فرق بین شیعه و دوست
در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى(ع) و نیز در کتاب مرحوم قطب الدّین راوندى -به نقل از دو نفر از راویان حدیث به نام یوسف بن محمّد و علىّ بن سیّار- آمده است:
شبى از شب ها به محضر مبارک حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى(علیه السلام) وارد شدیم.
همچنین والى شهر که علاقه خاصّى نسبت به حضرت داشت، به همراه شخصى که دست هاى او را بسته بودند، وارد منزل امام(ع) شد و اظهار داشت: یاابن رسول الله! این شخص را از دکّان صرّاف در حال سرقت و دزدى گرفتهایم.
و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم، اظهار داشت که از شیعیان حضرت علىّ(علیه السلام) و نیز از شیعیان شما است و ما از تعذیب او خوددارى کردیم و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائى و تکلیف ما را نسبت به این شخص روشن بفرمائى.
حضرت فرمود: به خداوند پناه مىبرم، او شیعه علىّ(ع) نیست، او براى نجات خود چنین ادّعائى را کرده است.
سپس والى آن سارق را از آن جا بُرد و به دو نفر از مأمورین خود دستور داد تا آن سارق را تعذیب و تأدیب نمایند، پس او را بر زمین خوابانیدند و شروع کردند بر بدنش شلاّق بزنند؛ ولى هر چه شلاّق مىزدند روى زمین مىخورد و به آن سارق اصابت نمىکرد.
بعد از آن، والى مجدّدا او را نزد امام حسن عسکرى(ع) آورد و گفت: یاابن رسول الله! بسیار جاى تعجّب است، فرمودى که او از شیعیان شما نیست، اگر از شیعیان شما نباشد پس لابدّ از شیعیان و پیروان شیطان خواهد بود و باید در آتش قهر خداى متعال بسوزد.
و سپس افزود: با این اوصاف، من از این مرد معجزه و کرامتى را مشاهده کردم که بسیار مهمّ خواهد بود، هر چه ماءمورین بر او تازیانه مىزدند بر زمین مىخورد و بر بدن او اصابت نمىکرد و تمام افراد از این جریان در تعجّب و حیرت قرار گرفتهاند.
در این موقع امام حسن عسکرى(ع) به والى خطاب نمود و فرمود: اى بنده خدا! او در ادّعاى خود دروغ مىگوید، او از شیعیان ما نیست، بلکه از محبّین و دوستان ما مىباشد.
والى اظهار داشت: از نظر ما فرقى بین شیعه و دوست نمىباشد، لطفا بفرمائید که فرق بین آن ها چیست؟
حضرت فرمود: همانا شیعیان ما کسانى هستند که در تمام مسائل زندگى مطیع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعى دارند بر این که در هیچ موردى معصیت و مخالفت ما را ننمایند.
و هر که خلاف چنین روشى باشد و اظهار علاقه و محبّت نسبت به ما نماید دوست ما مىباشد، نه شیعه ما.
سپس امام(ع) به والى فرمود: تو نیز دروغ بزرگى را ادّعا کردى، چون که گفتى معجزه دیده ام؛ و چنانچه این گفتار از روى علم و ایمان باشد مستحقّ عذاب جهنّم مىباشى.
بعد از آن، حضرت در توضیح فرمایش خود افزود: معجزه مخصوص انبیاء و ما اهل بیت عصمت و طهارت مىباشد، براى شرافت و فضیلتى که ما بر دیگران داریم و نیز براى اثبات واقعیّات و حقایقى که از طرف خداوند متعال به ما رسیده است.
در پایان، امام عسکرى(ع) به آن مرد -متّهم به سرقت- خطاب نمود و فرمود: باید شیعه علىّ(ع) در تمام امور زندگى، شیعه و پیرو او - و دیگر اهل بیت رسالت - باشد و ایشان را در هر حال تصدیق نماید؛ و نیز باید سعى نماید که هیچگونه تخلّفى با ایشان نداشته باشد و خلاصه آن که در همه امور، خود را هماهنگ و مطیع ایشان بداند.
«تفسیر الإمام العسکرى(ع): ص 316»
فرق بین شیعه و دوست