شیوه صحیح انتقاد از همسر خـود :
*زمان انتقاد :
زمانی انتقاد کنیم که همسر ، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد.
*مکان انتقاد :
هیچگاه در جمع ، انتقاد ، نکنیم
*زبان انتقاد:
با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه ، انتقاد کنیم
*شکل انتقاد :
تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگوییم.
*میزان انتقاد:
انتقادات زیاد موجب می شود که همسر مان احساس کند ما فردی عیب جوییم و فقط به دنبال نقص های او می گردیم.
*گفتن خوبی ها در کنار انتقاد :
باید ، پیش و پس هر عیبی ، خوبی های همسرمان را هم به او یادآوری کنیم.
*قالب انتقاد:
گاهی می توان در قالب یک نامه یا پیامک ، انتقاد کنیم.
*نیت انتقاد:
انتقاد ، تنها و تنها باید برای اصلاح عیب همسر ، بیان شود.
*حفظ حریم خصوصی در انتقاد :
نباید انتقاد از یک فرد را به کسی دیگر به جز خود او گفت.
*عیب جویی،ممنوع :
انتقاد به معنای ذرّه بین به دست گرفتن و به دنبال عیبهای همسر گشتن ، نیست.
زمینه سازی برای شنیدن و پذیرش انتقاد :
الف : یکی از موضوعات جلسات گفتگو با همسرمان را ، انتقاد ، قرار دهیم.
ب : پیش از انتقاد از همسر ، از خودمان انتقاد کنیم.
ج : سعی کنیم خود به آنچه که از همسر مان می خواهیم ، عمل کنیم.
د : سخنان مقدماتی برای ورود به انتقاد ، خیلی مهم است.?
شفا یافتن مریض لاعلاج با عنایت امام زمان علیه السلام
جناب آقاى سیّد حسن ابطحى از قول مرحوم آیة اللّه آقاى حاج شیخ مجتبى قزوینى مى نویسد:
آقاى (سیّد محمّد باقر) اهل دامغان که در مشهد ساکن بود واز علماء وشاگردان مرحوم آیة اللّه حاج میرزا مهدى اصفهانى غروى بود و زیاد خدمت معظّم له مى رسید وسالها مبتلا به مرض (سل) شده بود وآن روزها این مرض غیر قابل علاج بود وهمه از او مأیوس بودند وبسیار ضعیف ونحیف شده بود.
یک روز دیدیم، که او بسیار سر حال وسالم و بانشاط و بدون هیچ کسالتى نزد ما آمد، همه تعجّب کردیم از او علّت شفا یافتنش را پرسیدیم.
او گفت: یک روز که خون زیادى از حلقم آمد و دکترها مرا مأیوس کرده بودند، خدمت استادم حضرت آیة اللّه غروى رفتم و به ایشان شرح حالم را گفتم.
معظّم له دو زانو نشست و با قاطعیّت عجیبى به من گفت: تو مگر سیّد نیستی؟! چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمى خواهی؟! چرا به محضر حضرت بقیّة اللّه الاعظم (علیه السلام) نمى روى و از آن حضرت طلب حاجت نمى کنی؟! مگر نمى دانى آنها اسماء حسنى پروردگارند؟! مگر در دعاى کمیل نخوانده اى که فرموده: یا من اسمه دواء وذکره شفاء؟!
تو اگر مسلمان باشى، اگر سیّد باشى، اگر شیعه باشى، باید شفایت را همین امروز، از حضرت بقیة اللّه (ارواحنا فداه) بگیری! وخلاصه آنقدر سخنان محرّک و تهییج کننده، به من زد، که من گریه ام گرفت و از جا بلند شدم مثل آنکه مى خواهم به محضر حضرت بقیّة اللّه (علیه السلام) بروم. لذا بدون آنکه متوجّه باشم، اشک مى ریختم وبا خود زمزمه مى کردم ومى گفتم: یا حجّة بن الحسن ادرکنى، و بطرف صحن مقدّس حضرت على بن موسى الرّضا (علیه السلام) مى رفتم.
وقتى به در صحن کهنه رسیدم آنجا را طورى دیگر دیدم. صحن بسیار خلوت بود، تنها جمعیّتى که در صحن دیده مى شد چند نفرى بودند، که با هم مى رفتند و در پیشاپیش آنها سیّدى بود که من فهمیدم آن سیّد، حضرت ولى عصر (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) است با خودم گفتم، که چون ممکن است آنها بروند و من به آنها نرسم، خوب است که آقا را صدا بزنم و از ایشان شفاى مرض خود را بگیرم.
همین که این خطور در دلم گذشت دیدم، که آن حضرت برگشتند و با گوشه چشم نگاهى به من کردند. عرق سردى به بدنم نشست، ناگهان صحن مقدّس را بحال عادّى دیدم و دیگر از آن چند نفر خبرى نبود و مردم به طور عادّى در صحن رفت و آمد مى کردند.
من بهت زده شدم، در این بین متوجّه شدم که از آثار کسالت (سل) چیزى در من نیست. به خانه برگشتم و پرهیز را شکستم و آنچنان حالم خوب و سالم شده است، که هر چه مى خواهم سرفه بکنم نمى توانم وسرفه ام نمى آید.
مرحوم حاج شیخ مجتبى قزوینى (رحمةاللّه علیه) در اینجا به گریه افتاد وفرمودند: بله این بود قضیه آقاى سیّد محمّد باقر دامغانى و من بعد از سالها که او را مى دیدم حالش بسیار خوب بود وحتّى فربه شده بود.
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمى به ما کنند
تشرف سید محمد جبل عاملی به محضر امام زمان (عج)
مرحوم نورى مینویسد: عالم متّقى مرحوم سید محمد جبل عاملى از اهالى قریه جب شلیت، از ترس حاکمان ستم پیشه و ظالم آن منطقه، که قصد داشتند سید را وادار کنند به نیروهاى نظامى آنها بپیوندد، بطور مخفیانه با دست خالى از جبل عامل خارج مىشود و پس از تحمّل سختىها، خود را به نجف اشرف مى رساند و مجاور حرم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زندگى ساده و فقیرانهاى را شروع مىکند. شرایط آن زمان به گونهاى بوده است که تقریبا اکثر مردم حتى در تأمین مایحتاج روزانه خود دچار مشکل بوده اند، وقتى وضع عامه مردم چنان باشد بدیهى است که امثال سید محمّد که با دست خالى مجبور به ترک وطن مى شوند و در عین حال به جهت عفیف و با حیا بودن راضى نمى شوند که کسى متوجّه تنگ دستى آنها گردد مجبورند فشارهاى زیادترى را متحمل گردند. در چنین شرایطى گاهى به خاطر فقر و غربت، سیّد محمّد مجبور بود چندین روز متوالى را گرسنه بماند و حتى نتواند مختصر خوراکى را براى خوردن تهیه نماید، بر اثر تکرار این وضع سیّد هر چه فکر مى کند هیچ راهى به نظرش نمى رسد. ناگهان به ذهنش خطور مىکند که عریضهاى به حضرت حجة بن الحسن المهدى علیه السلام بنویسد و از آن حضرت درخواست کمک و حلّ مشکل نماید. در موقع نوشتن عریضه بنا را بر این مى گذارد که چهل روز تمام، اعمال و رفتار خود را به گونهاى کنترل کند که کوچکترین خلاف شرعى را مرتکب نشود، تا به واسطه این کار مورد عنایت امام زمان علیه السلام قرار گیرد.
ضمنا عهد مىکند درخواست خود را هر روز صبح روى کاغذى بنویسد و قبل از طلوع آفتاب بدون آن که کسى متوجه شود، به خارج شهر برود طبق دستورى که در عریضه نویسى وارد شده است آن را در آب جارى یا چاهى بیندازد.
سیّد این کار را بدون وقفه سى و نه روز انجام مىدهد منتهى در روز آخر وقتى نتیجهاى نمى بیند با ناراحتى خاصّى بر مىگردد. در وسط راه متوجه مى شود که کسى از پشت سر مىآید. وقتى سیّد بر مىگردد و به پشت سر خود نگاه مىکند مىبیند یک مرد عربى در چند قدمى او مى آید. وقتى به سید نزدیکتر مىشود سلام مى کند و پس از احوالپرسى مختصر، از سیّد سؤال مىکند: سیّد محمّد! مگر چه مشکلى دارى که سى و نه روز تمام قبل از طلوع آفتاب خود را به اینجا مىرسانى و عریضهاى را که همراه مىآورى به آب مى اندازى و سپس بر مىگردى؟ آیا فکر مى کنى که امام تو از حاجت و مشکل تو اطلاعى ندارد؟!
سید محمّد مىگوید: من در حالى که از حرفهاى آن عرب جوان تعجب کرده بودم با خود گفتم: این آقا کیست که مرا با اسم شناخت؟ در حالى که من تاکنون او را در جایى ندیدهام.
ثانیا: او با من به لهجه جبل عاملى صحبت مى کند، و حال آنکه ازاهالى جبل عامل کسى اینگونه لباس نمى پوشد و قطعا او از جبل عاملى هاى ساکن نجف هم نیست چون من همه آنها را مى شناسم.
ثالثا: من در طى این سى و نه روز که صبح زود از شهر خارج مىشدم، همواره مواظب بودم که کسى متوجه من نشود، پس این آقا چگونه خبر دار شده است که سى و نه روز است من این کار را تکرار مىکنم؟!
همینطور که با آن مرد عرب به طرف شهر مىآمدیم من به این مطالب فکر مىکردم، ناگهان با خودم گفتم: یعنى ممکن است که من این توفیق را پیدا کرده و به زیارت حضرت ولى عصرعلیه السلام نائل آیم؟!
از آنجایى که قبلا درباره اوصاف وشمایل آن حضرت چیزهایى شنیده بودم، تصمیم گرفتم ببینم آیا از آن نشانه ها در این عرب جوان اثرى وجود دارد یا نه؟ این بود که در صدد برآمدم تا با او مصافحه کنم، لذا دستم را به طرف او دراز کردم ومتقابلا آن جوان هم دست مبارکش را پیش آورد، وقتى باهم مصافحه کردیم، مطمئن شدم که او همان عزیزى است که همه مشتاق زیارتش هستند، بلافاصله آماده شدم تا دست مبارکش را ببوسم سپس خود را به روى قدمهاى مبارکش بیندارم ولى وقتى با تمام وجود خم شدم تا لبهاى خود را به دست مبارکشان برسانم، بلافاصله ناپدید شد و مرا در حسرت دیدار دوباره اش گذاشت و گر چه بعدها آن مشکل فقر از من برطرف شد، ولى هیچ وقت حسرت دیدارى دوباره، به پایان نرسید.
حضرت خدیجه سلام الله علیها و مقام شفاعت
️ در روایتی نقل شده است که حضرت خدیجه علیها السلام در کنار پنج تن آل عبا، در آخرت محبان و شیعیان را شفاعت میکند.
روایت چنین است:
علی بن محمد بن علی بن سعد الأشعری عن حمدان بن یحیى عن بشر بن حبیب، عن أبی عبد الله ع أنه سئل عن قول الله عز و جل و بینهما حجاب و على الأعراف رجال قال: «سور بین الجنة و النار، قائم علیه محمد صلی الله علیه وآله و علی و الحسن و الحسین و فاطمة و خدیجة ع فینادون: أین محبونا أین شیعتنا، فیقبلون إلیهم فیعرفونهم بأسمائهم و أسماء آبائهم، و ذلک قوله تعالى یعرفون کلا بسیماهم فیأخذون بأیدیهم (فیجوزون بهم) الصراط و یدخلونهم الجنة»
بشر بن حبیب مى گوید از امام صادق علیه السلام راجع به تفسیر آیه « بین آن دو پرده ای است و در اعراف مردانی هستند» ، سوال شد، امام فرمود دیواری بین بهشت و جهنم است، پیامبر صلی الله علیه وآله، على، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه علیهم السلام بر روى آن ایستادهاند فریاد مى زنند کجایند محبین ما کجایند شیعیان ما؟. دوستان و شیعیان را به خدمت آن بزرگواران مى آورند که آنها را به نام و نام پدرهاشان می شناسند این است تفسیر آیه یعرفون کلا بسیماهم دست آنها را می گیرند و از پل صراط عبور می دهند و وارد بهشت می نمایند.
?سوره اعراف آیه 48
بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج24 ؛ ص255
#حدیث_روز
وصایای حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
زمانی که بیماری او شدت یافت؛ به رسول خدا عرض کرد:
«یا رسول اللّه! اسمع وصایای؛ای رسول خدا! وصیتهای مرا بشنوید»؛
یعنی این آخرین سخنان من است که در این لحظات پایانی به شما عرض می کنم. بعد شروع کرد یک یک آنها را بیان کردن:
«أولا، فإنی قاصرة فی حقک، فاعفنی یا رسول اللّه؛
نخست اینکه من در حق شما کوتاهی کردم؛ تقاضا دارم مرا ببخشید».
رسول خدا در پاسخ فرمود:«حاشا و کلا، ما رأیت منک تقصیرا فقد بلغت جهدک و تعبت فی ولدی غایة التعب، و لقد بذلت أموالک و صرفت فی سبیل اللّه مالک؛
هرگز چنین نیست؛ نه تنها من از شما کوچکترین کوتاهی ندیدم؛ بلکه شما تمام تلاشت را کردی و در تربیت و رسیدگی به امور فرزندان نهایت سختی را به جان خریدی و آنچه از مال دنیا داشتی همه را در راه خدا صرف کردی».
عرض کرد:
«یا رسول اللّه! الوصیة الثانیة؛ أوصیک بهذه- أشارت إلى فاطمة علیها السّلام- فإنها یتیمة غریبة من بعدی فلا یۆذینها أحد من نساء قریش و لا یلطمن خدّها و لا یصحن فی وجه ها و لا یرینها مکروها؛
وصیت دوم من این است - در همین حال اشاره کرد به فاطمه سلام الله علیها - این دختر بعد از من یتیم و تنها می شود، مراقب باشید کسی از زنان قریش او را اذیت نکند؛ سیلی به صورت او نزند؛ کسی به روی او فریاد نکشد؛ کاری نکنند که او ناراحت شود».
«و أما الوصیة الثالثة، فإنی أقولها لابنتى فاطمة علیها السّلام و هی تقول لک، فإنی مستحیة منک یا رسول اللّه؛
و اما وصیت سوم که من آن را به دخترم فاطمه علیها السلام می گویم؛ او به شما عرض کند ؛ زیرا حیا می کنم خودم مستقیما از شما بخواهم».
فقام النبی صلّى اللّه علیه و آله و خرج من الحجرة، فدعت بفاطمة علیها السّلام و قالت :
در این هنگام رسول خدا برخاست و از اتاق خارج شد. خدیجه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسّلام را به نزدیک طلبید و به او چنین گفت:
«یا حبیبتی! و قرة عینی، قولی لأبیک: إن أمی تقول: إنی خائفة من القبر، أرید منک رداءک الذی تلبسه حین نزول الوحی؛ تکفننی فیه؛
عزیز دلم! و ای شادی قلبم! به پدرت بگو مادرم می گوید: من از قبر می ترسم درخواست دارم مرا در آن عبایی که هنگام نزول وحی بر تن داشتید کفن کنید».
فاطمه علیهاالسّلام از اتاق خارج شد و پیام مادرش خدیجه را به پدرش رسول خدا رساند. حضرت بلافاصله برخاست و آن عبا را تقدیم فاطمه علیهاالسّلام کرد. وقتی زهرا علیهاالسّلام عبا را آورد حضرت خدیجه علیهاالسّلام بسیار خوشحال شد.
وقتی حضرت خدیجه علیهاالسّلام رحلت کرد؛ رسول خدا، خود، او را غسل داد و حنوط کرد. وقتی نوبت به کفن رسید، جبرئیل امین نازل شد و عرض کرد:
یا رسول الله! خداوند به شما سلام رسانده و به صورت ویژه مورد تحیت و اکرام قرار می دهد و به شما می فرماید:
«إن کفن خدیجة من عندنا، فإنها بذلت مالها فی سبیلنا؛کفن خدیجه با ماست؛ چرا که ثروتش را در راه ما داد».
سپس جبرئیل، کفنی آورد و گفت:
«یا رسول اللّه! هذا کفن خدیجة و هو من أکفان الجنة، أهداه اللّه إلیها؛رسول خدا! این کفن خدیجه است که خداوند آن را از پارچه های بهشتی به او هدیه داده است».
رسول خدا همسر مکرمه اش را ابتدا با عبای خود و سپس با آن پارچه بهشتی کفن کرد که به این ترتیب حضرت خدیجه با دو کفن، کفن شد، یکی از خدا و دیگری از رسول خدا.
پیکر پاک و مقدس حضرت خدیجه علیهاالسّلام پس از مراسم کفن و اقامه نماز به دامنه کوه «حجون» برده شد و در نزدیکی مرقد مطهر حضرت ابوطالب به خاک سپرده شد. پیامبر رحمت، خود وارد قبر شدند و جسد مقدس حضرت خدیجه علیهاالسّلام را با دست مبارکشان در دل خاک قراردادند.
️اخلاق حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى ورزیدند .دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (صلی الله علیه واله) بود . بى تردید مى توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) یاورى صادق بود .آیا خدیجه (سلام الله علیها) قبل از پیامبر (صلی الله علیه وآله) ازدواج کرده بود؟ معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى » بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه ارث گذاشت پس از او «ابى هاله بن المنذر الاسدى » که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت ابى هاله نیز پس از چندى وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست جمعى از مورخان و بزرگان نظرمخالف دارند براى مثال «ابوالقاسم کوفى » ، «احمد بلاذرى » «علم الهدى » ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى » و «شیخ طوسى » در «تلخیص شافى » آشکارا مى گویند که خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود این معنا را علامه مجلسى نیز تایید کرده است او مى نویسد «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه بودند برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده اند و براى اثبات ادعاى خود کتابهایى نوشته اند
حزن شدید پیامبرصلی الله علیه وآله بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها
️ بعد از رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها، به شدت اندوه و غم وجود پیامبر صلى الله علیه و آله، را فرا گرفت لذا تصمیم به هجرت گرفت.
شیخ کلینی روایت در اینباره را چنین نقل میکند:
فلما فقدهما رسول الله ص سئم المقام بمکة و دخله حزن شدید و أشفق على نفسه من کفار قریش فشکا إلى جبرئیل ع ذلک فأوحى الله عزوجل إلیه اخرج من القریة الظالم أهلها و هاجر إلى المدینة فلیس لک الیوم بمکة ناصر و انصب للمشرکین حربا فعند ذلک توجه رسول الله ص إلى المدینة.
زمانی که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم هر دوى آنها ( حضرت ابوطالب و خدیجه علیهما السلام) را در مکه از دست داد، اندوه شدیدی وجود او را در برگرفت و از شر کافران قریش بر جان خویش بیم پیدا کرد از این رو به جبرئیل شکوه نمود، خداوند عزوجل به آن حضرت وحى فرمود که: از این سرزمین که مردمش ظالم اند، خارج شو و به مدینه هجرت کن که در مکه دیگر یارى برایت باقى نمانده است و علم جنگ با مشرکان برافراز. در این هنگام بود که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به سوى مدینه روى آورد.
? الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج8 ؛ ص340
#حدیث_روز
برخی از آنچه باید درباره ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها بدانیم:
1- به خاطر شدت پاکی و عفت در دوران جاهلیت ، به ایشان طاهره و سیده قریش میگفتند. ( السیره الحلبیه ج1 ص224 )
2- خواستگاران بسیار از بزرگان قریش داشت که با هیچ کدام ازدواج نکرد و برای ازدواج ، خود ، رسول خدا را انتخاب کرد.( همان )
3- ازدواج ایشان در حالی بود که هم پیامبر و هم حضرت خدیجه هر دو در سن بیست و پنج سالگی بودند. ( دلائل النبوه ج2 ص71 و المستدرک ج3 ص182 )
4- هم چنین نه پیامبر و نه حضرت خدیجه تا آن زمان هرگز ازدواج نکرده بودند. (مناقب آل ابی طالب ج1 ص138) و اقوالی که پیرامون ازدواج قبلی حضرت خدیجه است حداقل دارای چهارده تناقض آشکار و غیر قابل قبول است.
5- مهریه ازدواج حضرت خدیجه معادل پانصد درهم نقره بود که همان را هم خود حضرت خدیجه به عهده گرفت. ( عوالی اللئالی ج3 ص299)
6- حضرت خدیجه اولین بانوی مسلمان است که بلافاصله در همان شب آغاز رسالت اظهار اسلام کرد و پیش از آن نیز هرگز کافر نبود بلکه به دین حنیف معتقد بود. ( السنن الکبری ج6 ص367 )
7- در شهادت حضرت خدیجه برای اسلام ، پیامبر ، اقرار به ولایت امیرالمومنین علیه السلام و ابراز برائت از تیم و عدی ( اولی و دومی ) را شرط کردند که ایشان بدان اقرار کرد و هم زمان با اسلام دو رکن ولایت و برائت را پذیرفت. ( بحار الأنوار ج18 ص233)
8- حضرت خدیجه نه تنها با مال خود که حتی با به خطر انداختن جان و سلامتی خود همواره و در طول حیات مبارک خود ، از پیامبر اکرم دفاع نمود.
9- در اثر حصر در شعب ابی طالب تمام اموال حضرت خدیجه صرف تهیه آذوقه برای مسلمانان محصور شد و خود ایشان نیز در اثر رنج فراوان آن سه سال و بنابر تحلیلی در اثر سم دشمنان از دنیا رفت ( به شهادت رسید ).
10- حضرت خدیجه در میان زنان پیامبر صاحب امتیازاتی منحصر به فرد است:
تنها همسر پیامبر که از ابتدا به آیین یکتاپرستی بود ایشان است و سایر همسران دورانی را در شرک و کفر گذرانده اند.
ج. شدت علاقه پیامبر به ایشان به حدی بود که تا سالها بعد از وفات ایشان همواره یاد و حرمت وی را پاس داشته و گوشزد می کرد.
د. تنها همسر پیامبر است صاحب فرزند شد و سایر زنان پیامبر یا در سن فرزندآوری نبودند ( مثل ام سلمه ) یا عقیم و نازا بودند ( مثل عایشه ).
ه. تنها همسر پیامبر است که در آیات قرآن همواره مورد مدح و تمجید بوده و هرگز هیچ آیه ای در مذمت وی نازل نشده است. نه آیات خانه نشینی ، نه آیات نهی از فحشا نه آیه افک.
و. تنها همسر پیامبر است که در قیامت هم ردیف پیامبر و معصومین علیهم السلام بر اعراف و پل صراط مجوز ورود به بهشت می دهد.
آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
آیت الله خامنه ای : با فرض صدق زینت، باید از نامحرم پوشانده شود.
1- در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد.
2- چنانچه میداند امکان برطرفکردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار کند
و وضو و غسلهاى بعدى را باید بهصورت جبیره انجام دهد(یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)
3- در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روزهای بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود .
—————————————
آیت الله سیستانی : ناخن کاشته شده مانع از وضو و غسل وتیمم است و باید آن را جدا کند و تا جدا کردن آن به احتیاط واجب بین وضو و تیمم یا غسل و تیمم - به اختلاف وظیفه مکلف - جمع نماید.
——————————————
آیت الله مکارم شیرازی : در صورتی که ضرورتی برای این کار نباشد آن را ترک کنند، و چنانچه ضرورتی وجود داشته باشد و امکان جداسازی ناخن های مصنوعی به هنگام غسل و وضو نباشد، با آن وضو و غسل جبیره ای می گیرند.
————————————–
آیت الله وحید خراسانی : کاشتن ناخن که موجب نرسیدن آب به پوست یا ناخن اصلی در وضو و غسل می باشد جایز نیست.
در فرض کاشتن واجب است اگرچه به حرج و مشقت بیافتد ناخن کاشته شده را بردارد و اگر حتی با حرج و مشتقت قابل برداشتن نبود بنابراحتیاط واجب باید هم وضو و غسل جبیره انجام دهد و هم تیمم نماید
چرا ارتباط جوانان و نوجوانان با مساله مهدویت کم رنگ است؟
اصولاً ارتباط انسان با افراد و اشیاء سودمند و اثرگذار پیرامون خود زمانی ایجاد می شود که نسبت به آنها شناخت، آگاهی و معرفت داشته باشد. این آگاهی هر قدر بیشتر باشد، درجه این ارتباط قویتر و پررنگ تر خواهد شد.
در خصوص مسئله امام زمان عج و مهدویت هم دقیقاً همین قاعده وجود دارد. اگر در جایی جوانان و نوجوانان با این مساله ارتباط کم رنگ دارند، گواه بر این مطلب است که ابعاد وجودی آن حضرت برای آنان تبیین نشده است.
آیا کسی هست که معرفت پیدا کند که امام زمان عج آخرین حجت خدا و ذخیره او برای عالم هستی است که به واسطه او زمین از عدل و قسط پر می گردد، دین الهی اسلام پابرجا شده و استقرار می یابد، مردم به سمت عبادت و عبودیت خداوند حرکت می کنند، واسطه فیض الهی به عالم وجود است، عنایات و الطاف الهی، از طریق او به مخلوقات می رسد، آخرین وصی پیامبر خاتم است که خداوند به واسطه وجود او بلاها را از مردم - به خصوص شیعیان 0 دفع می کند، وارث علم انبیآء و اولیای الهی است، ویژگی ها و خصایص آنها در او جلوه گر است، مظهر رحمت بی منتهای خداوند است که دوران حکومت او، انسان ها معنای کامل مهر و عطوفت الهی را با همه ابعادش حس می کنند و به تعبیر مقام معظم رهبری آغاز زندگی انسانی است، حافظ دین خداوند و مبین آیین او بوده و وظیفه هدایتگری را بر عهده دارد، با احاطه بر قلوب مردمان، هر آن کس را که خواهان سعادت و نیک بختی است، تربیت و راهبری می کند و به طور کلی آنکه حتی در دوران غیبت همچون خورشید پشت ابر بر همه ذرات عالم می تابد، و عاشق و واله و حیران او نگردد.
آیا کسی هست که بهره مندی و ارتباط خود را با خورشید نادیده بگیرد؟
️آیا کسی هست که بداند به برکت وجود آن حضرت روزی می خورد و با او ارتباط عاطفی نداشته باشد؟
موفق و پیروز باشید.
برنامه ریزی در تشکیلات.
امام على علیه السلام: « لِلمُؤمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ: فَساعَةٌ یُناجی فیها رَبَّهُ، وساعَةٌ یَرُمُّ مَعاشَهُ، وساعَةٌ یُخَلّی بَینَ نَفسِهِ وبَینَ لَذَّتِها فیمایَحِلُّ ویَجمُلُ؛ [سزاوار است] مؤمن سه زمان داشته باشد: زمانى که در آن با پروردگارش راز و نیاز کند؛ و زمانى که هزینههاى زندگى را تأمین کند؛ و زمانى را به خوشیهاى حلال و زیبا اختصاص دهد.*»
️لازم به ذکر است که برنامه ریزی بر دو نوع است: برنامه ریزی های کلان که همان سیاست های کلی و اهداف و چشم انداز چندساله یک مجموعه است و افق کلی و جهت حرکت را تبین می نماید. و برنامه ریزی های عملیاتی که با توجه به برنامه کلان، اقدامات جزئی و مدل کار و فعالیت در میدان عمل را تبین می نمایند.
به عبارت دیگر برنامه ریزی عملیاتی مانند تکه های پازل هستند که تصویر کلی ( برنامه کلان ) را ایجاد می نمایند.
* نهج البلاغة: الحکمة 390 / گزیده غررالحکم و دررالکلم، ص73
#حدیث_روز
اولین ایرانیان مسلمان چه زمانی بودند؟! و چگونه؟!
با حمله عمر و زور شمشیر، یا بدست مبارک شخص حضرت محمد صلوات الله علیه و آله وسلم؟!
هنگامی که دین مقدس اسلام ظهور کرد و نبی اکرم ص دعوت خود را آغاز کرد ، حکومت یمن به دست باذان بن ساسان ایرانی بود!
باذان از جانب خسروپرویز بر یمن و سرزمین های حجاز و تهامه حکومت و گزارش کار این مناطق را به خسروپرویز اعلام میکرد.
حضرت رسول در سال 6 هجری خسروپرویز را به دین اسلام دعوت کرد.
خسروپرویز سخت نارحت شد و به والی خود در یمن ، باذان دستور داد پیامبر را به دربارش احضار کند.
باذان دو پیک بنام های بابویه و خسرو را به مدینه فرستاد. پیک های باذان بهمراه نامه خسروپرویز به محضر پیامبر رسیدند و ماجرای احضار ایشان را اعلام کردند ، اما پیامبر فرمود: فردا بیایید و جواب بگیرید!
فردای آن روز دو پیک نزد پیامبر رسیدند ، حضرت خطاب به انها فرمود: #شیرودیه ، دیشب شکم پدر خود خسروپرویز را پاره کرده [برگردید] ، پیامبر فرمود: خداوند به من این خبر را داده که شاه شما کشته شده [یعنی پیامبر علم غیب خود را نشان داد] حال به نزد باذان برگردید و اسلام اختیار کنید!
بابویه و خسرو ضمن دریافت دریافت هدیه از پیامبر، حیرت زده به نزده باذان برگشتند و ماجرا را در میان گذاشتند ، باذان نیز گفت: صبر میکنیم ، اگر خبر درست بود به حقیقت او پیامبر خداست!
چند روز بعد پیکی از تیسفون آمد و نامه شیرودیه را به باذان تحول داد خبر کشته شدن خسروپرویز را به اطلاع بادان رساند.
باذان پس از این ماجرا مسلمان شد و گروهی از ایرانیان که بنام ابناء و احرار نامیده میشدند به سمت مدینه رهسپار شدند و مسلمان شدند.
حضرت رسول ، باذان را پس از اسلام آوردن در سمت خود بر یمن ابقا کردند ، باذان نیز در راه ترویج اسلام فعالیت میکرد و با دشمنان پیامبر و اسلام مبارزه میکرد.
پس از باذان پسرش شهر بن باذان نیز راه پاک پدر خود را در راه حمایت از اسلام پیش گرفت.
?کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ، اثر بزرگ فیلسوف و متفکر معاصر شرق جهان ، شهید #مرتضی_مطهری رضوان الله تعالی علیه
[به استناد منابع معتبر خارجی چون : ویل دورانت ، کریستین سن ، گرگور دومزیل ، پروفسور المستد ، جرج برنارد شاو ، جان ناس و …]
مردت را بشناس و نیازش را براورده کن.
نیازهای ششگانه مردان
زن ها نمی دانند که نیازهای شش گانه مرد چیست؟
نیازهای شش گانه مرد واقعا همین شش مورد است؟؟!
➊➭اعتماد
➋➭باور داشتن
➌➭قدردانی
➍➭تحسین
➎➭تأیید و
➏➭تشویق
️اما گاهی زن ها به اشتباه، آن چه خود نیاز دارند را به همسرانشان عطا می کنند.
مردها نمی دانند که:
نیازهای شش گانه زن چیست؟
نیازهای شش گانه زن واقعا همین شش مورد است:
➊➭علاقه
➋➭درک
➌➭احترام
➍➭عشق ورزی
➎➭اعتبار
➏➭اطمینان خاطر
️اما گاهی مردها به اشتباه، آن چه خود نیاز دارند را به همسرانشان عطا می کنند.
می دانید مطمئن ترین روش جلوگیری از دخالت اطرافیان در زندگی مشترکتان چیست؟؟
یکی شدن و دوستی با همسر است، ️نه جنگیدن با همسر و خانواده همسر.
برای دخالت نکردنشان در زندگی شما!
سعی کن قلب همسرت را تسخیر کنی.
اون را درک کن
در شبها و نیمه شبها تلاوت قرآن، و مخاطب خدا بودن، لذت و معنای دیگری دارد.
رهبرانقلاب: بعضی علاوهی بر روزه گرفتن در ماه رمضان، آموزش خود را هم از قرآن در حد اعلی تأمین میکنند؛ تلاوت قرآن با تدبر. در شبها و نیمه شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا میگیرد، در حال متعارف و معمول نمیتواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند.
1386/06/23
اگرتعریفت ازآزادی اینه که
خودتو مثل نمایشگاه
به همه نشون بدی!
بدان این تونیستی که آزادی
این بازدیداز توئه که آزاده
همون که بالاش مینویسن:
بازدید.برای.عموم.آزاد.است!
باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم.
رهبرانقلاب: باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی انسان را به اوج آسمانها و معنویت میبرد، گاهی هم انسان را تا اعماق دره فرو میبرد. آن دلی که عشق اتومبیل فلانجور دارد، دل نیست، گاراژ است! آن دلی که همهاش در آن میل جنسی موج میزند، دل نیست، عشرتخانه است. دل جای خداست؛ جای نور است.
1383/07/13
فرق پنجره و آینه.
جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.
بعد آینهی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟ جواب داد: خودم را میبینم.
دیگر دیگران را نمیبینی! آینه و پنجره هر دو از یک مادهی اولیه ساخته شدهاند، شیشه. اما در آینه لایهی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی شیشهای را با هم مقایسه کن.
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده میشود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقرهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
معجزه عجیب محبت.
از امروز شیوه برخورد با همسرت رو عوض کن،
عشق ورزی رو به جای پرخاشگری انتخاب کن،
بهت اطمینان می دم تغییر توی
همسرت رو خواهی دید?!!
انسانها ، به سمت کسانی بیشتر جذب میشوند که میدانند چطور از زندگی لذت ببرند و شاد باشند.
چگونه ماه مبارک رمضان را غنیمت بشماریم؟
برای آنکه بهتر بتوانیم از اوقات این ماه پربرکت استفاده کنیم، ابتدا، باید از خود دعا کمک بگیریم؛ یعنی باید از خدا بخواهیم که به ما توفیق راز و نیاز عطا فرماید. البته ما نیز باید در حد توان خود تلاش کنیم تا حال عبادت و توفیق آن را به دست آوریم؛ سعی کنیم در این ماه قدری از کارهای روزانه کم کنیم و بخشی از وقت خود را به دعا و عبادت اختصاص دهیم. باید در وضع خواب و خوراک دقت کنیم؛ خواب و خوراک ما به گونهای نباشد که موجب کسالت و سنگینی شود.
باید برنامهی غذایی خود را به گونهای تنظیم نماییم که بتوانیم روزه بگیریم و در عین حال، به انجام وظایف ماه رمضان و عبادت نیز موفق گردیم. مصرف غذای مورد نیاز غیر از پرخوری است؛ اوقات خواب را نیز باید گونهای تنظیم نماییم که در وقت عبادت، نشاط داشته باشیم، نه اینکه کار مستمر روزانه در جای خود باشد و توقع داشته باشیم که در عبادت سحر نیز حالی داشته باشیم.
آیا در انتخاب همسر با مخالفت رو به رو شدید؟
در آن صورت نباید عجله کرد،
بلکه باید صبر کرد تا موافقت اعضای تاثیر گذار خانواده جلب شود
و جوّ خانواده مساعد شود.
این فرآیند نه با جنگ و کشمکش، بلکه باید با ملاطفت و مهربانی صورت گیرد. همچنین حتماً باید برای متقاعد کردن والدین و فرزند بزرگ تر از مشاور کمک گرفت.
زیرا در خانواده جوّ احساسی وجود دارد و ممکن است افراد نتوانند منطقی تصمیم بگیرند.
اما مشاور با دید منطقی به نمای بیرونی خانواده می نگرد و راهکارهای بهتری ارائه خواهد نمود.
اگر خیال میکنید کسی که میخواهید با او ازدواج کنید ایراداتی دارد اما بعد از ازدواج، شما تغییرش می دهید، بسیار در اشتباهید.
تجربه نشان داده زندگی زناشویی محل تغییر یکدیگر نیست.
حجت الاسلام عالی:
امام صادق (علیه السلام) فرمود : میت در عالم برزخ خوشحال می شود اگر کسی برای او طلب آمرزش بکند.
یعنی در همین حد که استغفاری برای میت انجام بشود او خوشحال می شود. همانطور که اگر به زندگان هدیه ای بدهید خوشحال می شوند.
پیامبر صلی الله علیه واله فرمود : شخص متوفا مثل فردی است که دارد غرق می شود و هر لحظه منتظر کمکی است. همین که می بیند شخصی برای او خیراتی می کند یا استغفار می کند ، از اینکه هر چه در دنیا است به او بدهند، خوشحال تر می شود. یعنی اگر دنیا را به او بدهند این قدر خوشحال نمی شود که یک استغفار بر ای او بکنند.ببینید که او چقدر محتاج است.
هدیه ای که زنده ها می توانند به مرده ها بدهند، استغفار و دعا کردن است. اگر کسی که فوت کرده است اگر فامیل نزدیک باشد، ما نباید فکر کنیم که طرف چون فوت کرده است صله ی رحم تمام شده است. یکی از مصادیق بزرگ صله ی رحم بعد ازمرگ است . زیرا او نیازمند است.
#حدیث_روز
️منظوراز دین و قرآن جدیدی که امام زمان(علیه السلام)می آورد چیست؟
ادیان آسمانى در حقیقت مانند آب زلال وشفافى هستند که از آسمان نازل مى گردند که در آغاز، مانند صفا وپاکى باران وروشنایى آفتاب هستند، ولى با تماس افکار منحط جاهلان ودستهاى آلوده مغرضان وآمیختگى باعادات وخرافات، گاهى چنان تحریف مى شوند که جاذبه خود را از دست مى دهند. یکى از رسالتهاى امام زمان (عجل الله فرجه) پیراستن اسلام از این آلودگى ها وخرافات وپیرایه ها، وبه تعبیر دیگر، نوسازى بناى کاخ شکوهمند اسلام است. از این رو، در پاره اى از روایات از این نوسازى تعبیر به (دین جدید) شده است.
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که قائم خروج کند، امر جدید وکتاب جدید وروش جدید وداورى جدیدى با خود مى آورد. (1)
یعنى در آن زمان، اسلام را آنچنان از لابلاى انبوه خرافات وتحریف ها وتفاسیر نادرست بیرون مى آورد، که گویى بنایى کاملا نو وجدید ساخته است.
اما راجع به قرآن جدید، دو گونه مى توان توضیح داد: یکى اینکه، قرآن جدید، همان قرآنى است که امیر المؤمنین (علیه السلام) به همان صورت وترتیب، که در سال 23 سال بر پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده، جمع آورى کرده است.
چنانکه امام باقر (علیه السلام) فرموده است: هنگامى که قائم آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) قیام کند، خیمه هایى نصب مى کند براى کسانى که قرآن را همانطور که نازل شده به مردم تعلیم دهند، این مشکلترین کارهاست. زیرا آن قرآن به عکس قرآن فعلى جمع آورى شده است. ( 2)
️ توضیح دوم این است که، قرآن اصیل فراموش شده را چنان از زوایاى تحریفات معنوى وتفسیرهاى نادرست بیرون مى کشد که مى توان نام کتاب جدید بر آن گذاشت. زیرا در غیر این صورت، لازم مى آید که یک کتاب آسمانى جدید بر او نازل شود، که این امر شدنى نیست، بارى اینکه در روایات آن حضرت به عنوان یک داعى وحافظ قرآن کریم معرفى شده است،
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: قائم از فرزندان من است…، مردم را به پیروى من وآیین من وامى دارد، وآنها را به کتاب پروردگام دعوت مى نماید. (3)
? پی نوشته ها :
(1) (اذا خرج القائم یقوم بامر جدید، وکتاب جدید، وسنه جدید، وقضاء جدید). (اثبات الهداه، شیخ حر عاملى، ج 7، ص 83).
(2) مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1121.
(3) اثبات الهداه، شیخ حر عاملى، ج 7، ص 89.
#حدیث_روز
شباهت مولایمان صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به حضرت ابراهیم(علیه السلام)
️وقتی مردم از آیین حضرت ابراهیم(علیه السلام) سرباز زدند آن حضرت از آنها کناره گیری کردند،
که آیات چهل و هشت و چهل و نه سوره مریم به این مسئله دلالت دارد.
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز به جهت عدم آمادگی مردم و مصالح دیگری که خداوند عالم به آنهاست دو دوره غیبت در طول زندگی خود دارند
و همانطور که حضرت ابراهیم(علیه السلام) خانه کعبه را بنا کرده و حجرالاسود را در جای خاص خود نصب کردند
بر طبق روایتی از امام صادق(علیه السلام) چون امام زمان(علیه السلام) ظهور کنند مسجد الحرام و مقام ابراهیم را به همان جای اوّل و حدود اولی که داشته اند بر می گردانند.
قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند
رهبرانقلاب: قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان می شوید، فشار داده می شوید.
امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست.
قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روزبه روز نزدیکتر می شود،
این، آن امید بزرگ است.
نظر امام جواد(علیه السلام) درباره بداءپذیر بودن قیام صاحب الزمان(عج)
یکی از گزارههای مربوط به موضوع مهدویت، آخرالزمان و عصر ظهور، موضوع وعدههاست که در منابع علمی و روایی با عنوان وعدههای آخرالزمانی و وعده ظهور از آن یاد میشود.
در اهمیت موضوع وعده باید گفت واژۀ «وعد» 151 بار در قرآن به کار رفته که 91 بار از این تعداد با عنوان «وعد الله» یا وعدههای الهی استعمال شده است و به امری اطلاق میشود که تحقق آن حتمی و غیرقابل بازگشت باشد؛ چه آن رویداد خیر و چه شرّ باشد. از این رو، خداوند در 10 آیه از آیات قرآن پس از ذکر وقایعی، از حق بودن وعدههای خود صحبت کرده و فرموده است: «إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَق».
لذا بر اساس نظر مفسران شکی در وقوع وعدههای الهی نیست و بداء یا تغییرپذیر نخواهد بود. بنابراین مواردی مثل وعده خداوند به مؤمنان و صالحان مبنی بر جانشین قرار دادن آنان در زمین برای تمکین دین مرضی الهی در آیه 55 سوره مبارکه نور:
««وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکمُ ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لهَمْ دِینهَمُ الَّذِى ارْتَضىَ لهَمْ وَ لَیُبَدِّلَنهَم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنىِ لَا یُشْرِکُونَ بىِ شَیًا وَ مَن کَفَرَ بَعْدَ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْفَاسِقُون» از آنجایی که جزو وعدههای خداوند است، به طور قطع رخ خواهد داد و بدائی در آن صورت نمیپذیرد.
در این باره در یک روایت ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى میگوید: ما در محضر امام جواد(علیه السلام) بودیم و سخن از سفیانى به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از حتمیّات است. من به آن حضرت(علیه السلام) عرض کردم: آیا خدا را در امور حتمى بدائى پدید مىآید؟ فرمودند: «بله»، به آن حضرت(علیه السلام) عرض کردیم: پس با این ترتیب ما مى ترسیم خدا در مورد حضرت ️قائم(عج) نیز بداء کند. فرمودند: «قطعاً قائم از وعده هاست»؛ سپس با استناد به آیه 9 سوره مبارکه آلعمران فرمودند: «خداوند خلاف وعده خود رفتار نمى کند؛ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ».(غیبت نعمانی، ص 303)
? متن روایت: قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیُّ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا ع فَجَرَى ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ.
2ـ آیه9 سوره آلعمران: «رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ؛ پروردگارا، به یقین، تو در روزى که هیچ تردیدى در آن نیست، گردآورنده [جمله] مردمانى. قطعاً خداوند در وعده [خود] خلاف نمىکند».
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم.
رهبرانقلاب: باید با دعاها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی انسان را به اوج آسمانها و معنویت میبرد، گاهی هم انسان را تا اعماق دره فرو میبرد. آن دلی که عشق اتومبیل فلانجور دارد، دل نیست، گاراژ است! آن دلی که همهاش در آن میل جنسی موج میزند، دل نیست، عشرتخانه است. دل جای خداست؛ جای نور است.
1383/07/13
سازمان ملل باید مسائل حقوق بشری آمریکا را دنبال کند.
سازمان ملل در طول این سالها خوب عمل نکرده است. تحت فشار پول و زور قرار گرفته؛ پول را قارونهای خلیجفارس با پولهای نفتی تأمین میکنند و زور را هم آمریکا. سازمان ملل باید جبران کند. چند مسئله حقوق بشری درباره آمریکا مطرح میکنم که سازمان ملل جداً باید اینها را دنبال کند:
1- مسئله آتش زدن مرکز داوودیها در آمریکا
2- مسئله جنایات زندان گوانتانامو که یکی از وعدههای اوباما تعطیلی آن بود و به وعدهاش عمل نکرد
3- مسئله زندان ابوغریب که شکنجههای آنجا در دنیا کمنظیر بود.
4- مسئله زندان آمریکایی مستقر در افغانستان
5- پروندهی آزادی فروش سلاح در آمریکا که هرروز موجب جنایتهای زیادی میشود.
6- رفتار جنایتبار پلیس آمریکا با سیاهپوستها و کشتن آنها
7- ایجاد داعش و کمک به فروش نفت آنها و فراری دادن سران داعش توسط آمریکا
8- کمک آمریکا به رژیم صهیونیستی در کشتارها که آخرینش کشتار در غزه است
9- کمک به دولت سعودی در کشتار یمن
10- کمک به حکومت بحرین در جنایاتش علیه مردم
سازمان ملل اگر سازمان «ملل» است و سازمان وابسته به رژیم آمریکا نیست، باید در این قضایا ورود کند.
97/3/2
دشمن اتاق جنگ علیه ایران به وزارت خزانه داری برده است.
ما هم باید ستاد مقابله با آن را در مرکز اقتصادی دولت تشکیل دهیم.
رهبر انقلاب، عصر امروز: مسئلهی اول کشور، مسئلهی اقتصاد است. واقعیت این است که وضع اقتصادی کشور تعریفی ندارد و مردم هم درگیر آن هستند و مشکلات را لمس میکنند. برای حل مشکل اقتصاد کشور، چند چیز را قلباً باید باور کنیم:
مشکل اقتصاد کشور با ظرفیتهای داخل کشور قابل حل است.
نسخههای غربی برای ما قابل اعتماد نیستند؛ نسخههای غربی را رد نکنیم اما آن را بسنجیم.
سپردن کار به خارجیها با توجه به بدقولیهای آنها باید فقط در حد اضطرار باشد.
ظرفیتهای داخلی کشور بسیار زیاد است؛ کارشناسان بانک جهانی گفتهاند ایران بهلحاظ عدم بهرهبرداری از استعدادهای سرزمینی و انسانی در رتبهی اول جهان است.
دشمن ما اتاق جنگ را به جای وزارت دفاع برده در وزارت خزانهداری و به شکل فعالی مشغول است. ما هم باید ستاد مقابله با شرارت این دشمن را در مرکز اقتصادی دولت تشکیل دهیم و وزارت خارجه هم کمک کند.
97/3/2
اعلام شروط جمهوری اسلامی ایران برای ادامه برجام با اروپا از سوی رهبر انقلاب
3کشور اروپایی در 13-14سال قبل یک بدعهدی بزرگی کردند در مذاکرات هسته ای سال83-84، قول دادند و عمل نکردند، باید ثابت کنند امروز آن بی صداقتی و بدعهدی آن روز را نخواهند داشت. در دوسال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده است و اروپایی ها ساکت مانده اند. اروپا باید آن سکوت را جبران کند.
*️ آمریکا قطعنامهی 2231 را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
*️ اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد.
*️ اروپا باید با هر گونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریمهای آمریکا صریح بایستد.
*️ اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند. چنانچه آمریکاییها توانستند به فروش نفت ما ضربه بزنند، باید بتوانیم آن مقدار نفت که میخواهیم بفروشیم. اروپاییها بهنحو تضمینشدهای باید جبران کنند و نفت ایران را خریداری کنند.
*️ بانکهای اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند. ما با این سه کشور دعوا نداریم، اما اعتماد نداریم به آنها؛ آن هم متکی است به سابقهشان.
اگر اروپاییها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیتهای هستهای محفوظ است. وقتی دیدیم برجام فایدهای ندارد، یکی از راههایش این است که برویم سراغ بازیافت فعالیتهای تعطیلشده.
97/3/2
رهبر انقلاب: مذاکره کردیم که آمریکا بیآبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریمها برداشته شود؟
رهبر انقلاب، در دیدار مسئولان نظام:
نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم و از تجربههایمان استفاده نکنیم و به چیزهای کماهمیت دل خوش کنیم.
مثلاً اینکه میگویند در این قضیهی برجام، آمریکا از نظر اخلاقی و آبرو شکست خورده … خب بله، اما آیا ما مذاکره کردیم که آمریکا بیآبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریمها برداشته شود؟ حالا هم که گفتهاند تحریمهای ثانویه هم برمیگردد.
یا گفته میشود که رابطهی بین اروپا و آمریکا شکرآب شده … مگر برای این مذاکره کردیم؟ البته اروپا مخالفتی هم با آمریکا نخواهد کرد.
97/3/2
شش تجربه مهمی که برای تصمیمگیری درباره برجام باید بدانیم
️ به رسمیت شناختن حق غنیسازیمان به خاطر پیشرفتمان است نه مذاکره
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام:
مقدمهی هر تصمیمی این است که ما به تجربههای گذشتهی خودمان مراجعه کنیم؛ “من جَرّب المُجرّب حَلّت به النّدامة” اگر از تجربهها درس نگرفتیم قطعاً ضرر خواهیم کرد.
چندین تجربه در مقابل ماست؛ من حالا چند تجربهی واضح را که عرض بکنم همه تصدیق خواهید کرد. اینها، هم برای تصمیمگیری امروز ما مهم است هم برای آیندگان مهم است.
1. تجربهی اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل بکند؛ این تجربه اول. چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است. نه! دولت قبل آمریکا هم که با ما نشست و صحبت کرد؛ آنها هم همینجور عمل کردند … به شکل دیگری نقض کردند. آنها هم تهدید کردند، آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. این، جواب آن کسانی که بارها و بارها به ما در طول زمان میگفتند که آقا چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید، این جوابش.
2. تجربهی دوم، عمق دشمنی آمریکا با ایران است. دشمنی آمریکا بر محور مسئلهای مثل اتمی نیست، بحث فراتر است: نظامی که قد برافراشته و نسبت به آمریکا هیچ ملاحظهکاریای نمیکند و پرچم اسلام را در دست گرفته است. آمریکا با چنین نظامی عمیقاً مخالف است. آمریکا میخواهد مؤلفههای قدرت را در جمهوری اسلامی از بین ببرد.
3. تجربهی سوم این است که انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کُند نخواهد کرد بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر میخواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست.
4. تجربهی چهارم این است که ایستادگی در مقابل آمریکا باعث عقب نشاندن او میشود. اینکه سازمان ملل حق غنیسازی ما را امروز به رسمیت شناخته، منشأش مذاکره نیست، منشأش پیشرفت ما در زمینهی هستهای است که اینها حالا به تب راضی شدهاند.
5. تجربهی پنجم، تجربهی همراهی اروپا با آمریکا در مسائل مهم است. ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان دادهاند در حساسترین موارد با آمریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هستهای و کارشکنی انگلیسیها در تهیهی کیک زرد از این موارد بود.
6. تجربهی ششم، گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است… ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم. 97/3/2
در شکست دشمن شک نداریم
️ رئیس جمهوری کنونی آمریکا هم سرنوشتی بهتر از اسلافش نخواهد داشت
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان و کارگزاران نظام:
از اول انقلاب تا امروز، آمریکا انواع دشمنیها را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی انجام داده است و انواع کارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کرده است.
همهی این کارها هم هدفش «براندازی» بود و این کلمه که تکرار میشود، چیز جدیدی نیست.
همهی این توطئهها هم شکست خورده؛ شما جمهوری اسلامی را مقایسه کنید که بعد از 40 سال با تواناییهای گوناگون دارد حرکت میکند و پیش میرود. و همهی اینها شکست خورده … مثل گربهی معروف داستان تام و جری؛ و باز هم شکست خواهد خورد. ما در شکست دشمن شک نداریم و هرکس که با معارف اسلامی آشنا باشد این را میداند.
رئیس جمهوری کنونی آمریکا هم سرنوشتی بهتر از اسلافش مانند بوش و نئوکانها و ریگان نخواهد داشت و در تاریخ گم خواهد شد.
97/3/2
تفاوت دوستت دارم با عاشقتم چیه…؟!
وقتی شما یک گلی رو دوست داری میچینیش ولی وقتی عاشق یک گل باشی هر روز بش آب میدى.
از علائم عشق حقیقی این است که عاشق برای وجود وهویت انسانی خود هم ارزش قائل است.
فردی که به طرف مقابل میگوید:
اگر تو را به دست نیاورم هرگز ازدواج نمی کنم یا خودکشی میکنم عشقش هنجار نیست.
عاشق حقیقی وارد لایه های شخصیت طرف مقابل میشود و با او هم راز و هم دل میشود ولی این گونه نیست که در شخصیت او گم شود و بگوید من بی تو هیچم.
اگر فردی ادعا کرد که من بی تو می میرم قطعاً یا بیمار است و یا دروغ گو.
او قبل از پیوند انسانی با دیگری باید به دنبال درمان باشد.
ما گره خورده به گیسوی رضاییم فقط
در کمند خم ابروی رضاییم فقط
هرکه با هرچه که مست است خودش می داند
ما که مست رخ دلجوی رضاییم فقط
به دم عیسی مریم چه نیاز است که ما
همگی زنده به یک هوی رضاییم فقط
این حسینیه ی دل وقف غم سلطان است
همه مداح و ثناگوی رضاییم فقط
کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود
ما مسلمان شده ی کوی رضاییم فقط
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..
آیتاللهالعظمی مکارمشیرازی:
تشریفات و زرقوبرق از مهمانیها حذف شود.
مهمان، شأن مهمی در اسلام دارد و در بعضی روایات اشاره شده که فرستاده خداست.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «هر خانهای که مهمان در آن حضور نیابد، فرشتگان در آن خانه نمی آیند»
همچنین در روایت دیگری نقل شده که روزی امیرمؤمنان محزون بودند و وقتی از ایشان دلیل این امر را پرسش کردند، ایشان فرمودند: «در هفت روز اخیر برای ما مهمانی نیامده و وقتی مهمان نمی آید، غمگین میشوم».
بعضی از اولیای خدا سعی می کردند همواره مهمانی در سفره داشته باشند چرا که این امر، نورانیت و روحانیت می آورد.
از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده که رزق مهمان با خودش می آید.
برکاتی به واسطه گام نهادن مهمان می آید و گناهان اهل خانه را از بین می برد.
* لزوم پرهیز از تکلّف و سختی در مهمانی
شخصی، امیرمؤمنان را به مهمانی دعوت کرد که حضرت پذیرفتند اما تأکید کردند به شرطی میآیم که از آنچه در خانه داری مضایقه نکرده و از بیرون خانه، چیزی تهیه نکنی.
تکلّف و تشریفات و زرقوبرق موجب می شود که افراد از برگزاری مراسم مهمانی، فرار کنند، تلاش شود که مهمانی ها، ساده و آسان و بیتکلف باشد.
#افطاری_ساده
#حدیث_روز
عدد اصحاب خاص امام زمان (عج) بعد از ظهور چند نفر است؟
آیا امام زمان (عج) غیر از 313 نفر اصحاب دیگری نیز دارند؟
مطابق روایات مستفیض بلکه متواتر، عدد اصحاب امام زمان (عج) به تعداد لشکر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در غزوه بدر 313 نفر است.
قندوزی در تفسیر آیه «وَلَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ العَذابَ إِلی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمودند: «همانا امت معدوده 313 نفر از اصحاب مهدی در آخرالزمان است همانند عدد اهل بدر، که در یک ساعت اجتماع میکنند.»
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «پس اول کسی که از طرف خدا با او بیعت میکند جبرئیل است، و نیز از مردم 313 نفر با او بیعت خواهند کرد.»
و نیز از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «قائم از ما با ترس یاری شده و با نصرت تأیید خواهد شد. تا آنکه فرمود: پس هنگامی که خروج میکند بر کعبه تکیه میدهد. و 313 نفر به دور او گرد آیند…»
از روایات استفاده میشود که اصحاب امام زمان (عج) بعد از ظهور از ده هزار نفر کمتر نیست.
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: هرگاه برای او حضرت مهدی (عج) ده هزار مرد جمع شد، پس در روی زمین معبودی به جز خدا باقی نمیماند.
در اینکه مقصود از این روایات و روایاتی که اصحاب حضرت را 313 نفر معین کرده چیست چند احتمال است:
1 - دو دسته کردن اصحاب حضرت به جهت اختلاف در درجات اخلاص آنها است، به این نحو که 313 نفر از آنها در کمال درجه اخلاصاند، و بقیه تا ده هزار نفر یا ده هزار نفر دیگر در مرتبهای پایینترند.
2 - اختلاف دو دسته در سرعت ملحق شدن آنها و رسیدن آنان به حضرت مهدی (عج) است، به این نحو که 313 نفر از دیگران زودتر به حضرت ملحق میشوند.
3 - اختلاف در سرعت ایمان و بیعت نمودن با حضرت است.
4 - اختلاف در دفاع نمودن از حضرت باشد به این معنا که 313 نفر اولین دستهای است که حضرت را یاری خواهند نمود.
5 - اختلاف به لحاظ وظایف و کارهایی است که به جهت اختلاف درجات اصحاب به آنها محوّل خواهد شد. مثلاً 313 نفر از فرماندهان و رئیسانند، بر خلاف بقیه افراد.
?کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی
#حدیث_روز
همسرداری به روش علما
علامه طباطبایی (ره) در مجلس ختم همسرشان: 27سال با این زن زندگی کردم نه من و نه او یک بار صدای بلند یکدیگر را نشنیدیم…
عشق یعنی همین…
کنترل نفس
یکی از فضلا می گوید: در یکی از روزهای رمضان از مرحوم حاج شیخ عباس قمی خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد نماز جماعت برپا کند و امامت آن را بپذیرد. اصرار و خواهش ما را پذیرفت و نماز ظهر و عصر در یکی از شبستان های آن جا اقامه شد.
هر روز جمعیت نمازگزاران فزونی می یافت. هنوز به ده روز نرسیده بود که مردم اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده زیاد شد.
یک روز پس از اتمام نماز ظهر آیت اللّه حاج شیخ عباس قمی به من که نزدیک ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم. از مسجد رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند.
چون خدمت ایشان رسیدم و از علت ترک نماز جماعت پرسیدم، گفتند: حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پشت سر من هستند و می گفتند: یا الله یا الله، از محلی دور به گوش می رسید و این صداها مرا متوجه کرد که جمعیت زیادی برای نماز آمده است و این، مرا شادمان کرد و خوشم آمد.
بنابراین من برای امامت نماز جماعت شایسته نیستم و اهلیّت ندارم.
️عاشـقانههای شـهداء
حسرت یه روز زندگی مشترک?
گفـت:
“تا روزی که جنگ باشه …
منم هستـم …
میخــوام ازدواج کنم …
تا دینم کامل شه …
تا زودتر شهـید شم …
مادرشم گفـت:
“محمدعلی مال شهادته… اونقده میفرستمش جبهـه …
تا بالاخره شهیـد شه …
زنش میشی …؟؟
قبول کردم…☺️
لباس عروسی نگرفتیم …
حلقه هم نداشتــم …
همون انگشتـــــر نامزدی رو برداشتم …?
دو روز بعد عقد …
ساکشو بست و رفـت …?
یه ماه و نیم اونجا بود
یه روز اینجا?
روزی که اعزام میشد گفـت:
.
توآن شیــرین ترین دردی که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی که پایانش نمیخــواهم …?
.
“زود برمیگــردم …
همه چیـو آماده کرده بودم …
واسه شروع یه زندگی مشترک …?
که خبر شهادتش رسید …?
حسرت دوباره دیدنش … واسه همیشه موند به دلم … ?
حسرت یه روووز …
زندگی کامل با او …?
? همسر شهـید محمدعلی رثایی
با این افراد ازدواج نکنیـد.
️ازدواج مسیر زندگی هر فرد را تعیین می کند، اگر در این مسیر همسفرمان را درست انتخاب کنیم آینده روشن در انتظار ماست
ولی اگر تصمیمی نامناسب اتخاذ نماییم مشخص نیست چه سرنوشتی ما را به سوی خود فرا بخواند.
*ازدواج با پدر بزرگ
رعایت فاصله سنی میان زوجین بسیار مهم است.
شاید خواستگار مورد نظر دارای خصوصیات برجسته باشد اما اگر اختلاف سنی به میزانی است که می توان گفت زوجین از دو نسل متفاوت هستند،
قطعا در آینده اختلاف دیدگاه ها بیشتر خود را نشان خواهد داد و مسیر زندگی را ناهموار خواهد ساخت.
*اختلاف مذهبی
وقتی که ازدواج می کنیم در واقع با یک فرد ازدواج نمی کنیم بلکه با یک خانواده وصلت می کنیم.
خانواده ها نقش مهمی را در روابط زناشویی فرزندانشان ایفا می کنند
*اختلاف فرهنگی
ازدواج کردن با فرهنگ متفاوت و باور های مذهبی مغایر با یکدیگر زوجین را به سوی کشمکش های دائمی برای حل این اختلافات سوق خواهد داد .
*معتادی در لباس دامادی
افراد معتاد به علت مصرف مواد مخدر دچار مشکلات روان شناختی زیادی هستند.
از جمله بی مسئولیتی ، پر خاشگری ، بد دهنی و پر حرفی ، کاهش فعالیت و بسیاری دیگر از مشکلات جسمی و روحی .
حال خواستگاری با این شرایط با داشتن سایر ویژگی های مناسب مانند پول و تحصیلات آیا می تواند فرد مناسبی برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده باشد؟
*کودکی نابالغ
هستند پسرانی که به دوران جوانی و حتی میانسالی قدم گذاشته اند، ولی هنوز از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند.
اینگونه از افراد غالباً در دوران کودکی به شدت به یکی از والدین خود وابسته اند و پس از ازدواج نیز در پی آن هستند که همسرشان نقش یک والد مهربان را برای آنها ایفا کند ?
این گونه افراد به دنبال کسی می گردند که مسیر زندگی را برای آنها مشخص کرد و مسئولیت ها را بر عهده گیرد.?
پیدا شدن تمام مراتب علوم
پیدا شدن تمام مراتب علوم : تمام علوم در زمان حضرت قائم(علیه السلام) بیرون می آید. چنانکه قطب راوندی در «خرایج» از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «علم، بیست و هفت حرف است. تمام علومی که پیامبران آورده اند دو حرف بود و مردم تا امروز بیش از این دو حرف را نشناختند.
پس زمانی که قائم ما (علیه السلام) خروج می کند بیست و پنج حرف را بیرون می آورد. سپس تمام بیست و هفت حرف علم را در میان مردم منتشر می کند.»
شیخ صفا در «بصائر» از آن جناب روایت کرده است که فرمود: «در انتهای شمشیر رسول خدا(علیه السلام) صحیفه کوچکی بود که حضرت علی (علیه السلام)، پسرش امام حسن(علیه السلام) را خواست و آن صحیفه را به او داد و فرمود: «آن را باز کن.»
امام حسن (علیه السلام) نتوانست آن را باز کند، پس آن را برای او باز کرد و فرمود: «بخوان.»
پس امام حسن(علیهالسلام) حرفی را بعد از حرفی خواند: «الف، با، سین، لام و …»
سپس حضرت علی (علیه السلام) آن را بست و به پسرش امام حسین(علیه السلام) داد، پس او هم نتوانست آن را باز کند. حضرت علی (علیه السلام) آن را برای او باز کرد و فرمود: «بخوان.»
پس امام حسین (علیه السلام) نیز مانند برادرش، آن را به همان صورت خواند.»
سپس حضرت علی (علیه السلام) آن صحیفه را بست و به پسرش محمّد بن حنفیّه داد، او هم نتوانست آن را باز کند. پس آن را برای او باز کرد و فرمود: «بخوان.»
ولی او نتوانست چیزی از آن را بخواند.
سپس حضرت علی(علیه السلام) آن را گرفت و بست و بر شمشیر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آویزان کرد.»
راوی پرسید: «در آن صحیفه چه بود؟»
حضرت فرمود: «در آن حروفی بود که از هر حرفی از آن هزار درب باز می شود. تا کنون فقط دو حرف از آن بیرون آمده است.»
به سند دیگری از ابوبصیر روایت است که از آن حضرت پرسیده شد: «در انتهای شمشیر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) چه بود؟
پس به همان صورت که در روایت قبل گفته شد، بیان فرمود و ظاهراً بقیّه حروف این صحیفه نبویّه از ویژگیهای دولت مهدویّه باشد
برگرفته ازعجایب دنیا بعد از ظهور امام زمان(علیه السلام)
#حدیث_روز
تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را
به وصالت نرسیدیم و ندیدیم تو را
روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را
شاید ایام کهنسالیِ ما جلوه کنی
در جوانی که دویدیم و ندیدیم تو را
چه قدَر چلّه نشستیم و عزادار شدیم
چه قدَر شمع خریدیم و ندیدیم تو را
گاهی اندازهی یک پرده فقط فاصله بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم تو را
سعی کردیم شبی خواب ببینیم تو را
سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را
مدتی در پی تو رند و نظر باز شدیم
همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را
فکر کردیم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بریدیم و ندیدیم تو را
لاقل کاش دم خیمهی تو جان بدهیم
تا بگوییم: رسیدیم و ندیدیم تو را
انگار دنبال بهانه می گردد تا دسته دسته ببخشد.
ماه رحمت در کلام رسول رحمت صلی الله علیه وآله:
*” هرکه در این ماه صدقهای دهد، خداوند او را میآمرزد؛
*و هرکه به زیردستانش احسان کند، خدایش میآمرزد؛
*و هرکه خوش خلقی نماید، خداوند او را میآمرزد؛
*و هرکه خشم خود را فرو خورَد، خدایش بیامرزد؛
و هرکه صله رحم کند خدا او را میآمرزد …”
مراقب باش تا جا نمانی!
*رسول رحمت، بحارالانوار، ج 93، ص 361.
#حدیث_روز
استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را پاک میکند.
رهبرانقلاب: استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را که خدای متعال به شما داده است، پاک میکند.
هر انسانی، نورانی است. حتّی انسانی که با خدا رابطه و آشنایی ندارد، در جوهر و ذات خود، نورانیّت دارد؛ منتها بر اثر بیمعرفتی و گناه و شهوترانی، آن را دچار زنگار کرده است.
استغفار، این زنگار را از بین میبرد و نورانیّت میبخشد.
1375/11/12
#اولین_روزه_من
#به_قلم_خودم
یادم میاد اولین روزه ای که گرفتم کلاس دوم، و هنوز تکلیف نشده بودم، خیلی دوست داشتم بابا مامانم سحر بیدارم کنند، اولین شب ماه رمضان بود، تصمیم گرفتم فرداش حتما روزه بگیرم، که شب اول ماه مهمان داشتیم و دیر خوابیدم وضمنا گفته بودم که بابام حتما بیدارم کند، سحر مرا بیدار کردند اما از فرط خستگی نتوانستم بیدار شوم و دوباره خوابیده بودم، فردا صبح، بابام نگاهی مهربان بهم کرد و گفت اگر تشنه هستی آب بخور و اگر گرسنه ای یه لقمه غذا بخور بعد تا شب چیزی نخور و روزه بگیر.
فهمیدم که دارند یه طوری می گویند به من برنخورد و اینکه اگر احساس گرسنگی و تشنگی می کنم بخورم، ولی خودم رو جمع و جور کردم و گفتم فکر می کنید من نمی دانم روزه ام خراب می شود، من که بچه نیستم، می گیرم، داداشم که چند سال ازمن بزرگتر بود و اون هم هنوز تکلیف نشده بود خنده ای زدو گفت من هم خواب مانده ام و خورده ام، تو هم بخورهنوز که تکلیف نشدی، خب نخور! ببینم چطور میخواهی بگیری….
تقریبا اوایل تابستان، و هوا خیلی گرم بود اولش کمی تشنه بودم ولی خودم رو مشغول بازی کردم و نخواستم که کم بیارم و ثابت کنم بزرگ شدم، ولی هر چه به ظهر نزدیک میشدیم تشنه تر می شدم و صبرم کمتر. خلاصه نزدیک ظهر شد، اون روز ظهر مامانم گفت مسجد نمی خواهی بیایی، چون تشنه تر می شوی، خانه نمازت رو بخوان، دست و صورتم رو شستم کمی خنکتر شدم و و نزدیک اذان وضو گرفتم و جانمازم رو آوردم و خودم رو به صبوری زدم و آرام آرام نمازم را خواندم، بعد همان جا چادر بسر دراز کشیدم که خوابم برده بود، و تقریبا یک ساعت و نیم خوابیده بودم که با صدای بسته شدن درب و ورود مامان بابام بیدار شدم.
بابام گفت عه خواب بودی؟ نکند وسط نماز بیهوش شده بودی؟
بابام بیشتر وقتا باهام شوخی می کرد، خیلی با هم رفیق بودیم، من هم شوخی گفتم خوابیده بودم گفتم وسطاش نمازظهر و عصر را هم بخوانم. بعد هر دوتایی خندیدیم. ولی خنده من کمی کوتاه شد بابام از بی حالی من فهمید که ضعف و تشنگی دارد اثر می کند و من هم اسرار بر ادامه روزه دارم گفت یک استراحت کوچک کنیم بعد ببرمت باغ تا سرحال بیایی.
اون موقع باغ میوه و انگور نزدیک خانه یمان بود و با گذشتن از چند کوچه و کوچه باغها وارد اونجا می شدیم خیلی با صفا و سرسبز و زیبا بود، خیلی اونجا رو دوست داشتم. با پیشنهاد بابام خیلی خوشحال شدم.
بابا رفت دراز کشید، من هم چادر نماز و جانماز رو جمع کردم و رفتم که آماده بشوم برویم باغ.
لباسهایم رو پوشیدم و رفتم بالا سر بابام نشستم که اگر کمی تکان بخورد بهش یار آوری کنم، که همین طور هم شد باز میخواست بخوابد که با نگاه من خواب از سرش پرید و شاید دلش سوخت خواست که مرا سرگرم کند پا شد و یه سبد کوچک برداشت و باهم راه افتادیم طرف باغ.
کوچه ها رو رد کردیم رسیدیم سر کوچه باغها. اول کوچه باغ یک چشمه پرآب بود که هر وقت به اونجا میرسیدم از اونجا آب می خوردم، اینبارم رفتم رو پله ی چشمه نشستم و اصلا حواسم نبود دستم رو دراز کردم تو آب و یک مشت آب پر کردم و خوردم وای چقدر می چسبید انگار تا حالا نوشیدنی به این خنکی و گوارایی نخورده بودم، باز دوباره دستهایم را پر کردم و خوردم چقدر می چسبید، باز دوباره دستم رو تو آب کردم که یک نگاهی به بالا و بابام کردم و گفتم نمی خورید؟ دیدم بابام از اون اول دارد مرا با لبخندی مهربان نگاه می کند، یکباره به خودم آمدم…. عه روزه ام! دستم را از آب بیرون آوردم آب دهانم رو کناری ریختم و چند بار تکرار کردم و دور دهانم رو پاک کردم با نگرانی به صورت بابام نگاه کردم گفتم روزم خراب شد؟ اصلا یادم نبود… بابام آمد جلو مرا تو بغلش گرفت و گفت نه روزه ات خراب نشده چون یادت نبوده، بعد دستی به پشتم زدو گفت ولی خوب آب خوردی هااااا، نوش جانت.
گفتم بابا به داداش نگویی آب خوردم، و این شد راز بین من و بابام، و هنگام برگشتن داداشم گفت رفتید باغ؟ تشنگی ات بیشتر نشد؟ چیزی نگفتم و سریع رفتم داخل اتاق. واین شدکه هنوزم که هنوزه داداش خبر ندارد که اون روز بعد از ظهر اصلا تشنه نبودم.
*روزه را چطور باز کنیم؟
از نیم ساعت پیش از افطار،کمی از چهار مغز بادام،گردو، فندق و پسته، به اندازه یک قاشق غذاخوری بکوبید(طوری که پودر نشود) و آن رادریک لیوان شیر داغ بخیسانید و مخلوط را با کمی شکر یاعسل شیرین کنید یا یکی، دو خرمای بدون هسته به آن اضافه کنید. در زمان افطار ابتدا خرما میل کنید و سپس مخلوط را هم بزنید و قاشق قاشق با کمی نان برشته شده، بخورید. یادتان باشد اگر خواستید خوراک دیگری بخورید، دستکم با یک ساعت فاصله بخورید.
*نوشیدنی سنتی تهیه کنید
نوشیدن این مایع بهتر از هر نوشیدنی دیگری میتواند در برابر استرس گرمایی و تشنگی و تحلیل رطوبت بدن، شما را محافظت کند. اگر معده سرد یا تری دارید بهتر است در هر لیوان آن یک قاشق مرباخوری عسل حل کنید و سپس بنوشید. ماءالشعیر طبیعی نباید غلیظ و ژلهای شود وگرنه تاثیر آن معکوس خواهد شد. اگر جو کاملا مرغوب و مناسب باشد، رنگ ماءالشعیر به سرخ ملایم و کمرنگ مایل میشود. هنگام مصرف عادی، ماءالشعیر را تکان دهید تا دُردی و بخش رقیق آن با هم مخلوط و بخش غذایی ماءالشعیر هم خورده شود. برای تهیه این ماء الشعیر سنتی 50 گرم جوی پوستکنده سالم (نه پرک و نه نیمکوب) را با چهار لیوان آب (یک لیتر)، با حرارت ملایم، آهسته بجوشانید تا وقتی که جوها به حالت شکفته و کاملا پخته برسند. این زمان بهطور متوسط 40 تا 50 دقیقه طول میکشد. پس از آن، تا این ترکیب سرد نشده، آن را صاف کنید و در جای خنک قرار دهید تا سرد شود. از این چهار لیوان، بیش از سه لیوان آبجو به دست میآید که حداکثر دو روز در یخچال قابل نگهداری است. اگر از نوشیدن ماءالشعیر همراه با رسوب آن خوشتان نمیآید، فقط قسمت آبکی رقیق بالای آن را بنوشید و دُردی آن را دور بریزید، بدین ترتیب از کیفیت سردی و تریبخشی ماءالشعیر طبیعی بهرهمند میشوید ولی از ماده مغذی آن سودی نمیبرید. مصرف این فرآورده خانگی، به کسانیکه مزاج گرم و خشک دارند کمک میکند تا از خشکی و زردی رنگ پوست بدن، گود افتادگی چشمها، یبوست، غلظت خون، تحریکپذیری عصبی و آزردگیهای کلیوی احتمالی دور بمانند.
*تدابیر سنتی را آویزه گوش کنید
غذا باید براساس فصل و ماه انتخاب شود. یادتان باشد که در فصل گرم سال دستگاه گوارش انسان ضعیف میشود و به همیندلیل است که ایرانیان از دیرباز در تابستان و روزهای گرم سال غذاهای سبک با مزاج معتدل مایل به خنک مانند آبدوغخیار میخوردند. روزههای بلند تابستانه دستگاه گوارش را ضعیفتر میکند پس رعایت تدابیر خوردن و آشامیدن در روزهداری، بسیار مهم و لازم است. ابتدا از شرایط بدنی و مزاجی خود مطلع شوید و پس از آن غذاهای مناسب فصل را انتخاب کنید؛ مثلا غذاهای خیلی سنگین مانند کلهپاچه، حلیم، آبگوشت یا غذاهای خیلی گرم و خیلی شیرین یا تند را از برنامه غذایی این ماهتان حذف کنید.
*تشنگی در ماه رمضان
اگر در ماه رمضان غذاهای ادویهدار گرم و خشک، غذاهای مولد صفرا، خوراکهای چرب و سرخکردنی بخورید، شک نکنید که طی روز تشنگی امانتان را میبرد. کارهای بدنی زیاد و سنگین، گرمای روز و تابش آفتاب، بوها، فکر و خیال، استرس و احساساتی که موجب افزایش گرما در مغز و قلب و معده و کبد میشود همگی دلایلی هستند که شما را در روز تشنهتر میکنند.
*پرخوری و شیرینی ممنوع
باتوجه به طولانی بودن روزهای تابستان و فاصله کم وعدههای افطاری و شام با سحری، از پرخوری در زمان افطار و پس از آن پرهیز کنید، در صورت رعایت نکردن دچار ناراحتیهای گوارشی میشوید. در روزهای ماه مبارک بهتر است کمتر از شیرینیها، بهویژه شیرینیهایی مانند زولبیا و بامیه یا پشمک استفاده کنید. توصیه شده در مناطقی که درخت نخل رشد نمیکند، از مصرف زیاد خرما پرهیز شود ولی در مناطق خرماخیز زیاد خوردن آن منعی ندارد.
*دور این غذاها خط بکشید
تا میتوانید از خوردن خوراکیهای چرب، مخصوصا در وعده سحری، پرهیز کنید چون باعث عطش و تشنگی زیاد طی روز میشود. اما اگر گاهی غذای چرب میخورید کافی است پس از آن (بهویژه در وعده افطار) کمی پودر رازیانه را با نبات در آب مخلوط کنید و بنوشید تا عوارض آن را کم کند و به گوارش بهتر خوراک کمک کند.
*کی شام بخوریم؟
باز کردن روزه و آغاز یکباره افطار با خوراکهای سنگین معمول، بهویژه در افراد گرممزاج و کسانی که معدههای گرمی دارند، به بدن آسیب میرساند. هر مزاجی که دارید برای باز کردن روزه، از یک استکان آب گرم و یک عدد خرما استفاده کنید و اگر خیلی احساس گرسنگی میکنید، دو تا سه لقمه غذا بخورید تا کمی گرسنگیتان رفع شود. شام را دستکم یک ساعت پس از افطار میل کنید.
منبع : مجله سیب سبز
تدابیر روزه داری ویژه ی خانم های باسلیقه خانواده های ایرانی :
زیاد خوردن در روزهای معمولی سال خوب نیست چه برسد به ماه رمضان که سیستم گوارشی بدن ساعتهایی را بدون مواد غذایی میگذراند.
روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصلهای دیگر فرق دارد. زود تشنه میشوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیتهای جسمی روبه رو می شوید. روزه عبادت و تمرینی برای تحمل سختیهاست و اگر نکات روزهداری را خوب به کار نبرید روزهای سختی را پشتسر خواهید گذاشت. پس اگر میخواهید ماه رمضان را با سلامت کامل پشتسر بگذارید، دکتر ناصر رضاییپور، راههای مفیدی را برای سلامت شما در این ماه پیشنهاد میکند.
دکتر ناصر رضایی پور، دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ایران دراین باره توضیح می دهد.
اصول روزه داری در فصل گرما:نخوردن سحری ممنوع
خیلیها بدون خوردن سحری روزه میگیرند و اصلا به ضررهای این کار فکر نمیکنند. نخوردن غذا در وعده سحر، به بدن آسیب میرساند و باعث طولانی شدن گرسنگی و ضعف شدید طی روز میشود. اگر عادت دارید بدون خوردن سحری روزه بگیرید باید بدانید با دست خودتان باعث آسیب دستگاه گوارشتان مخصوصا معده و رودهها میشوید. پس تنبلی را کنار بگذارید و بدون سحری روزه نگیرید.
*زیادهروی نکنید
زیاد خوردن در روزهای معمولی سال خوب نیست چه برسد به ماه رمضان که سیستم گوارشی بدن ساعتهایی را بدون مواد غذایی میگذراند. اگر فکر میکنید هر چه بیشتر بخورید دیرتر گرسنهتان میشود اشتباه میکنید. در خوردن وعده سحری و افطاری باید حد اعتدال رعایت شود. غذا و آب را به اندازهای بخورید که بدنتان نیاز دارد. با رعایت نکاتی مانند رعایت قدرت هضم، رعایت عادتهای غذایی و داشتن نشاط پس از غذا خوردن و خوردن وعدههای سحری و افطاری باعث سلامت معده و بدن، رشد بیشتر عقل و سبکی بیشتر جسمتان میشوید.
*متناسب با مزاج بخورید
رعایت اصول بنیادین درست خوردن و درست آشامیدن که در همه حال توصیه میشود، در ماه مبارک رمضان و بهویژه در روزهای بلند و گرم سال، اهمیت بیشتری دارد. دقت کنید از غذاهایی استفاده کنید که با مزاجتان متناسب است. برای شروع نخست سراغ غذای لطیف و سبکتر بروید. هرگز قبل و بعد از غذا یا بین غذا آب ننوشید. غذایتان را خوب بجوید و پرخوری نکنید و همه چیز هم نخورید.
*افزایش رطوبت بدن
برای کاهش عطش و مقابله با خشکی بدن در ساعات روزهداری، میتوانید از ماءالشعیر طبیعی استفاده کنید. اگر بر اثر گرمی مفرط مزاج قلب، معده، کبد یا تولید حرارت مفرط در بدن و بر اثر تعب جسمی یا روانی طی ساعات روزهداری، دچار تشنگی شدید و کاهش رطوبت بدن میشوید، میتوانید با مصرف ماءالشعیر طبیعی به جای آب و چای در سحر و ساعات پس از افطار، عوارض ناخواسته احتمالی را کاهش دهید.
*گیاهی برای تقویت بنیه
در روزهای گرم سال بهویژه روزهایی که روزه میگیرید، از خوردن میوههای گرمسیری مانند موز و انبه (و کمتر آناناس) پرهیز کنید چراکه زیادهروی در خوردن آنها موجب افزایش غلظت خون میشود. گلاب، هم برای تقویت معده و دهانه آن و همچنین تقویت روح و قوا هنگام افطار بسیار مناسب است.
*معده را تقویت کنید
خوردن کمی شلهزرد، فرنی یا شیربرنج برای شروع افطار خوب است. اگر معده مرطوبی دارید روی آنها کمی دارچین و سیاهدانه بریزید. بد نیست که برای تقویت دهانه معده، همراه با فرنی، شلهزرد یا شیربرنجتان کمی مربا بخورید. البته شاید برای کسانی که گرمی و خشکی زیادی در معده دارند، سوپجو همراه با آلوبخارا مناسبتر باشد البته به شرطی که در آن قارچ نریزند. برای گرممزاجانی که دچار ریزش صفرا به معده هستند (مثلا احساس سوزش یا درد گزندهای سر معده دارند، دهانشان خیلی بدبوست، تحریکپذیر و عصبی شدهاند)، شربت سکنجبین ولرم در شروع کار بسیار مفید است تا معده را از صفرا بشوید.
*غذایی برای رفع عطش
برای کاهش تشنگی و عطش در ماه رمضان میتوانید از شربتهای سرکهشیره، سکنجبین یا شربت آبلیمو در وعدههای سحری یا افطاری استفاده کنید. نوشیدن کمی عرق کاسنی به تنهایی یا همراه با یک قاشق چایخوری تخم خرفه در وعده سحری هم برای کاهش تشنگی در طول روز به شما کمک میکند. توصیه میکنیم اگر خیلی تشنه میشوید، خوردن خورشهای همراه با آلو و زرشک را در وعده سحری فراموش نکنید. در طول ساعات روزهداری هم میتوانید عطش خود را با بوییدن سیب گلاب، خیار یا لیمو، اسپری کردن گلاب خنک در فضای اتاق، شستوشوی سر و گردن و سینه با آب خنک و تنفس هوا و نسیم خنک که حرارت زایدقلب را کم میکند،کاهش دهید.
رهبرانقلاب: در صدر اسلام، زن در میدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان حتی گاهی با نقاب شمشیر هم میزد!
درعینحال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش میگرفت، تربیت اسلامی هم میکرد، حجاب خود را هم حفظ میکرد؛ چون اینها منافاتی با هم ندارد.
بعضی می گویند چون فعالیت اجتماعی اجازه نمی دهد به خانه و شوهر و فرزند برسیم، پس فعالیت اجتماعی نباید بکنیم.
بعضی می گویند چون خانه و شوهر و فرزند، اجازه نمیدهد فعالیت اجتماعی بکنیم، پس شوهر و فرزند را باید رها کنیم.
هر دو غلط است. نه این را به خاطر آن، نه آن را به خاطر این، نباید از دست داد.
75/12/20
یک نسخه دینی برای زندگی
خانم محترم!
اگر اشتغال بیرون از منزل و درس شما، در اخلاق و نحوه رفتارشما با همسر تاثیر میگذارد،
درس و شغلت را رها کن! …زیرا…
امام سجاد علیه السلام می فرمایند :
نزدیکترین شما به خدا کسی است که
نسبت به اهل منزل خوش رفتارتر باشد و
کسی در پیشگاه خدا بیشتر مورد
رضایت است که نسبت به
خانواده خود نیکوکارتر باشد.
“نیــازهای مــرد زندگیتان را بشناسیـد”
واقعیت این است که همسر شما هم نیازهایی دارد که درست به اندازه نیاز خود شما اهمیت دارند. مردان هم به پشتوانههای عاطفی نیازمندند. به تحسین شدن، ستایش شدن و احترام دیدن.
این فقط شما نیستید که دوست دارید همسرتان در جمع از شما تعریف کند. مردها هم پس چهره خونسرد و شوخ طبعشان به دنبال تحسین شما میگردند و میخواهند مطمئن باشند قهرمان زندگی شما هستند.
معمولا تصور نادرستی وجود دارد که چون زنان در مقایسه با مردان، موجودات لطیفتر و حساستری هستند، نیازهای احساسی بیشتر و مهمتری دارند و مردان چون موجودات خشنی هستند هیچگونه نیاز عاطفی نداشته و یا اگر داشته باشند برآوردن آنها چندان اهمیتی ندارد.
اما حقیقت این است که حفظ ارزش و احترام از مهمترین و اساسیترین نیازهای عاطفی مردان است. مردها از این که احساس کنند شما رویشان حساب نمیکنید دست پاچه میشوند و مثل پسر بچههای نوبالغ بهشون برمیخورد.
آنها کافیست حس کنند کمی از محبت بیحد و حصر اوایل آشناییتان کم شده و شما محبتتتان را به جای او صرف دوستان یا فرزندانتان میکنید. آن وقت است که در سکوت سرخورده میشوند و مثل یک کودک حسادت میکنند…