پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به حضرت علی علیه السلام فرمودند:
یاعلی ؛ سوره ی یس را بخوان،که اگر مرد یا زنی مجرد باشد،خداوند زمینه ی ازدواجش را فراهم میکند …??
?بحار الانوار 291، جامع الاخبار 46، #حدیث_روز
مجردا بسم اللّٰه?
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:
{شِرارُکُم عُزّابُکُم ، و أراذِلُ مَوتاکُم عُزّابُکُم}
«بدترین شما عزبهای شمایند و فرومایه ترین مردگان شما عزبهای شمایند.»
? میزان الحکمه، جلد 5، صفحه 86- کنز العمّال: 44449
#حدیث_روز
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
قرآن را با عجله نخوانید.
قال الامام الصادق علیه السّلام:
ان القرآن لا یقرأ هذرمة و لکن یرتّل ترتیلاً فاذا مررت بایة فیها ذکر الجنة فقف عندما و سل الله الجنة و اذا مررت بایة فیها ذکر النار فقف عندما و تعوّذ باالله من النار
به درستی که قرآن با سرعت و عجله خوانده نمی شود بلکه خوانده می شود شمرده، شمرده و با ترتیل، پس زمانی که رسیدی به آیه ای که در آن ذکر بهشت بود توقف کن، پس بخواه از خداوند بهشت را و زمانی که رسیدی به آیه ای که در آن ذکر آتش بود توقف کن و پناه ببرید به خدا از آتش جهنم.
? الکافی، ج 2، ص 452
#حدیث_روز
خدای متعال وعده کرده است که دعا را مستجاب خواهد کرد.
رهبرانقلاب: خدای متعال در چند آیه از آیات قرآن وعده کرده است که دعا را مستجاب خواهد کرد.
گاهی ممکن است قوانین خلقت، اقتضای این را نکند که خدا آن حاجت را حتماً برآورده کند. در مواردی آن خواسته برآورده شدنی نیست، یا بهزودی برآورده شدنی نیست. در غیر این موارد، قاعدتاً خدای متعال پاسخش این است که خواسته شما را برآورده میکند.
1377/10/04
حضرت آیت الله مکارم شیرازی: در نظام آموزشی کشور، مغز فرزندان خود را پر از فرمول و مسائل علمی می کنیم اما توجه به تربیت اخلاقی بسیار کمرنگ است.
ایشان در شبکه یک سیما گفتند: در انتهای کارنامه تحصیلی دانش آموزان، فقط نمره کمرنگی درباره اینکه آیا دانش آموز منظم بوده یا نبوده، به عنوان نمره انضباط می دهند؛ اینکه نمی شود سنگینی را به علم و دانش بدهیم و آخرش بجای سنجش اخلاق و تربیت، فقط نمره انضباط بدهیم.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی، افزودند: چرا مغزهای مستعد فرار می کند چون ما علم می آموزیم اما ادب نمی آموزیم. بنابراین برخی نخبگان به اهل وطن خدمت نمی کنند و بخاطر مشتی دلار بیشتر ترجیح می دهند به بیگانگان خدمت می کنند.
روزه دار واقعی کیست؟
امام صادق علیه السلام:
*روزه، تنها دست کشیدن از طعام نیست، بلکه شرایطی دارد که با رعایت آنها، روزه کامل می گردد. یعنی هنگامى که روزه گرفتید
*زبان خود را نگه دارید.
*دیدگانتان را از ناروا بپوشانید،
*با یکدیگر نزاع نکنید.
*حسد نورزید.
*غیبت نکنید.
*با هم بحث و جدل نکنید.
*به زیردستان خود دشنام و ناسزا مگویید،
*و روزه هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.
?کافی، ج4، ص87
#حدیث_روز
اهمیت ماه مبارک رمضان
روزه از دیدگاه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اسلام بر پنج چیز استوار شده
1- شهادت به خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد صلی الله علیه و اله وسلم پیغمبر خداست.
2- بپا داشتن نماز
3- ادای زکات
4- زیارت خانه خدا
5- روزه ماه رمضان(1)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: همانا ماه رمضان ماه مبارکی است که خداوند واجب فرموده است که در این ماه روزه بگیرید؛ پس در این ماه، تمام درهای بهشت گشوده و تمام شیاطین در بند و زنجیر کشیده شده و در این ماه ؛ شب قدری است که از هزار ماه بهتر است پس هر کس از (فیض های) آن بی بهره بماند به راستی که بی بهره و محروم مانده است و این سخن را حضرت سه بار تکرار فرمود. (٢)
امام صادق علیه السلام فرمودند: که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: خداوند از میان روزها روز جمعه را و از میان ماهها ، ماه رمضان و از میان شب ها، شب قدر را و از میان انبیاء مرا انتخاب فرموده و علی را از بنده انتخاب کرد و بر همه اوصیاء برتری دارد.(٣)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: پنج چیز بر امت من در ماه رمضان عطا شده است که به امت هیچ پیغمبری پیش از من عطا نشده است.
1- چون شب اول ماه رمضان شود خدای عز و جل به آنان نظر کند و هر کس مورد توجه خدای شد هرگز او را عذاب نخواهد فرمود.
2- آنکه بوی دهانشان به هنگام عصر نزد خدای عز و جل از مشک خوشبوتر باشد.
3- انکه فرشتگان شبانه روز برای آنان طلب آمرزش کنند.
4- آنکه خدای عز و جل بهشت را مامور فرماید که برای بندگانم آمرزش بطلب و خود را برای آنان بیارای؛ تا خستگی و آزار دنیا از جانشان بدر آید و به بهشت و پذیرایی من درآیند.
5- آنکه چون شب آخر فرا رسد همگی آنان آمرزیده شوند مردی عرض کرد یا رسول الله در شب قدر آمرزیده شوند؟ فرمود: کارگران را نمیبینی که چون از کار فارغ شوند مزد خویش دریافت کنند.(4)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را فقط بحساب خدا روزه بگیرد مگر آنکه خداوند تبارک و تعالی هفت صفت را برای او ثاببت و لازم فرماید:
1- آنکه هر چه حرام در پیکرش باشد گداخته شود.
2- به رحمت خدای عز و جل نزدیک میشود.
3- کفاره گناه پدرش آدم را پرداخت نموده است.
4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند.
5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود.
6- خدای عز و جل از خوراکیهای لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.
7- خدای عز و جل بیزاری از آتش دوزخ به او عطا فرماید…(5)
(1) ?نهج الفصاحه، ح1095
(٢)? بحار، ج93، ص366 (٣)?وسائل الشیعه، ج5، ص67
(4)?خصال صدوق، ج1، ص353 (5)?خصال صدوق، ج1، ص 3563
#حدیث_روز
اهمیت ماه مبارک رمضان و معنای واژه آن.
از این نکته نباید غفلت ورزید که رمضان از اسمای الهی است و بر اثر رحمت پروردگار؛ گناهان برطرف میشود. آن چنانکه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در خطبهی شعبانیه در مسجد، وقتی که به تفصیل در مورد این ماه شریف بیاناتی داشتهاند، میفرمودند:
إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَات (١)
یعنی : پیش روی شما ماه خدا قرار گرفته است که دارای برکت و رحمت و آمرزش میباشد. این ماه در نزد خدا از بهترین ماهها میباشد و روزهای آن بهترین روزها و شبهای آن بهترین شبها و ساعات و لحظه های آن بهترین ساعات و لحظهها میباشد. البته برخی بر آناند که حدیثی که دلالت میکند بر اینکه رمضان از اسمای الهی است، ضعیف است و هیچ یک از بزرگان و علماء حدیث شناس بر این نوع از احادیث مهر تایید نفشرده اند که به طور نمونه در روایتی آمده که شخصی به نام سعد، از امام باقر علیه السّلام روایت نموده و گفت: هشت تن در محضر آن بزرگوار بودیم و در باره «رمضان» صحبت میکردیم، حضرت فرمود: نگوئید «این رمضان» و نگوئید رمضان رفت، و رمضان آمد! زیرا «رمضان» نامی از نامهای خداوند عزّ و جلّ میباشد. نمیآید و نمیرود، آنکه میآید و میرود زائل و نیست شونده است، بلکه بگوئید: شهر رمضان (ماه رمضان) یعنی شهر اضافه گردیده به اسمی که نام خداست، ماهی که قرآن در آن ماه نازل گردید، و خداوند آن را حجّت و محلّ شادمانی برای اولیاء خود قرار داده(٢) است.
همچنین در روایتی دیگر غیاث بن ابراهیم گوید: امام صادق علیه السّلام از پدر بزرگوارش از جدّش روایت نموده که فرمود: حضرت علیّ صلوات اللَّه علیه فرمودند: نگوئید رمضان، بلکه بگوئید «شهر رمضان» چون شما نمیدانید رمضان چیست؛ و از پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده که این ماه رمضان نامیده شده، زیرا این ماه «یرمض الذّنوب» است یعنی گناهان را میسوزاند (٣)
(١)?أمالی الصدوق، 93، المجلس العشرون (٢)?معانی الأخبار-ترجمه محمدی، ج 2،250 (٣)?همان
#حدیث_روز
پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله)فرمودند:
جبرئیل نزد من آمد و گفت:
ای محمد، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید :
نماز را واجب کردم
ولی این تکلیف را از معذور و مجنون و طفل برداشتم
روزه را واجب کردم
ولی آن را برای مسافر الزامی نکردم
حج را واجب کردم
ولی ان را از بیمار نخواستم
زکات را واجب کردم
ولی آن را از گردن نیازمند ساقط کردم.
اما دوست داشتن و حب علی بن ابی طالب سلام الله علیه را واجب کردم و محبتش را بر تمام اهل آسمانها و زمین الزام نمودم .
بدون آنکه معذوریت و رخصتی در آن باشد.
هرکس ذره ای از حب علی دور باشد به واجب الهی عمل نکرده است.
?بحارالانوار الفضایل
#حدیث_روز
از محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال شد پاداش کسی که روزه بگیرد چیست؟حضرت فرمودند:
«هر مؤمنی که ماه رمضان را روزه بگیرد و آن را تقدیم به خدا کند ، خداوند هفت خصلت را در او قرار
می دهد:
مال حرام را از جسمش می زداید.
به رحمت الهی تقرب می یابد.
کفاره اشتباه پدرش آدم علیه السلام را داده است.
خداوند، شدت و سختی های مرگ را بر او آسان سازد.
از گرسنگی و تشنگی در روز قیامت، در امان می ماند.
وارد بهشت می شود و از وارد شدن به آتش جهنم مصون می ماند.
خداوند او را از میوه های بهشتی بهره مند می سازد.»
?تفسیر شریف البرهان، مرحوم علامه بحرانی، ذیل آیه مذکور، به نقل از امالی مرحوم شیخ صدوق
#حدیث_روز
چگونه ماه رمضان شفاعت میکند؟
امام رضا (علیه السلام) میفرمایند:
چون روز قیامت شود، ماهها را به صحرای قیامت مىآورند، در حالى که ماه رمضان، که با هر زیور نیکویى آراسته است، پیشاپیش آنهاست.
آن روز، ماه رمضان در میان ماه ها، همچون ماه در میان ستاره هاست.
مردمى که آن جا گرد آمده اند، به یکدیگر میگویند: ای کاش که این چهره ها را مى شناختیم!
منادى، از سوى خداى متعال ندا میدهد:
اى همه آفریدگان! اینها، سیماى ماههایى است که نزد خداوند، از روزى که آسمان ها و زمین را آفرید، شمارشان در کتاب خدا دوازده تاست.
سَرور و برترِ همه ماهها، ماه رمضان است.
آن را آشکار ساختم تا برترى ماه من را بر ماههاى دیگر بشناسید.
و این ماه براى مردان و زنانى که بنده مناند و در این ماه روزه گرفتند، شفاعت کند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذیرم
? فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 110
#حدیث_روز
ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خداست.
یکی از آثار میهمانی بودن این ماه،این است که خداوند اعمال ساده و کم ارزش ما را خیلی با ارزش تر و قیمتی تر از اوقات دیگر قرار داده و به آنها ثواب فراوان می دهد.
موارد زیر از بیانات رسول گرامی،حضرت محمد صلی الله علیه و آله در مورد این ماه بزرگ استخراج شده است تا پی به عظمت این ماه ببریم ؛
* نفس کشیدن ← ثواب تسبیح(سبحان الله گفتن)
* خوابیدن ← ثواب عبادت
* افطاری دادن به یک مؤمن روزه دار ← ثواب آزاد کردن یک برده و بخشش گناهان گذشته
* خوش خلقی ← لرزان نبودن قدم بر صراط(پلی بر روی جهنم)
* دور کردن بدی و آزار خود از دیگران ← دور شدن از خشم خدا در هنگام مرگ
*بزرگ شمردن یتیم ← بزرگ شمردن ما توسط خدا در هنگام مرگ
* صله ی رحم(بازدید از خویشان نزدیک) ← وصل شدن به رحمت خدا در هنگام مرگ
* یک نماز مستحبی ← دوری از آتش
* انجام یک عبادت واجب ← ثواب هفتاد عبادت واجب در ماههای دیگر
* صلوات بسیار فرستادن ← سنگینی کفه ی ترازوی اعمال در روز سبکی ترازوها(قیامت)
* قرائت یک آیه قرآن ← ثواب ختم قرآن(قرائت تمام قرآن) در ماههای دیگر
#حدیث_روز
فواید روزه گرفتن از منظر ادیان و دانشمندان غربی
دکتر «کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» مینویسد: «با روزه داری، قند خون در کبد می ریزد و چربی هایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه می رسند.
همچنین میگوید: «لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس میشود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت میافتند و بالاخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید (خانه تکانی میکند) و آنها را تازه میکند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر میکند، که در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه می افتد، که همه اینها علامت شروع شست و شوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف میشود، اسید اوریک ادرار کاهش مییابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.
دکتر «تومانیاس» درباره فواید بهداشتی روزه داری مینویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده و طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع شده خواهد کرد.
دکتر «گوئل پا» فرانسوی میگوید: چهار پنجم بیماریها از تخمیر غذا در روده ها ناشی می شود که همه با روزه اصلاح میگردد.
دکتر «آلکسی سوفورین» مینویسد: «جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقیمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف میکند و بدین وسیله مواد کثیف و عفونی ای که در جسم است و ریشه و خمیره بیماری ها از آنهاست، از بین میرود، روزه سبب بهبودی همه بیماریها است. بنابراین، شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه، نظیف و پاکیزه کنید.
نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت
برکت نان و نمک از همت والای اوست
این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت
خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار
کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت
کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست
ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت
چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست
دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت
با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست
گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت
صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان
در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت
احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود
گفته ی پیغمبر است و مستمر باید نوشت
چادر می پوشد اما
سرخی لبانش از دور هویداست!
چادر می پوشد اما
سیاهی آرایش چشمانش چشم نامحرم را خیره می کند!
چادر می پوشد اما
بوی عطر دل انگیزش مشام هر نامحرمی را می نوازد!
چادر می پوشد اما
رنگ های جیغ البسه هایش تحسین مردهای هرزه چشم را بر می انگیزد!
و توجیه می کند که می خواهم همه بدانند که چادری ها هم، شیک، زیبا، خوشبو و مرتب اند.!
آهای چادری نما
(پوشیدن چادر آداب دارد)
به هر چادر پوشی چادری نگویید!
به فرشته ها بر می خورد.
زن، زندگیست
مرد، امنیت
چه خوب می شود وقتی
مردی تمامِ مردانگیش را خرجِ
امنیتِ زندگیش کُند؛
و چه زیبا می شود وقتی
زنی تمامِ زندگیش را خرج
غرورِ امنیتش کُند…
خدایا!
از خوبان درگاهت سحر فوت نمیشود،
از من سحری…
سحرت تنها برای شکم پر کردن نبود…
چهکردهام با این دل…
کمکم کن زیادبگویم در دل شب:
اَللهُمَّ اغْفِرْ لیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُعا
اَللهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنوبَ التی تُنْزِلُ البَلا
اَللهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ التی تُغَیِّرُ النِّعَمْ
دعا و استغفار عجیب موثر است.
غفلت نکنیم!
زیاد شدن فتک یا ترور از علائم آخرالزمان است.
️ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند: وقتی در معراج بودم چیزها و مواردی دیدم ، سوال کردم اینها چیستند؟ گفتند: اینها نشانه های آخرالزمان هستند. پرسیدم: الهی فمتی یکون ذلک؟ خدایا چه هنگام آخرالزمان است؟
فاوحی الی عزوجل ، پس وحی نازل شد و خداوند فرمودند:
« یکون ذلک اذا رفع العلم و ظهرالجهل و کثرالقراء و قل العمل و کثر الفتک و قل الفقهاء الهادون و کثر فقهاء الضلالة الخونه و کثرالشعراء.»
یعنی: آخرالزمان وقتی است که علم محو شود و جهل ظاهر گردد و قاریان قرآن زیاد شوند و عمل کاهش یابد و ترور زیاد شود و فقهای هدایت گر اندک و فقهای گمراه و خیانت کار زیاد و شاعران فراوان گردند.
?بحار الانوار، ج52،ص277
#حدیث_روز
️«فتک» به معناى ترور و کشتن غافلگیرانه است که از نظر فقه اسلامى کشتن انسانهاى بیگناه از هر فرقه یا مذهب و در هر مکانى که باشد حرام است و ازدیاد این امر یکی از نشانه های آخرالزمان
بالاتر از جهاد در راه خدا چیست؟
مردى نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و گفت:
یا رسول الله! من مشتاق جهاد هستم
اما پدر و مادر پیرى دارم که با حضور من
آرامش دارند و از دوری من ناراحت می شوند.
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
کنار پدر و مادرت بمان که به خدا سوگند؛
یک شبانه روز همدمى و آرامشآنها در کنار تو،
بهتر است از یک سال جهاد کردن در راه خدا…
#بحارالانوار_ج16_ص23
#حدیث_روز
برای تشییع جنازهی زنی رفته بودم ،دیدم اطراف میت شلوغ بود ،
صدایشان بلند بود..
یکی میگفت کفن را این طرفی بیاورید ،تا خوب پوشیده شود .
دیگری دنبال محارم جنازه بود ،
برای دفن .
صداها بلند بودند و بلندتر میشد ،
حریص و جدی بودند برای دفن پیرزن .
همهشان غیرت داشتند ،
به این که چشم نامحرم به جسد نیفتد ،
جسدی که در کفن پیچیده شده بود!
نگاهی به آنها کردم و با خودم گفتم
اینها همانهایی نیستند که همسرانشان را بیرون میبرند ،
با لباس های تنگ و کوتاه !..
بدون حیا و شرم !
با عطرهایی که کوچه ها و خیابان ها را طی میکند ؟
آیا اینها ، همانهایی نیستند که دخترانشان …؟
غیرتشان کجا بود ، آن زمان که محارمشان شب و روز محو تماشای شبکه های ماهواره ای و فیلم ها و سریال های ترکی بودند ؟
چرا برای زنده هایی که در میانشان هستند غیرتی ندارند و برای جسد پیرزن ِمُرده چنین غیورند ؟
این جا بود که دلم میخواست به همه شان تسلیت بگویم ،
بخاطر مرگ ِقلب شان در برابر زندگان ،و زندگی قلب شان در برابر مُردگان !
« إنا لله و انا الیه راجعون.
شرط خوشبختی در ازدواج، هم کفو بودن است.
هم کفو بودن زوجین اساسی ترین مسأله است . هم کفو یعنی مانند دو کفه ی ترازو هم سان و معتدل بودن. البته کفویت اقتصادی و امور مادی در مقایسه با کفویت در فرهنگ و اعتقادات، کم رنگ و نوعأ تحت الشّعاع قرار می گیرد، چون پایه و اساس تربیت دو زوج فرهنگ و باورهای آنهاست که در نوع نگرش آنها به کمیت ها و کیفیت های زندگی نقش اساسی دارد ، باورهای قلبی آنها مبنای تشخیص و تعیین ارزشها و ضد ارزشها می شود و موجب تفاهم یا عدم تفاهم می گردد. تقارن و توافق تربیتی و فرهنگی زوجین میوه ی همزبانی در مذاکرات روز مرّه و همدلی در تصمیمات مربوط به سرنوشت مشترک به بار می آورد ، و این یعنی خوشبختی .
دو زوج چون همدل شوند یعنی یکی شده اند، (دقت فرمایید ) دعوا و اختلاف بین دو عقیده و دو بینش است ، امّا یکی ، که باخود دعوا ندارد ، و این یکی بودن موجب قدرت و عزّت است ، این قدرت و عزّت ، هر مشکلی را آسان و هر تلخی را شیرین می کند . مثال : یاسر و سمیه ( اولین شهدای اسلام )، در کنار هم با تفکر مشترک ،سخت ترین شکنجه های منجرّ به شهادت را با عزّت و افتخار تحمل کردند .و زندگی حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که جهان را تحت تأثیر قرار دادند .و در عصر کنونی ، زندگی پر ماجرا و مبارزات مهاتما گاندی و همسرش را می توان مثال زد . و زندگی مشترک قهرمان مبارزه با نژاد پرستی ، نلسن ماندلا و همسرش را مطالعه بفرمایید . آری موفقیت و خوشبختی در سایه ی همدلی در سخت ترین شرایط دست یافتنی است . ((تذکر : قصد مقایسه ی شخصیتها را با هم نداریم . تنها منظور ذکر نام چند نمونه از زوجهای هم دل و هم کفو است که سختیها و نا مرادیهای روزگار نتوانست خوشبختی را از آنها بگیرد .))
بعضیها چهل سال نماز میخوانند و روزه میگیرند، اما هنوز سَرِ جایِ اَوّلشان هستند؛ چون در «وادیِ تِیه» هستند.
وادیِ تِیه، وادی سرگردانی است. در وادیِ تِیه، عبادت و ریاضت به نتیجه نمیرسد.
️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«اگر کسی دستی به امام نرساند و خدای متعال این راه را برای او باز نکند، در غوغای فتنهها هیچ ناجی و راه نجات دیگری ندارد؛ «و مَن لَم یَجعل الله لَهُ نوراً فما لَهُ مِن نور». اگر خدای متعال برای کسی امام قرار ندهد، نور دیگری که او را از وادی ظلمات، تیه و سرگردانی و حیرت در دنیا نجات دهد، برایش وجود ندارد. همه عمرش میشود وادی سرگردانی. صبح تا شب، چهل سال، پنجاه سال کار میکند، اگر در این مدت عقبگرد نکرده باشد، حداکثر سر جای اول خودش باقی مانده است. همهٔ نماز و روزهها و عبادتها و سجدهها و تلاشهایی که کرده است، چهل سال هم که باشد باز هم در وادی سرگردانی است. چهل سال نماز خوانده است اما هنوز سر جای اولش است، چهلسال روزه گرفته است اما جایگاهش فرقی نکرده است، چهل سال نماز شب خوانده است اما سر جای اولش است. اگر کسی در این وادی به بیوتی نرسید که «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» در بیرون این بیوت، که وادی تیه است، میماند.
خداوند متعال به آنها فرمود که «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ». از این در (باب حطه) وارد شوید. دری که با ورود از آن همه بدیها میریزد، و به همهٔ خوبیها میرسید «قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ» گناهانتان فرو میریزد. اینها وارد این وادی نشدند. طبیعی است دچار وادی تیه شوند. بیرون این خانه، بیرون این بیت همهْ وادی تیه است؛ یعنی انسان سرگردان است؛ مانند مورچهای که بالا میآید و به سر شانه شما میرسد، همین که عبایتان را جابهجا کنید به سر جای اول خود بر میگردد و همه این زحمتها هدر میرود! وادی تیه اینگونه است. بنابراین، عبادات و ریاضات هم در بیرون این وادی ولایت، فایده ندارند.»
92/8/14
چقدر طولش میدی خانم حرفتو بزن.
گاهی برای مطرح کردن موضوعی توی خونه لازم نیست همش قضیه رو طول و تفصیل بدین. بهتره سریع برین سر اصل مطلب، اگر خیلی داستان تعریف کنین و طول و تفصیل بدین حرفهاتون رو، حوصله همسرتون سر میره و سر موضوع اصلی که میرسه دیگه حوصله نداره حرفتون رو گوش کنه.
اجر به ازدواج درآوردن برادر مومن.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
{مَن زَوَّجَ أخاهُ المؤمنَ امرَأةً یَأنَسُ بِها و تَشُدُّ عَضُدَهُ و یَستَرِیحُ إلَیها ، زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحُورِ العِینِ و آنَسَهُ بِمَن أحَبَّهُ مِنَ الصِّدِّیقِینَ مِن أهْلِ بیتِهِ و إخوانِهِ و آنَسَهُم بهِ}
«هرکه برادر مومن خود را زن دهد تا آن زن همدم و مایه پشت گرمی و آسایش او باشد خداوند او را از حوریان بهشتی همسر دهد و با هریک از صدّیقان خانواده و برادران دینی اش که دوست داشته باشد همدمش کند و آنان را با وی انس و الفت دهد.»
? میزان الحکمه، جلد 5، صفحه 86- بحار الانوار: 77/192/11
#حدیث_روز
ازدواج دو بال ندارد، ازدواج چهار بال دارد…!
1. رابطه تو و همسرت
2. رابطه تو با خانواده همسرت
3. رابطه همسرت با خانواده تو
4. رابطه خانواده همسرت با خانواده تو
ازدواج پیوند دو قوم است، نه دو فرد. پس نگو رابطه خودم و فقط همسرم.
هر کدام از این رابطهها که خراب شد، امکان مجادله، اختلاف، دعوا و جدایی افزایش مییابد.
بهترین روش برخورد با خانم های پیشکسوت و بیان مباحث و توضیح احکام چگونه باید باشد؟
در این موارد شما می توانید با بحث های مشارکتی و شرکت دادن خود افراد حلقه، این مباحث را مطرح کنید، البته به طور کنترل شده. سپس نظر صحیح را با استفاده از گفته های آنان به گونه ای که حالت جمع کردن اقوال را داشته باشد مطرح کنید.
️چون خانم ها بالخصوص پیشکسوتان اگر نظرشان تخطئه شود زود آزرده می شوند و موضع می گیرند لذا وجود قوت اقوال مختلف را به عنوان جمع نظرات آنان مطرح کنید . البته به خاطر آزرده خاطر نشدن نمی توان در گفتن احکام صحیح کوتاهی نمود.
راهکار دیگر پیش روی شما استفاده از ابزارهای مناسب با توجه به سن اعضاست به عنوان مثال فیلم های آموزشی احکام در این زمینه مفید اند.
به عکس نوشته ها توجه کنید.
موفق و پیروز باشید.
…………..
تکامل تدریجی عقل یک انسان.
جوان در مسیر تکامل عقلی است و اندیشه اش به تدریج تکامل می یابد. علی(علیه السلام) می فرماید: «انسان تا 28 سالگی درحال تکامل عقلی است» عقلی است.» آن حضرت همچنین می فرماید: «عقل جوان در 35 سالگی به نهایت کمال خود می رسد و آنچه پس از آن به دست می آورد،تجربه است.» *
بدین سبب باید در حد معقول از جوان انتظار داشت و این ویژگی را در رفتار و موضعگیریهایش مورد توجه قرار داد.این وضعیت، بویژه تا سن 18 سالگی، بیشتر آشکار است. علی(علیه السلام)می فرماید: «پیوسته عقل و حماقت با یکدیگر در تعارضند تااینکه شخص به 18 سالگی می رسد. در این هنگام، یکی بر دیگری پیروز می شود.»**
*مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625
گفتار فلسفی جوان، ج 1، ص 129
#حدیث_روز
تکلیف محوری در کودک چگونه است؟
هدف از تربیت عبادی در دورة کودکی، پرورش و تقویت روحیة عبادی و ایجاد آمادگی برای «تکلیفپذیری» و تشویق کودکان به انجام تکالیف عبادی است. برای تحقق این هدف، میتوان بر اساس برنامهای منظم، بدان جامة عمل پوشاند؛ زیرا اگر کودک یکدفعه و بدون آمادگی قبلی مکلّف به تکالیفی شود، طبیعی است که از عهدة آن برنمیآید و چه بسا میزان تکلیفپذیری او نیز پایین آید و یا تکالیف را بدون انگیزه و به صورت ناقص انجام میدهد.
البته باید توجه داشت که برای ارائة هر مفهومی به کودک، ابتدا باید آمادگی از نظر شناختی و عاطفی در او ایجاد شود، تا در نهایت به رفتار عملی در کودک بینجامد. متأسفانه گاهی در مدارس، حتی در درس دینی، دانشآموز در همان سطح اولیة شناختی و عاطفی باقی میماند؛ در حالی که تربیت دینی، به ویژه تربیت عبادی به معنای واقعی، باید به صورت عملی در وجود متربی تحقق یابد تا انگیزة درونی به یادگیری و در نتیجه انجامدادن آن را داشته باشد. اولیاء و مربیان نباید یکباره کودکان را به انجام تکالیف دینی و عبادی ملزم و مجبور سازند؛ بلکه اول باید زمینة انجام برخی از مسائل دینی و عبادی را برای آنان فراهم آورند. از اینرو، وقتی کودک به سن درک و تمییز میرسد، باید به تدریج از مسائل و تکالیف آسان و محسوس شروع، و به تدریج به سوی معقولات حرکت کرد.
زندگی به سبک شهدا
جعبه شیرینی روجلوش گرفتم,یکی برداشت وگفت: ” میتونم یکی دیگه بردارم؟” ?☺️
گفتم:"البته سیدجون,این چه حرفیه؟"?
برداشت ولی هیچ کدوم رونخورد.??
کارهمیشگیش بود,هرجاکه غذای خوشمزه یاشیرینی یاشکلات تعارفش میکردندبرمیداشت امانمیخورد.?
میگفت:” میبرم باخانم وبچه هام میخورم". ??
میگفت:"شماهم این کار روانجام بدید.?
اینکه آدم شیرینی های زندگیش رو با زن و بچه ش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تاثیر میزاره".
??
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
?کتاب دانشجویی
شهـــید آوینی، صفحه 21
جامعهی ما اگر جامعهی تقوا و دعا و معنویت باشد، بسیاری از مشکلات مادّی او هم قطعاً برطرف خواهد شد
رهبرانقلاب: در ماه رمضان دعا را قدر بدانید، حاجات بزرگ را، حاجات امّت و کشور اسلامی را، حاجات ملت خودتان را، حاجات شخصی خودتان را، مورد توجّه قرار دهید و آنها را متضرّعانه و مجدّانه از خدای متعال بخواهید.
جامعهی ما اگر جامعهی تقوا و دعا و معنویت باشد، بسیاری از مشکلات مادّی او هم قطعاً برطرف خواهد شد. 1377/10/04
در ماه رمضان، با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم
رهبرانقلاب: یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن باید فرا بگیریم این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم.
در آیات قرآن میخوانیم که یکی از نشانههای تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد و احساس مسؤولیت نکند. 1381/09/15
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند :
«قائم ما به رعب و وحشت در دل مردم تأیید شده، و با نصرت خداوندی تقویت شده، زمین در زیر پاهایش طی می شود. گنجینه های زمین برای او آشکار می شود و سلطنتش به شرق و غرب جهان می رسد. خداوند دین خود را به دست او بر همه ی ادیان پیروز می سازد، اگرچه مشرکان خوش ندارند. در روی زمین جای ویرانی نمی ماند جز اینکه آباد می کند. حضرت عیسی روح الله (علیهالسلام) نازل می شود و پشت سر او نماز می خواند».محمد بن مسلم پرسید: قائم شما کی ظاهر می شود؟ فرمود: هنگامی که:1- مردها خود را به زنان تشبیه کنند.2- زنها خود را به مردان تشبیه کنند.3- مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند.4- زنها سوار بر زینها شوند.5- شهادت دروغ پذیرفته شود.6- شهادت راست رد گردد.7- خون سبک شمرده شود.8- روابط نامشروع رواج پیدا کند.9- ربا خواری رایج گردد.10- اشرار از ترس زبانشان احترام شوند.11- سفیانی از شام خارج شود.12- یمانی قیام کند.13- سپاه سفیانی در سرزمین بیدا خسف شوند.14- جوانی از آل محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) به نام «محمد بن حسن نفس زکیه» در میان رکن و مقام کشته شود.15- صیحه ی آسمانی شنیده شود که می گوید: حق با او (قائم علیهالسلام) و شیعیان اوست.در چنین موقعی قائم ما (ارواحنا فداه) خارج می شود و پشت خود را به دیوار کعبه تکیه می دهد و سیصد و سیزده نفر در اطراف او جمع می شوند. اولین چیزی که به زبان می آورد. این آیه ی شریفه است:«بقیة الله خیر لکم ان کنتم مومنین». سپس می فرماید: من تنها بازمانده از حجتهای پروردگار و خلیفه ی خدا در میان شما هستم. کسی نمی ماند، جز اینکه به او سلام کرده می گوید:«السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه».هنگامی که ده هزار نفر برای یاری او گرد آمدند، دیگر در روی زمین بتی نمی ماند جز اینکه طعمه ی حریق می شود. و این روز پر شکوه پس از یک غیبت طولانی است تا معلوم شود که چه کسی به غیب ایمان می آورد و از خدا اطاعت می کند».
اعلام الوری/ ص433
#حدیث_روز
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج
انسان های آخرالزمان چه خصوصیاتی دارند که باعث میشود برخی از آن ها از اصحابی که در زمان امامان بودند و با آنها در جنگ ها شرکت میکردند مقامشان بیشتر باشد؟ چرا در این زمان که ما امام خود را نمیبینیم بیشتر از آن زمان دیندارتریم؟
روایات متعددی در بزرگداشت مقام مومنان در زمان غیبت از سوی پیامبر و اهل بیت اطهار (علیه السلام) بیان شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: یا علىّ! عجیبترین مردم از جهت ایمان، و عظیم ترین ایشان از جهت یقین گروهى هستند که در آخر الزمان زیست میکنند، زیرا ایشان به دیدار پیامبر نرسیده اند، و حجّت از ایشان غائب است، ولى ایشان به نوشته اى (کتابهای روایات معصومین) ایمان آورده اند.
☆من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق(381 هق )، ج 4 ، ص 366
برادران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در آخرالزمان
ابو بصیر و او از امام محمد باقر علیه السّلام روایت نموده که پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى در جمعى از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟
فرمود: نه! شما اصحاب من می باشید، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند که به من ایمان مى آورند، با این که مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است.
ثابت ماندن یکى از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و یا مانند کسى است که پاره اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغ هاى شب تار می باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تارى نجات می دهد.
☆بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج 52 ، ص 124
این روایات و روایات آخر الزمان نشان می دهند که در زمان غیبت امام زمان(عج) دینداری بسیار سخت می شود، چرا که از یک طرف کشش های شیطانی و ابتلائات آخر الزمانی بسیار زیاد می شود و یک طرف ولی خدا در پرده غیبت است و مومنان نمی توانند او را ببینند و از وجود او استفاده کنند و مجبور هستند دین خود را بر اساس نوشته ها(قرآن و احادیث) حفظ کنند، این وضعیت موجب می شود که گرایش به بی دینی و دین گریزی بسیار پر رنگ تر از دین داری و گرایش به دین باشد و اگر کسی با این وضعیت دین دار شد ارزش بسیار زیادی خواهد داشت.
بنا بر این انسان های آخر الزمان در صورتی از اصحاب پیامبر مقامشان والاتر باشد که ایمان داشته و در این ایمان خود راسخ و پابرجا باشند و الا اگر ایمان نداشته باشند ارزشی نخواهند داشت.
#حدیث_روز
️آیا صدقه دادن برای امام مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) صحیح است؟
آری، علاقهمندان به حضرت میتوانند اعمال عبادی مستحب را به نیابت از ایشان انجام دهند و به ویژه از طرف آن حضرت و یا برای سلامتی وجود مبارک آن حضرت صدقه دهند، و این خود یکی از جلوههای زیبای نمایش محبت و ارادت به آن امام عزیز است.
سید بن طاووس از علمای بزرگ شیعه مینویسد:
صدقه دادن از سوی آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوی خود
و عزیزانت قرار ده و دعا برای آن حضرت را بر دعا کردن برای خودت
مقدم بدار و نیز در هر کار خیری که مایۀ وفای به حق آن حضرت است،
آن بزرگوار را مقدم بدار که سبب میشود به سوی تو توجه فرماید و به
تو احسان کند.
? کشف المحبة، ص152
#حدیث_روز
مرحلهی بالای روزه، پرهیز از گناه است.
اجتناب از گناه، مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود.
رهبرانقلاب: مرحلهی بالای روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگاهداری گوش و چشم و زبان و دل. ماه رمضان، فرصت مغتنمی است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند. باید تصمیم بگیرید که گناه نکنید و وقتی تصمیم گرفتید، این کار بسیار آسانی خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود. 78/9/26
جایگاه رفیع حضرت خدیجه سلام الله علیها.
” گاهی انسان کاری انجام می دهد که آن کار را خداوند نه تنها قبول می کند و به او پاداش می دهد، بلکه آن کار را به خودش اسناد می دهد، عمل خدیجه سلام الله علیها از این قبیل است [که] خداوند نه تنها کار این بانو را قبول کرد و به او پاداش حسن داد، بلکه کار او را به خود اسناد داد، فرمود: این کار من است.
در سورهٴ مبارکهٴ «ضحی» به رسول اکرم علیه الآف التحیة و الکرم فرمود:
﴿وَ وَجَدَکَ ضَالاً فَهَدَی ٭ وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَأَغْنَی﴾ یعنی تو را نیازمند یافت و بی نیاز کرد.
گرچه در بعضی از روایات به استجابت دعا تفسیر شده است، یعنی دعای تو مستجاب شد، اما معنای ظاهر «اغناء» هم همچنان محفوظ است؛ یعنی تو نیازمند بودی و خدا تو را بی نیاز کرده است. بی نیازی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم با مال حلال خدیجه سلام الله علیها بود. آن مال را که این بانوی طاهره در راه اسلام صرف کرده است، ذات اقدس الهی قبول کرد و به خود اسناد داد…”
آیت الله جوادی آملی حفظه الله
️ مقام والای امّ المؤمنین، حضرت خدیجه کبری صلوات الله علیها…
حضرت آیت الله وحید خراسانى مدّظله:
بنابر آنچه که نقل شده است، دهم رمضان سالروز رحلت بانوی بزرگ اسلام، همسر با وفا و یار و حامی رسول اکرم صلی الله علیه وآله، امّ المومنین حضرت خدیجه علیها السلام می باشد.
در عظمت مقام او همین بس که از میان تمام بانوان اهل بهشت پس از دخت والا مقامش صدّیقه کبری سلام الله علیها، ایشان و حضرت مریم و آسیه برترین و والاترین هستند.
حضرت خدیجه علیها السلام اولین بانویی است که به رسول خدا ایمان آورد. و ثروت فراوان خویش را در راه ترویج اسلام مصرف نمود.
علاقه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ایشان به حدّی است که سال وفات ایشان و حضرت ابوطالب را عام الحزن نامیدند و نقل شده است که هر از چند گاهی حیوانی را قربانی می کردند و گوشت آن را میان اراتمندان حضرت خدیجه تقسیم می نمودند.
آن بانوی بزرگوار در آخرین لحظات عمر شریف خویش از پیامبر خواستند تا عبای خود را کفن ایشان قرار دهد.
️زمانی که آن حضرت وفات کرد، فاطمه علیها السلام دور رسول خدا میگشت و می گفت: یا رسول الله! مادر من کجاست و رسول خدا جوابش را نمی داد…
- جبرئیل نازل شد و گفت: پروردگار تو امر می کند به فاطمه سلام برسان، و به او بگو مادر تو در خانه ای است که کعاب (سقف) آن از طلاست، و ستون های آن از یاقوت احمر است، بین آسیه و مریم…
قبر مطهّر آن حضرت در شهر مکه، در قبرستان ابوطالب، زیارتگاه عاشقان خدا و رسول خداست.
منبع: برگرفته از مقدّمه “منهاج الصالحین”
تربیت را می توان به مثابه کوهنوردی در نظر گرفت. در تربیت هر فردی به دنبال نیل به قله های علم ، معرفت و اخلاق است و در کوهنوردی به دنبال دست یافتن به قله های رفیع مادی. لذا برای شناخت الزامات تربیت می توان بر کوهنوردی توجه ویژه نمود. یکی از مهمترین الزامات تربیت، توجه به ضرورت خودسازی گروهی می باشد. چنانچه در روایات نیز به این مسئله توجه شده است. نقل شده است که لقمان(علیه السلام) در یکی از سفارش های خود به فرزند خود فرمودند : یا بُنَیَّ، الرَّفیقَ ثُمَّ الطَّریقَ « فرزندم ابتدا دوست خوب پیدا کن و سپس طی طریق کن.» ضرورت دوست و همراه در مسئله تربیت را می توان در مثال بالا مشاهده نمود.
رنج و گرفتاری نشانه مهم بودنمان نزد خداست.
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید
تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را
دوست داشته باشی؟
آهنگر سر به زیر اورد و گفت
وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار.
امام صادق(علیه السلام):
هر کس از ترس فقر ازدواج نکند
نسبتبه لطف خداوند بدگمان شده است.
چرا که خداوند می فرماید: اگر آنان فقیر باشند
خداوند ازفضل وکرم خود بی نیازشانمی کند.
?من_لایحضرة_الفقیه_ج٣ص٢٥١
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله):
هیچ مردی نیست که همسرش را در خانه
یاری دهد مگر اینکه برای او عبادتی فراوان از روزه و شب زنده داری به شمار آید.
?جامع_الاخبار
امام صادق علیه السلام :
دو رکعت نمازى که مرد متأهّل مىخواند، برتراست از هفتاد رکعت نمازى که مرد مجرّد مىخواند.
?میزان_الحکمة
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله):
هر کس دوست دار خداوند را پاک
و پاکیزه دیدار کند؛ باید ازدواج نماید..
?وسائل_الشیعه
#حدیث_روز
همه مردها نفوذ پذیرند
اگر به هر دری میزنید نمیتوانید به قلبش وارد شوید، شیوه اشتباهی را در پیش گرفته اید…
با خود خلوت کنید و به رفتارتان فکر کنید.
حیف هستی بانــــو
گیسوانی را که میتواند
ناب ترین غزل های یک شاعر
بکر ترین سوژہ های یک عکاس و ویژہ ترین جلوہ های یک نقاش باشد را
هر صبح سر دست بگیری
و در کوچه و خیابان و بازار
به رایگان
از عابران و تماشاگران طلب نگاہ کنی!
گیسوانت را کاش تنهادر یک اکران خصوصی
وفقط برای تماشاگر ویژہ ات
به نمایش بگذاری.
هرگز از قرارگذاشتن با همسرتان دست نکشید.
چند ماه بعد از اینکه من و همسرم ازدواج کردیم، من با ارسال پیامکهای عاشقانه و بامزه شگفتزدهاش کردم و از او خواستم که با هم قرار بگذاریم. ما تمام شب را طوری رفتار کردیم که انگار نخستین قرارمان است و در نهایت اینکار باعث شد که احساس شادابی کنیم و بیشتر به هم وابسته شویم. این درس قدمتی به اندازهی زمان دارد اما همیشه کاملا درست است. وقتی قرارگذاشتن با همسرتان را متوقفکنید، جادو کمکم اثر خود را از دست میدهد. همیشه بابرنامه یا بیبرنامه با همسرتان قرار بگذارید، این کار رابطهی عاشقانه را زنده نگه میدارد!
تربیت یافتگان مکتب مولا.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: اِرحَم تُرحم…
رحم کن به خلق خدا تا خدا به تو رحم کنه…
یه خانم باید سعی کنه همیشه با شوهرش قشنگ حرف بزنه. نباید نگران این باشه که ممکنه شوهرش درست رفتار نکنه.
گاهی وقتی به بعضی از خانم ها میگیم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به امیرالمومنین (علیه السلام) عرض میکرد: علی جانم… من کنیز تو هستم…
خانه؛ خانۀ تو هست… تو صاحب خانه ای…
وقتی میگیم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) با شوهرش اینطوری صحبت میکردن، خانم ها بر میگردن و میگن خب معلومه چون شوهر حضرت زهرا (سلام الله علیها) حضرت علی (علیه السلام) بوده!
اما شوهر من که آدم درستی نیست!
️ لیاقت اینو نداره که من این حرفا رو بهش بزنم!
معامله با خدا
آهای خانم بزرگوار!
شما چیکار داری به لیاقت اون، شما اینطوری با شوهرت حرف بزن، ببین خدا برات چیکار میکنه…
اونوقت خدا خیلی از چیزایی که لیاقتش رو نداری بهت میده…?
این معاملۀ خوبیه دیگه! درسته؟
آقایی هم که میخواد در حق خانمش یه خدمتی بکنه نباید به لیاقت خانمش نگاه کنه.
به خدا بگو: خدایا من به لیاقتش نگاه نکردم، تو هم به لیاقت من نگاه نکن…
خداوند مهربان هم میفرماید:
عزیز دلم… آفرین…
من میدونم چه کار قشنگی کردی..
منم باهات همین کار رو میکنم…
توصیه اهل بیت در مورد لحظه نگاه به نامحرم چیست؟
در روایات توصیه شده است:
هنگام دیدن نامحرم، نگاه خود را به
سمت آسمان بلند کنید که این کار پاداش دارد.
پیامبر در پاسخ به این سوال فرمودند:
سرش را به طرف آسمان بلند کند
[و دعا نماید] و به نگاهش به آن زن ادامه ندهد؛
بلکه مراقب باشد و براى موفقیت در خوددارى
از نگاه به نامحرم، از فضل پروردگار کمک بطلبد.
? الکافی ج 5 ص 494
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :
هیچ مسلمانى نیست که چشمش
به نامحرم بیفتد و برای خدا از آن، روی
برگرداند، مگر اینکه خداوند به او توفیق
عبادتى دهد که شیرینى آنرا در قلبش مییابد.
? جامع الاخبار،
#حدیث_روز
عرض شود خدمتتان …!
شاید بهترین عروسی و بهترین تالار و بهتریڹ لباس و بهترین جهیزیه و بهترین خونه و خلاصه از همــــــــــه چی بهترینش آرزوی هــــــر کسی باشه…?
امــــــــــا…?☝️
برای ما بچه مذهبیها فانتزی یعنی:
تو حرم امام رضا علیه السلام عقد کنیم☺
بعد مراسم بریم گلزار شهدا و یه دل سیــــــــــر تشکر کنم??
ماه عسل بریم کربلا?
هر سال بریم راهیان خادمی و اردو جهادی و یک عالــــــمه کارای فرهنگی ?
شبهای جمعه بریم هیئت?
وقتی دعوا شد یهوو یک اس ام اس از طرف عشقمون بیاد که؛میشه دوستم داشته باشی.
دوتایی شبا قدم بزنیم.
وقتی دارم غیبت میکنم بپرد وسط حرف زدن و شروع کند به گفتن مدح مولا علی علیه السلام?
خلاصه اینکه تو زندگی به هیــــــچی جز رضایت خدا و رابطه عبد با مولا فکر نکند.
همه می تونیم دوست خدا باشیم.
پیرمردی هر روز تومحله پسرکی را با پای برهنه می دید که با توپ⚽ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد.
روزی رفت و یک کفش کتانی نو خرید و آمد به پسرک گفت بیا این کفشها را بپوش. پسرک کفشها را پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت شما خدایید؟?
پیرمرد لبهایش را گزید و گفت نه پسرجان.?
پسرک گفت پس دوست خدایید؟ چون من دیشب فقط به خدا گفتم که کفش ندارم!
.
.
.
“دوست خدا بودن سخت نیست"☺️
شیوه صحیح انتقاد از همسر خـود :
*زمان انتقاد :
زمانی انتقاد کنیم که همسر ، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد.
*مکان انتقاد :
هیچگاه در جمع ، انتقاد ، نکنیم
*زبان انتقاد:
با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه ، انتقاد کنیم
*شکل انتقاد :
تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگوییم.
*میزان انتقاد:
انتقادات زیاد موجب می شود که همسر مان احساس کند ما فردی عیب جوییم و فقط به دنبال نقص های او می گردیم.
*گفتن خوبی ها در کنار انتقاد :
باید ، پیش و پس هر عیبی ، خوبی های همسرمان را هم به او یادآوری کنیم.
*قالب انتقاد:
گاهی می توان در قالب یک نامه یا پیامک ، انتقاد کنیم.
*نیت انتقاد:
انتقاد ، تنها و تنها باید برای اصلاح عیب همسر ، بیان شود.
*حفظ حریم خصوصی در انتقاد :
نباید انتقاد از یک فرد را به کسی دیگر به جز خود او گفت.
*عیب جویی،ممنوع :
انتقاد به معنای ذرّه بین به دست گرفتن و به دنبال عیبهای همسر گشتن ، نیست.
زمینه سازی برای شنیدن و پذیرش انتقاد :
الف : یکی از موضوعات جلسات گفتگو با همسرمان را ، انتقاد ، قرار دهیم.
ب : پیش از انتقاد از همسر ، از خودمان انتقاد کنیم.
ج : سعی کنیم خود به آنچه که از همسر مان می خواهیم ، عمل کنیم.
د : سخنان مقدماتی برای ورود به انتقاد ، خیلی مهم است.?
شفا یافتن مریض لاعلاج با عنایت امام زمان علیه السلام
جناب آقاى سیّد حسن ابطحى از قول مرحوم آیة اللّه آقاى حاج شیخ مجتبى قزوینى مى نویسد:
آقاى (سیّد محمّد باقر) اهل دامغان که در مشهد ساکن بود واز علماء وشاگردان مرحوم آیة اللّه حاج میرزا مهدى اصفهانى غروى بود و زیاد خدمت معظّم له مى رسید وسالها مبتلا به مرض (سل) شده بود وآن روزها این مرض غیر قابل علاج بود وهمه از او مأیوس بودند وبسیار ضعیف ونحیف شده بود.
یک روز دیدیم، که او بسیار سر حال وسالم و بانشاط و بدون هیچ کسالتى نزد ما آمد، همه تعجّب کردیم از او علّت شفا یافتنش را پرسیدیم.
او گفت: یک روز که خون زیادى از حلقم آمد و دکترها مرا مأیوس کرده بودند، خدمت استادم حضرت آیة اللّه غروى رفتم و به ایشان شرح حالم را گفتم.
معظّم له دو زانو نشست و با قاطعیّت عجیبى به من گفت: تو مگر سیّد نیستی؟! چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمى خواهی؟! چرا به محضر حضرت بقیّة اللّه الاعظم (علیه السلام) نمى روى و از آن حضرت طلب حاجت نمى کنی؟! مگر نمى دانى آنها اسماء حسنى پروردگارند؟! مگر در دعاى کمیل نخوانده اى که فرموده: یا من اسمه دواء وذکره شفاء؟!
تو اگر مسلمان باشى، اگر سیّد باشى، اگر شیعه باشى، باید شفایت را همین امروز، از حضرت بقیة اللّه (ارواحنا فداه) بگیری! وخلاصه آنقدر سخنان محرّک و تهییج کننده، به من زد، که من گریه ام گرفت و از جا بلند شدم مثل آنکه مى خواهم به محضر حضرت بقیّة اللّه (علیه السلام) بروم. لذا بدون آنکه متوجّه باشم، اشک مى ریختم وبا خود زمزمه مى کردم ومى گفتم: یا حجّة بن الحسن ادرکنى، و بطرف صحن مقدّس حضرت على بن موسى الرّضا (علیه السلام) مى رفتم.
وقتى به در صحن کهنه رسیدم آنجا را طورى دیگر دیدم. صحن بسیار خلوت بود، تنها جمعیّتى که در صحن دیده مى شد چند نفرى بودند، که با هم مى رفتند و در پیشاپیش آنها سیّدى بود که من فهمیدم آن سیّد، حضرت ولى عصر (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) است با خودم گفتم، که چون ممکن است آنها بروند و من به آنها نرسم، خوب است که آقا را صدا بزنم و از ایشان شفاى مرض خود را بگیرم.
همین که این خطور در دلم گذشت دیدم، که آن حضرت برگشتند و با گوشه چشم نگاهى به من کردند. عرق سردى به بدنم نشست، ناگهان صحن مقدّس را بحال عادّى دیدم و دیگر از آن چند نفر خبرى نبود و مردم به طور عادّى در صحن رفت و آمد مى کردند.
من بهت زده شدم، در این بین متوجّه شدم که از آثار کسالت (سل) چیزى در من نیست. به خانه برگشتم و پرهیز را شکستم و آنچنان حالم خوب و سالم شده است، که هر چه مى خواهم سرفه بکنم نمى توانم وسرفه ام نمى آید.
مرحوم حاج شیخ مجتبى قزوینى (رحمةاللّه علیه) در اینجا به گریه افتاد وفرمودند: بله این بود قضیه آقاى سیّد محمّد باقر دامغانى و من بعد از سالها که او را مى دیدم حالش بسیار خوب بود وحتّى فربه شده بود.
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمى به ما کنند
تشرف سید محمد جبل عاملی به محضر امام زمان (عج)
مرحوم نورى مینویسد: عالم متّقى مرحوم سید محمد جبل عاملى از اهالى قریه جب شلیت، از ترس حاکمان ستم پیشه و ظالم آن منطقه، که قصد داشتند سید را وادار کنند به نیروهاى نظامى آنها بپیوندد، بطور مخفیانه با دست خالى از جبل عامل خارج مىشود و پس از تحمّل سختىها، خود را به نجف اشرف مى رساند و مجاور حرم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زندگى ساده و فقیرانهاى را شروع مىکند. شرایط آن زمان به گونهاى بوده است که تقریبا اکثر مردم حتى در تأمین مایحتاج روزانه خود دچار مشکل بوده اند، وقتى وضع عامه مردم چنان باشد بدیهى است که امثال سید محمّد که با دست خالى مجبور به ترک وطن مى شوند و در عین حال به جهت عفیف و با حیا بودن راضى نمى شوند که کسى متوجّه تنگ دستى آنها گردد مجبورند فشارهاى زیادترى را متحمل گردند. در چنین شرایطى گاهى به خاطر فقر و غربت، سیّد محمّد مجبور بود چندین روز متوالى را گرسنه بماند و حتى نتواند مختصر خوراکى را براى خوردن تهیه نماید، بر اثر تکرار این وضع سیّد هر چه فکر مى کند هیچ راهى به نظرش نمى رسد. ناگهان به ذهنش خطور مىکند که عریضهاى به حضرت حجة بن الحسن المهدى علیه السلام بنویسد و از آن حضرت درخواست کمک و حلّ مشکل نماید. در موقع نوشتن عریضه بنا را بر این مى گذارد که چهل روز تمام، اعمال و رفتار خود را به گونهاى کنترل کند که کوچکترین خلاف شرعى را مرتکب نشود، تا به واسطه این کار مورد عنایت امام زمان علیه السلام قرار گیرد.
ضمنا عهد مىکند درخواست خود را هر روز صبح روى کاغذى بنویسد و قبل از طلوع آفتاب بدون آن که کسى متوجه شود، به خارج شهر برود طبق دستورى که در عریضه نویسى وارد شده است آن را در آب جارى یا چاهى بیندازد.
سیّد این کار را بدون وقفه سى و نه روز انجام مىدهد منتهى در روز آخر وقتى نتیجهاى نمى بیند با ناراحتى خاصّى بر مىگردد. در وسط راه متوجه مى شود که کسى از پشت سر مىآید. وقتى سیّد بر مىگردد و به پشت سر خود نگاه مىکند مىبیند یک مرد عربى در چند قدمى او مى آید. وقتى به سید نزدیکتر مىشود سلام مى کند و پس از احوالپرسى مختصر، از سیّد سؤال مىکند: سیّد محمّد! مگر چه مشکلى دارى که سى و نه روز تمام قبل از طلوع آفتاب خود را به اینجا مىرسانى و عریضهاى را که همراه مىآورى به آب مى اندازى و سپس بر مىگردى؟ آیا فکر مى کنى که امام تو از حاجت و مشکل تو اطلاعى ندارد؟!
سید محمّد مىگوید: من در حالى که از حرفهاى آن عرب جوان تعجب کرده بودم با خود گفتم: این آقا کیست که مرا با اسم شناخت؟ در حالى که من تاکنون او را در جایى ندیدهام.
ثانیا: او با من به لهجه جبل عاملى صحبت مى کند، و حال آنکه ازاهالى جبل عامل کسى اینگونه لباس نمى پوشد و قطعا او از جبل عاملى هاى ساکن نجف هم نیست چون من همه آنها را مى شناسم.
ثالثا: من در طى این سى و نه روز که صبح زود از شهر خارج مىشدم، همواره مواظب بودم که کسى متوجه من نشود، پس این آقا چگونه خبر دار شده است که سى و نه روز است من این کار را تکرار مىکنم؟!
همینطور که با آن مرد عرب به طرف شهر مىآمدیم من به این مطالب فکر مىکردم، ناگهان با خودم گفتم: یعنى ممکن است که من این توفیق را پیدا کرده و به زیارت حضرت ولى عصرعلیه السلام نائل آیم؟!
از آنجایى که قبلا درباره اوصاف وشمایل آن حضرت چیزهایى شنیده بودم، تصمیم گرفتم ببینم آیا از آن نشانه ها در این عرب جوان اثرى وجود دارد یا نه؟ این بود که در صدد برآمدم تا با او مصافحه کنم، لذا دستم را به طرف او دراز کردم ومتقابلا آن جوان هم دست مبارکش را پیش آورد، وقتى باهم مصافحه کردیم، مطمئن شدم که او همان عزیزى است که همه مشتاق زیارتش هستند، بلافاصله آماده شدم تا دست مبارکش را ببوسم سپس خود را به روى قدمهاى مبارکش بیندارم ولى وقتى با تمام وجود خم شدم تا لبهاى خود را به دست مبارکشان برسانم، بلافاصله ناپدید شد و مرا در حسرت دیدار دوباره اش گذاشت و گر چه بعدها آن مشکل فقر از من برطرف شد، ولى هیچ وقت حسرت دیدارى دوباره، به پایان نرسید.
حضرت خدیجه سلام الله علیها و مقام شفاعت
️ در روایتی نقل شده است که حضرت خدیجه علیها السلام در کنار پنج تن آل عبا، در آخرت محبان و شیعیان را شفاعت میکند.
روایت چنین است:
علی بن محمد بن علی بن سعد الأشعری عن حمدان بن یحیى عن بشر بن حبیب، عن أبی عبد الله ع أنه سئل عن قول الله عز و جل و بینهما حجاب و على الأعراف رجال قال: «سور بین الجنة و النار، قائم علیه محمد صلی الله علیه وآله و علی و الحسن و الحسین و فاطمة و خدیجة ع فینادون: أین محبونا أین شیعتنا، فیقبلون إلیهم فیعرفونهم بأسمائهم و أسماء آبائهم، و ذلک قوله تعالى یعرفون کلا بسیماهم فیأخذون بأیدیهم (فیجوزون بهم) الصراط و یدخلونهم الجنة»
بشر بن حبیب مى گوید از امام صادق علیه السلام راجع به تفسیر آیه « بین آن دو پرده ای است و در اعراف مردانی هستند» ، سوال شد، امام فرمود دیواری بین بهشت و جهنم است، پیامبر صلی الله علیه وآله، على، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه علیهم السلام بر روى آن ایستادهاند فریاد مى زنند کجایند محبین ما کجایند شیعیان ما؟. دوستان و شیعیان را به خدمت آن بزرگواران مى آورند که آنها را به نام و نام پدرهاشان می شناسند این است تفسیر آیه یعرفون کلا بسیماهم دست آنها را می گیرند و از پل صراط عبور می دهند و وارد بهشت می نمایند.
?سوره اعراف آیه 48
بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج24 ؛ ص255
#حدیث_روز
وصایای حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
زمانی که بیماری او شدت یافت؛ به رسول خدا عرض کرد:
«یا رسول اللّه! اسمع وصایای؛ای رسول خدا! وصیتهای مرا بشنوید»؛
یعنی این آخرین سخنان من است که در این لحظات پایانی به شما عرض می کنم. بعد شروع کرد یک یک آنها را بیان کردن:
«أولا، فإنی قاصرة فی حقک، فاعفنی یا رسول اللّه؛
نخست اینکه من در حق شما کوتاهی کردم؛ تقاضا دارم مرا ببخشید».
رسول خدا در پاسخ فرمود:«حاشا و کلا، ما رأیت منک تقصیرا فقد بلغت جهدک و تعبت فی ولدی غایة التعب، و لقد بذلت أموالک و صرفت فی سبیل اللّه مالک؛
هرگز چنین نیست؛ نه تنها من از شما کوچکترین کوتاهی ندیدم؛ بلکه شما تمام تلاشت را کردی و در تربیت و رسیدگی به امور فرزندان نهایت سختی را به جان خریدی و آنچه از مال دنیا داشتی همه را در راه خدا صرف کردی».
عرض کرد:
«یا رسول اللّه! الوصیة الثانیة؛ أوصیک بهذه- أشارت إلى فاطمة علیها السّلام- فإنها یتیمة غریبة من بعدی فلا یۆذینها أحد من نساء قریش و لا یلطمن خدّها و لا یصحن فی وجه ها و لا یرینها مکروها؛
وصیت دوم من این است - در همین حال اشاره کرد به فاطمه سلام الله علیها - این دختر بعد از من یتیم و تنها می شود، مراقب باشید کسی از زنان قریش او را اذیت نکند؛ سیلی به صورت او نزند؛ کسی به روی او فریاد نکشد؛ کاری نکنند که او ناراحت شود».
«و أما الوصیة الثالثة، فإنی أقولها لابنتى فاطمة علیها السّلام و هی تقول لک، فإنی مستحیة منک یا رسول اللّه؛
و اما وصیت سوم که من آن را به دخترم فاطمه علیها السلام می گویم؛ او به شما عرض کند ؛ زیرا حیا می کنم خودم مستقیما از شما بخواهم».
فقام النبی صلّى اللّه علیه و آله و خرج من الحجرة، فدعت بفاطمة علیها السّلام و قالت :
در این هنگام رسول خدا برخاست و از اتاق خارج شد. خدیجه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسّلام را به نزدیک طلبید و به او چنین گفت:
«یا حبیبتی! و قرة عینی، قولی لأبیک: إن أمی تقول: إنی خائفة من القبر، أرید منک رداءک الذی تلبسه حین نزول الوحی؛ تکفننی فیه؛
عزیز دلم! و ای شادی قلبم! به پدرت بگو مادرم می گوید: من از قبر می ترسم درخواست دارم مرا در آن عبایی که هنگام نزول وحی بر تن داشتید کفن کنید».
فاطمه علیهاالسّلام از اتاق خارج شد و پیام مادرش خدیجه را به پدرش رسول خدا رساند. حضرت بلافاصله برخاست و آن عبا را تقدیم فاطمه علیهاالسّلام کرد. وقتی زهرا علیهاالسّلام عبا را آورد حضرت خدیجه علیهاالسّلام بسیار خوشحال شد.
وقتی حضرت خدیجه علیهاالسّلام رحلت کرد؛ رسول خدا، خود، او را غسل داد و حنوط کرد. وقتی نوبت به کفن رسید، جبرئیل امین نازل شد و عرض کرد:
یا رسول الله! خداوند به شما سلام رسانده و به صورت ویژه مورد تحیت و اکرام قرار می دهد و به شما می فرماید:
«إن کفن خدیجة من عندنا، فإنها بذلت مالها فی سبیلنا؛کفن خدیجه با ماست؛ چرا که ثروتش را در راه ما داد».
سپس جبرئیل، کفنی آورد و گفت:
«یا رسول اللّه! هذا کفن خدیجة و هو من أکفان الجنة، أهداه اللّه إلیها؛رسول خدا! این کفن خدیجه است که خداوند آن را از پارچه های بهشتی به او هدیه داده است».
رسول خدا همسر مکرمه اش را ابتدا با عبای خود و سپس با آن پارچه بهشتی کفن کرد که به این ترتیب حضرت خدیجه با دو کفن، کفن شد، یکی از خدا و دیگری از رسول خدا.
پیکر پاک و مقدس حضرت خدیجه علیهاالسّلام پس از مراسم کفن و اقامه نماز به دامنه کوه «حجون» برده شد و در نزدیکی مرقد مطهر حضرت ابوطالب به خاک سپرده شد. پیامبر رحمت، خود وارد قبر شدند و جسد مقدس حضرت خدیجه علیهاالسّلام را با دست مبارکشان در دل خاک قراردادند.
️اخلاق حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى ورزیدند .دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (صلی الله علیه واله) بود . بى تردید مى توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) یاورى صادق بود .آیا خدیجه (سلام الله علیها) قبل از پیامبر (صلی الله علیه وآله) ازدواج کرده بود؟ معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى » بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه ارث گذاشت پس از او «ابى هاله بن المنذر الاسدى » که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت ابى هاله نیز پس از چندى وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست جمعى از مورخان و بزرگان نظرمخالف دارند براى مثال «ابوالقاسم کوفى » ، «احمد بلاذرى » «علم الهدى » ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى » و «شیخ طوسى » در «تلخیص شافى » آشکارا مى گویند که خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود این معنا را علامه مجلسى نیز تایید کرده است او مى نویسد «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه بودند برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده اند و براى اثبات ادعاى خود کتابهایى نوشته اند