجی، شاکله ی وجودیش شده، خدا کند تا انحراف و کجی، شاکله یمان نشده، #صاف شویم، وگرنه حتی نصیحت و راهنمایی #پیامبر هم ما را عوض نخواهد کرد.
ان الذین کفروا سواء علیهم ءَاَنذرتهم ام لم تنذرهم، لا یومنون…
️مقامی که انبیا و شهدا به ان غبطه میخورند!
پیامبر صلی الله علیه و آله
أَلا اُحَدِّثُکُمْ عَنْ أَقْوامٍ لَیْسوا بِأَنْبِیاءَ وَلاشُهَداءَ یَغْبِطُهُمْ یَوْمَ الْقیامَةِالأَْنْبیاءُ وَالشُّهَداءُ بِمَنازِلِهِمْ مِنَ اللّه ِ عَلى مَنابِرَ مِنْ نورٍ.
قیلَ: مَنْ هُمْ یا رَسولَ اللّه ِ؟
قالَ:
.هُمُ الَّذینَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إلىَ اللّه ِ
.وَ یُحَبِّبونَ اللّه َ إِلى عِبادِهِ،
.قُلْنا: هذا حَبَّبُوا اللّه إِلىعِبادِهِ، فَکَیْفَ یُحَبِّبونَ عِبادَ اللّه ِ إِلَى اللّه ِ؟
…قالَ: یَأمُرونَهُمْ بِما یُحِبُّ اللّه َ
…وَ یَنْهَوْنَهُمْ عَمّایَکْرَهُ اللّه ُ، فَإِذا أَطاعوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللّه
پیامبر صلی الله علیه و آله
آیا آگاه کنم شما را از گروهى که نه از انبیا هستند و نه از شهدا، ولى انبیا و شهدا در روز قیامت به مقام و منزلت آنان غبطه مى خورند، و آنها بر منبرهایى از نور نشسته اند؟
سؤال شد اى رسول خدا! آنان کیانند؟
فرمودند:
*آنان کسانى هستند که بندگان خدا را نزد خدا
*و خدا را نزد بندگانش محبوب مى گردانند.
عرض کردیم:
ایجاد محبت خدا دردلها معلوم است، ولى چگونه بندگان را نزد خدا محبوب مى گردانند؟
فرمودند: آنان رافرمان مى دهند به آنچه خدا دوست مى دارد و باز مى دارند از آنچه خدا دوست نمى دارد، پس اگر آنان اطاعت کنند، خداوند دوستشان مى دارد.
?مشکاه الأنوار، ص 136
علاج ریا چیست؟
بدان که: اصل ماده مرض ریا، یا طمع در مال و منافع مردمان است، یا محبت مدح و ستایش ایشان و لذت بردن از آن، یا کراهت از مذمت و ملامت ایشان که مى خواهد به واسطه آن، آنچه مى نماید به مردم از افعال حسنه و اوصاف جمیله، ایشان او را ثنا گویند و از صلحا و اخیارش خوانند. و از این راه، کسب اعتبار و تحصیل مرتبه و مقدار کرده، خود را در نزد وضیع و شریف، مکرم و معزز سازد. و تسخیر دلهاى عوام و خواص نموده به این وسیله به استیفاى مشتهیات و مستلذات نفس شومش پردازد ومرادات و تمنیاتش به اسهل وجهى به حصول پیوندد.
پس کسى که خواهد معالجه این مرض مهلک را نماید باید در قطع اصل ماده آن سعى کند. و علاج طمع و محبت مدح و ستایش، و کراهت ذم و نکوهش را نماید. وطریق معالجه محبت مدح، و کراهت ذم، بیان شد. و همچنین فى الجمله از علاج طمع گذشت. و در صفت توکل نیز تفصیل آن بیان خواهد شد.
? #معراج_السعاده
علی بن ابراهیم گفت:
آیه «یَمُنُّونَ عَلیْکَ أَنْ أَسْلمُوا» در باره عثمان نازل شده است که در زمان حفر خندق از کنار عمار بن یاسر که در حال کار کردن بود گذشت. عمار در اثر کار کردن گرد و غبار به پا کرده بود. عثمان با آستینش جلوی بینی اش را گرفت و رفت.
عمار به او گفت:
لایستوی من یعمر المساجدا***یظل فیها راکعاً و ساجدا
کمن یمر بالغبار حائداً***یعرض عنه جاهداً معاندا
یعنی : کسی که مساجد را آباد میکند و در آن جا به عبادت میپردازد، با فردی که خود را از گرد و غبار دور میسازد و با شتاب و عناد از کنار آن میگذرد، برابر نیست.
عثمان برگشت و به او نگاهی انداخت و گفت: ای پسر کنیز سیاه! منظورت من بودم؟
سپس عثمان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رفت و خدمت ایشان عرض کرد: ما مسلمان نشده ایم تا به شرافت ما دشنام دهی و آبروی ما را بریزی.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ فرمود: بار اسلام را از دوش تو برداشتم (از این پس دیگر مسلمان نباش) پس برو. در این هنگام خداوند آیه زیر را نازل کرد: «یَمُنُّونَ عَلیْکَ أَنْ أَسْلمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلیَّ إِسْلامَکُم بَل اللهُ یَمُنُّ عَلیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ للإِیمَانِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ» یعنی شما راستگو نیستید. «إِنَّ اللهَ یَعْلمُ غَیْبَ السَّمَاواتِ والأَرْضِ واللهُ بَصِیرٌ بِمَا تَعْمَلونَ».
? تفسیر قمی، ج 2، ص 297
مامان بشی، شادتر میشی!
تربیت فرزند به وسیله مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با زندگی کردن است.
#روز_مادر
#مزه_شیرین_مادری
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
خدای متعال اگر می خواست خودش را مستقیماً و بیواسطه به بندگان می شناساند؛
ولی ما را دَر و راه و طریقِ خود و آن جهت و سویی که باید از آن داخل شوند قرار داده است.
بنابراین هر کس از ولایتِ ما روی گرداند،یا دیگری را بر ما ترجیح دهد،از صراط(مستقیم)می لغزد.
آنها که مردم به ایشان چنگ زده اند(با ما)مساوی نیستند.
زیرا مردم(اهل سنّت)به سوی چشمه های آبِ تیره رنگی که بعضی از آنها به بعضی دیگر می ریزد، روی آورده اند
و آنها که به سوی ما آمدند به سوی چشمه های زلالی روی آورده اند که به فرمان پروردگارشان جاری بوده و آبِ آنها تمام نمی شود و هیچگاه خشک نمی گردند.
اصول کافی،کتاب الایمان و الکفر،باب الشرایع ح5
اصول کافی،کتاب الحجّه،باب معرفة الامام و الرّدّ اِلیه،ح9
?معرفت امام عصر،سیدمحمدبنی هاشمی
امیرالمؤمنین امام على علیه السلام فرمودند:
به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و راه و روش آنان را در پیش گیرید و پیرو ایشان باشید
زیرا که آنان هرگز شما را از راه راست بیرون نمى برند و هیچ گاه به نابودى نمى کشانند.
اگر آنها نشستند شما نیز بنشینید و اگر برخاستند برخیزید و بر ایشان پیشى نگیرید که گمراه مى شوید و از آنها عقب نمانید که به هلاکت مى افتید.
?نهج البلاغه، خطبه 97
پیامبر صلی الله علیه و آله:
«بهترین شما صاحبان عقل هستند».
گفته شد: «اى رسول خدا! صاحبان عقل،
چه کسانى اند؟».
فرمودند:
آنان که داراى اخلاق خوب اند
بردبار و باوقارند
صله رحم مى نمایند
به پدران و مادران نیکى مى کنند
به فقرا، همسایگان و یتیمان رسیدگی
مى نمایند
اطعام مى کنند
آشکارا به همه سلام مى کنند
و هنگامى که مردم در خواب و
غافلند، نماز (نماز شب) مى گذارند.
? کافى، ج 2، ص 240، ح 32
امام علی علیه السلام فرمودند:
نُه (9) چیز زشت است،
اما از نه (9) گروه زشت تر:
درماندگى و ناتوانى از دولتمردان؛
بخل ازثروتمندان؛
زود خشمى از دانشمندان؛
حرکات بچگانه از میانسالان؛
جدایى حاکمان از مردم؛
دروغ از قاضیان؛
بیمارى کهنه از پزشکان؛
بدزبانى از زنان
و سختگیرى و ستمگرى از سلاطین…
?دعائمالإسلام، ج 1، ص 83
خودت را به داشتن نیّت خوب
و مقصد زیبا عادت ده،
تا در خواسته هایت موفق شوى…
? غررالحکم، ح 6236