مرگ
*زمانی میرسد که امور دنیا به پایان می رسد،
روزگار تمام میشود،و قیامت نزدیک میشود،*
قیام یعنی برپا شدن،برپا شدن از قبر
در آن زمان خداوند انسان ها را از شکاف قبرها،آشیانه پرندگان،و لانه درندگان و محل کشته شدن آنها بیرون می آورد،
هرکس هرکجا جان داده باشد و آنجا باشد،اورا از همان جا می آورند.
همه شتابان به سوی فرمان پروردگار گردن کشیده و سر بالا گرفته
چرا گردن بالا میکشند::چون در قبر بی خبر بوده اند و وقتی از قبر بیرون می آیند،می خواهند بدانند چه خبر شده،،
درست مثل کسی که انتهای صفی ایستاده و مدام سرش را بالا میبرد تا اول صف را ببیند.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
_سلام بر تنهاترین مرد عالم امام زمان (عج)
چرا به خود نمی آییم؟!
چرا برای آمدنش دعا نمی کنیم؟ !
چرا نذر آمدنش گناهی را ترک نمی کنیم؟ !
اللهم عجل لولیک الفرج
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
درد دلهای امیرالمومنین (ع) که در فراق حضرت زهرا سلام الله علیها فرموده است:
سلام بر تو ای رسول خدا .
سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است .
ای پیامبر خدا ،
صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه کم شده
و توان خویشتن داری ندارم.
اما برای من که سختی جدایی تو را دیده ،
و سنگینی مصیبت تو را کشیدم ، شکیبایی ممکن است.
این من بودم که با دست خود تو را درمیان قبر نهادم
و هنگام رحلت ،جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد.
پس امانتی که بمن سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید
از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم ،شب زنده داریست،
تا آن روزکه خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند .
بزودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند .
از فاطمه بپرس ،
و حال اندوهناک مارا از او خبرگیر ،
که هنوز روزگاری سپری نشده ،و یاد توفراموش نگشته است .
سلام من به هردوی شما ،
سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمیکند .
اگر از خدمت تو بازمیگردم از روی خستگی نیست،
و اگر در کنار قبرت مینشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمیباشد.
نهج البلاغه خطبه 202
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
پای درس استاد:
شرح خطبه 83
بندگان خدا از خدا آن طوری بترسید،مثل آن خردمند عاقلی که فکر قیامت دلش را مشغول کرده است
برای بندگان خدا ترس
ترس از عذاب الهی جسم او را به زحمت انداخته
شب زنده دار است و اندک خواب او را فرا گرفته به امید ثواب روزهای بسیار گرم روزه میگیرند
*بندگان خدا ترس .
بی رغبتی در دنیا امیالشان را باز داشته است،و زبانش به ذکر خداوند جاری است*
ترس از گناه را به منظورایمنی از عذاب مقدم می دانند
-یعنی می گویند پیشگیری بهتر از درمان است.
_شهید مطهری:هر حرفی میخواهی بزنی هفت بار آن را بجو.
وسوسه های مانع از راه رسیدن به راه روشن را از خود دور میکنند
ما باید الیه المصیر باشیم
یعنی:
-به سوی خدا گردیدن.
-تبدیل شدن.
*بنده خلیفه خدا هست،باید مثل او شود،
هرچه خداوند دارد باید بنده هم داشته باشد.
_خداوند مهربان است،تو هم مهربان باش.
_خداوند کریم است،تو هم کریم شو.
_یعنی استعداد این صفات را داری و باید به آنها بپردازی.
گاه گناه حجاب است،وقتی من گناه میکنم قلبم پرده می افتد و خدا را نمیبینم
لذا اصلا دنبال خدا و رضایتش نیستم و با اسباب بازی ها سرگرم میشوم.
سفارش بزرگان دین ما:
مطالعه،مطالعه،مطالعه
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
ولنتاین واسه کیاست؟؟؟
واسه شماست؟؟؟
ما که عشقمون کربلاس
کادومونم با بقیه جداست
چون دست حضرت #زهراست
ولنتاین واسه کیاست؟؟؟
واسه شما عشقا؟؟؟
ما که عشقمون #مولاست
کادومونم دست خود آقاست
ولنتاین مال شما
لبخند مهدے مال ما
#روز_عشق_ما_فقط_پیوند_زهرا_و_علی_است
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
امام صادق علیه السلام
هر کس شب را با گفتن تسبیحات فاطمه علیهما السلام بخوابد، از شمار مردان و زنانى است که بسیار یاد خدا مى کنند
بحار الأنوار ، ج 87 ص 174
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
امتیازات شیعیان امیرالمومنین امام علی علیه السلام
* روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب (علیهالسلام) فرمود:
ای علی! به شیعیان و یارانت ده امتیاز را بشارت بده:
1- حلال زادگی.
2- ایمان صحیح.
3- دوستی خدا با آنها.
4- گشادی قبر.
5- روشنی پل صراط.
6- نترسیدن از فقر و بینیازی قلب.
7- دشمنی خدا با دشمنانشان.
8- ایمنی از خوره.
9- آمرزش گناهان.
10- همنشینی با من در بهشت
نصایح،ص310
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
آرِزوےِ مَرگـــــ کردَڹ
مالهِجدَه سالِه نیستــ
عَرشیاڹــــ با گِریه اَمّا،
مُستَجابَشــــ می کنَن
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
معرفی سیره فاطمی توسط امام زمان(عج) به عنوان نقشه راه منتظران!
وقتی امام عصر علیه السلام تاکید بر الگو بودن حضرت فاطمه طاهره سلام الله علیها دارند، این تکلیف جامعه را نیز تا حدی معلوم می کند. اینکه جامعه نیز باید از آن حضرت(س) الگو بگیرد که زنان در این بحث نقش مهمی دارند.
از مطالبی که در دوران غیبت درباره زنان بحث می شود الگوپذیری زنان و نقش الگوها در این عرصه است. امروز این مسئله ثابت شده که از کارآمدترین و باانتاج ترین کارها برای جامعه، ارائه الگوهای عملی و رفتاری به جامعه است. یعنی وقتی جامعه الگوهایی داشته باشد و مطابق آن الگوها رفتار کند، ثمربخش تر است.
قرآن کریم نیز موارد مختلفی از این ساحت الگویی را برای ما بیان می فرماید: از جمله «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ؛ قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست» و یا درباره حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: «قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبرهیمَ والَّذینَ مَعَهُ…» و نیز درباره سایر انبیاء الهی آنها را برای ما به عنوان الگو معرفی می کند و می فرماید: «أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ؛ به هدایت آنها اقتدا کنید، یعنی الگو بگیرید.»
وقتی درباره دوران غیبت وارتباط جامعه با حضرت مهدی علیه السلام سخن می گوییم، یکی از نکات درباره حضرت(عج)، سخن ایشان درباره حضرت زهراسلام الله علیها است که فرمودند: «فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة؛ الگوی خوب من دختر رسول خدا صل الله علیه وآله است» رفتار او، کردار او، گفتار او؛ و حضرت را به عنوان یک الگو مطرح می کنند.
طبیعی است که ما نمی توانیم به عمق و کُنه این کلام حضرت(عج) برسیم و اندیشه و بیان ما قاصر است که منظور حضرت(عج) را از این کلام دریابد که چه جلوه هایی از این ساحت الگویی مد نظر امام زمان(عج) است؟ و ایشان چه ویژگی هایی از عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها را در نظر دارند؟ چرا که حضرت زهرا سلام الله علیها در تعابیر ما به شب قدر تشبیه شده اند که قدر و منزلت آن برای هیچ کس معلوم و مشخص نیست. اما به هرحال و با وجود همه ابهام و عمقی که در این کلام امام وجود دارد، با توجه و کمک از سخنان و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام شاید بتوان به جرعه ای از آن رسید.
حجت الاسلام محمدصابر جعفری، کارشناس و محقق مهدوی در گفت و گو با خبرگزاری شبستان
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
بسم الله الرحمن الرحیم
نامگذاری فرزندان به نام های….
امام کاظم علیه السّلام فرمودند
سمِعْتُ اَبَا الْحَسَنِ علیه السلام یَقُولُ:
لایَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتا فیهِ اسْم
محَمَّد
اوْ اَحْمَدَ
اوْ عَلِىٍّ
اوِالْحَسَن
اوِالْحُسَیْنِ
اوْ جَعْفَرٍ
اوْطالِبٍ
اوْ عَبْدِاللّه ِ
اوْ فاطِمَةَ مِنَ النِّساءِ
در خانه اى که نام
محمّد،
احمد،
على،
حسن،
حسین،
جعفر،
طالب،
عبداللّه
و فاطمه از زنان باشد، فقر وتنگدستى به آن خانه وارد نمى شود.
وسائل الشیعه،ج15،ص129
_______________________________
#حدیث_تربیت_اسلامی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
_______________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
امام باقر علیه السلام:
برای زن نزد خدا هیچ شفاعت کننده ای کار سازتر از خوشنودی شوهرش نیست.
میزان الحکمه ، ح 7864
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
همه روز ، روز خداست
خداوندا روزت مبارک…
روز عشق را فقط به تو می توان تبریک گفت…
تو که عشقت آسمانیست…
و ثمره ی عشقت آرامش است…
تو که رنگ و بوی عشقت فرق میکند…
تو عشقت خالص و ناب است…
تو بی حساب میدهی…
بی توقع برکت میدهی…
و بی منت یاری میکنی …
واقعا که تنها تو سزاوار کلمه ی عاشق هستی…
عشقی که خالصانه به بنده ات تقدیم میکنی…
دوست داشتنهای ما بوی نیاز
دوست داشتنمان برای دل خودمان
و توقع،زیربنای عشقمان است…
خدای عاشق
روزت مبارک…
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
السلام علیک یاصاحب الزمان(عج)
شبیه قامت زهرا شکسته است قدت
شبیه زانوی حیدری خمیده زانویت
مادرت دیده به راه است بیائی مهدی
پشت در ناله ای آمد کجائی مهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#حدیث_روزانه
امام علی(علیه السلام):
«رُبَّ مَفتونٍ بحُسنِ القَولِ فیهِ»
بسا کسی که با تمجیدی که از وی شده فریب خورده است.
حکمت462 نهج البلاغه
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#علم_وعرفان 4
منظور از علوم غیر مفید چیست؟
یعنی افرادی که رشته تحصیلی آن ها مثل شیمی است از علوم غیر مفید استفاده می کنند و معلمان این دروس علوم غیر مفید را درس می دهند؟
در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و علم مفید محسوب شده و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند، حتی از یادگیری این علوم به عنوان «واجب کفایی» نام برده شده است.
اصولا در یک نگاه دقیق برای یافتن مفید یا غیر مفید بودن یک علم باید معنای روشنی از فائده در این عنوان ارائه داد و روشن نمود که مراد از مفید در این بخش چیست، از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است، نه هدف؛ آن هم وسیلهای که انسان را به کمال میرساند و دنیا و آخرت او را آباد میکند؛ با این بیان علمی مفید خواهد بود که چنین هدفی را تامین کند و علم غیر مفید نیز علمی خواهد بود که انسان را از دستیابی به این هدف بازدارد .
در این مسیر علل و عوامل مختلفی می توانند موثر باشند و حتی هدف وانگیزه انسان از تعلیم یک علم نیز می تواند الهی یا نفسانی بودن آن یا مفید و غیر مفید بودن آن علم را رقم بزند، چون همین جهت گیری می تواند انسان را به خدا برساند یا او را از خدا دور نماید.
البته در یک نگاه اولی ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است ،در این جهت علوم الهی و دینی - با توجه به موضوع آن - از سایر علوم اشرف و برترند؛ ولی این بدین معنا نیست که علوم دیگر بیاهمیت و بدون ارزش است و علم مفید نیستند به خصوص که اهدافی بلند و حساب گرانه و در خدمت دین و جامعه دینی در پس آن وجود داشته باشد.
در یک نگاه کلی می توان گفت هر علمی که انسان را به دنیاپرستی سوق دهد، به چنگال مادیات بسپرد، فهم و شعور او را به طرف خواب و عیش و نوش بکشاند ، هدف نهایی او را تنها وصول به مادیات قرار دهد، چیزی جز ضلالت و گمراهی نیست. حال چه این علم از علوم تجربی باشد و چه از علوم دینی و حتی توحیدی.
اما اگر این گونه نبود و جهت گیری به سمت سعادت حقیقی بشری بود ، حتی علوم تجربی بشری نیز میتواند نقشآفرین بوده و موجبات سعادت آدمی را فراهم کند. این در صورتی است که این علوم و تحصیل و پژوهش در آن ها هدف تلقی نشود، بلکه وسیله پیشرفت و رسیدن به کمال باشد.
البته باید پذیرفت بعضی از علوم و رشته ها به این هدف نزدیک تر و کم واسطه ترند و علت اینکه برخی ازبزرگان و اولیا به این علوم روی آورده اند، همین شاخصه هاست؛ اما هر علمی که به حال اسلام و مسلمانان نافع باشد و دردی را دوا کند، تحصیل این علم اگر برای خدمت و همراه با اخلاصباشد، دارای ثمره بزرگ اُخروی است، و مشمول اجر و ثوابهایی است که در تحصیل علم وارد شده است. رسولخدا (ص) فرمود:
” ان الملائکة لتضع أجنحتها لطالب العلم ؛ فرشتگان زیر پای طالبان دانش پر و بال خود را مینهند.
باز حضرت فرمود: ” طلب العلم فریضه علی کل مسلم، ألا انّ الله یحب بغاة العلم ؛ طلب علم بر هر مسلمانی واجب است. خدا دانش جویان را دوست دارد. مسلما نمی توان همه این روایات را حمل بر علوم دینی کرد. زیرا در روایاتی به ما دستور تحصیل علم و حکمت حتی از منافقان و مشرکان و مانند آن ها داده اند ؛ معلوم است علم و حکمتی که از فرد مشرک به دست می آید ، در زمره علوم دینی نخواهد بود ، پس علوم دیگری ممکن است حتی از طریق مشرکان و غیر موحدان به دست بیاید که به حال ما و سعادت ما مفید باشد .
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#علم_وعرفان 3
علم بدون تزکیه، علم نیست :
و پیغمبر - صلى الله علیه و آله و سلم - فرمود:
«و لا تدخل الملائکة بیتا فیه کلب» .
یعنى:
«ملائکه داخل نمىشود بر خانه اى که در آن سگ باشد» .
پس، هرگاه خانه دل مملو از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه. ملائکه که حمله علوم و معارفاند داخل مىشوند؟ و از اینجا معلوم مىشود که کسانىکه عمر خود را صرف تحصیل علم از طریق مجادلات کلامیه و استدلالات فکریه نمودهاند، و از تزکیه نفس از صفات ذمیمه غافل ماندهاند، بلکه دلهاى ایشان متعلق به الو دگی های دنیاى دنیه، و نفوس ایشان فرمانبردار قوه غضبیه و شهویه است، از حقیقت علم بىخبر، و سعى ایشان بىثمر است.و آنچه را تحصیل کردهاند و علم پندارند، بر خلاف واقع است، زیرا که علم حقیقى را بهجت و سرور و صفا و نورى است، و دلى را که نورعلم واقعى در آن داخل شد مستغرق لجه عظمت خداوند جلیل، و محو مشاهده جمال جمیل مىشود، و التفات به غیر او نمىکند.و غایت همت اکثر این اشخاص تحصیل معادن دنیا، و حصول منصب و جاه و شهرت در بلاد، و تسخیر قلوب عباد است.و نه همین است که صفات خبیثه و اخلاق رذیله، مانع از طلوع انوار علوم حقیقیه از مطلع فیوضات الهیه باشد و بس، بلکه بدون تزکیه نفس و تصفیه قلب، عبادات ظاهریه رااثرى، و طاعات بدنیه را ثمرى نیست.و چه فایده مترتب مىشود بر آراستن ظاهر وکاستن باطن.
ملا احمد نراقی
معراج السعاده
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#علم_وعرفان 2
تحصیل علوم خودشناسی :
سقراط خودشناسى و اخلاق را از همه مهمتر مىشمرد. گویند وقتى از کنار معبد دلف عبور مىکرد دید بالاى آن نوشته «خود را بشناس»، همین کلام را اساس فلسفه خود قرار داد. فلاسفه قبل از سقراط تماما فکر خود را متوجه این نموده بودند که عالم به چه کیفیت و از چه ماده تکون یافته. سقراط گفت این سخنها بیهوده است و براى ما هیچ فائده در دانستن آن نیست، و آنچه براى ما مفید است آن است که بدانیم خود ما چه هستیم و براى چه آفریده شدهایم و سعادت ما در چیست، و کارى بکنیم که براى خود و دیگران فائده داشته باشیم. لذا گفتهاند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد، یعنى از مباحثى که انسان راهى به آن ندارد منصرف نموده وارد مباحثى شد که انسان مىتواند اعمال نظر کند، و لیکن حقیقت این است که سقراط فلسفه را از زمین به آسمان برد زیرا که از عالم جسمانى وارد عالم روحانى شد.
علامه حسن زاده آملی، دروس معرفت نفس، متن، ص: 371
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#علم_وعرفان
(قسمت دوم )
حجاب علم
علم مفید و غیر مفید :
وقتی بین علم و عشق مقایسه شود روشن می گردد که در عشق هیچ حجابی نیست و عشق، اتصال و پیوند عاشق و معشوق، بلکه فنا و ذوب شدن عاشق و معشوق است؛ لذا مانع و پرده ای وجود ندارد؛ به خلاف عالم که همیشه با عینک علم نظر می کند. البته علم، عینکی شفاف و لطیف است؛ از این رو باید علم را جزو حجاب های نورانی دانست. اما صحیح آن است که علم و استدلال و برهان حجاب های ظلمانی هستند.
کسی که صرفاً مقداری از اصطلاحات و مفاهیم علوم دینی را فراگیرد و تصور کند که بر اثر دانستن این اصطلاحات، به مقام و درجه ای رسیده است و خود را برتر از دیگران بداند، علم او حجاب ظلمانی و مانع از رسیدن به خدا متعال می باشد. حقیقتاً تفاوتی بین آن که چند اصطلاح «مقدمه واجب»، «اجتماع امر و نهی»، «اصالة الوجود» و «اعیان ثابته» را فراگرفته، و بین آن که چند اصطلاح در زمین شناسی، هواشناسی، نجّاری یا آهنگری می داند، وجود ندارد و نباید یکی را بر دیگری ترجیح داد.
علمی ارزش است که علم دینی باشد؛ اما نباید فریب خورد و نام فراگیری اصطلاحات را «علم دینی» گذاشت و آن را مستمسک نمود. بلکه علم دینی آن است که اولاً، هر چه انسان بیش تر فراگیرد، زهد او نسبت به دنیا بیش تر شود؛ و ثانیاً، آن گونه که قرآن خبر داده است، تمامی علما از خداوند ترس دارند، و چون کلمه «العلماء» جمع با الف و لام است، مفید استغراق می باشد و معنایش این است که تمامی علما از خداوند می ترسند؛ پس اگر کسی در علمی - هر علمی که قابل تصور باشد - رشد نمود اما از خداوند ترسی نداشت، او از نظر قرآن، عالم نیست؛ چنین کسی نه تنها عالم نیست و به خداوند نزدیک شده است، بلکه واقعاً علم او ظلمات می باشد و سبب دوری از خداوند است، حضرت امام می فرماید:
ای طلبه مفاهیم، ای گمراه حقایق! قدری تأمل کن ببین چه داری از معارف؟ چه اثری در خود از حق و صفاتش می بینی؟ علم موسیقی و ایقاع شاید از علم تو دقیق تر باشد؛ هیئت و مکانیک و سایر علوم طبیعی و ریاضی در اصطلاحات و دقت، با علم تو همدوش است؛ همان طور که آن ها عرفان بالله نمی آورد، علم تو هم - تا محجوب به حجاب اصطلاحات و پرده مفاهیم و اعتبارات است - نه از او کیفیتی حاصل شود، نه حال. بلکه در شریعت، علم علوم طبیعی و ریاضی از علوم شما بهتر است، زیرا که آنها نتیجه خود را می دهد و از شما بی نتیجه یا به عکس نتیجه می دهد! مهندس نتیجه هندسه را و زرگر نتیجه صنعت خود را می برد، شما از نتیجه دنیایی بازمانده، به نتیجه معارف هم نرسیدید.
بلکه حجاب شما غلظتش بیش تر است؛ تا صحبت احدیّت در پیش می آید، یک ظلمت بی انتهایی تصور می کنید! و تا از حضرت اسماء و صفات سخنی می شنوید، یک کثرت لایتناهی در نظر می آورید! پس راهی به حقایق و معارف از این اصطلاحات پیدا نشد و خود، سرمایه افتخار و تکبر بر علمای حقّه گردید. معارفی که کدورت قلب را بیفزاید معارف نیست. وای بر معارفی که عاقبت امر، صاحبش را وارث شیطان کند! کبر از اخلاق خاصه شیطان است؛ او به پدر تو آدم کبر کرد، مطرود درگاه شد؛ تو که به همه آدم و آدم زاده ها کبر می کنی نیز مطرودی
آری کسی که علم را به جمع کردن اقوال و کتب و نقد سخنان علمای بزرگ و در وجه، اتلاف عمر در قیل و قال و جمع اصطلاحات و فخرفروشی بر دیگران می داند، او واقع در حجاب غلیظ و ظلمانی علم و اصطلاحات و مفاهیم قرار گرفته است. این گونه کلمات در آثار حضرت امام فراوان است.
ضمناً هدف این سخنان آن نیست که علم و دانش، به صورت کلی ترک شود و کنار نهاده شود؛ بلکه مقصود این است که تکیه و اعتماد بر این علوم صحیح نیست؛ بلکه بدون ورود در حجاب، خرق آن ممکن نیست و به گفته حافظ:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
امام خمینی رحمه الله می فرماید:
هر چه این مفاهیم، در قلب سیاه و غیر مهذّب انباشته گردد، حجاب زیادتر می شود. در نفسی که مهذّب نشده علم، حجاب ظلمانی است؛ «العلم هو الحجاب الأکبر»؛ لذا شرّ عالِم فاسد برای اسلام، از همه شرور خطرناک تر و بیش تر است. علم، نور است؛ ولی در دل سیاه و قلب فاسد، دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد. علمی که انسان را به خدا نزدیک می کند، در نفس دنیا طلب باعث دوری بیش تر از درگاه ذی الجلال می گردد. علم توحید هم اگر برای غیر خدا باشد، از حجب ظلمانی است؛ چون اشتغال به ما سوی الله است. اگر کسی قرآن کریم را با چهارده قرائت
«لما سوی الله» حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دوری از حق تعالی، چیزی عاید او نمی شود .
به هر حال، درس خواندن لازم است؛ ولی تحصیل این علوم، مقدمه برای تهذیب نفس و تخلّق به اخلاق کریمه است؛ اما متأسفانه برخی افراد، تا آخر عمر در مقدمه مانده و ذی المقدمه را فراموش کرده اند!
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
حکایتی عجیب از سید العارفین ره
آیت الله محمد تقی آملی میفرماید:
من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام مینشینند، با خود میگفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آنها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمیترین رفیق خود از شاگردان استاد.
مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم، تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم.
این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود میخواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتابهای علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتابها کشیده میشد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم.
صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود:
«علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.»
بی اختیار حول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیدهاید؟» فرمود: «از وادیالسلام فهمیدهام.»
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
داستان مادر امام زمان(عج)
قسمت اول :
چگونه نوه مسیحى قیصر روم ، مادر امام زمان شد؟
(نرجس خاتون) مادر امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) یکى از ملکه هاى وجاهت وزیبایى است که از نسل حواریون عیسى بن مریم بوده است.
قدرت الهى آن بانوى مکرمه را براى همسرى حضرت عسکرى (علیه السلام) از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناک وجود مهدویت در آن رحم پاک پرورش یابد.
نرجس خاتون که نام دیگر او ملیکا بود، نوه قیصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل حضرت مسیح است.
اما ماجرا از این قرار است که:
بشر بن سلیمان برده فروش، از فرزندان ابو ایوب انصارى و از شیعیان با اخلاص حضرت امام هادى و امام حسن عسکرى بود و در سامره افتخار همسایگرى حضرت عسکرى(ع) را داشت. او گفت که روزى کافور – یکى از خدمتگزاران امام هادى (علیه السلام) – به خانه ام آمد وگفت: امام با شما کار دارد، وقتى من به خدمت حضرت رسیدم،
چنین فرمود: اى بشر تو از اولاد انصار هستى که در زمان ورود حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) به یارى آن جناب به پا خاستند، ودوستى شما نسبت به ما اهل بیت مسلم است، بنابراین به شما اطمینان زیادى دارم ومى خواهم به تو افتخارى بدهم. رازى را با تو در میان مى گذارم که نزدت محفوظ بماند.
سپس نامه پاکیزه اى به خط وزبان رومى مرقوم فرموده وسر آن نامه را با خاتم مبارکش مهر کرد، وکیسه زردى که در آن 225 اشرفى بود بیرون آورد و؛
فرمود: این کیسه را بگیر وبه بغداد برو، وصبح فلان روز سر پل فرات مى روى، در این حال کشتى مى آید، در آن اسیران زیادى خواهى دید که بیشتر آنان مشتریان فرستادگان اشراف بنى عباس خواهند بود وکمى از جوانان عرب هستند.
در چنین وقتى متوجه شخصى به نام عمر بن زید برده فروش باش که کنیزى با چنین وصفى خواهى دید که خود را از دسترس مشتریان حفظ مى کند. در این حال صداى ناله اى به زبان رومى از پس پرده رقیق ونازکى خواهى شنید که بر هتک احترام خود مى نالد.
بشر بن سلیمان گوید: من به فرموده حضرت امام على النقى(ع) عمل کردم وبه همانجا رفتم وآنچه امام فرموده بود من دیدم ونامه را به آن کنیزک دادم.
چون نگاه وى به نامه حضرت افتاد به شدت گریه کرد ونگاه (به عمر بن زید) کرد وگفت: مرا به صاحب این نامه بفروش، وقسم یاد نمود که در غیر این صورت خودم را هلاک خواهم کرد …
غیبت،شیخ طوسی،ص124.
کشف الحق،خاتون آبای،ص34.
ادامه دارد …
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
نشانه های ایمان
1) الْحَاضِرُونَ الصَّلَاةَ در نماز جماعت حاضرند.
2) وَ الْمُسَارِعُونَ إِلَى الزَّکَاةِ در پرداخت زکاة شتابان.
3) وَ الْمُطْعِمُونَ الْمِسْکِینَ مستمندان را اطعام کنند.
4) الْمَاسِحُونَ رَأْسَ الْیَتِیمِ بر سر یتیم دست نوازش کشند.
5) الْمُطَهِّرُونَ أَطْمَارَهُمْ لباسهاى خود را پاکیزه دارند.
6) الْمُتَّزِرُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمُ بند زیر جامه را بکمر بندند (تا ستر عورت شود و بزمین نکشد).
7) الَّذِینَ إِنْ حَدَّثُوا لَمْ یَکْذِبُوا اگر خبر دهند دروغ نگویند.
8) وَ إِذَا وَعَدُوا لَمْ یُخْلِفُوا اگر وعده کنند خلف ننمایند.
9) وَ إِذَا ائْتُمِنُوا لَمْ یَخُونُوا چون امانت گیرند خیانت نکنند.
10) وَ إِذَا تَکَلَّمُوا صَدَقُوا چون سخن گویند راست گویند.
11) رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ در شب عابدند.
12) أُسُدٌ بِالنَّهَارِ در روز شیر دلیرند.
13) صَائِمُونَ النَّهَارَ روزها روزه دارند.
14) قَائِمُونَ اللَّیْلَ شبها (براى عبادت) بپاخیزند.
15) لَا یُؤْذُونَ جَاراً همسایه را نیازارند.
16) وَ لَا یَتَأَذَّى بِهِمْ جَارٌ همسایه از آنها آزار نبیند (اگر چه بوسیله بچه و خادم آنها باشد).
17)الَّذِینَ مَشْیُهُمْ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنٌ بر زمین با آرامش گام بردارند.
18) وَ خُطَاهُمْ إِلَى بُیُوتِ الْأَرَامِلِ بخانههاى بیوه زنان (بمنظور کمک و مساعدت) رهسپارند.
19) وَ عَلَى أَثَرِ الْجَنَائِزِ تشییع جنازه کنند.
20) جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الْمُتَّقِین خدا ما و شما را از جمله متقین قرار دهد (کنایه از اینکه صفت بیستم آنها تقوى است)
منابع
الکافی ج2 232 باب المؤمن و علاماته و صفاته
أمالی الصدوق 547 المجلس الحادی و الثمانون
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج64 276 باب 14 علامات المؤمن و صفاته
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج64 277 باب 14 علامات المؤمن و صفاته
الکافی ج2 232 باب المؤمن و علاماته و صفاته
کنز الفوائد ج1 87 فصل فی صفة أهل الإیمان
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
سلام دوستان
این نمایشگاه مدرسه ماست که با همکاری چند طلبه همراه معاون فرهنگی برگزار شده که تمثیلی از حضرت زینب سلام لله علیه وحضرت ام کلثوم سلام لله علیه بر مزار مادر است که طلبه ها در مراسمات این ایام گرد آن نشسته وبا آنها هماهنگ می شوند.
الا که صاحب عزای تمام غمهایی
دوباره فاطمیه آمده؛ نمیآیی؟
کجا سیاه، به تن کردهای غریبانه
کجا به سینه خود میزنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی
کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#حضرت_زهرا
یافاطمه الزهراء
بیتو یافاطمه با محنت دنیا چه کنم؟
وای، با اینهمه غم، بیکس و تنها چه کنم…
بی تو دنیاست مرا، همچو کویری سوزان
دور، از سایهات ای شاخۀ طوبی چه کنم؟
آتش فتنه ز خاموشی تو روشن شد
در چنین مهلکه، ای بضعۀ طاها چه کنم؟
من به دریای غمت کشتی طوفانزدهام
پای بندم به تو و، غرق به دریا؛ چه کنم؟
ای که در رحلت احمد بگرفتی دستم
حال کز داغ تو افتادهام از پا، چه کنم؟
در دل شب، ز یتیمان تو پنهان گریم
گر صدایم شنود زینب کبری، چه کنم؟
گر محمد نِگرَد سینۀ مجروح تو را
یا کند روی کبود تو تماشا، چه کنم؟
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#حضرت_زهرا
اسیر شیطان
حضرت موسی (علیه السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد حضرت موسی (ع) آمد.
وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد حضرت موسی (ع) ایستاد.
حضرت موسی (ع) گفت تو کیستی؟
ابلیس گفت من ابلیس هستم.
حضرت موسی (ع) گفت آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند.
ابلیس گفت من آمده ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم.
حضرت موسی (ع) گفت این کلاه چیست که بر سر داری؟
ابلیس گفت با رنگ ها و زرق و برق های این کلاه، دل انسان ها را می ربایم.
حضرت موسی (ع) گفت به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می شوی و هر جا که بخواهی، او را به می کشی.
ابلیس گفت سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می گردم:
1. هنگامی که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید.
2. هنگامی که او عمل خود را بسیار بشمارد.
3. هنگامی که گناهش در نظرش کوچک گردد.
منبع:
داستان های اصول کافی، جلد 2، صفحه 262
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
*از آیت الله بهجت (ره) پرسیدن،
آقا کجاست؟!
ایشان جواب دادند
*حضرت صاحب الزمان(عج)در قلب های شماست
*مواظب باشید بیرونش نکنید.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
امام صادق (علیه السلام)
حیا ده جز دارد، نه جزء آن در زنان است و یک جزء در مردان
منبع: من لایحضر الفقیه ج3 ، ص468 ، ح4630
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
نشانه های ایمان
1) الْحَاضِرُونَ الصَّلَاةَ در نماز جماعت حاضرند.
2) وَ الْمُسَارِعُونَ إِلَى الزَّکَاةِ در پرداخت زکاة شتابان.
3) وَ الْمُطْعِمُونَ الْمِسْکِینَ مستمندان را اطعام کنند.
4) الْمَاسِحُونَ رَأْسَ الْیَتِیمِ بر سر یتیم دست نوازش کشند.
5) الْمُطَهِّرُونَ أَطْمَارَهُمْ لباسهاى خود را پاکیزه دارند.
6) الْمُتَّزِرُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمُ بند زیر جامه را بکمر بندند (تا ستر عورت شود و بزمین نکشد).
7) الَّذِینَ إِنْ حَدَّثُوا لَمْ یَکْذِبُوا اگر خبر دهند دروغ نگویند.
8) وَ إِذَا وَعَدُوا لَمْ یُخْلِفُوا اگر وعده کنند خلف ننمایند.
9) وَ إِذَا ائْتُمِنُوا لَمْ یَخُونُوا چون امانت گیرند خیانت نکنند.
10) وَ إِذَا تَکَلَّمُوا صَدَقُوا چون سخن گویند راست گویند.
11) رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ در شب عابدند.
12) أُسُدٌ بِالنَّهَارِ در روز شیر دلیرند.
13) صَائِمُونَ النَّهَارَ روزها روزه دارند.
14) قَائِمُونَ اللَّیْلَ شبها (براى عبادت) بپاخیزند.
15) لَا یُؤْذُونَ جَاراً همسایه را نیازارند.
16) وَ لَا یَتَأَذَّى بِهِمْ جَارٌ همسایه از آنها آزار نبیند (اگر چه بوسیله بچه و خادم آنها باشد).
17)الَّذِینَ مَشْیُهُمْ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنٌ بر زمین با آرامش گام بردارند.
18) وَ خُطَاهُمْ إِلَى بُیُوتِ الْأَرَامِلِ بخانههاى بیوه زنان (بمنظور کمک و مساعدت) رهسپارند.
19) وَ عَلَى أَثَرِ الْجَنَائِزِ تشییع جنازه کنند.
20) جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الْمُتَّقِین خدا ما و شما را از جمله متقین قرار دهد (کنایه از اینکه صفت بیستم آنها تقوى است)
منابع
الکافی ج2 232 باب المؤمن و علاماته و صفاته
أمالی الصدوق 547 المجلس الحادی و الثمانون
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج64 276 باب 14 علامات المؤمن و صفاته
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج64 277 باب 14 علامات المؤمن و صفاته
الکافی ج2 232 باب المؤمن و علاماته و صفاته
کنز الفوائد ج1 87 فصل فی صفة أهل الإیمان
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
سایه خدا بر سر هفت گروه
روز حساب و واپسین، روز دشوار و سختی است. و در چنان روزی، هفت گروه از رحمت خاص و ویژة الهی بهره می برند؛ چنان که در حدیث ذیل می خوانیم.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «سَبْعَةٌ یُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِی ظِلِّهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ
إِمَامٌ عَادِل
ٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ رَجُلٌ قَلْبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالْمَسْجِدِ إِذَا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّی یَعُودَ إِلَیْهِ
وَ رَجُلَانِ تَحَابَّا فِی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْتَمَعَا عَلَی ذَلِکَ وَ اِفْترَقَا
وَ رَجُلٌ ذَکَرَ اللَّهَ خَالِیاً فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ
وَ رَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ حَسَبٍ وَ جَمَالٍ فَقَالَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ
وَ رَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّی لَا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُُنْفِقُ یَمینُهُ؛[24]
خداوند در روزی که سایه ای جز سایة او وجود ندارد بر هفت گروه سایه می افکند:
1. پیشوای عادل؛
2. جوانی که با عبادت خداوند رشد کرده است [و جوانی را با عبادت گذرانده است]؛
3. مرد [و انسانی] که دلبسته به مسجد است؛ [به گونه ای که] وقتی از آن خارج می شود [منتظر می ماند] تا برگردد؛
4. دو مرد [و انسانی] که برای خدا با هم دوستی می کنند، پس بر آن [محبّت الهی] جمع می شوند و [بر همان محور] از هم جدا می شوند؛
5. مردی که در خلوتها خدا را یاد کند، پس [با یاد خدا] از دو چشمش اشک جاری شود؛
6. مردی که زنی دارای مقام و زیبایی او را [به کار خلاف عفّت] دعوت کند، پس [جواب او را یوسف گونه] بگوید: من از خدای پروردگار جهانیان [ که در همه جا حضور دارد] می ترسم؛
7. مردی که صدقه ای داده است پس [آن چنان] آن را مخفی کرده است که [گویا] حتّی دست چپ نفهمیده است آنچه دست راستش انفاق کرده است.»[25]
خصال، صدوق، ص280، روایت 718
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
#درس_ها_ی_حضرت_زهرا (س)1
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است.
اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد.
بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهرا (س) در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می باشد.
در یکی از روزهای پر مشقت، غذا در منزل امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) کمیاب شده بود.
امام از همسرش پرسید:” فاطمه جان! غذایی داری که مقداری تناول کنیم؟
فاطمه (س) پاسخ داد: سوگند به آن خدایی که مقام و عظمت تو را بالا برد! سه روز است
که غذای کافی در منزل نداریم و مقدار اندکی هم که داشتیم به شما بخشیدم و خودم رنج گرسنگی را تحمل کردم.
امام علی (ع) فرمود: چرا به من اطلاع ندادی؟”
حضرت زهرا (س) پاسخ داد:
«کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَک شَیئاً فَقَالَ لَا تَسْأَلِی ابْنَ عَمِّک شَیئاً إِنْ جَاءَک بِشَی ءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِیهِ» (1)
رسول خداصلی الله علیه وآله مرا نهی فرموده است که از تو چیزی بخواهم و به من سفارش کرده که:
از پسر عمویت چیزی درخواست نکن! اگر خودش چیزی آورد، بپذیر وگرنه خودت درخواست نکن!
پی نوشت
1) تفسیر عیاشى، ج 1، ص
منبع : درسهاى حضرت زهرا (س)، ص: 95؛ پاک نیا، عبد الکریم
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
*چرا در موقع شنیدن یا بردن نام سرورمان امام زمان علیه السلام دست بر سر می گذاریم ؟!
اینکه موقع سلام به امام زمان علیه السلام و رسیدن به نام مبارک « قائم » می ایستیم ؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و اظهار پیوند و انتظار ظهور او است ؛ یعنى، این کار در زمان معصومین در میان شیعیان معمول بوده ؛
حتى نقل شده است
: در حضور امام رضا «علیه السلام» کلمه قائم ذکر شد،
آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود :
«اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه»؛
حار الانوار، ج 51، ص30.
امام صادق«علیه السلام » نیز فرموده است :
«سزاوار است وقت برده شدن نام قائم ،
به پاخیزند و از خداوند تعجیل در فرجش را بخواهند»
الزام الناصب، ج 1، ص 271.
درباره این روایت وقتی سبب بلند شدن را از امام صادق علیه السلام پرسیدند.
ایشان فرمود:
زیرا غیبت ایشان طولانی است و چون رأفت امام به کسانی که دوستش دارند، زیاد است،
هر کس او را به این لقب که اشاره به دولت و حسرت بر غربت ایشان دارد یاد کند، امام به او نظر می کند و از جمله چیزهایی که نشان تعظیم است، برخاستن بنده هنگام نگاه کردن مولا به او است
منتخب الاثر، ص64
از این روایت به دست می آید که برخاستن،
نشانه احترام و بزرگ شمردن امام و یادآوری قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام و عدم فراموشی یاد و نام آن حضرت در دلها و جانهای شیعیان است.
__________________________
مردم آخرالزمان…خوش بحال مؤمنین آخر زمان
حضرت امام محمد باقر(ع) نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمودند:
«خوش به حال کسی که قائم اهل بیت مرا دریابد در حالتی که در زمان غیبت و قبل از قیامش او را امام خود دانسته و پیروی از او کرده باشد و دوستان او را دوست داشته و دشمنان او را دشمن داشته باشد٬ این چنین شخصی از دوستان من است و از کسانی است که من آنها را دوست می دارم و در روز قیامت گرامی ترین امت من است نزد من .
کتاب کمال الدین شیخ صدوق (13بحار).
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
*شرح و تفسیر نامه امام زمان(عج) به شیخ مفید
*عهد شکنی
با این حال که عهد شکنی میکنید من شما را فراموش نمی کنم هرجا گرفتار شدن من عنایت میکنم و ابدال برایشان میفرستم
آقا صاحب الزمان است همه چیز بدست اوست و همین عهد شکنی باعث میشود یاد من نکنید امروز با من هستید و فردا فراموش میکنید
*از لغزشهائى شما خبر داریم ولی شما را رها نکردیم چون شیعه ما هستید و حب ما در دل شما است
*وظایفی که امام زمان از ما خواسته اند
1.تقوا پیشه کنید یعنی هرچه خدا امر کرده انجام و هرچه نهی کرده ترک کنیم از حضور در مجلس گناه خوداری کنیم و جایی که خدا دوست دارد حضور پیدا کنیم
2.به خاندان رسالت مدد برسانید
اولاد امام زمان را یاری کردن و همچنین محب به سید ها و شیعه های امام زمان یاری کردن رهبر عزیزمان بخصوص در امور اقتصادی
3. در برابر فتنه های آخر زمان از ما کمک بخواهید و البته عده ای در این آزمایش هلاک میشوند و دینشان را ازدست میدهند و آنها که خالص نیستند کنار می روند لذا باید مقاومت کرد و پایدار بمانیم و برای نگه داشتن ایمانمان تلاش کنیم
از جمله این فتنه ها شخصی کردن دین گوشی و بی حجابی و فحشا میباشد
4. این فتنه ها و بلا ها علامت حرکت ما به سوی شماست یعنی با زیاد شدن فتنه ها خوشحال باشید که آمدن امام نزدیک است و نشانه آمدن ایشان است
5.اوامر و نواحی ما را ترک نکنید
هرچه امام امر به انجام آن کرد انجام دهیم و رضایت امام را مد نظر بگیریم و آنچه نهی کرده دوری کنیم
*این اوامر را از قرآن و رساله و احادیث پیروی کنی
6.علی رغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکین خدا نور خودش را تمام خواهد کرد
یعنی نور خدا که اسلام و عدالت اسلامی است حتما اجرا خواهد شد هر چند اجرای آن طولانی شود
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
نامه امام زمان (عج) به شیخ مفید
نامهاى در اواخر ماه صفر سال 410 (هجرى) از ناحیه مقدّسه امام زمان علیه السّلام به شیخ مفید محمّد بن محمّد بن نعمان (قدّس اللَّه روحه)
«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم»
سلام بر تو اى دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز دارى.
ما شکر وجود تو را به پیشگاه خداوندى که جز او خدائى نیست برده و از ذات بی زوالش مسألت مینمائیم که رحمت پیاپى خود را بر آقا و مولى و پیغمبر ما محمّد و اولاد طاهرین او فرو فرستد، و به تو که پروردگار توفیقات را براى یارى حقّ مستدام بدارد و پاداش تو را با سخنانى که از جانب ما میگوئى با صداقت افزون گرداند.
اعلام میدارم که: به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت مکاتبه مفتخر سازیم و مؤظّف بداریم که آنچه به تو مینویسیم به دوستان ما که نزد تو میباشند برسانى.
خداوند تمامى ایشان را به طاعت خود عزیز بدارد و با حفظ و عنایات خود مشکلات آنان را برطرف فرماید.
خداوند تو را به امداد خود بر دشمنانش که از دین او بیرون رفته اند، پیروز گرداند و در رسانیدن به کسانى که اطمینان به آنان دارى به طرزى که إن شاء اللَّه مینویسم عمل کن، هر چند ما در جایى منزل کرده ایم، که از محلّ سکونت ستمگران دور است و این هم به علّتى است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیا از آن فاسقان میباشد در این دیده است، ولى در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمیماند.
ما از لغزشهائى که از برخى شیعیان سر میزند از وقتى که بسیارى از آنان میل به بعضى از کارهاى ناشایستهاى نمودهاند که نیکان گذشته از آن دوری مینمودند و پیمانى که از آنان براى توجّه به خداوند و دورى از زشتیها گرفته شده و آن را پشت سر انداخته اند اطّلاع داریم، گویا آنان نمیدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو میآورد و دشمنانتان، شما را از میان میبردند.
نقوا پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که به شما رو آورده است از ما بخواهید امتحانى که هر کس مرگش رسیده باشد، در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوى خود رسیده باشد از ورطه آن به سلامت میرود. آن فتنه و امتحان علامت حرکت ما و امتیاز شما در برابر اطاعت و نافرمانى ما است، خداوند هم نور خود را کامل میگرداند هر چند مشرکان نخواهند.
با تقیّه خود را از دشمنان نگاه دارید و از افروختن آتش جاهلیّت پرهیز کنید.
کسانى که در این فتنه به جاهاى پنهان؛ پناه نبرده و در سرزنش آن، راه پسندیده گرفتهاند.
چون ماه جمادى الاولى سال جارى فرا رسید، شما باید از آنچه در آن ماه روى میدهد، عبرت بگیرید، و از آنچه بعد از آن واقع میشود، از خواب غفلت بیدار شوید.
عن قریب علامت آشکارى از آسمان براى شما پدید میآید و نظیر آن در زمین نیز ظاهر میگردد که مردم را اندوهگین میکند و به وحشت میاندازد. آنگاه مردمى که از اسلام خارج شده اند بر عراق مسلّط میگردند و به واسطه سوء اعمال آنان أهل عراق دچار ضیق معیشت مىشوند، سپس این رنج و زحمت با مرگ یکى از اشرار از میان میرود؛ و از مردن او پرهیزگاران خیر اندیش خشنود میگردند، و مردمى که از اطراف عالم آرزوى حجّ بیت اللَّه دارند، به آرزوى خود میرسند و به حجّ میروند.
هر مردى از شما باید به آنچه که به وسیله دوستى ما به آن تقرّب میجست عمل کند و از آنچه مقام او را پست میگرداند و خوش آیند ما نیست اجتناب نماید زیرا امر ما بطور ناگهانى میرسد
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
*امام زمان می گوید که چگونه از حضرت ابوالفضل حاجت بگیریم
حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّدمحمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى « داستانى را از »آیت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره « اینچنین نقل فرمود:
یکى از علماى نجف اشرف ، که مدّتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّبن الحسن العسکرى امام زمان «عجل الله تعالى فرجه الشریف 》 عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
براى همین منظور بکرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم . روزى هنگام نماز دلم شکست و عرضکردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع )متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان »حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف «مواجه شدم .
بدون تامل به حضرتش سلام کردم .
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى .
چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع ) حاجت بخواهى ، این چنین بگو: «یا اباالغوث ادرکنى » اى آقا پناهم بده
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
*دل نوشته
نــامــــه ای بـــه اربـــاب حسین
ریاست محترم بخشِ بی قراری های دل سایه ی سر ، حضرت اباعبدالله (روحی فـداک)
از: کربلای دلم
با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتیِ دردانه فرزند ِ موعودتان
احتراماً
پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت ِ بی مثال و آن منزلگاهِ سرگشتگی و به جهت جاماندن یک فقره دل روبروی ایوان طلای حرم تان و یک جفت چشم در حوالی حریم تان و یک هوا آشفتگی کنار بیرق و عَلَمِ تان و یک عمر تپش در کنار روضه هایتان ….
درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوندم و خواست قلبِ مبارکتان ، منت بر سرم نهاده دعوت به آن وادی جنونمان کنید که نزدیک است جان دادنمان از این غم ِ فراقِ شب های زیارتی تان … فرا رسد
که آرام گیرد سرگشتگی ها و بی قراری ها و تپش های قلبمان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس 6گوشه تان …
خواهش و تمنا دارم دعوتنامه ام را مُهر کنید امیر قلبم دل در هوای کربُ بلا دست و پا می زند…
با تقدیم همه ی جان و روح و هستی ام
*آدرس گیرنده
شهر مقدس کربلا -. خیابان بین الحرمین - ورودی باب القبله - ضریح شش گوشه - حضرت ارباب سیدالشهداء علیه السلام
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
* راه رسیدن به ثواب زیارت امام زمان
دوست داری به ثواب زیارت امام زمان خودت برسی؟ دوست داری جز یاران و کمک کاران امام زمانت باشی؟
امام موسی کاظم علیه السلام فرموده اند:
« کسی که نمی تواند ما را زیارت نماید، پیروان صالح ما را دیدار کند که ثواب زیارت ما برایش نوشته می شود و هرکس نمی تواند ما را صله کند ، پس نیکان پیرو ما را صله نماید ،برای او ثواب صله ما نوشته می شود»
کامل الزیارات، 319، باب 105 به نقل از مکیال المکارم
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
معرّفی صلوات ضراب اصفهانی
_ازهمه دعاها بهتر و جامع تر و کاملتر صلوات و دعای خود امام زمان ارواحنافداه است.
_یعنی دعائی که ازشخص حضرت صاحب الزّمان ارواحنافداه صادرشده و به وسیله ابوالحسن ضرّاب اصفهانی رضوان الله علیه به ما رسیده و علماء بزرگ مانند شیخ طوسی و سیّدابن طاووس و علاّمه مجلسی و علاّمه نوری و حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیهم اجمعین آن رانقل نموده اند و بیش ازهزارسال سابقه دارد و درهرشب و درهرروز و هرزمان و هرمکان خواندن آن جایز و مفید و موثراست.
و نام مبارک تمام معصومین علیهم السّلام دراین دعاآمده و برآنها درود و صلوات فرستاده شده و بعضی ازمقامات معنوی ایشان بیان شده و تقریباً یک سوم آن دعای مخصوص برای امام زمان ارواحنافداه است و این دعاهم فوائد صلوات برمحمّد وآل محمّد علیهم السَّلام را دارد و هم فوائد دعا برای امام زمان ارواحنافداه راوکلیدی است که به برکت آن صدها قفل بسته گشوده شده و صدهاحاجت برآورده می شود و صدها بلا و گرفتاری دردنیا و آخرت به برکت این صلوات و دعای شریف برطرف می گردد
_و اگرکسی ازاین صلوات و دعاء بهتربرای امام زمان ارواحنافداه پیدا کرد، جایزه دارد.
_وامام زمان اروحنافداه درباره این صلوات و دعافرموده اند:
((إِذاصَلَّیتَ عَلَی النَّبیّ ((صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَسَلَّم))فَصَلِّ عَلَیهِ وَعَلی أَوصِیائهِ هذِهِ النُّسخَة))
هرگاه خواستی برپیغمبر((صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَسَلَّم))صلوات بفرستی پس براو و براوصیاء او طبق این نسخه صلوات بفرست.
یعنی امام زمان ارواحنافده خواندن این صلوات و دعارامحدود به هیچ زمان و مکانی نفرمودند. هرکس درهرزمان و هرمکان که بخواهد می تواند این صلوات و دعاء رابخواند و ازفوائد آن بهره مندشود
_وصاحب مکیال المکارم درجلددوم عربی صفحه73بعد ازنقل این صلوات و دعای شریف فرموده اند، ((این دعای شریف ازدعاهای جلیله ای است که سزاواراست درهروقتی ازاوقات برآن مداومت و مواظبت شود.))
*بنابراین
_اگرمریض دارید
_اگرقرض دارید
_اگرمنزل ندارید
_و اگرداماد و عروس خوب می خواهید
_و اگرجوانهای مومن زن خوب می خواهند
_و اگرخواهران مومنه شوهرخوب می خواهند
_و اگراولاد صالح می خواهید
_و اگروسعت رزق و روزی حلال می خواهید
_و اگربرطرف شدن همه غمها و غصه ها و گرفتاریها را می خواهید
_و اگرازصفات بد و حیوانی رنج می برید
_و اگرطالب صفات خوب هستید
_و اگرتوفیق سحرخیزی و نمازشب می خواهید
_و اگرنجات ازدست نفس امّاره و شیطان و وسوسه های شیطانی رامی خواهید
_و اگر سلامتی، عافیت، عزت، کرامت و خیردنیا و آخرت می خواهید
_و اگرنجات ازسکرات مرگ و گرفتاریهای برزخ و قیامت و جهنم و ورود به بهشت را بدون حساب می خواهید
_و اگرمکه، مدینه، کربلا، نجف، کاظمین، سامراء و سوریه رامی خواهید
_و اگرعلم اولین و آخرین و اسم اعظم و حفظ قرآن کریم و عمل به آن و نشرآنرا می خواهید
_اگرایمان و عقل کامل و علم نافع و حافظه قوی و معرفت حقیقی و نیت صادقه و پاک می خواهید
_و اگرزهد دردنیا به معنای واقعی آن و روح پاک و دل نورانی و باطن باصفا و توفیق توبه حقیقی و گریه و زاری به درگاه خداوند متعال رامی خواهید
_و اگرتوفیق انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات رامی خواهید
_و اگردوست دارید که درردیف یاوران درجه یک امام زمان ارواحنافداه باشید
_واگردوست داری دکه با خداوند متعال و حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه رفیق و همنشین باشید
_و به مقام قرب پروردگارمتعال و مصاحبت و موانست دائم با آن ذات پاک برسید
_و دائماٌ دردنیا و آخرت باحضرت محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین باشید
_و دراعلاعلییّن با آن بزرگواران ازمحضرحضرت احدیّت جلّ جلاله فیض ببرید
و کمترازلحظه ای دردنیا و آخرت بین شما و وخداوند متعال واولیاءعزیزش جدائی نیفتد
_و گرفتارحجاب ظلمانی و نورانی نشوید
_و انشاءالله تعالی آخرالامربه فیض شهادت فی سبیل الله و لقاءالله واقعی و حقیقی نائل شوید
_ودرهرشب و هرروز و هرزمان و هرمکان ودرهرفرصت مناسب این صلوات و دعای شریف را بااخلاص کامل بخوانید
تاببینیدآنچه راکه دیگران نمی بینند
و بشنویدآنچه راکه دیگران نمی شوند
و بیابیدآنچه راکه دیگران نمی یابند
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
ایمان به غیب ،اقرار به قیام امام مهدی (عج )
یحیی بن ابی قاسم:از امام صادق(ع)معنای این آیه شریفه 《ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب 》را پرسیدم. ایشان فرمودند مقصود از 《متقین》شیعه علی (ع)است لذا این آیه مربوط به شیعیان ما است ؛متقین کسانی هستند که ایمان به غیب دارند و مراد از آن غیبت حجت غائب است
شاهد آن نیز آیه 20 سوره یونس این قول خدای تعالی است:《و یقولون لو لا انزل علیه آیه من ربه فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین می گویند چرا بر او آیه ای از جانب پروردگارش نازل نمی شود؟ بگو که غیب از آن خداست و در انتظار باشید که من نیز با شما از منتظرانم 》پس خدای تعالی خبر داده است که 《الایه"》همان《الغیب》است و غیب همان حجت است.
و امام صادق (ع )فرمود :ما امامان صابر و شکیبا هستیم و شیعیان ما از ما صابرترند. زیرا ما صبر کردیم بر چیزهایی که میدانیم و آنان بر چیزهایی که کاملاً و دقیقاً نمی دانند صبر نمودند.
تفسیر نور الثقلین ج1 ص31
بحارالأنوار ج51 ص52 باب5
البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص124
بحارالأنوار ج 52 ص124
تعجیل در فرج شان صلوات
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
کوثر
1_سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهرا(س) نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونهاى که تمام کلمات کلیدى آن؛ یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانىء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفتهاند.
2_در زبان عربى هنگامى که گفته میشود: «قامَ لَها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست؛ ولى هنگامى که گفته مىشود: «قامَ اِلَیها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست و به جهت احترام ویژهاى که براى آن زن قائل بود، چند قدمى نیز به طرف او حرکت کرد. در بحار الانوار گفته شده است که هرگاه حضرت زهرا(س) نزد پیامبر خدا(ص) مىآمدند «قامَ اِلَیها»، ) (1)
یعنى پیامبر(ص) نه فقط به احترام حضرت زهرا(س) از جاى خود برمىخاستند؛ بلکه به جهت احترام ویژهاى که براى حضرت زهرا(س) قایل بودند، چند قدمى نیز به طرف او حرکت مىکردند و سپس حضرت زهرا(س) را در جاى خود مىنشاندند.
منبع
1-. بحار الانوار، ج 37، ص 71
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
در شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها…
ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻰ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺷﺪ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﮔﺮﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﺵ ﺑﺮ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺟﺎﺭﻯ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ! ﺳﺒﺐ ﮔﺮﻳﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﺑَﺪﺍﻥِ ﺍﻣّﺖ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ، ﮔﻮﻳﺎ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺳﺘﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ ﻧﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﺎ ﺍَﺑَﺘﺎﻩ، ﻭ ﺍَﺣﺪﻯ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻋﺎﻧﺖ ﻧﻜﻨﺪ؛
ﭼﻮﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ ﮔﺮﻳﺴﺖ، ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻜﻦ ﺍﻯ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻦ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﮔﺮﻳﻪ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻢ ﺍﺯ ﻣﻔﺎﺭﻗﺖ ﺗﻮ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺎﺩ ﺗﺮﺍ ﺍﻯ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻠﺤﻖ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺷﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻠﺤﻖ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.
#منتهی_الآمال ، باب دوم
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
نور چادر زهرا(سلام الله علیها) و مسلمان شدن 80 یهودی
در کتاب «الثاقب فی الناقب»آمده که امیرالمومنین علی(علیه السلام) چیزی از یک نفر یهودی قرض نمود، یهودی در مقابل آن، چیزی را به عنوان رهن درخواست کرد.
علی(علیه السلام) چادر حضرت فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) را که از پشم بافته شده بود، در گِرو قرضش گذاشت.
یهودی آن چادر را به خانه ی خود برده و در میان اتاقی نهاد.
هنگامی که شب فرا رسید و تاریکی بر همه جا حاکم شد، زن یهودی برای کاری وارد آن اتاق شد. دید نوری آن اتاق را فرا گـرفته و روشن نمـوده است. فوراً نزد شوهرش آمد و او را از این امر آگاه کرد.
مرد یهودی که بودن چادر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را در منزلش فراموش کرده بود،
از این امر در شگفت شد.
به سرعت برخاست و داخل اتاق رفت،
ناگهان دید که نورِ آن چادر تمام اتاق را فراگرفته، گویی شعاعش از ماه شب چهاردهم فروزان تر بود و از نزدیک می درخشید.
مرد یهودی که از این امر در شگفت بود، محل چادر را بررسی کرد و با دقت به آنجا نگاه کرد و فهمید که نور از همان چادرِ حضرت فاطمه(سلام الله علیها) می درخشد. از اتاق خارج گشت و به سرعت به دنبال قوم و خویش خود رفت. زنش هم به سوی قوم و خویش خودش رفت و آنها را در آن اتاق حاضر کردند. در آن شب تعداد هشتاد نفر از یهودیان در خانه ی او حاضر شده و این منظره را مشاهده کردند و همگی مسلمان شدند.
منبع
الثاقب فی الناقب، ج2، ص301
به نقل از القطره، ج2، ص424
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
درخشش نور حضرت زهرا (سلام الله علیها) در سه وقت
ابو هاشم عسکری گوید از امام حسن عسکری (علیه السلام) پرسیدم که به چه مناسبت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را زهرا نامیده اند؟
فرمود به خاطر آن که چهره اش از اول صبح برای امام علی (علیه السلام) به سان خورشید درخشان و به هنگام زوال مانند ماه نورانی و به هنگام غروب مانند ستاره درخشان روشن می شد.
منبع: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شادمانی دل پیامبر، صفحه 256
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
بندگی خدا
مردان با شرف و افراد مستقل و عزیز النفس موقعی که روی شایستگی و لیاقت ، مقام بزرگی را عهده دار شوند، در کمال قدرت و اعتماد به نفس انجام وظیفه می کنند.
تملق و چاپلوسی ، پستی و زبونی در روان پاک آنان راه ندارد و در حساس ترین مواقع ، شخصیت خود را نمی بازند و به خواری و فرومایگی تن نمی دهند.
قال علی علیه السلام :
ذوالشرف لا تبطره منزلة نالها و ان عظمت کالجبل الذی لا تزعزعه الریاح ؛(1)
حضرت علی علیه السلام می فرمود:
((مرد با شرف اگر در جامعه به بزرگترین مقام و پایه نایل شود، هرگز خود را نمی بازد و از مسیر فضیلت خارج نمی شود. او مانند کوه پابرجاست که وزش بادها قادر نیست به حرکتش درآورد و متزلزلش نماید.))
داستانک
خواجه ابومنصور، وزیر سلطان طغرل ، مردی دانا و لایق ، قوی النفس و با شخصیت و خداپرست و درستکار بود. او در انجام وظایف دینی مراقبت کامل داشت .
معمولا همه روزه پس از ادای فریضه صبح مدتی روی سجاده می نشست و ادعیه و اذکاری می خواند. پس از آن که آفتاب طلوع می کرد جامعه وزارت را می پوشید و به دربار می رفت .
روزی سلطان طغرل ، وزیر را قبل از طلوع آفتاب احضار کرد.
ماءمورین به منزل وی رفتند و او را در حال خواندن دعا دیدند. امر پادشاه را ابلاغ نمودند، ولی وزیر به گفته آنان توجهی نکرد و همچنان به خواندن ادعیه ادامه داد. ماءمورین بی اعتنایی او را بهانه کردند و به عرض رساندند که وزیر نسبت به اوامر پادشاه احترام نمی کند و با این سخن ، سلطان طغرل را به سختی خشمگین کردند.
وزیر پس از فراغت از عبادت سوار شد و به دربار آمد. به محض ورود، شاه با تندی به وی گفت : ((چرا دیر آمدی ؟))
وزیر در کمال قوت نفس و اطمینان خاطر عرض کرد:
((ای پادشاه ، من بنده خداوندم و چاکر سلطان طغرل ! تا از بندگی خدا فارغ نشوم نمی توانم به وظایف چاکری پادشاه قیام نمایم .))
گفتار محکم و پر از حقیقت وزیر، شاه را سخت تحت تاءثیر قرار داد و دیده اش را اشک آلود کرد. به وزیر آفرین گفت و سفارش کرد که همواره به این روش ادامه بده و بندگی خدا را بر چاکری ما مقدم بدار، تا از برکت آن امور، کشور همواره بر نظم صحیح استوار بماند.(2)
1- غررالحکم ، ص 407.
2- جوامع الحکایات ، ص 173. کودک از نظر وراثت و تربیت ، ج 2، ص 446.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
سلام بر تو ای پاره تن رسول خدا
سلام بر تو ای خلاصه جمال خداوند
سلام بر تو که ملائک ، هنوز ذکرشان را با نام تو متبرک می کنند .
سلام بر تو که چشمه ها ، نام زلال تو را آواز می خوانند.
سلام بر تو که گلها ، شکفتن را از تو آموخته اند و پرستوها پرواز را
سلام بر تو که تمام خاک ، از شرق تا غرب بارگاه توست
سلام بر تو که آفتاب را در دوازده آینه به وسعت آسمان تکثیر کردی
سلام بر تو که نام خدا را با دوازده قلم بر لوح خاک نوشتی
سلام بر تو که دوازده رود بی کران را تا کرانه ابدیت روانه کردی
سلام بر تو ، بانویی که در حمایت از مردترین مرد تاریخ ، شهادت را مردانه به جان خرید .
سلام بر تو ، مادری که قهرمان کربلا را در دامان مهرش پرورش داد
و سلام بر تو بانویی که نامش تا همیشه بر تارک تاریخ می درخشد …
امروز رحیل رحلت ، گوهر گران سنگی را از صدف حیات به معراج رسانیده است و عاشقان و شیفتگان جوهر قدسیه را به سوگ نشانده است و نخل حسرت در دل ارادتمندان و در دشت دوستدارانش به بار آمده است.
درود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب و هم کلام با برترین آنان و حامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود.
درود بیکران خداوند بر فاطمه(س) که بهجت قلب و نور چشم رسول (ص) و عزیزترین انسانها در پیشگاه او بود؛ وجودی که نور پیامبر(ص) سراسر او را احاطه نموده بود و از جهت شبیهترین مردم در رفتار و کردار به رسول خدا بود.
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
داستانی آموزنده از حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت فاطمه (س) تعریف می کنند که شبی به بستر رفته بودم تا بخوابم پیامبر صدایم کرد فرمود تا چهار کار انجام نداده ای نخواب:
- قران را ختم کن .
- مومنان را از خودت خوشنود و راضی کن .
- حج و عمره به جای بیاور .
- پیامبران را شفیع خودت کن .
و بعد بخواب .
آنگاه به نماز ایستاد. من صبر کردم تا نماز پدر تمام شود و گفتم ای رسول خدا چهار کار برایم مشخص کرده اید که توان انجام آنها را ندارم .پیامبر فرمود:
- سه مرتبه قل هو الله بخوان مثل این است که قرآن را ختم کرده ای .
- برای مومنان آمرزش بخواه تا همگی آنان را خوشنود کنی .
- با فرستادن صلوات من و دیگر پیامبران شفیع تو خواهیم شد .
- با گفتن ذکرسبحان الله ،الحمدالله ،لا اله الا الله و الله اکبر مثل اینکه حج و عمره به جای آورده ای .[1]
فرارسیدن ایام سوگواری و شهادت مظلومانه دخت پیامبر بزرگ اسلام (ص) حضرت فاطمه زهرا(س) را تسلیت عرض می نماییم .
خطبه 202 نهج البلاغه – هنگام دفن سرور زنان جهان حضرت فاطمه
نماز و زیارت حضرت زهرا
سوره کوثر
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
طریقه خواندن نماز توبه
1_ابتدا غسل کنید(مشابه بقیه غسل ها با نیت غسل برای نماز توبه) و سپس وضو بگیرید.
2_ بعد دو تا نماز دو رکعتی بخوانید (مانند نماز صبح ) با این تفاوت که در هر رکعت بعد از حمد سه مرتبه سوره ی توحید، یک مرتبه سوره ی فلق و یک مرتبه سوره ی ناس بخواند.
3_بعد از تمام شدنِ نماز، هفتاد بار استغفار کرده (وقتی هردو را به پایان رساندید)
4_ بعد بگویید: «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ إلّا بِالله العَلِیِّ العَظیمِ» سپس بگویید:«یا عَزیزُ یا غَفّارُ إغفِر لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُـوبَ جَمیعِ المؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ فَإنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ»
ای خدای عزیز و ای خدایی که بسیار آمرزنده هستی! گناهان من و گناهان همه ی مردان و زنان مؤمن را بیامرز، چرا که کسی جز تو آمرزنده ی گناهان نیست»
#طریقه_خواندن_نماز_توبه
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
توصیه های سید علی آقای قاضی؛
_طرف نمازشب که هیچ، نماز صبحش قضامی شودو عین خیالش هم نیست می گویدقضایش رامی خوانم، روایت داریم کوه به کوه طلا هم صدقه بدهیدجای نمازواجب را نمی گیرد .
_روایت داریم طرف پیش امام صادق (ع)رفته بود می خواست به دنبال تجارت برود, آمد استخاره بگیرد که برود یانه؟ امام صادق (ع)استخاره کرد, بد آمد!! طرف گفت آقا من می خواهم بروم, امام گفت برو, عمل به استخاره که واجب نیست
_ طرف رفت و برگشت ,اتفاقا تجارت خوبی هم کرد. پیش امام صادق (ع) رفت گفت من تجارت خوبی کردم پس چرا استخاره بد آمده بود؟ امام گفت تو در فلان شب ,در فلان کاروان که اُتراق کرده بودی , نماز صبح آن روزت قضا شد,تمام دنیا راهم بدهی اینجا این دو رکعت نماز صبح را نمی توانی بگیری, برای این استخاره ات بد آمد.
5_توصیه ی بعدی توسل به ائمه ی اطهار،سیدعلی آقای قاضی می گفت هیچ چیزی مثل توسل به امام حسین (ع) و اهل بیت نمی تواند انسان را از لحاظ علمی و معنوی نجات بدهد.
انسان اگرمی خواهد به مقامی برسد که اهل بیت او را دوست داشته باشند,باید توسلات خودش به اهل بیت را بالا و بالاتر ببرد راهش همین است. انسان نسبت به امام زمان(عج) خودش درد دل بکند, راهش را برای امام زمان(عج) باز بگذارد که حضرت دستش را بگیرد.
با امام زمان (عج)درد ودل نکنی! چه طور دستت را بگیرد؟هر چند آن ها مهربانند,حتی اگر دعا هم نکنید حاجت شما رامی دهند, ولی اگر کمک بیشتر می خواهیداین طرف هم باید بیشتر درد ودل و بیشتر به اهل بیت توسل بکنید.
6_ سید علی آقای قاضی توصیه ی شدید و زیادی برای خواندن دعای فرج داشت, منظور فقط دعای اِلهی عَظُمَ اْلَبلآءُ….نیست,
حالا هر دعایی که باعث تعجیل در فرج امام می شود مثل;
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن ..یا همین که به فارسی هم بگوید خدایا فرج امام زمان(عج) را برسان,همین ها هم است.
7_توصیه ی بعدی ایشان، هیچ وقت دیگران را نرنجانید, باعث رنجش دیگران نشوید و دلی را نشکنید!! چرا که دل شکستن و رنجاندن دل بسیار گناه دارد‼️ گناهش به کنار, در معنویات انسان هم بسیار اثر بدمی گذارد و شاید سال های سال معنویت و عبادت را، این دل شکستن هااز بین ببرد.
8_ایشان توصیه ی شدیدی داشتند به ذکرسجده ی یونسیه;
«ﻻ إِﻟﻪَ إِﻻﱠ أَﻧْﺖَ ﺳُﺒْﺤﺎﻧَﻚَ إِﻧﱢﻲ ﻛُﻨْﺖُ ﻣِﻦَ اﻟﻈﱠﺎﻟِﻤِﻴﻦَ» می گفت این ذکر را زیاد بگویید.
9_ حدیث عِنوان بصری;
سید علی آقای قاضی، طلبه ای که حدیث عنوان بصری را عمل نمی کرد و یا در جیبش نداشت قبول نمی کرد, می گفت همیشه باید در جیب تان باشد،هفته ای یکبار بخوانید و عمل بکنید.
*عنوان بصری اسم یک انسانی بود که علاوه بر درس امام صادق (ع) در درس یکی از امام های اهل سنت هم شرکت می کرد.یک روز که رفت درخانه امام صادق (ع),حضرت او را راه نداد,گفت برو همان جایی که بودی !(این راه ندادن امام,داخلش نکته ی تربیتی داشت,نه اینکه بخواهد کسی را رد بکند )برو پیش همان کسی که بودی (یعنی همان ابو حنیفه,امام اهل سنت) واز همان علم یاد بگیر.
عنوان بصری ناراحت شد ,به مسجد پیغمبر (ص)رفت نماز خواند و از پیغمبر (ص)خواست که دل امام صادق(ع)را به خودش “عنوان” نرم کند.دیگر در خانه مانده بود و جزء برای نماز خواندن بیرون نمی رفت ,ناراحت شده بود و پیش ابوحنیفه هم نمی رفت.
یک روز دلش را به دریا زد و گفت من باید از ایشان کمک بگیرم.درخانه امام صادق (ع)رفت ,کنیز امام صادق (ع)گفت, صبر کن بروم ببینم آقا جواب می دهد یا نه! و امام گفتند بیا
عنوان بصری رفت، و امام او را دید و گفت اسمت چیست؟ گفت عنوان, گفت کنیه ات چیست؟گفت ابا عبدالله “دقیقا کنیه ی امام صادق (ع)"بعد حضرت (ع) فرمودند چه کنیه ی قشنگی داری! خدا این کنیه را برای تو نگه دارد.
بعد گفت عِِنوان چه می خواهی؟ گفت من علم می خواهم,امام گفت من کسی هستم که نسبت به اوقات زندگی ام حریص هستم (وقتم راتلف نمی کنم )عنوان بصری به ایشان گفت من علم می خواهم یادبگیرم و..
امام صادق (ع)به عنوان بصری گفتش ;علم نوری است که خدا در دل تو و دیگران می اندازد. یعنی علم این نیست که بنشینی و فقط چند تا کتاب بخوانی,علم به این نمی گویند! بعضی چیزها را خدا باید به تو بدهدای بسا خروار خروار کتاب بخوانی اما به علمت اضافه نشود, این علم ظاهری است ,علم باطنی نیست.
طرف علم یاد می گیرد”منم منم″ کردن هایش شروع می شود می گوید هر چیزی من بگویم درست و هر چه بقیه می گویند غلط است.این ها ضعف و آسیب است.
امام صادق (ع)به ایشان 9 سفارش کرد،که سید علی آقای قاضی هم می گویدمی خواهید به مسیر سیرو سلوک برسید ازاین سفارش هااستفاده کنید
بر گرفته از فایل سلوک
مهدوی شماره 4
استاد عبادی
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: کار خود را بر چه اساسى استوار ساخته اى؟
فرمودند: بر چهار اصل
1_ فهمیدم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمى دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم
2_دانستم که خدا بر کار من آگاه است، پس (از انجام کارهای ناشایست) حیا کردم
3_ فهمیدم که روزى مرا دیگرى نمى خورد پس آرام گرفتم؛
4_دانستم که پایان کار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.
بحار الانوار: ج75، ص228 ___________________________
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
دستور ساختن نوع تابوت برای بنت رسول الله صل لله علیه وآله
در چند حدیث از طریق شیعه و اهل سنت آمده که اسماء مى گوید:
فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در هنگام وفات خود به من فرمود: مادر جان ! من از این وضعى که درباره حمل جنازه زنها مرسوم است شرم مى کنم و خوش ندارم که جنازه زنان را روى تخته اى مى گذارند و پارچه اى روى آن مى اندازند و پستى و بلندیهاى بدن او براى بیننده آشکار است .
اسماء مى گوید: بدو عرض کردم : من چیزى را که در حبشه دیده ام ، هم اکنون ترتیب داده نزد شما مى آورم و نشانت مى دهم .
سپس چند عدد چوب تر و تختى آوردم و آن چوبها را خم کرده ، دو طرف آن را بر کنار تخت بسته و چادرى روى آن کشیدم . فاطمه (سلام الله علیها) که آن را دید خوشحال شد و تبسم کرد.
اسماء گوید: از روزى که رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) از دنیا رفته بود، تا به آن روز، تبسم بر لبان دختر پیغمبر را ندیده بودم (1).
در روایتى دیگر است که فرمود: چه چیز خوب و نیکویى است ، که بدان وسیله جنازه زن از مرد تشخیص داده نمى شود(2).
و در حدیثى است که فرمود: اصنعى لى مثله استرینى سترک الله من النار(3)؛
براى من نیز یک چنین چیزى را درست کن و مرا مستور کن ، خدایت از آتش دوزخ مستور دارد(4).
منابع:
1- احقاق الحق ، ج 10، ص 474.
2- کشف الغمه ، ج 2، ص 130؛ استیعاب ، ج 2، ص 752.
3- بحارالانوار، ج 43، ص 213.
4 - زندگانى حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دختران آن حضرت ،
انتشار همراه با ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
وقتی مفهوم غربت را فهم کرده باشی وتلخکامی آن را چشیده باشی ، دیگر تو می مانی و پلکهایی مرطوب ، تو می مانی و قطرههایی سرازی…
*امام زمان (ع) غریب است
امام عصر(ع) را«طرید الوحید الغریب»
طرد شدهی تنهای غریب - خواندهاند.(1)
صاحب ما ناشناخته است ، کسی به عظمت و قدرش آگاه نیست ،کمتر کسی گاه و بیگاه دست به دامان او میشود.ولایتش عصمتش و امامتش مورد تعرض تاریک فکران قرارمیگیرد.
یادش از در و دیوار روزگار ما زدوده شده ، کسی سراغش را نمییجوید ، روزها و ساعتها به غفلت از او میگذرد واندکند آنان که به رضای او اهمیت میدهند…
امام عصر(ع) از اهل و دیارش دور افتاده و ساکن تنهای بیابانها شده و اگر چه گاه درمیان ماست ، اما با ما نیست و تنهاست.
امام زمان(ع) تنهایند ، بییاورند ، دور افتادهاند ، طرد شدهاند و … غریب !
* امام زمان(ع) یتیم نوازاست…
اگر امام ، پدر شفیق باشد و انیس دم تنهایی ، اگر صاحب الزمان ما خود را «اب رحیم» (2) - پدر مهربان - بخواند ، وقتی دستمان به او نرسد ، چه حسی از یتیمی و بیکسی به ما دست میدهد ؟
چه دردی با دوری و بیخبری او به جانمان میافتد ؟
امام حسن عسکری(ع) فرمودند:
سختتر از یتیمی کسی که پدرش را از دست داده ، یتیمی است که از امام زمانش دور افتاده و به او دسترسی ندارد .(3)
آری، این یتیمی سختتر وآزاردهندهتراست ، این حس غریب بیپدر زیستن و بی پناه نفس کشیدن ،
سوز بیشتری داردما یتیمان،
بهارمان را گم کردهایم ،طراوتمان را گشتهایم ونیافتهایم ، از گرمای نوازشش محروم شدهایم و از گرد قافلهاش وا ماندهایم .
امام عصر (ع) بر ما یتیمان مشفق و دلسوز و نگرانند ،و پناه بخش ما پناه جویانند، و آغوش عشق پدرانهشان به رویمان باز !
*امام زمان(ع) همچون کشتی نجات است
_کسی که غرق گرفتاری شده و با تلاطم امواج زندگی دست به گریبان است ؛
کسی که در گرداب اسیر شده و ظلمات ، هیچ سوسویی به چشمش نمیرساند، چرا پنجهاش را از میان هیاهوی امواج بیرون نمیکند تا دستگیری به نجاتش بیاید ، امام عصر(ع) را کشتی نجات بخش دانستهاند .
مگر در زیارت این بزرگوار نخواندهای؟
السلام علیک یا سفینه النجاه (4)
.منابع :
1.کمال الدین ، باب 34 ف ح 4.
2. دعای عبرات–ربیع الأنام.
3.مستدرک الوسائل ،ج 17 ، ص317 تا 327.
4. بحارالانوار ، ج101
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
چرا حضرت مَهدی(عجل الله تعالی فرجه) را با کنیه «یا ابا صالح المَهدی» صدا می کنیم؟
*عرب ها «کنیه» را برای اشخاص به دو جهت نام گذاری می کنند:
1_به لحاظ نام پسر یا دختر.
*بر فرض به امید آن که در آینده فرد مورد نظر، فرزندی پیدا کند که مثلا نام او را فضل بگذارند، از ابتدای میلاد یا پس از آن، به او اگر مرد باشد کنیه ابوالفضل می دهند و اگر زن باشد کنیه ام الفضل.
2_ به لحاظ دارا بودن کمالی از کمالات;
مثلا به فردی به لحاظ بندگی زیاد، ابوعبدالله؛ یا برتری بسیار، ابوالفضل یا خوبی و نیکی افزون، ابا صالح می گویند.
با این توضیح یاد آور می شویم که «ابا صالح» از کنیه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) است و در میان عرب ها و بادیه نشین ها بیشتر شهرت دارد. آنان در توسلات و استغاثه های خود، این نام را وسیله قرار
می دهند. (1)
_حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
*«هر گاه راه را گم کردی، ندا کن:
یا ابا صالح! یا ابا صالح! ارشدنا الی الطریق! رحمکم الله.» (2)
*جمله ادرکنی (مرا دریاب) سخن استغاثه کننده و فریاد کننده است.
* بنابراین، کنیه «ابا صالح» در مورد حضرت امام مَهدی (عجل الله تعالی فرجه) ریشه روایی دارد.
1.نجم الثاقب: ، ص 45، نام پانزدهم .
2 . نجم الثاقب ، ص 572
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
الگو گیری از حضرت زهرا (س) از زبان رهبری
* برای الگو گیری لازم است خصوصیات اصلى در شخصیت هر انسانى را مشخص کنید و الگو را در آنها جستجو نمایید. فرض بفرمایید در برخورد با مسائل مربوط به حوادث پیرامونى … انسان دوگونه مى تواند با این قضیه برخورد کند: یکى مسؤولانه، یکى بى تفاوت. مثلاً حضرت زهرا(سلام اللَّه علیها) در سنین شش یا هفت سالگى بودند که قضیه ى شعب ابى طالب پیش آمد. شعب ابى طالب، دوران بسیار سختى در تاریخ صدر اسلام است؛ . . . پیامبر اکرم در این دوران، مسؤولیتش فقط مسؤولیت رهبرى به معناى اداره ى یک جمعیت نبود؛ باید مى توانست از کار خودش پیش اینهایى که دچار محنت شده اند، دفاع کند. . . در همین اثنا، وقتى که نهایت شدت روحى براى پیامبر بود، جناب ابى طالب که پشتیبان پیامبر و امید او بود، و خدیجه ى کبرى که او هم بزرگترین کمک روحى براى پیامبر بود، در ظرف یک هفته از دنیا رفتند؛ حادثه خیلى عجیبى است؛ یعنى پیامبر تنهاى تنها شد. . . در این شرایط، نقش فاطمه ى زهرا را ببینید. . .
* فاطمه ى زهرا مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار براى پیامبر بوده است. آن جا بوده که گفتند فاطمه «امّ ابیها»؛ مادر پدرش است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنى وقتى که یک دختر شش ساله، هفت ساله این طورى بوده است. . .
*آیا این نمى تواند براى یک جوان الگو باشد، که نسبت به مسائل پیرامونى خودش زود احساس مسؤولیت کند، زود احساس نشاط کند؟ آن سرمایه ى عظیم نشاطى که در وجود او هست، اینها را خرج کند، براى این که غبار کدورت و غم را از چهره ى پدرى که حالا حدود مثلاً پنجاه سال از سنش مى گذشته و تقریباً پیرمردى شده است، پاک کند. آیا این نمى تواند براى یک جوان الگو باشد؟ این خیلى مهم است.
* نمونه ى بعد، مسأله همسردارى و شوهردارى است. شما ببینید شوهردارى فاطمه زهرا چگونه بود. در طول ده سالى که پیامبر در مدینه بودند، حدود نه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نه سال . . . حدود شصت جنگ اتفاق افتاده که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین بوده است. حالا شما ببینید، او خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است، و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مى ماند، از لحاظ زندگى هم وضع روبه راهى ندارند؛ یعنى حقیقتاً زندگى فقیرانه محض داشتند؛ در حالى که دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم مى کند. ببینید انسان چه قدر روحیه ى قوى مى خواهد داشته باشد، تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه ى اهل و عیال و گرفتاریهاى زندگى خالى کند؛ به او دلگرمى بدهد؛ بچه ها را به آن خوبى که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب که امام نبود. فاطمه زهرا او را در همین مدت نه سال تربیت کرده بود. این طور خانه دارى، این طور شوهردارى و این طور کدبانویى کردند و این طور محور زندگى فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفتند. آیا اینها نمى تواند براى یک دختر جوان، یک خانم خانه دار یا مشرف به خانه دارى الگو باشد؟
*حالا بعد از قضیه ى وفات پیامبر، آمدنِ به مسجد، و آن خطبه ى عجیب را خواندن، خیلى شگفت انگیز است. اصلاً ماها که اهل سخنرانى و حرف زدن ارتجالى هستیم، مى فهمیم که چه قدر این سخنان عظیم است. یک دختر هجده ساله، بیست ساله و حداکثر بیست وچهار ساله آن هم با آن مصیبتها و سختیها به مسجد مى آید، در مقابل انبوه جمعیت، با حجاب سخنرانى مى کند؛ که آن سخنرانى، کلمه به کلمه اش در تاریخ مى ماند. این یک عظمت را نشان مى دهد. به نظر من، این براى یک دختر جوان الگوست.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14