یا مهـــــــــــدی عزیز!
اَمَنْ یُجیبْ…بخوان برایم
حالِ دلم اضطراری است!
در این دنیای شلوغ و هزار رنگ
دل خوشم به بودنت.. داشتنت..
کاش می دانستم
این ندیدنت کی به پایان می رسد؟
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
سلام آقای من
کربلا و نجات از گمشدگی
کربلا برای ما به اندازه هوشیاری مان پیام دارد،
همچنان که هر کس به اندازه ای که از خود خواهی آزاد شده باشد و در طلب درجه ای برتر از وجود است،
از قرآن بهرة بیشتری می گیرد، کربلا و نهضت امام حسین(علیه السلام) نیز همین طوراست،
چراکه کربلا همچون قرآن بطن ها دارد.
هر کس رسیده باشد به این که نباید به زندگی سرد و محدود و غریزی این دنیا دل ببندد
و این سؤال برای او وجود داشته باشد که «ماورای این زندگی غریزی چه چیزی را باید انتخاب کنم تا زندگیم به پوچی و فرسودگی نیفتد؟
حتماً امام(علیه السلام) را به عنوان کسی که زندگی او را در تمام دوران حیاتش معنی می کند،
خواهد شناخت و نمی تواند از امام روی برتابد.
زوایای نگاه به نهضت امام حسین(علیه السلام) به اندازه زوایای مقامات روحی و معنوی انسان است.
به قول یکی از اندیشمندان: «راستی شمردن موهای تن آدمی آسان تر است یا شمردن احساس ها و میل ها و آرزوهای او؟»
و زوایای کربلا، زوایای نمایش احوالات انسان کامل است.
هر کس باید گمشده خودش را در کربلا بیابد،
تا خودش را از گمشدگی نجات دهد.
اینجاست که ما نیز از یکی از زوایای کربلا به کربلا می نگریم و آن نگاه به کربلا از زاویه توجّه به فرهنگ اموی و مقابله امام با این فرهنگ است.
تا ان شاءالله از این طریق به برکت هایی که لازم است دست یابیم.
در زیارت عاشورا لعنت را اوّل بر کسانی می فرستید که اوّلین ظلم ها را به فرهنگ اهل البیت کردند.
یعنی شناخت فرهنگ امویان برای شناختن نهضت حضرت و شناخت خودمان از دشمن، لازم است.
نگاه به شرایطی که امام در آن شرایط نهضتشان را شروع کردند، نگاه به شرایطی است که می خواهد انسانیّت هر انسانی را در هر زمانی بدزدد.
اگر امروز ما گاهی خود را سرد و بی محتوا و سرخورده و افسرده می یابیم،
ریشه اش را باید در فرهنگی بدانیم که در آن فرهنگ نشاط روحی فروکش کرده است،
و اگر ریشه این سردی و بی ثمری را در حیاتمان بشناسیم،
دعوت حسینی و نهضت حسینی و شور حسینی بهترین غذای جان ما خواهد شد.
امام زمان عجل الله فرجه و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّدمحمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى داستانى را از آیت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره این چنین نقل فرمود:
یکى از علماى نجف اشرف، که مدّتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّبن الحسن العسکرى امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
براى همین منظور به کرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم. روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولاجان، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (علیه السلام) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم. ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف مواجه شدم .
بدون تامل به حضرتش سلام کردم .
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى .
چون خواستى از حضرت ابوالفضل (علیه السلام) حاجت بخواهى، این چنین بگو:
«یا ابا الغوث ادرکنى» اى آقا پناهم بده!
️قال امام صادق علیهالسلام:
خداى متعال سرپیچى کننده از
پدر و مادر را سرکش و
تیرهبخت قرار داده است.
?بحار الأنوار ج 74 ص 74
#حدیث_روز
اگر ما شیوه ی گشودن قلب خویش را بیاموزیم
هرفردی حتی آنکه ما را عصبانی می کند
می تواند چیزی به ما بیاموزد.
” یا أَیُّهَا الْاِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ”
” اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟!”
?سوره انفطار؛آیه 6
مناجات با خدا.
خدایا !
سیرت را تو میبینی
و صورت را دیگران
شرم داریم از اینکه محبوب
دیگران باشیم و
منفور تو
پس خدایا
تو خوش صورت و خوش
سیرتمان کن
که اول محبوب
تو باشیم بعد دیگران
#به_قلم_خودم
طبق قانون انگلیس ولیعهد در سن 14سالگی میتواند به سلطنت برسد، ولی تا سن 18سالگی نمیتواند ازدواج کند.
این،نشان میدهد که اداره یک زن از اداره یک کشور سخت تر است
میدانید که در کشورهای اسلامی یک زن میتواند در نه سالگی عروسی کند، ولی تا سن هیجده سالگی نمی تواند گواهینامه بگیرد.
این نشان میدهد که کنترل یک مرد ، از کنترل یک ماشین هم ساده تر است. ?
در بحث ازدواج نسبت به خیلی از موارد کم توجه شده ایم و ازکنارشان ساده میگذریم. اما اگر این نشانه مشاهده شد باید قید ازدواج با طرف مقابل را زد..
زمانی که درباره اش بد میگویند….
اگر میبینید که تمام اعضای خانواده تان ازاو خوششان نمیآید و دوستانتان نکته های منفی درباره شخصیت او به شما میگویند،
بدانیدکه مشکلی وجود دارد. وقتی همه دوستان و خانوادهتان بافرد موردنظرشما راحت نیستند و تصورمیکنید که اورا به اندازه شما نمیشناسند، یافکر میکنند تناسب کافی ندارید، بهتراست به جای پافشاری کردن، کمی به حرف هایشان دقیق شوید. اغلب، اطرافیان چیزهایی را میبینند که شما نمیبینید.
#به_قلم_خودم
#فرهنگ_فاطمیه
در حاکمیّت فرهنگ اموی - رومیِ معاویه، همه به قدری مرعوب شده اند که به مدیحه سرایی آن روباه مکّار افتاده اند،
و تنها کسی می تواند نترسد که تشویش درون را با توکّل به حقّ فرونشانده وجان را با حقّ پر کرده باشد.
و بتواند با بزرگ دیدن خدا و حاکمیّت سنّت های الهی،
شکست ناپذیر بودن معاویه را دروغی آشکار ببیند و به رسوا کردن آن نیرنگ بزرگ دست زند.
و حسین(علیه السلام) در چنین شرایطی راه را نشان داد تا برق اسلحه ها ما را به انتخاب آنچه نمی خواهیم وادار نکند و خود انتخاب کنیم،
آن چنان که حسین(علیه السلام) خود انتخاب کرد.
محال است کسی که نور حق در دل ندارد بتواند انتخابی آزاد بکند و حسین(علیه السلام)،
به نور حق انتخابی آزاد کرد و ما را به حق دعوت نمود تا آزادانه زندگی را خود انتخاب کنیم.
اگر به حسین(علیه السلام) اقتداء نکنیم، ادای انتخاب کردن داریم؛
ولی در حقیقت اسیر غوغا و جوّ زمانه ایم و آنچه را که دشمن می خواهد و تبلیغ می کند،
به دست خودمان انتخاب می کنیم.
کسانی که به حسین(علیه السلام) اقتدا نکرده اند، هیچ گاه خودشان انتخاب کننده نبوده اند،
همیشه اسلحه ها، قدرت ها، تجمّلات، تبلیغات جهانی و هوس ها برای آنها انتخاب کرده اند،
در حالی که تصوّرشان این است که خود انتخابگر بوده اند.
می گویند: در آمریکا در صندوق آراء مردم تقلّبی صورت نمی گیرد زیرا به کمک تبلیغات،
افکار مردم را به گونه ای جهت می دهند که آنچه حاکمان می خواهند از دست مردم به صندوق ها ریخته می شود،
و این همان فرهنگ اُموی - رومی معاویه ای است که این گونه تو را در قبضه خودش می گیرد
و نهضت حسین(علیه السلام)؛ یعنی با همین فرهنگ مقابله کردن و به واقع کار مشکلی است،
مگر این که امام معصوم، چون حسین(علیه السلام) را در زندگی، امام خود قرار دهی.
ملا مهرعلی خویی در مسجد نشسته بود که جوانی برای سوالی نزد او آمد و گفت: پدرم قصاب است و در ترازو کم فروشی می کند،
اما خدا در این دنیا عذابش نمی کند؟ آیا خدا هوای ثروتمندان را بیشتر دارد؟ ملامهرعلی گفت: بیا با هم مغازه پدرت برویم.
وارد مغازه پدر شدند . ملا مهرعلی از پدرش پرسید: این همه خرمگس های زرد آیا فقط در قصابی تو وجود دارد؟ قصاب گفت: ای شیخ درست گفتی من نمی دانم چرا همه خرمگس های شهر در قصابی من جمع شده و روی گوشت های من می نشینند؟
ملا گفت: به خاطر این که هر روز 2 کیلو کم فروشی می کنی، هر روز دوهزار خرمگس مامور هستند دو کیلو از گوشت های حرام را که جمع می کنی جلوی چشمان تو بخورند. و کاری از دست تو بر نیاید.
ملا مهرعلی به انتهای مغازه رفت و چوب کوچکی از سقف کنار زد ، به ناگاه دیدند که زنبورهایی کندوی عسلی در کنار چوب سقف قصابی ساخته اند که عسل های شهد فراوانی دارد که قصاب از آن بی خبر بود. رو به پسر قصاب کرد و گفت:
پدرت هر ماه قدری گوشت اندازه کف دست به پیرزنی بی نوا می بخشد و این زنبور های عسل هم ، هدیه خدا به او بخاطر این بخشش است.
ملا علی رو به پسر کرد و گفت: ای پسر بدان که او حرام را برمی دارد و حلال را برمی گرداند هرچند حرام را جمع می کنی و حلال را می بخشی. پس ذره ای در عدالت او در این دنیا بر خود تردید راه نده.
مرحوم ملا مهرعلی خویی صاحب قصیده معروف (( ها علی بشر کیف بشر)) است که مزارش در تپه ای در خروجی شهر خوی قرار دارد و حدود 150 سال پیش در این مکان دفن شده است. در شهر خوی مشهور است که او وصیت کرد در تشیع جنازه من همه مردم شهر بیایند، و کسی خانه خود ننشیند. زمانی که جنازه او را برای دفن می بردند، زلزله ای مهیب آمد و شهر را ویران و بسیاری را کشت و آنجا بود مردم فهمیدند پیام وصیت او چه بود.
چرا قدرت آمریکا رو به افول است؟
️ واقعیت این است مذاکرات ایران، بیش از آنکه ماهیت هستهای داشته باشد، دارای ماهیت ایدئولوژیک و ژئوپلتیک بوده و هست. برای همین هم بود که هم دولت پیشین، و هم دولت حاضر آمریکا، به شدت نیازمند مذاکره با ایران بوده و هستند.
️ سؤال آن است که چرا آمریکاییها به این مذاکرات احتیاج دارند؟ برای آنکه آنها به خوبی فهمیدهاند که ژپوپلتیک جهان و مخصوصا منطقهی غرب آسیا، به شدت تغییر پیدا کرده است و تحولات جهان آنگونه که مقامات آمریکایی تصور میکردند، پیش نرفته است.
چند سال پیش نشریهی “فارین پالیسی” که معتبرترین نشریهی آمریکا در حوزهی سیاستخارجی است نیز در مطلبی به تأثیرات منفی دخالتهای آمریکا در امور داخلی کشورها پرداخته و نوشته بود: “دخالت ایالات متحده به جای از بین بردن آدم بدهایی که واشنگتن نگران آنها بوده و ایجاد دولتی بهتر، تنها موجب افزایش احساسات ضدآمریکایی و تقویت درگیریهای نهفتهی داخلی شده است. کسانی که ما از آنها حمایت کردیم فاسد و غیرمؤثر شدهاند و قادر به کسب قدرت و یا حفظ آن نیستند. ما پس از صرف میلیونها دلار و از بین رفتن تعداد زیادی نیرو به نقطهی شروع خود (یا حتی بدتر) بر میگردیم. “
قدرت یک کشور را در نسبت آن با توانایی عملی کردن “سیاستهایش” میتوان سنجید. از این منظر، با کمی تأمل بیشتر، بهوضوح میتوان فهمید که تقریبا تمامی سیاستهای چندسال اخیر ایالات متحده، با شکست مواجه شده است.
در همین ماههای اخیر نیز برخی مقامات آمریکایی که همچنان درگیر توهم ابرقدرتی خود هستند، گزینهی به صفر کشاندن صادرات نفت ایران از 13 آبانماه را بارها و بارها در رسانهها مطرح کردهاند اما حالا که آن تاریخ نزدیک شده است، صراحتا از شکست این طرح خود یاد میکنند. “کالین کال"، مشاور رئیسجمهور سابق آمریکا در یادداشتی در اینباره نوشته است: “بعید است که دولت ترامپ در دستیابی به هدفش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران موفق شود… چین بهعنوان بزرگترین واردکنندهی نفت خام ایران ممکن است تا حدی خرید خود از ایران را کاهش دهد، اما به هیچ عنوان نشانهای از قصدش برای پایبندی به تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران وجود ندارد… ضمن آنکه، با توجه به افزایش قیمت از 50 تا 60 دلار در سال 2017 به قیمت 80 دلار امروزی، درآمد نفتی ایران بهاندازهای که مطلوب ترامپ است آسیب نخواهد دید. “
باری، انقلاب اسلامی، آغازگر این راه بود و حالا چهل سال بعد از آن، حماسه اربعین، خبر از تحولات به مراتب بزرگتری در جهان دارد. هندسه نوین جهانی در حال شکلگیری است و این را کسی که “تاریخ” خوانده است و “سیاست” میداند، خوب میفهمد.
پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند :
با زنان به خاطر
چهار ویژگی ازدواج میشود:
ثروت و دینداری
زیبایی و اصل و نسب
اما تو با زن دیندار ازدواج کن!
?کنزالعمال:44602
دردها از بودن است
و حرفها از نبودن
میان بودن ونبودن
مرزی است باریک
شاید بتوان در آن مرز قدم زد
آبی نوشید
شعری نوشت
بی هیچ دردی و حرفی…
میدونستین کلمه «لااله الا الله»جمله کاملیست که هنگام تلفظش لب تکون نمیخوره؟
وگفتن این ذکر باعث رفع تشنگی میشه؟
دانشمندان ثابت کرده اند که گفتن«لااله الا الله»بزاق دهان را به ترشح ماده ای وا می دارد که تشنگی را از بین می برد.
هیچ کار خدا بی حکمت نیست ، حتی گفتن اذکارش.
هفت روش ساده برای شاد بودن؛
1- گلکاری یا باغبانی کنید.
2- پولهای خود را خرج دلخوشی های کوچک و زیاد کنید و مدام به دنبال آرزوهای گران و دست نیافتنی نباشید.
3- در یک مهارت جدید، متخصص شوید. تشخیص اینکه چه مهارتی باشد به سلیقه و توانایی خودتان بستگی دارد
4- نگرانی هایتان درباره آینده را روی یک کاغذ بنویسید، در یک پاکت نامه بگذارید و به معنای واقعی مهر و مومش کنید!
5- اطرافتان را با افراد شاد شلوغ کنید. گاهی در جمع خانواده تان جوک بگویید و شوخ طبع باشید.
6- مقایسه خود با دیگران را متوقف کنید. مهم نیست که این مقایسه در زمینه مالی باشد یا تحصیلی یا…
7- از هر فرصتی برای ورزش استفاده کنید چراکه ورزش در افزایش روحیه و اعتماد به نفس، تاثیر قابل توجهی دارد.
چکار کنم همسـرم عاشـقم باشـد؟
خانم باید خیلی راحت بگوید که من به دلیل مشکلاتی که باعث آن شدم، معذرت میخواهم…
در هر رابطهای، این بهترین شکل معذرت خواهی است. اصلا مهم نیست خانم چقدر مقصر هست. حتی اگر چهارده درصد تقصیرها گردن خانم ست؛ برای آن قسمت معذرتخواهی کند.
ازدواج وقتی خوب پیش میرود که حداقل یک نفر بتواند معذرتخواهی کند…!
غرور داشتن در رابطهی زناشویی، اصلا چیز قابل قبولی نیست. معذرتخواهی در نهایت، روح را بزرگ نشان می دهد و حس بهتری بهزندگی میدهد.
#به_قلم_خودم
#فرهنگ_فاطمیه
خانم ها! لطفا مهربان باشید!
البته شاید فکر کنید مردی با ظاهر خشن و زبانی تند که بلد نیست کلام محبت آمیزی بگوید، دوست ندارد محبت ببیند! اما اشتباه نکنید تمام مردها نیازمند جنبه مهربانانه زنان زندگی خود هستند.
شاید شما هم زیر بار سنگین زندگی خسته شده باشید اما یادتان باشد مردها بیشتر از شما درگذر زندگی و در برخورد با مشکلات فرسوده میشوند.
برای همین حتی ذرهای کوچک از مهربانی میتواند حالشان را خوب کند. باور کنید اگر در مهربانی کردن پیش قدم شوید شما هم سود خواهید کرد و زمانهایی که به مهربانی نیاز دارید، مهربانی خواهید دید، مطمئن باشید.
#به_قلم_خودم
#فرهنگ_فاطمیه
از بزرگترین مشکلات زوجین دارند، نداشتن مهارتِ ارتباطی و کلامی هست.
متاسفانه اکثر زن و شوهرها بلد نیستند چطوری با هم حرف بزنند…!
مثلاً شما میتوانید بجای اینکه به همسرتان بگویید: «من مخالفم…!»
بگویید: «ممکن هست که حرف شما درست باشد، اما من نظر دیگری دارم…»
این طرز صحبت، بیشتر روی همسر شما تاثیر میگذارد و او را ترغیب میکند، که به نظر شما توجه بیشتری کند…
#به_قلم_خودم
#فرهنگ_فاطمیه
چرا بعضی ها دستورات دین را رعایت می کنند ولی نتیجه ای نمی گیرند، و عده ای هیچ کدام از این ها را مراعات نمی کنند ولی زندگی خوب و خوشی دارند؟
ما همیشه نمی خواهیم نتیجه ی کارهای مان را در این دنیا بگیریم . کسی نماز می خواند و طرف می گفت : حتما نماز می خوانی ، وضعت خوب است و هر چه بخواهی خدا به تومی دهد . بعضی ها فکر میکنند که کارگری است . نه نماز برای تشکر از خداست . نماز یک وظیفه و غذای روح است . کسی که بهداشت را رعایت می کند یا پدرش را احترام می کند ، بخاطر این نیست که حتما یک آثاری را از آن بگیرد . در مسائل پاکیزگی این امکان دارد . کسی در این دنیا حرام می خورد ولی زندگی خوبی دارد . او در همین دنیا هم محرومیت هایی دارد ، او از لذت عبادت محروم است.
ما نباید لذت ها را فقط در ماشین و خانه ببینیم و آنرا محدود کنیم . کسی گناه می کرد و بد مستی می کرد ، حضرت موسی به میقات می رفت . او گفت : به خدا بگو من که این همه گناه میکنم ، هنوز اتفاقی برای من نیفتاده است که این قدر هم تهدید میکنی . موسی وقتی به میقات آمد ، خجالت کشید که این را با خدا مطرح کند و وقتی خواست برگردد ، خدا گفت : بنده ای به تو پیغام داد ، به او بگو که تو از شیرینی ذکر من محروم هستی . حضرت ابراهیم می گفت : من حاضرم همه ی زندگی ام را بدهم و یک بار دیگر در نیمه شب صدای یا سبوح یا قدوس را بشنوم . امام صادق (علیه السلام) می فرماید : دو رکعت نماز در دل شب از همه دنیا برای من زیباتر است . کسی که حرامی میخورد از ذکر ، مناجات ، حلاوت و شیرینی صحبت با خدا محروم میشود . محرومت های او بیشتر معنوی است و این مهم است . حالا از قبر و قیامت نگویید که کسانی که حرام می خورند شکمشان پر از آتش میشود . لقمه ی حرام آثار منفی در جهنم دارد .
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
سه سفارش امروز رهبرانقلاب به جوانان
به جوانان عزیز چند سفارش دارم:
2_ اول اینکه دشمنی آمریکا را فراموش نکنید و فریب لبخند دشمن را نخورید.
گاهی میگویند ما با ملت [ایران] دشمنی نداریم با دولت [ایران] دشمنی داریم؛ دروغ میگویند.
دولت جمهوری اسلامی بدون ملت کارهای نیست.
آمریکا قبل از انقلاب هم با ملت ایران دشمنی میکرد، منتها با عوامل خود در داخل.
2_ سفارش دوم اینکه نظریهی «مقاومت در مقابل دشمن قویپنجه» را تبلیغ کنید. این نظریه از لحاظ عملی و نظری درست است.
3_ سفارش سوم اینکه شما جوانان، خود را در قبال مسئلهی پیشرفت کشور مسئول بدانید؛ ترس و تنبلی را کنار بگذارید و نوآوری را وظیفهی خود بدانید.
بدانید آیندهی کشور و آیندهی ایران اسلامی بهمراتب بهتر و درخشانتر از گذشته است و در مناسبات جهانی دست برتر را خواهد داشت.
این چیزی است که حتمی و قطعی است و در آن تردیدی نیست و شما این آینده را به چشم خود خواهید دید.
97/8/12
صحبت های رهبر انقلاب،همزمان با تهدیدهای ترامپ
حمله را آمریکا شروع میکند و… شکست می خورد
رهبر انقلاب: یک حقیقت مهمی در این بین وجود دارد و آن این که در این چالش 40ساله، طرف مغلوب آمریکا و طرف پیروز جمهوری اسلامی است. دلیل مغلوب بودن آمریکا هم این است که حمله را او شروع کرده اما به مقاصد خود نرسیده است.
نتیجه تحریم ها چه میشود؟
هدف آمریکا از تحریم، فلج کردن و عقب نگه داشتن اقتصاد کشور بود؛ نتیجه این شده که حرکت به سمت خودکفایی در کشور گسترش پیدا کرده است.
دیگر به تحریم ها عادت کرده ایم
ملت ایران در طول سالهای متمادی عادت کرده بود که همهچیز را وارد کند، اما حالا عادت کرده که برود سراغ تولید کردن همهچیز.
ترامپ تتمه آبروی آمریکا را برد
قدرت نرم آمریکا فرسوده شده است. امروز با هر تصمیم این آقا (ترامپ) در دنیا مخالفت میشود. این رئیسجمهور جدید آمریکا چوب حراج به تتمهی آبروی آمریکا زده است.
97/8/13
دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست!
وقتی پزشکی برای «نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله میکند،
این دزدی است!
وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه میگیرد،
این دزدی است!
وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزارتومان میگیرد، شما نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند که حق العمل اش پنج هزار تومان است،
این دزدی است!
وقتی کارمند مملکت به جای کار، میگوید سیستم قطعه و بازی میکند و فیلم دانلود میکند،
این دزدی است!
وقتی به جای حل کردن مشکل مردم، مدام وعده میدهید، اعتماد آنها را می دزدید و در ادامه ایمان و دین و باورش هم به خدا کمرنگ میشود،
این دزدی است!
وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس! بدهند،
این دزدی است!
وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد،
این دزدی است!
وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش را آنطرف میکند،
این دزدی است!
دزدی فقط جیب بُری توی اتوبوس نیست، دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی های گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند!
دزدها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند، ساعت گرانقیمت ببندند، میتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهای قلمبه سلمبه هم پست کنند و بزنند، اما وقت و عمر مردم را بدزدند!
دزدهای تابلودار! دزدهایی که دست و پایشان را خالکوبی اژدها میکنند، به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش و ادکلن زده قابل تحمل ترند!
احساس مسولیت و وجدان داشته باشیم!
مطمئن باشیم چوب خدا صدا ندارد
دزدی نکنیم تا مملکتمان اصلاح شود!
خوشبختی واقعی
رهبر انقلاب: خوشبختی عبارتست از آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت. جشن و اسراف و زیادهروی، کسی را خوشبخت نمیکند. مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمیکند. پای بندی به روشِ شرع است که انسان را خوشبخت و سعادتمند میکند.
75/2/10
ریحانه؛ بخش زن، خانواده و سبک زندگی
طنز جبهه خدایا مار و بکش.
آن شب یکی از آن شبها بود؛ بنا شد از سمت راست یکی یکی دعا کنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد…» بچهها مانده بودند که شوخی است، جدی است؟ بقیه دارد یا ندارد؟ جواب بدهند یا ندهند؟ که اضافه کرد: «آتش جهنم» و بعد همه با خنده گفتند: «الهی آمین.»
نوبت دومی بود، همه هم سعی می کردند مطالب شان بکر و نو باشد، تأملی کرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت و خیلی جدی گفت: «خدایا مار و بکش…»
دوباره همه سکوت کردند و معطل ماندند که چه کنند و او اضافه کرد: «پدر و مادر مار و هم بکش!»
بچهها بیش تر به فکر فرو رفتند، خصوصاً که این بار بیش تر صبر کرد، بعد که احساس کرد خوب توانسته بچهها را بدون حقوق سرکار بگذارد، گفت: «تا ما را نیش نزند!»
می دانیـد!
بِینِ خُودِمـان بِمـانَد
گـاهی!
دلمـان می خواهَـد
دِلِ شما هَـم بـرای ما تَنگ شَود… !
گاهی نگاهمان کنید
از زبان همسر شهیدمدافع حرم سجاد طاهرنیا.
وقتیکه ایشون میخواستن از بنده اجازه بگیرن واسه رفتن به سوریه،احساس میکردم که واقعا نمیتونم رو به روی حضرت زینب (سلام الله علیها) بایستم
اما از طرفی هم نمیتونستم تو اون شرایط بسیار سخت،تو اوج وابستگی و نیاز،به ایشون راحت اجازه بدم که برن.
بنده فقط سکوت کردم،تنها کاری که کردم سکوت کردم و چیزی نگفتم. دیدم که ایشون هی چشماشون رو کوچیک میکردن️ و سر تکون میدادن تا اجازه بدم که برن.
من باز چیزی نگفتم و فقط سکوت کردم
دیدم که دیگه صداشون نمیاد و ساکت شده بودن،وقتی برگشتم و نگاشون کردم دیدم نشسته بودن روی پله آشپزخانه و سرشون رو انداخته بودن پایین و اشک از چشماشون سرازیر میشد.
وقتیکه من گریه ایشون رو دیدم،دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم چون خیلی به ایشون علاقه داشتم و همیشه میخواستم که به خواسته هاشون برسن و هر آرزویی که دارن بهش برسن و درنهایت بهشون گفتم که باشه مشکلی نیست،برین
فقط به خنده بهشون گفتم که وقتی رفتین اونجا یه وقت شهیدنشین… ایشونم خندیدن و گفتن:نه من میخوام چهل سال خدمت کنم مثل فرمانده مون جعفرخان تو سن چهل سال به بعد شهید شم.
#طنز_جبهه
به احترام پدرم
نزدیک عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود باید کوتاهش میکردم مانده بودم معطل توی آن برهوت که سلمانی از کجا پیدا کنم. تا اینکه خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را اصلاح میکند.
رفتم سراغش دیدم کسی زیر دستش نیست طمع کردم و جلدی با چرب زبانی قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمینشستم. چشم تان روز بد نبیند با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا میپریدم.
ماشین نگو تراکتور بگو. به جای بریدن موها، غلفتی از ریشه و پیاز میکندشان! از بار چهارم هر بار که از جا میپریدم با چشمان پر از اشک سلام میکردم. پیرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد اما بار آخر کفری شد و گفت: «تو چت شده سلام میکنی؟ یکبار سلام میکنند.»
گفتم: «راستش به پدرم سلام میکنم.»
پیرمرد دست از کار کشید و با حیرت گفت: «چی؟ به پدرت سلام میکنی؟ کو پدرت؟»
اشک چشمانم را گرفتم و گفتم: «هر بار که شما با ماشین تان موهایم را میکنید، پدرم جلوی چشمم میآید و من به احترام بزرگ تر بودنش سلام میکنم!»
پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانهای خرجم کرد و گفت: «بشکنه این دست که نمک نداره…»
مجبوری نشستم وسیصد، چهارصد بار دیگر به آقا جانم سلام کردم تا کارم تمام شد.
برای صدقه دادن،
توی جیبهایمان بدنبال کمترین مبلغ (سکه) میگردیم
اونوقت ازخداوند بالاترین درجه نعمتها را هم میخواهیم
چه ناچیز می بخشیم
وچه بزرگ تمنا میکنیم
فجیعترین جنبه های شهادت سید الشهدا
از جنبه های فجیع بودن یک جنبه است که از همه بالاتر بود و آن را کمتر مورد توجه قرار میدهند و آن این موضوع است که یتقربون الی الله بدمه و به حادثه شهادت سید الشهدا رنگ دینی دادند .
فرق است بین اینکه گرگی برهای را بخورد و بین اینکه بخورد و عنوان قربة الی الله و مصالح ملی و خیانت و قیام بر ضد مصالح عمومی هم به آن بدهند .
به نظر میرسد که این جهت از همه بالاتر بود . بزرگترین جنایتها آنها است که به نام اخلاق و روحانیت و صلح میشود .
?حماسه حسینی,ج3,ص75
منظور از طلبیدن ائمه برای زیارت آنها چیست؟
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (نجم/ 39) انسان در گرو تلاش خویش است بالاخره ایشان که دوست دارد زیارت مشهد برود طلبیدن درست یعنی امام رضا زمینهی آمدن را برایش فراهم بکند دعوت بکند اما میخواهم ببینم نباید در اینترنتی در آژانسی جایی یک بلیطی رزو بکند یک جایی در مشهد بگیرد یک پولی جمع بکند کنار بگذارد برای زیارت امام رضا؟ مشهد الآن افراد مختلفی میآیند مکه هم این طور است کربلا هم همین طور بیست و هفت هشت میلیون رفتند زیارت امام حسین در اربعین اگر در خانه بنشیند امام آهنربایی ندارد که او را بلند بکند زیر قبهی امام حسین پیاده اش بکند بله طلبیدن به این معنا است که زمینه اش برایشان فراهم شود یعنی یک فردی که ممکن است زمینهی دینی ندارد نماز نمیخواند اصلا فرض بکنید ارتباطی با اهل بیت ندارد پول هم ممکن است داشته باشد به دلایل مختلف این توفیق برایش پیدا نشود من همیشه عرض کردم گفتم توفیق مثل باند فرودگاه میماند که تا نباشد هواپیما نمیتواند بنشیند آن کشش و جاذبه و زمینه است جناب عالی فردی هستید اهل تدین آدمی مذهبی علاقمند زیارت امام رضا هستید یک برنامه ریزی برای این کار بکنید آن برنامه ریزی این است پولی کنار گذاشته شود یک مقطعی مرخصی بگیرد بلیطی بگیرد به عبارت دیگر یک روایت داریم از امام صادق علیه السلام فرمود هر کاری اول نیت میخواهد دوم توفیق میخواهد ما کُلُّ مَن أرادَ شیئا قَدَرَ علَیهِ، و لا کُلُّ مَن قَدَرَ على شَیءٍ وُفِّقَ لَهُ، و لا کُلُّ مَن وُفِّقَ أصابَ لَهُ مَوضِعا (ارشاد، ج 2، ص 204)
خیلیها نیت میکنند توفیقش را ندارند پس نیت و توفیق سوم عمل میخواهد تلاش میخواهد پول دارد دوست دارد بانی خیر یک مدرسهای شود یک بیمارستانی شود اول نیتش را میکند بعد از خدا توفیق میخواهد بعد بلند شو برو موسسهای جایی بنایی کارگری قراردادی ببند زمینهی این را برای خودت فراهم بکند لذا پاسخ اصلی این سوال این است که آن طلب سر جای خودش است آن توفیق سر جای خودش است اما این طلب و توفیق باید زمینهی تلاش و کوشش انسان هم در کنارش باشد به دهها آیهای که در قرآن کریم ما داریم خود پیغمبر گرامی اسلام اگر میخواست در مکه بنشیند بگوید خدایا دین خودت را پخش بکن که نمیشد طائف رفت نماینده فرستاد نامه به سران دنیا نوشت جنگ کرد هزینه کرد دندانش شکست لذا این که پایش را عدهای در طول هشت سال دفاع مقدس جبهه نگذاشتند میگفت توفیق حاصل نشد چطور برای حسین فهمیده توفیق حاصل شد؟ شما اصلا رفتید؟ ثبت نام کردید؟ عزم و اراده باید باشد در دعای کمیل میخوانیم که قَوِّ عَلَى خِدْمَتِکَ جَوَارِحِی وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِیمَةِ جَوَانِحِی به این اعضای من قوت بده و به درون من عزم بده عزم از درون قدرت از برون توفیق از خدا این مثلت سه ضلعی جواب میدهد بعضیها میخواهند توفیق طلب اینها را بلند بکند برساند کنار امام رضا نه این اتفاق نمیافتد.
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
تشرف حاج علی بغدادی
مرحوم حاج علی بغدادی ریسندگی و کارخانه در بغداد داشته است. برای دادن خمس در نجف میرود که خمس مالش را با بزرگان نجف، آیت الله شیخ مرتضی انصاری، شیخ اعظم و مرحوم کاظمینی آنجا رفتند. وجوهاتش را حساب کرده، صبح پنجشنبهای بوده است. بعد هم زیارت کاظمین رفته، نجف و کاظمین را زیارت کرده است. بعد به بغداد برگشته است. میگوید: در مسیر برگشت با یک کسی برخورد کردم، که به من فرمود: حاج علی حال شما چطور است؟ بعد ایشان فرمودند: حاج علی میآیی به کاظمین برگردیم، امشب، شب جمعه است. زیارت اجداد من در کاظمین باشد که نزدیک است. من هم گفتم: چشم! من برمیگردم. یک مؤمنی به من پیشنهادی داده است. بعد ایشان گفت: برگردید تا من شهادت بدهم تو از دوستان ما هستی. گفتم: شما چطور شهادت میدهید؟ مگر چقدر مرا می شناسید؟ گفت: من چطور نشناسم آن کسی را که حق ما را به ما میرساند؟ گفتم: کدام حق؟ گفت: خمسی که به وکلای ما دادی. گفت: من باز متوجه نبودم. ایشان شیخ انصاری را وکیل خودش میداند. برگشتیم و همینطور که میآمدیم، کنار راه میوههایی را میدیدم که برای این فصل نیست. فصل، فصل زمستان بود. میوهها طور دیگری بود. هوا را طور دیگری میدیدم و عطرآگین بود. همینطور که با هم راه میرفتیم،
سؤالاتی از ایشان پرسیدم. مثلاً مولانا اینکه بعضی دوستان ما زیارت مشهد مشرف شدند، میخواستم بدانم زیارت فلانی قبول است؟ فرمود: انشاءالله قبول است. فلانی هم مشرف شده است، زیارتش قبول است؟ انشاءالله قبول است. فلانی هم مشرف شده، قبول است؟ دیدم سکوت کردند. گفتم: بعضی از کسانی که اهل منبر هستند، میگویند: اگر کسی شب جمعه زیارت ابا عبدالله الحسین را بخواند، «زیارت الحسین امانٌ من النار» آدم را از جهنم ایمن میکند. این حدیث درست است؟ دیدند چشمانش اشک زده است و اسم حسین را که شنید، فرمود: بله، درست است. «زیارت الحسین امانٌ من النار» بعد به کاظمین رسیدیم. شروع به سلام دادن به ائمه کرد. تک تک سلام داد به اسم امام زمان رسید، سؤال کرد: حاج علی امام زمان خودت را میشناسی؟ گفتم: چطور نشناسم. معلوم است میشناسم. گفت: خوب سلام بده. گفتم: «السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا صاحب الزمان، یابن الحسن» گفت: «علیک السلام و رحمة الله و برکاته» جواب سلام مرا داد، باز من متوجه نبودم. در این سلام کسی که خبر از قبولی زیارت بعضیها، خبر از چیزهایی که غیر معصوم نمیتواند بدهد. مراجع مل شیخ انصاری را نماینده خودش میداند. خمس را میگوید: حق ما است. برای خواندن نماز زیارت ایستادیم. نماز که تمام شد، آخر نماز به ذهن من آمد، این قرائن و نشانهها برای حضرت بوده است. نماز که تمام شد، نگاه کردم دیدم حضرت نیست. در آن زمان یک حالت گیجی و تحیر بوده است. ولی بعد با قرائنی متوجه میشویم چه حسرت سنگینی است. از طرفی هم خوشا به حالشان که همین مقدار نصیبشان شده است.
〖از بیانات حجت الاسلام عالی〗
تویِ شهریم ولی یکه و تنها ماندیم
رفقا رفته و انگار فقط ما ماندیم
همسرم! گریه کن و آه بکش، حق داری
اربعین آمد و یکسالِ دگر جا ماندیم
چی میخوای مسلمم؟
.
دل تنگ رفتنم…
.
-مسلم دلشو تو دست حسین گذاشتو رفت کوفه…
دیگه دلی نداشت که تو غربت کوفه بگیره یا تنگ بشه…
اگه مسلمی چرا تسلیم نیستی؟
اگر دل دادی چرا بی دل نیستی…
.
.
–دلم گرفته مرتضی…
این همه چراغ توی این شهر،هیچ کدوم چشمامو روشن نمیکنه…
این همه چشم توی این شهر،مرتضی،هیچ کدوم دلمو گرم نمیکنه…
مرتضی اینجا همه میدون که زنده بمونن،هیچ کس نمیدوه که زندگی کنه…
این شهر همش شده زمین…
دیگه آسمونی نداره این شهر…
من دلم آسمون میخواد مرتضی…
آسمون…
.
.
-وقتی دلت آسمون داشته باشه…
چه تو چاه کنعان باشی،چه تو زندان هارون…
آسمون آبی بالا سرته…
.
.
–آخه از کجا این آسمونو پیدا کنم مرتضی؟!
.
.
-فقط چشماتو باز کن تا آسمون چشمای صاحبتو بالای سرت ببینی…
چشماتو رو خودت ببند مسلم…
ببند…
خداحافظ رفیق
.
.
.
.
تا حالا شده کم بیارید!
کم بیارید از این نحوه ی زندگی!
از این قدر از شهدا عقب موندن!
از اینکه اهل بیت علیهم السلام رو با معرفت درک نکردن!
از این همه فاصله کم آوردم…
از این همه عقب ماندگی خسته ام…
از اینکه پاهام در زمین گیر کرده!
.
.
.
هیچ چیز این دنیا لذت نداره!
هیچ چیز
هیچ چیز
هیچ چیز
مگر بوی شهدا بده!
که رسیدن به اهل بیت علیهم السلام را در پی دارد…
که رسیدن به پروردگار… ?
تجربیات ارزشمند
موهای سفیدی که لابلای موهایمان داریم،
تاوان حرفهایست که نمیتوانیم بزنیم ولی به همه میگوییم ارثیست!
اگر عقل امروزم را داشتم کارهای دیروزم را نمیکردم ولی اگر کارهای دیروزم را نمیکردم عقل و تجربه امروزم را نداشتم!
از آنچه بر سرتان گذشته نهراسید حتی فرار هم نکنید
بلکه دوستش بدارید زیرا همان گذشته بود که امروز شما را ساخته است…
فقیری سه عدد پرتقال خرید!
اولی رو پوست کند خراب بود،
دومی رو پوست کند اونم خراب بود،
بلند شد لامپ رو خاموش کرد و سومی رو خورد.
گاهی وقتا باید خودمون را به ندیدن و نفهمیدن بزنیم تا بتونیم زندگى کنیم…!
وقتى گرسنه اى، یه لقمه نون خوشبختیه..
وقتى تشنه اى، یه قطره آب خوشبختیه..
وقتى خوابت میاد، یه چرت کوچیک خوشبختیه..
خوشبختى یه مشتى از لحظاته… یه مشت از نقطه هاى ریز که وقتى کنار هم قرار مى گیرن یه خط رو میسازن به اسم “زندگى”
“قدر خوشبختى هاتونو بدونید”
#طنز_جبهه
افضل الساعات
داخل چادر، همه بچهها جمع بودند. میگفتند و میخندیدند. هر کسیچیزی میگفت و به نحوی بچهها را شاد میکرد.
فقط یکی از بچهها به قول معروف رفته بود تو لاک خودش! ساکت گوشهای به کوله پشتی اش تکیه دادهبود و فکورانه حالتی به خود گرفته بود. گویی در بحر تفکر غرق شده بود! هرکس چیزی میگفت و او را آماج کنایهها و شوخیهای خود قرار میداد! اما اوبیخیالِ آنچه میگفتیم، نشسته بود.
یکباره رو به جمع کرد و گفت: “بسّه دیگه، شوخی بسّه! اگه خیلی حال دارین به سوال من جواب بدین.”
همه جا خوردند. از آن آدم ساکت این نوع صحبت کردن بعید بود. همه متوجه او شدند.
گفت: “هر کی جواب درست بده بهش جایزه میدم.”
بچهها هنوز گیج بودند و به هم نگاه میکردند که گفت: ” آقایون افضل الساعات (بهترین ساعت ها) کدام است؟”
پچ پچ بچهها بلند شد. به هم نگاه میکردند. سوال خیلی جدّی بود، یکی از بچهها گفت: “قبل از اذان، دل نیمه شب، برای نماز شب”
با لبخندی گفت: “غلطه، آی غلطه، اشتباه فرمودین.”
دیگری گفت: “میبخشین، به نظر من اذان صبح وقت نماز و…!”
گفت: ” بَهَ، اینم غلطه!”
هر کدام ساعتی خاص را براساس ادراکات، اطلاعات و برداشتهایخود گفتند. نیم ساعتی از شروع بحث گذشته بود، هر کسی چیزی میگفت و جواب او همچنان “نه” بود.
همه متحیر با کمی دلخوری گفتند: “آقا حالگیری میکنیها، ما نمیدونیم.”
و او با لبخندی زیبا گفت: “از نظر بنده بهترین ساعت ها، ساعتی است که ساخت وطن باشد و دست ِ کوارتز و سیتی زن و سیکو پنج رو از پشت ببنده!”
با خنده از جا بلند شد و رفت تا خودش را برای نماز ظهر آماده کند.
رسم دست بوسی پدر و مادرها را در خانوادهها باب کنید.
نوهها وقتی ببینند که پدر و مادرش برای احترام، دست والدینش را می بوسد؛ این از نظر تربیتی اثر ویژهای دارد.
زنده تر از تو نمی بینم
به دنیــــــا
ای شهیــــد
در کلاس عشق تو
استادها بنشسته اند!
وصیت نامه شهــــــید بهنام مــــحمدی راد
بسم اللہ الرحمن الرحیم
من نمیدانم چه بگویم من ودوستانم درخرمشهرمی جنگیم به ماخیانت می شود.من می خواهم وصیت کنم هرلحظه درانتظارشهادت هستم.پیام مڹ به پدر و مادرها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید ازبچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خــــدا را فراموش نکنند.به خدا توکل کنند.پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جــــهاد در راه خدا باربیاورند.
“روحش شادوراهش پر رهرو باد.”
ثواب پیاده روی اربعین از نگاه امام صادق علیه السلام
امام صادق می فرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود، خداوند به هر قدمى که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد،
وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند.
و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.
ابن قولویه، کامل الزیارات ص134
خانمها باید توجه کنند…..
سوال پیچ شدن، مردان را به یکباره عصبی میکند: مثلا چرا اونروز انطوری کردی ؟چرا فلان روزبه فلانی اینوگفتی؟
چرا و چرا… این چراها خیلی زودتر از زنان میتواند مردان را خسته کند.
#به_قلم_خودم
به سمت حسین فرار کن…
یک جوان خدمت امام جواد علیه السلام رسید و عرض کرد :
حالم خوب نیست
از مردم خسته شدم
تهمت، غیبت و…
چه کنم؟!
بریده ام، نفسم بالا نمیآید
امام جواد علیه السلام فرمودند :
فرَّ الی الحسین…
به سمت حسین فرار کن…
#اربعین
#الحسین_یجمعنا
“موانع ارتباطی زوجین!”
1- حق با منه!
زوجین به حرفهای هم گوش نمیدهند و بر موضع خود پافشاری میکنند.
2- مشکل خودته!
زوجین در کمک به یکدیگر پیش قدم نمیشوند و تمایلی به حل مسائل ندارند.
3- تو باید خواستهها و احساساتم را حدس بزنی!
زوجین صادقانه با هم درباره نیازهایشان صحبت نمیکنند اما انتظار دارند همسرشان نیازهای آنها را برآورده کرده و احساساتشان را درک کند.
4- اگر واقعا عاشق یکدیگر هستیم نباید مشکلی پیش بیایید:
زوجین بر این باور هستند که عشق بر همه چیز پیروز میشود و هر مشکل و حرف ناراحت کننده از جانب همسر را نشانهای از بیتوجهی و عشق ناکافی میدانند.
صدام و رضا خان خواستند جلو اربعین را بگیرند !!!
خون به ناحق ریخته شده امام حسین علیه السلام پاک شدنی نیست!
هم درجه شدن با خانواده در بهشت.
قرآن در سوره طور میفرماید: مؤمن وقتی وارد بهشت میشود سراغ خانوادهاش را میگیرد و میگوید: ذریهی من کجا هستند؟ همسر من کجاست؟ میگویند: مقام اینها مثل تو نبوده که بهشتی بشوند، نه اینکه بد باشند. اما نمره تو هجده بوده و اینها دوازده هستند. مؤمن میگوید: «الهی عملتُ لی و لهم» من در دنیا هرکاری میکردم و برای اینها هم انجام میدادم. برای من اینجا بدون زن و بچه و پدر و مادر سخت است.
پیغمبر فرمود: خطاب میشود، اینها را به او ملحق کنید. «أَلْحَقْنا بِهِمْ» اینها را به آنها ملحق میکنیم. «وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ» رتبهی او هم پایین نمیآوریم. نمیگوییم: شما یک طبقه پایینتر برو که با اینها یکی شوی. آنها را به اینها ملحق میکنیم. این را گفتم برای اینکه خانوادهها نگران نباشند و با خانوادههایشان زندگی میکنند آنهایی که اهل ایمان باشند.
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
سبک زندگی مهدوی و اکرام مهمان
در سبک زندگی مهدوی، زیبایی هایی است که در زندگی های معمولی کمتر پیدا می شود. مهدی یاوران وقتی زندگی خود را بر اساس آموزه های دین برنامه ریزی میکنند لذتی می برند که بسیاری از انسان ها از آن لذت محروم هستند.
در این نوع شیوه زندگی، به مهمانی دادن و محبت به مهمان توجه ویژه ای شده است و از طرفی به میزبان میگوید نگران نباش، روزیِ مهمان قبلا آماده شده است.
رسول مهربانی ها میفرمایند:
«همانا مهمان با آمدنش، روزی خود را از آسمان برای میزبان به همراه می آورد و هر گاه غذا خورد، خدا به برکت آمدنش نزد آنها، آنها را می بخشد»
کافی ج6 ص284
گفتنی است که کسانی که اهل مهمانی دادن هستند، از نشاط بیشتری نسبت به بقیه برخوردار هستند و کمتر دچار افسردگی و بیماری های روحی میشوند.
چی بودیم, چی شدیم!
??
قبلنا داشتیم زندگیمونو میکردیم
یه سری هم به نت میزدیم…
حالا همیشه تو نتیم یه سری هم به زندگی میزنیم!!!
?????????
قدیما: موی بلند.. ناخن دراز.. واه واه واه
الان: موی بلند.. ناخن دراز… ماه ماه ماه !!
????????
قدیما: هرکی روزه نبود باید می رفت یه گوشه ای یه چیزی میخورد بقیه نبیننش
الان: هر کی روزه ست باید بره یه گوشه مزاحم غذا خوردن بقیه نشه !
??????
قدیما مراسم خواستگاری واسه معرفى دخترو پسرا بود ولى حالا فقط واسه معرفى پدر مادرا ست ?
???????
قدیما مردم الکی حلقه دست میکردن که همه فکر کنن متاًهلن مثلاً کسی مزاحم نشه.. امروز اونا که ازدواج کردن قایم میکنن که موارد جدیدو از دست ندن??☺
خدایی
چی بودیم چی شدیم??
ﯾﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ کس ﺑﻪ ﺯﺷﺘﯽ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪﺵ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﻋﮑﺲ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ!!
مطالب سنگین بود 10 دقیقه هوا خوری
اینکه اصلا همسرتان را کنترل نکنید؛ درست نیست! بد نیست نسبت به همسرتان مختصر مراقبتى داشته باشید اما نه به حدى که به بدگمانى و وسواسیگرى منتهى شود. بدبینى یک بیمارى خانمانسوز است.
“چرا عزت نفس مهم است؟!”
عزت نفس کفش نیست که دلتان بخواهد آن را داشته باشید، اما ندارید! اشخاص به عزت نفس نیاز دارند. عزت نفسِ خوب، مهم است چون به شما کمک میکند سرتان را بالا بگیرید و به خودتان افتخار کنید. به شما جرات میدهد که موارد جدید را امتحان کنید و قدرتی به شما میدهد که خودتان را باور داشته باشید.
به شما اجازه میدهد به خودتان احترام بگذارید، حتی وقتی اشتباه میکنید و وقتی به خودتان احترام میگذارید، همه مردم از بزرگ و کوچک نیز به شما احترام میگذارند.
داشتن عزت نفسِ مناسب، همچنین عاملی است که باعث میشود درباره ذهن و بدنتان انتخابهای خوبی داشته باشید. اگر تصور کنید مهم هستید، احتمال کمی وجود دارد دنبال رو کسانی شوید که کارهای خطرناک یا نادرست انجام میدهند.
وقتی عزت نفس خوب و مناسبی داشته باشید، میدانید آنقدر باهوش هستید که تصمیمات خودتان را بگیرید شما برای امنیت احساس و سلامتیتان ارزش قائل میشوید. عزت نفس به شما کمک میکند که بدانید هر بخش از وجودتان ارزش مراقبت و توجه دارد. بنابراین موافقید که عزت نفس، بی نهایت مهم است.
عصمت امامان.
عصمت یعنی کسی که خلاقیت در گناه نکردن دارد بعبارت دیگر کسی که اراده ی و توانمندی گناه نکردن را دارد، خدا به او امتیاز عصمت را می دهد . مثلا شما نفر اول المپیاد می شوید،آیا به او این امتیاز را داده اند؟ خیر . چون شما نمراتی کسب کرده اید شما را نفر اول المپیاد قرار می دهند. این امتیاز اول شدن را وزیر علوم به شما می دهد ولی این امتیاز را به دیگران نمی دهد زیرا به کارنامه ی گذشته ی شما نگاه می کنند و بعد این امتیاز را به شما می دهند. کارنامه ی گذشته ی اهل بیت به اختیار خودشان بوده است و از معصوم سلب اختیار نشده است که نتواند گناه کند. عصمت فرشته ها هنر نیست ولی امام قوای جنسی و … را دارد و خدا قوه ی نگاه کردن به نامحرم را از چشم امام نگرفته است .امام بواسطه ی تقوا و تدین گناه نمی کند و خدا به او عصمت می دهد.پیامبر اسلام در حجاز زندگی می کرد ولی از اول دروغ نمی گفتند و کارهای زشت انجام نمی دادند . حضرت تا چهل سالگی این طور زندگی می کردند و بعد خدا به ایشان مقام نبوت را دادند. پس عصمت به کسی اعطا می شود که خلاقیت ، ظرفیت و اراده ی گناه نکردن را داشته باشد. از مرحوم کاشف القطاع سوال کردند که مگر می شود امام گناه نکند. ایشان فرمودند: من خودم تا بحال عمل مکروه انجام نداده ام .عصمت مقامی نیست که اول به فرد بدهند و بعد فرد قدرت ترک گناه پیدا بکند. معجزاتی که به ائمه داده می شود خدا به آنها داده است ولی عصمت با آنها فرق می کند. پس عصمت خدادادی است ولی بخاطر خلاقیت خود فرد است و سلب اختیار هم نیست .
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
امام حسین (علیه السلام) :
هیچ گرفتاری مرا زیارت نمیکند ؛
مگر آنکه خداوند گرفتاریش را
بر طرف کرده و شادمانش می کند .
?ثواب الاعمال ،ص319