امام کاظم(علیه السلام) :
بهای جان های شما، جز بهشت نیست؛پس خود را به کمتر از آن مفروشید.
کافی؛1:19
#حدیث_روز
مناجات و درد دل با مولایمان امـامزمـان (عج)
صدایت میکنم آقا…
همین جایم…خودم…تنها…
از این پایین به آن بالا…
صدایم می رسد آقا؟؟؟
نگاهم در زمین گیر است…
خودم هم خوب میدانم بســـــــی دیر است…
بســــــی دیر است برای پر زدن اما
امیدم را نگیر آقا…
از این سقف،گناهانم دعا بالا نمی آید
دعا آنجا نمی آید دعایم را ببر بالا
شفاعت کن مرا آقـــــــــــا
شما را میدهم سوگند به حق مادرت زهرا…
نگاهت را نگیر آقا…???
مناجات با محبوب.
الهی…
شاد کن دلی را که گرفته و دلتنگه.
بی نیازکن
کسی را که به درگاهت نیازمنده
امیدوارکن
کسی را که به آ ستانت نا امیداست
بگیردستانی که اکنون به سوی توبلند است
مستجاب کن
دعای کسی که با اشکهایش تورا صدا میزند.
چهل حدیث آخرالزمان.
1- در آخـرالزمان، ثروتمند شدن به وسیله ی غصب و تجاوز است. حضرت محمد(صلی الله علیه واله)
2- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی ابله و بی عقل می گویند. امام صادق(علیه السلام)
3- در آخرالزمان، ریا فراوان می شود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
4- در آخرالزمان، از اسلام فقط نام آن باقی می ماند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
5- در آخرالزمان، حق کاملا پوشیده می شود. حضرت علی(علیه السلام)
6- در آخرالزمان، اسراف می کنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
7- در آخرالزمان، شب ها دیر می خوابند و نماز صبح قضا می شود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
8- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
9- در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
10-در آخرالزمان، مردم از علما می گریزند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
11-در آخرالزمان، مؤمن پست و فاسق عزیز می شود. امام حسن عسکری(علیه السلام)
12-در آخرالزمان، زنان بدحجاب و عریان می شوند. حضرت علی(علیه السلام)
13-در آخرالزمان، علما را با لباس زیبامی شناسند. حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)
14-در آخرالزمان، اسلام چون ظرف واژگون شده می ماند. حضرت علی(علیه السلام)
15-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از محل گناه گریخت. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
16-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن خدا می نهند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
17-در آخرالزمان، بعضی از علما ریا کار می شوند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
18-در آخرالزمان، امت حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) هفتاد و سه گروه می شوند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
19-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم کتاب است. امام صادق(علیه السلام)
20-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری طلبی می دانند. حضرت علی(علیه السلام)
21-در آخرالزمان، حج را برای تجارت انجام می دهند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
22-در آخرالزمان، سلامت دین در سکوت بیشتر است. امام زمان(عج)
23-در آخرالزمان، زشتی ها افزایش می یابد. حضرت علی(علیه السلام)
24-در آخرالزمان، به علت گناه باران در وقتش نازل نمی شود. حضرت محمد(صلی الله علیه واله)
25-در آخرالزمان، هر کس بیشتر در خانه بماند ایمانش حفظ می گردد. امام باقر(علیه السلام)
26-در آخرالزمان، مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام می دهند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
27- در آخرالزمان، رشوه را به اسم هدیه حلال می کنند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
28-در آخرالزمان، گرد و غبار ربا همه را فرا می گیرد. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
29-در آخرالزمان، حضرت عیسی(علیه السلام) پشت سر امام زمان (عج) نماز می خواند. حضرت محمد(صلی الله علیه واله)
30-در آخرالزمان، هر که دینش را حفظ کند اجر پنجاه صحابه پیامبر را دارد. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
31-در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(علیه السلام) دل مادرشان را شاد می کنند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
32-در آخرالزمان، از فتنه ها به قم پناه ببرید. امام صادق(علیه السلام)
33-در آخرالزمان، بعضی از مردم گرگ صفت می شوند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
34-در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن دینشان را نمی خورند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
35-در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال حلال و دوست با وفا یافت نمی شود. امام هادی(علیه السلام)
36-در آخرالزمان، حفظ زبان بهترین کار است. امام باقر(علیه السلام)
37-در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه آب می شود. حضرت علی(علیه السلام)
38-در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به قران پناه ببرید. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
39-در آخرالزمان، ارزش دین در نظر مردم پایین می آید و دنیا با ارزش می شود. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
40-در آخرالزمان، مرد از زنش اطاعت کرده و از پدر و مادرش نافرمانی می کند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
? منبع کتاب چهل حدیث آخرالزمان
#حدیث_روز
وفات حضرت عبد العظیم علیه السلام در 15شوال.
در سال 250 یا 252 یا 255 هـ حضرت ابوالقاسم عبد العظیم حسنی فرزند عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام وفات یافته است. (1)
ایشان از مشاهیر علما و از ثقات و فضلای محدثین است که در زهد و ورع زبانزد خاص و عام بوده و از امام جواد و امام هادی علیهم السلام روایت نقل کرده است. کتاب خطب امیر المؤمنین علیه السلام و کتاب الیوم و اللیله از آثار آن بزرگوار است. (2)
جلالت و عظمت شأن آن بزرگوار از عرضه ی عقایدش خدمت امام زمانش حضرت هادی علیه السلام و تأیید آن حضرت درباره ی آن ها به وضوح پیداست. (3)
ایشان به طور ناشناس وارد ری شد و از ترس بنی عبّاس در ساربانان در خانه ی یکی از شیعیان زندگی می کرد. (4) تا هنگام وفات کسی متوجّه نشد آن بزرگوار کیست، تا اینکه بعد از وفات خواستند آن بزرگوار را غسل دهند نوشته ای در لباس او یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود. مرقد مطهرّش در شهر ری مشهور است.
پدر آن حضرت عبدالله مشهور به «عبدالله قافه» است. «قافه» نام مکانی بود که جناب عبدالله از طرف پدر بزرگش جناب حسن بن زید حاکم آنجا بود.
همسر حضرت عبدالعظیم، خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است. (5) بعضی امامزاده قاسم شمال تهران را پدر خدیجه همسر حضرت عبدالعظیم علیه السلام می دانند. (6)
دختر آن حضرت سلمی است که حضرت عبدالعظیم علیه السلام او را به عقد محمّد بن ابراهیم بن ابراهیم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام در آورد و ثمره ی این ازدواج سه پسر به نام های عبدالله و حسن و احمد بود. (7)
? منابع :
1. الذریعة : ج 7، ص 169، 190، از نور الآفاق. و … .
2. سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد علیه السلام : ص 157. مراقد المعارف : ج 2، ص 54.
3. امالی صدوق : ص 419. و … .
4. سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد علیه السلام : ص 157. مراقد المعارف : ج 2، ص 54.
5. المجدی فی انساب الطالبین : ص 21. و … .
6. ریاحین الشریعة : ج 4، ص 197.
7. عمدة الطالب : ص 97. و … .
#حدیث_روز
اتفاق مهم در 15 شوّال.
جنگ اُحُد و شهادت حضرت حمزه علیه السلام (1)
در سال 3 هـ در روز جنگ اُحُد، حضرت حمزه سیّد الشهداء و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. (2) بعضی جنگ اُحُد را در 7 (3) و 17 شوال نقل کرده اند. (4)
در این جنگ مسلمانان هزار نفر بودند که به نوشته ی عدّه ای سیصد نفر در بین راه بر گشتند، و برای جنگ 700 نفر باقی ماند. کفّار 3000 نفر بودند، و 2000 نفر و 4000 نفر و 5000 نفر هم گفته اند. تعداد کشته های کفّار 22 یا 23 یا 28 نفر، و تعداد شهداء 70 نفر بود. در این روز پیشانی پیامبر صلّی الله علیه و آله را شکستند. (5)
فداکاری های امیر المؤمنین علیه السلام در اُحُد
در این روز بر اثر فداکاری ها و شجاعت هایی که امیر المؤمنین علیه السلام در دفاع از وجود شریف خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحت های زیادی بر بدن مبارکش رسید. و تمامی کشته شدگان کفّار، به دست امیر المؤمنین علیه السلام بود و پیروزی دوباره و باز گشت مسلمانان به خاطر مقاومت و جنگ امیر المؤمنین علیه السلام بود. (6)
امام صادق علیه السلام می فرماید :
«اصحاب پرچم در روز اُحُد در لشکر کفّار نُه نفر بودند که امیر المؤمنین علیه السلام همه ی آن ها را کُشت». (7)
این در حالی بود که دیگران فرار کرده بودند، و پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
یا علی، آیا می شنوی که از آسمان تو را مدح می کنند.
یکی از ملائکه به نام رضوان می گوید :
«لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی».
امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید :
از خوشحالی گریستم و خداوند سبحان را بر این نعمت حمد کردم. (8)
در این جنگ پیروزی در ابتداء از آنِ مسلمانان بود، ولی مقداری که به تعقیب دشمن رفتند و میدان خالی شد، بازگشتند و مشغول جمع غنایم شدند و اکثر نگهبانان مخالفت دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله نمودند، و محل نگهبانی خود را رها کردند و مانند بقیّه مشغول جمع غنایم شدند.
خالد بن ولید ـ که از سر دسته های کفّار در این جنگ بود ـ از همان قسمت با کفّار حمله کردند. تعداد اندکی از نگهبانان درّه که نرفته بودند شهید شدند و کفّار از پشت سر به مسلمین حمله کردند.
فراریان کفّار هم تا این وضع را دیدند بازگشتند و حمله به مسلمین شدّت گرفت. جراحت های فراوانی بر بدن مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و شیطان فریاد بر آورد که محمّد (صلّی الله علیه و آله) کشته شده است !
مسلمانان با شنیدن این ندا فرار کردند، و فقط چند نفری از وجود مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله محافظت می کردند که عبارت بودند از امیر المؤمنین علیه السلام و ابو دجانه که شهید شد و زنی به نام نسیبه و انس بن نضر که تازه از مدینه رسیده بود.
(ابوبکر و عُمَر در جنگ اُحُد) عُمَر بن خطاب می گوید :
در اُحُد با پیامبر صلّی الله علیه و آله بیعت کرده بودیم بر اینکه کسی فرار نکند، و هر کس از ما که فرار کند ضال و گمراه است، و هر کس از ما کشته شود شهید است. (9)
احمد بن حنبل می گوید :
ابوبکر و عُمَر در این جنگ فرار کردند. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام در تعقیب فراری ها بود، عُمَر در حالی که اشک چشمانش را پاک می کرد برگشت و به امیر المؤمنین علیه السلام عرض کرد :
مرا ببخشید !!
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
«آیا تو نبودی که صدا زدی : محمّد کشته شده است، به دین قبلی خود برگردید» ؟!!
عُمَر گفت :
این کلام را ابوبکر گفته است !
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
«شما و کسانی که از شما دو نفر پیروی کنند وارد جهنّم می شوید».
در اینجا بود که این آیه نازل شد : إنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعان إنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ ! (10)
امام صادق علیه السلام می فرماید :
در جنگ اُحُد امیر المؤمنین علیه السلام در حال دفاع از پیامبر صلّی الله علیه و آله بودند، و دیگر اصحاب فرار می کردند.
آن حضرت همچون شیر غضبناک از قفای گریختگان رفت و اوّل به عُمَر بن خطاب رسید که به اتّفاق عثمان و حارث بن حاطب و عدّه ای دیگر به سرعت فرار می کردند.
حضرت فریاد بر آورد :
«ای جماعت، بیعت شکستید و پیامبر صلّی الله علیه و آله را تنها گذاشتید و به سوی جهنّم می گریزید ؟!
عُمَر بن خطاب می گوید :
علی را دیدم با شمشیری پَهنی که مرگ از آن می چکید و چشمهایش از خشم مانند دو قدح خون بود، یا مانند دو کاسه ی روغنی که آتش در او افروخته باشند می درخشید، و فهمیدم که اگر به ما برسد به یک حمله ما را خواهد کشت.
این بود که جلو رفتم و عرض کردم :
«یا ابا الحسن، تو را به خدا سوگند می دهم که دست از ما برداری، که عرب را عادت است که گاهی می گریزد و گاهی حمله می کند. زمانی که حمله می کند تلافی گریختن را می نماید».
پس آن حضرت ما را رها کرد؛ و به خدا قسم چنان ترسی از آن حضرت در دل من افتاد که تا کنون از دلم خارج نشده است. (11)
در این جنگ بر بدن مبارک امیر المؤمنین علیه السلام هنگام حمایت از پیامبر صلّی الله علیه و آله 90 جراحت بر صورت، سر، سینه، شکم، دست و پای مبارک رسید.
جبرئیل نازل شد و عرض کرد :
«یا محمّد، به خدا سوگند این عمل علی بن ابی طالب مواسات است».
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
این بدان جهت است که من از اویم و او از من است.
جبرئیل عرض کرد :
«و من از شما دو بزرگوارم».
? منابع :
1. بحار الأنوار : ج 20، ص 147 ـ 14. الصحیح من السیرة : ج 6.
2. مسار الشیعة : ص 16 ـ 15. و … .
3. بحار الأنوار : ج 20، ص 125. التنبیة و الاشراف : ص 211.
4. بحار الأنوار : ج 97، ص 168، 383. اختیارات : ص 39.
5. بحار الأنوار : ج 20، ص 18، 31، 71، 74. امالی طوسی : ص 142.
6. ارشاد : ج 1، ص 90. و … .
7. همان : ج 1، ص 88. و … .
8. همان : ج 1، ص 87. و … .
9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 134. و … .
10. سوره ی آل عمرا
یکى از اهالى رى خدمت امام هادى علیه السلام مشرف شدند.
حضرت فرمودند : کجا بودى؟
عرض کرد :
به زیارت حسین بن علی علیه السلام
حضرت فرمودند :
بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنى ، همچون کسى باشى که حسین بن على علیه السلام را زیارت کرده باشد.
? میزان الحکمة، حدیث 7984
#حدیث_روز
دلیل نامیدن حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) به حسنی/ ماجرای دیدار این حضرت با امام هادی (علیه السلام)
پانزدهمین روز از ماه شوال برابر با روز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) است. حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السّلام) با چهار واسطه، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی میرسد.
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السّلام) 79 سال عمر کردند و در طول عمر با برکتشان با چهار امام بزرگوار یعنی امام موسی کاظم (علیه السلام)، امام رضا (علیه السلام)، امام محمّدتقی (علیه السلام) و امام علیّ النّقی (علیه السلام) هم دوره بودهاند.
دلیل شهرت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) به “حسنی” این است که آن حضرت از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) به شمار میروند. آن حضرت در زمینه علوم دینی دانشمند محسوب میشوند و تمامی تقدیرهایی که امامان معصوم (علیهم السلام) از ایشان داشتهاند، به خوبی نشان دهنده این موضوع است.
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) در مدینه سکوت داشتند تا اینکه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان تصمیم گرفتند به ری هجرت کنند و اینگونه شد که آن حضرت به شهر ری وارد شدند. خاندان پیامبر اکرم (ٌصلی الله علیه و آله) در طول تاریخ همواره از خلفای عباسی در امان نبودند و این موضوع گریبانگیر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) نیز شد به گونهای که دشمنان با ارائه گزارشهای نادرست به دستگاه حکومت، باعث اعمال شدن سختگیریهای بیشتری بر آن حضرت میشدند.
در شرایطی که سختگیریها بر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) روز به روز بیشتر میشد، آن حضرت در روند یک ملاقات به حضور امام هادی (علیه السلام) رسیدند و عقیدههای خود را در زمینه دین و موضوعات دینی بر ایشان عرضه کردند. امام هادی (علیه السلام) نیز با تایید عقاید حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) از ایشان به عنوان “دوستان ما” یاد کردند.
خیرچینان حکومت خبر دیدار حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) با امام هادی (علیه السلام) را به گوش خلیفه رساندند و اینگونه خلیفه دستور داد ماموران حکومتی شهر به شهر دنبال حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) باشند، اما آن حضرت که تصمیم داشتند خود را از خطر حکومت در امان بدارند، شهر به شهر حرکت کردند تا اینکه به شهر ری رسیدند و آنجا را برای سکونت انتخاب کردند.
ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺭﻧﺠﯿﺪﻡ ﯾﺎ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ زندگی ام ﻧﺒﺎﺷﺪ…
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﻢ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﺣﺎﻻ ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﭘﺲ ﺑﺒﺨﺶ ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ…
ﺍﺯ ﺑﺨﺸﺸﻢ ﺷﺎﺩ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻭ ﺷﺎﺩﺗﺮ…
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ…
ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺟﺪﯾﺪ آرامش ﻣﻦ ﺍﺳﺖ…!
در سندی دیدم، استعمارگران میگفتند تا وقتی مردم به مهدویت معتقدند، نمیتوانیم کشورهایشان را درست در اختیار بگیریم!
رهبرانقلاب: من سندی را دیدم که مربوط به دهها سال قبل؛ یعنی اوایل ورود استعمار به شمال آفریقاست.
کشورهای شمال آفریقا، گرایش بسیاری به اهل بیت دارند. مذهبشان هر مذهبی از مذاهب اسلامی که هست باشد؛ اما محبِ اهل بیتند. در کشورهای سودان و مغرب و غیره عقیده به مهدویّت خیلی پُررنگ است.
آن زمان که استعمار وارد مناطقِ مذکور شد - که ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است - یکی از مسائلی که مزاحم استعمار شد، عقیده به مهدویّت بود!
در سندی که من دیدم، بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه میکنند که ما باید کاری کنیم که عقیده به مهدویّت، بتدریج از بین مردم زایل شود!
آن روز استعمارگران فرانسوی و انگلیسی در بعضی کشورهای آن مناطق افریقایی بودند - فرقی نمیکند که استعمار از کجا باشد - استعماران خارجی، قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به مهدویّت در بین این مردم رایج است، ما نمیتوانیم کشورهایشان را درست در اختیار گیریم!
ببینید، عقیده به مهدویّت چقدر مهمّ است!
چقدر خطا میکنند کسانی که به اسم روشنفکری و به عنوان تجدّدطلبی میآیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطّلاع و بدون اینکه بدانند چهکار میکنند، مورد تردید و تشکیک قرار میدهند! اینها همان کاری را که دشمن میخواهد، راحت انجام میدهند! عقاید اسلامی اینگونه است.
76/9/25
خونه ای ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ؛
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﻧﺪ!
ﺷﺎﯾـﺪ ظاهرا ﻗﺪ ﺑﮑﺸﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ…!
ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ…
ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺩﺭﻙ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭﺍﻣﻨﻴﺖ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ»
ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ
ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ
ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ«ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻰ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺒﻴﻨﻰ»
ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ.
ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ میکنیم.
در مشکلات زندگی غیر از خداوند
به هیچکس در این دنیا وابسته نباش
حتی سایه ات هنگام تاریکی
تورا ترک میکند….
این چند جمله را حتماً بخاطر بسپرید…
1_یادت باشه تا خودت نخوای هیـچ کس نمیتونه زندگیتو خراب کنه.
2_یادت باشه که آرامش رو باید تو وجود خودت پیدا کنی.
3_یادت باشه خدا همیشه مواظبته.
4_یادت باشه همیشه ته قلبت یه جایی برای بخشیدن آدما بگذاری ….
5_منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش …اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند.
6_زبان استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند
مراقب حرفهایمان باشیم.
7_گاهی در حذف شدن کسی از زندگیتان حکمتی نهفته است .اینقدر اصرار به برگشتنش نکنید.
8_آدما مثل عکس هستن،زیادی که بزرگشون کنی کیفیتشون میاد پایین.
9_زندگی کوتاه نیست ، مشکل اینجاست که ما زندگی را دیرشروع میکنیم.
10_دردهایت را دورت نچین که دیوارشوند ، زیرپایت بچین که پله شوند…
11_هیچوقت نگران فردایت نباش ، خدای دیروز و امروزت ، فرداهم هست…
اگر باشی …
12_ما اولین دفعه است که تجربه بندگی داریم ولى اوقرنهاست که خداست …
جـامِ جَهان نَـمایِ مَـن
دیــــــدَن رویِ
مـاهِ تُو …
روزها می گذرد,
ودلم سخت گرفتار غمی…
کی شود
یار بیایدبنماید کرمی …
کی شود
من ببینم زتو رویی آقا …
العجل العجل
جان به کف آمد مولا …
السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)ادرکنی
اذکاری مرتبط با حالاتی مختلف.
از چیزی نگرانی؟ بگو:
?حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم?
?گرفته میشی بگو:
لااله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله?
?ناراحتی؟ همیشه بگو:
إنما أشکو بثی وحزنی لله?
?درزندگیت موفق نیستی؟ بگو:
و ما توفیقی إلا بالله علیه توکلت وإلیه أُنیب?
?خوشحال نیستی؟ همیشه بگو:
حسبی الله ونعم الوکیل?
?ازدنیاخسته ای؟ بگو:
اللهم اجعل همی الاخره?
?نمازهایت را به موقع ومداوم نمیخوانی؟ همیشه بگو:
اللهم اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی?
?میخواهی ازدواج کنی؟ بگو:
ربی لاتذرنی فردا وانت خیرالوارثین?
?تنهایی؟ همیشه بگو:
ربی هب لی من لدنک سلطانا نصیرا?
?خوشحالی؟ همیشه بگو:
الحمدلله حمدا کثیرا?
?درکارهایت سختی میبینی؟ بگو:
اللهم یسرلی اموری واشرح لی صدری?
?دوست داری آرزویت برآورده شود؟همیشه بگو:
استغفرالله واتوب الیه?
?تودلت ازدست کسی ناراحتی؟بگو:
اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ والعافین عن الناس?
?میخواهی دایم قرآن بخونی؟بگو:
اللهم اجعل القران ربیع قلبی?
?خونه ای دربهشت میخواهی؟ بگو:
قل هوالله احد. الله صمد. لم یلدولم یولد. ولم یکن له کفوا?
?میخواهی غیبت نکنی؟بگو:
اللهم اجعل کتابی فی علیین واحفظ لسانی عن العالمین?
?میخواهی به خوبی واطمینان خاطر زندگیت سپری شود؟بگو:
اللهم إنی أستودعک حیاتی?
همیشه باخودتون زمزمه کنید وبه دوستانتون توصیه کنید و مرا از دعای خیرتون محروم نکنید.
روزی مثل آب خوری مرغ هاست!
رزق، مثل ظرف آب مرغداریهاست؛ آبخوری آنها اینطور است که کمی بالاتر از لبه ظرفی را سوراخ کرده و آن را پر از آب میکنند و روی یک ظرف بشقاب مانند، برمیگردانند و آب توی بشقاب زیرین میآید.
وقتی آب در بشقاب جمع شد و مقابل سوراخ رسید، متوقف میشود و جوجهها از آبها میخورند.
یعنی وقتی مصرف شد تولید میشود، نه اینکه تولید میشود تا مصرف شود.
روزی، همیشه با مصرف همراه است نه با تولید.
اگر ده جوجه آب بخورند، آب بیشتری بیرون میآید و اگر پنج جوجه بخورند، آب کمتری بیرون میآید.
* روزی انسان اینچنین است. اگر کسی هزینه چند خانواده را تأمین کند، مصرف آنها، موجب زیاد شدن درآمد میشود زیرا هرکس روزی خودش را میخورد و نمیتواند روزی شخص دیگری را بخورد.
* اگر انسان این معنی را بداند، وقتی کسی از او کمکی بخواهد، خوشحال میشود و میفهمد که بناست خداوند به او روزی بیشتری بدهد، اما اگر سفرهاش را بست و جلوی مصرف دیگران را گرفت، روزی هم بند میآید…
آیت الله حائری شیرازی
جماعت سلبریتی ایرانی و فهمی که بدجور کور است!
دکترصدیقی نوشته:
سلبریتی های ایرانی عجیب جماعتی هستند! به لیست موافقت و مخالفتهایشان که نگاه می کنی عقلت هنگ می کند، اصلا روانی می شوی!
با چیزهایی مخالفند که همه ملتها موافقش هستند و موافق چیزهایی اند که ملتهای دیگر از آن می گریزند.
با اینها مخالفند!!!:
- حمایت از کالای داخلی
- قدرت موشکی
- پیشرفت علمی و دانش های نوین
- استقلال و اقتدار کشور
- اخلاق، حیا، عفت و انسانیت
- هژمونی و قدرت منطقه ای و بین المللی
و خیلی چیزهای دیگر..
با این لیست هم بدجور موافقند!!!:
-وابستگی و ذلت
-واردات و نابودی تولید ملی
- تسلیم پذیری و بی عزتی در دنیا
-توسعه نفوذ دشمن در کشور
- عدم حمایت از مظلومین
- مسئولین ضعیف، ترسو و بی عرضه
وقتی هم مردم مقلد اینها می شوند، نتیجه اش می شود انتخاب هایی مثل روحانی و لیست امید در مجلس و مصیبتی که امروز ملت دچارش شده است!
سلبریتی های ایرانی شده اند بلای جان این مملکت..
وصیت تکان دهنده شهدا.
شهید مجید محمدی:
ما که رفتیم… مادرِ پیری دارم و یک زن، و سه بچهی قد و نیم قد… از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام:
قیامت یقهتان را میگیرم اگر ولیفقیه را تنها بگذارید…
محبت و دوستی از منظر قرآن و اهل بیت(علیهم السلام):
دوستی و محبت گرایش و جاذبه ای بین محب و محبوب است. دوستی واقعی امری دو سویه و طرفینی است. هم جاذبه و توجه از سوی محبوب لازم است و هم تلاش و جلب توجه از سوی عاشق
.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
محبت و توجه خدا به بندگان، امری مداوم و همیشگی است. خداوند تمام بندگان خود را دوست دارد، در قرآن کریم آیات بسیار زیادی در این مورد آمده است» مانند «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»(آل عمران، 76)؛ « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»(بقره، 195)، « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»(بقره،222).
یعنی خداوند هم خوبان با تقوا و نیکوکار را دوست دارد و هم گناهکاران پشیمان را؛ اما برای دوستی متقابل با خدا شرطی وجود دارد و آن عمل کردن به فرمان های او است.
شرط دوستی واقعی، عمل به دستورات دین است که از سوی پیامبر خدا برای بندگان الهی آمده است. قرآن کریم می فرماید: ای پیامبر به مردم بگو: « إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»(آل عمران، 31) «اگر خدا را دوست دارید، پس از من پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست دارد». بر اساس آیات قرآن کریم، دوام و پایداری دوستی با خدا، در اثر پیروی از پیامبر او حاصل می شود.
اما پیروی عملی از پیامبر خدا، در اثر اطاعت عملی از جانشینان حقیق از یعنی امامان معصوم(علیهم السلام) است و بر اساس دلایل قطعی و روایات صحیح و غیر قابل انکار، آخرین جانشین پیامبر خدا، حضرت مهدی(علیه السلام) است؛ همان گونه که پیروی عملی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) باعث استمرار دوستی بین بنده و خدا می شود، پیروی عملی از امام زمان(علیه السلام) (عمل به دستورات دین و کسب رضایت آن حضرت)، این دوستی را پایدار می سازد. برای کسب رضایت و پیروی ازحضرت در زمان غیبت کبری، باید از سخنان و احادیث امامان(علیهم السلام) پیروی کرد.
پیام ها و دستورات امام زمان(علیه السلام) در زمان غیبت صغرا که توسط چهار نایب و نماینده مخصوص آن حضرت به ما رسیده ـ وظیفه ما را برای زمان غیبت کبری، مشخص کرده است. امام زمان(علیه السلام) در یکی از پیام های خود برای شیعیان به نایب چهارم نوشته اند. «در زمان غیبت کبری ـ که من از دیده عموم مردم پنهانم ـ از نائبان و جانشان عام من پیروی کنید و آنها را رهبر خود قرار دهید». مراد از نائب عام امام زمان(علیه السلام) فقیهان و مراجع تقلیدند و به طور خاص کسی است که رهبر و ولی فقیه در جامعه اسلامی توسط مجتهدان تعیین شده باشد. «….. و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روات حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم …. » (بحار الانوار، ج53، ص181).
و همچنین امام زمان(علیه السلام) در نامه خود به شیخ مفید می فرمایند: «فلیعمل کل امرء منکم بما یقرب به من محبتنا و لیتجنب ما یدنیه من کراهتنا و سخطنا»؛ «هر یک از شما شیعیان باید اعمالی انجام دهد که دوستی ما را به دنبال آورد و از اعمالی که باعث نارحتی و عدم رضایت ما است دوری کند».(احتجاج، ج2، 599)؛
نکته: یکی از عاشقان اهل بیت(علیهم السلام) مدت زیادی آرزوی دیدن امام زمان(علیه السلام) را داشت و در هجر محبوب می سوخت؛ اما موفق نمی شد. سر انجام روزی امام زمان(علیه السلام) را در بازار آهنگران نزد پیرمرد قفل سازی دید که در امور دینی و معامله با مسلمین دستورات دین را کاملا عمل کرد حضرت به آن فرد فرمودند: اگر مانند این قفل ساز باشید، ما به عیادت شما می آییم؛ لازم نیست برای ملاقات با ما خود را به زحمت و سختی بیندازید.(کیمیای سعادت، ص41، به نقل از سرمایه سخن، ج1، ص 611
#حدیث_روز
امام زمان را خیلی دوست دارم ، می خواهم بدانم او چقدر مرا دوست دارد ؟
«محبت» واژه ای زیبا است و ابراز محبت، بین دو محبوب پیوند عاطفی عمیق بین آنها برقرار می کند. محبت یک ویژگی اخلاقی دو سویه است که از چشمه سار عشق درونی می جوشد. محبت امام زمان(علیه السلام) به دوستان و شیعیان خود، شعبه ای از چشمه سار محبت خدا و ندا است و درخت زندگی را آبیاری می کند اگر پیوند ما با امام زمان(علیه السلام) محکم، استوار و دائمی باشد، پیوند آن امام همام با ما نیز همین گونه خواهد بود. بلکه بندگان الهی در هر صف که باشند حتی در جرگه گناهکاران ـ با فرض پشیمانی از گناه ـ محبوب خدا خواهند بود و محبوب خدا همیشه مورد عنایت و لطف و نظر خواصان درگاه معبود به ویژه آخرین وصی حتی و ذخیره الهی در زمین، حضرت مهدی(علیه السلام) ـ خواهند گرفت.
امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: «از نشانه های امام …. ولایت او بر مردم، از ولایت آنها بر خودشان بالاتر، از پدر و مادر بر آنها مهربان تر و دلسوز تر است».(من لا یحضر الفقیه ـ ج4/ص419).
حال اگر در این سخن نیک بنگریم، خواهیم فهمید توجه اما به شیعیان چقدر زیاد است که از توجه و علاقه پدر و مادرشان (بیشتر است).
فرزند هر چه در حق پدر و مادر خود نامهربانی و جفا کند، باز هم آنان او را فرزند خود می دانند و او را دوست خواهند داشت. علاقه و دوستی امام(علیه السلام) از این هم بالاتر است. زیرا امام خلیفه خدا در بین مردم است و صفات خدا را در مرتبه اعلا جلوه گر می سازد از این رو باید رئوف ترین باشد و صفت رحمانیت و رحیمیت الهی را به آنها منتقل کند.
ائمه(علیهم السلام) خود به یاران می فرمودند: «اگر شما بیمار شوید ما نگران و بیمار می شویم و اگر شما در صحت و شادی باشید ما نیز خوشحال هستیم». خود آن حضرت در نامه برای عالم بزرگ شیعه شیخ مفید، می نویسند: «فانا نحیط علماً بأبنائکم و لایعزب عنا شیء من اخبارکم»؛ «ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند».
و اضافه می فرمایند: «ان غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک بکم الاواء و اصطلمکم الاعداء»؛ « ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمن شما را ریشه کن می ساخت». (احتجاج طبرسی، ج2، ص596).
#حدیث_روز
نشانه دوستی واقعی، خیر خواهی و هدایت به خوبی ها نجات دادن از خطرات و دور کردن از دام های شیطان است. در زندگی ما بسیار اتفاق می افتد که گاهی دچار تردید در انتخاب خوب و بد می شویم و سر انجام راه صحیح را انتخاب می کنیم. این هدایت از ناصیه والی و سرپرست ما امام زمان(علیه السلام) است.
گاهی در مشکلات سخت گرفتار می آییم و ناگهان به طریقی مشکل ما حل می شود. این نجات از ناحیه آن یوسف زهرا(علیه السلام) است. ممکن است دام شیطان ما را گرفتار سازد و سرانجام از آن رهایی پیدا کنیم؛ این رهایی از دعای امام زمان(علیه السلام) درباره ما است. باید به این شهود برسیم که دائما در زندگی مورد عنایت و لطف آن حضرت هستیم تا پی دوستی واقعی او ببریم. همه اینها نشانه دوستی واقعی یوسف فاطمه در حد اعلای محبت، نسبت به شیعیان و دوستداران، بلکه نسبت به تمامی انسان های موحد و خداپرست است.
تنها راه خروج محبت.
محبت مثل سکه است که تو قُلک دل هر کسی بیندازی!
دیگه نمیتونی درش بیاری مگه اینکه دلش رو بشکنی….
کارکردهای انقلاب مهدوی.
رسالت قیام امام زمان(عج) بسیار گسترده است اما در این نوشتار به بررسی انواع کارکردهای این قیام می پردازیم.
الف) کارکردهای تربیتی، مانند ارتقای دانش و معرفت عمومی
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند:در زمان او حکمت به شما میدهند، تا آن حد که خانمی در خانهی خود مطابق کتاب خدای تعالی و سنت رسول او (صلیاللهعلیهوآله) حکم میکند. (1)
ب- کارکردهای معرفتی، مانند آشکار کردن حقیقت:
در مورد آیه 53 سوره فصلت امام کاظم (علیهالسلام) فرمودهاند:بعد از آن علامات 24 گانه قبل از ظهور، خداوند میفرماید: که خود را به ایشان مینمایانیم هم در اطراف عالم و هم در نفسهای ایشان. اما آیات الهی در اطراف عالم همان فتنههایی هستند که واقع میشوند و آیات انفسی عبارت است از مسخ شدن عده و گروهی از مردم. پس مردم قدرت خدای تعالی را هم در آفاق میبینند و هم در انفس خودشان (با توجه به مسخ شدن آنها) و قوله «حتی یتبین لهم…» اشاره دارد به خروج قائم و آن از جانب خدای عزوجل است و این خلایق آن را خواهند دید و چارهای از خروج، نیست وباید خروج کند.
ج) کارکردهای اجتماعی، مانند زدودن ستم و فساد از زمین و پرکردن جهان از عدل و داد، آباد کردن زمین و گسترش رفاه
در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) چنین آمده است:اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی میکند تا قائم ما ظهور کرده و دنیا را همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است، لبریز از عدل و داد نماید.(2)
?پینوشتها:
1- مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص352.
2- بحارالانوار، ج36، ص340.
#حدیث_روز
به نظر شما رابطهی امام زمان، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با ما چگونه است؟
چقدر به ما نزدیکند؟(حتی با وجود فاصلهای که به واسطهی گناهانمان با ایشان داریم)
مثلا وقتی بیماریم؟
یا غم و غصهای داریم؟
یا آرزو و حاجتی داریم؟
به نظرتان مولا به فکر “تکتک” ما در این حالات و یا در هر حال دیگری هستند؟
چراغ راهمان باشد حدیث مولایمان حضرت مهدى علیه السلام که فرمودند:
["هیچ مؤمنی” بیمار نمیشود، مگر این که ما هم به خاطر بیماری او بیمار میشویم.
و غمگین نمیشود، مگر آن که ما هم در غم او غمگین میشویم،
و هیچ دعائی نمیکند، مگر آن که به دعای او آمین میگوئیم.
و سکوت نمیکند، مگر آن که ما برایش دعا میکنیم.]
(بصائر الدرجات،جزء 5، ص 248)
در آغاز حدیث، مولا تاکید میکنند که “هیچ مومنی".
برای درک بهتر این حدیث میتوانیم به رابطهی روح و بدنمان فکر کنیم؛
اگر با نوک سوزن به هر نقطهی کوچک بدنمان بزنیم، روحمان آن را حس میکند، و توجه به یک عضو، روح را از بقیهی اعضا غافل نمیکند.
امام علیه السلام هم روح جامعه هستند، و از اعضاء جامعه غافل نمیشوند.
به نظرتان چه به قلب مولایمان میگذرد، وقتی سخت بیمار گناهانیم؟
بیایید از همین حالا، کمی بیشتر مراقب قلب مهربان امام مهربانمان باشیم.
زلال سخنی از مولا.
امام علی(علیه السلام):
ﺳﺨﻦ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻔﺘﻪ باشی ﻭ ﭼﻮﻥ گفتی ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﺁنی ﭘﺲ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭﻫﻢ ﻭ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ می ﺩﺍﺭی،ﺯﻳﺮﺍ ﭼﻪ ﺑﺴﺎسخنی ﻛﻪ نعمتی ﺭﺍ ﻃﺮﺩ ﻳﺎ عذابی ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩ.
?برگی ازنهج البلاغه(حکمت381)
#حدیث_روز
هزینه جهت تفرقه شیعه و سنی.
در زمان قاجاریه، در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران، مسجد کوچکی وجود داشت.
امام جماعت آن مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آمد و روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را میخواند و به خلیفه دوم و اهل سنت ناسزا میگفت…
و این درحالی بود که افراد سفارت و تبعه آن که سنّی بودند، برای نماز به آن مسجد می آمدند.
روزی به او گفتم:
تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا را تکرار میکنی؟
مگر روضه دیگری بلد نیستی؟!
او در پاسخ گفت:
بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من می دهد و می گوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.
از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد…
فهمیدم که بانی یک کاسب مغازه دار است.
به سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم
شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضهای خوانده شود. پنج ریال به آن روضه خوان می دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم.
باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه!!!! معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی 25 تومان برای این روضه خوانی با این کیفیت مخصوص (برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی) داده میشود که پس از طی مراحل و دست به دست گشتن، پنج ریال برای آن روضه خوان بیچاره میماند.
? محمدحسین محمدی/ هزار و یک حکایت اخلاقی
آنچه در توان داری بکار گیر.
گنجشکی باعجله وباتمام توان به آتش نزدیک میشدو برمیگشت!
پرسیدند : چه میکنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خودرا پر از آب میکنم و آن را روی آتش میریزم…
گفتند:حجم آتش درمقایسه با آبی که تو میآوری بسیارزیاد است واین آب فایدهای ندارد.
گفت:شایدنتوانم آتش راخاموش کنم،اماآن هنگام که خدامیپرسد:زمانی که دوستت درآتش میسوخت توچه کردی؟
پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر میآمد.
پیام رهبر انقلاب به تیم ملی فوتبال پس از آخرین بازی در جام جهانی روسیه.
دفتر مقام معظم رهبری در روز سهشنبه و پس از پایان بازیهای تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی روسیه، در تماس تلفنی با دکتر سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان در روسیه، پیام حضرت آیتالله خامنهای به ملیپوشان فوتبال ایران را ابلاغ کرد. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
«به تیم ملّی ایران بگویید: شما پیروز و سرافراز برگشتید. آفرین. انشاءالله موفّق باشید.»
رهبر انقلاب اسلامی همچنین پنجشنبهی گذشته و پس از بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل اسپانیا، در پیامی که از سوی دفتر مقام معظم رهبری به مدیر کاروان اعزامی ابلاغ شد، از بازی آنان قدردانی کردند و فرمودند: «بازی شما عالی بود؛ خدا قوت»
تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جام جهانی روسیه توانست با یک پیروزی در برابر مراکش، یک تساوی در برابر پرتغال و کسب 4 امتیاز، بهترین نتیجه را در تاریخ حضور ایران در مسابقات جام جهانی به دست بیاورد.
برهنگی مدرن.
شاید 20 سال پیش کسی به مخیلهاش هم نمی رسید
روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهدہ کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند… ?
دخترانی بزک کردہ با موهای پف کردہ
و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاہ و تنگ و شلوارهایی تنگتر!
این روند 20 سال طول کشید
تا به اینجا رسید.
استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها…
اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما…
گفتند چادر حجاب برتر است و میشود برتر نبود!?
بین خوب و خوب تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمیخورد .میشود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود… ?
حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمیتواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب. ?
گام دوم، گرفتن مقنعه بود…?
میشود روسری بزرگ سر کرد!
هم تنوّع دارد هم حجاب است.
یادم می آید روسریهایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم میرسید…
خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون میزد. ?
در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد میگرفتند.
چشم های ما متوجّه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت میکرد…?
بچهای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ میشود و قد میکشد و والدینش حس نمیکنند اما دیگران که کمتر او را میبینند و چشمانشان عادت نکردہ، متوجه رشد هفتگی او میشوند…
ما عادت کردیم به روسریهایی که هر روز آب میرفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری…?
مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو…
به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بیحجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن بای کار فرهنگی کرد…
سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهدہ نشد.
برعکسش، فراوان کارهای ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامههای عمومی یافت میشد…?
امسال هاهم مد پوشش خانمها تغییر کردہ است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار…?
یعنے دیگر شلوار جین تنگ هم نه!
ساق شلواری! ?
و بدون تردید در یکی دو سال آیندہ این کنار می رود و برخی را ……….
یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه, مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفتهاند سراغ شلوار!
چشمهاے ما هنوز عادت نکردهاند… اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست…?
خدایی نکردہ اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر میشود و ما عادت میکنیم…. آن وقت… نمیدانم بعدش سراغ چه خواهند رفت…?
برهر شیعه ای خواندن این مطلب واجب است!
مصاحبه دکتر احمد طیب رئیس الازهر درباره شیعه و سنی در شبکه نیل مصر
- خبرنگاری سؤال کرد آیا به نظر شما عقاید شیعه مشکل ندارد؟
شیخ طیب جواب داد: نه چه مشکلی دارند، 50 سال پیش شیخ شلتوت فتوا داده است که شیعه مذهب پنجم اسلام و مانند مذاهب دیگر است.
- خبرنگار گفت: فرزندان ما در حال شیعه شدن هستند چه باید بکنیم؟
شیخ جواب داد: خوب بشوند مگر کسی از مذهب حنفی با مالکی برود ما اشکالی به او می گیریم؟ خوب این ها هم از مذهب چهارم به مذهب پنجم رفته اند.
- خبرنگار پرسید شیعیان با ما درحال قوم و خویشی هستند و با فرزندان ما ازدواج می کنند.
شیخ جواب داد: چه اشکالی دارد، بین مذاهب ازدواج آزاد است.
- خبرنگار گفت: می گویند شیعیان قرآنشان فرق می کند.
شیخ طیب پاسخ داد: این حرف ها خرافه پیرزن ها است. قرآن شیعیان با ما هیچ فرقی ندارد و حتی رسم الخطشان نیز مانند قرآن ما است.
- خبرنگار گفت: 23 روحانی از یک کشور(عربستان) فتوا داده اند که شیعیان کافرند، رافضی هستند.
شیخ گفت: برای مسلمین جهان فقط الازهر می تواند فتوا دهد و فتوای آنها اعتباری ندارد.
- خبرنگار گفت: پس این اختلافاتی که بین شیعه و سنی مطرح می کنند چیست؟
شیخ پاسخ داد: این اختلافات سیاست خارجی است و می خواهد بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازد.
- خبرنگار گفت من یک سوال جدی دارم: شیعیان که ابوبکر و عمر را قبول ندارند، چگونه می گویید این ها مسلمان هستند؟
شیخ طیب گفت: بله قبول ندارند، اما مگر اعتقاد به ابوبکر و عمر جزو اصول دین اسلام است؟
قصه ابوبکر و عمر یک قصه تاریخی است و تاریخ به اصول اعتقادات ربطی ندارد.
- خبرنگار که از این جواب جا خورده بود گفت: شیعیان یک ایراد دارند آن هم اینکه می گویند امام زمانشان از 1000 سال پیش هنوز زنده است.
شیخ پاسخ داد: خوب ممکن است، چرا ممکن نباشد، ولی دلیلی ندارد ما اعتقاد آنان را داشته باشیم .
- خبرنگار پرسید: آیا ممکن است کودک 8 ساله امام باشد؟ شیعیان معتقدند کودک 8 ساله امام شده است.
شیخ گفت: وقتی یک طفل در گهواره پیغمبر بشود اینکه یک کودک 8 ساله هم امام باشد عجیب نیست، هرچند ممکن است ما به عنوان اهل تسنن این اعتقاد را قبول نداشته باشیم؛ اما این موضوع به اسلام آنها صدمه ای نمی زند و آنها مسلمانند.
دکتر شجاعی فرد استاد مکانیک دانشگاه علم و صنعت بعد از بیان گزارش بالا گفت:
این مناظره برای من بسیار جالب بود
و تلاش کردم تا با شیخ طیب تماس برقرار کرده و از او تشکر کنم.
در تماس تلفنی به او گفتم شما بهترین دفاع را از شیعیان کردید و اگر یک روحانی شیعه آنجا بود شاید اینگونه دفاع نمی کرد و حداقل ملاحظه هایی می کرد اما شما حتی اعتقاد به ابوبکر و عمر را هم از اسلام جدا کردید.
شیخ طیب گفت:
وقتی که آیت الله خامنه ای اینطور محکم جلوی آمریکا ایستادگی کرد و توانست در بحث انرژی هسته ای آمریکا را به زانو درآورد
و از این طرف هم سید حسن نصرالله و حزب الله هم جلوی رژیم صهیونیستی ایستادند و کمر اسرائیل را در جنگ 33 روزه شکستند، من دیدم که این ها افتخار اسلام است و آمریکا و دوستانش می خواهند این ها را کار شیعه تندرو معرفی کنند و بگوید شیعه هم مسلمان نیست و رافضی است و این افتخار را از جهان اسلام دور کنند؛ برای اینکه جوانان ما احساس غرور بکنند که این افتخارات متعلق به اسلام است، 8 برنامه در تلویزیون برگزار کردم تا بگویم شیعه مسلمان است و شیعه با ما هیچ فرقی ندارد و یکی از مذاهب اسلام است .
مرحوم فشندی تهرانی می گوید: «در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده، به همراه همسرم برمیگشتم .در راه، آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده، قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً] تشنه است. به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم. [سید ظرف آب را گرفت و نوشید] و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم: آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! ایشان فرمودند: «شیعیان ما به اندازهی آب خوردنی، ما را نمیخواهند، اگر بخواهند، دعا میکنند و فرج ما میرسد». این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را زیارت کردهام و حضرتش، امر به دعا کرده است»
? احمد قاضی زاهدی/جلد 1/ صفحه 155
فتنه جدید
دولت در پی ایجاد مقدمات مذاکره با امریکا از طریق فشار بر مردم است.
برخی گزارشها از تعمدی بودن سفر روحانی و برخی اعضای کابینه به ارتفاعات تهران و انتشار عکسهای آن در اوج بحرانهای اقتصادی دارد.
بنابراین گزارشها برخی عناصر در دولت قصد دارند با بحرانسازی در عرصه اقتصاد و فشار بر مردم٬ کشور را برای مذاکره با امریکا آماده سازند.
در راستای این سناریو٬بیتفاوت جلوه دادن رئیس جمهور و دولت در قبال وضعیت معیشت مردم یکی از عوامل بحرانساز به شمار میآید.
سناریوپردازان این صحنهآرایی معتقدند درصورت شروع اعتراضات مردمی میتوانند با ارعاب مردم نسبت به شروع تحریمها کشور را راضی به مذاکره با امریکا نمایند.
سخنان بزرگان
شهیددکترمصطفی چمران؛
آنان که به من بدی کردندمراهشیارکردند.
آنان که ازمن انتقادکردندبه من راه ورسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردندبه من صبروتحمل آموختند.
آنان که به من خوبی کردندبه من مهرووفاودوستی آموختند.
پس خدایا:به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدندخیرونیکی دنیاوآخرت را عطا کن.
زیبایی انسان
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍﺯﯾﺒﺎﻣﯽﮐﻨﺪ؟
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ:ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭﺳﻔﯿﺪ.
ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ،دوکاسه کنارشاگردان گذاشت وگفت: به این دوکاسه نگاه کنید.اولی ازطلادرست شده است و درونش سم است ودومی کاسهای گلی است ودرونش آب گوارااست،شمااز کدام کاسه مینوشید؟
شاگردان یکصداجواب دادند:ازکاسه گلی.
استادگفت:ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسههاﺭﺍدرنظرگرفتید،ﻇﺎﻫﺮآنهاﺑﺮﺍیتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.آدمی هم همچون این کاسه است.آنچه که آدمی رازیبامیکنددرونش واخلاقش است. بایدسیرتمان رازیباکنیم نه صورتمان را.
سخنان بزرگان
این جمله بوعلی سینارابایدباطلا نوشت ..
که می فرمایند :
((هرچیزی کمش داروست، متوسطش غذاست، و زیادش سم است حتی محبت کردن )).
هیچ وقت باکسی بیشترازجنبه اش شوخی نکن…حرمتها “شکسته” میشود
هیچ وقت به کسی بیشتر ازجنبه اش خوبی نکن… تبدیل به “وظیفه"میشود
هیچ وقت به کسی بیشترازجنبه اش عشق نورز…"بی ارزش"میشی…
ازذهن تادهن فقط یک نقطه فاصله است… پس تاذهنت رابازنکردی دهانت را بازنکن.
باسمه تعالی
خاطراتی جذاب از زندگی شهید بهشتی
بهش میگفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمیدهی؟ تا کی سکوت؟ میگفت مگر نشنیدهاید قرآن میگوید «ان الله یدافع عن الذین امنوا». یعنی وظیفه من این است که ایمان بیاورم، کار خدا این است که از من دفاع کند. دعا کن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا کارش را خوب بلد است.
همه نشسته بودند پای تلویزیون. رئیس جمهور داشت سخنرانی میکرد. بد میگفت از بهشتی. هر چه دوست داشت گفت. یکی پای تلویزیون متلکی به بنی صدر پراند. بهشتی عصبانی شد، گفت: «حق ندارید این طور حرف بزنید. مسلمان است».
بنی صدر که فرار کرد، زنش را دستگیر کردند. زنگ زد که زن بنی صدر تخلفی نکرده باید زود آزادش کنید. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم. میگفت «هر یک ثانیه که در زندان باشد گناهش گردن جمهوری اسلامی است».
بنی صدر از سفر داخلی یکراست آمد جلسه. خندید گفت «همه شعار میدادند بهشتی، بهشتی، طالقانی رو تو کشتی». بهشتی چیزی نگفت؛ نه در جلسه و نه بعد از آن. میگفت «حق نداریم به رئیس جمهور تعرض کنیم».
«الآن بهترین موقعیت است، برای کمک به پیروزی انقلاب، آمار شهدای 15 خرداد را بالاتر بگوییم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم میچسبد». بهشتی بدون تعلل گفته بود «با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکند، نه با دروغ».
همه را قانع کرده بود که مسئله فلسطین، مسئله اسلام است. همه از مخارجشان میزدند به فلسطین کمک میکردند. انجمن اسلامی اروپا و آمریکا شده بود پایگاه کمک به فلسطین.
آری بهشتی می فرمود که ما “عاشقان خدمتیم نه تشنگان قدرت” و واقعا چنین بود .
روحش شاد و یادش گرامی باد
شیخ بهایی رحمة الله علیه:
اگر کسی به نیت وسعت رزق هر روز سه مرتبه سوره یاسین را تلاوت کند، روزی اش وسعت یابد. این عمل می تواند در یک مجلس باشد یا بعد از هر یک از سه نوبت نمازهای یومیه باشد.
یاسین مغربی، محمدحسین ابراهیمی، ص51.
در هر زمانی منافق وجود دارد که در میان صفوف مسلمانان رخنه میکنند و تظاهر به اسلام می نمایند و از پشت خنجر میزنند.
استاد شهید مطهری، آشنایی با قرآن جلد 2، صفحه84.
موسسه حکمت 7
لطفا نقش بازی نکنیم!
این مردم، کجا هستند؟
وقتی فضای مجازی، از اینستاگرام تا تلگرام را میگردی، با مردمانی مواجه میشوی که در صفحات خود، پست های روشنفکری میگذارند.
یکی ادای احترام به حقوق حیوانات را در میاورد
یکی پز حفظ محیط زیست دارد
یکی با قیافه روشنفکری حرف از حقوق شهروندی میزند
عده زیادی ژست کمک به فقرا میگرند.
همه عشق ایران، وطن آریایی و تاریخ ایران دارند.
اما این مردمان فضای مجازی، کجای ایرانند؟
وقتی وارد جامعه میشوی، در یک ترافیک بخاطر برخورد ساده ماشین ها بهم، فحش ناموس میدهند و دعوا میشود
آشغال و پلاستیک، محیط زیست را شخم زده است
فقیر را که می بینند، کمک که نمی کنند هیچ، تازه می گویند: درآمدش از ما بیشتر است، مسیر را کج میکنند.
توی اتوبوس آهنگ میگذارد، و گوش میدهد، انگار نه انگار چهل نفر دیگر هم نشسته اند و شاید میخواهند استراحت کنند
همین بلا در آپارتمان ها وجود دارد.
از کل تاریخ و ایرانیت اسم داریوش و کوروش را میدانند
جنس چینی و اروپایی میخرند تا به وطن آنها خدمت کنند.
این مردم، اگر به شعارها و پست هایی که میگذارند اعتقاد داشتند و عمل میکردند، در خیلی از جهات وضع جامعه بهتر از امروز می بود، برای چه کسی فیلم بازی میکنیم!؟
مرحوم شیخ صدوق و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:
روزى حضرت امیرالمؤمنین ، امام علىّ علیه السلام در جمع بسیارى از مردم سخنرانى مى نمود؛ در ضمن فرمایشات خود، خطاب به مردم کرد و اظهار داشت :(1)
اى مردم ! پیش از آن که من از بین شما رحلت نمایم و مرا از دست دهید، آنچه مى خواهید سؤ ال کنید و جویا بشوید تا از علوم من بهره مند گردید.
از بین افراد جمعیّت ، شخصى به نام صعصعه بن صوحان از جاى برخاست و سؤ ال کرد: یا امیرالمؤمنین ! دَجّال چگونه و در چه زمانى خارج مى شود؟
امام علىّ علیه السلام در جواب فرمود: پیش از خروج دجّال ، علائم و نشانه هائى است که یکى پس از دیگرى ظاهر و واقع خواهد شد، از آن جمله :
مردم نسبت به نماز بى توجّه شده و کارهاى دنیا و امور شخصى را در أولویّت قرار مى دهند، نسبت به امانت بى اعتنا گشته و سهل انگارى مى کنند، دروغ و دروغ گوئى را حلال و توجیه مى نمایند؛ و نیز رباخوارى شایع و عادى گردد.
مردم ساختمان ها را محکم و مجلّل بنا مى کنند، دین و احکام شریعت را با دنیا و اموال آن مبادله مى نمایند، افراد سفیه و بى خرد براى اجراء امور جامعه برگزیده مى شوند، زنان در مسائل مختلف مورد مشورت قرار مى گیرند، دید و بازدید خویشاوندان با یکدیگر قطع مى گردد.
و پیروى از تمایلات و هواهاى نفسانى انجام مى پذیرد؛ و خونریزى ، عادى و ساده گردد، حلم و بردبارى مذموم و به ظلم و تجاوز فخر و مباهات شود.
رؤ ساء و حکماء، اشخاصى فاجر و فاسق باشند، کارگزاران و گردانندگان امور جامعه ، افرادى ظالم و بى باک خواهند بود؛ و عارفان عالم ، نسبت به دین خائن باشند؛ قاریان ، قرآن را وسیله معاش و خودنمائى قرار دهند، شهادت و گواه ناحقّ رایج گردد، تهمت و ارتکاب گناه عادى و ساده باشد.
قرآن را - فقط - زیبا بنویسند و زیبا بخوانند (بدون آن که توجّهى به معنا و محتواى آن داشته باشند؛ و نیز بدون آن که در امور زندگى و موقعیّت کارى خود، مورد عمل قرار دهند)، مساجد و عبادتگاه ها مزیّن و مجلّل - ولى بى محتوا - باشد، دل ها از یکدیگر جدا و بلکه مخالف همدیگر گردند، عهد و وفا اهمیّتى نداشته ؛ و زن ها با مردان در امور اقتصادى و تجارى مشارکت نمایند.
افراد فاجر و فاسد - بجهت ایمنى از شرّشان - مورد احترام قرار مى گیرند، دروغ گویان تصدیق و تاءیید مى شوند، هرکس نسبت به دیگرى بدبین و مشکوک مى باشد؛ و به همدیگر جسارت و توهین روا داشته و انجام مى دهند، زنان سوار اسب و… مى شوند؛ و همچنین از جهت قیافه ، زنان و مردان شبیه یکدیگر مى گردند.
براى هر قضیّه و جریانى شهادت دهند، بدون آن که در جریان اءمر و یا از واقعیّت خبر داشته باشند و یا بدانند که حقّ با کیست .
مردم احکام و مسائل دین را مى آموزند نه براى دین ، بلکه براى دنیا و معاش ، آن ها دنیا و متعلّقات آن را باارزش و عظیم بدانند؛ ولى آخرت را بى ارزش و هیچ محسوب نمایند.
گرگان صفتان ، لباس میش بر تن کنند؛ ولى دل ها و درون آن ها متعفّن و فاسد باشد.
سپس حضرت امیرالمؤمنین علىّ صلوات اللّه علیه افزود:
در یک چنین زمانى هرکس و هر مؤمنى به دنبال پناهگاهى مى گردد؛ در آن هنگام دجّال ظهور و خروج مى کند، در حالى که چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانى او همچون ستاره صبح مى درخشد، در پیشانیش نقش کافر مى باشد.
او سوار بر الاغى سفید رنگ خواهد بود و به سوى شامات حرکت مى کند و در محلّى به نام بیداء - که بین مکّه معظّمه و مدینه منوّره واقع شده است - درون زمین فرو مى رود؛ و تمام تابعین و پیروان او حرام زاده هستند.
سپس امام زمان علیه السلام ظهور و قیام مى نماید؛ و نیز حضرت عیسى مسیح علیه السلام حضور مى یابد و پشت سر او نماز مى خواند.(2)
همچنین مرحوم شیخ مفید آورده است :
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: پیش از آن که حضرت قائم - آل محمّد علیهم السلام - قیام و ظهور نماید؛ بجهت زیادى معصیت و گناه ، مردم به وسیله آتش و نور سرخى که در آسمان نمایان مى شود مورد زجر و سختى قرار مى گیرند، در بغداد و بصره خَسف و نقصان به وجود آید، در بصره خونریزى شود و ساختمان هایش خراب و اهل آن فانى گردند، در عراق خوف و وحشتى حاکم شود که راه فرار و نجاتى بر آن ها نباشد.(3)
پی نوشت ها؛
1.حدیث طولانی بود،فرمایشات حضرت گلچین گردیده است.
2.الخرایج و الجرایح - ج3 - ص137،133
اکمال الدّین - ص525 - ح1
3.ارشاد - ج3 - ص378
اعلام الوری طبرسی - ج2 - ص284
#حدیث_روز
رهبرانقلاب: بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است.
برای بنده تصویر یک ساختمانی را که با پول بیت المال در یک نقطهای ساخته شده است آوردند، من حیرت کردم واقعاً که چطور جرئت شده است، چطور دست و دل کسی به او اجازه داده است که پول بیتالمال را صرف یکچنین چیزی بکند.
مسئلهی اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزشهایی که به وجود میآید، دیگر انتهائی ندارد، خیلی مشکل است، خیلی کار را مشکل خواهد کرد؛ این را بایست [در نظر] داشته باشید.
97/3/30
خطر سلامتی وآسایش.
«آورده اندروزی حاکم شهربغدادازبهلول پرسید:آیادوست داری که همیشه سلامت وتندرست باشی؟بهلول گفت: خیرزیرا اگرهمیشه درآسایش به سر برم،آرزوو خواهشهای نفسانی درمن قوت می گیرد ودرنتیجه،ازیادخداغافل می مانم.خیر من دراین است که درهمین حال باشم و ازپروردگارمی خواهم تاگناهانم را بیامرزدولطف ومرحتمش راازمن دریغ نکندوآنچه رابه آن سزاوارم به من عطا کند.»
تا چه حد مجاز ثروت اندوزی هستیم؟
گویند: روزی خلیفه ازمحلی می گذشت ، دیدکه بهلول زمین راباچوبی اندازه می گیرد.پرسید:چه می کنی؟
گفت: می خواهم دنیارا تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر
می رسدو به شما چه قدر؟ هرچه سعی می کنم،می بینم که به من بیشترازدو ذارع(حدودیک متر)نمی رسدوبه توهم بیشترازاین مقدارنمی رسد..
زلال سخنی از مولا.
امام علی(علیه السلام):
اندیشیدن،همانند دیدن باچشم هانیست
بساکه چشم هابه صاحبش دروغ
می گوینددرحالیکه عقل به کسی که ازاو نصیحت خواهد،خیانت نکند.
برگی ازنهج البلاغه(حکمت281)
#حدیث_روز
مصاحبه ای با سازنده فیلم های مستهجن
دریکی از برنامه های زنده تلویزیونی اروپایی گفتگویی با مدیر کانال پخش فیلمهای زننده انجام شد.
مجری برنامه خانمی بود که از این مدیر شیک پوش آمریکایی سوال می کرد:
درمورد کیفیت تولید برنامه ها صحبتی کنید !
این مدیر برنامه های مستهجن باشوق توضیح می داد و درباره تولید فیلمها صحبت می کرد و افتخار می کرد که در این زمینه یک مدیر بسیار موفق می باشد .
مجری از او سوال کرد برنامه های شما خاص چه سنینی می باشد ؟
جواب داد :
ما برای تمام سنین فیلم تولید کردیم وحتی اختلاط سنین را هم در نظر گرفتیم یعنی دختر نوجوان با یک پیر مرد شصت ساله وبلعکس آن…
این مدیر غرق در صحبت بود و بخود می بالید تا به این مرحله رسید که گفت :
ما حتی ارتباط جنسی با محارم* را هم به تصویر کشیدیم وآموزش دادیم مثلا پدر با دختر . مادر با پسر و مابقی محارم تا بحث به اینجا رسید که ما با افتخار اعلام می کنیم اولین کانالی هستیم که ارتباط جنسی خواهر وبرادر نوجوان در منزل را نشان دادیم ،
وبا توجه به فعالیتهای بسیار عالی، ما همیشه مورد تشویق دولت آمریکا بودیم .
مجری برنامه که دیگر نزدیک پایان برنامه بود ناگهان سوالی از او کرد که مشخص بود برنامه ریزی نشده بود
سوال کرد
شما چندفرزند دارید؟
جواب داد دو فرزند یکی دختر و دومی پسر که اولی 16 ساله است و دوم14 ساله است .
مجری گفت :
با توجه به آموزشهایی که در کانال شما داده میشه و بسیار عالی و کیفی است آیا دختر و پسر شما از این کانال که مدیر آن پدرشان است بخوبی استفاده کرده و آموزش می بینند ؟
ناگهان مدیر برنامه های شیطانی با عصبانیت بلند شد و تغییراتی در صورتش پدید آمد و با صدای بلند به مجری گفت :
اصلا فرزندان من و همه فرزندان دیگر خانواده های آمریکایی و اروپایی حق ندارند از این برنامه ها استفاده کنند و در کل در این کشورها پخش نمیشه. این برنامه صرفا جهت پخش درکشورهای جهان سوم و بالاخص مسلمان تولید میشه …
برداشت
با یه حساب سر انگشتی و با توجه به اینکه ماهواره در کشور خودشان پولی،! و در کشور ما رایگان! است به این نتیجه میرسیم که ؛
تهیه کنندگان و توزیع کنندگان عکس ها و فیلم های پلید و شیطانی که به تازگی در تلگرام و واتس اپ و سایر نرمافزارها هم در حال پخش شدن است هدفشان به فساد کشیدن و گمراه کردن جوانان و نوجوان پاک ایرانی است!!
آیا هیچ ایرانی باشرف و خداباور و نجیبی هرگز برای فاسد کردن هموطنان و خواهران و برادران ایمانی خود!! اقدام به تهیه و منتشر کردن فساد و فحشا میکند؟؟!!! آیا وقت آن نرسیده است که آگاهانه به قضیه نگاه کنیم؟!!؟!!
شما جوان و نوجوان، شما دختر خانم ها و آقا پسرها!! ‘’،،،
شما غیر از این میفهمید؟؟!؟!
آیا تهاجم فرهنگی غرب برای به فساد کشیدن خواهران و برادران هموطنمان هنوز مبهم است؟!!!
به راستی تابحال با خود اندیشیده ایم که چه کسی ویا چه کسانی ودر کجا!، وبا چه امکاناتی در حال تولید و توزیع باکیفیت ترین عکس ها و فیلم های زشت و پلید و شیطانی مثل کارتون ها یا عکس سریال های ضد اخلاقی هستند؟
پنیر مفت فقط در تله موش یافت میشود !!
پاداش همسران بهشتی
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
مؤمن هر زمان که قرآن بخواند، خداوند با رحمت به او نگاه می کند و به او به ازای هر آیه هزار همسر بهشتی می بخشد.
?بحار الانوار،ج92،ص 17
#حدیث_روز
بشکند دستی …
که ویران کرد ؛
این گلخانه را
درعزا بنشاند او …
شمع و گل و …
پروانه را
آجرک الله یا صاحب الزمان
بسم الله الرحمن الرحیم
مشتاق بوی بهشت شده ام…
شبى که پیامبر به آسمانها سفر کرد، سفر معراج! ایشان هفت آسمان را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در بهشت بودند
به به! عجب بوى خوشى مى آمد!
ایشان نگاهى به اطراف خود کردند و پرسیدند:
این بوى خوش از چیست که تمام بهشت را فرا گرفته و بر عطر بهشت، غلبه پیدا کرده است؟
ایشان مدهوش این بو شده بود.
براى همین از جبرئیل سوال کرد: این عطر خوش چیست؟
جبرئیل گفت: این بوى سیب است!
سیصد هزار سال پیش، خداى متعال، سیبى با دست خود آفرید.اى محمد(صلی الله علیه و آله ) سیصد هزار سال است که این سول براى ما بدون جواب مانده است که خداوند این سیب را براى چه آفریده است؟
همه مى خواستند به راز خلقت این سیب پى ببرند.
و ناگهان دسته اى از فرشتگان نزد او آمدند.آنان همراه خود همان سیب را آورده بودند.
سپس آنها گفتند: اى محمد! خدایت سلام مى رساند و این سیب را براى شما فرستاده است.
آرى، او آن شب مهمان خدا بود و خدا مى دانست از مهمان خود چگونه پذیرایى کند.
خداوند، سیصد هزار سال قبل، هدیه پیامبر خود را آماده کرده بود.
هدف خدا از خلقت آن سیب خوشبو چه بود؟
اما فرشتگان به راز خلقت سیب پى نبردند.
باید صبر کنند تا پیامبر آن سیب را بخورد و بعد از آن، فاطمه، پا به عرصه گیتى گذارد، آن وقت، راز خلقت این سیب براى همه معلوم مى شود.
فاطمه (سلام الله علیه ) به دنیا آمد و پیامبر همواره او را مى بوسید.دیگر فاطمه (سلام الله علیه ) بزرگ شده بود و مادر حسن و حسین (علیهم السلام) بود؛
اما او باز هم فاطمه (سلام الله علیه) را مى بوسید.
عایشه که این منظره را مى دید زبان به اعتراض گشود.او به عایشه گفت: «فاطمه من از آن میوه بهشتى خلق شده است، هرگاه دلم براى بهشت تنگ مى شود فاطمهام را مى بویم و مى بوسم».
آرى، فاطمه او بوى بهشت مى دهد.
پیامبر هنوز در خانه فاطمه (سلام الله علیه ) است.این خانه، بهشت پیامبر است
است.ساعتى مى گذرد، اکنون پیامبر به خانه خود مى رود.
ما هم که خیلى خسته ایم.بیا به خانه دوستم که در این شهر است برویم.
در خانه دوستم را مى زنم.او از دیدن ما خوشحال مى شود و ما را به داخل خانه دعوت مى کند.از شدت خستگى خوابمان مى برد.
بعد از چند ساعت او ما را صدا مى زند.مثل این که خیلى خوابیده ایم، صداى اذان مى آید.
سریع براى نماز آماده مى شویم، وضو مى گیریم و به مسجد مى رویم.
من با خود فکر مى کنم کاش مى شد همیشه در این شهر مى ماندیم و از حضور پیامبر استفاده مى کردیم.انسان هر چه در این شهر بماند سیر نمى شود.
بعد از نماز قدرى در مسجد مى نشینیم و بعد به سوى خانه دوستمان مى رویم.
مى بینم که در فکر هستى.مى فهمم که دلت براى خانواده ات تنگ شده است.
راستش را بخواهى من هم دلم هواى وطن کرده است.رو به تو مى کنم و مى گویم:
همسفر! آیا نمى خواهى براى خانواده خود سوغاتى بخرى؟
مگر تصمیم گرفته اى که برگردیم؟
به هر حال، ما باید سوغاتىها را بخریم و کم کم براى رفتن آماده بشویم.
حالا نمى شود بدون سوغاتى به شهر خود برگردیم.
نه، پیامبر دستور داده وقتى از سفر بر مى گردید حتما براى خانواده خود یک هدیه اى ببرید اگر چه آن هدیه، قطعه سنگى باشد.
با هم قرار مى گذاریم تا فردا براى خرید سوغات به بازار مدینه برویم.
قسمت چهل و نهم
?کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
#سرزمین_یاس
اعمالی که با مرگ، از بین نمیروند.
امام صادق “علیه السّلام ” میفرماید:
«ثوابی که پس از مرگ به انسان میرسد سه چیز است؛»
1.صدقه جاریه (وقف) …
2. راه و رسم صحیحی که شخص در حال حیات بدان عمل میکرد و به گونهای بوده که الگو برای دیگران میشد.
3. فرزندی شایسته که برای او طلب مغفرت کند، و موجبات آمرزش پدر را فرهم سازد.
? بحارالانوار، ج 6، ص 293
#حدیث_روز
شایداین جمعه بیایدشاید…
خبرآمدخبری درراه است
سرخوش آن دل که ازآن آگاه است
شایداین جمعه بیایدشاید
پرده ازچهره گشایدشاید
دست افشان پای کوبان می روم
بردرسلطان خوبان می روم
می روم باردگرمستم کند
بی سروبی پاوبی دستم کند
می روم کزخویشتن بیرون شوم
درپی لیلارخی مجنون شوم
هرکه نشناسدامام خویش را
برکه بسپاردزمام خویش را
باهمه لحن خوش آوایی ام
دربه درکوچه تنهاییم
ای دوسه تاکوچه زمادورتر
نغمه توازهمه پرشورتر
کاش که این فاصله راکم کنی
محنت این قافله راکم کنی
کاش که همسایه مامی شدی
مایه ی آسایه مامی شدی
هرکه به دیدارتونایل شود
یک شبه حلال مسایل شود
دوش مراحال خوشی دست داد
سینه ماراعطشی دست داد
نام توبردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام توآرامه جان منست
نامه توخط امان منست
ای نگهت خواستگه آفتاب
برمن ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداززچشم ترم
تابتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومددکارما
کی وکجاوعده دیدارما
دل مستمندم ای جان به لبت نیازدارد
به هوای دیدن توهوس حجازدارد
به مکه آمدم ای عشق تاتورابینم
تویی که نقطه عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه مشعرکدام کنج منا
به شوق وصل تودرانتظاربنشینم
ای زلیخادست ازدامان یوسف بازکش
تاصباپیراهنش راسوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه پیغمبران را
خبرآمدخبری درراه است
سرخوش آن دل که ازآن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
?شاعر؛مرحوم محمدرضاآغاسی
انالله واناالیهراجعون
معلم اخلاق،آشناوصمیمی خانوادهها حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدعلیاکبرحسینی معروف به استاداخلاقدرخانواده بعداز یک عمر خدمت خالصانه دینی و انقلابی درگذشت
امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
{نَزَلَ جَبرئیلُ على النبِیّ (صلی الله علیه وآله) فقالَ: یا محمّدُ، إنّ رَبَّکَ یُقرِئُکَ السلامَ، و یقولُ : إنّ الأبکارَ مِنَ النساءِ بمَنزِلَةِ الثَّمَرِ على الشَّجَرِ، فإذا أینَعَ الثَّمرُ فلا دَواءَ لَهُ إلاّ اجتِناؤهُ و إلاّ أفسَدَتْهُ الشَّمسُ، و غَیَّرَتْهُ الرِّیحُ، و إنّ الأبکارَ إذا أدرَکنَ ما تُدرِکُ النساءُ فلا دَواءَ لَهُنَ إلاّ البُعُولُ، و إلاّ لَم یُؤمَنْ علَیهِنَّ الفِتنَةُ، فَصَعِدَ رسولُ اللّهِ (صلی الله علیه وآله) المِنبَرَ فَجَمَعَ الناسَ ثُمّ أعلَمَهُم ما أمَرَ اللّهُ عزّ و جلّ بِهِ}
«جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرود آمد و گفت: ای محمد پروردگارت تو را سلام می رساند و می فرماید: دوشیزگان همچون میوه روی درخت هستند میوه چون برسد برای آن دارویی جز چیدن نباشد و گرنه بر اثر آفتاب و باد خراب می شود دوشیزگان نیز هرگاه به مرحله زنان برسند آنان را دارویی جز شوهر دادن نباشد و گرنه از گمراهی و فساد ایمن نخواهند بود پس رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بر منبر رفت و مردم را جمع کرد و فرمان خدای عزوجل را به آگاهی آنان رساند.»
? میزان الحکمه، جلد 5، صفحه 87- بحارالانوار: 16/223/22
#حدیث_روز