امام سجاد علیه السلام:
سوگند به کسی که محمد(صلی الله علیه وآله)را به عنوان مژده بخش و بیم رسان برانگیخت،نیکان مااهل بیت و پیروان ما همانند موسی وشیعیان اویند و دشمنان ما وپیروان ایشان همانند فرعون…
امام سجاد علیه السلام:
هرکه در دوران غیبت قائم ما،بر ولایت ما ثابت قدم باشد،خداوند پاداش هزار شهید مانند شهدای بَدر و اُحد را به او عطا می فرماید.
امام سجاد علیه السلام:
پیامبر وقتی به خانه خویش می رفت،اوقاتش را سه قسمت می کرد:بخشی برای خدا،بخشی برای خانواده و بخشی برای خود.
جابر گوید: امام باقرعلیه السلام مى فرمود:
هنگامى که دختر یزد جرد بن شهریار، آخرین پادشاه سلسله ساسانى را اسیر کرده و وارد شهر مدینه کردند، دختران مدینه به پشت بامها رفته و به تماشاى او پرداختند، وقتى او را وارد مجلس عمر نمودند، از نور و پرتو جمالش مجلس روشن گشت، وقتى چشمش به عمر افتاد، گفت: پیروز باد هرمز.
عمر این سخن را شنید، خشمگین شده و گفت: این کافر مرا دشمنام مى دهد، و تصمیم گرفت او را مجازات نماید.
امیر مؤمنان على علیه السلام که شاهد این منظره بود رو به عمر کرد و فرمود: چیزى را که نمى دانى انکار نکن!
عمر دستور داد که تا او را در معرض فروش قرار داده و به همه اعلان نمایند.
امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: لایجوز بیع بنات الملوک وإن کنّ کافرات ولکن أعرض علیها أن تختار رجلاً من المسلمین حتّى تتزوّج منه، وتحسب صداقها علیه من عطائه من بیت المال یقوم مقام الثمن.
دختران پادشاهان را نباید فروخت، گر چه کافر باشند. او را مخیّر کن تا یکى از مسلمانان را برگزیند و با او ازدواج نماید. و مهریّه او را از سهم آن مرد، از بیت المال حساب کن که به جاى قیمتش باشد.
عمر گفت: چنین مى کنم، آنگاه به آن بانو گفت: یکى از مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب کن.
آن بانوى بزرگوار دورى زد و دست بر شانه امام حسین علیه السلام گذاشت.
امیر مؤمنان على علیه السلام به او فرمود: چه نام دارى اى کنیزک؟
گفت: جهان شاه.
فرمود: بلکه نام تو شهربانو است.
گفت: خواهرم شهربانوست.
امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: راست گفتى.
آنگاه امیر مؤمنان على علیه السلام رو به امام حسین علیه السلام کرد و فرمود:
احتفظ بها وأحسن إلیها، فستلد لک خیر أهل الأرض فی زمانه بعدک، وهی اُمّ الأوصیاء الذریّة الطیّبة ؛
این دختر را نیکو نگهدارى کن که به زودى فرزندى براى تو مى آورد که او پس از تو، بهترین فرد روى زمین است، این دختر مادر اوصیا، از ذرارى پاک است.
پس علىّ بن الحسین زین العابدین علیه السلام از این بانوى بزرگوار متولّد شد.
در روایتى آمده است:
آن بانوى بزرگوار در هنگام زایمان از دنیا رفت، و این که او در آن محفل، امام حسین علیه السلام را برگزید جهتش این بود که آن بانو، حضرت فاطمه علیها السلام را در عالم خواب دید و پیش از آن که اسیر لشکریان گردد، مسلمان شد.
او قصّه شگفتى دارد که بدین شرح است: آن بانوى بزرگوار گوید:
پیش از آمدن سپاهیان اسلام در خواب دیدم که حضرت محمّد رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم با امام حسین علیه السلام به خانه ما تشریف فرما شدند، حضرت در مکانى جلوس فرمود و مرا براى امام حسین علیه السلام خواستگارى نمود. پدرم پذیرفت و عقد بسته شد.
وقتى از خواب بیدار شدم، محبّت او در دلم جاى گرفت و به جز او به چیز دیگرى نمى اندیشیدم.
شب دوّم حضرت فاطمه زهراعلیها السلام را در خواب دیدم، آن حضرت نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه فرمود، من پذیرفته و مسلمان شدم.
آنگاه بانوى بانوان جهانیان حضرت زهراعلیها السلام فرمود:
إنّ الغلبة تکون للمسلمین وأنّک تصلین عن قریب إلى ابنی الحسین علیه السلام سالمة لا یصیبک بسوء أحد.
به زودى مسلمانان بر شما پیروز خواهند شد و تو صحیح و سالم پیش فرزندم حسین علیه السلام خواهى رفت و هیچ خطرى متوجّه تو نخواهد شد.
آن بانوى بزرگوار گوید: بدین وسیله، من هم اکنون وارد مدینه شدم و تا حال هیچ ناراحتى متوجّه من نشده و دست مرا انسانى لمس نکرده است.
?الخرائج: ج2،ص750 ح 67
?بحار الأنوار: ج46،ص10 ح 21
زمخشرى در کتاب «ربیع الأبرار» مى نویسد:
از پیامبر خداصلى الله علیه وآله وسلم روایت شده که حضرتش فرمود:
للَّه من عباده خیرتان: فخیرته من العرب قریش، ومن العجم فارس.
خداوند از میان بندگانش دو تیره را انتخاب فرمود: از عرب، تیره قریش را و از عجم، تیره فارس را.
و امام سجّادعلیه السلام مى فرمود:
أنا ابن الخیرتین؛
من فرزند دو تیره برگزیده خدا هستم.
زیرا که جدّ بزرگوارش رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم بود، مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران بود.
ابوالأسود دئلى در این زمینه گوید:
وإنّ غلاماً بین کسرى وهاشم
لأکرم من نیطت علیه التمائم
به راستى کودکى که از میان خاندان کسرى و بنى هاشم مى باشد بزرگوارتر از آن است که بر گردن او تعویذهایى آویزان شود.
?بحار الأنوار: ج4/46 ضمن ح4
به امام سجّاد صلوات اللَّه علیه گفته شد: چگونه صبح کردید اى فرزند رسول خدا؟
امام سجّادعلیه السلام فرمود:
أصبحت مطلوباً بثمان: اللَّه تعالى یطلبنی بالفرائض، والنبیّ صلى الله علیه وآله وسلم بالسنّة، والعیال بالقوت، والنفس بالشهوة، والشیطان بالمعصیة، والحافظان بحفظ العمل واللسان، وملک الموت بالروح، والقبر بالجسد، فأنا بین هذه الخصال مطلوب.
در حالى صبح کردم که از هشت طرف مرا مى خواهند:
1 - خداوند انجام واجبات را از من مى خواهد.
2 - پیامبر خداصلى الله علیه وآله وسلم انجام سننى و مستحبّات را.
3 - خانواده ؛ تهیّه زاد و توشه.
4 - نفس، براى شهوت رانى.
5 - شیطان براى معصیت و گناه.
6 - دو فرشته موکّل براى حفظ عمل و زبان.
7 - ملک الموت روح مرا مى خواهد.
8 - و قبر هم جسد مرا مى خواهد؛
و من در گرو این خواستهها و طلبکارها هستم.
? امالى طوسى:ص641،ح 16 مجلس32
?بحار الأنوار: ج46،ص69،ح 42
امام سجاد (علیه السلام):
حق زبان،احترام گذاشتن به آن با ترک زشت گویی،عادت دادنش به خوبی،ترک گفتار بی فائده ونیکی به مردم و خوشگویی درباره آنان است.
بحارالانوار ج71 ص286 ح41
امام سجّاد سلام الله علیه فرمود:
«:أنَا ابنُ مَنَ بَکَت عَلَیهِ مَلائِکَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَیهِ الجِنُّ فِی الأرضِ و الطِّیرُ فِی الهَواءِ»
من پسر کسى هستم که فرشتگان آسمان بر او گریستند. من پسر کسى هستم که جنّیان در زمین و پرندگان در هوا بر او نوحه سرایى کردند.
?مناقب آل ابی طالب،ج3،ص305
امام صادق علیه السلام:
امام زین العابدین علیه السلام بیست سال گریستند و هرگز طعامی پیش روی او نمی گذاشتند مگر اینکه گریه می کردند.
بحارالانوار ج 46 ص 108
◼️امام سجاد علیه السلام:
من هرگز شهادت فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) را به یاد نیاوردم،مگر آنکه بخاطر آن،چشمانم اشکبار گشت.
بحارالانوار ج46 ص 109
خاطرات کربلا
او را در محاصره میکُشند و فرزندان و همراهانش را نیز میکُشند
کامل الزیارات - به نقل از حمّاد بن عثمان از امام صادق علیه السلام - :
شبى که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله را به آسمان بردند، به او گفته شد : خداوند - تبارک و تعالى - تو را در سه چیز می آزماید تا شکیبایی ها را ببیند….
[گفته شد :] و سومین چیز. [صبر بر] کشتارهایى است که خاندانت پس از تو با آن رو به رو میشوند. برادرت على، از امّتت دشنام و زورگویى و سرزنش و ناکامى و انکار و ستم میبیند و در پایان هم کشته میشود.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله گفت: «اى خداى من! پذیرفتم و خشنود شدم و توفیق و صبر. از توست».
[گفته شد :] و دخترت، بر او ستم می شود و محروم میگردد و حقّى را که تو برایش قرار دادهاى از او غاصبانه میگیرند….
[گفته شد :] و فاطمه از برادرت (على). دو پسر دارد که یکى از آن دو را به نیرنگ و خیانت میکشند و اموالش را به غارت می برند و نیزهاش میزنند و اینها را امّتت انجام میدهند.
پیامبر گفت: «اى خداى من! پذیرفتم و تسلیم هستم. ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم و توفیق و صبر از توست».
[گفته شد :] و امّتت پسر دیگر فاطمه را به جهاد میخوانند و آن گاه او را محاصره میکنند و میکشند و فرزندان و هر کس از خاندانش را که همراه اوست. میکشند و حرمش را غارت میکنند. او از من کمک می جوید ؛ امّا قضاى حتمى من. در شهادت او و همراهیان اوست و کشته شدنش حجّت بر همه ساکنان سراسر زمین است. آسمانیان و زمینیان از سر بیتابى بر او میگریند و نیز فرشتگانى که به یاریاش نرسیده اند. سپس از صُلب او، پسرى می آید که با او تو را یارى میدهم و مثالِ (تصویر) او نزد من زیر عرش است….
?کامل الزیارات : ص 548 ح 840. بحار الأنوار : ج 28 ص 61 ح 24
?
گـنـاهـانـی کـه دعـا را رد می کنند:
امام سجاد(علیه السلام):
گناهانى که دعا را رد مى کنند، عبارت انداز:
بدى نیّتـــــ ،
شامل نیت های غیرالهی و شوم…
بد ذاتـــــى ،
یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد،
حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری
مردم داشته باشد…
نفـــــاق ،
یعنی با مردم دوروئی داشته باشد…
یقین نداشتن به اجــابت دعـــا،
باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد،
گویا حاجات او همین الآن آماده است و
به سرعت برآورده می شود…
به تأخیر انداختن نمازهاى واجبـــ ،
تقرّب نجستن به خدا با نیکى و صدقه…
بدزبانـــى و ناســـزا گفتن،
فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم
به آن توجّه دارند…
?معانى الأخبار، ص271
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام _تسلیت?
?
شهادت
روز شهادت امام سجاد نیز 18 ، 22 و 25 محرم نقل شده که روز 25 از شهرت بیشتری برخوردار است.
بنا بر این روایات، امام سجاد علیه السلام 57 یا 58 سال عمر فرمود که :
دو سال آن را در زمان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، ده سال را در زمان امامت عموی خود حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و ده سال را در دوران امامت پدر خود سپری فرموده است و مدت امامت خود آن امام بزرگوار نیز 35 سال بوده است. [3]
محل دفن امام سجاد علیه السلام
حضرت زین العابدین علیه السلام پس از تشییع باشکوه مردم مدینه، در بقیع که قبور بسیاری از اولیاء خداوند، همسران پیامبر، فاطمه بنت اسد و بسیاری از صحابه گرانقدر پیامبر و تعدادی از شهدای صدر اسلام در آن قرار دارد، در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، عموی بزرگوارش، مدفون گردید.
در این قطعه از بقیع عباس، عموی پیامبر، نیز دفن شده بود و بعداً حضرت امام صادق و حضرت امام باقر نیز مدفون گردیدند. این بخش دارای قبه و بارگاه بوده ولی اکنون به دست وهابیون تخریب شده است. [4]
[3]بحارالانوار، ص 151، حدیث 10 (به نقل از کشف الغمه ) و ص 152 الی ،154 اصول کافی، ج 1، ص 468، حدیث 6
[4].بحارالانوار، ج 46، ص 151، حدیث 10
زمان شهادت امام سجاد علیه السلام
همان طور که در روز تولد حضرت زین العابدین علیه السلام در بین مورّخین اختلاف است، در روز و سال شهادت او نیز اختلاف وجود دارد. دامنه این اختلاف از سال 92 هجری تا سال 100 هجری است، اما آنچه از همه مشهورتر است، یکی سال 94 هجری است که آن را به مناسبت ارتحال فقهای بیشماری از اهل مدینه، « سنه الفقهاء » نامیده اند و دیگری سال 95 هجری.
« حسین » فرزند امام علی بن الحسین علیه السلام وفات پدر خود را در سال 94 اعلام کرده است و بر این اساس بزرگانی نظیر شیخ مفید و شیخ طوسی و محقق اربلی و ابن اثیر نیز همین نظر را داشته اند.
اما بر اساس روایتی که ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است، امام فرموده است: حضرت علی بن الحسین علیه السلام در حالیکه 57 ساله بودند از دنیا رفت و این واقعه در سال 95 هجری اتفاق افتاد.
آخرین شب زندگانی حضرت
امام صادق علیه السلام فرمودند:
حضرت امام سجاد علیه السلام در شب شهادتش به فرزندش، امام محمد باقر، فرمود:« پسرم، برایم آب بیاور تا وضو بگیرم.»
امام محمد باقر برخاست و ظرفی آب آورد.
امام سجاد فرمودند:« این آب برای وضو شایسته نیست، چرا که در آن حیوانی مرده افتاده.»
امام باقر چراغی آورد و دید موشی مرده در آن افتاده است. از این رو ظرف آب دیگری برای ایشان برد.
امام سجاد فرمود:« پسرم! این همان شبی است که به من وعده دادهاند.»
سپس سفارش کرد به شترش که بارها با آن به حج مشرف شده بود، خوب رسیدگی کنند و غذا بدهند.[2]
[2].بحارالانوار، ج 46، ص 148، حدیث 4
تصمیم یزید بر قتل امام سجاد علیه السلام
پس از واقعهی کربلا، یزید تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را نیز از میان بردارد. به همین دلیل در ملاقاتهایی که در کاخ خود با او و سایر اسرا داشت، منتظر بود از او حرفی بشنود که بهانهای برای قتلش باشد.
یک روز امام را به کاخ خود فرا خواند و از او سوالی پرسید. امام در حالی که تسبیح کوچکی را در دستش میگرداند، به او پاسخ داد.
یزید گفت:« چگونه جرأت میکنی موقع حرفزدن با من تسبیح بگردانی؟»
امام فرمود:« پدرم از قول جدم فرمود هر کس بعد از نماز صبح، بیاینکه با کسی سخن بگوید، تسبیح در دست بگیرد و بگوید:« اللهم انی اصبحت و اسبحّک و امجدک و احمدک و اُهللک بعدد ما ادیر به سبحتی» سپس تسبیح در دست، هر چه میخواهد بگوید، تا وقتی به بستر میرود، برایش ثواب ذکر گفتن منظور میشود. پس هر گاه به بستر رفت، باز همین دعا را بخواند و تسبیح را زیر بالش خود بگذارد، تا موقع برخاستن از خواب نیز برای او ثواب ذکر خدا منظور میشود. من هم به جدّم اقتدا میکنم.»
یزید گفت:« با هیچ کدام از شماها سخنی نگفتم، مگر اینکه جواب درستی به من میدهید.» پس به او هدایایی داد و دستور داد امام را آزاد کنند.
در روایت دیگری نیز چنینی آمده است: بعد از خطبهی حضرت زینب سلام الله علیها که سبب رسوایی یزید شد، او از شامیان نظر خواست که « با این اسیران چه کنم؟» شامیان در پاسخ گفتند: «آنها را از دم شمشیر بگذران ».
یکی از انصار به نام « لقمان بن بشیر » گفت: « ببین اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود با آنان چه میکرد؛ تو نیز همان طور رفتار کن.»
امام باقر علیه السلام نیز که در مجلس حضور داشت، سخنان قاطعی گفت که یزید را از قتل اسرا منصرف کرد. یزید سر بر زیر انداخت و سپس دستور داد آنان را از مجلس بیرون ببرند.
در روایتی نیز امام سجاد علیه السلام به « منهال » فرمودند: « هیچ بار نشد که یزید ما را احضار کند و ما گمان نکنیم که میخواهد ما را بکشد.» به هر حال با توجه به شواهد متعدد تاریخی، یزید بارها تصمیم قطعی به قتل امام سجاد و همراهان ایشان داشته ولی خداوند هر بار آنها را نجات داده است. [1]
[1].بحارالانوار، ج 45، ص 200 و 135
به سوی شام وکوفهام چهدلشکسته میبرند
?ببینکهزینب تورا غریب وخسته میبرند
همانوجودنازنین خدای صبردرزمین
?تمامرکنقامتش زهم گسسته میبرند
?
سفارشات امام علی علیه السلام به امام حسین علیه السلام :
فرزندم! اندیشه، روشنائی آورد و بیتوجّهی، تاریکی غفلت و نادانی گمراهی.
و خوشبخت کسی است که از غیر خود درس گیرد
و ادب بهترین میراث است و خوش اخلاقی بهترین همدم.
با قطع پیوند فامیلی برکت و رشدی میسور نیست و با هرزگی بینیازی
فرزندم! سلامتی ده جزء است که نه قسمت آن در سکوت(جز یاد و ذکر خدا) نهفته است و یک قسمت آن در عدم معاشرت با نابخردان.
فرزندم! کسی که در مجالس، خود را به سبک گناهکاران بیاراید خداوند زبونش نماید
و هر کس که در آموختن دانش تلاش کند دانا شود
فرزندم! رأس دانش مدارا میباشد و آفت آن خشونت
و پایداری در ناملایمات از گنجهای ایمان است
و پاکدامنی زیور تهیدستی و فقر است و شکر و سپاسگزاری زیور توانگری.
و بسیار دیدار نمودن ملال آور است.
اعتماد نمودن قبل از آزمودن بیاحتیاطی است.
خودپسندی آدمی نشانه کم عقلی اوست.
?تحف العقول / ترجمه جعفری، ص 84
#نهج_البلاغه
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)فرمود:
کسیکه نعمتش فزونی یافت
ذکر الحمدلله رابسیار بگوید
کسیکه اندوهش زیاد شد
ذکر استغفار را بسیار بگوید
و
کسیکه برا او فقر فشار آورده
ذکر
لاحول و لاقوه الابالله العلی العظیم را بسیار بگوید که این ذکر فقر اورا برطرف میکند
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است کسیکه هر روز صد مرتبه
ذکر لاحول و لا قوه الا بالله را بگوید
فقر به او نخواهد رسید
زینب (سلام الله علیها) از امشب نمیگذارد که قاتلین حسین (علیه السلام) نشان دهند که مسلمانند، قاتلین حسین (علیه السلام) نماز میخواندند و کار زینب س از امشب شروع شد.
مردم، شهیدان جز ولی چیزی ندیدند
غیر از حسین بن علی چیزی ندیدند
امروز اگر بودند با ما گرچه هستند
آیا کنار فتنه گرها می نشستند؟
#انقلاب_در_خطر_است
?یا اباعبدالله الحسین?
▪️پای بیرق های تو از کودکی ماندم حسین/
▪من الفبای جنون را در ازل خواندم حسین/
▪️افتخار من همین مشکی و نوکر بودن است/
▪️مدعی های دروغین را ز دل راندم حسین/
رهبر انقلاب: چقدر سخت است که خانوادهای #مفقودالاثر داشته باشد.
خانوادهای که نمیداند جوانش زنده است یا نه، هر لحظه برایش مثل #شب_عملیات است.
?روز تجلیل از اسرا و مفقودین
رهبر انقلاب: امام سجاد (علیه السلام) فرزند و پیامآور عاشورا و مبارز در مقابل کاخ ستم یزید است.
#امام_سجاد علیه السلام
کاری که امام خمینی کرد نسخه کوچک کار #امام_حسین علیه السلام بود
رهبرانقلاب: کاری که در زمان امام حسین علیه السلام انجام گرفت، نسخه کوچکش هم در زمان امام ما انجام گرفت. منتها آنجا به نتیجه شهادت رسید، اینجا به نتیجه #حکومت. این همان است، فرقی نمیکند. هدف امام حسین علیه السلام با هدف امام بزرگوار ما یکی بود. 71/11/16
? تصویر رهبرانقلاب در مراسم عزاداری شام غریبان. 96/7/9
شخصی در حضورشان گله از بیماری هایش کرد. ایشان بعد از رفتنش فرمودند : زبانش سالم بود ، اگر شکر همان را می کرد ، به عافیت می رسید.
چه کسی بدن مطهر امام حسین(علیه السلام) را دفن کرد؟
یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟
در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(علیه السلام) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(علیه السلام) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(علیه السلام) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(علیه السلام) به حکم این که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمیکند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود.
امامرضا(علیه السلام) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(علیه السلام) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(علیه السلام) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز میتواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.[1]
با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (علیه السلام) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند.
پی نوشت:
[1] . موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زینالعابدین(علیه السلام)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص 578؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(علیه السلام)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج 1، ص243 .
کسی چه می داند شاید قلب قرآن، سوره “یاسین” همان “یا حسین” است که بی سر شده است…!
#علامه طباطبائی
شمر نمازش را میخواند،
روزهاش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود…
معاویه و ابنزیاد و عمربنسعد هم همینطور…..
یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله…»هایش؛
لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این «لعن الله…» شامل حال ما هم بشود؟
مایی که گاه خودمان را
“ارزانتر” از شمر و عمر و ابنزیاد میفروشیم……
جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:
“کربلا"به رفتن نیست…
به شدن است!..
که اگر به رفتن بود!
شمر هم “کربلایی” است!
امام سجاد علیه السلام:
تمامیِ خیر وخوبی در بریدن طمع وچشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده،است.
جهادالنفس ص276
امام سجاد علیه السلام:
از شاد شدن به گناه بپرهیز، که شاد شدن به گناه از ارتکاب آن بدتر است.
?بحارالانوار،ج10،ص159،ح78
امام باقر علیه السلام فرمودند:
لَمّا ماتَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کانَتْ ناقَةٌ لَهُ فِى الرَّعْىِ جاءَتْ حتَّى ضَرَبَتْ بِجِّرانِها عَلَى الْقَبْرِ وَتَمَرَّغَتْ عَلَیْهِ وَإِنَّ أَبى کانَ یَحِّجُ عَلَیها وَما قَرَعَها قَرْعَةً قَطُّ.
وقتى که امام سجاد علیه السلام به شهادت رسید، شترى داشت که در چراگاه بود. از آنجا آمد و سر و گردنش را به قبر امام زد و به خاک غلطید. پدر بزرگوارم سوار بر آن مى شد و حجّ انجام مى داد و هرگز به آن حیوان ضربه اى نزد.
?بحارالانوار،ج27،ص 168،ح 16
امام صادق علیه السلام فرمودند:
اَلْبَکّاؤُونَ خَمْسَةٌ: آدَمُ وَیَعْقُوبُ وَیُوسُفُ وَفاطِمَةُ بِنْتُ مُحَّمَدٍ صلى الله علیه وآله وَعَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام … فَبَکى عَلى ُبْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام عِشْرِینَ أَوْ أَرْبَعینَ سَنَةٍ؛
افراد زیاد گریه کن پنج نفر بودند: حضرت آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر رسول خدا صلى الله علیه وآله و امام سجاد علیه السلام … که امام بیست یا چهل سال گریه کرد.
?بحار الانوار،ج82 ،ص86 ،ح 33
دور از حسین زندگی ما چه فایده
اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده
هرگز شعار نیست دلم داد میزند
دنیای بی حسین خدایا چه فایده
گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش
بی کربلا بهشت خدا را چه فایده
تا کربلای او ملکوت دل من است
گردش به قصد لذت دنیا چه فایده
وقتی قرار نیست که خرج عزا شود
دیگر تمام ثروت دنیا چه فایده
از داغ عشق چهره ما مهر خورده است
مهر ریا روی جبین ها چه فایده
چشمی که خشک مانده وبال پریدن است
بی اشک روضه چشم تماشا چه فایده
ابو جعفر محمد بن جریر طبری در مسند فاطمه سلام الله علیها از ابو عبد الله محمد بن سهل جَلُودی، از ابو الخیر احمد بن محمد بن جعفر طائی کوفی. در مسجد ابو ابراهیم موسی بن جعفر علیه السلام از محمد بن حسن بن یحیی حارثی، از علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی- سخن گفتن و ملاقات خود با حضرت قائم (علیه السلام) را ذکر کرده است- از حضرت قائم علیه السلام روایت کرده است که فرمود: هان! برایت میگویم: آن گاه که صبی از پای نشست و مغربی به حرکت درآمد و عُمانی خروشید و با سفیانی بیعت شد، خداوند به من اذن خروج میدهد و من همراه سیصد و سیزده مرد همانند، در میان صفا و مروه ظهور میکنم و به کوفه میآیم و مسجد آن را خراب میکنم، آن را همانند بنای اول آن میسازم، سپس هر چه ستمکاران پیرامون آن ساخته اند را ویران میکنم و حج واقعی و حقیقی اسلام را همراه مردم به جا میآورم، و به یثرب میآیم و حُجْره را خراب میکنم و هر کس در آنجاست بیرون میآورم آن دو تازه و سالم هستند، آن دو را روبروی بقیع میبرم، و به دو چوبی که بر آن دو آویخته و صلیب شدند امر میکنم که از زیر آن دو، برگ داده و سبز میشوند، بیشتر از فتنه اول، مردم به این دو فریفته میشوند، پس منادی از آسمان ندا میدهد: ای آسمان نابود کن و ای زمین بگیر! آن روز جز مؤمنی که قلبش را برای ایمان خالص کرده باشد، هیچ کس بر روی زمین باقی نمی ماند. پرسیدم: سرورم! بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: حمله و حمله، بازگشت و رجعت، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا»
?دلائل الامامة، ص 292
صفوان بن یحیى و جعفر بن عیسى بن عبید اللّه گفتند:
براى ما حدیث گفت ابو عبد اللّه الحسین بن ابى غندر از کسى که برایش از حضرت ابى عبد اللّه علیه السّلام نقل نمود وى گفت:
روزى حسین بن على علیهما السّلام در دامن نبى اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نشسته بود و با آن حضرت بازى مى کرد و هر دو مى خندیدند.
عایشه گفت: یا رسول اللّه، چه قدر علاقه و محبّت شما به این طفل زیاد است!؟ حضرت فرمودند: واى بر تو! چه گونه او را دوست نداشته و به او محبت نداشته باشم در حالى که میوه دل من و نور چشمم مى باشد، این امر قطعى است که عنقریب امّت من او را خواهند کشت و کسى که بعد از شهادتش او را زیارت کند خداوند براى او ثواب یک حج از حجّ هاى من را مى نویسد.
عایشه عرض کرد: یا رسول اللّه حجى از حجّ هاى شما!؟
حضرت فرمودند: بلى، دو حج از حج هاى من.
عایشه عرضه داشت: یا رسول اللّه دو حج از حج هاى شما!؟
حضرت فرمودند: بلى، چهار حج از حج هاى من.
راوى مى گوید: پیوسته حضرت به تعداد حجها اضافه کردند و آن را بالا بردند تا به نود حج با عمره از حجها و عمره هاى خودشان صلّى اللّه علیه و آله و سلّم رساندند.
?کامل الزیارت،ص37،باب22،ح1
گریه رسول خداصلى الله علیه وآله در سوگ امام حسین علیه السلام، در کتب مخالفین
عایشه مى گوید:«دخل الحسین بن على علیه السلام على رسول اللَّه صلى الله علیه وآله و هو یوحى الیه، فبرک على ظهره و هو منکبّ، و لعب على ظهره. فقال جبرئیل: یا محمد! ان امتک ستفتن بعدک و یقتل ابنک هذا بعدک. و مدّ یده فاتاه بتربة بیضاء و قال: فى هذه الارض یقتل ابنک اسمها الطفّ. فلمّا ذهب جبرئیل خرج رسول اللَّه صلى الله علیه وآله الى اصحابه و التربة فى یده، و فیهم ابوبکر و عمر و على و حذیفة و عمار و ابوذر و هو یبکى فقالوا: ما یبکیک یا رسول اللَّه! فقال: اخبرنى جبرئیل ان ابنى الحسین یقتل بعدى بارض الطف و جاءنى بهذه التربة فاخبرنى انّ فیها مضجعه»؛
حسین بن على علیه السلام در حالى که بر رسول خداصلى الله علیه وآله وحى نازل شده بود وارد شد و از کمر او بالا رفت و بر پشت او بازى نمود. جبرئیل به حضرت عرض کرد: اى محمّد! همانا زود است که امتت بعد از تو فتنه کنند و این فرزندت را به قتل برسانند. آن گاه دست دراز کرد و مشتى از تربت را به او داد و گفت: در این سرزمین است که فرزندت کشته خواهد شد، سرزمینى که اسم آن “طفّ” است. چون جبرئیل رفت، رسول خداصلى الله علیه وآله در حالى که آن تربت در دستش بود بر اصحابش وارد شد. در میان آنان ابوبکر، عمر، على، حذیفه، عمار و ابوذر بودند. حضرت شروع به گریه کرد. عرض کردند: چه چیز شما را به گریه درآورده است اى رسول خداصلى الله علیه وآله؟! حضرت فرمود: جبرئیل مرا خبر داد که همانا فرزندم حسین بعد از من در سرزمین طفّ کشته خواهد شد. و براى من این تربت را آورد و خبر داد که در آن جا محلّ دفن او خواهد بود.
? تاریخ ابن کثیر،ج11،ص29و30
?تذکرة الحفّاظ،ج2،ص164
?کامل ابن اثیر،ج5،ص 364
?مستدرک حاکم،ج 3،ص 176
?مسند احمد، ج 3، ص 342
امیرالمومنین علیه السلام:
خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حق خود قرار داده وکسی که حقوق بندگانش را رعایت کند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد
?غررالحکم،ص480
حضرت صادق علیه السلام:
برای بنده جزع نمودن و گریستن در تمام امور مکروه و ناپسند است است مگر گریستن و جزع کردن بر حسین بن علی(ع) زیرا شخص در این گریستن مأمور و مأجور می باشد
امام حسین علیه السلام:
اگر کسی در این گوش من(اشاره کردند به گوش راست) ناسزا گوید و در گوش دیگرم عذر خواهی کند،پوزش او را از او قبول می کنم.
?احقاق الحق،ج11،ص431
امام حسین علیه السلام:
بخشنده ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته،بخشش کند.
?میزان الحکمه،ج2،ص390
امام حسین علیه السلام:
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد،دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.
? احادیثی از امام سجّاد علیه السلام
1️⃣ امام سجّاد علیه السلام :هرگاه نماز مى گزارى، [چنان باش که گویى]نماز آخرین را به جاى مى آورى.
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 160
◽️2️ا مام سجّاد علیه السلام :مؤمن از دعاى خود یکى از سه نتیجه را مى گیرد : یا برایش ذخیره مى شود ، یا در دنیا برآورده مى شود و یا بلایى که مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود
تحف العقول ، ص 280
3️⃣ امام سجّاد علیه السلام :عمّه ام ، زینب ، با وجود همه مصیبت ها و رنج هایى که در مسیرمان به سوى شام به او روى آورد ، حتّى یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت
بحار الأنوار ، ج 35 ، ص 441
4️⃣ امام سجّاد علیه السلام :حقّ زن این است که بدانى خداوند او را مایه آرامش و انس تو قرار داده است و بدانى این نعمتى است که خداوند به تو داده ؛ پس باید او را گرامى دارى و با وى نرمى کنى
بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 5
5️⃣ امام سجّاد علیه السلام : حق کسى که به تو نیکى کرده ، این است که از او تشکر کنى و نیکیش را به زبان آورىو از وى به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعا کنى ، هرگاهچنین کردى بى گمان پنهانى و آشکارا از او تشکر کرده اى . سپس اگر روزى توانستىنیکى او را جبران کنى ، جبران کن
خصال، ص 568
6️⃣ امام سجّاد علیه السلام : پیامبر صلی الله علیه و آله بر گروهى گذشتند که سنگى را بلند مى کردند . فرمودند : این چه کارىاست؟ گفتند : با این کار ، نیرومندترین و محکم ترینِ خود را مى شناسیم . فرمودند : آیابه شما خبر دهم که محکم ترین و قوى ترینِ شما کیست؟ گفتند : بلى اى پیامبر خدا !فرمودند : محکم ترین و قوى ترین شما ، کسى است که هر گاه خشنود شود ،خشنودى اش او را به گناه و باطل نکشاند ، و هر گاه خشمگین شود ، خشمش او را ازسخن حق ، بیرون نبرد ، و هر گاه به قدرت رسید ، آنچه برایش حق نیست، دست نزند
معانى الأخبار ، ص 366
7️⃣ امام سجّاد علیه السلام : منافق نهى مى کند و خودنهى نمى پذیرد، به آنچه دستور مى دهد خودش عمل نمى کند، چون به نماز ایستد به چپ و راست مى نگرد، چون رکوع کند خود را به زمین اندازد، چون سجده کند [مانند پرندگان ]منقار به زمین زند و چون بنشیند نیم خیز نشیند ، چون شب شود با اینکه روزه نداشته است همه اش به فکر خوردن غذاست و در روز با آنکه شب زنده دارى نکرده است، همّ و غمش خفتن است. اگر سخنى (حدیثى) به تو گوید، دروغ گوید و اگر به تو وعده اى دهد، خلف وعده کند و اگر به او اعتماد کنى و امانتى سپارى به تو خیانت کند و اگر با او مخالفت کنى، پشت سرت بدگویى کند
الأمالی للصدوق : 582 / 802
نذرهای خوبی که می توانیم داشته باشیم.
1. میتوانید برای مدت معین مثلاً چهل روز برای گنجشکها غذا بریزید.
2. میتوانید مانده غذایتان را برای گربهها بگذارید. اینطوری هم شکم این حیوانات زبان بسته را سیر میکنید و هم رفتگر بابت پاره شدن پاکت زباله اذیت نمیشود.
3. میتوانید تا چهل روز گفتار نیک داشته باشید. خود به خود کردار نیک هم میآید.
4. میتوانید تا مدت مشخص دروغ نگویید و در جواب سوالاتی که نمیدانید، سکوت کنید، لبخند بزنید یا بگویید نمیدانم.
5. میتوانید چند هسته میوه در باغچه خانه یا خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او نگهداری کنید.
6. میتوانید موضوع خاصی را به دیگران آموزش دهید، کسب درآمد، صنایع دستی، رموز موفقیت یا چیزی که زندگی آنها را بهبود ببخشد.
7. میتوانید کتابی مفید را ترجمه کنید و به رایگان در اینترنت از طریق سایتها یا گروهای مرتبط نشر دهید.
8. میتوانید یک سال خرج تحصیل یک کودک را به عهده بگیرید.
9. میتوانید نذر کنید هزینه داروی تهیدستی رو بدهید.
10. میتوانید نذر کنید چند نهال بکارید.
11. میتوانید نذر کنید یک ماه بدون عجله رانندگی کنید و هنگام رانندگی ناسزا نگویید.
12. میتوانید به بقالی یا سوپرمارکت محله برید و بدهیهای افراد ناتوان را پرداخت کنید.
15. میتوانی هر جا چراغ روشن اضافه دیدید آن را خاموشکنید.
16. میتوانید هنگام خریدهای کوچک از دریافت نایلون از خواربارفروشیها خودداری کنید.
17. میتوانید چند گاهی از فرستادن شایعات و خرافات در محیطهای مجازی خودداری کنید.
18. میتوانید بخشی از زمان خود را بهجای گشت زنی در دنیای مجازی صرف کودکان خود کنید.
19. میتوانید کتابهای بلااستفاده در خانه را به کتابخانه محل کار یا خانه هدیه دهید.
20. میتوانید با پخش این پیام دیگران را به دگرگونی فراخوانی کنید.
آیت الله جوادی آملی :
تا انسان گناه را ترک نکند
علاوه بر اینکه از عبادت لذّت نمی میرد،
بلکه خسته هم میشود.
یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت:
بعداز فوت مرحوم شیخ،ایشان را در خواب دیدم، از او سوال کردم در چه حالی؟
گفت : فلانی من ضرر کردم !
گفتم شما ضرر کردی ؟! چرا ؟
فرمود: زیرا که خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آنها را دفع می کردم.
ایکاش حرفی نمی زدم چون الآن می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند در اینجا چه پاداشی می دهند .
(برگرفته از کتاب کرامات معنوی:سیدعباس موسوی)
فکر نکن پیر بشی، آدم میشی!
عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است، استفاده کن!
در پیری همه چیز از دست میرود؛ حتی توجه به آخرت و خدای تعالی.
از مکرهای بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر می دهد و تا لحظه آخر با وعده های پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، میگیرد.
?امام خمینی(ره)
واشنگتنپست: سرباز ایرانی همچون یک نماد تشییع شد
روزنامه آمریکایی نوشت:
رهبر معظم ایران و هزاران نفر دیگر برای یک سرباز جوان ایرانی که در سوریه توسط داعش سربریده شده بود، عزاداری کردند.
قتل [شهادت] محسن حججی نظر بسیاری از مردم ایران را جلب کرد و از زمان قتل این جوان ایرانی، در نوارهای ویدئویی و آثار هنری از حججی یاد شده است.
در حالیکه داعش تلاش داشت تا با دستگیری و سربریدن وی بعنوان یک تبلیغ برای خود استفاده کند، بسیاری در ایران نگاه متفاوتی دارند.
تصویر حججی در نوار ویدئویی داعش، وی را در حالی که بعد از دستگیری صبورانه ایستاده بود، نمایش داد و دود از پشت سر او در بیابان بلند شده بود و همین حس میهنپرستی را در ایران برانگیخت.
مرگ حججی موجب اتحاد بیسابقهای میان اصولگرایان، میانهروها و اصلاحطلبان ایران شد و بسیاری از فعالان، هنرمندان، ورزشکاران، ستارگان و سیاستمداران از جمله «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران پیامهای تسلیت برای حججی ارسال کردند.
راپورت نیوز
چهار نصیحت لقمان به فرزندش :
در حال نماز مراقب دلت باش..
سر سفره مراقب شکمت باش..
در خانه ی مردم مراقب چشمت باش..
در میان مردم مراقب زبانت باش..
روز یازدهم محرم، اسرا را به سمت #کوفه بردند
یک شب اهل بیت حسین(علیه السلام) در کربلا نگاه داشتند
هنگام بازگشت زینب کاری کرد….
روز یازدهم محرم هنگامی که اهل بیت امام حسین علیه السلام را از اجساد شهدا عبور می دادند، زینب علیهاسلام در برابر بدن مطهر برادرش نشست، دستهای خود را زیر آن پیکر مقدس برد، به طرف آسمان بالا آورد و گفت:« خداوندا؛ این قربانی را از ما قبول کن.»
آن گاه خطاب به رسول خدا صلی لله علیه وآله چنین گفت:« ای رسول خدا؛ ای آن که ملائکه زمین و آسمان بر تو درود می فرستند، این حسین توست که بدنش را پاره پاره کردند و سرش را بریدند. این حسین توست که جسدش در بیابان افتاده است، در حالی که بادها بر او می وزند و خاک بر او مینشانند.»
و با این #سخنان دوست و دشمن را گریاند.
قصه کربلا، ص 410.
بسم الله الرحمن الرحیم
حوادث و اتفاقات پس از شهادت امام حسین علیه السلام در جهان اتفاق افتاد!
از کتب اهل سنت
…باریدن خون از اسمان در تمامی دنیا
✍?…ابن حجر اظهار مى دارد: «حافظ ابو نعیم» در کتاب «الدلائل النبوة» از «نضره ازدى» روایت کرده است که گفت:
?? هنگامى که حسین بن على علیه السلام شهید شد، آسمان خون بارید؛ و شب را به صبح رساندیم در حالیکه چاهها و کوزه هایمان مملو از خون شده بود!
?? در روایت آمده که باران خون، در و دیوار خراسان و شام و کوفه را خونین ساخت و هنگامى که سر بریده امام حسین علیه السلام را به خانه «عبید الله بن زیاد» وارد کردند، خون از دیوار خانه او جارى گشت!…(٢)…
✍?…ابو نعیم به سند خود، از «هشام» از «محمد» روایت مى کند،
…این قرمزى که در افق آسمان به چشم مى خورد قبلا وجود نداشت تا اینکه حسین بن على علیه السلام به شهادت رسید و این قرمزى پدیدار گشت…(٣)…
✍?…هیثمى از «ام حکیم» نقل کرده است که گفت:
☝️?هنگام شهادت امام حسین علیه السلام، خردسال بودم و به خاطر دارم تا مدتى آسمان مانند علقه سیاه بود.
«طبرى» این حدیث را روایت کرده و مى نویسد: رجال سند این روایت منتهى به «ام حکیم» مى شود و سندش صحیح است…(٤)…
✍?…ابن حجر به سند خود، از «عثمان بن ابى شیبه» نقل کرده است که هفت روز پس از شهادت امام حسین علیه السلام، آسمان به شدّت سرخ بود بطوریکه از شدت سرخى، مانند چادرى بود که آن را به شدّت سرخ گون کرده باشند و ستارهها از این پیشآمد ناگوار به یکدیگر برخورد مى کردند…(٥)…
??…نکته قابل ملاحظه ان است که باریدن خون از اسمان حتی در کتب تاریخی “مسیحیت” ذکر شده است…(٦)…
…أَفَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّماءُ دَماً…
…ایا تعجب میکنید که اسمان خون گریه کند…
…بخشی از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه…
?منابع
١.صواعق المحرقه ص ١١٦
٢.ذخائر ص ١٤٥
٣.حلیه الاولیاء ج ٢ ص ٢٧٦
٤.کنز العمال ج ٧ ص ١١١ مجمع ج ٩ ص ١٩٧
٥.مجمع ج ١ ص ١٩٦
٦.تاریخ انگلوساکسون
_____________________
#حوادث_پس_از_عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
….وقایع روز یازدهم ماه محرم
…حرکت کاروان اسرا از کربلا
…عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتى روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلى الله علیه و آله را بر شتران بى جهاز سوار کردند و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند.
هنگامى که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ندبه برداشتند…(1)…
…تشکیل مجلس ابن زیاد
….روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومى داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.
سپس راءس مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه مى کرد و تبسم مى نمود و با چوبى که در دست داشت جسارت مى نمود…(2)…
?منابع
1.فیض العلام ص156
2.اعلام الوری ج1،ص471
_________________________
#تقویم_شیعه
بسم الله الرحمن الرحیم
حوادث و اتفاقاتی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام در جهان اتفاق افتاد!
(از کتب اهل سنت)
…کسوف (خورشید گرفتگی)
✍?…بیهقی در باب استدلال آوردن در این باره که ممکن است خسوف (ماه گرفتن) با عید اجتماع کند، به سند خود، از «ابو قبیل» روایت مى کند، هنگامى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره هاى آسمان ظاهر گردیدند.
……از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است!
مؤلف گوید: «هیثمى» این حدیث را روایت کرده…(٢)…
و «طبرانى» هم با توجه به اینکه سندش حسن است به روایت آن پرداخته است.
✍?…ابن حجر به سند خود، از «خلف بن خلیفه» از پدرش روایت کرده است، هنگامى که امام حسین علیه السلام شهید شد، آنچنان کسوف رخ داد که پنداشتم روز قیامت برپا گردیده است…(٣)…
✍?…ابن حجر گفته است: در نیمه روزى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید آنچنان گرفت که مردم پنداشتند قیامت برپا شده است…(٤)…
…أَفَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّماءُ دَماً…
…ایا تعجب میکنید که اسمان خون گریه کند…
…بخشی از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه…
?منابع
١.سنن بیهقی ج٣ ص ٣٢٧
٢.مجمع ج٩ ص ١٩٧
٣.تهذیب التهذیب ج ٢ ص ٣٥٤
٤.صواعق المحرقه ص ١١٦
______________________
#حوادث_پس_از_عاشورا
کسی که کتاب می خواند، پیش از مرگ خود هزاران زندگی را تجربه میکند و کسی که کتاب نمیخواند، تنها یک زندگی را.
به بچه هاتون یاد بدید حسین علیه السلام از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی…?
عباس علیه السلام از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب… ?
اونجا که حسین علیه السلام فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب…?
به بچه هاتون از آزادگی حسین علیه السلام بگید نه از لبهای تشنه…
خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین علیه السلام نشدن.
#حسین_یعنی_مردانگی_آزادگی. #غیرت_شجاعت_و_شهامت.
عباس علیه السلام یعنی جوانمردی. معرفت. حیا. غیرت. عباس علیه السلام یعنی پشت برادر حتی بدون دست…
حسین علیه السلام یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد…
افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره…
پیام #کربلا_ایستادن_در_مقابل #ظلم است