عیب جویی نکن از همسر
هیچکس بی عیب نیست ،یا بلند است یا کوتاه ،یا سفید است یاسیاه و….از ابن قبیل عیوب در هر مرد و زنی وجود دارد .
آرزوی هر مرد و زنی است که همسر ایده آلی پیدا کند که از تمام عیوب و نواقص خالی بوده و نقطه ضعفی نداشته باشد .لیکن کمتر اتفاق می افتد که به مطلوب خیالی خویش دست یابد .
زنهایی که در صدد عیب جویی باشند خواه ناخواه عیب یا عیب هایی در شوهر انشان پیدا میکنند و آنقدر درباره آن فکر می کنند که کم کم یک عیب بزرگ که قابل تحمل نیست جلوه گر می شود .
خانم محترم شوهر شما یک بشر عادی است ممکن است بی عیب نباشد اما در مقابل،خوبیهایت فراوانی نیز دارد .
اگر به زندگی و خانواده ات علاقه مندی در صدد عیب جویی بر نیا . عیب های کوچک او را نادیده بگیر بلکه اصلا بشمار نیار
او را با یک مرد خیالی که در خارج وجود ندارد و با سایر مردها مقایسه نکن
ممکن است مردی عیب شوهرت را نداشته باشد ول دارای عیبی باشد که به مراتب از بدتر از عیب شوهرت باشد
خوبیهای شوهرت را ببین آنوقت خواهی دید که خوبیهایش به مراتب بیشتر از بدیهاییش می باشد .
مگر خودت بی عیب هستی که انتظار داری شوهرت بی عیب باشد ،نهایت اینکه خود خواهی و خود پسندی اجازه نمی داد عیب های خودت را ببینی
عاقل و با هوش باش ،مواظب باش عیب شوهرت را نه در غیاب و نه در حضورش بر زبان نیاوری زیرا رنجیده خاطر شده و علاقه و محبتش کم می شود .
البته اگر عیب قابل اصلاح داشته باشد میتوانی در صدد اصلاح برآیی.
در صورتی امکان موفقیت داری که با نرمی و مدارا با صبر و حوصله و بصورت خیر خواهی و خواهش و تمنا رفتار کنی
نه به عنوان عیبجویی و اعتراض،سرزنش و ایراد،قهر و دعوا
عیب جویی از همسر
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
عیبی بالاتر از این نیست که انسان عیوب دیگران را ببیند اما از عیب های خودش غافل باشد.
? بحار ج 73 ص 385
#همسر_داری_معنوی
? آیین همسر داری یا اخلاق خانواده. . . . ابراهیم امینی
????
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
امیرالمؤمنین علیه السلام:
چون کار خیری یافتید یا به شما پیشنهاد شد؛ اگر توانایی دارید حتما آنرا انجام دهید چون اعمال خیر ، مرگ ناگهانی و بد را که هر لحظه ممکن است به سبب اعمال زشت انسان به او برسد ؛ از او دفع میکند.
? نصایح ص 380
اللهم عجل لولیک الفرج
منزلت هر شخصی به اینست که در برابر فرمایش آل الله علیهم السلام متواضع باشد…
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
مرتبه و منزلت شیعیان ما را به مقدار احادیثی که از ما نقل می نمایند، بشناسید
همانا ما خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کسی را در زمره فقهاء قرار نمیدهیم مگر اینکه او محدث باشد و از قول ما ائمه حدیث نقل نماید.
? ترجمه منیة المرید صفحه 530
اللهم عجل لولیک الفرج
فقط حیدر امیرالمؤمنین است…
عبدالله بن عباس میگوید روزی با رسول خدا در یکی از کوچه های مدینه میرفتیم که علی ابن ابیطالب علیه السلام از راه رسید و به رسول خدا این گونه سلام کرد:
السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته
پیامبر نیز در پاسخ فرمود:
و علیک السلام یا امیرالمومنین
از لقبی که رسول خدا به علی بن ابی طالب داد، تعجب کردم و به پیامبر گفتم:
ای رسول خدا، آنچه درباره پسرعمویم علی گفتی، از روی محبت و دوستی شخصی با او بود یا لقبی از ناحیه خداوند؟
رسول خدا فرمود:
به خدا سوگند، آنچه درباره علی (علیه السلام) گفتم، با چشم خودم دیدهام.
پرسیدم: ای رسول خدا چه دیدید؟
پیامبر فرمود در شب معراج به هر دری از درهای بهشت نظر میکردم، روی آن نوشته شده بود:
علی بن ابیطالب از هفتاد هزار سال پیش از خلقت آدم، امیرالمؤمنین بوده است.
?بحارالانوار جلد 31 صفحه 339حدیث 81
اللهم عجل لولیک الفرج
? معرفت نسبت به اهل بیت علیهم السلام…
ابن ابی عمیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که:
برخی از شما، نماز بیشتری میخوانند و برخی دیگر، حج بیشتری به جا میآورند و برخی دیگر، صدقه بیشتری میدهند و برخی دیگر، روزه بیشتری میگیرند،
ولی برترین شما کسی است که، (نسبت به ما اهلبیت) با معرفتتر باشد.
? بحارالانوار 2/14 ح 28
اللهم عجل لولیک الفرج
استغفار اهل بیت(علیهم السلام) برای زائران سیدالشهدا…
امام صادق علیه السلام فرمودند:
إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَحَدِکُمْ بِوَلَدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَرَى مَنْ سَکَنَهُ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ آبَاءَهُ ع أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ یَقُولُ لَوْ یَعْلَمُ زَائِرِی مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ لَکَانَ فَرَحُهُ أَکْثَرَ مِنْ غَمِّهِ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَنْقَلِبُ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ ذَنْب.ٍ
همانا حسین بن علی علیهما السلام از نزد پروردگارش نگاه می کند به موضع اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر می اندازد، در حالی که ایشان بخوبی آنها را و نامهایشان و نام پدرانشان و درجات آنها و منزلت آنها را نزد خداوند، بهتر از احدی از شما نسبت به فرزندانش می شناسد، و بدستیکه امام حسین علیه السلام می بینید چه کسی ساکن کربلا شده (جهت زیارت) و برای او استغفار می کند و از پدران بزرگوارش می خواهد برای او استغفار کنند و می فرماید: اگر زائر من می دانست، آنچه را که خداوند برای او مهیا نموده است شادیش بیشتر از غمش می شد و همانا زائر امام حسین علیه السلام از زیارت برمی گردد در حالیکه هیچ گناهی بر او باقی نمی ماند.
? وسائل الشیعه/ج14/ص423
#صلوات
مرحوم حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره):
ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
گاهی من برای اموات صلوات را هدیه میکنم و اثرات عجیبی هم دیدم.
خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
کسی میگفت: مادرم چندسال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت:
پسرم! هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛ بهترین هدیه که به من می دهی، این ذکر است.
صدقه پاکیزه
امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که به امام حسین (علیه السلام) گفته شد عبدالله بن عامر، امروز فلان مقدار صدقه داد و فلان تعداد بنده آزاد کرد.
فرمود حکایت عبدالله بن عامر، حکایت دزدی است که از حاجیان می دزدد و سپس آنچه را دزدیده صدقه می دهد.
صدقه پاکیزه، صدقه کسی است که بر پیشانی اش عرق نشسته و چهره اش غبار گرفته باشد.
به امام صادق (علیه السلام) گفته شد منظور ایشان که بود؟
فرمود مقصودش علی (علیه السلام) بود که از دست رنج خویش، نه از بیت المال صدقه می داد.
منبع: دعائم الاسلام، قاضی نعمان مغربی
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
فضیلت و ثواب زیارت سید الشهداء علیه السلام…!
امّ سعید می گوید:
به امام صادق علیه السّلام عرض کردم:
?? ثواب زیارت امام حسین علیه السّلام چه اندازه است؟
..حضرت فرمودند:
“"تَعدِلُ حَجَّهً وَ عُمرَهً و اعتکاف شَهرَینِ فی المسجد الحرام وَ صِیامَها وَ خَیرٌ مِنها کَذا…"”
??ثواب زیارت امام حسین علیه السّلام برابر یک حج و یک عمره و دو ماه اعتکاف همراه با روزه در مسجد الحرام و [بلکه] بهتر از آنهاست.
?وسائل الشیعه ج 14 ص 436
هر که اهل بیت را دوست داشته باشد…. !
قال امام الحسین علیه السلام
??مَن أحَبَّنا لا یُحِبُّنا إلاّ للّه ِِ
جِئنا نَحنُ وهُوَ کَهاتَینِ ـ وقَدَّرَ بَینَ سَبّابَتَیهِ ـ ،
??ومَن أحَبَّنا لا یُحِبُّنا إلاّ لِلدُّنیا
فَإِنَّهُ إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البَرَّ وَالفاجِرَ
امام حسین علیه السلام
??هر که ما را دوست بدارد و این محبّت او جز به خاطر خدا نباشد [در روز قیامت]
ما و او مانند این دو (حضرت دو انگشت اشاره اش را به موازات هم قرار داد ) وارد مى شویم
??و هر که ما را دوست بدارد و این محبّت او جز براى دنیا نباشد [باید بداند که]
هرگاه برپا کننده عدالت قیام کند، عدالت و دادگرى او شامل نیکوکار و بدکار خواهد شد.
?المحاسن : 1 / 134 / 168
#حدیث_تولی_و_تبری
نذر در گفتار و زندگی حضرت زهرا (سلام لله علیها)
وقتی امام حسن و امام حسین علیهما السلام مریض شدند، حضرت زهرا «علیها السلام» آن دو بزرگوار را در آغوش گرفته نزد پیامبر «صلی الله علیه وآله» برد و فرمود:
اِنْ بُرِی ء وَلَدایَ مِمَّا بهِما صُمْتُ لِلَّهِ ثَلاثَه اَیّامٍ شُکراً.
[اگر فرزندانم شفا یابند سه روز برای خدا جهت شکرگزاری روزه خواهم گرفت.]
همچنین در خطبه فاطمه زهرا «علیها السلام» در بیان فلسفه وفاء به عهد و نذر آمده است:
وَ الْوَفاءُ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ…..
[اینکه خداوند متعال وفاء به نذر را خواسته است جهت در معرض مغفرت الهی واقع شدن بندگان است.]
از این سیره عملی و بیان حضرت صدیقه زهرا «علیها السلام» میتوان نتیجه گرفت که نذر میتواند از عوامل مؤثر و مشکل گشای روح و روان و مسائل زندگی دنیائی باشد.
? #فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
? در مسیر شام…
▪️ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﻗﻌﻪ ﺣَﺮّﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﻛﺘﺐ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﺎﺑﻖ (روضه الشهدا) ﻣﺴﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺳﺮﻫﺎﻯ ﺷﻬﺪﺍﺀ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍُﺳﺮﺍﺀ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺣﺮﺍﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ، ﻳﺤﻴﻰ ﻧﺎﻣﻰ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺳﺮ ﻣﻘﺪّﺱ ﻟﺐ ﺍﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺁﻣﺪ، ﺷﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺖ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: (ﻭَ ﺳَﻴَﻌْﻠَﻢُ ﺍﻟﱠﱠﺬﻳﻦَ ﻇَﻠَﻤُﻮﺍ ﺍَﻯﱠﱠ ﻣُﻨْﻘَﻠَﺐٍ ﻳَﻨْﻘَﻠِﺒﻮﻥَ). ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺗﻌﺠّﺐ ﻛﺮﺩ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﻭﻯ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺗﺮﺣّﻤﺶ ﮔﺮﻓﺖ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺗﻴﻦ ﻋﻠﻮﻳﺎﺕ ﻗﺴﻤﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﺧﺰﻯ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﻴّﺪ ﺳﺠﺎﺩ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺍﺩ، ﻣﻮﻛّﻠﻴﻦ ﺍُﺳﺮﺍﺀ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﻊ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻭ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻜﺸﺖ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﺬﻫﺐ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺣﺮّﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﻳﺤﻴﻰ ﺷﻬﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻧﺰﺩ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺍﺳﺖ.
? #منتهی_الآمال ، باب پنجم …
قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
مَن مَشى اِلى ذى قَرابَةٍ بِنَفسِهِ وَ مالِهِ لِیَصِلَ رَحِمَهُ اَعطاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ اَجرَ مِأَةِ شَهیدٍ؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر کس با جان و مال خود در راه صله رحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش یکصد شهید به او مى دهد.
? من لایحضره الفقیه ج 4، ص 16
بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم
یکی ما را می بیند
فقیری پسری کم سن و سال داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند.
سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت می روم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده.
فرزند در پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت: پدر جان، یکی ما را می بیند. پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید: آن کس که ما را می بیند کیست؟ فرزند در جواب گفت: «هو الله الّذی یری کلّ احد و یعلم کلّ شیء؛ او خداوند است که همه کس را می بیند و همه چیز را می داند». پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد
منبع : معارف اسلامی، شماره 77
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
نشان داده شدن خاکى که خون او در آن جا مى ریزد به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله
کامل الزیارات - به نقل از ابو اُسامه زید شَحّام. از امام صادق علیه السلام - :
جبرئیل خبر شهادت حسین علیه السلام را در خانه اُمّ سلمه به پیامبر خدا داد. حسین علیه السلام بر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در آمد و جبرئیل که نزد ایشان بود، گفت: امّت تو این را مى کشند.
پیامبر خدا فرمود: «خاکى را که خونش در آن ریخته مى شود. به من نشان بده» و جبرئیل یک مشت از آن را بر گرفت. خاکى سرخرنگ بود.
?کامل الزیارات : ص 128 ح 143
بحار الأنوار : ج 44 ص 236 ح 23
المعجم الکبیر - به نقل از ابو اُمامه - :
پیامبر خدا به زنانش فرمود: «این کودک را نگریانید» و مقصودش حسین علیه السلام بود و آن روز نوبت [ماندن پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نزد ]اُمّ سلمه بود.
جبرئیل فرود آمد. پیامبر خدا به درون خانه رفت و به اُمّ سلمه فرمود : «مگذار کسى بر من در آید» ؛ امّا حسین علیه السلام آمد و چون به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در اندرون خانه نگریست، خواست که داخل شود. امّ سلمه او را گرفت و در کنار خود نگاه داشت و با او سخن مى گفت و آرامَش مى کرد ؛ ولى چون گریه هاش شدید شد، رهایش کرد و او به اندرون رفت و در دامان پیامبر خدا نشست.
جبرئیل گفت: امّت تو، این پسرت را به زودى مى کشند.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «آنان با آن که به من ایمان دارند، او را مى کشند؟!».
گفت: آرى، او را مى کشند.
آن گاه جبرئیل خاکى را بر گرفت و گفت: در فلان جا.
پیامبر خدا. در حالى که حسین علیه السلام را به آغوش گرفته بود. پریشان و اندوهگین بیرون آمد و اُمّ سلمه گمان کرد که ایشان از ورود کودک ناخشنود شده است.
گفت: اى پیامبر خدا! فدایت شوم! تو به ما فرموده بودى : «این کودک را مگریانید» و به من فرمان دادى که نگذارم کسى بر تو در آید و او آمد و من رهایش گذاشتم !
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به اُمّ سلمه پاسخى نداد و به سوى یارانش که نشسته بودند.
رفت و به ایشان فرمود: «بى تردید امّتم این را مى کشند».
میان آن گروه ابو بکر و عمر هم حضور داشتند و گفتند: اى پیامبر خدا! با آن که باایمان هستند، او را مى کشند؟
فرمود: «آرى، و این خاک [قتلگاه] اوست» و آن را به ایشان نشان داد.
?المعجم الکبیر : ج 8 ص 285 ح 8096
تاریخ دمشق : ج 14 ص 191 ح 3524
?
#من_یک_سپاهی_ام
ایرانیام ، عدویِ رجزهایِ واهیام
کم کم برایِ فتحِ تلاویو ، راهیام
ای احمقی که یکسره تهدید میکنی
من هم شبیهِ مردمِ ایران سپاهیام
#سید_محمد_علی_موسوی_زاده
دلیل آسایش و امنیت اهل زمین
امام زمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند :
به درستى که من سبب آسایش و امنیّت براى اهل زمین هستم، همان طورى که ستاره ها براى اهل آسمان أمان هستند.
متن عربی حدیث :
قالَ الإمام المهدی علیه السلام: إنّى لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لاِ هْلِ السَّماءِ.
?منبع : بحار الأنوار: ج 53، ص 178، ضمن ح 9
امیرالمومنین علیه السلام:
حق راه بهشت است و باطل راه جهنم و بر سر هر راهی دعوت کننده ای است.
?نهج السعاده،ج3،ص291
به راستی توبه گناهان عظیم را منهدم می کند.
?فهرست غرر،ص40
بدترینِ مردم کسی است که در مورد عیب های مردم پیگیر و دقیق باشد،اما در مورد عیب های خود، نابینا.
?غررالحکم،ح5739
حیا از خدا؛
بسیاری از گناهان را پاکمی کند.
?تصنیف غرر، ص69
هر که نصیحت بپذیرد از رسوایی سالم می ماند.
?عیون الحکم، ح7911
ناسیرابیِ مال سخت تر از ناسیرابیِ آب است.
?المواعظ العددیه،ص59
آن کس که از کار مردمی خشنود باشد،مانند آن است که در آن کار با آنها همراهی کرده است.
?نهج البلاغه،حکمت154
حضرت عیسی علی نبینا وآله وعلیه السلام:
هرکه در زنا اندیشه کند،مانند کسی است که در خانه ی آراسته شده ای آتش روشن کند،که اگر خانه را نسوزاند،دودش آراستگی خانه را تباه می سازد!
حَدَّثَنِی أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَال:
َ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ (علیها السلام) عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَیْنَاهُ تَدْمَعُ فَسَأَلَتْهُ مَا لَکَ- فَقَالَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) أَخْبَرَنِی أَنَّ أُمَّتِی تَقْتُلُ حُسَیْناً فَجَزِعَتْ وَ شَقَّ عَلَیْهَا فَأَخْبَرَهَا بِمَنْ یَمْلِکُ مِنْ وُلْدِهَا فَطَابَتْ نَفْسُهَا وَ سَکَنَتْ
ابن فضّال، از عبد اللّه بن بکیر از بعضى اصحاب از حضرت ابى عبد اللّه علیه السّلام نقل کرده که ایشان فرمودند:
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم داخل شده در حالى که چشمان آن جناب اشک بار بود.
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها از آن جناب پرسیدند: شما را چه مى شود؟
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: جبرئیل علیه السّلام به من خبر داده که امّتم عنقریب حسین را مى کشند.
پس فاطمه علیها السّلام به جزع آمده و جامه خود را پاره کرده.
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که حال را مشاهده نمودند به آن حضرت خبر دادند که یکى از فرزندان این مولود مالک امور گشته و انتقام از قاتلین خواهد گرفت.
پس از این خبر حضرت فاطمه سلام اللّه علیها خشنود گشته و نفس مبارکش آرام گرفت.
?کامل الزیارات،ص31،باب16،ح5
ایمان؛ عامل ایستادگی در مقابل مشکلات
رهبرانقلاب: شما برای اینکه مشکلات را حل کنید، احتیاج دارید به #مجاهدت، به مبارزه… و این مبارزه و مجاهدت، متوقّف است بر یک نیروی درونی.
آن کسی میتواند در میدان مبارزه بِایستد که از آن نیروی درونی برخوردار باشد؛ آنوقتی میتواند درست بفهمد و تشخیص بدهد و دنبال تشخیص حرکت بکند که آن عامل درونی در او فعّال باشد و قوی بشود
آن عامل درونی ایمان است. 96/4/12
امام زمان در کنار قبر عمه جانشان حضرت زینب سلام لله علیها
مرحوم حاج محمد رضا سقا زاده که یکی از وعاظ توانمند بود، نقل می کند: روزی به محضر یکی از علمای بزرگ و مجتهد مقدس و مهذب، حاج ملاعلی همدانی مشرف گشتم و از او درباره مرقد حضرت زینب (سلام لله علیها) جویا شدم، او در جوابم فرمود:
«روزی مرحوم آیت الله العظمی آقا ضیاء عراقی (که از محققین و مراجع تقلید بود) فرمودند: شخصی شیعه مذهب از شیعیان قطیف عربستان به قصد زیارت امام رضا (علیه السلام) عازم ایران می گردد او در راه پول خود را گم می کند.
حیران و سرگردان می ماند و برای رفع مشکل متوسل به حضرت بقیه الله امام زمان (عجل لله فرجه) می گردد. در همان حال سید نورانی را می بیند که به اومبلغی مرحمت کرده و می گوید: این مبلغ تو را به سامره می رساند.
چون به آن شهر رسیدی، پیش وکیل ما حاج میرزا حسن شیرازی می روی و به او می گویی: سید مهدی می گوید آن قدر پول از طرف من به تو بدهد که تو را به مشهد برساند و مشکل مالی ات را برطرف سازد اگر او نشانه خواست، به او بگو: امسال در فصل تابستان، شما با حاج ملا علی کنی طهرانی، در شام در حرم عمه ام مشرف بودید، ازدحام جمعیت باعث شده بود که حرم عمه ام کثیف گردد و آشغال ریخته شود شما عبا از دوش گرفته و با آن حرم را جاروب کردی و حاج ملا علی کنی نیز آن اشغال ها را بیرون می ریخت و من در کنار شما بودم!
شیعه قطیفی می گوید: چون به سامرا رسیدم و به خدمت مرحوم شیرازی شرفیاب شدم جریان را به عرض او رساندم.
بی اختیار در حالی که اشک شوق می ریخت، دست در گردنم افکند و چشمهایم را بوسید و تبریک گفت و مبالغی را برایم مرحمت کرد. چون به تهران آمدم خدمت حاج آقا کنی رسیدم و آن جریان را برای او نیز تعریف نمودم. او تصدیق کرد، ولی بسیار متاثر گشت که ای کاش این نمایندگی و افتخار نصیب او می شد.
منبع : عباس عزیزی، 200 داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب( سلام لله علیها)، صفحه 174 و 175
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تک تیرانداز را صدا زدم
گفتم: اوناهاش اونجاس بزنش!
اسلحه اش را برداشت
نشانه گرفت
نفسش را حبس کرد
ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!
گفتم: چرا نزدی؟
گفت… ?
#یاحسین
#تربیت_شیعه
#شب_جمعه
این فرصت را در شب بافضیلت جمعه از دست ندهید
از امام صادق(علیه السلام):
هنگامی که #شب_جمعه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان[حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمینویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد. پس زیاد صلوات بفرست.
الکافی جلد3ص 416
#فکر_کردن_درد_دارد
مصیبت های امام علی(علیه السلام)
خوارج یعنی، هم #معاویه را بر حق ندانی
هم با دلیل قرآنی علی را کافربخوانی…
اما برپیشانیت علامت #مهر باشد و قرآن را حفظ باشی
شعارهای خوارج هم فریبنده بود
نیرو جذب کردند
آنها ادعای اسلام داشتند.
هیچکدامشان از بلاد کفر نیامده بودند.
#با اسلام به جنگ اسلام آمدند.
گاه اسبان خود را پی میکردند، نیام شمشیرها را میشکستند و متهورانه و یکپارچه به لشکر دشمن خود حمله میکردند و به هوای بهشت به سوی #مرگ میشتافتند.
به همین دلیل مشهور به ویژگی حمله خارجیه شدند. آنان به نشان بندگی و آمادگی برای مرگ و جانبازی، موی سر خود را میتراشیدند.
از این رو، دیگر مسلمانان در مخالفت با آنان موی خود را کوتاه نمیکردند.
گاه نیز وسط سر خود را میتراشیدند و موهای اطراف آن را نگه میداشتند.
#نفوذی_ها همان کسانی هستند که باور نفوذی بودنشان سخت است
پس تعجب ندارد.
#علی_بن_موسی_هستم
آیت الله مرعشی تعریف میکند وقتی نماز دفن آشیخ مرتضی حائری را خواندم ، شب به خوابم آمد …
گفت: آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام #عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر #تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم:
راستی، نفرمودید که #شما چه کسی هستید.
و آقا که #لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به #من مینگریستند فرمودند: –
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! #شما 70مرتبه به زیارت من آمدید من هم 70مرتبه به #بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود 69بار دیگر هم خواهم آمد…
چه وقت انسان بزرگی هستیم ؟
هرگاه از خوشبختی کسانیکه دوستمان
ندارند ، خوشحال شدیم….
هرگاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق
خود گذشتیم….
هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما
گرفته اند هدیه دادیم…..
هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی
دیگران نبود….
هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.
هرگاه به بهانه ی عشق از دوست داشتن
دیگران غافل نشدیم….
هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با
دشمن انتقام نبود….
هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد ،
مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران
باشد….
هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران
بود….
هـــرگــاه هـــمه چـیز بــودیــم و نگفتیم که همه چیز هستیم…
فـامیل خـــدا
?کودکی با پاهای بـرهنـه بر روی برفها ایـستاده بـود وبا نگاه همـراه حـسرت و اندوه به ویـترین فـروشگاهی نگاه می کرد و از سـرمای زیاد میلرزید و پاهایش را از سـرما از روی زمـین جابجا می کرد.خـانمی در حـال عبور او را دید و به داخل فروشگاه برد و برایش لـباس و کفش خرید و گفت: مواظب خـودت باش.
کودک که حالا احـساس گرما می کرد و دیگه نمیلرزید و لبـاس های تـو تنشو دو دستی بغل کرده بود، پرسید: ببخشید خـانم شما خـدا هستید؟ زن لـبخند زد و پاسـخ داد: نه من فقط یکی از بـنده های خــدا هستم .
کودک گفت: می دانـستم با او نـسبت دارید.?
چهار خصلت رسیدن به خانه در بهشت
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:چهار خصلت است که هر کس دارا باشد خداوند برای او خانهای در بهشت بنا نماید:
➊ من اوی الیتیم
⇜هر کسی که یتیمی را پناه دهد و کفالت او کند؛
➋ و رحم الضَّعیف
⇜و ضعیفی را مهربانی کند؛
➌و أشفق علی والدیه
⇜و به پدر و مادر مهربان باشد
➍ و رفق بمملوکه
⇜ و با زیر دست خویش با مهر و نرمی رفتار نماید.
? منبع:
خصال صدوق، جلد 1 صفحه 211
در وضو چه اسراری نهفته است؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند : شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد.
◆ شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم.
◆ شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم.
◆ مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم.
◆ مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم.
? من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 302
#سیاست_های_همسرداری
طریقه درخواست و بیان خواسته
مورد چیزهایی که می خواهید و نمی خواهید را به مرد خود بگویید.
یکی از جذابیت و جسارت زنان برای مردان این است که زن بتواند هرآنچه می خواهد و نیاز دارد و مواردی که دوست ندارد ببیند یا تجربه کند را، بیان کند تا بعدها با انتقاد و نیش و کنایه آنها را به زبان نیاورد.
?? زن باید حرف های خود را با جملات:
«من می خواهم …» یا «من دوست ندارم …» آغاز کند.
به طور مثال، آیا رستورانی که مردتان انتخاب کرده است را دوست ندارید؟ این را به او بگویید.
خیلی رک و بی پرده بگویید:
«من غذاهای این رستوران را دوست ندارم»
به جای اینکه بگویید:
«چرا همیشه رستوران های بی خود انتخاب می کنی؟»
آیا او حرفی به شما گفته که باعث عصبانیت یا ناراحتی شما شده است؟ این مساله را با او در میان بگذارید.
بگویید:«من نمی خواهم در این رابطه صحبت کنم. این حرف ها حس بد به من می دهند.»
به جای اینکه به او بگویید:
«تو چرا همیشه اینقدر ….»
وقتی حرف خود را بدون کنایه مطرح کنید تاثیر بیشتری خواهد داشت.
از چرچیل می پرسند:
چرا تا آنسوی اقیانوس هند میروید و دولت استعماری هند شرقی را درست می کنید! اما بیخ گوشتان، ایرلند شمالی را نمی توانید تحت سلطه درآورید؟
چرچیل می گوید: ما دو ابزار مهم نیاز داریم که در ایرلند نداریم!
می گویند آن دو چیست؟
چرچیل پاسخ می دهد …
“اکثریت نادان و اقلیتی خائن”
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ اندیشمند بزرگ مسیحی می گوﯾﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ. (ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه)
ﺟﺮﺝ می گوید: ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ 1400 ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺣﺪﻭﺩﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ.
ﺟﺮﺝ می گوید ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻄﺎﻟﺐ 1400ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ؟ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮش رﻭﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩﻡ.
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻡ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮔﺬﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪﺍختم.
ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ : ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﯾﻨﺎﺕ ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ.
ﺟﺮﺝ می گوید: ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺳﺮﺍﻏﺶ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺴﯽ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ، ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ می کردند.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ دانشمندان ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺁﺏ است!
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ می گوید ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﺎﺳﻒ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻮﺩﻡ.
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ می خوﺍﻧﺪﻡ ﻧﮕﺮﺷﻬﺎ ﻭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﻘﻬﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻠﻮﻡ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ می شد.
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ .
ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻬﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ؟ ﯾﮑﺒﺎﺭ؟ ﯾﮏ ﺧﻄﺒﻪ؟ ﺁﯾﺎ ﻣﻮﻻﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ خوب می شناسیم؟
ﭘﺸﺖ ﺟﻠﺪ کتاب ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ مسیحی ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ :
O’Ali,
If I say you’re superior to Jesus Christ, my religion
cannot accept it!
If I say he’s superior to you, my conscience won’t
accept it!
I don’t say you’re God!
…So, tell us yourself, o’Ali:
Who are you !?
ﺍﻯ ﻋﻠﻰ !
ﺍﮔﺮ بگویم ﺗﻮ ﺍﺯ مسیح ﺑﺎﻻﺗﺮﻯ،
دینم ﻧﻤﻰ پذیرد!
ﺍﮔﺮ بگویم ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ،
ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ ﻧﻤﻰ پذیرد!
ﻧﻤﻰ گویم ﺗﻮ ﺧﺪﺍ هستی!
ﭘﺲ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻯ ﻋﻠﻰ :
ﺗﻮ کیستی!؟؟
جورج جرداق
#داستان_کوتاه
#شانه_و_بند_ساعت
ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم ..
ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ.
وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ . .
ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت اﺷﮑﺮﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ.
اﺷﮑﻬﺎﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺷﺎن ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام ﺑﺪﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ.
عابدی را گفتند
خداوند را چگونه میبینی…؟
پاسخ داد:
اینگونه که همیشه میتواند
#مچم را بگیرد …
اما همیشه #دستم را میگیرد…
هروقت که دستت از همهجا کوتاه شد با همهی وجودت بگو:
وأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَاد
کارم را به خدا می سپارم،خداوند بینا به بندگان است.
فطرس ملک
فطرس یا فطروس یا پتروس ملک به اعتقاد مسلمانان نام فرشتهای بوده است که شفا یافتن او در خرائج راوندی نقل شده است. به اعتقاد مسلمانان هنگامی که امام حسین(علیه السلام)متولد شد خداوند به جبرئیل فرمان داد با گروه بسیار از فرشتگان به حضور حضرت محمد(صلی لله علیه و آله)آیند و به او تبریک بگویند. جبرئیل در مسیر فرود از آسمان به زمین فرشتهای به نام فطرس را دید که در جزیرهای افتاده (خداوند فطرس را مامور کاری میکند و او در آن کار کندی کرده و در نتیجه به کیفر شکست بالهایش گرفتار شده است)[1]
فطرس به جبرئیل عرض کرد: به کجا میروید؟ جبرئیل امین فرمود: به سوی حضرت محمد(صلی لله علیه وآله). فطرس عرض کرد: مرا نیز با خود حمل و نزد محمد(صلی لله علیه وآله) ببر شاید برایم دعا کند؛ جبرئیل خواسته او را پذیرفت و با هم همراه فرشتگان دیگر به حضور محمد(صلی لله علیه وآله) رسیدند و تولد امام حسین(علیه السلام) را تبریک گفتند. آنگاه جبرئیل ماجرای فطرس را به عرض رسانید. محمد گفت به او بگو پیکرش را به این نوزاد حسین بمالد فطرس همین کار را کرد و همان دم خداوند فطرس را تندرست کرد و به حال اول برگرداند سپس فطرس همراه جبرئیل به آسمان پرگشود.[2]
در روایت دیگر آمده است فطرس هنگام پرواز به سوی آسمان به حضرت محمد صلی لله علیه وآله گفت اکنون که من به خاطر وجود حسین(علیه السلام) شفا یافتم باید حق او را ادا واحسانش را جبران کنم؛ هرکس حسین (علیه السلام)را زیارت کند زیارتش را به او ابلاغ میکنم و هرکس در هر کجا به او سلام کند یا درود فرستد سلام و درود او را به آن خواهم رساند.[3][4]
?منابع
1. «شفا یافتن فطروس». پایگاه خبری مشرق.
2.«فطرس ملک».
3. «داستان فطرس ملک».
4.محمدی اشتهاردی، محمد. نگاهی به زندگی امام حسین. ص18.
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسین علیه السلام وقتی که آمد کربلا اشعاری را خواند که نقل شده پدر بزرگوارشان هم همین اشعار را میخواندند.
آن اشعار این است
اگر مال دنیا را آخر کار باید گذاشت و رفت، پس چرا انسان آن را در راه خدا انفاق نکند؟
و
اگر این بدن های ما ساخته شده است که آخر کار بمیرد، پس چرا در راه خدا با شمشیر قطعه قطعه نشود؟
عالم برزخ
و بباید دانست که عالم برزخِ هر کس، نمونه اى از نشئه قیامت اوست. و برزخ، عالم متوسط بین این عالم و عالم قیامت است، و روزنهاى از بهشت و جهنم به سوى آن باز است. چنانچه
در ذیل این حدیث شریف اشاره به آن شده، و در حدیث معروف نبوى: «القبر اما روضة من ریاض الجنة، اءو حفرة من حفر النیران» نیز اشاره به همین معنى است.
پس، معلوم شد که انسان در وقت احتضار و معاینه، آثار و صور اعمال خود را مشاهده مىکند و بشارت جنت و نار را از ملک الموت مىشنود. و چنانچه این آثار بر او تا اندازهاى کشف مىشود، آثارى که از اعمال و افعال در قلب حاصل شده، از نورانیت و شرح صدر و وسعت، و اضداد اینها، مثل کدورت و ضیق صدر و ظلمت و فشار، را نیز معاینه مىکند.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
برای موفق شدن
و شاد زیستن
تغییر اجتناب ناپذیره
اگر قرار بود معجزه ای به وجود بیاد
تا الان به وجود میومد
مـــعــجـــزه
منتظر تغییر توست تا به وجود بیاد
سکوت در اثر بستن دهان نیست؛
در اثر باز کردن فکر است،
هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر،
هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر!
#کلام_وحی
ولا تَقْفُ ما لَیسَ لک به علم اِنَّ السَّمْعَ والْبَصَرَ والفُؤاد کُلُّ اولئکَ کانَ عَنْهُ مَسْئُولا
آنچه را که به آن علم و یقین نداری دنبال مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه اینها مورد باز خواست قرار خواهد گرفت.
?اسراء، آیه 36
اگر ما فقط به همین آیه عمل میکردیم بسیاری از مشکلات بوجود نمی آمد
#موارد_زیر_میتواند…
#مصادیقاینآیه شریفهباشد
⛔️قضاوتهای عجولانه دربارهٔ افراد
⛔️حرفهای بیمدرکونظرهای بدون تحقیق
⛔️موضع گیریهای نسنجیده
⛔️گوش دادن و دامن زدن به شایعات
⛔️بردن آبروی مردم بر اساس شنیدهها
⛔️چیزی را بدون عِلم به خدا و دین نسبت دادن
#چهار_حدیث از امام #حسین علیه السلام:
لایَحِلُّ لِعَینٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّه َ یُعصى فَتَطرِفَ حَتّى تَغَیِّرَهُ ؛
?بر هیچ چشم مؤمنى روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مى شود و چشم خود را فرو بندد ، مگر آن که آن وضع را تغییر دهد.
?الأمالى، طوسى، ص 55
لاتَقولُوا بِألسِنَتِکُم ما یَنقُصُ عَن قَدرِ کُم ؛
?چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
?جلاءالعیون، ج 2، ص 205
إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَیکُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ ؛
?نیاز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است؛ از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.
? بحار الأنوار ، ج 74، ص 205
إنَّ شیعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
?بى گمان شیعیان ما، دل هایشان از هر خیانت، کینه و فریبکارى پاک است.
?بحارالأنوار، ج 68، ص 156، ح 11
به هیچ امانتی نباید خیانت کرد
(عبداله بن سنان ) گوید : بر امام صادق علیه السلام (در مسجد) وارد شدم در حالی که ایشان نماز عصر را خوانده بود و رو به قبله نشسته بود .
عرض کردم بعضی از پادشاهان و امراء ما را امین می دانند و اموالی را به امانت نزد ما می گذارند ، با اینکه خمس مال خود را نمی دهند ، آیا اموالشان را به آنها رد کنیم یا تصرف نمائیم ؟
امام سه مرتبه فرمود : به خدای کعبه اگر ابن ملجم کشنده و قاتل پدرم علی علیه السلام امانتی به من بدهد ، هر زمان خواست امانتش را به او می دهم.
بحار الانوار ج 15 ص 149
#میهمان_نوازی
سر سفره امام مجتبی علیه السلام
عربی که صورتش خیلی زشت و قبیح منظر بود سر سفره امام حسن مجتبی آمد و از روی حرص تمام غذا را خورد و تمام کرد .
امام حسن علیه السلام که کرامتش برای همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسید : تو عیال داری یا مجردی ؟ گفت : عیالمندم ، فرمود : چند فرزند داری ؟
گفت : هشت دختر دارم که من به شکل از همه زیباترم ، اما ایشان از من پرخورترند .
امام تبسم فرمود : و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند : این قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد.
لطائف الطوائف ص 139
بیایید همدیگر را قضاوت نکنیم.
چند روز پیش یک مطلبی خوندم با این مضمون: «پسرکی دو سیب در دست داشت، مادرش گفت: یکی از سیب هاتو به من میدی؟پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب ! لبخند روی لبان مادر خشکید! سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش نا امید شده، اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت: بیا مامان! این یکی، شیرین تره!!!! مادر، خشکش زد، چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود! هر قدر هم که با تجربه باشید قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید و بگذارید طرف، فرصتی برای توضیح داشته باشد . من خودم اصولا خیلی زود قضاوت می کنم، البته دارم سعی می کنم این طوری نباشم.
شاهکار زندگی چیست؟ این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سوء استفاده نکنی، این شاهکار است. ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ “ﺗﺤﻤﻞ” ﮐﻨﻴﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ “ﻗﻀﺎﻭﺕ” ﻧﮑﻨﻴﻢ، گاهی چون صبر نداریم اینقدر سریع قضاوت می کنیم که بعد از مدتی خودمون هم موندیم این چه قضاوتی بود ما کردیم و یا شرمنده می شویم، گاهی خیلی از فرصت ها را هم از خودمون و هم از دیگران می گیرم، فقط بابت اینکه خیلی زود قضاوت کردیم و شاید باید اجازه می دادیم، طرف مقابل هم صحبتی بکنه، شاید ما فرصتی طلایی را از طرف مقابلمان گرفته باشیم و حتی از خودمان.
ای کاش به جای قضاوت کردن دیگران وقت میذاشتیم بیشتر بشناسیم اونها رو، وقت میذاشتیم کمکشون کنیم برای بهتر شدن، باور کنید این طوری دنیا هم جای بهتری برای زندگی کردن میشد، شاید نیاز به کمی و حتی به خیلی از خود گذشتگی داشته باشه ولی به نظر من خیلی ارزشش رو داره، خیلی از رفاقت ها رو دیدم که به خاطر قضاوت کردن های زود هنگام به هم خورده، به خاطر عدم صبوری ما، باور کنید، دوستی های خوب توی این دنیا بزرگ ترین گنجینه های ما هستند، باید در حفظ اونها نهایت تلاش رو بکنیم که وقتی از دست می روند، روزها، هفته ها، ماه ها ، حتی سال ها در ناراحتی از دست دادنشون خواهیم بود و گاهی هم همه چیز رو از دست می دهیم.
#داستان
یک راز
روزی از روزها در جنگلی سرسبز روباهی درصدد شکار یک خارپشت بود؛ روباه از خارهای خارپشت می ترسید و نمی توانست به خار پشت نزدیک شود. خارپشت با کلاغ نیز دوستی داشت. کلاغ هم به پوشش سخت خار پشت غبطه می خورد. روزی کلاغ به خار پشت گفت: پوشش تو بسیار خوب است؛ حتی روباه هم نمی تواند تو را صید کند. خار پشت با شنیدن تمجید کلاغ گفت: درسته اما پوشش من نیز نقطه ی ضعفی دارد. هنگامی که بدنم را جمع می کنم، در شکم من یک سوراخ کوچک دیده می شود. اگر این سوراخ آسیب ببیند، تمام بدن من شروع به خارش خواهد کرد و قدرت دفاعی من کم خواهد شد. کلاغ با شنیدن سخنان خار پشت بسیار تعجب کرد و در اندیشه نقطه ضعف خار پشت بود.
خار پشت سپس به کلاغ گفت: این راز را فقط به تو گفتم. باید آن را حفظ کنی. زیرا اگر روباه این راز را بداند، مرا شکار خواهد کرد. کلاغ سوگند خورد و گفت: راحت باش. تو دوست من هستی. چطور می توانم به تو خیانت کنم؟ چندی بعد کلاغ به چنگ روباه افتاد. زمانی که روباه می خواست کلاغ را بخورد، کلاغ به یاد خار پشت افتاد و به روباه گفت: برادر عزیزم، شنیده ام که تو می خواهی مزه گوشت خار پشت را بچشی. اگر مرا آزاد کنی، راز خار پشت را به تو می گویم و تو می توانی خار پشت را بگیری. روباه با شنیدن حرفهای کلاغ او را آزاد کرد. سپس کلاغ راز خار پشت را به روباه گفت و روباه توانست با دانستن این راز خارپشت بینوا را شکار کند. هنگامی که روباه خار پشت را در دهان گرفت، خار پشت با ناامیدی گفت: کلاغ، تو گفته بودی که راز من را حفظ می کنی؛ پس چرا به من خیانت کردی؟!
این داستان خیانت کلاغ نیست، بلکه خارپشت با افشای راز خود در واقع به خودش خیانت کرد. این تجربه ای است برای همه ی ما انسان ها که بدانیم رازی که برای دیگری افشا شد، روزی برای همه فاش خواهد شد. در واقع انسان ها هستند که باید رازدار بوده و راز خود را نگه دارند تا کسی از آن مطلع نشود و آن را در معرض خطر و آسیب قرار ندهد.
هر چه از دنیا و آخرت میخواهید اینجا هست
اثرات صله رحم
(ارتباط با خویشاوندان)
مال را رشد میدهد.
عمل ها را پاک میکند.
بلا را دفع میکند.
حساب را آسان میکند.
از گناهان حفظ میکند.
انسان را نزد اهل و عیال محبوب کند.
دشمن را ذلیل میکند.
خلق را نیکو کند.
اجل را دور کند ،گاهی عمر سه ساله را تا سی سال افزایش دهد.
برای هر قدم جهت صله رحم چهل هزار حسنه نوشته شود.
?سراج الشیعة ص١٨
درســهایی از فــاطـمـه سلام لله علیها
درسهایی از فاطمه(سلام لله علیها) برای زنان #مهمترین_رازموفقیت_در_همسرداری
?از امتیازات یک بانوی مسلمان، توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن، صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان میتواند به استحکام ارکان خانواده کمک شایانی بکند. فرازی از زندگی و سخنان حضرت زهرا(س) در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته میباشد. در یکی از روزهای پر مشقت، غذا در منزل امام علی(ع) و حضرت زهرا(سلام للهه علیها) کمیاب شده بود.
? امام از همسرش پرسید: فاطمه جان! غذایی داری که مقداری تناول کنیم؟ فاطمه(سلام لله علیها) پاسخ داد: سوگند به آن خدایی که مقام و عظمت تو را بالا برد! سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و مقدار اندکی هم که داشتیم به شما بخشیدم و خودم رنج گرسنگی را تحمل کردم.
?امام علی(علیه السلام) فرمود: چرا به من اطلاع ندادی؟»
حضرت زهرا(سلام لله علیها) پاسخ داد:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی لله علیه وآله) نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَکَ شَیْئاً فَقَالَ: لَا تَسْأَلِی ابْنَ عَمِّکِ شَیْئاً إِنْ جَاءَکِ بِشَیْءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِیهِ؛ ) (1)
?رسول خدا(صلی لله علیه وآله) مرا نهی فرموده است که از تو چیزی بخواهم و به من سفارش کرده است که: از پسر عمویت چیزی درخواست نکن! اگر خودش چیزی آورد، بپذیر؛ وگرنه خودت درخواست نکن!»
?منبع:
1-.تفسیر عیاشی، ج1، ص171.
#مرد_ایرانی
آنچه از مرد ایرانی نمی دانید!
مرد ایرانی دوستدار این است که خانواده را تامین کرده و نیازهای معنوی و مادیاش را خودش برآورده سازد. یادمان باشد از چشم و همچشمیجدا بپرهیزیم و شوهر خود را با دیگران مقایسه نکنیم.
مثلا فلانی اون خونه و زندگی رو داره تو چی داری؟! این کلمات باعث سردی میشود و مرد را مایوس کرده و انرژی و توان او را میگیرد. بیایید با رساندن آرامش به خانواده و قناعت باعث شویم مرد ایرانی احساس خشنودی و رضایت از دسترنج خود داشته باشد و در جهت رفع نیازهای دیگر خانواده راغب باشد.
مرد ایرانی دوست دارد که گاهی اتاق خلوت فکری داشته باشد. خواهشمندیم در مواقعی که مرد به این پناهگاه فکری رفته باعث آزار و مزاحمت روحی و روانیاش نشوید و برایش موجبات نشاط را ایجاد کنیم.
مرد ایرانی عاشق تعریف و تمجید شنیدن از همسر خود است. تمام همسران ایرانی بدانند مردان به ادبیات، نوع صحبت کردن و عاشقانه صحبت کردن همسرانشان واکنش بسیار خوبی نشان میدهند. یادمان باشد از کلمات خوب استفاده کرده و نرمش و انعطاف را تقدیم همسرمان کنیم.
بیشتر خانه خرابیهای فراوان ایرانی از زمانی آغاز میشود که یک مرد احساس کند در خانه، همسرش او را درک نمیکند و ارتباط موثر و درستی با ایشان برقرار نمیکند. از همین جاست که پای دوستان در خانه زندگی مرد باز میشود و اگر خدایی ناخواسته این دوستان از نوع ناباب باشند آشیانه را به انبوهی از خاکستر تبدیل میکنند.
وقتی مردان معتاد ایرانی را مشاهده میکنیم آنها میگویند از نداشتن همدم و از نداشتن کسی که بتوان عاشق او در خانواده بود، به خیابان و گروههای دوستان خود پناه میبرند و حالا مشکل بیشتر میشود و اعتیاد هم به این نابسامانیها اضافه شده، وضع را بدتر از این میکند.
چه خوب بود دختران ایرانی قبل از این که به فکر زیبایی ظاهری میافتادند گذشت بخشش، ارتباط موثر، فکربکر، کدبانو بودن، صداقت داشتن، باتقوا بودن، درک و فهم فراوان، وفاداری و اخلاق را میآموختند و با کولهباری پر از مهارت وارد خانه بخت میشدند و از این ابزارها به صورت مفید و در جای خودش استفاده میکردند. بزرگی میگفت اگر ما یک ابزار داشته باشیم مثل یخ همه چیز را چکش میبینیم. یادمان باشد تنوع ابزاری باعث میشود راه درست زندگی کردن را بیاموزیم.
چند چیز است که کارها را رو به راه می کند:
_یکی نظم است ؛ تا وقتی نظم داری ، همه چیز رو به راه است .
_دیگر این که بینِ خود و خدا را صاف کنی و او را بخوانی
_دیگر این که برَوی و دلِ کسیکه شکسته ای یا ذی حقّی را شاد کنی
که در دسترس ترینِ آن ، والدین اَند .
_دیگر این که تا می توانی نگذار کاری عقب بمانَد .
هر کاری را به موقع انجام دهی ، کارهای دیگر هم خود به خود حل می شود . گاهی با انجام ندادنِ یک کار در موقع اَش ، چند سال اٹرش در زندگی باقی است .
وقتی سرِ وقت کارَت را انجام دهی ، می بینی که بقیّهٔ راه را به تو می گویند
و این ، یعنی چیده شدنِ درستِ سرنوشت.
اگر کارهایت را به وقتش انجام دهی ، این چینش را از دست نمی دهی و کارها توی رِوال می افتد .