بندگی خدا
مردان با شرف و افراد مستقل و عزیز النفس موقعی که روی شایستگی و لیاقت ، مقام بزرگی را عهده دار شوند، در کمال قدرت و اعتماد به نفس انجام وظیفه می کنند.
تملق و چاپلوسی ، پستی و زبونی در روان پاک آنان راه ندارد و در حساس ترین مواقع ، شخصیت خود را نمی بازند و به خواری و فرومایگی تن نمی دهند.
قال علی علیه السلام :
ذوالشرف لا تبطره منزلة نالها و ان عظمت کالجبل الذی لا تزعزعه الریاح ؛(1)
حضرت علی علیه السلام می فرمود:
((مرد با شرف اگر در جامعه به بزرگترین مقام و پایه نایل شود، هرگز خود را نمی بازد و از مسیر فضیلت خارج نمی شود. او مانند کوه پابرجاست که وزش بادها قادر نیست به حرکتش درآورد و متزلزلش نماید.))
داستانک
خواجه ابومنصور، وزیر سلطان طغرل ، مردی دانا و لایق ، قوی النفس و با شخصیت و خداپرست و درستکار بود. او در انجام وظایف دینی مراقبت کامل داشت .
معمولا همه روزه پس از ادای فریضه صبح مدتی روی سجاده می نشست و ادعیه و اذکاری می خواند. پس از آن که آفتاب طلوع می کرد جامعه وزارت را می پوشید و به دربار می رفت .
روزی سلطان طغرل ، وزیر را قبل از طلوع آفتاب احضار کرد.
ماءمورین به منزل وی رفتند و او را در حال خواندن دعا دیدند. امر پادشاه را ابلاغ نمودند، ولی وزیر به گفته آنان توجهی نکرد و همچنان به خواندن ادعیه ادامه داد. ماءمورین بی اعتنایی او را بهانه کردند و به عرض رساندند که وزیر نسبت به اوامر پادشاه احترام نمی کند و با این سخن ، سلطان طغرل را به سختی خشمگین کردند.
وزیر پس از فراغت از عبادت سوار شد و به دربار آمد. به محض ورود، شاه با تندی به وی گفت : ((چرا دیر آمدی ؟))
وزیر در کمال قوت نفس و اطمینان خاطر عرض کرد:
((ای پادشاه ، من بنده خداوندم و چاکر سلطان طغرل ! تا از بندگی خدا فارغ نشوم نمی توانم به وظایف چاکری پادشاه قیام نمایم .))
گفتار محکم و پر از حقیقت وزیر، شاه را سخت تحت تاءثیر قرار داد و دیده اش را اشک آلود کرد. به وزیر آفرین گفت و سفارش کرد که همواره به این روش ادامه بده و بندگی خدا را بر چاکری ما مقدم بدار، تا از برکت آن امور، کشور همواره بر نظم صحیح استوار بماند.(2)
1- غررالحکم ، ص 407.
2- جوامع الحکایات ، ص 173. کودک از نظر وراثت و تربیت ، ج 2، ص 446.
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان
بندگی خدا. . .