“"تکنیک جلب همسر"”
وقتی به صحبتهای همسرتان گوش میدهید به منظور آنکه نشان دهید به حرفهای او گوش میدهید گاهی بگویید: چهجالب، آها، خوب، اِ و …?
ارتباط کلامی با این واژهها و نیز ارتباط چشمی با همسرتان در حین گوش دادن، بسیار در آرامش همسرتان موثر است و شما را پناهگاه و سنگ صبور خوبی تلقی خواهد کرد.
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
“از مرد دیگر تعریف نکنید”
وقتی ازمردی دیگر درمقابل همسرتان تعریف میکنید، او حسن های آن مرد را نمیشنود!
بلکه میشنود
«توبه اندازه او خوب نیستی»
«توبه اندازه او توانمند نیستی»
“با همسرتان ارتباط کلامی مثبت برقرار کنید!”
سه کلید طلایی برای برقراری ارتباط کلامی خوب با همسر:
1. با هم شوخی کنید اما نه هر شوخی:
شوخی با همسرتان نوعش با شوخی شما با دوستانتان باید متفاوت باشد.
2. از هم تعریف کنید:
جلوی همسرتان ازسایر هم جنسهایش تعریف نکنید. این کار حس حسادت او را برمیانگیزد. ولی همیشه از او تعریف کنید.
3. با کلمات زیبا همدیگر رو صدا کنید:
با هر اسم و لفظی که دوست دارد، او را صدا کنید. حتی اگر اسمش را دوست ندارد، با نام دیگری او را بخوانید!
دوری از پیشگیری بارداری و مصرف سیگار.
پیشگیری از بارداری:
قرص ای پیشگیری از بارداری تمایلات جنسی را کاهش میدهد. این موضوع برای دیگر روشهای پیشگیری مانند دستگاههای داخل رحمی، حلقههای ضد بارداری و… نیز صداق است. این روشها همچنین عوارضی مانند اضافه وزن، سردرد و غیره برای فرد دارند.
سیگار:
سیگار کشیدن آترواسکلروز یا تصلب شریان را افزایش و جریان خون و به همان نسبت میل جنسی را کاهش میدهد.
هرگز از بچهها به عنوان ابزاری برای کنترل همسرتان استفاده نکنید…!
گمان نکنید که وقتی فرزندتان را برای جاسوسی همسرتان بسیج میکنید، او حس و حالتان را نمیفهمد و متوجه فاصله میانتان نمیشود.
اگر شما به همسرتان شک دارید، حق پیگیری و حتی در موارد شدیدتر تفتیش را دارید، اما حق ندارید در جریان این کارها، از فرزندتان به عنوان یک ابزار استفاده کنید.
لطفاً در هیچ شرایطی، بچهها را وارد بازی خودتان نکنید.
اگر کسی را دوست داری، باید او را آن طور که هست دوست داشته باشی نه آن جور می خواهید.
پدر رئیس حقوقی خانه است و مادر رئیس عاطفی خانه!
خانم باید مراقب غرور شوهرش باشد و مرد هم باید مراقب دل همسرش و این را به فرزندانشان هم یاد بدهند.
خانم عزیز باور کنید شما بزرگترین صلاح دنیا رو دارید توی دهنتون
* نگویید: میخوام اینکار را انجام دهم
بگویید: به نظرت اینکار را کنم؟
بگویید: میخواهم نظر تو رو در مورد انجامش بدونم
* نگویید: این چیه پوشیدی ؟
بگوئید آن لباس بیشتر بهت میاد
بگوئید به نظر من آن یکى لباس خیلی خوشگلترت میکنه.
* نگویید می آیی دنبالم ؟
بگوئید: دوست دارم تو راه برگشت با تو باشم میتوانی بیائی ؟
* نگویید بریم خرید؟
بگوئید: دوست دارم خریدم با سلیقه تو باشه؛
خلوت های دونفری تان را لایق بهترین ها بدانید…
* بهترین دکور در اتاق خواب،
* بهترین لباس ها و عطرهایتان،
* بهترین خوردنی ها…
برای وقتی باشد که دوتایی با همید!
“به هر ازدواجی تن ندهید!”
ازدواج هدف زندگی نیست حتی تنها راه خوشبختی و تکامل نیست. ازدواج اگر چه مسیر مهمی در رسیدن به مقصد است ولی تنها راه نیست.
اگر کسی تنها راه خوشبختی را ازدواج بداند آن وقت تحت فشارهای اجتماعی مجبور است به هر ازدواجی تن دهد تا بدبخت نماند. درحالی که ازدواج موفق و با شناخت کافی می تواند راه رشد را تسهیل کند، در غیر اینصورت خود ازدواج مانعی بر سر راه تکامل و خوشبختی است.
️برخی ها فقط میخواهند ازدواج کنند
این افراد هر موضوعی را مطرح کنید قبل از ازدواج براحتی کوتاه می آیند و هر خواسته ای داشته باشید بلا فاصله قبول می کنند این افراد خیلی زود خود را تغییر می دهند تا متناسب با خواسته شما شوند
* اما بعد از ازدواج مدتی که میگذرد کم کم اوضاع تغییر می کند
سعی در آگاهی از مسئولیتهای همسر.
گاهی مسئولیت هر کاری بر عهده مردان میافتد و خانمها با دانستن مسئولیتهای همسر، گاهی آن را فراموش میکنند و همیشه نسبت به عصبانیت و بیحوصلگی همسر شکایت میکنند.
در حالی که با دانستن مسئولیتهای همسر، درک بهتری نسبت به او میرسند.
اجازه دهید یک روز را به خودش اختصاص دهد:
همانطور که گفتیم ابراز ناراحتی مردان با زنان متفاوت است، مردان گاهی نیاز دارند، که یک روز را برای خودشان اختصاص دهند و تنها باشند، تا آرام شوند.
پس اگر همسرتان در ناراحتی به سر میبرد و میخواهد یک روز را به خودش اختصاص دهد، با کمال میل قبول کنید و به هیچ وجه ناراحت نشوید.
گاه برای دلداری هر دو با هم سکوت کنیم!
مردان از حرف زدن فراری هستند، اگر همسرتان از شما خواست که در مورد موضوع خاصی صحبت نکنید، سریع قبول کنید.
بعد از آن سعی نکنید که دور شوید، بلکه باهم سکوت کنید تا همسرتان بداند که در هر شرایطی شما در کنارش هستید.
به او امید دهید:
یکی دیگر از روشهای آموزش دلداری دادن به همسر، امید دادن به او هست.
اگر راهکاری دارید به او ارائه دهید، آینده را توصیف کنید، نکات مثبت او را به یادش آورید.
“نقش پـدر، در آرامـش خانه!”
زمانی که پدر نقش موثری در خانه ایفا نمیکند، تمام مسئولیتهای بچهها برعهده مادر خانواده میافتد و مادر همیشه احساس افسردگی، خستگی و عصبی بودن دارد و تصور میکند در خانه مظلوم واقع شده است.
همین مساله باعث میشود مادر نیز نتواند وظایف مادری خود را به خوبی انجام دهد و روابط موثری با بچهها نخواهد داشت!
بنابراین پدرها حتما باید دو تا سه ساعت در روز کنار بچهها باشند تا مادر نیز بتواند برای خودش وقت بگذارد و به کارهای موردعلاقهاش بپردازد.
در غیر این صورت مادر همیشه خسته است و از نظر روانی و جسمی توان لازم را برای نقش موثر مادری و فرزندی نخواهد داشت.
زندگی مشترک نابود میشود با
* دعوا درحضور فرزندان
* شکایت ازهمسر به فرزند
* توهین و فحاشی
* برگشت به گذشته
* تهدید به طلاق
* بی سرانجام رها کردن مشاجره
برای دلداری دادن اجازه دهید همسر به شیوه خودش ناراحت شود:
معمولا خانمها با گریه کردن ناراحتی خود را ابراز میکنند. ولی این قضیه در آقایان متفاوت است.
برخی از آقایان با تنها ماندن ناراحتیشان را ابراز میکنند، برخی دیگر با راه رفتن، عدهای با داد زدن و عدهی دیگر با سکوت کردن و …
پس شما باید با شناختی که نسبت به همسرتان دارید، اجازه دهید ناراحتیاش را ابراز کند.
تخلیه شخصیت همسر.
اگر در حضور همسرتان مرد دیگری مورد تایید و تحسین قرار بگیرد و یا حق را به جانب مرد دیگری بدهید در او احساس ناکارامدی ایجاد میشود.
به همسرت بیش از بچه ها اهمیت بده، همسرت و رابطه با او را فدای بچه هایت نکن.
به خاطر نوع برگزاری تولد بچه یا درسش، با همسرت گلاویز نشو، رضایت او مهمتر است
اگر به همسرت اهمیت بیشتری بدهی، بچه هایت در بلند مدت سود بیشتر و ضرر کمتری خواهند کرد.
” راهی ساده برای دلداری دادن به همسر!”
به حرفهایش گوش دهید:
خانمها بیشتر به کسی نیاز دارند که به حرفهایشان گوش دهند، این احساس نیاز در آقایان کمتر پیش میآید ولی اگر همسرتان خواست با شما حرف بزند، گاهی فقط گوش کنید و نظر ندهید.
فقط با جان و دل به حرفهایش گوش دهید و این را با حالت چهرهتان نشان دهید. چون اگر نشان ندهید، همسرتان فکر میکند که حواستان پیش او نیست.
از امیرالمؤمنین(علیه السلام)، روایت شده
است که فرمودند:«رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
بر ما وارد شد، درحالیکه فاطمه(س)کنار
«دیگ» نشسته بود و من«نخود»پاک میکردم.
رسول خدا فرمودند: ای علی
عرض کردم: لبّیک، ای رسول خدا!
فرمودند: از من بشنو! که کلامی نمیگویم
مگر آنچه پروردگارم به من امرفرموده باشد
هیچ مردی نیست که به همسرش
در خانهاش کمک کند، مگر آنکه:به ازای
هرموی بدنش،عبادت یک سال باشد؛
ای علی! هرکس در خدمت عیالش
در خانه باشد واز این کار عارش نیاید،
خداوند نامش را در فهرست شهدامینویسد
وبه ازای هر شبانهروز ثواب هزار شهید
برایش مینویسد، و به ازای هر قدمش، ثواب
یک حج و یک عمره مینویسد،
و به ازای هر قطره عرق بدنش،
شهری در بهشت به او عطاء میفرماید.
ای علی! کسی که از خدمت به عیال
عارش نیاید، بدون حسابرسی، به بهشت
داخل میشود.
ای علی! خدمت به عیال،کفّارهی گناهان
بزرگ است و خشم پروردگار رافرو مینشاند
و مهریه ی حورالعین است، و بر حَسَنات
و دَرَجات میافزاید.
ای علی! کسی به عیالش خدمت نمیکند،
مگر اینکه: صدّیق باشد، یا شهید باشد،
یامردی باشد که خداوندخیر دنیا وآخرت
را برایش بخواهد.»
?جامع الأخبار(للشعیری)ص102
در مورد چیزهایی که «میخواهید» و «نمیخواهید»؛ به شوهرتان توضیح دهید…
یکی از جذابیت جسارت زنان برای مردان این است که زن بتواند هرآنچه می خواهد و نیاز دارد و مواردی که دوست ندارد ببیند یا تجربه کند را، بیان کند تا بعدها با انتقاد و نیش و کنایه آنها را به زبان نیاورد.
زن باید حرفهای خود را با جملات: «من میخواهم…» یا «من دوست ندارم…» آغاز کند. به طور مثال، آیا رستورانی که مردتان انتخاب کرده است را دوست ندارید؟ این را به او بگویید. خیلی رک و بیپرده بگویید: «من غذاهای این رستوران را دوست ندارم» به جای اینکه بگویید: «چرا همیشه رستورانهای بیخود انتخاب میکنی؟!!!»
آیا او حرفی به شما گفته که باعث عصبانیت یا ناراحتی شما شده است؟ این مساله را با او در میان بگذارید. بگویید: «من نمیخواهم در این رابطه صحبت کنم. این حرفها حس بد به من میدهند.» به جای اینکه به او بگویید: «تو چرا همیشه اینقدر…»
وقتی حرف خود را بدون کنایه مطرح کنید؛ تاثیر بیشتری خواهد داشت.
پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله:
کسی که با زن نامحرمی شوخی کند، در مقابل هر کلمه ای که در دنیا به او گفته است، هزار سال در دوزخ حبس میشود.
میزان الحکمه ج 12 ص 425
#حدیث_روز
تفاوتهای شرایط امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)
اولین تفاوت این است که امام حسن در مسند خلافت بود و معاویه هم به عنوان یک نفر طاغى و معترض در زمان امیرالمؤمنین قیام کرد ..کشته شدن امام حسن در این وضع یعنى کشته شدن خلیفه مسلمین و شکست مرکز خلافت. مقاومت امام حسن تا سرحد کشته شدن نظیر مقاومت عثمان بود در زمان خودش، نه نظیر مقاومت امام حسین. امام حسین وضعش وضع یک معترض بود در مقابل حکومت موجود؛ اگر کشته مىشد کشته شدنش افتخارآمیز بود ..
حتى امام حسین هم احتراز داشت که کسى در جاى پیغمبر و در مسند خلافت پیغمبر کشته شود. ما مىبینیم که امام حسین حاضر نیست در مکه کشته شود … مىبینیم امیرالمؤمنین وقتى که شورشیان در زمان عثمان شورش مىکنند فوق العاده کوشش دارد که خواستههای آنها انجام شود نه اینکه عثمان کشته شود … خودش فرمود من اینقدر از عثمان دفاع کردم که مى ترسم گنهکار باشم
آیا طرفدار شخص عثمان بود؟ نه، مىگفت من مىترسم تو خلیفه مقتول باشى. این براى عالم اسلام ننگ است که خلیفه مسلمین را در مسند خلافت بکشند …
اگر امام حسن مى جنگید، یک جنگ چند ساله اى میان دو گروه عظیم مسلمین شام و عراق رخ مى داد و چندین ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف مى شدند بدون آنکه یک نتیجه نهایى در کار باشد. احتمال اینکه بر معاویه پیروز مى شدند - آنطور که شرایط تاریخ نشان مى دهد- نیست، و احتمال بیشتر این است که در نهایت شکست از آنِ امام حسن باشد. این چه افتخارى بود براى امام حسن که بیاید دو سه سال جنگى بکند که در این جنگ از دو طرف چندین ده هزار آدم کشته بشوند و نتیجه نهایى اش یا خستگى دو طرف باشد که بروند سر جاى خودشان و یا مغلوبیت امام حسن و کشته شدنش در مسند خلافت؟
اما امام حسین یک جمعیتى دارد که همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص مى کند، مى گوید مى خواهید بروید بروید، من خودم تنها هستم. آنها ایستادگى مى کنند تا کشته مى شوند، یک کشته شدن صد در صد افتخارآمیز…
(ادامه دارد)
استاد مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) 75 - 80(با تلخیص)
تمام خوبیها!
حضرت امام سجاد “علیهالسلام” فرمودند:
«رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاس»
تمام خیرات و خوبی های دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران دیدم.
کافی، ج2، ص320، ح3
#حدیث_روز
مرحوم حاج میرزا حسین نورى (اعلى اللَّه مقامه) استاد مرحوم حاج شیخ عباس قمى و … بسیار مرد فوقالعادهاى بوده است، مُحدّث است، ولى در فن خودش فوقالعاده متبحّر است… از آن حافظههاى بسیار قوى بوده است و مرد با ذوقى هم بوده است و بسیار با شور، با حرارت، با ایمان. گو اینکه این مرد بعضى از کتابها نوشت که شأن او نبود و علماى وقت هم ملامتش کردند، ولى معمولا کتابهایش خوب است.
مخصوصاً کتابى در همین موضوع منبر نوشته است به نام «لؤلؤ و مرجان». این کتاب با اینکه کتاب کوچکى است، فوقالعاده کتاب خوبى است. در این کتاب راجع به وظایف اهل منبر سخن گفته است. همه این کتاب در دو فصل است …
چنین کتابى شاید در دنیا وجود نداشته باشد. این مردِ بزرگ، در همین کتاب خودش نمونههایى از دروغهایى که به این حادثه بزرگ، حادثه تاریخى کربلا، نسبت مىدهند ذکر کرده است. آنچه که من عرض مىکنم غالباً یا همه آن همانهایى است که مرحوم حاجى نورى هم از آنها ناله کرده است، و حتى این مرد بزرگ صریحاً مىگوید:
امروز باید عزاى حسین را گرفت، اما براى حسین در عصر ما یک عزاى جدیدى است که در گذشته نبوده است و آن عزاى جدید این همه دروغهاست که درباره حادثه کربلا گفته مىشود و احدى جلو این دروغها را نمىگیرد. امروز بر این مصیبت حسین بن على باید گریست، نه بر آن شمشیرها و نیزههایى که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.
? استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1 ص 60
انسان نه تنها باید در مقابل حقیقت جحود و استنکار نداشته باشد، بىطرف هم نمىتواند باشد، باید از حق دفاع کند. مردم کوفه مىدانستند که حق با حسین بن على (علیه السلام) است و این معنى را اعتراف هم کرده بودند ولى در حمایت از حق و دفاع از آن کوتاهى کردند، ثبات قدم نشان ندادند و استقامت نورزیدند. در حقیقت، حمایت نکردن از حق، جحود عملى آن است.
حضرت زینب (سلام اللّه علیها) در خطبه معروف خویش براى کوفیان، آنها را به کوتاهى در حمایت از حق و به ظلم و جنایت بر آن نکوهش مىکند. فرمود:
یا اهل الکوفة، یا اهل الختل و الغدر و الخذل، أ تبکون؟ الا فلا رقأت العبرة، و لا هدأت الزّفرة، انّما مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا
«اى اهل کوفه، اى دغلبازان فریبکار بىوفا، آیا گریه مىکنید؟! پس اشک شما نخشکد و نالهتان خاموش نگردد. مثل شما همچون آن زن احمق است که پنبههایى را مىرشت و نخ مىساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه مىکرد و آنچه را که بافته بود باز مىکرد.»
استاد شهید مطهری، عدل الهی، ص 276
تقیه به معنای جهاد پنهانی برای رسیدن به مقصود است
تقیه بهمعنای کار نکردن نیست بلکه بهمعنای کارکردن، منتها کار موفّقیتآمیز کردن است. تقیه بهمعنای بهطرف مقصد راه پیمودن است، منتها در صورتی که کوه وجود داشته باشد از داخل کانال رفتن یا از راه انحرافی رفتن است.
در روایتی امام(علیهالسلام) میگوید «وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ»؛ «مؤمن آن کسی است که مجاهد باشد.»؛ «لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّةِ وَ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّیْفِ.». مؤمن درهرحالی جهاد میکند، هرگز جهاد را ترک نمیکند، نهایت اگر دولت حق بر سر کار بود، اگر امیرالمؤمنین علی(علیهالسّلام) بر سر کار بود، جهاد میکند، در کنار امام میرود به جنگ و با دشمنان حق و دشمنان علی (علیهالسّلام) جهاد میکند، اگر دولت حقّی بر سر کار نبود، همین جهاد را میکند امّا با تقیه، یعنی پنهان.
پس در معنای تقیه معنای جهاد گنجانده شده و من تعجّب میکنم چگونه کسانی تصوّر میکنند که روایت تقیه ضدّ روایت جهاد است یا ضدّ روایت عمل ائمّه (علیهمالسّلام) است.
تقیه استثنائی نیست، تقیه را اگر ترک عمل دانستیم استثنائی است، اما تقیه که ترک عمل نیست، تقیه عمل است، منتها به شکل دیگر.
کتاب:همرزمان_حسین(علیهالسلام)؛ ص358-360 | سخنرانیهای آیتالله خامنهای در محرم الحرام 1351 در هیات انصارالحسین تهران
شهیدی که زیر آفتاب مانده بود
رهبرانقلاب: در یکی از همین روزهایی که ما در خطوط جبهه حرکت میکردیم، یک نقطهای بود که قبلا دشمن متصرف شده بود، بعد نیروهای ما رفته بودند آنجا را مجددا تصرف کرده بودند، بنده داشتم از این خطوط بازدید میکردم و به یگانها و به سنگرها و به این بچههای عزیز رزمندهمان سر میزدم، یک وقت دیدم یکی دو تا از برادران همراه من خیلی ناراحت، شتابان، عرقریزان، آشفته، آمدند پیش من و من را جدا کردند از کسانی که داشتند به من گزارش میدادند که یک جملهای بگویم، دیدم که اینها ناراحتند گفتم چیه؟ گفتند که بله ما داشتیم توی این منطقه میگشتیم، یک وقت چشممان افتاده به جسد یک شهیدی که چند روز است این شهید بدنش در زیر آفتاب اینجا باقی مانده.
من به شدت منقلب شدم و ناراحت شدم و به آن برادرانی که مسؤول بودند در آن خط و در آن منطقه، گفتم سریعا این مسأله را دنبال کنید، جسد این شهید را بیاورید و جسد شهدای دیگر را هم که در این منطقه ممکن است باشند جمع کنید.
اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پارهات یا اباعبدالله، اینجا انسان میفهمد که به زینب کبری چقدر سخت گذشت، آن وقتی که خودش را روی نعش عریان برادرش انداخت، و با آن صدای حزین، با آن آهنگ بیاختیار، کلمات را در فضا پراکند و در تاریخ گذاشت فریاد زد «بأبی المظلوم حتی قضی، بأبی العطشان حتی مضی» پدرم قربان آن کسی که تا آن لحظهی آخر تشنه ماند و تشنهلب جان داد.
67/6/4
بسم الله الرحمن الرحیم
…السلام علیک یا اباعبدللّه
… مرحوم کفعمی رحمه الله از حضرت سکینه نقل کرده که گفت: چون پدرم کشته شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم، حالت بیهوشی به من روی داد، در آن حالت شنیدم که پدرم می فرمود:
«شیعتی ما ان شربتم ری عذب فاذکرونی، أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونی»
… ای شیعیان من، هر وقت آب خوشگوار نوشیدید یاد از لب تشنه من نمائید و هر زمان نام غریب یا شهیدی را شنیدید، بر من ندبه کنید.
?مصباح کفعمی ص 741
#حدیث_روز
میگویند بجای این کارا برید به فقرا کمک کنید…
آیا ورود فقرا به سفرهای های امام حسین ممنوع است؟
استاد مرتضی مطهری:
در ایام کربلا و آن ابتلاء عجیب چند چیز بود که موجب ازدیاد مصیبتهای اباعبدالله میشد . از همه بالاتر بعضی دنائتها و سخنان ناروا و بی ادبیها و وحشی گریهائی بود که از کوفیان میدید . ولی دو چیز بود که چشم اباعبدالله را روشن و دلش را خرم میداشت . آندو ، اصحاب و اهل بیتش بودند . وفاداریها و جان نثاریها و بیمضایقه خدمت کردنها و به عبارت دیگر صفاتها و وفاها و همگامیها و هماهنگی نشان دادنهای آنها دل حضرت را شاد و خرم میداشت ( برای مرد عقیده و ایمان و مسلک ، مایه خوشدلی بالاتر از دیدن همگام و هماهنگ یافت نمیشود ) و مکرر در مواقعی از ته دل به آنها دعا کرد . علاوه همان شهادت به اینکه : « انی لا اعلم اصحابا ابر و لا اهل بیت اوصل و لا اوفی من اصحابی » حاکی از کمال اعتماد اباعبدالله و دلخوشیش به آنها است .
حماسه حسینی_ ج 3_ ص61 .
نهضت عاشورا، مادر تمام نهضتها در تاریخ شیعه است.
امام سجّاد علىبنالحسین (صلوات الله و سلامه علیه) و امام باقر (علیهالسّلام) فرزندش و امام صادق (علیهالسّلام) فرزندزادهى او، سه رهبرند که پشت سر هم و پىدرپى، مبارزات دورهى قبل [امامان] را با دشوارى بیشتر و با اِشکالات فراوانترى تعقیب میکردند.
️ مبارزات این سه بزرگوار از مبارزات کربلا میرُوید و مبارزات کربلا، این نیمروز بسیار حسّاس - از صبح تا عصر عاشورا - اگرچه کوتاه بود، امّا مادر تمام مبارزات شیعه بود.
این، نصفروز مایه داد به تمام نهضتهاى شیعه در طول تاریخ؛ و اگر بر مبالغه حمل نشود، مایه داد به تمام نهضتهاى انسانى طول تاریخ، ولو به غیر ما. این نصفروز، بسیار پرشکوه است. و دلیل اهمّیّت این نیمروز این است که اگر ما بعد از 1400 سال باز میتوانیم دربارهى امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) حرف بزنیم، بهخاطر آن نصفهروز است.
️ این جلسات ما، این نشستوبرخاست ما، این مجلس ما، این منبر ما، این حرفهاى ما، به برکت همان نیمروز است.
ما به نام «عاشورا» دور هم جمع میشویم و حرف امام باقر (علیهالسّلام) را میزنیم، حرف شاگردان حسین (علیهالسّلام) و فرزندان حسین (علیهالسّلام) را میزنیم.
? کتاب همرزمان_حسین(علیهالسلام)؛ ص180-181 سخنرانیهای آیتالله خامنهای در محرم الحرام 1351 در هیات انصارالحسین تهران
بازماندگان کربلا، قیام تشیع را زنده نگه داشتند.
بعد از آنکه واقعهی عاشورا پیش آمد، حکومت اموی ابتدا خیلی سرمست بود، خوشحال بودند که قال کنده شد؛ همهجا گفتند که دشمنان حکومت، دشمنان قدرت یزید، سرکوب شدند و از بین رفتند. خلاصه و عصارهی قرآنخوانهای حجاز و عراق و فارس و یمن و شام و بقیّهی استانهای اسلامی در 72 نفر جمع شد و این 72 نفر در یک نیمروز کشته شدند و به خاکوخون تپیدند؛ تمام شد، قال کنده شد.
️ خیال کردند ماجرای نبوّت و امامت و تشیّع سر آمد و دیگر در مقابل آنها کسی نیست؛ ولی ناگهان دیدند که نه، اشتباه کردهاند.
اوّلاً در بازماندگان دودمان نبوّت کسی مثل زینب(سلام الله علیها) هست که کوفه را در یک جا و دربار فاسد و وحشی یزید را در یک جای دیگر منقلب میکند.
️ در بازماندگان کشتگان کربلا علیّبنالحسین (علیهماالسّلام) هست که در شام، در مرکز قدرت یزید و بین مردم شامی که چهل سال است زیر یوغ این خاندان دارند زندگی میکنند و از اسلام هیچ نمیدانند، امام سجّاد(علیه السلام) بر منبر میرود و حقایق را میگوید و اولویّت خودش را برای همین مقام تثبیت میکند و اسلام را به یاد مردم میآورد.
? کتاب همرزمان حسین(علیهالسلام)؛ ص135-137| سخنرانیهای آیتالله خامنهای در محرم الحرام 1351 در هیات انصارالحسین تهران
داشتن انصاف مهم است.
تاجر و کاسب بازار بود. مالالتجارهای داشت که خوب فروش میرفت. وسوسه شد گران بفروشد. رفت پیش امام جماعت مسجد سیدعزیزالله بازار تهران که فقه و اخلاق تدریس میکرد. گفت جنسم را اگر 100 تومان هم بفروشم، سود میکنم ولی چون بازار کشش دارد، اگر 200 تومان بفروشم، اشکال دارد؟ آن عالم پاسخ داد این مال متعلق به توست و میتوانی به هر قیمتی که میخواهی بفروشی؛ البته انصاف نیست. مرد کاسب گفت حرام نباشد؛ اشکال ندارد! برخاست برود اما شنید: «البته حواستون باشه شمر هم انصاف نداشت که آن جنایت بزرگ را در حق امام حسین علیهالسلام در کربلا مرتکب شد».
استاد مرتضی مطهری:
معاویه هنگام مردن سخت نگران وضع پسرش یزید بود و نصایحی به او کرد .
گفت : تو برای بیعت گرفتن ، با عبدالله بن زبیر آنطور رفتار کن ، با عبدالله بن عمر آنطور رفتار کن ، با حسین بن علی علیه السلام اینگونه رفتار کن . مخصوصا دستور داد با امام حسین ( علیه السلام ) با رفق و نرمی زیادی رفتار کند . گفت : او فرزند پیغمبر است ، مکانت عظیمی در میان مسلمین دارد ، و بترس از اینکه با حسین بن علی با خشونت رفتار کنی . معاویه کاملا پیش بینی میکرد که اگر یزید با امام حسین با خشونت رفتار کند و دست خود را به خون او آلوده سازد ، دیگر نخواهد توانست خلافت کند و خلافت از خاندان ابوسفیان بیرون خواهد رفت . معاویه مرد بسیار زیرکی بود ، پیش بینیهای او مانند پیشبینیهای هر سیاستمدار دیگری غالبا خوب از آب درمیآمد . یعنی خوب میفهمید و خوب میتوانست پیش بینی کند .
برعکس ، یزید ، اولا جوان بود ، و ثانیا مردی بود که از اول در زی بزرگزادگی و اشرافزادگی و شاهزادگی بزرگ شده بود ، با لهو و لعب انس فراوانی داشت ، سیاست را واقعا درک نمیکرد ، غرور جوانی و ریاست داشت ، غرور ثروت و شهوت…
حماسه حسینی ج 2 _ ص 19 .
“امام علی(علیه السلام)”
خوشا به حال آنکه عیب خودش، او را از پرداختن به عیبهای مردم باز دارد.
#حدیث_روز
“چند راه ساده برای دلداری دادن به همسر!”
صادق باشید:
شاید اکثر ما تصور میکنیم، یکی از روشهای دلداری دادن همسر این است که به او بگوییم: «نگران نباش، همه چیز درست میشود»؛ در حالی که هر دو طرف میدانند که فعلا شرایط بد است و شاید هم ادامه یابد، پس دلیلی نیست که اغراق کنیم و همسرمان نیز احساس کند که دروغ میگوییم!
بهتر است صادق باشیم و به جای جمله بالا رو راست بگوییم که: «عزیزم نمیدانم چه بگویم، در شرایط سختی قرار داریم ولی من کنارتم و هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم»
با این جمله یا هر جملهای که احساس واقعی شما را نشان میدهد. نسبت به همسرتان صادق باشید تا او بداند که شما درکش میکنید و متوجه اوضاع هستید. (فقط در صورتی که واقعا مشکل وجود داشته باشد)
“مــراقب ظاهـر خـود باشید….”
آنچه مردان میبینند، برایشان بسیار مهم است و در آنها کشش یا دافعه ایجاد میکند.
در حالیکه خانمها با مغز خود عشق میورزند مردان از طریق آنچه میبینند مجذوب میشوند.
پس، بسیار مهم است که خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. بعد از ازدواج شما یک مسئولیت مهم دارید که نباید با خودخواهی از زیر آن شانه خالی کنید.
باید خود را آراسته کنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت کنید و از نظر روحی فردی پر انرژی باشید.
همهی این کارها نه تنها به دوام زندگی زناشویی شما کمک میکند بلکه سبب اعتماد به نفس بالای شما میشود.
“"هفت نکته مهم، جهت حفظ عشق و علاقه بین زوجین!”
* قدرشناسی
* متعهد بودن
* اعتماد سـازی
* ابراز علاقه کلامی
* پشتیبانی و حمایت
* احترام به حریم شخصی
* پذیرش حقیقت وجودی یکدیگر
انسان نه تنها باید در مقابل حقیقت جحود و استنکار نداشته باشد، بىطرف هم نمىتواند باشد، باید از حق دفاع کند. مردم کوفه مىدانستند که حق با حسین بن على (ع) است و این معنى را اعتراف هم کرده بودند ولى در حمایت از حق و دفاع از آن کوتاهى کردند، ثبات قدم نشان ندادند و استقامت نورزیدند. در حقیقت، حمایت نکردن از حق، جحود عملى آن است.
حضرت زینب (سلام اللّه علیها) در خطبه معروف خویش براى کوفیان، آنها را به کوتاهى در حمایت از حق و به ظلم و جنایت بر آن نکوهش مىکند. فرمود:
یا اهل الکوفة، یا اهل الختل و الغدر و الخذل، أ تبکون؟ الا فلا رقأت العبرة، و لا هدأت الزّفرة، انّما مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا
«اى اهل کوفه، اى دغلبازان فریبکار بىوفا، آیا گریه مىکنید؟! پس اشک شما نخشکد و نالهتان خاموش نگردد. مثل شما همچون آن زن احمق است که پنبههایى را مىرشت و نخ مىساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه مىکرد و آنچه را که بافته بود باز مىکرد.»
استاد شهید مطهری، عدل الهی، ص 276
انتظار فرج انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود، ایده اش و هدفش قطعا در آینده پیروز است.
یادداشت های استاد مطهری، ج 9، ص 395
پیشوایان دین از زمان پیغمبر اکرم و زمان ائمه اطهار دستور اکید و بلیغ دادهاند که باید نام حسین بن على زنده بماند، باید مصیبت حسین بن على هر سال تجدید بشود، چرا؟ بحث در این «چرا» است. این چه دستورى است در اسلام؟ چرا این همه ائمه دین به این موضوع اهتمام داشتند؟ چرا براى زیارت حسین بن على این همه اهتمام و ترغیب است، این همه تشویق است؟ ما باید به این «چرا» دقت کنیم.
ممکن است کسى بگوید: «این براى این است که تسلى خاطرى براى حضرت زهرا باشد.» آیا این حرف مسخره نیست که بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟ در صورتى که به نصّ خود امام حسین و به حکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یکدیگر هستند. این چه حرفى است؟! مگر حضرت زهرا بچه است که بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گریه کند، بعد ما برویم به ایشان سرسلامتى بدهیم! این حرفها دین را خراب مىکند.
حسین مکتب عملى در اسلام تأسیس کرد. حسین علیه السلام نمونه عملى قیامهاى اصلاحى است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند حسین سالى یک بار با آن نداهاى شیرین و عالى و حماسه انگیزش ظهور پیدا کند، فریاد کند: «أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً» خواستند «الْمَوْتُ اوْلى مِنْ رُکوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگى ننگین بهتر است) براى همیشه زنده بماند. خواستند «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً» براى همیشه زنده بماند. زندگى با ستمکاران براى من خستگىآور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چیزى نیست. خواستند آن جملههاى دیگر حسین: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جِیدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند.
?استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1 ص 78
نُـه علـت مهـم خـیانت.
1. حس تنوع طلبی:
در آقایان بیشتر از خانم ها دیده میشود؛ پیش میآید که بعضی مردها درگیر چنین روابطی شوند.اما خانمها هم مراقب باشند که با آمار کمتر اما از این مورد در امان نیستند.
2. سردی روابط:
وقتی بین زوجها روابط محبت آمیز، عاطفی و هیجانی کم میشود و دیگر خبری از احساس شور و هیجان نیست.شادابی وسرزندگی رابطه تان را حفظ کنید.
3. سرد شدن نسبت به ظاهر یکدیگر:
در زندگی زناشویی افراد به تدریج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند یا اینکه جذابیتهای فرد مقابل برایشان یکنواخت و تکراری شده باشد.مراقب پاکیزگی وتنوع ظاهری خود مثل اولیل ازدواج ،باشید.
4. ازدواجهای اجباری:
زن یا مردی که برخلاف میلشان و به دلیل اصرار خانواده، تن به ازدواج میدهند، احتمال آنکه به همسرشان خیانت کنند؛ بیشتر از سایرین است.از این رابطه نقاط قوت را بیرون بکشید و تقویت نمایید.
5. انتقام گرفتن:
زن و شوهر ممکن است به دلیل رنجشی که از یکدیگر دارند؛ دست به انتقام بزنند و راه خیانت را انتخاب کنند. مثلا مردی که به همسرش بدبین است و او را تحت فشار قرار میدهد، همسرش برای انتقام گرفتن از او بیوفایی میکند. این مورد در زنان شایع است، چرا که دائما زنان به این فکرند تا کارهای بدی را که همسرشان در حقشان کرده تلافی کنند…!بخشش شرط اصلی رابطه است.
6. برآورده نشدن نیازهای جنسی:
بعضی افراد که در روابط جنسی به مشکل برمیخورند؛ به جای آنکه از طریق مشاوره و مراجعه به متخصصان مشکلاتشان را حل کنند، سعی میکنند به همسرشان خیانت کنند.
7. کنجکاوی:
گاهی افراد به دلیل صحبت سایرین درباره روابط خارج از سیستم خانواده، به دنبال بیوفایی میروند و به اصطلاح میخواهند ببینند چه خبر است…!خود کنترل، محکم ، مصمم و با عزت نفس باشید.
8. احساس ناامنی در رابطه:
یکی دیگر از دلایل، ایجاد بیمهری است. مثلا زمانی که یکی از طرفین به دفعات به همسرش بگوید تو را ترک میکنم، حس ناامنی در او به وجود خواهد آمد و با پیش بینی محل امن دیگری در بدست آوردن آرامش تلاش میکند .
9. داشتن انتظارات و رفتارهای غیرمعقول:
* این انتظارات میتوانند در مسائل زناشویی،عاطفی و مادی باشند، هرکدام به نوعی به زندگی آسیب میرسانند.لطفا انتظارات خود را به نحو صحیح و عادلانه سنجش کنید و خود را جای همسرتان قرار دهید تا بهتر درکش کنید.
درپناه حق ……… ….
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر امیرالمومنین از شهادت رسیدن سید الشهدا!
امام باقر علیه السّلام فرمودند
مر على بکربلا فى اثنین من اصحابه قال:
فلما مر بها ترقرقت عیناه للبکاء ثم قال:
هذا مناخ رکابهم و هذا ملقى رحالهم و هیهنا تهراق دماؤهم، طوبى لک من تربة علیک تهراق دماء الأحبة؛
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) با دو تن از یارانش از «کربلا» گذر کردند،
حضرت، هنگام عبور از آنجا، چشمهایش اشکآلود شد، سپس فرمودند:
اینجا مرکبهایشان بر زمین مى خوابد، اینجا محل بار افکندنشان است و اینجا خونهایشان ریخته مى شود، خوشا به حال تو اى خاکى که خون دوستان بر روى تو ریخته مى شود!
?بحارالانوار، ج 44، ص258
#حدیث_روز
السلام علی الحسین،
و علی علی بن الحسین،
وعلی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
الذین بذلوا مهجهم دون الحسین (علیه السلام)
___________________
بسم الله الرحمن الرحیم
درسی که حسین به انسانها اموخت…
…چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی درباره فلسفه حرکت امام حسین علیه السلام میگوید:
…اگر منظور حسین، جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم میکند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد
…شارلز دیکنز یقول:
ان کان الحسین قد حارب من أجل أهداف دنیویة، فإننی لا أدرک لماذا اصطحب معه النساء والصبیة والأطفال؟
إذن فالعقل یحکم أنه ضحى فقط لأجل الإسلام.
…Charles Dickens:
If Husain had fought to quench his worldly desires, then I do not understand why his sister, wife, and children accompanied him. It stands to reason therefore, that he sacrificed purely for Islam ”
بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه میشود با یک قطره اشک روضه، همه گناهان بخشیده شود…
ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر ولی عصر “ارواحنا فداه”
….سید بحرالعلوم “اعلی الله مقامه” به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد.
در بین راه راجع به این مساله، که گریه بر امام حسین سلام الله علیه گناهان را مى آمرزد، فکر مى کرد.
…همان وقت متوجه شد که شخص عربى که سوار بر اسب است به او رسید و سلام کرد. بعدپرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرورفته اى؟ و در چه اندیشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟
…سید بحرالعلوم فرمود: در این باره فکر مى کنم که چطور مى شود خداى تعالى این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان بر حضرت سیدالشهداء “سلام الله علیه"مى دهد، مثلا در هر قدمى که در راه زیارت برمى دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده مى شود؟
..آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشکل حل شود. سلطانى به همراه درباریان خود به شکار مى رفت. در شکارگاه از همراهیانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسیار گرسنه شد.
…خیمه اى را دید و وارد آن خیمه شد، در آن سیاه چادر پیرزنى را با پسرش دید، آنان در گوشه خیمه عنیزه اى (بز شیرده) داشتند و از راه مصرف شیر این بز، زندگى خود را مى گرداندند.
…وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذیرایى از مهمان، آن بز را سربریده و کباب کردند، زیرا چیز دیگرى براى پذیرایى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد، از ایشان جدا شد و به هر طورى که بود خود را به درباریان رسانید و جریان را براى اطرافیان نقل کرد.
در نهایت از ایشان سؤال کرد: اگر بخواهم پاداش میهمان نوازى پیرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى باید انجام بدهم؟
…یکى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
…دیگرى که از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهید.
…یکى دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
…سلطان گفت: هر چه بدهم کم است، زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند، من هم باید هرچه را که دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.
…بعد سوار عرب به سید فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهداء “سلام الله علیه"هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد.
پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود، چون خدا که خدائیش را نمى تواند به سیدالشهداء"سلام الله علیه” بدهد، پس هر کارى که مى تواند انجام مى دهد،
…یعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گریه کنندگان آن حضرت، درجاتى عنایت مى کند، در عین حال اینها را جزاى کامل براى فداکارى آن حضرت علیه السلام نمى داند.
چون شخص عرب این مطالب را فرمود, از نظر سید بحرالعلوم غایب شد…
?العبقرى الحسان، ج1، ص119
_____________
بسم الله الرحمن الرحیم
درسی که حسین به انسانها اموخت…
…گاندی رهبر بزرگ انقلاب هند درباره امام حسین علیه السلام مینویسد:
…من زندگى امام حسین علیه السلام، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده و توجه کافى به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین پیروى کند.
..الزعیم الهندی غاندی یقول:
…لقد طالعت بدقة حیاة الأمام الحسین شهید الأسلام الکبیر وددققت النظر فی صفحات کربلاء واتضح لی ان الهند اذا ارادت احراز النصر فلابدلها من اقتفاء سیرة الحسین
…Say karamchand ganghi :
“I have looked into the biography of Imam Al-Hussein, the great martyr of Islam, and I have scrutinized the tragedy of Karbala and reached the conclusion that if India wishes to achieve victory, it has to model after Al-Hussein.”
_______________
ثواب گریه بر امام حسین علیه السلام
امام رضا علیه السّلام فرمودند
…إن بَکَیتَ عَلَى الحُسَینِ حَتّى تَصیرَ دُموعُکَ عَلى خدَّیکَ غَفَرَاللّه ُ لَکَ کُلَّ ذَنبٍ أذنَبتَهُ
…اگر بر حسین(علیه السّلام) بگریى ، چنان که اشک هایت بر گونه ات جارى شود ، خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد .
?بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 286
#حدیث_روز
آیتالله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید: عدهای دلشان میخواهد بین سپاه، مرجعیت و حوزههای علمیه جدایی ایجاد کنند
در جریان فیضیه اگر دشمنانی دست داشتند، نتوانستند جدایی و بدبینی ایجاد کنند و در آینده هم نخواهند توانست؛ سپاه در خدمت اهل بیت و اسلام است و ما هم باید در خدمت کسانی باشیم که در خدمت اسلام و اهل بیت هستند
اکنون نیز دشمن از وجود سپاه ناراحت است و یکی از اولین شرطهای مذاکره شان حذف سپاه و حشدالشعبی و حزب الله لبنان است، برای اینکه تا اینها هست آنها نمیتوانند مسلط شوند و کاری از اینها ساخته نیست
تاکید میکنم رابطه سپاه با مراجع باید قوی باشد و جدایی نیفتد عدهای هستند دلشان میخواهد بین سپاه و مرجعیت و حوزههای علمیه جدایی ایجاد کنند، همه باید دست به دست هم بدهند تا نظام را حفظ کنند.
پای درس استاد فاطمی نیا
توصیه های استاد فاطمی نیا پیرامون اقامه عزای سیدالشهداء امام حسین علیه السلام :
خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین (علیه السلام) چیزی نبینید.
با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید ؛ همانطور که با وضوء وطهارت در این جلسات شرکت میکنیم ، به وسیله استغفار ، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
قبل از ورود به مراسم عزای ابی عبدالله علیه السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی عبدالله علیه السلام هست، آن را برطرف بفرما.
دهه محرم ، دهه تحول است ، جناب حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان است. در این دهه باید متحول شویم.
حجت الاسلام الویری: رفتار نسنجیده و سردرگمی رسانه ملی در نمایش زنان/ استفاده ابزاری از زن در تبلیغات بازرگانی تلویزیون موج میزند
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام):
اگرچه روابط جنسی آشکار که در بعضی تبلیغات بازرگانی غربی وجود دارد در برنامههای تلویزیونی ما دیده نمیشود، اما به طور محسوسی همان روابط و استفاده ابزاری از زن به صورت پنهان در تبلیغات بازرگانی موج میزند
منظور از سردرگمی این است که مخاطب نمیتواند بفهمد که ملاک موفق نشان دادن زنان و ناموفق نشان دادن آنها در بخشهای مختلف این طیف چیست؟
از جمله این دوگانهها، دوگانه مذهبی بودن و اجتماعی بودن است. در یک تلقی سنتی، زنی که میخواهد پایبند ارزشهای دینی باشد باید حضور اجتماعی کمتری داشته باشد؛ اما رسانه سیما از نظر جمع کردن بین اجتماعی بودن و مذهبی بودن دچار نوعی دوگانه است.
دوگانه دیگر دوگانه باحجاب بودن و صاحبنظر بودن است.
حجم برنامههایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تبلیغ حجاب به عنوان یک ارزش میپردازند قابلتوجه است؛ اما میبینیم وقتی یک مناسبت سیاسی مثل انتخابات یا راهپیمایی 22 بهمن پیش میآید، بیحجاب بودن یک ارزش به حساب میآید و دوربینهای تلویزیون به دنبال زنانی میگردند که پوشش مطلوبی ندارند. آنقدر هم با شوق و شعف این افراد به نمایش گذاشته میشوند که تعارض میان ارزشها را نشان میدهد.
سریال پایتخت از نظر نشان دادن نقش زن، سریال موفقی بود
خیلی دلت میخواد “شهید” بشی ؟
شهادت فقط
در صحنه نبرد سخت
و جهاد اصغر
رخ نمی دهد …
شهادت
در همین جنگ نرم
و جهاد اکبر
است بجنگید …
هرکس بر خود
پیروز شود …
شهید اسٺ
عاشــــورا یعنی:
بفهمیم که امام حسین (علیه السلام)
امام زمان آن دوره بود
اورا نشناختند
یاری نکردند
و فاجعه ای شد که جان اهل زمین و 7 آسمان را سوزاند
ما آیا امام زمانه ی خود را میشناسیم
او کیست
ایا او را شناخته ایم
آیا دستی به یاری آن نور آسمانی بلند کرده ایم
مهدی (عج) تنها تر از جدش مانده است
امام حسین یک عاشورا دید
اوهزاردویست عاشورامیبیند و درک میکند
اگر هر سال به عاشورا میرسیم
یعنی هنوز برای ظهور قطب عالم امکان حضرت ولی عصر اماده نشده ایم
به خود آییم
به امید ظهورش
شیره خواره حسینی
چشم هایت به کربلا فهماند
مست بودن به قیل و قال که نیست
ظهر روز دهم نشان دادی
مرد بودن به سن وسال که نیست