در حاکمیّت فرهنگ اموی - رومیِ معاویه، همه به قدری مرعوب شده اند که به مدیحه سرایی آن روباه مکّار افتاده اند،
و تنها کسی می تواند نترسد که تشویش درون را با توکّل به حقّ فرونشانده وجان را با حقّ پر کرده باشد.
و بتواند با بزرگ دیدن خدا و حاکمیّت سنّت های الهی،
شکست ناپذیر بودن معاویه را دروغی آشکار ببیند و به رسوا کردن آن نیرنگ بزرگ دست زند.
و حسین(علیه السلام) در چنین شرایطی راه را نشان داد تا برق اسلحه ها ما را به انتخاب آنچه نمی خواهیم وادار نکند و خود انتخاب کنیم،
آن چنان که حسین(علیه السلام) خود انتخاب کرد.
محال است کسی که نور حق در دل ندارد بتواند انتخابی آزاد بکند و حسین(علیه السلام)،
به نور حق انتخابی آزاد کرد و ما را به حق دعوت نمود تا آزادانه زندگی را خود انتخاب کنیم.
اگر به حسین(علیه السلام) اقتداء نکنیم، ادای انتخاب کردن داریم؛
ولی در حقیقت اسیر غوغا و جوّ زمانه ایم و آنچه را که دشمن می خواهد و تبلیغ می کند،
به دست خودمان انتخاب می کنیم.
کسانی که به حسین(علیه السلام) اقتدا نکرده اند، هیچ گاه خودشان انتخاب کننده نبوده اند،
همیشه اسلحه ها، قدرت ها، تجمّلات، تبلیغات جهانی و هوس ها برای آنها انتخاب کرده اند،
در حالی که تصوّرشان این است که خود انتخابگر بوده اند.
می گویند: در آمریکا در صندوق آراء مردم تقلّبی صورت نمی گیرد زیرا به کمک تبلیغات،
افکار مردم را به گونه ای جهت می دهند که آنچه حاکمان می خواهند از دست مردم به صندوق ها ریخته می شود،
و این همان فرهنگ اُموی - رومی معاویه ای است که این گونه تو را در قبضه خودش می گیرد
و نهضت حسین(علیه السلام)؛ یعنی با همین فرهنگ مقابله کردن و به واقع کار مشکلی است،
مگر این که امام معصوم، چون حسین(علیه السلام) را در زندگی، امام خود قرار دهی.
حاکمیّت فرهنگ اموی - رومیِ معاویه