آیت الله بهجت (ره) :
پدر و مادرتان را خشنود کنید
اگر زنده نیستند برای آنها صدقه بدهید ، چون مردگان زنده هستند و ما توانایی دیدن آنها را نداریم.
پیشگویى درباره شهادتش در دو سالگى او
الفتوح
- به نقل از مِسوَر بن مَخرَمه - :
هنگامى که حسین علیه السلام دو سالش کامل شد، پیامبر صلى اللَّه علیه و آله عازم یکى از سفرهایش شد و در جایى از راه ایستاد و کلمه استرجاع (إنّا للَّه و إنّا إلیه راجعون) بر زبان راند و چشمانش اشکبار شد و چون علّت را پرسیدند، فرمود: «این جبرئیل است که از سرزمین کنار فرات به نام کربلا برایم خبر آورده که فرزندم حسین پسر فاطمه در آن جا کشته می شود».
گفته شد: اى پیامبر خدا! چه کسى او را می کشد؟
فرمود: «مردى به نام یزید که خدا به عمرش برکت ندهد! گویى جایگاه به خاک افتادن و به خاک سپردنش را و سرش را که به هدیه آوردهاند، می بینم. به خدا سوگند هیچ کس به سر فرزندم حسین نمی نگرد و شادى نمی کند، جز آن که خداوند دل و زبانش را دوگونه می کند».
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از آن سفر، اندوهناک باز گشت و سپس از منبر بالا رفت و خطبه خواند و اندرز داد، در حالى که حسین علیه السلام و حسن علیه السلام پیش رویش بودند.
هنگامى که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از خطبهاش فارغ شد، دست راستش را بر سر حسن علیه السلام و دست چپش را بر سر حسین علیه السلام نهاد و آن گاه سرش را به سوى آسمان بالا برد و گفت: «خدایا! من محمّد، بنده و پیامبرت هستم و این دو پاکان خاندانم و برگزیدگان نسل و تبارماند و کسانى هستند که به جاى خود در میان امّتم مینهم خدایا! جبرئیل به من خبر داده که این فرزندم کشته و وانهاده می شود. خدایا! به خاطر کشته شدنش، برکتش بده و او را از سَروران شهیدان قرار ده. که تو بر هر کارى توانایى. خدایا! کشنده و واگذارنده او را برکت نده!».
مردم در مسجد صدا به گریه بلند کردند.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «آیا میگریید و او را یارى نمی دهید؟! خدایا! تو خود ولى و یاور او باش».
ابن عبّاس میگوید: سپس پیامبر صلى اللَّه علیه و آله با رنگى دگرگون و سرخ و برافروخته باز گشت و در حالى که از چشمانش اشک می ریخت خطبهاى رسا و کوتاه خواند.
?الفتوح : ج 4 ص 325 ؛ الملهوف : ص 93
?پیشگویى درباره شهادت او. نزدیک وفاتش
الفتوح - به نقل از ابن عبّاس - :
نزد پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله - که در حال احتضار بود - حاضر شدم حسین بن على علیه السلام را به سینهاش چسبانده بود و مى فرمود: «این، از پاکان تبار من و نورهاى خاندان و برگزیدگان نسل من است. خدا به کسى که او را پس از من محافظت نمى کند، برکت ندهد!».
سپس پیامبر صلى اللَّه علیه و آله لحظه ای بیهوش شد و به هوش آمد و فرمود : «اى حسین! روز قیامت میان من و قاتل تو در پیشگاه خدا، ایستادن و طرح دعوایى است و من خشنودم که خداوند مرا مدّعى قاتل تو در روز قیامت قرار داده است».
?الفتوح : ج 4 ص 350
الأمالى صدوق - به نقل از ابن عبّاس - :
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در آن بیمارى [منجر به فوتش ]مى فرمود: «محبوبم را برایم بیاورید» و مردان را یک به یک برایش فرا مى خواندند ؛ امّا پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از آنها روى مى گرداند. به فاطمه علیها السلام گفتند: کسى را به سوى على روانه کن که به نظر ما مقصودش کسى غیر از على نیست.
فاطمه علیها السلام به سوى على علیه السلام فرستاد و چون على علیه السلام آمد، پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله چشمانش را گشود و صورتش [ از خوشحالى ]شکفته شد. سپس فرمود: «على! نزدیک بیا. على! نزدیک بیا» و پیوسته او را نزدیک کرد تا دستش را گرفت و بر بالینش نشاند و سپس از هوش رفت.
حسن و حسین علیهما السلام صیحه زنان و گریان آمدند و خود را بر روى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله انداختند و على علیه السلام خواست آنان را دور کند که پیامبر خدا به هوش آمد و فرمود: «اى على! بگذار من آنها را ببویم و آنها نیز مرا ببویند و من از آنها توشه بگیرم و آنان نیز از من توشه بگیرند. بدان که پس از من به این دو ستم مى شود و به ستم کشته مى شوند. لعنت خدا بر ستمکار به ایشان!» و سه بار این را فرمود.
?الأمالى صدوق : ص 736 ح 1004، روضة الواعظین: ص 86
?
#شبهات_ماه_محرم
یکی از کانالهای مخالف دین، اثبات میکند که در #کربلا اصلا شخصی بنام علی اصغر علیه السلام #وجود ندارد و این روضه ها دروغ است.
پاسخ چیست؟
✅آنچه از منابع معتبر تاریخی به دست میآید، چنین است که نام این طفل «عبد الله(علیه السلام)» و از مادری به نام رباب دختر امرء القیس بود. چنانچه این منابع حضرت «علی اکبر(علیه السلام)» را فرزند لیلی دختر أبی مرّه ذکر نمودهاند که در کنار پدر در کربلا به شهادت رسید و امام سجاد(علیه السلام) را فرزند شهربانو [شاه زنان] دختر یزدگرد شمردهاند.
✅ نکته قابل توجه آنکه در بسیاری از آن منابع؛ مانند تاریخ طبری،تاریخ یعقوبی، الطبقات الکبری،از امام زین العابدین(علیه السلام) به عنوان «علی اصغر» نام بردهاند.
✅در زیارت ناحیه مقدسه نیز که منسوب به امام زمان(عج) است، ایشان چنین سلام میدهند: «سلام بر عبد الله بن حسین، طفل شیر خوار، که خونش در آسمان پاشیده شده است، کسی که در دامان پدرش با تیر حرملة بن کاهل اسدی ذبح شد».
✅به نظر میرسد این مطلب تا زمان مرحوم مجلسی اول در بین محققان مشهور بوده است. چنانچه ایشان گفتهاند: «و صغیر که شهید شد عبد اللَّه نام داشت، و اکثر علما چنین ذکر کردهاند از شیخ مفید تا شیخ شهید».
✅هر چند به نظر میرسد، برخی محدثان و مورخان دیگر، به ویژه متأخرین تنها با توجه به رعایت سن فرزندان امام، نام ایشان را بر اساس مراتب سنی ذکر نموده و از طفل شهید به علی اصغر(علیه السلام) تعبیر نمودهاند؛ و با توجه به همین امر در ذهن عامه مردم نیز چنین شهرت گرفته است.
البته از اولین کسانی که با نام «علی» از طفل شهید کربلا یاد نمودهاند، میتوان به ابن اعثم کوفی در کتاب «الفتوح»و ابن ابی الثلج در کتاب «تاریخ اهل البیت»و طبری در «دلائل الامامة»در قرون سوم و چهارم اشاره نمود. خوارزمی (م 568 ق) نیز (که بسیاری از مطالب مقتل خود را از ابن اعثم گرفته)، از او به «علیٌ الطفل» (بدون ذکر اصغر) تعبیر کرده است.
✅پس از آنها إربلی در کتاب «کشف الغمة فی معرفة الائمة» به قرن هفتم و ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمة فی معرفة الائمة(علیهم السلام)»به قرن نهم از آنحضرت با این نام اسم بردهاند.
?تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 247
?الطبقات الکبری، ج 1، ص 476 و 478؛ ج 5، ص 163،
?بحارالانوار، ج 45، ص 66،
?مجلسی ج 7، ص 224،
?ابن اعثم کوفی، ج 5، ص 115
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«هر کس آبی بیاشامد و جدم حسین (علیه السلام) را یاد کند و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید ، خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد ، و او را در جایگاه های بلند جای دهد ، و مانند این است که صد هزار بنده را ازاد کرده باشد.
پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهره ای خندان محشور می شود »
?منتهی الامال صفحه 343
?
#شبهات_ماه_محرم
یزید و حسین علیه السلام#پسر پسرعموی هم بودند
علی علیه السلام و معاویه #پسرعمو بودند
کربلا هم یک #جنگ خانوادگی و قبیله ای بر سر #قدرت بود!
#پاسخ_چیست
متن شبهه:
نام: #یزید، شهرت: بنی امیه، نام پدر: معاویه، نام پدربزرگ: ابوسفیان، نام جد بزرگ: عبدالمطلب
نام: حسین، شهرت: بنی هاشم، نام پدر: علی، نام پدربزرگ: محمد و ابوطالب، نام جد بزرگ: عبدالمطلب
نتیجه گیری: رابطه ی امام حسین علیه السلام و یزید: پسر پسرعمو، رابطه ی امام علی علیه السلام و #معاویه : پسرعمو، رابطه ی معاویه و محمد: پسرعمو، رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب: برادر، رابطه ی محمد صلی لله علیه وآله و ابوسفیان: ابوسفیان عموی محمد، رابطه ی ابوسفیان و امام علی علیه السلام : ابوسفیان عموی امام علی علیه السلام،
علت اختلاف : دعوای خانوادگی بر سر قدرت.
?متن فوق، متنی است که متاسفانه در کانال های ملحدین به اشتراک گذاشته شده است، و بیانگر ذات نویسندگان مطلب است. کسانی که حتی از بدیهیات تاریخ اسلام خبری ندارند و شروع به نقد اسلام کرده اند. شگفت آنجاست که خود را #خردگرا نیز می نامند.
در مقام پاسخ به این متن، ابتدا به شجره نامه #امام_حسین (علیه السلام) و یزید می پردازیم:
حسین بن علی بن ابیطالب بن #عبدالمطلب بن #هاشم بن #عبدالمناف علیهم السلام
یزید بن معاویة بن #ابوسفیان بن حرب بن امیة بن #عبدالشمس بن عبدمناف.
با این حساب مشخص است که نسب امام حسین (علیه السلام) و یزید بن معاویه با چندین واسطه مختلف، به عبدالمناف می رسد. و اساسا قریش (تمام افراد ساکن مکه) از همین طایفه بزرگ عبدمناف و چند پدر قبلی خود تشکیل شده اند. به عبارت بهتر، در مکه کسی را پیدا نمی کردید که از این طایفه نباشد و یا با آنها نسبت نداشته باشد.
پس مشخص می شود که:
1_ رابطه ی امام حسین (علیه السلام) و یزید، پسر پسرعمو نیست.
2_ رابطه ی امام علی (علیه السلام) و معاویه، پسرعمو نیست
3_ رابطه ی پیامبر اکرم (صلی لله علیه وآله) و معاویه پسرعمو نیست.
4_ رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب (علیه السلام) برادر نیست.
5_ رابطه ی پیامبر اکرم (صلی لله عبیه وآله) و ابوسفیان پسر برادر و عمو نیست.
6_ ابوسفیان عموی امام علی (علیه السلام) نیست.
اینکه چرا نویسنده متن، دچار این اشتباه فاحش شده است، نشانه عدم فهم صحیح یک مطلب است، او دو ابوسفیان را با هم اشتباه گرفته است. «ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب» را با «ابوسفیان بن حرب بن امیة» اشتباه گرفته و به همین جهت، ابوسفیان را عموی پیامبر می داند، که در این صورت نیز اشتباه کرده است؛ در اینجا ابوسفیان بن حارث، پسر عموی پیامبر است نه عمو.
پیشگویى درباره شهادت او، هنگام تولّدش
الأمالى صدوق - به نقل از صفیّه دختر عبد المطّلب - :
هنگامى که حسین علیه السلام از شکم مادرش زاده شد. او را به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله دادم و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله زبانش را در دهان او نهاد و حسین علیه السلام زبان پیامبر خدا را مکید و من گمان میکردم که پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله جز شیر یا عسل به او نخوراند.
حسین علیه السلام بول کرد و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله میان چشمانش را بوسید. سپس او را به من داد و در حالى که میگریست. فرمود: «اى پسرکم! خدا کسانى را که کشنده تو هستند. بکشد!» و سه بار، این را فرمود.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت! چه کسى او را میکشد؟
فرمود: «بازماندگان دسته متجاوز، از بنى امیّه. خدا آنان را لعنت کند!».
?الأمالى صدوق : ص 199 ح 212
روضة الواعظین : ص 172
پیشگویى درباره شهادتش. در یک سالگى او
الملهوف: هنگامى که امام حسین علیه السلام یک سالش تمام شد، دوازده فرشته بر پیامبر خدا فرود آمدند… که صورتشان [برافروخته و] قرمز و چشمانشان گریان بود و بالهاى خود را گسترده بودند و میگفتند: اى محمّد! به زودى بر سر حسین، فرزند فاطمه، آن خواهد آمد که قابیل بر سر هابیل آورد و پاداش هابیل را به او خواهند داد و مانند گناه و مجازات قابیل بر سر قاتل او خواهد آمد.
و در آسمانها، فرشته مقرّبى نمیمانَد جز آن که همگى بر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرود می آیند و به او سلام میکنند و عزاى حسین علیه السلام را به او تسلیت میگویند و پاداش اِعطایى به حسین علیه السلام را به او خبر می دهند و تربت او را به وى عرضه میکنند و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله میفرماید: «خدایا! هر کس او را وا گذاشت، وا بگذارش و هر کس او را کشت، بکُشش و از آنچه میطلبد، بى بهره اش بگذار».
?الملهوف : ص 92
مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: ج 1 ص 163
?
امام حسین(علیه السلام) میفرماید: من کشته اشکم
منظوراز کشته #اشک بودن چیست؟
امام کشته شدهای است که مؤمن یا هر شخص آزادهای این مصیبت را بشنود، محزون و گریان شود و اشکهایش جاری گردد. عالمان نیز چنین معنایی را برای این تعبیر آوردهاند؛ مانند اینکه طریحی میگوید: «معنای أنا قتیل العبره این است که این مصیبت وقتی بر کسی ذکر شود، آن شخص حالت حزن و اندوه را به خود میگیرد و اشک میریزد».
علامه مجلسی میگوید: « #قتیل_العبرات ؛ یعنی کشتهای که اشکها برای آن جاری میشود».
البته این معنایی است که از ظاهر متن و به حسب برخی از روایات به دست میآید
? مجمع البحرین، ج 3، ص 393
?بحار الانوار، ج 98، ص 355
#بعد_از_واقعه
#تحلیل_فکر
شمر به تنهایی نمیتوانست بر روی سینه اباعبدالله علیه السلام بنشیند و جسارت کند
مقدمه کار شمر، تحریفی بود که #خلیفه_دوم بوجود آورد…
تاریخ را برش نزنید
کل تاریخ را طی یک جریان تحلیل کنید
یک جریان با بیش از #چهل_سال قدمت در نهایت به کربلا منتهی شد
نقش اصلی این جریان بر عهده #خلیفه_دوم بود
او پیامبر را #تحریف کرد
در مرحله بعد مردم را با این تحریف بزرگ #تربیت کرد
آن تحریف چه بود؟
پیامبر به مردم گفت: دو چیز بین شما بجا میگذارم
کتاب و اهل بیتم
#خلیفه_دوم پیامبر را در زمان حیاتشان تحریف کرد
و گفت: ما را کتاب خدا #کفایت میکند
مردم جامعه، با این تحریف، تربیت شدند
شمر با پاهای خود روی سینه حضرت نشست اما دست او را خلفیه دوم در دست داشت و به آنجا کشاند
قالَ الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :
مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إذا رَغِبَ، وَ إذا رَهِبَ، وَ إذَااشْتَهی، وإذا غَضِبَ وَ إذا رَضِی، حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَی النّار
هر که در چهار موقع مالک نفس خود باشد
خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام می گرداند.
1⃣ هنگام رفاه و توسعه زندگی
2⃣ هنگام سختی و تنگ دستی
3⃣ هنگام اشتهاء و آرزو
4⃣ هنگام خشم و غضب و رضا
وسائل الشیعة ج11 حدیث 20215
ابواب الجهاد النفس و ما یناسبه باب وجوبه
#شب_جمعه
خدای متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالای عرش ندا میدهد:
.
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونِی لآِخِرَتِهِ وَ دُنْیَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِیبَهُ»؛
آیا بنده ای هست که من را بخواند و از من برای آخرت و دنیایش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَتُوبُ إِلَیَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛
آیا بنده مؤمنی هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذیرم؟
.
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَسْأَلَنِی الزِّیَادَةَ فِی رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِیدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَیْهِ»؛.
آیا بنده مؤمنی هست که من از نظر رزق و روزی بر او تنگ گرفته باشم، بیاید از من توسعه رزق و روزی را تقاضا کند و روزی بطلبد تا من روزی دنیایی اش را توسعه دهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِیمٌ یَسْأَلُنِی أَنْ أَشْفِیَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِیَهُ».
. آیا یک بنده مؤمنی هست که بیماری داشته باشد و بیاید از من شفا بخواهد قبل از اینکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا و عافیتش دهم؟
? وسائل الشیعه، 7، 389
پس همه حاجات راشب جمعه بخواه
این روایت مفصل است و ادامه دارد.
به همین مقدار در این دو روایتی که خواندم دقت کنید؛
هم مسئله امور معنوی را مطرح میکنند،
هم امور مادی را؛
هم گرفتاریهای معنوی را که انسان از بار گناه،
سبکبار شود که در آن مغفرت و توبه هست،
هم مسئله حاجات دنیوی را مطرح میکند.
البته روایت اول به صورت کلی فرمود: «فَیُنَادِی هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ»؛
آیا کسی هست که از من درخواستی کند، تا من به او بدهم؛
اما روایت دوم این درخواستها و حاجتها را بخش
بخش میکند !
.
? برگرفته از سایت روزنامه جام جم
نقل شده از آیتالله شیخ مجتبی تهرانی
? زیباترین نماز زندگیت رو بخون!
جنگ نرم مرد میخواهد
یادداشتی از #شهید_حججی که امروز توسط همسر شهید به رهبر انقلاب تقدیم شد:
✍? برای فرهنگ…
جنگ، جنگ است؛ چه سخت باشد و چه نرم…
عدهای را با جسمشان میکُشند و عدهای را با فرهنگشان…
هشت سال، زدند و زدند و زدند…
خواستند ریشه اسلام را بزنند، بیشتر رشد کرد…
چندین سال است از شاخ و برگها شروع کردهاند؛ کمر بستهاند کل درخت را بسوزانند…
از #جنگ_نرم غافل نشوید…
جنگ نرم، #مَرد میخواهد… محکم و استوار… شاید گلوله و ترکشی نباشد، اما…
طوری #ذهنت را هدف گرفتهاند که حواست نباشد خوردی
اگر فشنگت بزنند میشوی الگو، مایه افتخار اما اگرنیرنگت بزنند چه…؟
☝?خواهرم، برادرم… خیلی حواست به سنگرت باشد چادرت، غیرتت، ایمانت، درست همه و همه را هدف گرفتهاند… همه را…
دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدیتر گرفته است… مبادا تو به بازی بگیری که باختهای… فرهنگ تو، ایمان تو، عقیده تو، همه و همه برای توست و دشمن فقط به فکر گرفتن آن از توست…
✊?#ایمانت را ازت بگیرند چه چیزی دیگر داری؟ … خیلی حواست باشد دشمن تو جلوی خدای خودش ایستاد چه برسد به تو…
جنگ نرم، جنگ نرم، جنگ نرم… را جدی بگیرید…
نظر شهید علامه مطهری در مورد تحریف #شخصیت امام سجاد(علیه السلام)
علامه مطهری:
زین العابدین بیمار!
یکی از حاضرین واقعه [عاشورا] شخص امام زین العابدین علیه السلام است. ایشان خودشان تمام جزئیات و همه قضایا را نقل کرده اند.
متاسفانه یک داستان جعلی و تحریفی درباره امام زین العابدین علیه السلام هست که حاجی نوری نقل [و انتقاد] میکند.
میگویند که در روز عاشورا، در وقتی که هیچ کسی برای اباعبدالله نماند، حضرت رفتند به خیمه امام زین العابدین برای خداحافظی; آن وقتحضرت امام زینالعابدین علیه السلام فرمود: پدرجان! کار شما و این مردم به کجا کشید؟ (یعنی اینها میگویند اصلا تا آن وقت امام زین العابدین علیه السلام کاملا بیخبر بوده است!)
فرمود: پسرجان! به جنگ کشید. عجب! جنگ واقع شد؟ بله، جنگ واقع شد. یکی یکی اصحاب را یاد کرد. [امام حسین علیه السلام] فرمودند: قتل.
این، جعل و دروغ است. امام زین العابدین علیه السلام که آنجا - العیاذبالله - مریض و بیهوش نبود که اصلا نفهمد چه گذشته است
حتی تاریخ مینویسد: در همان حال امام حرکت کرد، به عمهاش فرمود: عصای من را با یک شمشیر بیاور…
پس بیاییم توبه کنیم.
یک چیزی که مخصوص ما ایرانیهاست [این است که میگوییم] «امام زین العابدین بیمار».
?مجموعه آثار ج 17، ص 97.
تذکر
اعتراض شهید مطهری به این است که ما ایرانی ها امام سجاد(ع) را صرفا با #صفت بیمار کربلا معرفی میکنیم
درحالی که شخصیت ایشان مورد مطالعه قرار نگرفته است.
ما آب از دو دیده ی گریان گرفته ایم
از سفره ی شماست اگر نان گرفته ایم
روزی ما به دست شما میخورد رقم
پس رزق را ز دست کریمان گرفته ایم
از عشق های بی سر و سامان گذشته ایم
با عشق روضه هاست که سامان گرفته ایم
عالِم زیاد هست که کافر کند مرا
از دست روضه خوان تو ایمان گرفته ایم
ما مرده ی گناه و گناهی نداشتیم
تو آمدی و از نفست جان گرفته ایم
دردی به جز تو نیست دوایی به جز تو نیست
با درد آمدیم که درمان گرفته ایم
شرمنده ایم از غمتان جان نداده ایم
مشکل چه بود اینقدر آسان گرفته ایم
دل سنگ بوده ایم و کویری دوچشممان
همراه زخمهای تو باران گرفته ایم
امام صادق علیه السلام فرمودند:
اِنَّ زَیْنَ الْعابِدینَ بَکى عَلى أَبیهِ أَرْبَعینَ سَنَةً، صائِما نَهارَهُ، قائِما لَیْلَهُ، فَاِذا حَضَرَ الاِْفْطارُ جاءَ غُلامُهُ بِطَعامِهِ وَشَرابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: کُلْ یا مَوْلاىَ، فَیَقُولُ علیه السلام: قُتِلَ ابْنُرَسُولِاللّهِ علیه السلام جائِعا، قُتِلَ ابْنُرَسُولِاللّه علیه السلام عَطْشانا، فَلایَزالُ یُکَرِّرُ ذلِکَ وَیَبْکى حَتّى یَبِلَّ طَعامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَیَمْزِجُ شَرابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ کَذلِکَ حَتّى لَحِقَ بِاللّهِ عَزِّوَجَلَّ.
امام زین العابدین علیه السلام چهل سال براى پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالى که روزش، روزهدار بود و شبش، شبزنده دارى مىکرد، هنگامى که وقت افطار مى شد غلامش غذا و نوشیدنى براى او مى آورد و جلویش مىگذاشت و عرض می کرد: بخورید، امام علیه السلام مى فرمودند: فرزند رسولخدا علیه السلام گرسنه و تشنه شهید شد. این جمله را تکرار مى کرد و گریه سر مىداد تا اینکه آب و غذایش با اشک چشمش مخلوط مى شد. او همواره چنین بود تا اینکه به جوار رحمت حق شتافت.
?وسائل الشیعة،ج 2 ، ص923
امام حسین علیه السلام:
برخداوند است که هیچ گرفتاری به زیارت من نیاید مگر آنکه او را شادمان بازگردانم وبه خانواده اش برسانم.
?ثواب الاعمال،ج1،ص98
امام حسین علیه السلام:
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى ها) ادبم مکن.
?بحار الأنوار،ج 75،ص 127،ح 9
امیرالمومنین علیه السلام:
از عصیان خداوند در خلوتگاهها بپرهیزید،چراکه شاهد،همان حاکم و دادرس است.
?نهج البلاغه،حکمت324
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله:
دوست داشتن اهل بیت، گناهان را پاک می کند و حسنات را مضاعف.
?ارشادالقلوب؛ص253
پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرمودند:
إذا کانَ یومُ القیامةِ یُنادی مُنادٍ: أینَ زینُ العابدینَ؟ فکأنّی أنظُرُ إلى وَلَدی علیِّ بنِ الحسینِ بنِ علیِّ بن أبی طالبٍ یَخْطِرُ بینَ الصُّفوفِ؛
در روز رستاخیز آواز دهنده اى صدا مى زند: کجاست زین العابدین (زیور پرستشگران)؟ و من فرزندم على بن حسین بن على بن ابى طالب را مى بینم که صفها را مى شکافد [و پیش مى رود].
?بحار الأنوار: ج1،ص3،ح46
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
به وسیله حسین (علیه السلام) خوشبخت می شوید و بدون او بدبخت.
امام سجاد علیه السلام:
دنیا همچون نیمه خواب است و آخرت بیداری می باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می بریم.
?تنبیه الخواطر،ص343
امام سجاد علیه السلام:
دوستان و اولیاء خدا در فعالیت های دنیوی خود را برای دنیا به زحمت نمی اندازند و خود را خسته نمی کنند بلکه برای آخرت زحمت می کِشند.
#ایام_اسارت
پس از حادثه #کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد.
قرة بن قیس تمیمی می گوید:
اگر همه چیز را #فراموش کنم، سخنان زینب، دختر فاطمه، را در لحظهای که از کنار برادرش، حسین، گذشت فراموش نخواهم کرد.
به خدا سوگند، بیقراری و #مرثیه خوانیهای زینب، دوست و دشمن را به #گریه واداشت.
?اللهوف، ص 56.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رییس جمهوری ترکیه:
آمریکا و رژیم صهیونیستی بهدنبال ایجاد «اسرائیل جدید» در منطقه هستند
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (چهارشنبه) در دیدار آقای رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه و هیئت همراه، با تأکید بر لزوم افزایش همکاریهای اقتصادی دو کشور، توافق و همکاری ایران و ترکیه در مسائل مهم دنیای اسلام را بسیار مهم و اثرگذار خواندند و با اشاره به منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی از برگزاری همهپرسی در منطقه #کردستان_عراق، خاطرنشان کردند: آمریکا و قدرتهای خارجی، غیرقابل اعتماد و به دنبال ایجاد یک «#اسرائیل_جدید» در منطقه هستند.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به مشکلات جدی در جهان اسلام از شرق آسیا و #میانمار تا شمال افریقا، گفتند: در مقابل این مشکلات، اگر ایران و ترکیه در مسئلهای به توافق دست پیدا کنند، آن توافق قطعاً محقق خواهد شد و نفع آن به هر دو کشور و به دنیای اسلام خواهد رسید.
ایشان با تأکید بر لزوم گسترش همکاریهای اقتصادی دو کشور، افزودند: متأسفانه با وجود ظرفیتهای فراوان، سطح همکاریهای اقتصادی در چند سال اخیر هیچ پیشرفتی نکرده و باید در این خصوص، بیش از پیش تلاش و فعالیت کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از همکاریهای ایران و ترکیه در اجلاس آستانه و روند رو به بهبود قضایای سوریه در اثر این همکاریها، افزودند: البته مسئله #داعش و تکفیریها به این شکل پایان نخواهد یافت و حل این مسئله، نیازمند یک برنامه بلندمدت و واقعی است.
ایشان در ادامه، برگزاری #همه_پرسی در کردستان عراق را خیانت به منطقه و موجب تهدید آینده آن، خواندند و با اشاره به عوارض درازمدت این اقدام برای همسایگان، تأکید کردند: ایران و ترکیه باید در مقابله با این حادثه، هر اقدام ممکن را انجام دهند و دولت عراق نیز باید در این قضیه به صورت جدی، تصمیمگیری و اقدام کند.
حضرت آیت الله خامنهای، «همکاری، همفکری و تصمیمهای واحد و جدی سیاسی و اقتصادی» از سوی ایران و ترکیه در مقابله با این قضیه را بسیار مهم دانستند و خاطرنشان کردند: نگاه آمریکا و دولتهای اروپایی به این موضوع با نگاه ایران و ترکیه کاملاً متفاوت است و آمریکا مایل است که همواره یک عامل ایذایی علیه ایران و ترکیه در اختیار داشته باشد، بنابراین به آمریکاییها و اروپاییها و مواضع آنها به هیچوجه نمیتوان اعتماد کرد.
حضرت آیت الله خامنهای خطاب به رئیسجمهور ترکیه افزودند: همچنان که اشاره کردید، از حوادث اخیر در درجه اول رژیم صهیونیستی و بعد از آن، آمریکاییها سود میبرند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دشمنان برای مشغولسازی ایران و ترکیه و دور کردن دو کشور از مسائل مهم منطقه، افزودند: قدرتهای خارجی و بویژه رژیم صهیونیستی بهدنبال ایجاد یک «اسرائیل جدید» در منطقه و بوجود آوردن وسیلهای برای اختلاف و نزاع هستند.
ایشان تأکید کردند: باید با نگاهی بلندمدت و راهبردی به قضایای اخیر، تصمیمات جدی و سریع گرفت و در قالب اقدام واحد، با این موضوع مقابله کرد. 96/7/12
بسم الله الرحمن الرحیم
تواضع امام حسین علیه السلام
روزی امام حسین علیه السلام از جایی عبور می کرد ،
??دید چند نفر فقیر پلاسی به زمین انداخته اند و مقدار اندکی نان خشک روی آن نهاده و می خورند ، بر آن ها سلام کرد .
✋?آنها جواب سلام امام علیه السلام را دادند و گفتند :
??بفرمائید از این غذا میل کنید ، امام علیه السلام در کنار آنها روی خاک زمین نشست ،
??و سپس فرمود : اگر
این نان صدقه نبود با شما می خورم سپس به آنها فرمود :
☝️? برخیزید به خانه من بیائید امروز مهمان من باشید
آنها برخاستند و همراه امام حسین علیه السلام به خانه آن حضرت آمدند امام علیه السلام به آنها غذا و لباس داد
?سپس دستور داد به هر کدام مبلغی پول دادند ، و با این شیوه آنها را خشنود کرد ، و از آن ها از حضور امام (علیه السلام) رفتند….(1)…
در نقل دیگر آمده :
شبیه ماجرای فوق ، پیش آمد ، امام حسین علیه السلام کنار فقرا نشست و با آنها غذا خوردن و فرمود خداوند متکبران را دوست ندارد
اعیان الشیعه ج1،ص580
بحار الانوار ج44،ص191
خدایا . . . .
به آنچه دادی تشکر!
به آنچه ندادی تفکر!
به آنچه گرفتی تذکر!
که:
داده ات نعمت!
نداده ات حکمت!
و گرفته ات علت است!
آیت الله بهجت:
ما عظمتی نداریم ، همین اندازه عظمت داریم که می ایستیم ؛
بعد همین را در رکوع ، نصفه می کنیم ؛
و بعد به سجده و خاک برمیگردیم.
#آیت_الله_بهجت
کوچک و بزرگ باید بدانیم:
تنها راه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی است؛
و بندگی، در #ترک_معصیت است هم در اعتقاد و هم در عمل
اگر آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، #توقف کنیم و احتیاط نماییم تا معلوم شود؛ هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛
این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، حتما توفیق و یاری خواهد کرد.
وعده حاج #قاسم_سلیمانی به حقیقت پیوست / زنگ نابودی داعش به دست #فاطمیون و رزمندگان جبهه مقاومت به صدا در آمده است
آیتــــ الله مجتهدی:
وقتی مومنی را دفن می کنند خـــدا
به او می گوید؛ بنده ی من تنهایت
گذاشتند؟! غصه مخور منم انیس
تو، خوش به حال آن بنده ها.
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند :
در شگفتم از کسى که از چهار چیز مى ترسد چرا به چهار چیز پناهنده نمى شود:
1- آن که از بدى بیمناک است ذکر
«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» . . .
2- کسى که غصه دار است چگونه به این آیه متوسل نمى شود
«لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» …
3- و آن که از مکر کسان ترسان است چرا نمى گوید:
«وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» . . .
4- و کسى که زر و زیور دنیا مى جوید چگونه این کلمه را نمى گوید:
«ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ » . . .
نصایح صفحه 197
مسمع بن عبد الملک از ابى عبد اللّه علیه السّلام نقل کرده که آن جناب فرمودند:
حضرت امام حسین علیه السّلام را مادر گرامیشان حمل مى کردند، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم او را گرفته و فرمودند:
خداوند متعال کشندگان تو را لعنت کند، حقتعالى کسانى که جامه از تن تو بیرون مى آورند را لعنت نماید، خدا بکشد آنان را که یک دیگر را بر علیه تو کمک مى کنند، و بین من و آنان حکم بنماید.
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها عرض کردند:
اى پدر چه مى فرمائید؟
حضرت فرمودند:
دخترم مصیبت هائى که بعد از من و تو به او مى رسد و اذیّتها و ظلمها و مکرها و تعدّى هائى که متوجهش مى گردد را به یاد آوردم، او در آن روز در میان جمعى مردان که جملگى همچون ستارگان درخشانند بوده و همگى به طرف مرگ و کشتن حرکت مى کنند، گویا اکنون لشکرگاه آنها را دیده و به جایگاه و محلّ دفن ایشان مى نگرم.
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها عرض کردند:
اى پدر جایى را که توصیف مى فرمائید کجا است؟
حضرت فرمودند:
مکانى است که به آن #کربلاء مى گویند و آن زمین براى ما و امّت موجب اندوه و بلاء است، بدترین افراد امّت من بر ایشان خروج مى نمایند، اگر تمام اهل آسمانها و زمین شفیع یک نفر از این گروه شرور باشند شفاعتشان پذیرفته نشود و بطور قطع تمام آنها در جهنم جاوید خواهند بود.
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها عرض کردند:
پدر، این طفل کشته خواهد شد؟!
حضرت فرمودند:
بله، دخترم، پیش از او کسى این طور کشته نشده که آسمانها و زمین و فرشتگان و حیوانات وحشى و ماهى هاى دریا و کوهها برایش #گریه کنند.
اگر این موجودات مأذون بودند پس از شهادت این طفل هیچ نفس کشى روى زمین باقى نمى ماند و گروهى از دوستان ما خواهند آمد که در روى زمین کسى از آنها اعلم به خدا نبوده و کوشاتر در اقامه حقّ ما از آنها نمى توان یافت و روى زمین احدى غیر از ایشان نیست که مورد التفات و توجه باشد، ایشان چراغ هاى فروزانى بوده که در ظلمات جور و ستم مى درخشند ایشان شفعاء دیگران بوده و در فرداى قیامت بر حوض من وارد خواهند شد، هنگامى که بر من وارد شوند بوسیله سیما و چهره اشان مى شناسمشان و اهل هر دینى پیشوایان خود را طلب نموده و ایشان ما را طالب بوده و غیر ما را طلب نمى کنند، ایشان باعث قوام و استوار بودن زمین مى باشند، به برکت آنها باران بر زمین مى بارد.
?کامل الزیارات،ص37،باب22،ح2
#شبهات_ماه_محرم
شیعیان میگویند در کربلا به #طفل_شش_ماهه هم رحم نکردند، پس چرا اجازه دادند سجاد(علیه السلام) زنده بماند تا امامت ادامه داشته باشد؟
در کتابهای تاریخی شیعه و سنی و حتی در کتابهای #وهابیها تصریح شده که علی اصغر (ع)شش ماهه شهید شد ولی امام زین العابدین را بخاطر بیماری اش نکشتند.
اینکه چرا رفتار سپاه عمرسعد تناقض داشت و مثلا به شیرخواره 6 ماهه رحم نکردند ولی امام زین العابدین (علیه السلام) را که بزرگسال بود زنده گذاشتند تا حدی اتفاقی و ناشی از ««عدم اقتدار مرکز واحد برای تصمیم گیری» بوده
قتل حضرت علی اصغر دستور فرمانده کل مثلا عمر بن سعد نبود بلکه صلاحدید شخصی خولی و دوستش بوده است.
البته اگر عمر سعد می دانست هم شاید مانع نمی شد
اینطور نبوده که خیال کنیم سربازان عمر سعد بدون اجازه او آب هم نمی خوردند.
خیلی جاها طبق تشخیص خودشان عمل می کردند ولی خط قرمزهای فرمانده را هم می دانستند.
حتی درباره امام زین العابدین (علیه السلام) نیز نقل شده که یکبار خواستند ایشان را بکشند ولی حضرت زینب س به عنوان یک زن گفتند که اگر او را بکشید مرا هم باید بکشید
آنها کشتن زن را خوب نمی دانستند (مثلا مایه ننگ می دانستند) لذا امام زین العابدین (علیه السلام) را نکشتند.
نکته دیگر اینست که یکی از آنها وقتی وضعیت جسمی امام سجاد ع را دید گفت: این خودش دارد می میرد و نیازی به کشتنش نیست
در هر حال در آن معرکه تصمیمهای خودسرانه و ناهماهنگ نیز گرفته میشد
آنها بیرحم بودند ولی همگی در یک درجه از بیرحمی نبودند و اینطور هم نبود که در همه موارد با فرماندهانشان مشورت کنند.
البته اصل قتل امام حسین (علیه السلام)و نیز اسب تازاندن بر بدن شریف ایشان از دستورات شخص عمر بن سعد و ابن زیاد بوده است.
یزید هم دستور قتل امام (علیه السلام)را داده بود یا دستکم شرایط به نحوی بود که همه فرماندهان لشکر عمرسعد می دانستند که اگر خشونت بیشتری انجام بدهند مورد تقدیر یزید و ابن زیاد قرار خواهند گرفت. این از شیوه و عملکرد یزید مشخص بود لذا اصلا نیازی به صدور فرمان جداگانه برای قتل سیدالشهدا (علیه السلام) نبود.
خواب دیدم مادرم میاید …
باهمان صورت محبوب پر از لبخندش …
صورتش بود پر از نور خدا …
دست بردم که عصایش گیرم …
گفت باشی تو عصایم فرزند …
دل من تاب نیاورد ؛ و من بوسه زدم بر دستش …
که نگاهش همان لحظه به چشمم لغزید ….
اشک در چشم دوتایی جوشید …
دست پر مهرش را بر سرم باز کشید …
گفتمش ای مادرم …
ما کجا ؟…وتو کجا ؟…
ما که دلتنگ توهستیم … مادر…
مادرلذت دیدار تو را کم دارم …
سالها می گذرد …
دستی از مهر ندارم به سرم …
وچنان غرق توام که ندارم باور …
گفتمش باز… مادر …
اشکی از گوشه چشمش افتاد …
وندیدم که چه سان رفت مادر …
و دگر باز نگشت ?…
حضرت امام حسین علیه السلام:
اگر دنیا باارزش شمرده شود منزل آخرت و دار ثواب الهی باارزشتر و والاتر است
و اگر بدن و جسم انسانها برای مرگ آفریده شده به خدا سوگند کشته شدن انسان با شمشیر (شهادت ) بهتر است
و اگر رزق و روزی موجودات تقسیم شده و مقدر گردیده، زیباتر و نیکوتر آن است که انسان در طلب رزق و روزی کمتر حرص داشته باشد.
اگر جمع کردن اموال برای ترک کردن آن است چرا انسان آزاده نسبت به این چیزی که ترک کردنی است بخل بورزد.
? بحارالانوار، ج 44 ، ص 374
????????????
#امام_حسن مجتبی علیه السلام:
آثار رفت و آمد در مسجد
«مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدى ثَمان:آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا وَ عِلْمًا مُسْتَطْرَفًا وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الهُدى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً أَوْ خَشْیةً.»
هر که پیوسته به مسجد رود به یکى از این هشت فایده مى رسد:
1ـ نشانه اى استوار (فهم آیات الهى)،
2ـ دوستى قابل استفاده
3ـ دانشى تازه
4ـ رحمتى مورد انتظار،
5ـ سخنى که به راه راستش کشد،
6ـ یا سخنى که او را از پستى برهاند
7ـ و ترک گناهان به خاطر شرم از خدا
8ـ یا ترک گناهان به خاطر خوف از خدا.
یکی از آداب #قبرستان این هست وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر رو ترک نکنید و مدتی کنار قبر بنشین، زیرا #مرده وجود شما رو حس میکند و #آرامش میگیرد.
?اصول کافی، ج 3، ص228
امیدبخشترین آیه قرآن کدامست؟
بِشْر بن شریح بَصری گوید: به حضرت امام محمّد باقر علیهالسّلام گفتم:
کدامیک از آیات در کتاب خدا نزد شما امید بخشتر است؟
حضرت گفتند: قوم شما در این مسأله چه میگویند؟
من گفتم: میگویند این آیه که:
یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَهِ
ای بندگان من که بر جانهای خود اسراف ورزیدهاید، از رحمت خدا ناامید نباشید که خداوند جمیع گناهان را میآمرزد.
حضرت گفتند: امّا ما اهل بیت این را نمیگوئیم. من گفتم: پس شما در این امر چه میگوئید؟!
حضرت گفتند: این آیه که:
وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَی
و هر آینه بزودی خداوند به تو ای پیامبر آنقدر میبخشد که تو راضی خواهی شد.
شفاعت است، والله شفاعت است. والله شفاعت است.
تفسیر فرات الکوفی، ص: 571 / بحار الأنوار، ج8، ص57
دستخط رهبرانقلاب بر تصویر شهید حججی:
سلام و درود حق بر این شهید پرافتخار و سرافراز که در حساسترین و خطیرترین لحظهی زندگی، نماد حق پیروز و آشکار در برابر باطل رو به زوال شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
گریههای مُدام امام سجاد علیه السلام !
جابر بن عبدالله به حضرت سجاد «سلام الله علیه» عرض کرد:
…هنوز وقت آن نشده که گریه های خود را کم کنید؟
چرا این قدر گریه و بی تابی می کنید؟
فرمودند:
……یعقوب نبی پیامبر بود و فرزند پیامبر و دوازده پسر داشت، خداوند یکی را گرفت و غایب شد و می دانست یوسف زنده است. موی سر و صورتش سفید شد و قدش خمید و از شدت غصه دیدگانش را از دست داد، و (این حالات) همه در حالی بود که می دانست پسرش زنده است؛
…….ولی من، پدر و برادرانم و هفده نفر از خانواده ام را از دست دادم.
…عصر عاشورا از گودال قتلگاه عبور کردیم، دیدم همه ی این ها به خاک و خون غلطیده اند؛
…هرگاه آب می خورم، یاد لب تشنه ی اباعبدالله «سلام الله علیه» می افتم ….،
…هر وقت بچه ای می بینم، یاد علیاصغر «سلام الله علیه» می افتم،
…هر وقت جوانی را می بینم یاد علی اکبر و عباس «سلام الله علیهما» می کنم.
چگونه گریه ها را تمام و کم کنم؟
?عوالم العلوم، ج18، صص156-158
__________________________
#حی_علی_العزا
حوادث و اتفاقاتی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام در جهان اتفاق افتاد !
از کتب اهل سنت
…جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها
✍?…ابو بکر بیهقی از معروف روایت کرده که ولید بن عبد الملک از زهری پرسید سنگ های بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن علی چه حالتی به خود گرفتند ، زهری گفت : به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی علیه السلام هر سنگی را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه می دیدند…(١)…
✍?…از ام حیان نقل است که گفت :
…روز شهادت حسین علیه السلام اسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد…(٢)…
✍?…عبد الملک شخصی را نزد پسر راس الجالوت فرستاد تا از وی بپرسد که آیا نشانه ای از کشته شدن حسین درعالم دیده شده است یا نه ، او در پاسخ گفت:
هیچ سنگی از زمین بر داشته نشد مگر اینکه خون تازه دیده می شد…(٣)…
…أَفَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّماءُ دَماً…
…ایا تعجب میکنید که اسمان خون گریه کند…
…بخشی از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه…
?منابع
١.سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ٣ ، ص ٣١٤ وتاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ١٤ ، ص ٢٢٩
٢.تهذیب الکمال ، المزی ، ج ٦، ص ٤٣٤ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ١٤ ، ص ٢٢٩
٣.تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ٥ ، ص ١٦
______________________
#حوادث_پس_از_عاشورا
وقایع روز دوازدهم محرم
…دفن شهداى کربلا
…روز دفن بدنهاى مطهر سید الشهدا علیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت ، توسط امام سجاد علیه السلام به یارى جمعى از بنى اسد است …(١)…
…ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه
…روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است…(٢)…
..در این روز ابن زیاد"لعنه الله” فرمان داد که احدى حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار موکل گردانید، که احدى از شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام حرکتى نکند. سپس فرمان داد سرهایى را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روى اهل بیت علیهم السلام حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوى و بازار بگردانند.
…مردم با دیدن حالت زار ذریه پیامبر صلى الله علیه و آله و سرهاى بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودجهاى بدون پوشش ، صدا به گریه بلند نمودند. زینب کبرى ، ام کلثوم ، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهاى سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عده اى از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند، اما هنگامى که خیلى دیر شده بود!!…(٣)…
…روز شهادت حضرت سجاد علیه السلام
…شهادت امام زین العابدین علیه السلام بنابر قولى در این روز در سال 94 هجرى در سن 57 سالگى واقع شده است…(٤)، و قول دیگر 25 محرم است که خواهد آمد.
?منابع
١.اعلام الوری ج١ ص ٤٧٠
٢.الوقایع و الحوادث ج محرم ص ٢٥
٣.قلائد النحور ج محرم ص ٢٠٥
٤.توضیح المقاصد ص ٣
_________________________
#تقویم_شیعه
وقتی مؤذن گفت:
اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ
حضرت سجاد فرمود: چیزی از خدا بزرگتر نیست.
هنگامی که مؤذن گفت:
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا شهادت می دهند.
موقعی که گفت:
أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ
در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ محمّد ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند:
ای یزید! این پیغمبر، جد من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که دروغ می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و اهل بیت او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت:
به خدا سوگند اگر در جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز قیامت جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند.
در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نماز نخوانده پراکنده شدند.
#عاشقانه
سلام
دو تا خاطره از زندگیِ سردار شهید یوسف سجودی مینویسم ، یکیاش مخصوصِ خانومهاست و یکیاش مخصوصِ آقایون…
.
#خاطره_ی_شهید_ویژه_خانومها:
همسر شهید میگه: زندگیمون با کمکخرجِ پدرش و درآمدِ ناچیزِ حوزه به سختی میگذشت. یه شب نان هم برا خوردن نداشتیم. بهش گفتم که چیزی نداریم. اونقدر این پا و اون پا کرد که فهمیدم پولش ته کشیده. حرفی نزدم و رفتم سراغِ کارهایم… وقتی برگشتم ، دیدم یوسف نشسته پایِ سفره… داشت گوشههایِ خشک و دور ریزِ نان رو که از چند روز پیش مونده بود، میخورد… بهم گفت: بیا خانوم ! اینم از شامِ امشب…
.
#خانوما_دقت_کنین:
از همسر این شهید یاد بگیرین و چیزی رو نخواین که میدونین همسرتون توانِ مهیا کردنش رو نداره ، لطفاً با پایین آوردنِ سطح توقعاتتون کاری کنین که مردتون شرمنده نشه ، تا زندگیتون آرامش داشته باشه…
.
______________________
#خاطره_ی_شهید_ویژه_آقایون:
یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟
هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم…
مرغ رو خوب شستم و انداختم تویِ روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار می رفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آبپزش میکردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف میخندید و میگفت: فدای سرت خانوم!
.
#آقایون_دقت_کنید:
همسرتون با عشق براتون غذا می پزه و توی خونه زحمت میکشه. اگه غذا خوب نبود و یا نقصی دیدین ، نباید به روش بیارین. یادمون نره که گاهی یه تشکر کردن ،کلِ خستگی رو از تن همسرمون خارج میکنه… #شهدایی_زندگی_کنیم_تا_طعم_خوشبختی_رو_بچشیم
منبع خاطرات:
مجموعه طلایه داران جبهه حق 7 ( کتاب شهید یوسف سجودی)
فرمانده تیپ سوم لشکر 17علی بن ابیطالب علیه السلام
جمع شدن بساط عزاداری و تنهایی آقای غریبم…..
? امام زمان بعد از جمع شدن سفرهای عزاداری از همه اونهایی که کفش جفت کردند از او نهایی که نذری دادن، از گریه کنها ،عزادارا، سینه زنها و از همه و همه که در این چندین روز کاری کردند تشکر میکنند ….
?به یاد شب عاشورا که امام حسین(علیه السلام)از اصحاب تشکر کردند و گفتند هرکس میخواد بره میتونه برگرده… آنجا بود که بعضی ها گفتند آقا ما از اینجا بریم ،کجا بریم؟
آقا ما بعد از مجلس روضه شما کجا بریم ؟
?امام زمان ما از امشب کجا بریم ؟ چندین شب به روضه های جد شما عادت کرده بودیم….
آقا جان شما بعد از این ایام میخوایید تنهایی برای جد غریبتون گریه کنید !
?آقاجان از این به بعد میخواییم یه عهدی با شما ببندیم ،ما هم از این به بعد میخواییم با شما و در کنار شما گریه کنیم… آقا شما را رها کنیم کجا بریم ؟
?امام سجاد (علیه السلام)بعد از عاشورا هر وقت که آب می دیدند گریه می کردند…
آقا جان خیلی با معرفت هستند او نهایی که از امشب هر وقت آب میبینند به یاد مظلومیت امام گریه میکنند…..
??????
#شناخت_پیروان_شیطان
امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند
◀️ و شیطان نیز آنها را دام خود قرار داد
◀️ و در دلهای آنان تخم گذارد
◀️ و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد
◀️ پس با چشمهای آنان می نگریست
◀️ و با زبانهای آنان، سخن می گفت
◀️ پس با یاری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد
◀️ و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد، مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، باطل می گوید.
?نهج البلاغه، خطبه 7
هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام…
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام…
امان از شام !
در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و …) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم…
صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین..
برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
زخمی متفاوت بر بدن.
شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می گوید:
بعد از #عاشورا، مردان قبیله بنی اسد، هنگامی که خواستند پیکر مطهر امام #حسین(علیه السلام) را دفن کنند، بر دوش آن حضرت، اثر #زخمی کهنه یافتند که کاملا از #جراحتهای #جنگی متفاوت بود و هیچ شباهتی به زخمهای روز عاشورا نداشت.
وقتی از امام #سجاد(علیه السلام) در این مورد سؤال کردند آن حضرت در پاسخ فرمود:
این #زخم بر اثر حمل کیسه های #غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانه های بیوه زنان و #یتیمان است.
?ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص66
امام سجاد علیه السلام:
سوگند به کسی که محمد(صلی الله علیه وآله)را به عنوان مژده بخش و بیم رسان برانگیخت،نیکان مااهل بیت و پیروان ما همانند موسی وشیعیان اویند و دشمنان ما وپیروان ایشان همانند فرعون…
امام سجاد علیه السلام:
هرکه در دوران غیبت قائم ما،بر ولایت ما ثابت قدم باشد،خداوند پاداش هزار شهید مانند شهدای بَدر و اُحد را به او عطا می فرماید.
امام سجاد علیه السلام:
پیامبر وقتی به خانه خویش می رفت،اوقاتش را سه قسمت می کرد:بخشی برای خدا،بخشی برای خانواده و بخشی برای خود.
جابر گوید: امام باقرعلیه السلام مى فرمود:
هنگامى که دختر یزد جرد بن شهریار، آخرین پادشاه سلسله ساسانى را اسیر کرده و وارد شهر مدینه کردند، دختران مدینه به پشت بامها رفته و به تماشاى او پرداختند، وقتى او را وارد مجلس عمر نمودند، از نور و پرتو جمالش مجلس روشن گشت، وقتى چشمش به عمر افتاد، گفت: پیروز باد هرمز.
عمر این سخن را شنید، خشمگین شده و گفت: این کافر مرا دشمنام مى دهد، و تصمیم گرفت او را مجازات نماید.
امیر مؤمنان على علیه السلام که شاهد این منظره بود رو به عمر کرد و فرمود: چیزى را که نمى دانى انکار نکن!
عمر دستور داد که تا او را در معرض فروش قرار داده و به همه اعلان نمایند.
امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: لایجوز بیع بنات الملوک وإن کنّ کافرات ولکن أعرض علیها أن تختار رجلاً من المسلمین حتّى تتزوّج منه، وتحسب صداقها علیه من عطائه من بیت المال یقوم مقام الثمن.
دختران پادشاهان را نباید فروخت، گر چه کافر باشند. او را مخیّر کن تا یکى از مسلمانان را برگزیند و با او ازدواج نماید. و مهریّه او را از سهم آن مرد، از بیت المال حساب کن که به جاى قیمتش باشد.
عمر گفت: چنین مى کنم، آنگاه به آن بانو گفت: یکى از مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب کن.
آن بانوى بزرگوار دورى زد و دست بر شانه امام حسین علیه السلام گذاشت.
امیر مؤمنان على علیه السلام به او فرمود: چه نام دارى اى کنیزک؟
گفت: جهان شاه.
فرمود: بلکه نام تو شهربانو است.
گفت: خواهرم شهربانوست.
امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: راست گفتى.
آنگاه امیر مؤمنان على علیه السلام رو به امام حسین علیه السلام کرد و فرمود:
احتفظ بها وأحسن إلیها، فستلد لک خیر أهل الأرض فی زمانه بعدک، وهی اُمّ الأوصیاء الذریّة الطیّبة ؛
این دختر را نیکو نگهدارى کن که به زودى فرزندى براى تو مى آورد که او پس از تو، بهترین فرد روى زمین است، این دختر مادر اوصیا، از ذرارى پاک است.
پس علىّ بن الحسین زین العابدین علیه السلام از این بانوى بزرگوار متولّد شد.
در روایتى آمده است:
آن بانوى بزرگوار در هنگام زایمان از دنیا رفت، و این که او در آن محفل، امام حسین علیه السلام را برگزید جهتش این بود که آن بانو، حضرت فاطمه علیها السلام را در عالم خواب دید و پیش از آن که اسیر لشکریان گردد، مسلمان شد.
او قصّه شگفتى دارد که بدین شرح است: آن بانوى بزرگوار گوید:
پیش از آمدن سپاهیان اسلام در خواب دیدم که حضرت محمّد رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم با امام حسین علیه السلام به خانه ما تشریف فرما شدند، حضرت در مکانى جلوس فرمود و مرا براى امام حسین علیه السلام خواستگارى نمود. پدرم پذیرفت و عقد بسته شد.
وقتى از خواب بیدار شدم، محبّت او در دلم جاى گرفت و به جز او به چیز دیگرى نمى اندیشیدم.
شب دوّم حضرت فاطمه زهراعلیها السلام را در خواب دیدم، آن حضرت نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه فرمود، من پذیرفته و مسلمان شدم.
آنگاه بانوى بانوان جهانیان حضرت زهراعلیها السلام فرمود:
إنّ الغلبة تکون للمسلمین وأنّک تصلین عن قریب إلى ابنی الحسین علیه السلام سالمة لا یصیبک بسوء أحد.
به زودى مسلمانان بر شما پیروز خواهند شد و تو صحیح و سالم پیش فرزندم حسین علیه السلام خواهى رفت و هیچ خطرى متوجّه تو نخواهد شد.
آن بانوى بزرگوار گوید: بدین وسیله، من هم اکنون وارد مدینه شدم و تا حال هیچ ناراحتى متوجّه من نشده و دست مرا انسانى لمس نکرده است.
?الخرائج: ج2،ص750 ح 67
?بحار الأنوار: ج46،ص10 ح 21
زمخشرى در کتاب «ربیع الأبرار» مى نویسد:
از پیامبر خداصلى الله علیه وآله وسلم روایت شده که حضرتش فرمود:
للَّه من عباده خیرتان: فخیرته من العرب قریش، ومن العجم فارس.
خداوند از میان بندگانش دو تیره را انتخاب فرمود: از عرب، تیره قریش را و از عجم، تیره فارس را.
و امام سجّادعلیه السلام مى فرمود:
أنا ابن الخیرتین؛
من فرزند دو تیره برگزیده خدا هستم.
زیرا که جدّ بزرگوارش رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم بود، مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران بود.
ابوالأسود دئلى در این زمینه گوید:
وإنّ غلاماً بین کسرى وهاشم
لأکرم من نیطت علیه التمائم
به راستى کودکى که از میان خاندان کسرى و بنى هاشم مى باشد بزرگوارتر از آن است که بر گردن او تعویذهایى آویزان شود.
?بحار الأنوار: ج4/46 ضمن ح4
به امام سجّاد صلوات اللَّه علیه گفته شد: چگونه صبح کردید اى فرزند رسول خدا؟
امام سجّادعلیه السلام فرمود:
أصبحت مطلوباً بثمان: اللَّه تعالى یطلبنی بالفرائض، والنبیّ صلى الله علیه وآله وسلم بالسنّة، والعیال بالقوت، والنفس بالشهوة، والشیطان بالمعصیة، والحافظان بحفظ العمل واللسان، وملک الموت بالروح، والقبر بالجسد، فأنا بین هذه الخصال مطلوب.
در حالى صبح کردم که از هشت طرف مرا مى خواهند:
1 - خداوند انجام واجبات را از من مى خواهد.
2 - پیامبر خداصلى الله علیه وآله وسلم انجام سننى و مستحبّات را.
3 - خانواده ؛ تهیّه زاد و توشه.
4 - نفس، براى شهوت رانى.
5 - شیطان براى معصیت و گناه.
6 - دو فرشته موکّل براى حفظ عمل و زبان.
7 - ملک الموت روح مرا مى خواهد.
8 - و قبر هم جسد مرا مى خواهد؛
و من در گرو این خواستهها و طلبکارها هستم.
? امالى طوسى:ص641،ح 16 مجلس32
?بحار الأنوار: ج46،ص69،ح 42