عنه علیه السلام :
إذا أحَبَّ اللّه ُ سُبحانَهُ عَبدا بَغَّضَ إلَیهِ المالَ ، وقَصَّرَ مِنهُ الآمالَ .
غرر الحکم : 4110
امام على علیه السلام :
هرگاه خداوند سبحان ، بنده اى را دوست بدارد ، دارایى را مورد نفرتش قرار مى دهد و آرزوهایش را کوتاه مى گرداند .
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
زندگانی پس از #مرگ
.قسمت چهارم
مهیاى سفر آخرت شو و توشه آن سفر را پیش از رسیدن اجل تحصیل نما بلکه چون سفرت آخرت سفرى است بعید و هولناک و منزلهاى سخت و عقبات شدیده و جاهاى دشوار دارد محتاج است به زاد و توشه بسیارى که باید آنى از آن غفلت ننمود و شب و روز در فکر آن بود.
حضرت امیرالمؤ منین (ع) در هر شب هنگامى که مردم به خوابگاه خود مى رفتند صداى نازنینش به حدى بلند مى شد که صداى آن حضرت را تمام اهل مسجد و کسانى که همسایه مسجد بودند مى شنیدند و مى فرمود:
تجهزوا رحمکم الله فقد نودى فیکم بالرحیل ؛
یعنى آماده شوید و اسباب سفر خود را مهیا کنید، خدا شما را رحمت کند، همانا منادى مرگ نداى ((الرحیل )) در میان شما بلند کرده پس توقف خود را در دنیا و بیرون از دنیا در حالى که با خود زاد و توشه اى از اعمال صالحه دارید کم کنید به درستى که در جلو شما گردنه هاى ناهموارى است یعنى جاهاى بسیار دشوار و منزلهاى هولناک است که باید از آنها عبور کنید و چاره اى هم ندارید.
ادامه ی شب قبل
قدم سوم گفته شده که وقتی او را داخل قبر می گذارید تلقین همراه با تکان دادن بکنید . یعنی شخصی که وارد قبر می شود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است . به او بگوید توجه داشته باش ، حواس خود را جمع کن و نترس .
وقتی که دو ملک می آیند و از تو سوال می کنند به آنها این جواب ها را بده . چون میت گیج است فوق العاده این مسائل به درد او می خورد . در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند ، نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند .
یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند . حضرت زهرا(س) در وصیت خود به امیرالمومنین (ع) فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین . بدرستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند . یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند .
امام مهدى علیه السلام :
إنّی أمانٌ لأِهلِ الأرضِ کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ ؛
امام مهدى علیه السلام :
من مایه امان اهل زمینم ؛ چنان که ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .
الخضرُ علیه السلام
ـ فی وَصِیَّتِهِ لِموسى علیه السلام ـ : یَابنَ عِمرانَ ، لا تُعَیِّرَنَّ أحَدا بِخَطیئَةٍ ، وَابکِ عَلى خَطیئَتِکَ .
خضر علیه السلام
ـ در سفارش خود به موسى علیه السلام ـ فرمود : اى پسر عمران! هیچ کس را به واسطه گناهىْ سرزنش مکن و بر
گناه خویش گریه کن.
قصص الأنبیاء : 157/171.
گنــــاهـــان
کبیــــــــره
آیا می دانید گناهان کبیره کدامند ؟
عبید بن زراره میگوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟
آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هفت چیز است؛
کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت.
عبید میگوید: از امام پرسیدم: یک دِرهَم از مال یتیم خوردن، بزرگتر است یا ترک نماز؟
حضرت فرمود: ترک نماز.
عرض کردم: ولی شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید.!!
حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟
عرض کردم: کفر به خداوند. حضرت فرمود: همانا تارک نماز کافر است
الکافی ج 2 ص278 / بحار الانوار، ج 84
مهدویت
تشـــــــرفـــــــــــات
(تشرف شیخ حر عاملی)
شفای شیخ حر عاملی با دعای امام زمان(عج)
اگر در صحن عتیق (انقلاب اسلامی) حرم مطهر رضوی (علیه آلاف التحیّة و الثناء) دوری بزنی، نظرت به حجره ای جلب می شود که رفت و آمد زائران این بارگاه ملکوتی در آن قابل توجه است.
مرقد و بارگاهی با ضریح نقره ای در آن حجره وجود دارد که متعلق است به یکی از ستارگان درخشان آسمان علم و فقاهت.
عالمان علم اخلاق زیارت او را بر زیارت امام رئوف (علیه السلام) مقدم می شمرده و شاگردان خویش را نیز به این عمل امر می نمودند و بدین طریق آن جناب را به درگاه سلطان عشق؛ حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) شفیع خویش می نمودند.
کمتر کسی است که در مسائل دینی ورودی هر چند مختصر داشته باشد ولی نام پر آوازه ی او را ندیده یا نشنود.
نسب او با 36 واسطه به حر بن یزید ریاحی (علیه الرحمة) می رسد.
او «محمد بن حسن عاملی» است و همگان او را با نام «شیخ حر عاملی» می شناسند.
آن جناب در سال 1033 هـ.ق در روستای «مشغره» از توابع جبع چشم به جهان گشود. صاحب اعیان الشیعه درباره این منطقه مینویسد:
«جبع یکی از مراکز مهم جبل عامل است که شخصیتهای ارزندهای همچون شیخ بهایی و شهید ثانی، تحویل جامعه اسلامی داده است. [1]»
آثار ارزشمند متعددی از وی بر جای مانده است، ولی مهمترین کتاب او « وسائل الشیعة » است. این همان کتاب معروفی است که «شیخ حر» را با آن و آن را با «شیخ حر» می شناسند.
این اثر گرانسنگ، یکی از کتابهای مرجع در زمینه احادیث اهل بیت(علیهم السلام) است که از اعتبار و اعتماد خاصی در میان کتابهای حدیثی برخوردار است. در این کتاب، نویسنده روش خاص خود را بکار برده و احادیث فقهی که فقها در استنباط احکام شرعی بدان نیازمندند و بر آنها تکیه میزنند جمعآوری کرده است و شمار آنان به بیست هزار حدیث میرسد که شیخ حر از مصادر و کتب معتبر شیعه چون اصول کافی، من لا یحضره الفقیه، استبصار، تهذیب و کتب دیگر که شمار آنها به هفتاد منبع و مأخذ میرسد جمع آورده است.
پس به حضرت صاحب علیه السّلام سلام کردم و با آن جناب، مصافحه نمودم و گریستم و عرض کردم: اى مولاى من، مىترسم در این بیمارى بمیرم درحالىکه مقصد خود را از علم و عمل به دست نیاوردهام. آن حضرت فرمود: نترس زیرا در این بیمارى از دنیا نخواهى رفت بلکه خداوند تبارک و تعالى تو را شفا مىدهد و عمرى طولانى خواهى داشت
بنابر آنچه در کتب تاریخی مذکور است، آن عالم ربانی در سال بیست و یکم ماه رمضان المبارک سال 1104 هـ.ق دیده از جهان فروبست.
پس از وفات، پیکرش را در زیر گنبد امام رئوف؛ حضرت رضا(علیه السلام) قرار داده و به امامت برادرش بر آن نماز خوانده شد، سپس در حجره ی کناری مدرسه میرزا جعفر به خاک سپرده شد. [2]
آن جناب، بنابر آنچه در کتاب «اثبات الهداة» مضبوط است، بارها به زیارت و دیدار ولی عصر خویش، حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عجل الله تعالی فرجه الشریف) نائل گردیده است.
داستان زیر یکی از تشرفات او در این باب است که خود این چنین تعریف می کند:
«من در زمان کودکى و سن ده سالگى به بیمارى سختى مبتلا شدم و چنان حالم منقلب و دگرگون شد که بستگان و نزدیکان من جمع شده و گریه مىکردند و یقین پیدا کردند که من در آن شب خواهم مرد و از این رو آماده سوگوارى براى من گردیدند. در این اثناء در میان خواب و بیدارى، پیغمبر و دوازده امام «صلوات اللّه علیهم» را دیدم بر آنان سلام کرده با یکیک، آن بزرگواران مصافحه نمودم و میان من و حضرت صادق علیه السّلام سخنى گذشت که در خاطرم نماند. تنها به خاطر مانده که آن حضرت در حق من دعا فرمود.
پس به حضرت صاحب علیه السّلام سلام کردم و با آن جناب، مصافحه نمودم و گریستم و عرض کردم: اى مولاى من، مىترسم در این بیمارى بمیرم در حالىکه مقصد خود را از علم و عمل به دست نیاوردهام.
آن حضرت فرمود: نترس زیرا در این بیمارى از دنیا نخواهى رفت بلکه خداوند تبارک و تعالى تو را شفا مىدهد و عمرى طولانى خواهى داشت.
آن گاه قدحى را که در دست مبارکشان بود به دست من دادند و من از آن آشامیدم و همان وقت، سلامتى خود را باز یافتم و بیمارى من به کلى مرتفع گردید و نشستم و نزدیکان من تعجّب مىکردند لیکن من جریان را براى آنان نگفتم تا بعد از چند روز که این قضیّه را براى آنان نقل کردم. [3]»
منابع:
1. اعیان الشیعه، ج 1 ، ص 199
2. سجع البلابل، ج 1 ، مقدمه
3. اثبات الهداة، ج 5 ، باب معجزات
اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود
زندگانی بعد #مرگ
قسمت سوم
در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید. در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید. چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان می کند که همان بدن است . چه بسا زمانی که می خواهند او را چپ و راست کنند اذیت می شود . او مانند تنه ی درخت نیست که هرکاری خواستند بکنند و آب داغ بر روی او بریزند .
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که خدا غضب می کند بر کسی که با مومن ضعیفی مدارا نمی کند . این میت الان مومن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمی آید بنابراین باید مراعات او را کرد .
درقدم بعدی گفته شده وقتی او را تشییع می کنید و به سمت قبر می برید، آهسته آهسته ببرید . با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید . چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود .
امام صادق(ع) در روایتی فرمود
که میت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید ، چند لحظه صبر کنید . بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید ، برای بار دوم بر روی زمین بگذارید . باز یک مقدار جلوتر ببرید و برای بار سوم همین کاررا تکرار کنید . در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید ، چون قبر وحشت های زیادی دارد . بگذارید آمادگی پیدا کند .
برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید . چقدر خوب است افرادی که این آداب را می دانند و می خواهند این کارها را بکنند در موقع دفن زیارت عاشورا بخوانند . یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود
ما نمی دانیم ارتباط آن چیست ولی فقط می دانیم که ذکر به میت کمک می کند که زودتر خود را بیابد.
. نشانه های صابر
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِی ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا یَکْسَلَ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ لَا یَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَى لِأَنَّهُ إِذَا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ وَ إِذَا شَکَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ.
صبور سه نشانه دارد :
اول آن که سستى نمى کند ،
دوم آن که افسرده و دلتنگ نمى شود
و سوم آن که از پروردگار خود شِکوه نمى کند ؛
زیرا اگر سستى کند، حق را ضایع کرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است .
علل الشرایع، ج2، ص498، ح1
داستـــــــان هاے
پنــــــد آمـــــــوز
شبلی و نانوا
شبلی مرد عارفی بود که شاگردان زیادی داشت، وحتی مردم عامه هم مرید او بودند، وآوازه اش همه جا پیچیده بود، روزی شبلی به شهر دیگری میره، شبلی میره دم در نانوایی وچون لباس درستی نپوشیده بود نانوا بهش نان نداد، مردی که آنجا بود، شبلی را شناخت، به نانوا گفت: این مرد را میشناسی، گفت: نه، گفت: این شبلی بود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبال شبلی، که آقا من میخوام با شما باشم، شاگرد شما باشم، شبلی قبول نکرد، نانوا گفت: اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را شام میدهم، شبلی قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: یه سوال دارم، گفت بپرس، گفت دوزخ یعنی چه؟
شبلی جواب داد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا، یک نان به شبلی ندادی، ولی برای رضایت دل شبلی یک آبادی را شام دادی!
گــــــــــــوشـــت
خــــــوک
چرا مسلمانان گوشت خوک نمی خورند
یکی از دوستانم کە بیشتر از 25سال است در آلمان است برایم تعریف میکرد؛
گفت: همکاری آلمانی دارم یه بار از من سوال کرد چرا شما مسلمانان گوشت خوک نمیخورید؟! میخواهم دلیل علمی اش را برایم بگویی که قانع شوم نه دلیلی شرعی.منم در جواب گفتم فقط یک ساعت وقت میخواهم تا با توکل به خدا با زبان آلمانی جوابی مناسب و قاطع خواهم داد.از سایتهای اینترنت شروع کردم به جست و جو بخصوص در سایتهای علمی به زبان انگلیسی ، آلمانی و دیگر زبانها..آنچه را که پیدا کردم مرا شوکه کرد در یکی از سایتهای آلمانی جواب سوالم را پیدا کردم ( شبکه المانی در امور مراقبتهای ارزشهای غذایی)مختصری درمورد گوشت خوک نوشته بود
1.خوک جسد و مردار گندیده میخورد حتی اگر مردار پدرش باشد
2.خوک همه چیز میخورد حتی ادرار و مدفوع خود و دیگر حیوانات
3.مقدار سم کشنده در گوشت خوک 30 برابر گوشت گوسفند است
4.خوک عرق نمی کند ،پوست خوک اسفنجی است بە همین دلیل تمام کثیفی ها را جذب خود میکند این خود فاجعە است
5.برای هضم کردن گوشت گوسفند به6-9ساعت زمان نیاز است و جگر انسان برای جذب کردن مقدار کمی از سم زمان زیادی نیاز دارد؛ اما برای هضم گوشت خوک به1-2 ساعت زمان نیاز است به همین دلیل جگر پوشیده و مملو از آن سم کشنده خواهد شد
6.جنس نر خوک با هر حیوان دیگری جفت می شود حتی اگر جفتش هم نر باشد به همین دلیل خوک منبع بسیاری از بیماری هاست
7.ساعت بعد از کشتن خوک کِرم از بدنش خارج میشود ..
8.نوعی کِرم در گوشت خوک موجود است کەنە با پختن نە سرخ کردن(برشتە) از بین نمی رود
9. پختن گوشت خوک نیاز بە 6ساعت زمان دارد گوشت خوک قابل سرخ کردن نیست زیرا کم کم آب میشود تا چیزی از آن باقی نمی ماند (مانند گوشت انسان)
10.در سر خوک خون لختە زیادی جمع شدە است چون خوک تنها حیوانی است کە نمی تواند سرش رابە طرف بالا بلند کند.
11. کرک و موی خوک جز با سوزاندن از بین نمی رود
12.خوک هرگز چیزی را که می خورد بو نمی کند بلکە اگر خوراکش پاک هم باشد قبل از خوردن آب دهان و بینی اش را به آن می مالد
13.کسانی که سازننده تاتو هستن اول روی پوست خوک آن را تست میکنند
دوستم گفت: منم این گزارش را برای دوست آلمانی ام ارسال کردم همراه با ذکر منبعش ،او هم بعد از مطالعه آن تصمیم به ترک خوردن گوشت خوک گرفت و این متن را در بسیاری از سایتهای آلمانی بخش کرد باموضوع؛ چرا مسلمانان گوشت نمیخورند
زندگانی بعد از #مرگ
قسمت دوم :
آن ساعات اولیه ای که روح از بدن مفارقت کرده و جدا می شود ، ساعات عجیبی است . و حتی روزهای اولیه که روح انسان از بدن جدا شده و فرد می میرد روزهای عجیبی است . از این جهت که در عین حالی که شخص از دنیا رفته هنوز به این خاطر که انس با آن عالم و موجودات برزخی نگرفته و سالها با این بدن و نظام دنیوی انس گرفته ، آنچنان تحیر و سردرگمی و ابهامی دارد که درست نمی تواند دریابد که کیست . یعنی هنوز فکر می کند همان بدن خاکی است که در داخل حفره می گذارند .
با اینکه از آن بدن جدا شده اما به این خاطر که درست خود را نیافته گمان می کند که همان بدن است . باید زمان بگذرد تا کم کم با عالم برزخ انس پیدا کرده و از این عالم دنیا دور شده و بداند که دیگر جدا شده است .
در دین و توصیه های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیه ی میت را بکنید . که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید . توصیه های دینی چقدر زیبا شما را پیش برده تا آن میت بتواند خود را بیابد و درک کند که کجا است .
ادامه دارد.
الإمامُ علیٌّ علیه السلام :
أبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ على نفسِهِ بمالِهِ وخلّفَهُ لِوُرّاثِهِ .
غرر الحکم : 3253
امام على علیه السلام :
بخیل ترین مردم کسى است که مال خویش را از خود دریغ دارد و براى وارثانش بگذارد
از قرآن بپرس:
برخی از فتنهگران که بارها امتحان خود را پس دادهاند و هنوز هم اگر شرایط را مناسب ببینند در خدمت دشمن خواهند بود، تقاضای مشارکت و تصدی در مدیریتهای نظام را دارند. آیا میتوان به چنین افرادی اعتماد کرد؟
لَوْ خَرَجُوا فِیکُم مَّا زَادُوکُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ۗ وَالله عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ﴿٤٧﴾ لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَکَ الْأُمُورَ حَتَّىٰ جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ کَارِهُونَ ﴿٤٨﴾
اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد براى شما نمىافزودند، و به سرعت خود را میان شما مىانداختند و در حق شما فتنهجویى مىکردند، و در میان شما جاسوسانى دارند [که] به نفع آنان [اقدام مىکنند]، و خدا به [حال] ستمکاران داناست. (47)در حقیقت، پیش از این [نیز] در صدد فتنهجویى برآمدند و کارها را بر تو وارونه ساختند، تا حقّ آمد و امر خدا آشکار شد، در حالى که آنان ناخشنود بودند.
سوره مبارکه توبه آیات 47 و 48
الإمامُ علیٌّ علیه السلام :
أعدى عَدُوٍّ لِلمَرءِ غَضَبُهُ وشَهوَتُهُ ، فَمَن مَلَکَهُما عَلَت دَرَجَتُهُ وبَلَغَ غایَتَهُ .
غرر الحکم : 3269.
امام عسکرى علیه السلام :
دشمن ترین دشمن آدمى ،خشم و شهوت اوست . هر که بر این دوچیره شود ، مقامش بلند گردد و به هدف خود برسد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ حَفِظَ مِنْ شیعَتِنا ارْبَعینَ حَدیثا بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَةِ عالِما فَقیها وَلَمْ یُعَذِّبْهُ؛
هرکس از شیعیان ما چهل حدیث را حفظ کند و به آن ها عمل نماید، خداوند او را دانشمندى فقیه در قیامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.
امالى الصدوق، ص 253.
زندگانی بعد از #مرگ
قسمت اول
سوال – شب اول قبر چیست ؟
در شب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه ازآن وحشت دارند ؟
آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومی دارد یا خیر؟
پاسخ – هر مسلمان معتقدی می داند که در آینده ی دور یا نزدیک با چنین شبی روبرو خواهد بود .
ما در روایات داریم که کلمه ی قبر همان عالم برزخ است . این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند . دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود . یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود . و با این بدن تا قیامت کاری نیست .
بنابراین اگر گفته می شود فشار قبر ، سوال اول قبر، وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل ، مراد برزخ است . از همان زمان مرگ که فرد از عالم دنیا مفارقت می کند و روح از بدن جدا می شود شخص وارد برزخ می شود . از امام صادق (ع) سوال کردند که برزخ چیست فرمود: برزخ همان قبر است ، از هنگام مرگ تا قیامت . این فاصله ی زمانی از زمان مرگ تا قیامت ، زندگی برزخی است .
شیعه کیست؟
فاطمه علیهاالسلام :
إنْ کُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناکَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ فَأنتَ مِن شیعَتِنا و إلاّ فَلا ؛
حضرت فاطمه علیهاالسلام :
اگر به آنچه تو را به آن فرمان مى دهیم عمل کنى و از آنچه برحذر مى داریم دورى کنى ، از شیعیان مایى و الاّ هرگز .
[بحار الأنوار ، ج 68 ، ص 155]
از قران بپرس
ایا رمالی وپیشگویی وجود دارد؟
روایت شده است که چون علی علیه السلام از کوفه عازم حَروریّه شد، مردی به وی عرض کرد: ای امیر المؤمنین! سه ساعت از روز گذشته حرکت کنید، زیرا اگر اکنون حرکت کنید به خودتان و همراهانتان آسیب می رسد. امام علیه السلام فرمود: در شکم مادیانم کرّه ای هست، این کرّه نر است یا ماده؟ گفت: اگر
حساب کنم می فهم. امام علیه السلام فرمود: هر
که تو را تصدیق کند،
قرآن را تکذیب کرده است؛ زیرا خداوند متعال می فرماید
«اِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ
خَبِیرٌ»
پس فرمود: محمد صلی الله علیه و آله هم
ادعای تو را نکرد؛ آیا به
راستی گمان می کنی
می دانی چه ساعتی
سَعد و چه ساعتی نَحس
است؟! کسی که تو را
باور کند از خدای عزّوجلّ بی نیاز می شود.
پس فرمود: خداوندا! هم
سعد از توست و هم
نحس از توست و هیچ
خدایی جز تو وجود
ندارد.
صفات مومن
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
روزی امیر المؤ منین علیه السلام از کنار عده ای از قریش که نشسته بودند می گذشت. آنها از لباسهائی سفید و صورتهائی خوش رنگ برخوردار بودند و بسیار می خندیدند، و هر کسی از کنار آنها می گذشت با انگشت به او اشاره می کردند وی را مورد تمسخر قرار می دادند.
آنگاه به گروهی از اوس و خزرج گذر کرد که آنها نیز نشسته بودند و از بدنی لاغر و ضعیف و رنگی زرد برخوردار بودند و در سخن گفتن خود تواضع می ورزیدند.
حضرت تعجب کرد و بر پیامبر صلی اللّه علیه و آله وارد شد و عرض کرد: پدر و مادرم فدایت شوند، من امروز به مردمی گذشتم و صفات آنها را ذکر کرد و ادامه داد به عده ای دیگر از اوس و خزرج گذر کردم و آنها را نیز توصیف نمود و گفت: همه آنها افرادی مومن هستند، حال صفات مومن را برایم بیان فرما.
رسول خدا صلی اللّه علیه و آله سر به زیر انداخت و پس از لحظه ای سر بلند کرد و فرمود: مومن بیست صفت دارد و اگر از این صفات بر خوردار نباشد ایمانش کامل نیست. و آن ویژگیها عبارتند از:
حضور در نماز، دادن زکات، اطعام مسکین، دست کشیدن بر سر یتیم، پاکیزگی لباس، کمر بستن به عبادت خدا و دیگر اینکه وقتی سخن می گویند راست می گویند و هنگامی که وعده می دهند خلاف وعده نمی کنند، و اگر امین شمرده شوند خیانت نمی ورزند. زاهد شب و شیر روز هستند، روزها روزه دار و شبها عبادت می کنند، همسایه آزار نیستند و همسایه ها از آنها در امانند، متواضعانه راه می روند و در تشییع جنازه شرکت می کنند. خداوند ما و شما را از متقین قرار دهد
بحار النوار، ج 43، ص 345
از قرآن بپرس:
افراد چند شخصیتی چه ویژگیهایی دارند؟
وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾
و چون با کسانى که ایمان آوردهاند برخورد کنند، مىگویند: «ایمان آوردیم »، و چون با شیطانهاى خود خلوت کنند، مىگویند: «در حقیقت ما با شماییم، ما فقط [آنان را] ریشخند مىکنیم.» (14)
سوره مبارکه بقره آیه 14
… چه کسانی با امیرالمؤمنین دشمنی میکنند ؟ ……"از منابع عامه"(اهل سنت)
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
یاعَلیُّ ! لایُبغِضُکَ إلّا ثَلاثَةٌ : وَلَدُ الزِّنا و مُنافِقٌ و مَن حَمَلَت به اُمُّهُ و هی حائِضٌ.
یا علی! تو را هیچ کس دشمن نمی دارد مگر سه گروه :افرادی که بطور نامشروع به دنیا آمده باشند , اشخاص منافق و فرزندانی که در حال حیض نطفه آنان منعقد گردد.
…کنزالعمال598/11
…سنن ابن ماجه42/1
…شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید251/13
…مسند احمد حنبل95/1
…فرائدالسمطین131
امام علی علیه السّلام فرمودند:
اَلرَّجُلُ السُّوءُ لایَظُنُّ بِأَحَدٍ خَیراً، لأنَّهُ لا یَرَاهُ إلا بِوَصفِ نَفسِهِ.
آدم بد، به هیچ کس خوشبین نیست ؛ زیرا همه را مانند خودش می بیند.
غرر الحکم، ح 2175
رذایل اخلاقی
فرق بین شیعه و دوست
در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى(ع) و نیز در کتاب مرحوم قطب الدّین راوندى -به نقل از دو نفر از راویان حدیث به نام یوسف بن محمّد و علىّ بن سیّار- آمده است:
شبى از شب ها به محضر مبارک حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى(علیه السلام) وارد شدیم.
همچنین والى شهر که علاقه خاصّى نسبت به حضرت داشت، به همراه شخصى که دست هاى او را بسته بودند، وارد منزل امام(ع) شد و اظهار داشت: یاابن رسول الله! این شخص را از دکّان صرّاف در حال سرقت و دزدى گرفتهایم.
و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم، اظهار داشت که از شیعیان حضرت علىّ(علیه السلام) و نیز از شیعیان شما است و ما از تعذیب او خوددارى کردیم و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائى و تکلیف ما را نسبت به این شخص روشن بفرمائى.
حضرت فرمود: به خداوند پناه مىبرم، او شیعه علىّ(ع) نیست، او براى نجات خود چنین ادّعائى را کرده است.
سپس والى آن سارق را از آن جا بُرد و به دو نفر از مأمورین خود دستور داد تا آن سارق را تعذیب و تأدیب نمایند، پس او را بر زمین خوابانیدند و شروع کردند بر بدنش شلاّق بزنند؛ ولى هر چه شلاّق مىزدند روى زمین مىخورد و به آن سارق اصابت نمىکرد.
بعد از آن، والى مجدّدا او را نزد امام حسن عسکرى(ع) آورد و گفت: یاابن رسول الله! بسیار جاى تعجّب است، فرمودى که او از شیعیان شما نیست، اگر از شیعیان شما نباشد پس لابدّ از شیعیان و پیروان شیطان خواهد بود و باید در آتش قهر خداى متعال بسوزد.
و سپس افزود: با این اوصاف، من از این مرد معجزه و کرامتى را مشاهده کردم که بسیار مهمّ خواهد بود، هر چه ماءمورین بر او تازیانه مىزدند بر زمین مىخورد و بر بدن او اصابت نمىکرد و تمام افراد از این جریان در تعجّب و حیرت قرار گرفتهاند.
در این موقع امام حسن عسکرى(ع) به والى خطاب نمود و فرمود: اى بنده خدا! او در ادّعاى خود دروغ مىگوید، او از شیعیان ما نیست، بلکه از محبّین و دوستان ما مىباشد.
والى اظهار داشت: از نظر ما فرقى بین شیعه و دوست نمىباشد، لطفا بفرمائید که فرق بین آن ها چیست؟
حضرت فرمود: همانا شیعیان ما کسانى هستند که در تمام مسائل زندگى مطیع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعى دارند بر این که در هیچ موردى معصیت و مخالفت ما را ننمایند.
و هر که خلاف چنین روشى باشد و اظهار علاقه و محبّت نسبت به ما نماید دوست ما مىباشد، نه شیعه ما.
سپس امام(ع) به والى فرمود: تو نیز دروغ بزرگى را ادّعا کردى، چون که گفتى معجزه دیده ام؛ و چنانچه این گفتار از روى علم و ایمان باشد مستحقّ عذاب جهنّم مىباشى.
بعد از آن، حضرت در توضیح فرمایش خود افزود: معجزه مخصوص انبیاء و ما اهل بیت عصمت و طهارت مىباشد، براى شرافت و فضیلتى که ما بر دیگران داریم و نیز براى اثبات واقعیّات و حقایقى که از طرف خداوند متعال به ما رسیده است.
در پایان، امام عسکرى(ع) به آن مرد -متّهم به سرقت- خطاب نمود و فرمود: باید شیعه علىّ(ع) در تمام امور زندگى، شیعه و پیرو او - و دیگر اهل بیت رسالت - باشد و ایشان را در هر حال تصدیق نماید؛ و نیز باید سعى نماید که هیچگونه تخلّفى با ایشان نداشته باشد و خلاصه آن که در همه امور، خود را هماهنگ و مطیع ایشان بداند.
«تفسیر الإمام العسکرى(ع): ص 316»
عن النبی صلى الله علیه و آله :
إیّاکَ والطَّمَعَ؛ فإنّهُ فَقرٌ حاضِرٌ .
کنز العمّال : 8852 .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
از طمع بپرهیز که این خود فقرى نقد است .
…مدتی بود در “سامراء” خشکسالی شده بود …
..مسلمانان 3 روز پیاپی به دستور معتمد , خلیفه ی ستمگر عباسی , برای طلب باران نماز خواندند ، اما دریغ از یک قطره باران !
روز چهارم و پنجم مسیحیان با سرپرستی اسقف بزرگ و راهبشان به صحرا رفته و طلب باران نمودند …
..پس از آن ، ناگاه آسمان را ابرهای متراکم پوشاندند و آسمان به شدت بارید … ؟
این امر سبب شک و تردید در میان مسلمانان و تمایل آن ها به مسیحیت گردید ..
.. به دستور خلیفه , امام عسکری علیه السلام را از زندان بیرون آوردند تا ایشان چاره ای بیندیشد …
..امام علیه السلام فرمان دادند , همگان در صحرا حاضر شوند
……بار دیگر راهبان طلب باران نمودند و … به خواسته ی آنان بلافاصله از آسمان باران بارید..!!
در این هنگام امام حسن عسکری علیه السلام امر فرمودند تا دست راهب معینی را بگیرند ، در میان دستش استخوان سیاهی بود که بدون آن دیگر نمی توانست طلب باران کند .. آن استخوان متعلق به پیامبری از پیامبران الهی بود که آن را از قبر او برداشته بودند !!
مردم دریافتند که بارش باران به احترام آن پیامبر بوده نه مسیحیان !! …
.و اینگونه به برکت امام حسن عسکری علیه السلام , شک از دلهای مسلمین رخت بربست ……
احقاق الحق 464/12
……مدتی بود در “سامراء” خشکسالی شده بود
..مسلمانان 3 روز پیاپی به دستور معتمد , خلیفه ی ستمگر عباسی , برای طلب باران نماز خواندند ، اما دریغ از یک قطره باران
روز چهارم و پنجم مسیحیان ✝ با سرپرستی اسقف بزرگ و راهبشان به صحرا رفته و طلب باران نمودند …
..پس از آن ، ناگاه آسمان را ابرهای متراکم پوشاندند و آسمان به شدت بارید …
این امر سبب شک و تردید در میان مسلمانان و تمایل آن ها به مسیحیت گردید .
.. به دستور خلیفه , امام عسکری علیه السلام را از زندان بیرون آوردند تا ایشان چاره ای بیندیشد …
..امام علیه السلام فرمان دادند , همگان در صحرا حاضر شوند
……بار دیگر راهبان طلب باران نمودند و … به خواسته ی آنان بلافاصله از آسمان باران بارید..
در این هنگام امام حسن عسکری علیه السلام امر فرمودند تا دست راهب معینی را بگیرند ، در میان دستش استخوان سیاهی بود که بدون آن دیگر نمی توانست طلب باران کند .. آن استخوان متعلق به پیامبری از پیامبران الهی بود که آن را از قبر او برداشته بودند
مردم دریافتند که بارش باران به احترام آن پیامبر بوده نه مسیحیان !! …
..و اینگونه به برکت امام حسن عسکری علیه السلام , شک از دلهای مسلمین رخت بربست ……
احقاق الحق 464/12
قالَ الاِْمامُ الْعَسْکَرى(علیه السلام):
أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، أَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أَقامَ عَلَى الْفَرائِضِ أَزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أَشَدُّ النّاسِ اجْتَهادًا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.»
: پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسى است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک نماید. کوشننده ترین مردم کسى است که گناهان را رها سازد.
تحف العقول ، ص 489
موضوع: توبه
قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصیحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَرکُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَیرِ
نشانه توبه کننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها کردن باطل، پایبندى به حق و حریص بودن بر کار خیر.
تحف العقول ص 20
اللهم عجل لولیک الفرج
ذکر یک صلوات بر محمد و آل محمد
#حدیث_مهدوی
امام کاظم (ع)فرمودند:
«یونس بن عبدالرحمان میگوید:
به خدمت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام وارد شدم و عرض نمودم: آیا شما قائم به حق هستید؟ فرمود؛
«من قائم به حق هستم، ولی آن قائم که زمین را از لوث دشمنان خدا پاک میگرداند و روی زمین را پر از عدالت میکند، آن چنان که پر از بیعدالتی شده است، او پنجمین فرزند من میباشد. برای او غیبتی هست که مدتش طولانی خواهد شد، زیرا بر خودش بیمناک است. در دوران غیبت گروههایی از دین بیرون میروند به ارتداد میگرایند و گروههایی دیگر بر اعتقاد خود استوار میمانند».
کمال الدین/ ص361
اللهم عجل لولیک الفرج
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می گیرد یا نه ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید :
1- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه ؛
اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.
2_ الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه ؛
اگر بعد از معصیت و گناه ، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.
3_ المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه ؛
اگر بعد از طاعتی ، گناه و معصیتی انجام دهید ، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.
4- المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد ؛
اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود ،
وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است!
اللهم عجل لولیک الفرج
#سؤالات_مهدوی
ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺩﻭﻻﺑﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ چگونه خواهد بود؟
ﻣﺜﺎﻝ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺯﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺪﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻭﻡ ﻭ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻡ.
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺴﺮﺍﻭﻝ؛ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺀﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﻢ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﻭ ﺷﺮﺍﺭﺕ!
ﭘﺴﺮﺩﻭﻡ؛ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﭘﺴﺮ ﺍﻭﻝ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯿﺎ!
ﭘﺴﺮﺳﻮﻡ؛ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮد!
ﭘﺴﺮ ﭼﻬﺎﺭﻡ؛ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﭘﺪﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺎﻣﺪﻥ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺍﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ. ﭘﺲ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﻢ ﭘﺪﺭ ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﻣﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ، ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺁﻣﺪن ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺖ.
ﺁﺭﯼ؛ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ!
◁ ﻋﺪهﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﯾﻢ..!
◁ﻋﺪﻩﺍﯼ ﺍﺻﻼ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻟﯿﻢ..!
◁ﻋﺪﻩﺍﯼ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺴﺖ ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﺑﯿﺎ ﺁﻗﺎ ﺑﯿﺎ..!
◁عدهای هم از هیچ کاری برای رضایت ولی امرشان دریغ نمیکنند.
اللهم عجل لولیک فرج
سخن فرشتگان با بندگان
قَالَ رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم :
إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى مَلَکاً یَنْزِلُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ فَیُنَادِی یَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِینَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ یَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِینَ لَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَ یَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِینَ مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّکُمْ وَ یَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِینَ أَتَاکُمُ النَّذِیرُ وَ یَا أَبْنَاءَ السِّتِّینَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ یَا أَبْنَاءَ السَّبْعِینَ نُودِیَ لَکُمْ فَأَجِیبُوا وَ یَا أَبْنَاءَ الثَّمَانِینَ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ یَقُولُ لَوْ لَا عِبَادٌ رُکَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْیَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذَابُ صَبّاً.
پیامبراکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرمود:
خداوند تعالى را فرشته اى است که هرشب نازل مى شود و صدا میزند:
اى بیست ساله ها جدیت و کوشش کنید و
اى سى ساله ها زندگى و دنیا شما را فریب ندهد و
اى چهل ساله ها براى دیدار لقاء پروردگارتان چه آماده کرده اید و
اى پنجاه ساله ها براى شما ترساننده (آثار پیری و مرگ ) آمد و
اى شصت ساله ها وقت دروکردن رسیده (وقت رفتن نزدیک شده) و
اى هفتاد ساله ها شما را مى خوانند پس جواب دهید و
اى هشتاد ساله ها ساعت (آخرعمر) شما آمد و شما غافل هستید!
سپس گوید اگر نبودند بندگان رکوع کننده و مردان خاشع و اطفال شیرخوار و حیوانات چرنده عذاب سختى بر شما ریخته میشد.
مستدرک الوسائل ج12 ص157 باب 96 ح13769.
هزینه کپی
ترجیحا ذکر یک صلوات بر محمد و آل محمد
چه می بینی؟!
استاد شالچی تبریزی می فرماید یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم. استاد به من فرمودند: میرزا عبداللَّه چه می بینی؟!
این صحبت استاد گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و حجاب ملکوت از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!
بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟
و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مومنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به فرمود: میرزا عبداللَّه فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی اللَّه به سالک می دهند هیچ است.
( دو عارف سالک)) صفحه 100.
امام باقر علیه السلام خطاب به میسّر:
یَا مُیَسِّرُ أَلاَ اُخْبِرُکَ بِشِیعَتِنَا؟ قُلْتُ: بَلی جُعِلْتُ فِداکَ قَالَ: إِنَّهُمْ حُصُونٌ حَصِینَةٌ و صُدُورٌ أمِیْنَةٌ وَ أَحْلاَمٌ وَزِیْنَةٌ لَیْسُوا بالمَذِیعِ البَذِرِ وَلاَ بِالجُفَاتِ المُرَاعِیْنَ رُهْبَانٌ بِالْلَیلِ اُسُدٌ بِالْنَهارِ؛
ای میسّر، آیا شیعیان مان را به تو معرّفی کنم؟
میسّر گفت: فدایت شوم بفرمایید.
حضرت فرمودند:
آنها دژی محکم
و سینههای امانتدار
و صاحبان عقلی وزین و متین هستند
شایعه پراکنی نمیکنند
و اَسرار را فاش نمیکنند
و آدمی خشک و خشن و ریاکار هم نیستند
راهبان شب و شبزندهداران و شیران روزند.
بحارالأنوار، ج 75،ص 173
#رسول_اکرم صلى الله علیه و آله :
کُنْ لِلْیَتِیمِ کَالْأَبِ الرَّحِیمِ وَ اعْلَمْ أَنَّکَ تَزْرَعُ کَذَلِکَ تَحْصُد
براى یتیم چون پدر مهربان باش، و بدان که هر چه کِشت کنى همان مى دروى.
بحارالأنوار، ج74، ص171
دستورالعمل ذکری از امام موسی کاظم(ع)
مردی خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) شرفیاب شد و از مشکلات کاری به آقا
شکایت کرد که:
آقا جان کار من بسته شده و به هر کاری که متوجه می شوم و دست میزنم، سودی نمی کنم و به هر حاجتی رو می آورم آن حاجتم روا نمی شود، چه کنم؟!
حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمودند:
بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو:
«سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ»
راوی گفت:
چند صباحی بر این دعا مداومت کردم، جمعی از هم محلی هایم نزد من آمدند و گفتند:
مردی از اقوام شما مرده و غیر از تو وارث دیگری ندارد و بدین طریق به مال زیادی رسیدم و بی نیاز شدم
بحارالانوار ، ج 57 ، ص 199
نمازت را تند نخوان
وقتی دو رکعت نماز می خوانی، یا نماظ ظهر و عصر را که فرادی می خوانی ، تند تند می خوانی، پروردگار به ملائکه می فرماید: «چرا این نمازش را تند می خواند؟ مگر رفع شدائد او، مگر انجام حاجات و مقاصد او به غیر از من، در دست دیگری هست؟
منبع:از رهنمودهای آیه الله حق شناس ، کتاب به سوی خدا، ص44
بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
عباسی دید از همه طرف راه بر او بسته شد، خواست راه سخن را بگرداند، تا شاید بتواند فرار کند لذا گفت:
جناب ملک به علوی بفرمایند اگر خلفاء مؤمن نبودند، چگونه مسلمانان ایشان را به عنوان خلیفه قبول و انتخاب کردند و به ایشان اقتدا مینمودند؟
علوی:
1… اوّلا - همه مسلمانان ایشان را به عنوان خلیفه انتخاب نکردند، بلکه تنها اهل سنّت انتخاب، نموده اند
2… ثانیا - کسانی که معتقد به خلافت اینان هستند بر دو قسمند، جاهل و معاند، امّا جاهل، خبر از فضایح اعمال و کردار ناشایست و اسرار پنهانی آنان ندارد و تصوّر میکند که افرادی پاک و با ایمانی هستند و امّا معاند، برایش اقامه دلیل و برهان فائده ندارد، تا زمانی که اصرار بر عناد خود دارد و لجاجت بخرج میدهد و در رابطه با این دسته از مردم است که خدای تعالی میفرماید:
«و لو جئتهم بکلّ آیة لا یؤمنون»،
“هر گونه دلیل و برهان برای ایشان بیاوری نمی پذیرند”
و میفرماید: «سَواءٌ عَلَیهِمْ ا انْذَرْتَهُمْ امْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یؤْمِنُونَ»
“مساویست برای آنها چه بترسانی از عذاب الهی یا نترسانی ایمان نمی آورند”
3…ثالثا: مردمی که اینها را به عنوان خلیفه انتخاب کردند، اشتباه کردند در انتخاب کردن، همچنانکه مسیحیان اشتباه کردند و گفتند:
«المسیح بن اللّه»
“نعوذ باللّه - حضرت مسیح پسر خدا است”
و همانند یهود که اشتباه کردند و گفتند:
«عزیر ابن اللّه»،
“نعوذ باللّه - عزیز فرزند خدا است”
بنابراین، برای محفوظ و مصون ماندن انسان از خطا و اشتباه باید اطاعت خدا و رسولش کند و پیرو حقّ باشد، نه آنکه پیرو مردم باشد، چون دچار خطا و راه باطل میشود!
چنانکه خدای تعالی میفرماید:
«اطِیعُوا اللَّهَ وَ اطِیعُوا الرَّسُولَ»
“در تمام امور فقط اطاعت خدا و رسولش را بنمایید “
* ملک:
رها نمایید این مطلب را و بحث نکنید و در اطراف موضوع دیگر سخن بگویید!
علوی:
از جمله اشتباهات اهل سنّت و خطایشان آنست که: ترک نمودند علی بن ابی طالب علیه السّلام را و کورکورانه دنباله رو گذشتگان خود شدند.
عباسی:
چگونه اشتباه کردند و کورکورانه میروند
علوی:
زیرا علی بن ابی طالب را رسول خدا صلی اللّه علیه و آله معین فرمود و این سه نفر را پیغمبر معین نفرموده و سپس متوجّه ملک شد و فرمود:
جناب ملک، اگر کسی را به جانشینی خود معین، نمودید، آیا وزراء و اعضاء حکومت و کارمندان دولت نباید از دستور شما پیروی نمایند و شخص معین شده از طرف شما به عنوان خلیفه رسمی قبول داشته و اطاعت امرش نمایند؟
آیا چنین حقّی را دارند که شخص تعیین شده شما را کنار زده و شخص دیگری را به میل خود برگزینند و از او پیروی نمایند
* ملک:
بلکه لازم و واجب است بر تمام مردم که فرمان جانشین مرا ببرند، طبق دستور و تعیین من!
علوی:
شیعیان چنین هستند، که متابعت خلیفه و جانشینی که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بامر خداوند متعال معین فرموده، مینمایند و او (طبق نقل شیعه و سنّی) علی بن ابی طالب علیه السّلام است و غیر او را ترک
عباسی:
لکن علی بن ابی طالب اهلیت برای خلافت نداشته، زیرا
از نظر سنّ کوچک و ابوبکر بزرگتر بوده، لذا حقّ تقدّم با ابوبکر است
و دیگر اینکه علی، بزرگان عرب را کشته و شجاعانشان را از پای درآورده بود، به همین جهت مردم راضی به خلافت او نبودند و ابوبکر کسی را نکشته بود تا مستوجب خشم مردم باشد و از خلافتش ناراضی باشند؟
علوی:
ملک شنیدند و توجّه دارند که آقای عباسی میگویند: مردم داناتر از خدا و رسولش هستند در تعیین کسی که صلاحیت و شایستگی مقام خلافت را دارد؟
زیرا به دستوری که خدا و رسولش داده اند در تعیین علی بن ابی طالب برای خلافت توجّهی ندارند که گویی خدای علیم حکیم تشخیص نمی دهد صلاحیت و شایستگی و توانایی کسی که حائز مقام خلافت باشد؟
تا اینکه بعضی از مردم جاهل قیام و اقدام کنند و کسی را که صلاحیت دارد تشخیص دهند و معین نمایند؟……..
ادامه دارد….
قسمت بیست و یکم
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت صله رحم
امام علی علیه السّلام فرمودند:
اِنَّ صِلَةَ الاَرْحامِ لَمِنْ موجِباتِ الاِسْلامِ
وَ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ اَمَرَ بِاِکْرامِها
وَ اِنَّهُ تَعالى یَصِلُ مَنْ وَصَلَها
وَ یَقْطَعُ مَنْ قَطَعَها
وَ یُکْرِمْ مَنْ اَکْرَمَها
به راستى که صله رحم از واجبات اسلام است
و خداى سبحان، امر فرموده که آن را گرامى بدارند
و خداوند متعال با هر کس که صله رحم کند، رابطه برقرار مى کند
و با هر کس که قطع رحم کند، قطع رابطه مى کند
و هر کس که صله رحم را گرامى بدارد، گرامى اش مى دارد.
غررالحکم، ح 3651
______________________
#حدیث_اخلاقی
______________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
دین و اعتقاد خود را از چه کسانی دریافت کنیم؟…
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که فرمود :
مراقب باشید که اعتقاد پیدا کردن به مطلبى و اظهار نظر کردن درباره چیزى (به عنوان دین) تا وقتى که آن را از ما نشنیده اید، براى شما شرّ و زیان آور و بد است.
دین را فقط باید از حجّت خدا
اخذ کرد ولاغیر.
اصول کافى جلد دوم صفحه ٤٠١ باب البدع و الرأی حدیث ١٠
#داستانِ کوتاه
دو شیطان
عیاض بن حمار مجاشعی، ساکن بصره تا سال پنجاه هجری زندگی کرد.
گفت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کردم مردی از بستگانم مرا با زبان دشنام می دهد.
با این که از من پایین تر است، آیا اگر جوابش دهم بدکارم؟
پیامبر فرمود دو نفر که به یکدیگر دشنام می دهند، دو شیطان هستند که به همدیگر کمک می کنند که سخن بیهوده گویند.
محجه البیضاء، جلد 5، صفحه 217
چرا ما باید از شنیدن نام یکی از بزرگترین و مقرب ترین فرشتگان خدا یعنی #عزرائیل
بترسیم؟
دیدن چهره واقعی و مهربان حضرت عزرائیل هنگام مرگ، لیاقت میخواهد که امیدواریم نصیب ما بشه…
فلسفه دو سجده در هر رکعت
شخصی از حضرت علی علیه السلام پرسید : چرا در هر رکعت نماز دو سجده می کنیم؟
حضرت فرمود: چون دو سجده یاد آور انسان است که او از خاک متولد شده وبه خاک باز می گردد.
وقتی به سجده اول میرود بدان که خاک بوده.
سر از سجده بر میدارد یعنی از خاک برانگیخته شده.
به سجده دوم که می روی بدان روزی به خاک باز خواهی گشت
سر از سجده دوم که بر می داری یعنی دوباره از این خاک روز قیامت بر انگیخته خواهی شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزی حلال
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
أقلُّ ما یکونُ فی آخِرِ الزّمانِ أخٌ یُوثَقُ بهِ أو دِرْهَمٌ من حَلالٍ
کمیاب ترین چیز در آخر الزمان برادرى قابل اعتماد، یا درهمى حلال است.
منبع:تحف العقول : ص54
حضرت علامه،عارف جلیل القدر، حسن زاده آملی حَفَظَهُ الله تعالی:
برای سنگ و گل ، جان و دل را از دست ندهید. دنیا شما را شکار نکند.
روزیِ هر کسی، نعمت هر کسی، سفره هر کسی روی حساب (تقسیم شده هست)
حلالتون را حرام نکنید.
شرح حال جناب ﺑﻠﺎﻝ رحمه الله…
ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺑِﻠﺎﻝِ ﺑْﻦِ ﺭِﻳﺎﺡ ﻣﺆﺫّﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ، ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺟُﻤﺎﻧَﺔ، ﻛُﻨْﻴَﺘﺶ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻭ ﺍﺑﻮﻋﻤﺮ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺎﺑﻘﻴﻦ ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺍُﺣُﺪ ﻭ ﺧﻨﺪﻕ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣَﺸﺎﻫﺪ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ (ﺷﻴﻦ) ﺭﺍ (ﺳﻴﻦ) ﻣﻰ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ (ﺳﻴﻦ) ﺑﻠﺎﻝ ﻧﺰﺩ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ (ﺷﻴﻦ) ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺮﻭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻠﺎﻝ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺻﺎﻟﺢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺫﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺍَﺣَﺪﻯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺗﺮﻙ ﺷﺪ (ﺣَﻰﱠﱠ ﻋَﻠﻰ ﺧَﻴْﺮ ﺍﻟْﻌَﻤَﻞِ)…
#منتهی_الآمال ، باب اول…
خواری معصیت و عزت طاعت
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: “هر کس که میخواهد بدون آنکه مالی در کف داشته باشد بی نیاز باشد و بدون آنکه فامیلی و عشیرهای و خدم و حشمی داشته باشد عزیز و محترم باشد و بدون آنکه در رأس یک قدرت اجتماعی باشد و پستی را قبضه کرده باشد مهابت و صلابت داشته باشد، راهش این است که خود را از خواری معصیت و گناه خارج کند و به عزت طاعت پروردگار خود را پیوند کند".
البته شک نیست که مال، انسان را بی نیاز میسازد و عشیره و فامیل داشتن به بشر عزت و احترام میدهد و قدرتهای اجتماعی را در دست داشتن بر مهابت انسان میافزاید ولی تمام اینها به حکم آنکه ابزارها و وسائل مادی است محدود است، یعنی برای همه مردم میسر نیست که آنقدر مال داشته باشند که از همه چیز بی نیاز باشند و آنقدر عشیره و فامیل خوب و همراه داشته باشند که در پرتو آنها و در حمایت آنها محترم زیست کنند و قدرتهای اجتماعی را که قهرا محدود است و بالاخره در اختیار افراد معینی قرار میگیرد آنها بگیرند، ولی خداوند متعال یک نوع بی نیازی و عزت و مهابتی دیگر در میان همه مردم به طور متساوی تقسیم کرده که همه میتوانند از آنها برخوردار شوند، فقط اندکی معرفت و زحمت لازم دارد و آن عبارت است از تحصیل اصولی محکم در زندگی بر مبنای خداشناسی و تقوا و دیانت.
#حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)
داستانِ کوتاه
ارزش #قناعت
بوستان سعدی
شاید شنیده باشی که می گویند در قدیم مردانی بزرگ و با ایمان بودند که سنگ در دست آنها تبدیل به طلا و نقره می شد.
اگر چنین سخنی را شنیدی، گمان مکن که سخنی نامعقول است.
بلکه بدان که هر کسی بتواند قناعت بورزد و بدانچه خود دارد قانع باشد، نقره، طلا یا سنگ در دست او تفاوتی ندارد و سنگ در نزد او در حکم طلا است، هم چنان که طلا در حکم سنگ است.
انسان فقیر و گدا با یک درهم نقره (چیزی کم ارزش) می تواند خود را سیر کند و راحت شود، ولی پادشاهی چون فریدون حتی با داشتن تمام مملکت ایران، هنوز نیم سیر است و راحت نیست.
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
مکارم اخلاق ده چیز است:
1. راستگوئی
2. نومیدی راستین از غیر خدا
3. بخشش به نیازمندان
4. خوش خلقی
5. پاداش در برابر خدمات دیگران
6. پیوند و رفت و آمد با خویشاوندان
7. حمایت از همسایه
8. توجه به حقوق دوستان
9. مهمان نوازی
10. و مهمترین اینها شرم و حیاء است.
منبع. بحارالانوار
قصور (کوتاهی) از مردم است!
حضرت آیت الله سید علی میلانی مدظله:
#امامت مقامی است مثل نبوت… مردم باید بیایند، تمکین کنند، خضوع کنند و بخواهند. لذا تا مردم کاملأ از اسباب ظاهریه ناامید نشوند، تا تمام امیدشان متمرکز نشود در امام زمان علیه السلام و تا به این نتیجه نرسند که:
مُصلحی برای این عالم نیست مگر حضرت ولی عصر و متوسل نشوند به امام زمان عجل الله تعالی فرجه، حضرت ظهور نخواهند کرد.
این را مطمئن باشید.
ولکن زمینهها دارد پیدا میشود، مردم دارند میفهمند که زید و عمرو فایده ندارد. خداوند متعال اگر اراده کند که این مردم سریع تر تنبه پیدا کنند، از این خواب زودتر بیدار بشوند، حضرت زودتر #ظهور میکنند.
قصور از مردم است وگرنه عدم بُخل در امام زمان موجود است، قدرت موجود است.
منبع: درس خارج امامت معظم له، جلسه 410