الگو گیری از حضرت زهرا (س) از زبان رهبری
* برای الگو گیری لازم است خصوصیات اصلى در شخصیت هر انسانى را مشخص کنید و الگو را در آنها جستجو نمایید. فرض بفرمایید در برخورد با مسائل مربوط به حوادث پیرامونى … انسان دوگونه مى تواند با این قضیه برخورد کند: یکى مسؤولانه، یکى بى تفاوت. مثلاً حضرت زهرا(سلام اللَّه علیها) در سنین شش یا هفت سالگى بودند که قضیه ى شعب ابى طالب پیش آمد. شعب ابى طالب، دوران بسیار سختى در تاریخ صدر اسلام است؛ . . . پیامبر اکرم در این دوران، مسؤولیتش فقط مسؤولیت رهبرى به معناى اداره ى یک جمعیت نبود؛ باید مى توانست از کار خودش پیش اینهایى که دچار محنت شده اند، دفاع کند. . . در همین اثنا، وقتى که نهایت شدت روحى براى پیامبر بود، جناب ابى طالب که پشتیبان پیامبر و امید او بود، و خدیجه ى کبرى که او هم بزرگترین کمک روحى براى پیامبر بود، در ظرف یک هفته از دنیا رفتند؛ حادثه خیلى عجیبى است؛ یعنى پیامبر تنهاى تنها شد. . . در این شرایط، نقش فاطمه ى زهرا را ببینید. . .
* فاطمه ى زهرا مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار براى پیامبر بوده است. آن جا بوده که گفتند فاطمه «امّ ابیها»؛ مادر پدرش است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنى وقتى که یک دختر شش ساله، هفت ساله این طورى بوده است. . .
*آیا این نمى تواند براى یک جوان الگو باشد، که نسبت به مسائل پیرامونى خودش زود احساس مسؤولیت کند، زود احساس نشاط کند؟ آن سرمایه ى عظیم نشاطى که در وجود او هست، اینها را خرج کند، براى این که غبار کدورت و غم را از چهره ى پدرى که حالا حدود مثلاً پنجاه سال از سنش مى گذشته و تقریباً پیرمردى شده است، پاک کند. آیا این نمى تواند براى یک جوان الگو باشد؟ این خیلى مهم است.
* نمونه ى بعد، مسأله همسردارى و شوهردارى است. شما ببینید شوهردارى فاطمه زهرا چگونه بود. در طول ده سالى که پیامبر در مدینه بودند، حدود نه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نه سال . . . حدود شصت جنگ اتفاق افتاده که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین بوده است. حالا شما ببینید، او خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است، و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مى ماند، از لحاظ زندگى هم وضع روبه راهى ندارند؛ یعنى حقیقتاً زندگى فقیرانه محض داشتند؛ در حالى که دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم مى کند. ببینید انسان چه قدر روحیه ى قوى مى خواهد داشته باشد، تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه ى اهل و عیال و گرفتاریهاى زندگى خالى کند؛ به او دلگرمى بدهد؛ بچه ها را به آن خوبى که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب که امام نبود. فاطمه زهرا او را در همین مدت نه سال تربیت کرده بود. این طور خانه دارى، این طور شوهردارى و این طور کدبانویى کردند و این طور محور زندگى فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفتند. آیا اینها نمى تواند براى یک دختر جوان، یک خانم خانه دار یا مشرف به خانه دارى الگو باشد؟
*حالا بعد از قضیه ى وفات پیامبر، آمدنِ به مسجد، و آن خطبه ى عجیب را خواندن، خیلى شگفت انگیز است. اصلاً ماها که اهل سخنرانى و حرف زدن ارتجالى هستیم، مى فهمیم که چه قدر این سخنان عظیم است. یک دختر هجده ساله، بیست ساله و حداکثر بیست وچهار ساله آن هم با آن مصیبتها و سختیها به مسجد مى آید، در مقابل انبوه جمعیت، با حجاب سخنرانى مى کند؛ که آن سخنرانى، کلمه به کلمه اش در تاریخ مى ماند. این یک عظمت را نشان مى دهد. به نظر من، این براى یک دختر جوان الگوست.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
#ناب_14
الگو گیری از حضرت زهرا س از زبان رهبری