راه ورود به قلب همسر.میگویند راه ورود به قلب مرد، شکم اوست. بنابراین کیک یا غذای مورد علاقهاش را برایش بپزید. این باعث میشود او احساس خاص بودن بکند، چون میداند شما به خاطر او این همه زحمت کشیدهاید.و حتما بهش بگو اینو به عشق تو پختم ❤ بیشتر »
آرشیو برای: "فروردین 1398, 19"
توجه کردن به همسر.اگر دیدید همسرتون دوستون داره اما براتون کادو نمیخره از دستش ناراحت نشید?? یا بلد نیست?? یا خیلی باهاتون راحته?? یا دغدغه ها و کمبودهای مالی داره فکر مى کنه پولش رو خرج شکمتون کنه بهتر از اینه که خرج کادو کنهیا اینکه حواسش پرته.متاسفان… بیشتر »
سفر راهیان نور شهید.داخل اتوبوس نشستیم اتوبوس حرکت کرد آقاابوالفضل دوربین را روشن کرد و گفت: خانم این عکس را نگاه کن. گفت: ببین این شهید چقدر شبیه من هست. دوربین گرفتم و به عکس شهید نگاه کردم. به آقا ابوالفضل گفتم: واقعا شبیه هم هستید به من گفت: این عکس… بیشتر »
خاطرات شهید مرتضی زارعنگاه به نامحرمآقا مرتضی خیلی به اخبار و تحولات منطقه وسخنرانی های حضرت آقا توجه زیادی نشون می دادند؛ با دقت به اخبار گوش می دادند؛ ولی وقتی که مجری اخبار عوض می شد و یک خانم برای مجری گری میامد آقا مرتضی سرشون رو پایین می انداختند… بیشتر »
معلم خوباز معبر حرفهایشدرهای بهشت را باز میکندبه روی شاگردانی کهدر ملکوتِ قلب اوآمادهٔ درس گرفتن هـستندسلام بر معلمانی که راههای آسمان را به شاگرانشان نشان دادندسلام بر شهدا؛ معلمان مکتب شهادت بیشتر »
حرّ جبهه ها سردار الله کرم: "شب عملیات بود و من هم فرمانده گردان عملیاتی، داشتم آخرین تذکرات را به رزمندگان میدادم که در میان صحبتهایم دیدم شهید «علی جنگروی» کفشهایش را درآورده و به سمت گردان میآید شهید جنگروی را صدایش کردم و گفتم: «تو مسئول تبلیغات… بیشتر »
در خوابهای مشترک مادر و همسر.یه وقتایی من خواب می بینم و بعد می فهمم همون شب عروسمم خواب پسرمو دیده و به هر دومون در مورد یک موضوع صحبت می کنه. مثلا بعضی موقعها که دیر به دیر میاد به من سر میزنه شبش آقا رضا به خواب من و خانمش میاد و از خانمش می خواد که… بیشتر »
لبخندهای خاکی در سالهای دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر 31 عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت… بیشتر »
تک و تنها در پی شهدا.خواب دیده بود، شب وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها) ، دست راستش را توی دست حضرت ابالفضل گذاشته اند.توی میدان مین، رسیدم بالای سرش. همان دست از مچ قطع شده بود.قبلا گفته بود به آقای باقرزاده بگویید یک نفر پیدا کند بگذارد جای من 10… بیشتر »
دلت را به خدا بسپار.نگران نباش!خدا می داند که چقدر سخت تلاش کردهای.وقتی قلبت مملو از درد است،وقتی احساس میکنی که زندگیت ساکن و زمان در گذر است،خدا انتظارت را میکشد...وقتی هیچ اتفاقی نمیافتد و تو ناامیدیو ناگاه دیدگاه روشنی در مقابلت آشکار شدو نوری… بیشتر »
خداوند عیب ها را می پوشاند خدا ستار است. پیش افراد معمولی گناه کسی را پیش کسی آشکار نمیکند افراد را پیش هم دیگر مفتضح نمیکند در عالم دنیا اما نه پیش اولیاء خدا که چشمشان چشم خداست که دستشان دست خداست که نوع نگاهشان نوع نگاه خداست اصلا بندگان صالح… بیشتر »
امام زمان (عج): ایران شیعه خانه ماست!در جنگ جهانی اول، دو مهمان ناخوانده از چپ و راست به ایران ریختند، اوضاع ایران در آن تاریخ خیلی متشنّج شده بود، اصلاً کشوری شده بود بی صاحب. از یک طرف روسها ریختند و تصاحب کردند، از یک طرف دیگران ریختند و تصاحب کردند… بیشتر »
از خدا شکایت داری؟از أبو هاشم جعفرى روایت شده است که گفت: تنگدستى سختى بر من عارض شد. از این رو برای شکایت، به سوى امام ابو الحسن علىّ بن محمّد( علیه السلام) رفتم و اذن ورود به محضر آن امام خواستم. آن حضرت اجازه ی ورود دادند. وقتی نشستم، فرمودند: «اى أب… بیشتر »
خلوت با نامحرم و دوستی های قبل ازدواج.️شیطان موجودی واقعی (و البته نامریی) است. افسانه و خیال نیست. موجودی واقعی است که مطابق فرمایش صریح خداوند در قرآن، مدام انسان را وسوسه میکند تا او را به گناه نافرمانی و آلودگی بکشاند. و هرچه شخص بیشتر بکوشد پاک و… بیشتر »
خانواده شهید مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه الغبیری بود.همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت حضرت رسول صلی الله علیه وآله دور هم جمع بودند.از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلم… بیشتر »
آبی ترین آستانه احساس.آغازین روزهای ماه «شعبان» است ودلم در اوج لحظه های سبز، با یادت پر می گیرد؛تا آن سوی پروازهای آبی عشق!تا آن سوی تبسّم های سپید یاس!تا سبزترین کوچه، در نگاهِ مشتاق «مدینه»!تا آبی ترین آستانه احساس!پباز هم کربلا! کربلا! باز هم در اوج… بیشتر »