#تمثیلات
شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند
ولی گنجشکها جدی جدی می میرند…
آدمها..
شوخی شوخی بهمدیگه زخم می زنند
ولی قلبها جدی جدی می شکنن د….
( وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتِ بِغَیْرِ مَا اِکْتَسَبُوا فَقَدِ اِحْتَمَلُوا بُهْتٰاناً وَ إِثْماً مُبِیناً ﴿58﴾احزاب)
پیامبران بر #ولایت #امیرالمؤمنین علیه السلام مبعوث شده اند…."از منابع عامه"(اهل تسنن)
… عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:
” یَا عَبْدَ اللَّهِ أَتَانِی مَلَکٌ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ، وَسَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا عَلَامَ بُعِثُوا؟ قَالَ: قُلْتُ: عَلَامَ بُعِثُوا؟ قَالَ: عَلَى وِلَایَتِکَ وَوِلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ “…
ای عبدالله ، ملکی نزد من آمد و گفت : از پیامبران سوال کن که بر چه چیزى مبعوث شدهاند ؟ گفتم : بر چه چیزی مبعوث شده اند ؟ گفت :
بر ولایت تو و #ولایت #علی_بن إبیطالب (علیهما السلام).
…معرفة علوم الحدیث ج1 ص95 المؤلف: أبو عبد الله الحاکم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدویه بن نُعیم بن الحکم الضبی الطهمانی النیسابوری المعروف بابن البیع (المتوفى: 405هـ)، المحقق: السید معظم حسین، الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1397هـ - 1977م، عدد الأجزاء: 1 .
…الکشف والبیان عن تفسیر القرآن ج8 ص338 المؤلف: أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی، أبو إسحاق (المتوفى: 427هـ)، تحقیق: الإمام أبی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق: الأستاذ نظیر الساعدی، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى 1422، هـ - 2002 م، عدد الأجزاء: 10.
…تاریخ دمشق ج42 ص241 المؤلف: أبو القاسم علی بن الحسن بن هبة الله المعروف بابن عساکر (المتوفى: 571هـ)، المحقق: عمرو بن غرامة العمروی، الناشر: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، عام النشر: 1415 هـ - 1995 م، عدد الأجزاء: 80 (74 و 6 مجلدات فهارس)،
? ننگ ابدی
نام اسلام با نام عاشورا حیات می گیرد و نام عاشورا با نام حضرت زینب (سلام الله علیها).
این زینب بود که مظلومیت اسلام و ولایت را فریاد زد و خون سرخ حسینی را در شریان جامعه جاری کرد.
او بود که ندای پیروزی دین را در مجلس ستمکارترین مردان آن روز بلند کرد و فریاد زد:
«ای یزید، اینک هر ترفندی داری بکار گیر، هر نیرویی می توانی برانگیز، هر کوششی می خواهی بکن، لیکن به خدا سوگند که هرگز نخواهی توانست خاندان وحی را نابودسازی و قرآن را براندازی و محو کنی و این ننگ هیچ گاه از تاریخ زندگی تو پاک نخواهد شد»
این فریاد پیروزی چنان آتشین بود که غرور یزید را درهم شکست و به او جرأت اعتراض نداد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ثواب گریه بر مصیبتهای حضرت زینب
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
مَن بَکى عَلى مُصابِ هذِهِ البِنتِ (زینب بنتِ عَلِیٍ علیها السلام) کانَ کَمَن بَکى عَلى أخَوَیهَا الحَسَنِ و الحُسَینِ علیهماالسلام؛
هر کس بر مصیبت هاى این دختر (حضرت زینب علیها السلام) بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش، حسن و حسین علیهما السلام گریسته باشد.
وفیات الأئمه ، ص 431
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد علیه السّلام خطاب به عمهشان حضرت زینب علیها السلام
فرمودند:
أنتِ بِحَمدِ اللّه ِعالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ،
فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَةٍ
[اى زینب!] تو، بحمداللّه،
عالمى هستى که نزد کسى تعلیم ندیدى
و دانایى هستى که نزد کسى نیاموختى
بحار الأنوار ، ج 45 ، ص 164
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
علوی:
جناب ملک از آقای عباسی سؤال فرمایند: آیا بر دانشمند مذهبی واجب است حفظ آیات قرآن و اخبار و اقوال رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله؟ یا واجب است حفظ عقیده عوام منحرف
عباسی:
من مجبورم که عقیده عوام را حفظ نمایم تا اینکه تمایل بشیعه پیدا نکنند، زیرا شیعه اهل بدعت میباشند.
علوی:
در کتب معتبره ما و شما ثبت و ضبط شده که رهبر شما عمر بن الخطاب اوّلین کسی است که بدعت، در اسلام به وجود آورد و خود تصریح کرده به این مطلب
1…(در قضیه نماز تراویح) که گفته: نعم البدعة هذه،"” نیکو بدعتی است این موضوع"”
که دستور داد نمازهای مستحبّی را به جماعت بخوانند در سال 14 هجری با اینکه به یقین میدانست، خدا و رسولش نماز مستحبّی را به جماعت خواندن حرام نموده اند و همه میدانیم که این عمل و دستور عمر مخالف دستور خدا و پیغمبر صلی الله علیه و اله است
2…و از جمله بدعتهای عمر اسقاط “"جمله حی علی خیر العمل"” است از اذان و قرار دادن جمله “"الصّلاة خیر من النّوم"” به جای آن
3…و از جمله بدعتهای دیگرش حذف سهمیه مؤلّفه القلوب بر خلاف امر خدا و رسولش.
4…و از جمله بدعتهای او نهی از حجّ تمتع است.
5…و از جمله بدعتهای او نهی از متعه زنان، است
6…و دیگر اینکه مانع اجرای حدّ شد بر مجرم زانی قاتل، خالد بن ولید، بر خلاف امر و خواسته خدا و رسولش، که خواستار اجرای حدّ شده اند بر زناکار و قاتل.
و از این قبیل بدعتها بسیار دارد پیشوای شما عمر، که پیرو اوامر و نواهی او هستید، با این بیان که عنوان شد، شما اهل بدعت هستید یا شیعیان؟
* ملک: (که گویی مطالب تازه ای به گوشش میرسید با تعجّب و تحیر) گفت:
آنچه آقای علوی گفتند صحیح است؟ عمر این بدعتها را داخل در دین و احکام آن نموده؟
وزیر:
بلی، جمعی از علماء در کتابهای خود نوشته اند
* ملک: (با حالتی توام با تعجّب) گفت
چگونه ما اهل سنّت پیروی کسی را مینماییم که بدعت در دین مقدّس اسلام به وجود آورده؟
علوی:
به همین جهت و علّت ما شیعیان میگوییم: پیروی عمر و همانند او حرام است، زیرا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرموده:
کلّ بدعة ضلالة و کلّ ضلالة فی النّار،"” هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است"”
پس هر که پیروی از عمر نماید، در بدعتها و دستورهای خلاف اسلام او پیروی نموده و قطعا در آتش (جهنّم) خواهد بود!
ادامه دارد….
قسمت سی و هشتم
________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
علوی:
و علاوه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله این مطلب را بیان فرموده است و آن حضرت بدون تردید راستگو است و سخنی بر خلاف حقّ و - حقیقت نفرموده!
* ملک در حالی که خطاب به وزیر میکرد، گفت:
آیا صحیح است؟ واقعا رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم بشارت و خبر داده از مهدی و آنچه را آقای علوی بیان نمود صحّت و حقیقت دارد؟
وزیر:
بلی، (واقعیتی است انکارناپذیر).
* ملک:
جناب آقای عباسی (شما که یکی از علمای بزرگ و محلّ وثوق و مورد اعتماد و اطمینان همگی هستید و مقام مرجعیت دارید؟ چرا حقایقی که در کتابهای ما اهل سنّت نوشته و راویان متعدّد روایت را نقل کرده اند نقل نمی نمایی؟
چرا واقع را بیان نمی کنید؟
چرا حقّ را پشت پرده و دور از چشم و گوش و عقل و هوش اهل سنّت نگاه داشته اید
عباسی:
به جهت ترس از تزلزل عقیده عوام و تمایل آنها به عقیده شیعه.
علوی:
جناب آقای عباسی، طبق گفتارتان به وضعیت و بحال شما شامل میشود گفتار خداوند که میفرماید:
إِنَّ الَّذِینَ یکتُمُونَ ما انْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدی - مِنْ بَعْدِ ما بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکتابِ اولئِک یلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
“"آن گروه که آیات واضحه ای که برای هدایت بندگان فرستادیم پنهان داشتند، آنها را خدا و تمام جنّ و انس و ملک لعن میکنند - 159، سوره بقره"”
بنابراین مورد لعن خدا هستید، چون کتمان میکنید.
ادامه دارد…..
قسمت سی و هفتم
__________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
__________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
استادی با شاگردش از باغى میگذشت
چشمشان به یک کفش کهنه افتاد شاگرد گفت گمان میکنم این کفشهای کارگرى است که در این باغ کار میکند بیا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببینیم و بعد کفشها را پس بدهیم و کمى شاد شویم ……!!!!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنیم بیا کارى که میگویم انجام بده و عکس العملش را ببین…….
مقدارى پول درون ان قرار بده ….
شاگرد هم پذیرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند کارگر براى تعویض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همینکه پا درون کفش گذاشت متوجه شیئى درون کفش شد و بعد از وارسى ،پول ها را دید با گریه ،فریاد زد خدایا شکرت ….
خدایی که هیچ وقت بندگانت را فراموش نمیکنى …. میدانى که همسر مریض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رویی به نزد انها باز گردم و همینطور اشک میریخت….
استاد به شاگردش گفت همیشه سعى کن براى خوشحالیت ببخشى نه بستانی…..
در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه بروید.
در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون رو نبوسید.
در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نگید.
در برابر کسی که نداره از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید……….
هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد،
مگر به ” فهم و شعور ”
مگر به ” درک و ادب ”
مهربانان …
آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند !
این قدرت تو نیست،
این ” انسانیت ” است.
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
بالای در بهشت 3 جمله نوشته شده است؛ خدا میفرماید:
❶【 رحمت من بر غضب من سبقت دارد؛ خدا هم رحمت دارد هم غضب، رحمتش به خوبان و غضبش به بدان، اما رحمتش بر غضبش سبقت دارد.
یک مرد عربی آمد پیش رسول خدا عرض کرد: یا رسول الله، حساب بندهها در قیامت با کیست؟
حضرت فرمود: با خود خدا، گفت: خیالم راحت شد. تا گفت خیالم راحت شد، از پیش حضرت رفت.
حضرت به اصحاب فرمود: این حقیقت مطلب رو فهمید. صداش کردند، ازش پرسیدند چطور خیالت راحت شد؟رسول خدا به تو گفت حساب بندهها با خداست، چرا خیالت راحت شد؟
گفت: الکریم إذا قدرعفا؛ آدم کریم اگر قدرت انتقام پیدا کند، عفو میکند.】
❷【 اگر کسی صدقه بدهد به مستحق 10 تا ثواب میدهند اما قرض بدهد 18 تا، به فامیلش بدهد 30 تا.
حالا از امام (ع) پرسیدند: چرا همین طوری آدم به کسی پول بده 10 تا اما قرض بده 18 تا؟
فرمودند: کسانی که آدم صدقه میدهد گاهی مستحق نیستند، پس علت این که قرض بدی 18تا اما صدقه بدی 10 تا این است که صدقه را ممکن به کسی بدی که مستحق نباشد اما قرض را کسی میگیرد که کارد به استخوانش خورده باشد پس مستحق است.】
❸【کسی که مرا بشناسد، قضا و قدر مرا بداند، ربوبیت مرا بداند، مرا متهم نمیکند چرا ندادی؟】
دانستنیهــــاے مهـــــــــدویت
غــــربـت حضــــرت
غربـت دو معــنا دارد:
1_دورى از خانــدان و وطــن
2_کــمى یــاران
و حضرت مهدى (علیه السلام) به هر دو معنا غــریــب است!
روایــت امام صــادق (علیه السلام) که فــرمــود:
به ناچــار این امر را غــیبتى خواهــد بود و در هنــگام غیبت، ناچار از عــزلت و گوشه گیــرى اســــت.”
و فرمایـش خود حضــرت در قـضیه علـى بن مهـزیار که فــرمـود:
“پــدرم از من پیــمان گرفتــه که جز در سرزمین هاى پنهان و دور منزل نگیرم، براى آن که مخـفى بـمانم و جایگاهم از نیـرنگ هاى اهل ضلالـت مصــون باشد” دلالــت بر غربـت آن حضــرت دارد.
و اینکه امام جواد (علیه السلام) فرمودند
“هرگاه این تعداد - سیصد و سیزده نفر - از اهل اخلاص برایــش جمع شدند، خداونــد امر او را ظـاهر سـازد” .
بر معناى دوم غربت دلالت مى کند.
راوى مى گــوید: از حضرت موسى بن جعفری (علیه السلام) از صاحــب امر پرســیدم.
فرمودند:
“او همــان آواره یکتــاى غریــب پنــهان از خاندانــش مى باشد که خونــخواه پدرش خواهد بــود.”
پـس مــهم ترین وظیفـه ما آمـادگى براى ظهـور و دعا براى تعجـیل در فــرج مولا اســت!
حضــرت على (علیه السلام) فرمـود:
“خداونـد قومـى را مى آورد که آن ها را دوســت مى دارد و آن ها نیز او را دوسـت مى دارند. کسـى که در میان آن ها غریـب اسـت، بر آن ها حکومـت مى کنـد.
همه ممالک اسـلامى را با امنیـت و آسایش تحـت سیطـره خود اداره مى کند. روزگار با او سـازگار مى شود، پیـر و جـوان از او فرمان مى برند. زمین آباد مى شود و به وسیله مهدى (علیه السلام) خـــرم و سرسبـز مى گردد.”
الفبای مهدویت ، مجتبی تونه ای
صحنه ای که فراموش نمی کنم*
جوانی مادرش را پیش دندان پزشک برد
دندان پزشک از او خواست تا رنگ مناسب دندان انتخاب کند
پسر گفت:هررنگی می خواهی بگذار چون این پیرزن است وبزودی می میمیرد.
بعد از یک هفته جوان مرد .
سبحانک ربی ما اعظمک
ابراهیم تنها پسرش را برای قربانی آماده می کرد
چاقویش را تیز کرد وآماده قربانی شد
واسماعیل می گفت:به آنچه فرمان داده شدی عمل کن
وهردوی آنها نمی دانستند که قوچی در بهشت قبل از 500 سال برای این لحظه مهیا است. پس به پروردگارت اعتماد کن.
هنگامی که نوح دعا کرد:
“انی مغلوب فانتصر “
گمان نمی کرد الله متعال بشریت را بخاطرش غرق کند
وهمه اهل زمین غرق می شوند الا او وکسانی که همراهش در کشتی بودند.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
موسی گرسنه شد وصدای فریادش تمام قصر را پر کرده بود وسینه هیچ زنی را نمی گرفت
همه این گریه ها به خاطر زنی که پشت روردخانه مشتاق دیدار پسرش بود
ولطف ورحمتی از رب العالمین به او وپسرش
پس به پروردگارت اعتماد کن.
ظلمت وتاریکی بر یونس چیره شد وقتی عذر خواهی کرد وصدا زد:
لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین
الله تعالی فرمود :
او را استجابت کردیم واز غم واندوه نجاتش دادیم پس به پروردگارت اعتماد کن
پیامبر علیه الصلاة والسلام روی فراش غمگین وناراحت به پشت خوابیده بود
پروردگارش به جبرئیل دستور داد
تا اورا به آسمان بالا ببرد
تا پیامبران او را آرامش دهند پس به پروردگارت اعتماد کن
زمانی که خداوند یوسف را از زندان بیرون آورد
صاعقه ای نفرستاد تا دروازه زندان را از جابکند وبه دیوار های زندان امر نکرد تا راه رابسوی یوسف باز کند
بلکه خوابی را در آرامش شب به ذهن پادشاه خوابیده فرستاد پس به پروردگارت اعتماد کن
به پروردگارت اعتماد کن ودستانت را عاجزانه بالا ببر*
وبدان بالای هفت آسمان پروردگار حکیم وکریم است
ماگروهی هستیم که اگر دنیا برایمان سخت وتنگ شد
درهای آسمان برایمان گشوده می شود
پس چگونه ناامید می شویم ..؟
هرکس خواندن این متن زیبا را تمام کرد به کسانی که می شناسد بفرستد
خدایا من این متن راصدقه جاریه فرستادم
از طرف خودم وپدر ومادرم واز طرف شما وپدر ومادر تان
ان شاء الله تعالی
وقتی ک به پروردگارت اعتماد کردی و با تمام امید او را وکیل بر حق خود قرار دادی،هیچ ترس و هراس و نگرانی بر خود راه مده که او بهترین وکیل و بهترین کارساز بندگانش هست.
حسبنا الله و نعم الوکیل
کیفر
خداوند به حضرت شعیب (علیه السلام) وحی کرد که صد هزار نفر از پیروانت را مجازات خواهم کرد.
چهل هزار نفر از آنان بدکار و بقیه خوب هستند.
حضرت شعیب (علیه السلام) پرسید خدایا، بدان باید کیفر ببینند، اما خوبان چرا؟
خداوند فرمود برای اینکه خوبان با گناهکاران سازش کردند و از خشم و غضب من نسبت به گناهکاران، خشمگین نگشتند.
بحارالانوار، جلد 3، صفحه 216
دروغهای حرامی که مردم در آنها سهل انگارند
ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎ، ﺧﻠﻒ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻭﻓﺎﻯ ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﻭ ﻭﻋﺪﻩ، ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻟﺎﺯﻡ ﺍﺳﺖ. ﺣﻀﺮﺕ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ - ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ - ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ: «ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻮﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻭﻓﺎ ﻛﻨﺪ». ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﻭﺭ، ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻋﺰﻡ ﻭﻓﺎﻯ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺷﻤﺮﺩﻩ.
ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺍﻛﺜﺮ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﺭﻭﻏﻬﺎﺳﺖ، ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﻣﻄﻠﺒﻰ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﻳﺎ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺧﻠﺎﻑ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﻮﺩ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﺍﻧﻰ ﻭﺟﻬﺖ ﻭﺟﻬﻰ ﻟﻠﺬﻯ ﻓﻄﺮ ﺍﻟﺴﻤﻮﺍﺕ ﻭ ﺍﻟﺎﺭﺽ» ﻳﻌﻨﻰ: «ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺳﺎﺧﺘﻢ ﺭﻭﻯ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻯ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ». ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺩﻝ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻰ ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﺣﺠﺮﻩ ﻭ ﺩﻛﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﻜﺮ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ «ﻛﺒﺎﺭ» ﺑﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﺭﻭﻏﻰ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻧﻤﻮﺩﻩ.
? #معراج_السعاده
حضرت آیت الله #خامنه_ای (مد ظله العالی):
من یادم است آن وقتی که ما در مشهد بودیم، اصلاً ندیده بودیم اعتکاف چه جوری است، شنیده بودیم؛ قم که رفتم در همین ایّامالبیض در مسجد امام اعتکاف میشد. شاید من یک وقت رفته بودم دیده بودم، طلبهها میآمدند دو نفر، سه نفر، یک گوشهای را انتخاب میکردند در آن شبستان مرحوم حاج ابوالفضل - آن شبستان بالایی - چادر میکشیدند؛ شاید مجموع افرادی که در آن شبستان اعتکاف میکردند به سی نفر، چهل نفر نمیرسید. البتّه بعدها که مسجد آقای بروجردی ساخته شد، بعضیها ظاهراً آنجا هم میآمدند اعتکاف میکردند که آن را من ندیده بودم، لکن مسجد امام را دیده بودیم. این، همهی مظهر این سنّتِ پر مغزِ پر معنا در آن دوره بود: مخصوص قم، آن هم با این تعداد اندک. امروز شما بروید دانشگاههای کشور را نگاه کنید - حالا غیر از مسجد گوهرشاد و مسجد جمکران و مساجد مهمّ دیگر و جاهای دیگری که هجوم جمعیّت است؛ در این مساجد دانشگاهها، مسجد دانشگاه تهران و جاهای دیگر - دانشجوهای ما، جوانهای ما، از مدّتی پیش صف کشیدهاند، نوبت میگیرند و نوبتشان نمیرسد، یعنی جا نیست، وسیله نیست برای ادارهی آنها؛ این شوق عمومی به این عبادت، اینجور است؛ خب، این یکی از برکات الهی است.
بیانات در تاریخ 93/02/15
#حدیث
قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَیتُم… وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛
پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه فرمودند:
به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على علیه السلام هدایت مى یابید و به وسیله حسن احسان مى شوید و به وسیله حسین خوشبخت مى گردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى کند.
البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ، ص232
داستان کوتاه پند آموز
عارفی که 30 سال مرتب ذکر می گفت: استغفر الله. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته…
گفتم: الحمدلله…
پس من راضی شدم به اینکه دکان او سوخته بشود و دکان من سوخته نشود بعد به خودم گفتم: “اولاتهتم للمسلمین سری” (تو غصه مسلمین در دلت نیست؟)
و من سی سال است که دارم استغفارِ آن الحمدلله را میگویم”
چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکریم؟!
حدیثی از معصوم
پیغمبر مکرم اسلام (ص) فرمودند:
“من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم”
«هر کس که صبح کند و همتش خدمت به مسلمانان نباشد، او مسلمان نیست»
اصول کافی ج2 ص163
خداوند در این ماه( رجب ) فرمود: “هر کس از من هدایت بخواهد،او را هدایت میکنم.در این ماه از خدا به غیر از هدایت چیزی نخواهیم.وقتی که هدایت شدید و سیمتان را وصل کردید،آن وقت خواهش های عریض و طویلتان را بخواهید!
اول دل را آماده کن،اول دل را باید خالی کنیم.مرحوم آقا میرزا جواد آقا ره می فرماید: اینکه گفتند احیا بگیر ،یعنی لقلقه لسان نباشد؛یعنی قلب را از غیر خدا خارج کن،از آن مالوفات خارج کن
یک صبح به اخلاص بیا بر در دوست
گر کام تو برنیامد،آنگه گله کن
ای مردم و ای اهل زمین!آنچه را که باعث فریفته شدن و غفلت شما بوده است،واگذارید و رها کنید.
بیایید نزد کرامتهای من،برای مصاحبت با من،برای همنشینی با من،برای رفاقت با من و آن ها را رها کنید
منبع:کتاب مواعظ جلد اول صفحه 90
امام هادى (علیه السلام) :
انَّ الْحَرامَ لا یَنْمى وَ اِنْ نَمى لا یُبارَکُ لَهُ فیهِ وَ ما اَنـْفَقَهُ لَمْ یُؤجَرْعَلَیْهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛
?امام هادى (علیه السلام) :
به راستى که حرام، افزایش نمى یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود،پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه اى به سوى آتش خواهد بود.
?کافى، ج 5، ص 125، ح 7.
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
تاثیراتـــــ روحے و روانی نمـــــاز
①: نمازگزار قلب مطمئن و آرامی دارد زیرا به بزرگتر بودن خداوند از همه افراد و شخصیتها و قدرتها و امکانات اطمینان دارد و خود را وابسته به آنچنان منبع قدرتی میداند که همه جهانیان در قبضه او هستند.
این اطمینان قلبی موجب رشد شخصیت و وقار انسان میشود.
②: نماز موجب اتصال انسان به قدرت بینهایتی است که همه قدرتها برگرفته از او و در برابر توان مطلق او هیچاند. اتصال و پیوند با خداوند به انسان قدرتی میبخشد که در برابر دیگر قدرتها سر تسلیم فرود نمیآورد.
③: اگر دست کودک در دست پدری قوی و مهربان باشد، احساس قدرت و آرامش میکند، اما اگر تنها باشد هر لحظه ترس و دلهره این را دارد که دیگران آزارش دهند. انسانی که با خداوند رابطه ایجاد نماید در برابر سایر قدرتها احساس قدرت و آرامش میکند.
④: اولیای خدا به واسطهی عبادت و اطاعت خداوند در هیچ شرایطی دچار اضطراب نمیگردند، اما قدرت و ثروت و صنعت نتوانسته است برای سرمایهداران بزرگ و صاحبان علم و صنعت آرامش روحی و روانی به ارمغان بیاورد.
اگر انسانی با ایمان و توجه کامل، هر روز بیش از 360 مرتبه در نماز خود بگوید: خدا بزرگتر است از هیچ قدرت و ابر قدرتی هراس نخواهد داشت.
⑤: نماز بهترین دارو برای پیشگیری و درمان رنجهای درونی و نگرانیهای موجود است.
به خصوص در مورد نوجوانان و جوانان، تربیت دینی و ایجاد رابطه آنها با خداوند موجب درمان رنج درونی، فشار عاطفی، نگرانی، ترس و احساس گناه- که از ویژگیهای دوره نوجوانی است – میشود.
⑥: به عقیده روان شناسان، فرق نوابغ و افراد عادی در امکان تمرکز ذهن و قوای عقلانی است نه در توانمندی و سایر صفات فکری.
از آن جا که نماز روزانه 5 بار فکر را در مدار تمرکز قرار میدهد و تمرینی برای تمرکز فکر است، موجب ایجاد تمرکز ذهن و تقویت قوای فکری و روحی انسان میشود.
_______________
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
#بهره_های_دعا
امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرمود :
خدای تبارک و تعالی می داند بنده به هنگام دعا چه می خواهد ولی دوست دارد که حاجتها فاش به درگاهش اظهار شود؛ پس چون دعا کردی حاجتت را نام ببر . در نزد خدای سبحان چیزی دوست داشتنی تر از این نیست که از او درخواست شود .
? شفا و مشکل/8
#حدیث روز
پدر و مادر همه خوبیها
الإمامُ الحسنُ علیه السلام : اُوصیکُم بتَقوَى اللّه ِ وإدامَةِ التَّفَکُّرِ ؛فإنَّ التَّفَکُّرَ أبو کُلِّ خَیرٍ واُمُّهُ .
امام حسن علیه السلام فرمودند:
شما را به تقواى الهى و تفکر همیشگى سفارش مى کنم؛ زیرا فکر کردن پدر و مادر همه خوبیهاست.
تنبیه الخواطر : 1/52
مولانا علی بن ابی طالب علیهما السلام از چه زمانی ملقب به “امیرالمؤمنین” شدند؟ …."از منابع عامه” (اهل تسنن)
5066 - حُذَیْفَة بن الْیَمَان لَو علم النَّاس مَتى سمی عَلیّ أَمِیر الْمُؤمنِینَ مَا أَنْکَرُوا فَضله سمی أَمِیر الْمُؤمنِینَ وآدَم بَین الرّوح والجسد قَالَ الله عز وَجل {وَإِذ أَخذ رَبک من بنی آدم من ظُهُورهمْ ذُرِّیتهمْ وأشهدهم على أنفسهم أَلَسْت بربکم} قَالَت الْمَلَائِکَة بلَى قَالَ تبَارک وَتَعَالَى أَنا ربکُم وَمُحَمّد نَبِیکُم وَعلی أمیرکم .
…الفردوس بمأثور الخطاب ج3 ص354 المؤلف: شیرویه بن شهردار بن شیرو یه بن فناخسرو، أبو شجاع الدیلمیّ الهمذانی (المتوفى: 509هـ)، المحقق: السعید بن بسیونی زغلول، الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986م، عدد الأجزاء: 5 .
از حذیفه از رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) روایت شده است که فرمودند : اگر مردم می دانستند چه زمانی علی را به امیری مومنان انتخاب کردند ، برتری او را انکار نمی کردند ؛
او زمانی امیر مومنان شد که آدم بین روح و جسد بود (هنوز روح در بدن او وارد نشده بود) خداوند می فرماید : « و هنگامی که پروردگارت از فرزندان آدم از پشت های ایشان نسل ایشان را بیرون آورد و ایشان را شاهد بر خویش گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم ؟ گفتند : چرا ؛ پس فرمود :
من پروردگار شمایم ؛ محمد پیامبر شما و على امیر شما .
عظمت مقام جناب ابوطالب علیه السلام ؛
…"فاطمه دختر اسد” در حالیکه از ولادت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ،
و شنیدن آنهمه کرامت و معجزه در هنگام تولد ایشان ، به شدت خوشحال بود ، با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت “ابوطالب” علیه السلام رسانده ،
و ولادت مولود جدید را به وی تبریک گفت ؛
جناب “ابوطالب” چون سخن همسرش را شنید ، ضمن اظهار خوشحالی و تشکر از او چنین فرمود:
تَتَعَجبّینَ مِن هذا إنَّکَ تَحبَلینَ وَ تَلِدینَ بِوَصیِّهِ وَ وَزیرِهِ.
آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟! بدان که تو نیز وزیر و وصی او را به دنیا خواهی آورد.
•°اصول کافی 452/1 ح1،3
•°جلاء العیون شبر 236/1
•°بحارالانوار ج35 ح5،6
در کیفیت ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام…
پس فاطمه بنت اسد فرمود: ﺍﻯ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﺩﻡ! ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺩﺍﺩ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﺁﺳﻴﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺭﺍ ﻭ ﺍﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻛﺮﺩ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻌﻰ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻳﻌﻨﻰ ﺧﺎﻧﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ؛ ﻭ ﻣﺮﻳﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺁﺳﺎﻥ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺸﻚ ﺭﺍ ﺟﻨﺒﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺭُﻃَﺐ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺯﻳﺎﺩﺗﻰ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﺟﻤﻴﻊ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ؛
ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻡ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﻭ ﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﻮﻩﻫﺎ ﻭ ﻃﻌﺎﻣﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﻨﺎﻭﻝ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻳﻢ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﻫﺎﺗﻔﻰ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﻯ ﻓﺎﻃﻤﻪ! ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺭﺍ (ﻋﻠﻰ) ﻧﺎﻡ ﻛﻦ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻠﻰّ ﺍﻋﻠﺎ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩﺍﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﻋﺰّﺕ ﻭ ﺟﻠﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻛﺎﻣﻞ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩﺍﻡ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺧﻮﺩ ﺍﺷﺘﻘﺎﻕ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺩﺍﺏ ﺧﺠﺴﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﺎﺀﺩﻳﺐ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍُﻣﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻔﻮﻳﺾ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻠﻮﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻄﻠﻊ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﻦ ﻣﺘﻮﻟّﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ…
? #منتهی_الآمال ، باب سوم
امام على علیه السلام :
شیعَتُنَا الْمُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَ لْمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلْمُتَزاوِرونَ فى اِحیاءِ اَمْرِنا اَلَّذینَ اِنْ غَضِبوا لَمْ یَظْلِموا وَ اِنْ رَضوا لَمْ یُسْرِفوا، بَرَکَةٌ عَلى مَنْ جاوَروا سِلْمٌ لِمَنْ خالَطوا؛
امام على علیه السلام :
شیعیان ما کسانى اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند، در راه دوستى ما به یکدیگر محبّت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند. چون خشمیگین شوند، ظلم نمى کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند، براى همسایگانشان مایه برکت اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.
کافى، ج 2، ص 236، ح 24 .
بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
علوی:
بدون تردید پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله به امر خدای تعالی معین فرموده، همچنانکه در کتابهای تاریخ و احادیث نقل و ثبت و ضبط شده، که آن حضرت فرموده:
لخلفاء بعدی اثنا عشر بعدد نقباء بنی اسرائیل و کلّهم من قریش»، “"جانشینان من دوازده نفرند طبق عدد نقباء و برگزیدگان بنی - اسرائیل و تمامی ایشان از قریشند."”
* ملک خطاب به وزیر کرد و گفت:
صحیحست این مطلب؟
وزیر:
بلی، بیان فرموده و تعیین کرده
* ملک:
چه کسانی هستند و اسم آنان چیست؟
عباسی در جواب گفت:
چهار نفر ایشان معروف میباشند و شهرت کامل دارند و عبارتند از: ابوبکر، عمر، عثمان و علی،
* ملک:
این چهار نفر، بقیه دوازده نفر کیانند؟
عباسی:
در بقیه اختلافست بین علمای اهل سنّت
* ملک:
اسم همه آنها را با اختلافی که هست بگویید
عباسی:
از جواب فرو ماند و ساکت شد.
علوی:
جناب ملک توجّه بفرمایید، من اسامی ایشان را طبق روایاتی که در کتابهای اهل سنّت نقل شده بیان مینمایم:
علی، حسن، حسین، علی محمّد، جعفر، موسی، علی، محمّد، علی، حسن و مهدی (م، ح، م، د) علیهم السّلام
عباسی: (برای مغالطه و تغییر مسیر مطلب مورد بحث) گفت:
* ملک توجّه داشته باشند که طایفه شیعه معتقدند که: مهدی (امام دوازدهم) از سنه 255 قمری تا این زمان زنده است و عقل نمی تواند باور کند که یک انسانی این قدر عمر کند و میگویند که در آخر الزّمان آشکار میگردد و زمین را پر از عدل و داد نماید بعد از آنی که سراسر جهان را ظلم و ستم فرا گرفته باشد
* ملک نظری به آقای علوی کرد و گفت:
آیا واقعا شما شیعیان چنین عقیده ای دارید و چنین چیزی هست؟
علوی:
بلی، جناب ملک، صحیح است، ما شیعیان چنین معتقدیم، زیرا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله چنین فرموده، طبق روایاتی که روات شیعه و اهل سنّت نقل کرده اند
* ملک:
چگونه امکان دارد که یک انسان این قدر - طول عمر داشته باشد؟
علوی:
هنوز بیش از هزار سال از عمر شریف حضرت ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه نگذشته و خدای تبارک و تعالی در قرآن مجید نسبت بعمر حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السّلام میفرماید:
فَلَبِثَ فِیهِمْ الْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً
“"در میان مردم آن زمان نهصد و پنجاه سال زندگی کرد."”
آیا خدای قادر ذو الجلال عاجز شده که انسانی را بیشتر یا کمتر از عمر حضرت نوح (ع) زنده نگاه دارد؟
مگر مرگ و زندگی به دست خدا نیست؟ مگر نمی دانیم که او قادر مطلق است و تمام اراده و امور در قبضه قدرت او است
قسمت سی و ششم
ادامه دارد…..
_____________
#راهی_به_سوی_حقیقت
_____________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
علی علیه السلام از پیامبران افضل است!
بعد از او تقاضا کرد که برتری علی را بر نوح و لوط بیان کند .
حرّه گفت : قرآن می فرماید :
ضرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا اِمَرْاءَةَ نُوحِ وَ اِمْرَاءَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحینَ فَخانَتا هُما فَلَمْ یُغْنیا عَنْهُما مِنَ اللّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلا اَلنّارَ مَعَ الدّاخِلینَ)
خداوند بعنوان مثال برای کافران ، زنهای لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار ، خیانت کردند گرچه همسر دو پیغمبرند ، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد و در روز قیامت به هر دو خطاب میشود : داخل شوید ، به همراهی آنانکه داخل آتش اند
امّا حضرت علی ابن ابی طالب علیه السّلام را همسری است که خشنودی او خشنودی خداست و خشم او خشم خداست
حجاج گفت : اَحْسنتِ یا حرّه !
قبول کردم امّا دلیل برتری علی علیه السّلام بر ابراهیم را بیان کن
حرّه گفت : خداوند درباره حضرت ابراهیم در قرآن می فرماید :
و اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمُوْتی قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی
خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده می کنی ؛ خطاب رسید : مگر تو ایمان نیاورده ای ؟ عرض کرد : بلی ایمان آورده ام ولی می خواهم که مطمئن شوم . خدا هم به او نمایاند
امّا علی علیه السّلام جمله ای را فرمود ، که دوست و دشمن ، آن را نقل کرده اند . حضرت در جواب صعصعه ابن صوحان ، - که وقتی پرسید : یا امیرالمؤ منین تو بالاتری یا حضرت ابراهیم ؟
- فرمود : ابراهیم علیه السّلام برای اطمینان قلبی خودش بخداوند عرضه داشت :
ربِّ اَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمُوتی
امّا امیرالمومنین فرمودند
لوْ کُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ یَقیناً
اگر پرده های غیبی از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد
بحارالانوار 40/153
حجاج گفت :
آفرین بر تو ای حرّه ! استدلال بسیار خوبی کردی ، حالا بگو ، برتری علی علیه السّلام بر موسی چیست ؟
حرّه گفت : حضرت موسی وقتی که - در دفاع از مظلوم - یکی از یاران فرعون را کشت و به او خبر دادند که می خواهند تو را به قتل برسانند .
فخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ
او در حالی که می ترسید ، از مصر خارج شد و بسوی مدین رفت .
امّا حضرت علی علیه السّلام در لیلة المبیت ، (شب هجرت ) بجای پیغمبر خوابید و جان خود را بدون واهمه ، فدای پیامبر کرد ، این در حالی بود که خطر قتل او ، حتمی بود ؛ این عمل آن حضرت ، مورد تقدیر خداوندی قرار گرفت ؛ آنجا که می فرماید :
و مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ
بعضی از مردم جان خود را برای رضای خدا می فروشند .
حجاج گفت : احسنتِ ! حالا دلیل خویش را بر افضلیت علی بر سلیمان را بیان کن……
حرّه گفت :حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت
ربِّ اغْفِرْلی هَبْ لی مُلْکاً لایَنْبَغیِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدی
پروردگارا!مرا ببخش و ملک و سلطنتی به من کرامت فرما که سزاوار احدی بعد از من نباشد .
امّا علی علیه السّلام درباره دنیا و بیزاری از ریاست آن فرمود :
هیْهاتَ ! غُرّی غَیْری لاحاجَةَ لی فیکَ قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاثاً لارَجْعَةَ فیها !
ای دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده ، من نیازی به تو ندارم ، من تو را سه طلاقه نموده ام و رجوعی در آن نیست .
پایان…
ناسخ التواریخ ، ج امام سجاد(ع )، ص 15 - بحار الانوار، 46 / 135
_________________
#داستان
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم و العن اعدائهم
شش نکته باریک تر از مو
آیتــ اللہ مجتهدۍ تهرانے(ره):
پیامبر اکرم صل الله علیہ وآله بہ علے علیہ السلام فرمودند: یاعلے، ششصد هزار گوسفند میخواهے، یا ششصد هزار دینار، یا ششصد هزار ڪلمہ؟
عرض ڪرد: ششصد هزار کلمه.
فرمود: من براے تو ششصد هزار ڪلمہ را در شش ڪلمہ جمع مےنمایم:
1- یا علے وقتے دیدے مردم بہ مستحباٺ مشغولند، تو «به تڪمیل واجباٺ مشغول باش.»
2- هرگاه دیدے مردم بہ عمل دنیا مشغولند، تو «بہ عمل آخرٺ مشغول باش.»
3- هنگامے ڪہ دیدے مردم مشغول بہ عیب گویے یڪدیگرند تو «مشغول بہ عیوب خود باش.»
4- هنگامے ڪہ دیدے مردم مشغول بہ زینٺ دنیا مےباشند، تو «مشغول بہ زینٺ آخرٺ باش.»
5- هنگامے ڪہ دیدے مردم بہ زیادے عمل مشغولند، تو «بہ خوبے عمل مشغول باش»
6- هنگامے ڪہ دیدے مردم بہ مخلوق متوسل مےشوند، تو «بہ خالق متوسل شو.»
یا علے، بر مردم زمانے بیاید ڪہ اقرار ڪننده بہ حق اهل نجاٺ باشد.
عرض ڪرد: عمل ڪجاسٺ؟
فرمود: در آن روز عملے نیسٺ.
آثار صلوات
? پیغمبر عظیم الشان (ص) یک روز در جمع اصحاب فرمودند : من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار را که هر دو شهید شدند را در خواب دیدم که از غذا های بهشتی میل میکنند .
از آنها سوال کردم که در ان عالم بهترین اعمال کدام است ، گفتند :پدر ومادرمان به قربان شما !
این جا سه چیز افضل اعمال است:
✅✨ محبت نسبت به حضرت علی(ع)
✅✨ آب دادن به تشنه ها است
✅✨ صلوات بر محمد و آل محمد (ص )است.
?مستدرک الوسائل،ج5،ص328
به کانال آیت الله مجتهدی(ره) بپیوندید
سه گام با امام علی علیه السلام?
?گام اول:
دنیا دو روز است…یک روز با تو و روز دیگر
علیه تو
روزی که با توست مغرور مشو و روزی که
علیه توست ناامید مشو…
زیرا هر دو پایان پذیرند …
?گام دوم:
بگذارید و بگذرید ….. ببینید و دل نبندید .
چشم بیاندازید و دل نبازید…. که دیر یا
زود …… باید گذاشت و گذشت…
?گام سوم:
اشکهاخشک نمیشوندمگر بر اثر قساوت قلبها
و قلبها سخت و قسی نمیگردند مگر به سبب
زیادی گناهان
میلاد امیرالمونین علیه السلام مبارک?
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد
?برنامه #سمت_خدا ، مورخ 93/02/22
?چرا امیرالمؤمنین(ع) در خانه کعبه متولد شده است؟ این یک پیام بزرگی است. تنها شخصیتی است که خدا این امتیاز را به او داده است. حضرت زهرا(س) فرمود: خدا با عمل حرف میزند. بزرگان ما اینجا برداشتهایی کردند که چرا مولا علی(ع) مولود کعبه است. یک برداشت این است که امیرالمؤمنین مظهر تام اسماء و صفات خدای متعال است. تجلی خدای متعال به معنی کامل است. آینه تمام نمای خدای متعال است. یکوقت یک آینه بخشی و گوشهای را نشان میدهد. ولی یک مخلوق خدا هم هست که همه صفات خدا در او تجلی کرده است.
توی نجف یه خونه بود، که دیواراش کاهگلی بود
اسم صاحب اون خونه، مولای مردا علی بود
نصف شبا بلند می شد ، یه کیسه داشت که بر می داشت
خرما و نون و خوردنی ، هرچی که داشت تو اون می ذاشت
راهی کوچه ها می شد ، تا یتیما رو سیر کنه
تا سفره خالی شون و پر از نون و پنیر کنه
شب تا سحر پرسه می زد ، پس کوچه های کوفه رو
تا بوی بارون بکنه ، پاهای بی شکوفه رو
عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه
باید مثل علی بشه ، هرکی که اهل دین باشه
بعد از علی کی می تونه مرهم راز من بشه
درد دلامو گوش کنه ، دچار ساز من بشه
شعر از : زنده یاد مرحوم آقاسی
#داستانهای_بحارالانوار
#امام_علی_علیه_السلام_و_بیت_المال
زاذان نقل میکند:
من با قنبر غلام امام علی علیه السلام محضر امیر المؤمنین وارد شدیم قنبر گفت:
یا امیرالمؤمنین چیزی برای شما ذخیره کرده ام!
حضرت فرمود: آن چیست؟
عرض کرد: تعدادی ظرف طلا و نقره! چون دیدم تمام اموال غنائم را تقسیم کردی و از آنها برای خود برنداشتی! من این ظرفها را برای شما ذخیره کرده ام.
حضرت علی علیه السلام شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود:
وای بر تو! دوست داری که به خانهام آتش بیاوری! خانهام را بسوزانی! سپس آن ظرفها را قطعه قطعه کرد و نمایندگان قبایل را طلبید، و آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند.
?بحارالانوار، ج 41، ص 135
حدیث روز
امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام:
علیکم بالدرایات لا بالروایات؛ همّة السّفهاء الروایة و همّة العلماء الدرایة
همتتان درایت و فهم حدیث باشد، نه روایت و نقل آن. تلاش سفهاء فقط نقل روایت و تلاش عالمان دین فهم و تبیین روایت است.
کنزالفواید/2/31
آیا می دانید یعسوب به چه معناست؟
یعسوب الدین یکی از القاب زیبای امیرالمؤمنین “علیه السلام” است
عرب به فرمانده زنبورهای عسل یعسوب می گوید
هنگامی که زنبورهای کارگر، گل ها را برای درست کردن عسل می مکند و به کندو باز می گردند، فرمانده زنبورها (یعسوب) جلوی در کندو می ایستد و زنبورها را می بوید و هر زنبوری که بر روی گل بدبو نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد اجازه ورود به کندو را نمی دهد.
امیرالمؤمنین “علیه السلام” یعسوب است؛
یعنی روز قیامت بر در بهشت می ایستد و هر کس بویی از ولایتش نداشته باشد اجازه ورود به بهشت ندارد.
بحارالانوار، ج 26، ص 154
غررالحکم، ص 118
تفسیر عیاشی، ج 2، ص 17.
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر بنده ای خدا را هزار سال بندگی کند ، از او پذیرفته نمی شود مگر …..
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
یا علی ! أنتَ مَولی المُؤمنینَ والحُجَّةَ بَعدی عَلی النّاسِ أجمَعینَ ، إستَوجَبَ الجَنّةَ مَن تَوَلّاکَ و استَوجَبَ دُخولَ النّارِ مَن عاداکَ .
یا علی ! والّذی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ و اصطَفانی عَلی جَمیعِ البَریَّةِ لَو أنَّ عَبداً عَبَدَ اللّهَ ألفَ عامٍ ما قُبِلَ ذلکَ مِنهُ إلّا “""بِوِلایَتِکَ و ولایَةِ الأئِمّةِ مِن وُلدِکَ""” ،
و إنَّ وِلایَتَکَ لاتُقبَلُ إلّا “""بِالبَرائةِ مِن أعدائکَ و أعداءِ الأئمَّةِ مِن وُلدِک “"”
بِذلکَ أخبَرنی جَبرَئیلُ ، فَمَن شاءَ فَلیُؤمِن و مَن شاءَ فَلیَکفُر
ای علی ! تو پس از من سرپرست مؤمنان و حجت بر تمام مردم می باشی . هر کس تن به ولای تو در دهد ، استحقاق بهشت می یابد و هر کس با تو دشمنی ورزد ، مستوجب رفتن به آتش میشود ؛
ای علی ! قسم به کسی که مرا به پیامبری برانگیخته و از میان جمیع خلقم برگزیده است ، اگر بنده ای خدا را هزار سال بندگی کند ، از او پذیرفته نمی شود مگر آنکه بر اساس “""ولایت تو و ولایت امامان از فرزندان تو انجام پذیرد""”
و حقیقت آنکه ولایت تو هم مقبول واقع نمی شود مگر آنکه با “""برائت از دشمنان تو و دشمنان امامان از فرزندان تو همراه و قرین گردد .""”
این مطلبی است که جبرییل به من خبر داده ، حال ، هر که میخواهد آن را بپذیرد و ایمان آورد و هر که میخواهد آن را نپذیرد و کافر گردد .
بحارالانوار 63/27
__________________________
#حدیث_تولی_و_تبری
__________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
?منابع
1- ارشاد مفید: ج 1 ص 5. اعلام الورى : ج 1 ص 306. تهذیب شیخ طوسى : ج 6 ص 19.
2. حاکم در مستدرک مى گوید: اخبار متواتر است در اینکه فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) حضرت امیر المؤ منین على بن ابى طالب (علیه السلام ) را در داخل کعبه به دنیا آورده است : ج 3 ص 483.
3- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 319.
4- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 321.
5- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ص 319.
6- مختصرى از احوال حضرت ابوطالب (علیه السلام ) در 26 رجب ذکر مى شود.
7- منتخب التواریخ : ص 113.
8- تلخیص از ریاحین الشریعه : ج 3 ص 3، 4، 5، 6.
9- منتخب التواریخ : ص 113. اعلام الورى : ج 1 ص 306.
10- ریاحین الشریعه : ج 3 ص 6 - 7.
11- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 200.
12- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 204 - 205.
13- کشف الغمه : ج 1 ص 59.
14- مناقب : ج 2 ص 192 - 193، 197. روضه الواعظین : ج 1 ص 78.
15- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ص 196 - 197. روضه الواعظین : ج 1 ص 79. بحار الانوار: ج 35 ص 11.
16- اعلام الورى : ج 1 ص 306. ارشاد: ج 1 ص 5.
17- بحار الانوار: ج 35 ص 6. روضه الواعظین : ج 1 ص 81.
18- مناقب : ج 2 ص 198.
19- بحار الانوار: ج 35 ص 9 - 37.
20- مناقب : ج 2 ص 198.
21- بحار الانوار: ج 35 ص 22. مناقب : ج 2 ص 198.
22- بحار الانوار: ج 35 ص 18. مناقب : ج 2 ص 172. کشف الغمه : ج 1 ص 59.
23- مناقب : ج 2 ص 199.
#قسمت_پایانی
_________________
#تقویم_شیعه
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
سه روز در کعبه
فاطمه بنت اسد علیها السلام بعد از سه روز که مهمان الهى بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفى غیبى چنین ندا داد:
اى فاطمه ، نام این مولود را على بگذار، چرا که من خداى على اعلى هستم . من نام او را از نام خود گرفته ام ، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام ، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام ، او در خانه من بدنیا آمده است . او اول کسى است که بر فراز خانه من اذان مى گوید، و بتها را مى شکند، و آنها را زا بالاى کعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال کسى که او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى کند و او را یارى مى نماید. واى بر کسى که بغض او را دارد و از او سرپیچى مى کند و او را خوار مى نماید و حق او را انکار مى نماید(19)
در این سه روز در هر محفلى سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنایى بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه ، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفار، این مطلب را به صورت یک مسئله عمومى در آورده بود.
طلوع نور على علیه السلام در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله
صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته ، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلى شکاف برداشت به حدى که فاطمه بنت اسد علیه السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه مى کردند و قبل از سؤ ال کسى ، فاطمه بنت اسد علیها السلام از بعضى وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهاى بهشتى و اینکه نام این حضرت به نداى آسمانى على علیه السلام است .
ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلى الله علیه و آله پیش آمدند، و فاطمه بنت اسد علیها السلام با مولود پیش آمد. حضرت مولى الموحدین على علیه السلام فرمودند: السلام علیک یا ابه و رحمه الله و برکاته .
ابوطالب (علیه السلام ) فرمود: و علیک السلام یا بنى و رحمه الله و برکاته ، و آن حضرت را در آغوش گرفت (20).
امیر المؤ منین علیه السلام چشمان مبارک به صورت پیامبر صلى الله علیه و آله باز کرد و تبسم فرمود و خود را حرکتى داد و فرمود: السلام علیک و رحمه الله و برکاته ، مرا در آغوش بگیر.
پیامبر صلى الله علیه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت ، و بوسید و دست در دست او گذاشت . آنگاه امیر المؤمنین علیه السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگى خداوند عزوجل و نبوت پیامبر صلى الله علیه و آله شهادت داد(21).
سپس از پیامبر (صلى الله علیه و آله ) براى قرائت کتب آسمانى اجازه خواست . بعد از آنکه پیامبر صلى الله علیه و آله اجازه فرمود، سینه را صاف کرد و آنچه در صحف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسى و عیسى علیهم السلام بود قرائت فرمود. سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره مبارکه مؤ منون را آغاز کرد: قد افلح المؤ منون …. سپس در حالتى که آن حضرت در آغوش رسول الله صلى الله علیه و آله بود به خانه ابوطالب علیه السلام بازگشتند(22).
فاطمه بنت اسد علیها السلام مى فرماید: هنگامى که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله گذاشتم ، آن حضرت با زبان مبارک دهان على (علیه السلام ) را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود:
این مولودى است که بر فطرت بدنیا آمده است (23)
#قسمت_چهارم
_________________
#تقویم_شیعه
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
مادر امیر المؤمنین علیه السلام در کعبه
شب جمعه سیزدهم رجب بانوى بزرگوار ابوطالب علیه السلام احساس درد کرد، ولى با قرائت نامى مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامى که جناب ابوطالب علیه السلام خواست زنانى از قریش را براى کمک فاطمه بنت اسد علیها السلام بیاورد، از گوشه خانه ندایى رسید:
اى ابوطالب ، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولى خدا را لمس کند
صبح هنگام فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) ندایى شنید:
اى فاطمه به خانه ما بیا
ابوطالب علیه السلام و پیامبر صلى الله علیه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبد المطلب که به همراه جماعى در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه علیها السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنین فرمود:
پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتابهایى که از جانب تو آمده اند ایمان دارم . من کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق مى کنم و او بوده که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و با گفتارش با من انس مى گیرد، و من یقین دارم که یکى از آیات و نشانه هاى توست ، که این ولادت را بر من آسان فرمایى (15).
ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتى که در کعبه است شکافته شد و فاطمه بنت اسد علیها السلام داخل شد. هر چه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خداوند در کار است (16).
فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) مى فرماید: هنگامى که داخل کعبه شدم دیدم حوا، ساره ، آسیه مادر موسى بن عمران و مریم مادر عیسى آمدند. آنان به من سلام کردند: السلام علیک یا ولیه الله و در مقابلم نشستند.
آنچه در ولادت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب علیه السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت اسد علیها السلام در هنگام ولادت پیامبر صلى الله علیه و آله حضور داشت و به ابوطالب علیه السلام ماجرا را خبر داد.
حضرت ابو طالب (علیه السلام ) قبلا به او فرموده بود
:30سال صبر کن تا خدا مولودى به تو عنایت کند مثل خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله مگر در نبوت که وصى و وزیر او خواهد شد(17)
روز ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
روز جمعه على بن ابى طالب (علیهم السلام ) مانند خورشید بر روى سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین کعبه نهاد، به سجده افتاد و دستها را سوى آسمان بلند نمود و فرمود: اشهد ان لا اله الا الله ، و اءن محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى محمد رسول الله ، بمحمد یختم الله النبوه و بى یختم الوصیه و انا امیر المؤمنین :
شهادت مى دهم که خدایى جز الله نیست و محمد صلى الله علیه و آله پیامبر خداوند است و على وصى محمد رسول الله صلى الله علیه و آله است . به محمد نبوت ختم مى شود و به من وصایت کامل و تمام مى شود و منم امیر المؤمنین (18)
سپس فرمود: جاء الحق و زهق الباطل : حق آمد و باطل رفت
در این هنگام که وجود سرپا جودش پاى بر این عرصه خاکى نهاده بود، بتهایى که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمانها نورانى شد.
شیطان فریاد برآورد:
واى بر بتها و بت پرستان از این فرزند
#قسمت_سوم
_________________
#تقویم_شیعه
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
محل ولادت امیر المؤمنین علیه السلام
مکان ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اشرف بقاع یعنى حرم است . اشرف اماکن حرم مسجد است ، و اشرف بقاع مسجد کعبه است . مولودى جز آن حضرت در آن مکان بدنیا نیامده است ، آن هم در سید ایام روز جمعه ، در ماه حرام و در بیت الحرام…(11)…
امیر المؤمنین علیه السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد، او را خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آوردند. آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود: “"او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم “"…(12)…
سپس آن حضرت را در آغوش کشید به منزل ابوطالب علیه السلام آورد…(13)…
پیشگویى ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام…(14)…
جابر بن عبد الله انصارى مى گوید: راهبى بود به نام “"مثرم بن رعیب “” که 190 سال عبادت کرد بود، ولى حاجتى از خدانخواسته بود.
یک روز از خداوند خواست یکى از اولیائش را به او بنمایاند. خداوند متعال جناب ابوطالب علیه السلام را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این آقا چه کسى است ، به آن حضرت بشارت داد که اى ابوطالب ، خداوند به تو پسرى عنایت مى فرماید که او ولى خداست و اسم شریف او على است . هنگامى که او را درک کردى سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب ، اقرار مى کند به وحدانیت خدا و به ولایت تو یا امیر المؤ منین علیه السلام شهادت مى دهد.
هنگام رفتن جناب ابوطالب علیه السلام خرما و انگور و انار بهشتى میل فرمودند و به منزل آمدند. فاطمه بنت اسد علیها السلام بانوى حرم جناب ابوطالب علیه السلام هم خرمایى که پیامبر صلى الله علیه و آله به آن حضرت داده بودند میل فرمود.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده بودند: این خرما را کسى مى خورد که مقر به توحید و نبوت من باشد.
بعد از آنکه پدر و مادر آن حضرت ، میوه هاى بهشتى را میل فرمودند وجود حضرت مولى الموحدین على بن ابى طالب علیه السلام به وجود آمد. هنگامى که فاطمه بنت اسد علیها السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبایى و نورانیتش افزوده شد.
#قسمت_دوم
_________________
#تقویم_شیعه
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
وقایع روز سیزدهم رجب
ولادت امیر المؤمنین علیه السلام…(1)…
…اولین امام مؤمنین و خلیفه الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین صلى الله علیه و آله ، برادر، پسر عمو، وزیر و داماد او سید الوصیین امیر المؤ منین على بن ابى طالب علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبه معظمه به دنیا آمد، که قبل از او و بعد از او مولودى در آنجا بدنیا نیامده و نخواهد آمد…(2)…
…نام شریفش على علیه السلام است .
… صاحب کتاب الانوار مى گوید: على بن ابى طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد..(3)…
مشهور ترین القاب آن حضرت “"امیر المؤمنین"” است و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب براى آن حضرت ذکر نموده است…(4)…
القاب امیر المؤمنین علیه السلام
مشهور ترین کنیه هاى آن حضرت ابوالحسن علیه السلام است . اضافه بر اسامى و القابى که آن حضرت در کتابهاى مختلف آسمانى به زبانهاى مختلف دارند… چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به “"شمساطیل"” است . در زمین “"جمحائیل “"در لوح “"قنسوم"” در قلم “"منصوم “” در عرش “"معین “” نزد رضوان"” امین"” است ، نزد حور العین “"اصب “"است ، در صحف ابراهیم علیه السلام “"حزبیل"” است ، در عبرانیه"” بلقیاطیس “"، در سریانیه “"شروحیل"” ، در تورات “"ایلیا، در زبور “"اریا"” در انجیل “"بریا"” در صحف “"حجر عین"” در قرآن “"على “"است…(5)…
والدین امیر المؤمنین علیه السلام
پدر والا مقام آن حضرت ، سید بطحاء حضرت ابوطالب علیه السلام…(6)…
و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف ، بانوى حرم حضرت ابوطالب علیه السلام است که انوار امامت و ولایت اولا از آن خزانه عصمت و گنجینه حیاء و عفت به ظهور آمده و اولین هاشمیه اى است که چنین اختر فروزنده اى آورد.
…آن حضرت نه تنها مادر امیر المؤمنین علیه السلام بود، بلکه بعد از وفات عبد المطلب علیه السلام - که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر صلى الله علیه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب علیه السلام سپرده شده بود - فاطمه بنت اسد علیها السلام در حق پیامبر صلى الله علیه و آله مادرى مى کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدم مى داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده مى نمود و و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آن حضرت را مادر خطاب مى کرد…(7)…
همچنین بعد از رحلت حضرت خدیجه کبرى علیها السلام، پیامبر صلى الله علیه و آله فاطمه الزهرا علیها السلام را به فاطمه بنت اسد علیها السلام سپردند. ایشان براى آن حضرت مادرى مى کرد و در دامان عزت خود آن مستوره دو جهان را با جان و دل سرپرستى مى کرد تا زمانى که از دنیا رفت …(8)…
….آن حضرت در سال چهارم هجرى در مدینه طیبه از دنیا رفت ، و در بقیع مدفون شد. هنگامى که امیر المؤمنین علیه السلام خبر فوت والده اش را به پیامبر صلى الله علیه و آله دادند آن حضرت فرمودند: “"او مادر من بود"”
بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمه علیها السلام را با آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تکبیر گفت. بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره او دعا کرد…(9)…
نور امیر المؤمنین علیه السلام در اصلاب پدران
حدیث ولادت امیر المؤمنین علیه السلام هم دلالتى بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر آن حضرت دارد…(10)….
نورى که از عرش پروردگار آمده بود، در انبیاء و اوصیاء یکى بعد از دیگرى منتقل شده تا به عبد المطلب علیه السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نورى در پیشانى مبارک عبد الله علیه السلام پدر بزرگوار پیامبر صلى الله علیه و آله که آن نور بعدا به پیشانى آمنه علیها السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله منتقل شد.
نصف دیگر نور در پیشانى مبارک ابوطالب علیه السلام قرار گرفت .
خداوند به ابوطالب علیه السلام چند فرزند عطا فرمود:
✍?…عقیل ، طالب ، جعفر، فاخته یا ام هانى ، جمانه و على امیر المؤ منین علیه السلام
هنگامى که خداوند على علیه السلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسد علیهم السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد علیها السلام درخشندگى مى کرد.
#قسمت_اول
_________________
#تقویم_شیعه
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
#ریسمان الهی
ریسمان الهی چه کسی است
در آیه شریفه 103 سوره مبارکه آل عمران:
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا…»
«و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»
شخصی به رسول_خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: یا رسول الله، شنیدم که این آیه را تلاوت فرمودید: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً » حبل الله (ریسمان خدا) کیست که به او چنگ زنیم (ملازم او باشیم)؟
پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله دستشان را در دست علی علیه السلام قرار دادند و فرمودند: به این شخص تمسک کنید و چنگ زنید که او ریسمان استوار الهی است(حبل الله المتین)
(تفسیر برهان ج 1، ص: 672)
#عبور از دوزخ
ابن شهر آشوب از طریق عامه از ابن عباس نقل کرده است که :
به رسول خدا صلی الله علیه و آله
عرض کردم :
آیا عبور از آتش جهنم برگه عبور و
مجوزی لازم دارد ؟
فرمودند بله ،
سوال کردم : آن چیست؟
فرمودند:
دوستی و محبت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندان او مجوزعبور از صراط و آتش جهنم است .
مناقب ابن شهر آشوب: 2/156
بحارالانوار : 39/202
فضایل و مناقب : 1/146
یعسوب الدین یعنی چه؟
«یعسوب الدین» یکی از القاب زیبای مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است.
آیا میدانید «یعسوب» به چه معناست؟
عرب به فرماندهی زنبورهای عسل «یعسوب» میگوید. هنگامی که زنبورهای کارگر گلها را برای درست کردن عسل میمکند و به کندو باز میگردند، ابتدا مورد بازرسی قرار میگیرند.
بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو میایستد. آنگاه زنبورها را بو میکند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع میشود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد.
آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز قیامت بر در بهشت میایستد، و هر کسی را که بوی ولایت آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به بهشت محروم مینماید.
امام علی علیه السلام:
برای مودب بودن همین بس که آنچه برای خودت دوست داری در حق دیگران روا داری.
آمالی شیخ طوسی ج1 ، ص 114
امام علی علیه السلام فرمودند :
إنَّ أنصَحَ النّاسِ لِنَفسِهِ أطوَعُهُم لِرَبِّهِ وأغَشُّهُم لِنَفسِهِ أعصاهُم لَهُ؛
به راستى خیراندیش ترینِ مردم نسبت به خویش ، فرمان بردارترین ایشان از پروردگارش ، و خودفریب ترین آنها ، نافرمان ترین شان از خداست.
علاقه شدید شهروندان فرانسوی به امام خمینی(ره)
آیهها و آینهها(318)؛
آیه: اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا مریم/96
خدای رحمان کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، محبوب همه (دلها) میگرداند
آینه:
حکایت؛ حجه الاسلام فردوسی گفته است: هجرت امام به پاریس تحولی عظیم بوجود آورد و برداشت و درکی که غربیها از اسلام داشتند و مسلمانان را به باد مسخره میگرفتند بهکلی دگرگون کرد. اخلاق و رفتار و زندگی امام خمینی(ره) آنچنان تأثیری گذاشت که مردم پاریس از رادیو و تلویزیون خواسته بودند این اسلامی که رهبرش در نوفللوشاتو زندگی میکند و با یک اعلامیه امت 36 میلیون ایرانی را به حرکت درمیآورد چیست؟! برای ما معرفی کنید. که متأسفانه فیلمی که بتواند معرف اسلام واقعی باشد نداشتیم.
تلویزیون فرانسه مجبور شده بود هر شب یک ربع فیلم محمد (ص) را بدون صدا پخش کند و هر شبهنگام اخبار عکس امام را نشان بدهد و اخبار مربوط به آن بزرگوار را برای مردم بگوید. در کوچه و خیابان که میرفتیم مردم با چشم عطوفت و مهربانی به ما مینگریستند و برخورد مؤدبانهای داشتند، هنگامیکه امام به اقامه نماز بیرون میآمدند همسایگان به تماشا میپرداختند و سیمای نورانی این رهبر الهی را نظاره میکردند و احساسات گرم و پرشور خود را ابراز مینمودند.
کمکم ایام اقامت به پایان میرسید و آغاز هجرتی عظیمتر فرامیرسید، مقارن غروب آفتاب بود که دیدم دوشیزه فرانسوی درب اقامتگاه ایستادهاند و تقاضای ملاقات دارند، ملاقات امکان نداشت از او عذرخواهی کردم، شیشه کوچکی دستشان بود با محتوای مقداری خاک، درب شیشه مهر و موم بود، اظهار کردند رسم ما بر این است که وقتی به کسی علاقهمند شدیم و ارادات پیدا کردیم هنگام جدائی و خداحافظی بهترین هدیه را به او تقدیم کنیم و این خاک وطن ماست که پیش ما عزیز است اگر ملاقات ممکن نیست این مقدار خاک را به حضور امام تقدیم کنید و برای ما یک قطعه عکس با امضای امام بیاورید.
محضر امام رسیده و جریان را عرضه داشتم، امام با تبسمی شیرین شیشه را گرفتند و دو قطعه عکس را توشیح فرمودند و من به آنان دادم، آن زن فرانسوی عکس را بوسید و با تشکر رفت.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
حضرت آیت الله #خامنه_ای (مد ظله العالی):
ابنابىالحدید - عالم سنّى معتزلى - وقتى یکى از خطبههاى امیرالمؤمنین را که مربوط به توحید است نقل میکند در نهجالبلاغه، میگوید که جا دارد ابراهیم خلیلالرّحمن افتخار کند به وجود یک چنین فرزندى؛ از نسل ابراهیم این همه انبیا بهوجود آمدند؛ [امّا] این را در مورد امیرالمؤمنین فقط میگوید؛ میگوید جا دارد که ابراهیم خلیلالرّحمن به این فرزند خود بگوید: تو سخنانى در توحید بیان کردى در جاهلیّت عرب، که من در جاهلیّت نَبط، نتوانستم این سخنان را بیان کنم و نتوانستم این حقایق را ابداع کنم. گوینده، عالم سنّى معتزلى است. این یک بخش و یک سرفصل از زندگى امیرالمؤمنین است که ابعادى ناشناخته دارد؛ واقعاً اقیانوس عمیقى است.
بیانات در تاریخ 93/02/23
#گفتگویموفق
برای #گفتگوی موفق نیازه که؛ یه ذره زیاد مخالفت با نفس داشته باشی
زن و شوهری در #گفتگو موفقند که هنگام #گفتگو :
صدای خود رابلند نکنند
تماس چشمی برقرارکنند
بخوبی به حرفهای طرف مقابل گوش کنند
اگرنکتهای رامتوجه نشدند در مورد آن محترمانه سوال کنند
بسم الله الرحمن الرحیم
علی علیه السلام از پیامبران افضل است!
حرِّه دختر حلیمه سعدیه ، خواهر رضاعی نبی اکرم صلّی اللّه علیه و آله روزی به کاخ حکومتی حجّاج بن یوسف ثقفی ، وارد شد :
حجاج از طرز برخورد و حرکات او - که خیلی وزین و بی اعتنا بود- فهمید که یک زن معمولی نیست .
بعد از اینکه او را شناخت ، از او سؤال کرد : تو حُرّه ، دختر حلیمه سعدیه ای⁉️
گفت : بلی
حجاج گفت : مدتی در انتظار دیدار تو بودم ، زیرا به من خبر رسیده که تو علی را برتر از صحابه پیامبرصلّی اللّه علیه و آله می دانی و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح می دهی!
حرّه گفت : نه تنها از صحابه ، بلکه از تمام افرادی که ، از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر می دانم !
حجاج گفت : مقصود خویش را روشن تر بیان کن ، کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟
حرّه گفت : بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند ، از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسی ، سلیمان و . . .
حجّاج ناراحت شده و گفت : وای بر تو ، چقدر ادّعای بزرگی کردی که علی را از بعضی انبیاء بالاتر و برتر شمردی
گر در این باره دلیل و برهانِ قوی ، اقامه نکنی ، تو را خواهم کشت .!
حرّه با کمال شهامت ، به قرآن شریف ، تمسک کرد و برای هر یک از ادّعاهای خود ، دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد
و چنین گفت : ای حجّاج قرآن درباره حضرت آدم می فرماید :
و عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی
آدم عصیان (ترک اولی ) کرد
ولی درباره حضرت علی علیه السّلام و خانواده اش علیهم السّلام می فرماید : مومن
?و کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً?
? سعی و کار شما مورد تقدیر و ستایش است?
و علاوه ، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد
و فرمود :
و لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه
نزدیک این درخت نروید
ولی او با همسرش ، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند .
امّا علی علیه السّلام در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود از نان گندم نخورد حجاج با صدای بلند گفت :
احْسَنْتِ ! احْسَنْتِ !
ادامه دارد….
? ناسخ التواریخ ، ج امام سجاد(ع )، ص 15 - بحار الانوار، 46 / 135
_________________
#داستان
_________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم و العن اعدائهم
قارون و موسی علیه السلام(آزار به دیگران،تهمت )
حضرت موسی علیه السلام در راه ابلاغ رسالت بسیار رنج کشید و به انواع اذیت و آزار از فرعون و بلعم باعورا و دیگران مبتلا بود تا جایی که قارون پسر عموی موسی علیه السلام از این قاعده آزار رساندن مستثنی نبود .
او ثروت زیادی داشت و به اندازه ای داشت که چندین جوان نیرومند ، کلیدهای خزانه او را حمل و نقل می کردند ، و از خانهای گردن کلفتی بود که به زیر دستانش ظلم می نمود .
موسی علیه السلام مطابق فرمان خدا ، از او مطالبه زکات می کرد ، او می گفت : من هم به تورات آگاهی دارم ، و کمتر از موسی نیستم ، چرا زکات مالم را به او بپردازم !
سرانجام غرور قارون باعث شد که تصمیم خطرناکی گرفت ، و آن این بود که : به یکی زن فاحشه که خوش سیما و خوش قامت و فریبا بود گفت : صد هزار درهم به تو می دهم که فردا هنگامی که موسی برای بنی اسراییل سخنرانی می کند در ملاعام بگویی موسی با من زنا کرد .
آن زن ، این پیشنهاد ناجوانمردانه را پذیرفت . فردای آن روز ، بنی اسراییل اجتماع کرده بودند موسی تورات را به دست گرفته و از روی آن ، مردم را موعظه می کرد .
قارون با زرق و برق همراه اطرافیان خود در آن اجتماع شرکت نموده بود ، ناگهان آن زن برخاست ، ولی وقتی سیمای ملکوتی موسی علیه السلام را دید ، از تصمیم قبلی خود منصرف شد و با صدای بلند گفت :
ای موسی ، علیه السلام بدان که قارون صد هزار درهم به من داد تا در ملاعام به بنی اسراییل بگویم تو مرا به سوی خود خوانده ای تا با من زنا کنی . تو هرگز مرا به سوی خویش دعوت نکرد ای ، خداوند ساحت مقدس تو را از چنین آلودگی منزه نموده است .
در این هنگام دل پر درد و رنج موسی شکست و درباره قارون چنین نفرین کرد : ای زمین قارون را بگیر و در کام خود فرو بر .
زمین به امر الهی دهن باز کرد و قارون و اموالش را به اعماق زمین فرو برد .
در نقل دیگر آمده است که : حضرت موسی مردم را به احکام و شریعت موعظه می کرد ، به این مطلب رسید :
کسی که زنا کند ولی همسر نداشته باشد صد تازیانه به او می زنیم ، و کسی که زنا کند و همسر داشته باشد ، او را سنگسار می کنیم تا بمیرد .
قارون برخاست و گفت : گر چه خودت باشی ؟ موسی فرمود : آری قارون گفت : بنی اسراییل گمان می کنند که تو با فلان زن زنا کرده ای !
موسی علیه السلام گفت من ؛ آن زن را به اینجا بیاورید ، اگر چنین ادعایی کرد ، طبق ادعایش عمل کنید .
آن زن را نزد موسی علیه السلام آوردند و موسی به او قسم داد که راست بگوید ، آیا من با تو آمیزش کرده ام زن هماندم منقلب شد ، که با این تهمت پیامبر علیه السلام خدا را بیازارم ؛ با صراحت گفت : نه ، آنها دروغ می گوید ، قارون فلان مبلغ را به من داد تا چنین بگویم .
قارون سر افکنده شد و موسی به سجده افتاد و گریه کرد و گفت : خدایا دشمن تو مرا آزرد و خواست با تهمت مرا رسوا سازد ، اگر من رسول تو هستم مرا بر او مسلط گردان . . . و نفرین کرد و عذاب الهی یعنی زمین او را به کام خود فرو برد
حکایتهای شنیدنی ج 5 ص 122 - بحارالانوار ج 13، ص 253