روزی و تقدیر در ازدواج
مردى از انصار نزد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله آمد و گفت: مى خواهم با زنى ازدواج کنم. برایم دعا کن….
حضرت فرمود: «اگر اسرافیل و جبرئیل و میکائیل و حاملان عرش، براى تو دعا کنند، در حالى که من هم میان آنها باشم، جز با زنى که براى تو نوشته (مقدّر) شده است، ازدواج نمى کنى».
کنزالعمال، ج 1 ص 108
#حدیث_روز
شیعیان را زیاد کنید.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
{النِّکاحُ سُنَّتِی ، فَمَن لَم یَعمَلْ بِسُنَّتِی فَلَیسَ مِنّی ، و تَزَوَّجُوا فإنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ.}
«ازدواج سنت من است هرکه به سنت من رفتار نکند از من نیست ازدواج کنید زیرا من به زیادی جمعیت شما بر سایر امتها فخر می فروشم.»
? میزان الحکمه، جلد 5، ص 81- کنز العمّال : 44407
#حدیث_روز
شیطنت همسرانه?
خسته و کوفته میرسه خونه
درو براش باز میکنی
قبل ازینکه کفششو دربیاره
لیست خریدو میگیری
جلو چشمش و میگی:?
_ اولن سلام خوش اومدی آقامون?❤️
دومن قبل ازورود .
این لیست تقدیم به شما
خرید منتظرتان عست?
_ اولن علیک سلام گلـــم?
دومن بجان خودم عصن حسش نیس??
حالا یه امشب نخرم نمیشه؟?
_ خیـر?
فردا ظهرمهمون داریم؛پدرو مادرگرامی….
همین الان خبردادن خو?
میره ویک ساعت بعدبرمیگرده
خریداروتحویل میده و
برای عوض کردن لباس به اتاق میره.
لیستی که بهش داده بودی رو
باخریدا چک میکنی
آخربرگه باخط سید نوشته شده بود:
با تمام خستگــی الانم?
بزاربگم دوست دارم خانومم☺️?
میخندی و میدوعی تواتاق
_ ببینم هنوز مثل پسرای عاشق نامه مینویسی…?
_ مثلشون؟❣️☹️
مگه ماالان عاشق خانوم نیستیم؟
_ خب چرا تولیست خرید؟؟?
_ بعضـی وقتا تنوع لازمه
بلاخره یجوری باید بفهمـی دیوونتیم??
اقایون یادتون باشه
هرزگاهی به همسرتون بگید
که وجودش مایه آرامشتونه
بهم جمله دوست دارم روبگید…☺️❤️
زن جمال زندگی است و مرد جلال آن!
بانو؛ مهمترین کار تو این است که غرور شوهرت نشکند…
آقا؛ کار اصلی تو هم اینست که گلِ لطافت و عاطفه همسرت پژمرده نشود و محبت کنی…
ماجرای حضور امام زمان(عج) در بازار و ملاقات با مرد آهنگر
امام زمان(عج) گرچه از چشمان ما غایب هستد، اما حضور دارند و از احوال ما آگاهند، و هر کسی قادر به دیدار ایشان نخواهد بود، مگر آنکه رضایت حضرت را جلب نماید؛ در ادامه داستانی از دیدار امام زمان(عج) با فردی آهنگر را بخوانید.
شخصی که مسلط به علوم غریبه بود، توانست در زمان خاصی، مکان حضور امام زمان(عج) را در بازار آهنگران شناسایی کند، و پس از آن به سرعت برای دیدار ایشان راهی محل شد و مشاهده کرد که حضرت در کنار دکانی نشسته است که صاحب آن بیتوجه به ایشان مشغول نرم کردن آهن است، اما پس از مدتی مشاهده کرد که پیرمرد صاحب دکان به امام زمان(عج) گفت: «یابن رسول الله، اینجا مکان گرمی است اجازه دهید برای شما آب خنک بیاورم».
اینگونه بود که استنباط شخص سوم، مبنی بر اینکه فقط خودش متوجه حضور حضرت است، غلط از آب درآمد.
پس از مدتی پیرزنی به دکان مرد آهنگر مراجعه کرد و گفت: «فرزندم بیمار است و خرج مداوای او هفت درهم است، تنها دارایی من هم همین قفل است که هیچ کس در این بازار بیش از شش درهم برای آن نمیپردازد، به خاطر خدا آن را به قیمت هفت درهم از من بخر»، مرد آهنگر با دیدن قفل بدون کلید، به پیرزن گفت: «که متاع او با این شرایط 10 درهم ارزش دارد و در صورت ساخته شدن کلید برای آن دوازده درهم در بازار به فروش میرسد، حال هر یک از این دو کار را که بخواهی، برای تو انجام میدهم»، سپس در برابر دیدگان متعجب پیرزن، 10درهم در ازای خرید قفل به او پرداخت کرد، آنگاه بقیةالله(عج) رو به شاهد کرد و فرمود: «برای پیدا کردن ما رمل نیندازید، اگر همه مثل این مرد، مسلمان باشید، ما به سراغ شما میآییم».
ما منتظران لحظه دیداریم
از عطر گل محمدی سرشاریم
این حرمت و عزّت و سر افرازی را
از حُرمت انتظار مهدی(عج) داریم
امتحان الهی در حقیقت یک گام است به سوی مقصد.
رهبرانقلاب: امتحان الهی برای این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنی، در چه حدی هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یک گام است به سوی مقصد.
من و شما که امتحان میشویم، معنایش این است که اگر توانستیم از این شدت و از این محنت عبور کنیم، یک وضع جدیدی، حیات جدیدی، مرحلهی جدیدی را به دست میآوریم.
89/8/26
اختلاف پرورش یافته های مکاتب اسلام و غرب.
پای مکتب اسلام، میشی حسین فهمیده که برای خاک وطن، خودش رو منفجر کرد؛ پای مکتب غرب هم بشینی آخرش تو مدرسه بخاطر خواسته های دلت دوستانت رو منفجر میکنی!
تو امریکا پسر 17 ساله بعد اینکه دختر 16 ساله درخواست دوستیشو رد میکنه دختره و 9 تا دیگه از دانش آموزا رو میکُشه!
امنیت پوشالی!
ثواب کار نکرده!
میدونستید خدا برای کار نکرده هم ثواب میده؟
البته به شرطی که…
وقتی که مؤمن در روز قیامت در پیشگاه خداوند نگاه داشته میشود،
خداوند به فرشتهها میگوید:
نامههایی که در آنها اعمالی که این مومن انجام نداده ولی ثبت شده را بیاورید.
مؤمن آن نامهها را میخواند و میگوید:
به عزتت سوگند که من هیچ یک از این کارها را انجام ندادهام.
️ خدا میفرماید: راست میگویی، همین که نیت آنها را کردی ما برایت نوشتیم،
سپس پاداش آنها را به او میدهند.
?مشکینی، درسهایی از اخلاق، ص 36
طریقه مناجات با محبوب.
شهدا ساده شهید نشدند، شهدا کشته شدند، بعد شهید شدند،
نفسشون را کشتند، لذت هاشون رو …
اول در جبهه جهاد اکبر شهید شدند و بعد در جبهه جهاداصغر.
الهی… !
به یادشهدا
به یاد قتلگاه کربلا
به یاد قتلگاه شلمچه
میخوام کشته بشم و نفسم رو بکشم …
خیلی تاوان دادم تا بتونم درک بکنم بزرگی و مهربونی خدارو، تا بفهمم چه طور در اوج عظمت و اقتدارش رحم میکنه به من جاهل «فارحم عبدک الجاهل»
منو میخونه و من ازش رو گردانم،
باهام دوستی میکنه و من کینه توزی،
صداش میزنم و جوابمو میده…
زشتی هامو میپوشونه و من نافرمانیش میکنم…
سحر دوم رمضان، اومدم کینه توزی و زشتی هامو بذارم کنار، اومدم بگم چه قد مهربونی خدا، چه قدر قدرتمندی خدا، و چه قد در عین اقتدارت مظلوم…
مظلومی چون من گناه کردم و بخشیدی، مظلومی چون من جهل کردم و تو رحم کردی، من حرمت شکستم و تو مهرورزیدی…
مقتدر خدای من…
فارحم عبدک الجاهل… رحم کن بر بنده جاهلت…
بی انصافی از این بیشتر!
آقا امام باقر علیه السلام فرمودند :
بُنِیَ الْإسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ :
عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ
وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَة؛ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ.
اسلام بر پنج چیز پایه گذاری شده است :
نماز و زکاة و حجّ و روزه و ولایت
و به هیچ کدام از آن ها آن گونه تاکید نشده که به ولایت ؛ تأکید شده است و لکن مردم یعنی اهل خلاف چهار مورد اوّل را گرفته و ولایت ما را ترک نمودند.
?کافی ج 2 ص 18
#حدیث_روز
روزه دار واقعی کیست؟!
امام صادق(علیه السلام):
روزه، تنها دست کشیدن از طعام نیست، بلکه شرایطی دارد که با رعایت آنها، روزه کامل می گردد. یعنی هنگامى که روزه گرفتید
زبان خود را نگه دارید.
دیدگانتان را از ناروا بپوشانید،
با یکدیگر نزاع نکنید.
حسد نورزید.
غیبت نکنید.
با هم بحث و جدل نکنید.
به زیردستان خود دشنام و ناسزا مگویید،
و روزه هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.
?کافی، ج4، ص87
#حدیث_روز
ابتذال جنسی به بهانه ایدز!
در برخی خبرها از قول رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران نقل شده که :«باید حضور کارگران جنسی در کشور را بپذیریم و در جهت سلامت آنها قدم برداریم تا بتوانیم جامعه را سالم نگه داریم»
خوانندگان گرامی میدانند که کارگر جنسی در اصطلاح همان زنان خیابانی و فاحشه هایی هستند که از طریق روابط جنسی نامشروع، تجارت و کسب درآمد میکنند.
رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران تاکید دارد که باید حضور آنان را در جامعه بپذیریم، معنای این سخن چیست؟
ظاهرش این است که نظام اسلامی باید حضور این فاحشه های خیابانی را به رسمیت بشناسد، و فاحشه خانه هایی راه اندازی کرده یا به بخش خصوصی اجازه تاسیس آن را بدهد تا کارگران جنسی با ساز و کار مشخص و کنترل شده و با رعایت موازین بهداشتی، خدمات جنسی ارائه دهند تا هم خودشان سالم بمانند و هم جامعه سالم بماند، یعنی دقیقا همان سیستم کاباره هایی که در غرب برقرار است.
واقعا از کلام وی، چه معنایی جز این، برداشت میشود؟ و الا مگر کسی منکر اصل وجود فاحشه ها در جامعه شده است؟ بی جهت نیست که این اظهارات با استقبال برخی کانالهای غربگرا(مدعیان اصلاح طلبی) مواجه شده است.
حال باید از رییس مرکز تحقیقات ایدز پرسید: اگر شما در موضوع ایدز تخصص پزشکی دارید، معنایش این است که در همه چیز تخصص دارید؟!
آیا نمی دانید وقتی راهکاری پیشنهاد میدهید، باید ابعاد اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی و.. آن نیز توسط متخصصین مربوطه(و نه توسط شما) مورد تایید قرار گیرد و سپس به رسانه ها عرضه شود؟
جالب اینجاست که جریان رسانه ای غربزده ها(مدعیان اصلاحات) در برابر موضوعاتی همچون ازدواج موقت و ازدواج مجدد که در اسلام با شرایط خاصی، پذیرفته شده بشدت عکس العمل منفی نشان میدهند و آن را هوسبازی معرفی کرده وتخریب میکنند اما از افتتاح کاباره و رسمی شدن فحشا و بی بند و باری استقبال میکنند!
اینجا ایران اسلامی است! ملت ایران پایبند به فرهنگ واخلاق اسلامی هستند. اینجا غرب و شرق نیست. در قاموس اسلام، جامعه ای که فحشا و روابط نامشروع جنسی (حتی بهداشتی) در آن رسمیت پیدا کرده و علنی شود، جامعه سالم نیست بلکه جامعه ای کثیف و آلوده به میکروب های شیطانی و حیوانی است.
*برای اسلامی ماندن ایران، صدها هزار لیتر خون ریخته شده است. اجازه نفوذ دشمن را نمی دهیم، نه در پوشش محیط زیست، و نه در پوشش درمان ایدز و نه به هیچ بهانه دیگر..
لااله الا الله
طب سنتی در ماه مبارک رمضان
1-کسانی که با گرفتن روزه دچار معده درد می شوند موقع سحر مقداری ترنجبین و خاکشیر مخلوط کنند و بخورند و موقع افطار یک لیوان عرق نعناع با نبات یا عسل میل کنند
2-سعی کنید یک ساعت بعد از سحری بخوابید و بلافاصله بعد از خوردن سحری نخوابید
3-دیابتی ها اصولا مشکلی برای روزه داری ندارند ولی کسانی که مشکل کلیوی دارند با مجوز پزشک روزه بگیرند
4-سعی کنید حتما در وعده سحری از خورشت استفاده کنید مثل خورشت کدو و یا خورشت الو یا خورشت بامیه
5-در وعده سحری به هیچ وجه ماهی نخورید
6-اگر می خواهید دهانتان کمتر طی روزه داری بو بگیرد دهان خود را بعد از مسواک موقع سحر دهان خودرا با اب ونمک بشویید
7-در وعده افطار سعی کنید افطار را با خرما و یک استکان گلاب گرم شده باز کنید
8-برای افراد لاغر وعده سحری واجب هست و باید حتما خورده شود
9-نان و پنیر و سبزی در راس افطار نباشد برای معده مضر است بهتر است افطار را با سوپ یا فرنی گرم یا حلوای ارد گندم بخورید
10-سعی کنید از زولبیا بامیه که از شیرینی جات مصنوعی درست شده اند استفاده نکنید
11-افراد روزه داری که کلیه اشان زمینه سنگ سازی دارد باید موقع سحر یک استکان عرق خارشتر بخورند
12-در وعده سحری به هیچ وجه ماست نخورید
13-سعی کنید حداقل در این ماه از روغن کنجد و زیتون استفاده کنید.
اشتباه نکنید منظره نیست.
نون و پنیر و سبزی
کارهایی مانند افطاری های ساده، که در شکل دادن به سبک زندگی اسلامی تاثیر می گذارد را توسعه بدهید.
رهبر معظم انقلاب
اشتباه نکنید منظره نیست.
نون و پنیر و سبزی
کارهایی مانند افطاری های ساده، که در شکل دادن به سبک زندگی اسلامی تاثیر می گذارد را توسعه بدهید.
رهبر معظم انقلاب
خاطره ای از شهید عباس کریمی به روایت همسر
همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می شدم، بلند میشد و به قامت می ایستاد.
یک روز وقتی وارد شدم روی زانوانش ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده،
پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده اید؟ من همیشه جلوی تو بلند
میشوم. امروز خسته ام. به زانو ایستادم». میدانستم اگر سالم بود بلند میشد و میایستاد.
اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی دارد.
بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از پوتین در نیاورده بودم.
انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم.
عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگی رفت.
پاداش روزه حقیقی
آیت الله العظمی مظاهری:
خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید:
️ «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه».
این حدیث به سه شکل معنا شده است:
معنای اوّل؛همین معنای ظاهری است که در میان مردم مشهور شده:
«روزه مال من است و من پاداش آن را میدهم».
در اینجا ایراد وارد میشود که چرا دربارۀ سایر عبادات نظیر نماز، جهاد و حج، چنین حدیثی نداریم؟ مگر پاداش آن عبادتها را خداوند سبحان نمیدهد؟ پس معلوم میشود، این روایت باید معنای دیگری داشته باشد.
معنای دوّم؛ را گروهی دیگر چنین گفتهاند که هرکس روزۀ واقعی بگیرد، به مقام عنداللّهی خواهد رسید.
به قول قرآن کریم: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ»؛
میفرماید: ای کسی که نفس مطمئنّه داری! بیا بیا نزد خودم بیا. خصوصیّت روزۀ حقیقی نیز این است که انسان را به مقام عنداللّهی میرساند. امّا به نظر میرسد این حدیث شریف باید معنای والاتری داشته باشد.
معنای سوّم؛ این است که خدای تعالی میفرماید: روزه به من شباهت دارد، عبد را شبیه من میکند و پاداشش خود من هستم. پاداش آن خود من هستم یعنی چه؟ یعنی روزه میتواند انسان را به مقام لقاء و به مقام فناء برساند، به گونهای که خدا بر دلش حکومت کند و آن دل عرش الرّحمان شود.
بر این اساس، این روایت با روایت: «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَ لا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِن»؛ یک معنا دارد. خداوند میفرماید: زمین و آسمان وسعت مرا ندارند، تنها قلب بندۀ مؤمنم است که مىتواند مرا در خود جاى دهد.
مراتب روز:
«روزۀ عوام»
که در آن دستورهاى فقهى مراعات میگردد. این روزه انسان را از سقوط و گمراهىنجات مىدهد، ولى لزوماً کاربرد ندارد و موجب تقرّب انسان به درگاه الهى نمى شود.
«روزۀ خواص»
که به آن «روزۀ اخلاقى» نیز مىگویند. در این مرتبه، روزهدار علاوه بر اینکه از مبطلات روزه پرهیز مىکند، از گناهان کبیره و صغیره نیز اجتناب مىورزد؛ به عبارت دیگر، چشم، گوش، زبان و اعضاىبدن او هم روزه هستند. این مرتبه از روزه، موجب غفران الهى مىشود.
«روزۀ اخصّ الخواص» است و به آن «روزۀ دل و باطن» نیز گفته میشود. در این مرتبه، روزهدار علاوه بر پرهیز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نیز متوجه حق تعالی مىکند.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» مى فرمایند: «صَومُ القَلب خَیرٌ مِن صِیامِ اللِّسان وَ صِیامُ اللّسَان خَیرٌ مِن صیِامِ البَطن»؛ روزۀ قلب از روزۀ زبان و روزۀ زبان از روزۀ شکم بهتر است.
طبق حدیث «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه»، حضور قلب از روزه پیدا میشود. میفرماید: روزه مربوط به من است، یعنی هیچ عبادتی نیست که این قدر تشبّه به خدا داشته باشد، جز روزه.
مبطلات فقهی و مبطلات اخلاقی روزه نیز همه، همه برمیگردد به تشبّه به خدا، پاداش آن هم خود خداست، یعنی مقام عنداللّهی، یعنی مقام فناء، مقام لقاء، یعنی مقام شهود که معنای آن حضور قلب است.
️روزۀ حقیقی آن است که در آن، تمام اعضاء و جوارح انسان روزه باشند؛ زبانش مطلقاً روزه باشد، غیبت نکند، تهمت نزند و دروغ نگوید؛ چشم و گوشش روزه باشند، از دیدن و شنیدن آنچه حرام است، خودداری کند؛ و بالاتر از اینها، دلش روزه باشد، یعنی نفی خواطر کند، یعنی وسوسهها، تخیّلها، توهّمها و نیّتهای پلید و آلوده و نیز صفات رذیله، از قبیل کبر، حسد، ریا، کینه و غرور، در دل و قلب او راه نیابد.
انسان میتواند موقع افطار به مطلوب و مقصود حقیقی برسد و خدا که صاحب خانه است را در دل خویش بیاورد، یعنی توجه پیدا کند و خدا را بیابد.
مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :
باید از حال همسایگان تان باخبر باشید. اگر در میان آنها کسی هست که وضع مالی خوبی ندارد ، به او رسیدگی کنید و گوشت و مرغ و برنج به در خانه اش ببرید.
عدّه ای خیال می کنند که با خواندن نماز و گرفتن روزه زیاد به بهشت می روند اما فقط این نیست.
در حالی که رفتن به بهشت با دستگیری از فقرا امکان پذیر می شود.
〖 آداب افطاری خوردن 〗
هنگام افطار و لحظه باز کردن روزه، آن هم روزه ای که به امر پروردگار گرفته بودیم، یکی از قشنگترین لحظات محسوب می شود، و آداب فراوانی برای افطار آورده شده، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد.
الف)مقدم داشتن نماز مغرب بر افطار.
1- امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: مستحب است، روزه دار اگر توانایی دارد، ابتدا قبل از افطار، نمازش را بخواند. (وسائل ج10 ص150)
2- امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اگر میل تو به افطار و غذا خوردن، تو را از نماز باز می دارد، ابتدا افطار کن، تا دور شود از تو وسوسه های نفس ملامت گر. (و هنگام نماز با فراغ بال و آرامش نماز بخوانی).
3- امام باقر (علیه السلام) فرمودند: در ماه رمضان، ابتدا نماز بخوان، سپس افطار کن، مگر با گروهی باشی، که آنها منتظر افطارند. ( یعنی: اگر آنها ابتدا افطار می کنند، تو با آنها مخالفت نکن).
* ◆ بر این اساس، استحباب خواندن نماز قبل از افطار، دو مورد استثنا دارد، طاقت و صبر نداشتن روزه دار، و وقتی گروهی منتظر ما باشند.
ب)دعای هنگام افطار.
1-امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: هر کس هنگام افطارش، بگوید:
اللهم لک صمنا بتوفیقک و علی رزقک افطرنا بامرک فتقبله منا و اغفر لنا انک انت الغفور الرحیم
خداوند، آنچه را از نقص و زیان، بر روزه اش وارد ساخته، می بخشاید.
بحار الانوار 12/3/93
2- امیرالمؤمنین علیه السّلام هرگاه میخواست افطار کند میگفت
بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَکَ صُمْنَا وَ عَلَی رِزْقِکَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ] مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیم
به نام خدا،خدایا برای تو روزه گرفتیم،و بر روزی تو افطار
ج) در هنگام خوردن لقمه اول بگوید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِی
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است،ای گسترده آمرزش مرا بیامرز
گفتن ذکر لا اله الا الله.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس روزه خود را با کلام صالح و عمل صالح به پایان رساند، خداوند، روزه او را قبول می فرماید.
گفته شد ای پسر رسول خدا، کلام صالح چیست؟ فرمود: شهادت به کلمه «لا اله الا الله» و عمل صالح خارج کردن فطریه از مال خویش است
? امالی صدوق 34
#حدیث_روز
فردی که شایستگی دارد هرگز ناراحتى نبیند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
هر که بتواند خود را از چهار چیز نگه دارد، شایسته آن است که هرگز ناراحتى نبیند . عرض شد : آنها چیست اى امیر مؤمنان؟ فرمود : شتابزدگى ، خیره سرى ، خودپسندى، و سستى .
(تحف العقول صفحه 222)
#حدیث_روز
رهبرمعظم انقلاب(حفظه الله)
هرکس این چهار صفت را از خود دورکند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دستاندرکاران و رؤسای جامعه، هیچگاه حادثه و واقعه ناخوشایندی، متوجه او نخواهدشد:
1- عجله، بدون تأنّی و دقت، تصمیمگیری کند یا کاری را اجراء نماید (عجله غیر از سرعت در عمل است).
2- لجاجت، یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر، اصرار و پافشاری ناحق، در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند و لو خلاف آن ثابت شود.
3- مغرورشدن و خودشگفتی، که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده و احیاناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
4- کاهلی و سستی، کار امروز را به فردا افکندن و تأخیر انداختن.
بنده، در اثر تجربیاتی که در سالهای متمادی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این سخن علی (علیه السلام) واقعاً حکمت تمامی است و همه ضرر و زیانهایی که متوجه جامعه شده است در اثر این امور بوده. خداوند ان شاءاللّه ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد.
برای بیداری شب چه کنیم؟
مقدّمات لازم براى بیدارى شب
مکرّرا خدمت حضرت علامه طهرانی عرض مىکردند: گاهى بیدار مىشویم ولى همّت برخاستن نداریم، برایمان دعا کنید تا توفیق نماز شب پیدا کنیم.
مىفرمودند: توفیق یعنى مهیّاشدن أسباب و مقدّمات امور و براى نماز شب خود سالک باید همّت کند و أسباب و مقدّمات بیدارى خود را فراهم نماید. و إلّا اگر به دعا باشد این توفیق نیز خود دعا مىخواهد و هَلُمَّ جرّا و تسلسل لازم مىآید.
توضیح اینکه: عمده مقدّماتى که سالک باید تحصیل کند از این قرار است:
أوّل: مراقبه در طول روز و پرهیز از گناه؛ چه اینکه گناه، سالک را از خلوت و بهرهمندشدن از نفحات سحر محروم میکند. مردى به خدمت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام رسید و عرض کرد: از نماز شب محروم شدهام! حضرت فرمودند: «تو مردى هستى که گناهانت تو را دربند کشیده است!»
و دوّم: رعایت مقدار طعام در شب؛ زیرا پرخورى و غذاى سنگین و چرب مانع از بیدارى سحر مىشود.
و سوّم: سالک طبق سیره رسولخدا صلّىاللـهعلیهوآلهوسلّم أوّل شب بخوابد و نیز با استراحت کافى و خواب قیلوله براى بیدارى در شب مهیّا گردد. روشناست سالکى که تا نزدیکىهاى نیمهشب بیدار است، سحر یا بیدار نمىشود و یا اگر بیدار شود، با بدن خسته و ملالخاطر کارى از پیش نمىبرد.
نورمجرد جلد اول.
به داد خودمان برسیم.
طبیب خودتان باشید. بهترین کسى که میتواند بیماریهای روحی را تشخیص دهد،خودمان هستیم.
روى کاغذ بنویسید حسد، بخل، بدخواهى، تنبلى، بدبینی و…؛ رمضان فرصتیست که یکى یکى اینها را رفع کنیم.
رهبر انقلاب: 71/12/4
اگر کسی معانی این دعاها را نمیدانید، با زبان خودتان دعا کنید.
رهبرانقلاب: در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و خواستهها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابیحمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید.
1387/06/30
اُنس جوانان ایرانی با قرآن
حضرت آیتالله خامنهای: «جوانان ایرانی، جوانان مؤمن، جوانان انقلابی! آشناییتان با قرآن، اُنستان با قرآن، استفادهتان از قرآن را روزبهروز بیشتر کنید؛ این مایهی قوّت شما است، این مایهی اقتدار شما است، این مایهی عزّت شما است.»
1397/02/27
چطور صلح امام حسن علیه السلام زمینه ساز قیام عاشورا شد؟
در ابتدا وقتی واژه صلح از جانب امام معصوم با فردی فاسد عنوان می شود، فکر بعضی افراد که از حکمت و علوم ائمه برداشت مختصر دارند به سوی تفاوت بین امامان معصوم علیهم السلام، می رود و شاید به صلح طلبی یک امام و جنگجویی امام دیگر بیاندیشند، در صورتی که هیچگاه این مسامحت و یا قیام خارج از یک مسیر حقانی نیست. اگر در زمان معاویه (که فردی ریاکار و منافق که در خفا کفر محض بود و به ظاهر خود را امیرمومنان می دانست) امام حسن علیه السلام صلح نمی کرد و قیام می نمود، چون مردم ظاهربین فقط به ظاهر موجه معاویه اکتفا نموده بودند می گفتند ببین این(امام حسن علیه السلام) قصد برتری و حاکمیت طلبی دارد و گرنه معاویه هم دارد همین اهداف را می پیماید و شاید زمانی هم که معاویه دم بعضی افراد خاص خودش را هم می دید و از بیت المال هزینه می کرد، با روی کار آمدن فرزند عدل، این قوانین بهم می خورد و به ضرر عده ای خاص منجر میشد، لذا امام حسن علیه السلام برای آگاهی بیشتر مردم، و فرصت شناخت معاویه، توسط مردم، و نداشتن یاور، مجبور به صلح شدند که اگر امام حسین علیه السلام در زمان معاویه بودن همین کار را انجام می دادند، همچنانکه موافق صلح امام حسن علیه السلام بودند و می دانستند که این صلح هم با شرایط و آداب خاص خودش انجام گرفته است.
غرض اینست که بگویم اگر در زمان نفاق و پوشیدگی حکومت بظاهر معتقد معاویه، امام حسن علیه السلام، برای پیشبرد اهداف دین، چاره ای جز صلح نداشت، و اما در زمان فرزند معاویه(یزید) که سیاست پدر را، در کتمان عقیده پیش نگرفت و علنا به فسق و فجور پرداخت و مردم در ظاهر به سگبازبودن و زناکار بودن(حتی با محارم)و شرابخواری(علنی)و رقص و قمار و پایکبوبی در محافل و مجالس اوپی برده بودند، قیام تنها راه برای مقابله با این فرد فاسد بود، امام حسینی که در زمان برادر، موافق صلح ایشان با معاویه بود اکنون قیام را برگزیده و تنها با ریخته شدن خونش توسط این فرد(یزید) می توانست ثابت کند که دین اسلام در خطر است و اینگونه آیین اسلام و دین جدش برپا بماند.
شهادت امام حسن علیه السلام ، همچو قیامش خاموش و بی صدا، و توسط معاویه انجام شد، و اینگونه شهادت هم، باز مردم عراق را به این فکر واداشت که به یاد روزگار پدر بزرگوارش حضرت علی علیه السلام بیفتند و اندوهناک شوند و از سستی که در حمایت از علی علیه السلام نشان داده بودند اظهار پشیمانی نمایندو نیز از صلحی که امام حسن علیه السلام با شامیان بخاطر کوتاهی این مردم انجام شده بود، سخت پشیمان شوند. آنان چون به یکدیگر می رسیدند، همدیگر را سرزنش می کردندو از هم می پرسیدند که چه خواهد شد و چه باید کرد؟ بنابر این دوران صلح امام حسن علیه السلام دوران آمادگی امت برای جنگ با حکومت فاسد اموی به شمار می رفت روزی که جامعه اسلامی آمادگی قیام داشته باشد، فرا رسد.
#به_قلم_خودم
رهبر انقلاب: کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید است، آماده دفاع از ارزشها و میهن اسلامی و پرچم اسلام است، میتواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر ایشان خواهد بود.
️ چرا من همانیم که هستم؟
آیا ما کشیک قلبمان را می دهیم؟ آیا هر کس را دوست داریم یا نداریم برای خدا دوست داریم؟
فضایل زیادی برای روزه گرفتن در روایات وارد شده است پس چرا تبدل و تحول حالی برای انسان حاصل نمی شود؟ چرا من همانیم که هستم؟ معلوم می شود در باب روزه فقط یک مقداری روزه عملی را رعایت می کنیم اما روزه قلبی که افضل تمام روزه هاست را رعایت نمی کنیم.
چقدر کشیک قلبمان را می کشیم؟ آنچه از قلب صادر و به قلب وارد می شود برای انسان تعیین تکلیف می کند؟ واقعا هر چیزی یا هر کسی را دوست داریم یا نداریم، آیا به خاطر خداست؟ امام جواد (علیه السلام) فرمود: آیا دین چیزی غیر از حب و بغض است؟ بله ما همه محب اهل بیت علیهم السلام هستیم، از امام رضا علیه السلام پرسیدند: ایمان یعنی چه؟ حضرت فرمود: الْإِیمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِحِ2؛ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ خیلی مهم است، روزه قلبی ایمان قلبی را درست می کند.
آیا ما کشیک قلبمان را می دهیم؟ آیا هر کس را دوست داریم یا نداریم برای خدا دوست داریم؟ این دوست داشتن ها خیلی مهم است. در حد اعلایش محبت به اهل بیت علیهم السلام است. روایت از امام صادق علیه السلام است: کسی که سر سوزنی محبت دشمنان ما در دلش باشد، حق اوست که خدا او را وارد آتش کند.
سخنرانی حجت الاسلام قائمی در حسینیه آیت الله حق شناس - خرداد96
بدخلقى فشار قبرمی آورد!
به رسول خدا صلى الله علیه و آله خبر دادند که سعد بن معاذ فوت کرده .
پیغمبر صلى الله علیه و آله با اصحابشان از جاى برخاسته ، حرکت کردند.
با دستور حضرت - در حالى که خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند.
پس از انجام مراسم غسل و کفن ، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حرکت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر صلى الله علیه و آله پابرهنه و بدون عبا حرکت مى کرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت ، تا نزدیکى قبر سعد رسیدند.
حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند!
سپس با دست مبارک خود، لحد را ساختند و خاک بر او ریختند و در آن خللى دیدند آنرا بر طرف کردند و پس از آن فرمودند:
- من مى دانم این قبر به زودى کهنه و فرسوده خواهد شد، لکن خداوند دوست دارد هر کارى که بنده اش انجام مى دهد محکم باشد.
در این هنگام ، مادر سعد کنار قبر آمد و گفت :
- سعد! بهشت بر تو گوارا باد!
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
- مادر سعد! ساکت باش ! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن !
اکنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده مى باشد.
آن گاه از قبرستان برگشتند.
مردم که همراه پیغمبر صلى الله علیه و آله بودند، عرض کردند:
یا رسول الله ! کارهایى که براى سعد انجام دادید نسبت به هیچ کس دیگرى تاکنون انجام نداده بودید: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید.
رسول خدا فرمود:
ملائکه نیز بدون عبا و کفش بودند. از آنان پیروى کردم .
عرض کردند:
گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتید!
حضرت فرمود:
چون دستم در دست جبرئیل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم !
عرض کردند:
- یا رسول الله صلى الله علیه و آله بر جنازه سعد نماز خواندید و با دست مبارکتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست کردید، باز مى فرمایید سعد را فشار قبر گرفت ؟
حضرت فرمود:
- آرى ، سعد در خانه #بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است!
متن شبهه:
یک سوال بی جواب
ظاهرا حدود 70 سال پیش اسراییل و متحدانش طی معاهده ای قسمتهای زیادی از کشور دوست و برادر ، فلسطین را اشغال کردند و ما تا به امروز برای حمایت از مردم مسلمان و مظلوم فلسطین اسراییل را به رسمیت نمیشناسیم و با این کشور ظالم مسابقه هم نمیدهیم.
از طرفی حدود یک قرن قبل از آن واقعه هم کشور روسیه در دو نوبت قسمتهای زیاد از خاک مردم مسلمان ایران را اشغال کرد !!
حال چگونه است که ما کشوری که خاک خودمان را اشغال کرده به رسمیت میشناسیم اما کشوری را که خاک دیگران را تصرف کرده به رسمیت نمیشناسیم؟
اگر کسی جوابی بدهد ، مرا یک عمر بنده خود کرده است .
پاسخ شبهه:
1. نویسنده محترم تلاش کرده با سفسطه و قیاسی مع الفارق برداشت خطای خود را به مخاطب تلقین نماید.
2. به رسمیت نشناختن اسرائیل بخاطر جعلی بودن آن است لیکن روسیه یک کشور جعلی نیست.
3. جنگ ایران و شوروی مربوط به عصر حاکمیت تزارها بوده است و بخش های از ایران که البته بر طبق برخی نقل های تاریخی خود داوطلب خورمختاری هم بودند به عنوان غرامت طبق یک معاهده بین المللی ظالمانه از ایران جدا شد. تفاوت است بین تلخی جدایی ناشی از طلاق تا انفصال به عُنف!
4.بر مبنای حقوق بین الملل از آنجا که پس از معاهدات گلستان و ترکمنچای، این سرزمینها به دولت روس واگذار شد و واگذاری سرزمین تکلیفی برای ایران و حقی برای روس بود به محض انجام پایان یافته تلقی می شود و دیگر نمی توان ادعای استرداد را مطرح کرد.
5. طبق توافق ترکمانچای و خصوصاً پس از استقلال کشورها از شوروی تعهد ایران مادام العمر است. البته شاید برخی دوستان با پیشنهاد پاره کردن تعهدات بین المللی، نسخه های صدام حسینی و شبه ترامپی تجویز کنند!
6. آنچه که بیش از دست دادن قفقاز و … ناراحت کننده و تلخ است حاکمیت نالایقانی همچون قاجارها و پهلوی هاست که به پای نالایقی خود و برای خوشایند ابرقدرت ها قفقاز و بحرین و… قربانی کردند.
و صدالبته کابوس وحشتناک تر مربوط به کسانی است که خواب بازگشت پهلوی میبنند!
7. مقدمات شکل گیری رژیم غاصب صهیونیستی با ادعای از نیل تا فرات، طبق یک نقشه تعریف شده هرتصلی و تکلیف شده استعماری و افسانه های هولوکاستی بود و ظلم و کودک کشی و اشغالگری این رژیم همچنان با چراغ سبز آمریکا و انگلیس همچنان ادامه دارد.
8. در پایان سوال دوست محترم نوشته اند اگر کسی جوابی بدهد مرا بنده ی خود کرده است. امیدوارم با معرفت بیشتر همه بنده خدا باشیم و بس.
به همین بهانه یادآوری می کنم که هیچ سند معتبری برای جمله منسوب به حضرت علی(علیه السلام)مبنی بر «مَن عَلِّمَنی حَرفاً فَقَد صَیّرنی عَبدا» ذکر نشده است.
9.گذشته از مطالب ذکر شده؛باید گفت:
اسرائیل با ادعای اینکه این سرزمین موعود ماست و بدون هیچ دولت قانونی و فقط با اتکا به چند گروه تروریستی مثل داعش فعلی با دولت قانونی فلسطین جنگید و با توجه به اینکه دولت فلسطین تحت قیمومیت انگلیس بود و انگلستان هم پشتیبان گروههای تروریستی صهیونیزم بود با تاثیر گذاری انگلستان گروهکهای تروریستی بصورت غیرقانونی أنجا را اشغال کردند و بزعم خودشان دولت تشکیل دادند و همانطور که میبینید اینکارشان از پایه نامشروع بود. مثل اینکه داعش دولت عراق یا سوریه را شکست دهد و تشکیل دولت دهد که مسلما نامشروع است.
ولی در آنجا شوروی که یک دولت رسمی بود با دولت رسمی ایران جنگ کرد که بواسطه خیانت دولتمردان ایران علیرغم اشغال خاک ایران توسط شوروی، باز طبق معاهده رسمی که بین دو دولت قانونی ایران و روسیه بسته شد مقداری از سرزمینهایمان به روسیه داده شد که این ناشی از خیانت و بی سیاست بودن دولتمردان آنزمان بود.
چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را جذب کنیم؟
مربی تربیتی در مرحله جذب چقدر می تواند با سلیقه و ذائقه مخاطبانش همگرایی کرده و خود را مثل آنان نشان دهد؟
بعبارت دیگر، آیا باید ما خودمان را مثل مخاطب جا بزنیم و به شکل او درآییم؟ یا اینکه باید تلاش کنیم تا رفتار او را شبیه به رفتار خودمان تغییر دهیم؟
البته در مرحله تثبیت و رشد که بعدها به آن می پردازیم، بیان خواهد شد که همواره «تغییر نهایی رفتار» متناسب با آموزه های دینی، شاه بیت اصلی «تعلیم و تربیت» است، اما اینکه چه میزان از این هدف را می توان در مرحله جذب دنبال کرد، سئوال مهمی است که مربی باید پاسخ آن را از کارشناسان تربیتی بپرسد.
در هر صورت، مرحله #جذب در کار تربیتی، مرحله گره خوردن دلهاست، مرحله ای که جرقه ی اولیه پیوستن به جمع در این مرحله در ذهن مخاطب زده می شود. گاهی یک تلنگر احیاگر و گاهی نیز یک موعظه اثر گذار در این مرحله، در روح و جان مخاطب، انقلاب ایجاد می کند، چرا که مرحله جذب در واقع، مرحله تاباندن نور به ضمیر مستعد جوان و نوجوان است.
پس بر این اساس، وقتی قرار است مربی دعوت گر به روشنایی باشد و منادی نور، آیا می توان دعوت به روشنایی و نور را به تنهایی با وانمود کردن گرایش به تاریکی انجام داد؟!
آیا امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟!
در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت:
اول آنکه متاسفانه گاهی مربیان از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود.
این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم.
بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد وگاه خود را به تغافل بزند،اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب.
مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش موعظه در پیش می گیرد، گاهی به کسی هشدار می دهد، گاهی مستقیم و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را هدایت می نماید.
مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید.
مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه باید نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند.
رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرا رویش ترسیم نماید.
راهکارهای آموزش و تشویق به حجاب توسط مربیان:
1.سرگروه باید با متربیان انس و الفت داشته باشد و هنگامی که محبوبیت و مقبولیت علمی و اخلاقی شما برای آنها ایجاد شد، آنها شما را الگوی خود قرار می دهند.
2.باید نقش و جایگاه زنان در اسلام را برای آنان به وسیله نقل داستان هایی از بانوان نمونه صدر اسلام تبیین نمود و بیان کرد که چه نقش کلیدی و مهمی را در جامعه ایفا می کنند.
3.در مرحله بعد بیان ویژگی ها و فواید حجاب و پوشیده بودن زنان را مطرح کرد به طور مثال هر چه که ارزشمند باشد را ما در جایی قرار می دهیم که در دسترس عموم نباشد چون زن ارزشمند است با حجاب خود را از نگاه های آلوده حفظ می کند. جهت استفاده از اینگونه تمثیلات از کتب آیت الله حایری شیرازی و حجت الاسلام قرائتی استفاده شود.
4.می توانید از شیوه های انذاری استفاده نمایید بدین صورت که روایات و احادیثی که در مذمت بدحجابی و عقاب اخروی این گناه صادر شده اند را بیان نمایید. در این زمینه کتاب معراج شهید دستغیب و همچنین کتاب کیفر گناه آیت الله رسول محلاتی توصیه می شود.
5.می توانید از خانم های محجبه که در جامعه موفقیت کسب نموده اند جهت حضور در حلقه های صالحین دعوت نمایید.
6.جهت تشویق اعضای حلقه به حفظ حجاب از هدایای مربوط به حجاب از قبیل کتاب ، چادر ، مقنعه و .. می توانید استفاده کنید.
7.در نهایت اگر انجام این مراحل تاثیری نداشت به بیان عبرت هایی از داستان زندگی دختران بی حجاب بپردازید که این روش بسیار موثر است.
موفق و پیروز باشید.
“مردم را با رفتار خود به سوی حق دعوت کنید نه با زبانهای خود”
این سخن که به عبارتهای گوناگون از معصومین(علیهم السلام) نقل شده، بیانگر اهمیت ارائه الگو و اسوه تربیت است.
با توجه به وجود غریزه نیرومند تقلید در انسان، یکی از بهترین روشهای تربیتی این است که انسان در عمل مربی دیگران باشد.
این نقش به ویژه در افرادی از قبیل مربی، معلم ، والدین و روحانی بسیار حساس تر می باشد و متربی، مربی خود را موجود ایده آل خود می پندارد خودآگاه و ناخودآگاه از او تقلید می کند.
حتی در امور جزئی از قبیل سخن گفتن ، لباس پوشیدن ، راه رفتن و …
اینجاست که نقش مربی و معلم آشکار می شود و باید مواظب تمام حالات و اعمال و رفتار خود باشد ، حتی در امور ریز و به ظاهر غیر قابل توجه.
بهترین و متعالی ترین الگوها ، مربیان بشریت یعنی پیامبران و ائمه(علیهم السلام) می باشند که دیگر مربیان باید زندگی خود را بر سیره و روش آنان منطبق سازند.
قرآن کریم می فرماید :
« لقد کان فی رسول الله اسوه حسنه » یعنی
« به درستی که رسول خدا الگوی نیکویی برای شماست »
و بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) اهل بیت (علیهم السلام) او الگو راهنما و سرمشق مردم می باشد . بعد از اهل بیت (علیهم السلام) علماء نقش الگویی دارند همچنین افرادی که عناوین خاصی دارند از قبیل رهبران ، شهدا، و….
البته باید توجه داشت که الگو دو جنبه دارد . مثبت و منفی ، اگر مربی یا عالم صفت ناپسندی نیز داشته باشد برای دیگران الگو قرار می گیرد .
و در آخر اینکه نقش الگو اینست که به متربی می فهماند وصول به رشد و کمال همچنان که برای او (الگو) میسر شد، برای من نیز ممکن است، و نیز از باب «ره چنان رو که رهروان رفتند» او را از تردید و سرگردانی در انتخاب مناسب ترین و نزدیکترین راه نجات می دهد…
خلاصه کلام :
مربی مومن و متدین در قلب متربی جا داره و با رفتار خودش تربیت میکنه
بهترین استدلالی که می شود برای قانع کردن نوجوانان برای تقلید از مراجع ارایه کرد چیست؟
تقلید در اصطلاح عرفی یعنی تکرار و تبعیتی که بدون تفکر انجام می پذیرد ، مثل طوطی و یا مثال امروزی آن مدگرایی. در مدگرایی تبعیت از مدل مورد نظر است بدون تفکر. مثلاً اگر لباس فرد در مدل پاره است او هم باید لباسش پاره باشد .
در این نوع تقلید هدف شباهت بیشتر به مدل بدون تفکر است ولی در اصطلاح دینی تقلید به تکرار عمل و تبعیتی گفته می شود که بر پایه اصل عقلی بدیهی باشد و آن اصل این است که انسان هر چیزی را که نمی داند از فردی که تخصص دارد سوال می کند و از او به شرط آگاه بودن تبعیت می کند.
به عبارت دیگر مراجعه به متخصص می کنید مانند کسی که برای درمان بیماری چشم خود به پزشک مراجعه می کند. چشم پزشک با سابقه تحصیلی مثلاً 25 ساله آیا می تواند بیماری گوش شما را مداوا کند؟ چون تخصص لازم را ندارد پس نمی تواند .
در جامعه ما متخصصینی در امر دین هستند که به آنها مراجع تقلید گفته می شود. پس ما یا خود باید در امور دینی خود متخصص شویم و یا به مراجع که متخصص دینی هستند مراجعه کنیم.
نتیجه : تبعیت در امر دین از متخصص دینی را در اصطلاح تقلید می گویند که این مطلب نیاز به هیچ استدلالی ندارد چرا که بر پایه سیره و روش عقلا مبتنی است و اختصاصی به دین ندارد، یعنی بدیهی است که باید هر فردی در اموری که آگاه نیست به متخصص موضوع مراجعه کند.
موفق و پیروز باشید.
من نمی گویم با دنیا قطع رابطه کنیم و از اول انقلاب تا کنون همواره بر ارتباطات گسترده با دنیا تاکید داشته ام، اما می گویم
“پای قدرتمند خود را با عصای بیگانه عوض نکنید”
امام خامنه ای، 30 شهریور 96
دیدید هنوز عشق لشکر دارد
دیدید که این قافله رهبر دارد
ای مانده نهروانی عهد شکن
این ملک علی مالک اشتر دارد
سه ویژگی اصلی و محوری و برجسته یک مبلغ چیست؟
1: توجه به خداوند و استمداد از او
امام خمینی رحمه الله: «به خدا متوجه شوید تا دلهای مردم به شما متوجه بشود .»
2:بینش و آگاهی
مقام معظم رهبری: مبلغ باید آگاهی و بینش دینی وسیع و متنوع داشته باشد، با قرآن مانوس باشد، با افکار نو مربوط به مذهب و دین آشنا باشد، اهل تحقیق درباره مسائل دینی و افکار دینی باشد .
3:خودسازی و تهذیب نفس:
مقام معظم رهبری: «مبلغ، اگر خودش مهذب و پاک نباشد، نمی تواند دیگران را پاک کند . اگر به آنچه می گوید، معتقد و عامل نباشد، حرفش اثری ندارد .»
برای برابری فقیر و غنی
رهبرانقلاب: یک روایت از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که میفرماید: «لیستوی به الغنی و الفقیر»؛ خدای متعال روزه را واجب کرده است، تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنی با یکدیگر برابر شوند. انسانی که تهیدست و فقیر است، نمیتواند در طول روز هرچه هوس کرد، بخرد و بخورد و بیاشامد؛ اما آدمهای غنی، در طول روز، هرچه که هوس میکنند و هرچه که میخواهند، برایشان فراهم است. غنی، حال فقیر و گرسنگی فقیر و تهیدستی او را از بهدست آوردن چیزهایی که مورد اشتهای اوست، درک نمیکند؛ اما در روزی که روزه میگیرد، همه یکسانند و با اختیار خودشان، از مشتهیّات نفسانی محرومند.
78/09/26
آمریکا، شریک جرم رژیم صهیونیستی است.
رهبر انقلاب اسلامی طی بیاناتی در محفل انس با قرآن کریم با اشاره به این موضوع آمریکا را «شریکِ جرم» اسرائیل در جنایت علیه مردم فلسطین معرفی کردند.
️آمریکا در قضیه فلسطین یک طرف قضیه است
اگر حمایتهای استکبار و در رأس آنها امریکا از اشغالگران فلسطین و تروریستهای بینالمللی، که در قلب کشورهای اسلامی متمرکز شدهاند - یعنی همین حاکمان فعلی دولت جعلی اسرائیل - نبود، قدرتِ ماندن نداشتند. الان هم همینطور است. امریکاییها در قضیه فلسطین نمیتوانند میانجی باشند، نمیتوانند واسطه باشند. آنها طرف قضیهاند؛ مقابل دولتهای اسلامی و ملتهای اسلامیند. در همین قضایای چندسال اخیر هم نشان داده شد. همین حالا در مقابل این فاجعه عظیمی که صهیونیستها راه میاندازند - یعنی در حقیقت غصب دوباره بیتالمقدّس، غصب دوباره قبله مسلمانان - همین حمایتهای امریکاست که اینها را جَری کرده است، والاّ اینها جرأت نمیکردند. 1377/04/21
️ آمریکا و دولتهای ساکت عربی، عامل حیات رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی از درون خود نیروئی ندارد، قدرتی ندارد، توانائی ایستادن روی پای خود را ندارد. امروز دو عامل رژیم صهیونیستی را سرِ پا نگه داشته است: یکی حمایت بیقید و شرط وقیحانهی آمریکا از این رژیم منحط؛ و دیگری حمایت نکردن دولتهای عربی و اسلامی از مردم فلسطین.
1387/03/14
پنج جایزه برای فرد روزه دار
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: فرد روزه دار پنج جایزه دارد:
1⃣- نظر لطف خداوند شامل بنده اش می شود.
2⃣- تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.
3⃣- خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: خودت را برای بنده من زینت کن.
4⃣- وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند، آخرین شب ماه رمضان، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.
5⃣- بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[1]
اما شرط این پنج جایزه : پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اگر کسی شش مدرک زیر را ارائه کرد؛ «غَفَرَاللهُ لَهُ ذُنوبَهُ»، آن جایزه ها را به او می دهند :
1⃣- «أن یَحفَظَ دینَهُ»، دینش را حفظ کند و نگذارد دین و اعتقاداتش ضعیف شود.
2⃣- «وَ یَصُونَ نَفسَه»؛ خودش را کنترل کند. در بازار، در خیابان، در کوچه، در این دنیایی که فتنه ها و آماج معصیت رو آورده، خودش را حفظ کند.
3⃣- «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»؛ ماه رمضان ماه رفع کدورت است. تنظیم کند شب ها به خانه بستگان برود و کدورت ها را دور بریزد.
4⃣- «وَ لا یُۆذِیَ جَارَهُ»؛ همسایه اش را اذیت نکند. با بوق ماشینش، و با داد و فریاد بچه اش در کوچه، آزار ندهد.
5⃣- «یَرعَی إخْوانَهُ»؛ حقوق مردم را رعایت کند.
6⃣- «وَ یَخزُنَ لِسَانَهُ»؛ زبانش را کنترل کند .[2]
دیدیم سه مورد از این شش مورد که بیان شد به حق مردم بر می گردد: صله رحم، همسایه و مراعات مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان می شود: کنترل زبان، حفظ دین و نگهداری خویش.
تا چشم روی هم بگذاریم ماه رمضان تمام می شود، بیاییم از لحظه لحظه این ماه عزیز استفاده کنیم. اگر افطار و سحر را با خواندن «انّا اَنْزَلناه»شروع کنیم، خداوند میان سحر و مغرب پاداش شهدا را به ما می دهد. هر کس وقت افطار صدقه بدهد اگر چه به اندازه یک قرص نان، برای او تبدیل به حجابی از آتش می شود. خداوندا توفیق بهره گیری از برکات این ماه عزیز را به ما ارزانی ده.
?پی نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج 93، ص 364.
2. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 370.
منبع : اقتباسی از سخنرانی حجه الاسلام رفیعی در سایت پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام.
#حدیث_روز
قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)
⚪ قدم اول: نماز اول وقت
⚪ قدم دوم:احترام به پدرومادر
⚪ قدم سوم:قرائت دعای عهد
⚪ قدم چهارم: صبر در تمام امور
⚪ قدم پنجم:وفای به عهدباامام زمان(عج)
⚪ قدم ششم:قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی
⚪ قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی
⚪ قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
⚪ قدم نهم:غیبت نکردن
⚪ قدم دهم:فرو بردن خشم
⚪ قدم یازدهم:ترک حسادت
⚪ قدم دوازدهم:ترک دروغ
⚪ قدم سیزدهم:کنترل چشم
⚪ قدم چهاردهم:دائم الوضو
وظیفه یک معلم چیست؟
در یکی از روستاهای کوهستانی “دیاربکر” ترکیه آموزگار دبستانی بنام احمد در درس ریاضی به شاگردانش میگوید که اگر در یک کاسه 10 عدد توت فرنگی باشد، در 5 کاسه چند عدد توت فرنگی داریم.
دانش آموزان: آقا اجازه، توت فرنگی چیه؟
معلم: شما نمیدانید توت فرنگی چیه؟
دانش آموزان: ما تابحال توت فرنگی ندیدهایم.
معلم فکری به نظرش میرسد،
مقداری از خاک آن روستا را به یک موسسه کشت و صنعت در شهر “بورسا” فرستاده و از آنها سوال میکند که آیا این خاک برای کشت توت فرنگی مناسب است یا نه؟
آن موسسه پاسخ میدهد که این خاک و آب و هوای دیاربکر برای کشت توت فرنگی مناسب بوده و همچنین مقداری بوته توت فرنگی و دستورالعمل کاشت و داشت محصول را برای وی میفرستد.
معلم بچه ها را به حیاط مدرسه برده و طرز کاشتن بوتههای توت فرنگی را به دانش آموزان یاد میدهد.
و به آنها میگوید: که امسال از شما امتحان ریاضی نخواهم گرفت،
بجای آن به هر کدام از شما چهار بوته توت فرنگی میدهم که آنها را به خانه برده و کاشت آنها را همانطوریکه یاد گرفتهاید، به پدر و مادرتان یاد بدهید،
وقتی که توت فرنگیها رسیدند آنها را توی بشقاب گذاشته و به مدرسه میآورید. برای هر 10 عدد توت فرنگی یک نمره خواهید گرفت.
وقتی میوهها رسیدند، بچهها آنها را در بشقابی گذاشته و به مدرسه میآورند.
معلم میپرسد که مزهشان چطور بود؟
بچه ها میگویند که چون پای نمره در میان بود، اصلا از آنها نخورده ایم !!.
معلم میخندد و میگوید همه شما نمره کامل را میگیرید.
میتوانید بخورید
بچهها با ولعی شیرین توت فرنگیها را میخورند.
بعد از دوسال از آن ماجرا، مردم آن روستایی که تا به آن زمان توت فرنگی ندیده بودند، در بازارهای محلیشان، توت فرنگی میفروشند.
معلم بودن یعنی این ….
فقط روی تخته سیاه آموزش ضرب وتقسیم نیست،
معلم بودن شاید از خود اثری برجا گذاشتن باشد.
دیدگاه اهلبیت(علیهم السلام) پیرامون پرخوری:
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله):
هر کس شکمش پُر باشد، به ملکوت آسمان ها و زمین راه نمی یابد.
به گنجایش نیمه شکم بخورید تا به ملکوت آسمان ها در آیید.
از پرخورى حذر کنید، همانا فاسد کننده بدن است، و بیمارى به ارث می گذارد، و موجب کسالت در عبادت است
چیزى نزد خداوند مبغوض تر از شکم پر نیست.
پرخوری نورانیت قلب را از بین می برد.
عیسی (علیه السلام) به قوم بنی اسرائیل فرمود:پرخورى نکنید، همانا هرکس پرخورى کند، پرخواب مى شود، و هر کس پرخواب شود، نمازش را کم مى کند، و هر که نمازش را کم کند، از غافلین نوشته مى شود.
حضرت امام علی (علیه السلام):
پرخورى، و زیاده روى در خواب وجود انسان را فاسد مى کنند، وکشاننده ضرر و زیان به سوى آدمى هستند.
سلامت پرخور اندک، و مخارجش سنگین و طاقت فرساست
امام صادق(علیه السلام)
چیزى براى قلب مؤمن زیانبارتر از پرخورى نیست، پرخورى موجب دو چیز است: سنگدلى، هیجان شهوت
بحارالانوار، تنبیه الخواطر، غرر و درر
#حدیث_روز
غل و زنجیر شدن شیطان در این ماه
در این ماه شیطان بسته می شود. خیلی عجیب است شیطان که خیلی فعال است. چگونه در این ماه بسته می شود؟
امیرالمۆمنین علیه السلام می فرماید: «شیطان عقده، عقده پیش می آید»یعنی گره، گره.[1] به گفته یکی از بزرگان که می فرمود: «ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل آدم باز می کند. آرام آرام مستحبات را کنار می گذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز می کند؛ می گوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب می شوی. در مرحله سوم گره علاقه به واجبات را باز می کند. پس نسبت به واجبات سست می شوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز می کند و حرام را مرتکب می شوی».
حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته می شود؟! دلیلش این است که آدم یا مستحب انجام می دهد یا واجب. می خوابی، خوابت عبادت محسوب می شود. نفست تسبیح محسوب می شود. مسجد می آیی، قرآن می خوانی و یا از تلویزیون سخنرانی گوش می دهی؛ چون در این ماه این گره ها را سفت می کنی شیطان نمی تواند به تو راه پیدا کند.
البته اینکه گفته اند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسان هایی هستند که جنایت می کنند، عرق می خورند، معصیت می کنند، حتی نماز هم نمی خوانند.
قرآن می فرماید: هر کس نور خدا در زندگی اش کم رنگ شود؛ شیطان ایمانش را سرقت می کند[2] و شیطان همراهش می شود. لذا تا هنگامی که نور خدا قوی است، او نمی تواند بیاید. در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همه خانه ها قرآن تلاوت می شود و زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است.
?منابع
1. نهج البلاغه، خطبه 121.
2. زخرف، 36.
#حدیث_روز
آثار روزه در حدیث معراج
نتیجه روزه کمخوری و کمگویی است و آن حکمت به ارمغان میآورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را…
در حدیث معراج خداوند پرسیدند: ای احمد! آیا آثار روزه را میدانی؟
پاسخ دادند: خیر.
خداوند فرمودند:
نتیجه روزه کمخوری و کمگویی است و آن حکمت به ارمغان میآورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را…
وقتی که بندهای به یقین رسید، باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند، در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست…
و هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او میدهم:
شکری که نادانی همراه آن نباشد،
یادی که فراموشی نداشته باشد،
دوستیای که دوستی من را بر دوستی با آفریدگانم ترجیح دهد.
هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛
دوستیِ او را در دل بندگانم انداخته و چشمِ قلب او را به عظمت جلالم میگشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمیدارم؛
در تاریکی شب و روز با او مناجات میکنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او میرسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کردهام برای او آشکار میکنم.
عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا میبرم؛
مرگ را بر او آسان میکنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملکالموت او را ملاقات کند، به او میگوید:
خوشا به حالت! خداوند مشتاق تو است …
خداوند میگوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگی من ساکن شو.
روح انسان میگوید: خدایا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بینیاز شدم. قسم به عزّت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنیتر است….
آنگاه خدای متعال میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمیدهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم.
?المراقبات - میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
عارف کامل میرزا جواد ملکی تبریزی
یکی از کم نظیرترین عرفای شیعه در قرن های اخیر آقا میرزا جواد ملکی تبریزی است
کسی که یکی از دانش آموختگانِ کلاسِ عرفانش شد #امام_خمینی
عارفی که خودِ من چند بار سر مزارشون حاضر شدم و ازش حاجت خواستم و همون لحظه حاجتم رو گرفتم
مثلا یک بار رفتم سر مزارشون و گفتم: آقا میرزا جواد! من برات چهارده صلوات می فرستم ، شما هم واسطه بشین تا فلان حاجتم برآورده بشه … به محض تمام شدنِ چهارده صلوات بهم خبر دادند که حاجتم برآورده شده
نقل است که عارف بی نظیر معاصر حضرت امام خمینی(ره) بارها بر سر تربت ایشان حاضر میشد و با گوشهی عمامهی خود مزار ایشون رو تمیز می کرد
میرزا جواد ملکی تبریزی در قبرستان شیخان قم ( در جوار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها) دفن شدند
?کتاب المراقبات حاوی دستورالعمل های اخلاقی عرفانی این عارف بزرگ هستش که به مرور نکاتی رو ازشون توی کانال میذارم
دستورالعمل عارف بزرگمیرزا جواد ملکی تبریزی
دعا برای امام زمان در ماه رمضان
از مهمترین دعاها ، دعا برای امام زمان(عج) است . در شب و روز ماه رمضان این دعا را بخوانید:
اللّهُمَّ اَرِنا فیهِ وَ فی بَیتِهِ و شیعَتِهِ وَ رَعیَّتِهِ وَ عامَتِهِ وَ خاصَتِهِ ما یَاْمَلُ وَ فِی اَعْداءِهِ ما یَحْذرونَ وَ مُنَّ عَلَینا بِطاعَتِهِ وَ رِضاهُ وَالْحِقْنا بِشیعَتِهِ المُقَرِبینَ وَ اَوْلیاءِهِ السابِقینَ وَ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلیٰ آباءِهِ الطاهِرینَ بِجَمیعِ صَلواتُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و برای پدر و مادرش دعا و طلب آمرزش نماید و برای معلمین و برادران دینی و خویشاوندان و همسایگان و هر که بر او حقی دارد و برای مؤمنان دعا و استغفار کند و آنها را در دعای خود شریک سازد
منبع: کتاب المراقبات ، تالیف عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ، صفحه 252
فرصتی که شاید دیگر پیدا نشود.
رهبرانقلاب: رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خدای متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد. لذا در یک روایت وارد شده است که اگر کسی در ماه رمضان نتواند به مغفرت و رحمت الهی دست پیدا کند، پس کِی چنین توفیقی نصیب او خواهد شد؟
1384/07/29
ذکر خدا راهنماست!
رهبرانقلاب: شما ذکر خدا بگویید، خدای متعال هم بر شما صلوات میفرستد، به شما درود میگوید؛ هم خود ذات اقدس الهی، هم ملائکهی او به شما مؤمنین درود میگویند.
و بدانیم که ذکر خدا، یاد خدا راهنما است، راهگشا است، دستگیر است، میتواند ما را قادر بر گرهگشایی کند؛ گره زیاد داریم و دست قدرت و پنجهی تواناییِ خود ما انسانها است که باید این گرهها را باز کند امّا این قدرت را، این توانایی را خدا به ما میدهد.
ذکر خدا به ما کمک میکند که بتوانیم بنبستها را باز کنیم و راهها را بگشاییم. 95/02/08
در سحرگاه ایام ماه مبارک رمضان، یک نکتهی اخلاقی از حضرت آیتالله خامنهای در این حساب منتشر خواهد شد.
ایثار حضرت امیر علیه السلام
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
مردی نزد رسول خدا آمد و از شدت گرسنگی مینالید. پیامبر برای تهیه غذا کسی را به خانه همسران خود فرستاد. آن شخص خبر آورد که جز آب آشامیدنی، در خانه پیامبر هیچ یافت نمیشود.
پیامبر به یاران خود فرمود: من این گرسنه را سیر خواهم کرد. سپس به خانهاش آمد و به دخترش فاطمه فرمود: آیا غذایی در خانه پیدا میشود؟ فاطمه گفت: جز غذای یکی از دخترانم که گرسنه است، غذایی یافت نمیشود. علی از فاطمه خواست دختر را گرسنه بخواباند و غذای او را به شخص فقیر بدهد. سفره را پهن کردند و برای اینکه میهمان از جریان با خبر نشود، چراغ را خاموش کردند و خود نیز بر سر سفره نشستند. آنان بی آنکه غذایی بخورند، دهان خود را تکان میدادند. میهمان گمان میکرد آنان نیز همراه او غذا میخورند. او با خیال راحت و به اندازه کافی غذا خورد و سیر شد.
خانواده علی علیهالسلام آن شب را گرسنه خوابیدند. صبح روز بعد خدمت پیامبر آمدند و بی آنکه سخنی بگویند، پیامبر به آنان نگاهی افکند و لبخند زد.
در این جا آیه 9 سوره حشر نازل شد و ایثارگری این خانواده را ستود.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که ترک بخل و حرص، انسان را به رستگاری میرساند، در حالی که آلودگی به این صفت ناپسند، کاخ سعادت انسان را ویران میسازد:
وَالَّذِینَ …..
و [نیز] کسانی که پیش از [مهاجران] در [مدینه] جای گرفته وایمان آوردهاند؛ هر کس را که به سوی آنان کوچ کرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمییابند و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آنان را بر خودشان مقدم میدارند و هر کس از خست نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند.
?مجمع البیان، ج 9، ص 260. سوره حشر آیه 9
#حدیث_روز
عارنداشتن ازکار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
روزی امیر المؤمنین علیه السلام در حالی که در منزل غذای کافی را نداشتند از خانه بیرون آمدند و دنبال کار رفتند. به نخلستان های اطراف مدینه سر زد تا ببیند کارگر نمی خواهند، کسی کارگر نمی خواست، بازار کار کساد بود
حضرت از مدینه بیرون آمدند، دیدند خانمی کنار باغی ایستاده دائم به این طرف و آن طرف نگاه می کند
حضرت پرسید: خانم دنبال چه می گردی؟
عرض کرد: کارگر می خواهم
دیوار باغ فرو ریخته ، حیوانات و کودکان می آیند خرما ها را می برند
کارگری می خواهم که تا شب این دیوار را درست کند.
حضرت فرمودند:
من درست می کنم. وارد باغ شدند و تا آخر شب خودشان با سطل از چاه آب کشیده و گل درست کردند و دیوار را تعمیر کردند
آخر وقت صاحب باغ گفت: آقا! با شما طی نکرده بودم ولی خرما هست، هر چقدر می خواهید خرما بردارید
مقداری خرما به حضرت امیر علیه السلام داد، آن حضرت با خوشحالی خرما را به خانه آوردند و با خانواده استفاده کردند.
?بحارالانوار ج 41 ص 33
#حدیث_روز
نکته: یکی از عواملی که باعث می شود فقر در جامعه از بین برود، عار نداشتن از کار است.
ورود به بهشت.
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
در قسمتی از یک روایت مفصل آمده است: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مردم فرمود:
ای گروه مردم هر کس با اقرار به توحید و کلمه لا اله الا الله مخلصانه بدون آنکه چیزی به آن مخلوط کند خدا را ملاقات نماید اهل بهشت است امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) بپا خاست و عرضه داشت پدر و مادرم فدایت چگونه این کلمه را مخلصانه بگوید و چیزی به آن مخلوط نکند برای ما بیان کن تا حد آن را بشناسیم؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آری برای دنیا خواهی و حرص بر جمع آوری مال و خوشنود بودن به امور مادی و گناه و معصیت و بردگی و بندگی پول این کله را نگوید و متأسفانه مردمی چنین اند که گفتارشان، گفتار نیکان ولی کردارشان کردار ستمگران و تبهکاران است با زبان شهادت به توحید می دهند اما هر فسق و فجوری را مرتکب می شوند پس هر کس خدای عزوجل را دیدار کند و در او این خصلت ها نباشد و قولش لا اله الا الله است بهشت برای اوست و هر گاه دنیا را بگیرد و آخرت را ترک کند اهل دوزخ است
?دیار عاشقان، ج 1
#حدیث_روز
زندگی زاهدانه مولی الموحدین
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم،
مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص282
#حدیث_روز