️ واکنش جالبِ صادق به پیشنهاد بیشرمانهی فتانه
دختر هوسبازی بود و از دلبری کردن لذت میبرد
تا اینکه یه روز دلش پیش صادق گیر کرد
صادق بر خلاف فتانه پسر متین و سر به زیری بود
اما زیبایی و جذابیتش باعث شد که فتانه یه دل نه ، صد دل عاشقش بشه
فتانه مدام سعی می کرد با قرار گرفتن سر راه صادق ازش دلبری کنه
ولی صادق هم بیدی نبود که با این بادها بلرزه
تا اینکه بالاخره صبر فتانه تموم شد و توی یه جای خلوت جلوی صادق رو گرفت و بدون مقدمه بهش گفت: من از تو خوشم اومده آقا صادق! خیلی ها آرزوی بودن با من رو دارن … تو اولین کسی هستی که من خودم ازش می خوام باهام باشه
صادق با قیافه ی جدی و کمی عصبانیت گفت: من اهلش نیستم خانوم … مزاحم نشید
صادق راه افتاد که بره ، اما فتانه پرید جلوش و گفت: فقط یه شب … مکان هم دارم
صادق با اَبروی گره کرده و لحن تندی گفت: چند کیلویی؟ قد و وزنت چقدره؟
فتانه با تعجب پرسید: برا چی می پرسی؟ مهمه؟
صادق: آره مهمه … بگو
فتانه که از تعجب چشاش گرد شده بود ، بریده بریده گفت: 60 کیلو هستم … قدم 165 !!!!
صادق خندید و گفت: تو فکر کردی من احمقم؟
فتانه: میشه بگی جریان چیه؟ من کی گفتم احمقی؟
صادق: ببین خانوم! درسته تو زیبایی داری و من هم جوونم و توی اوج غرایز جنسی ، اما اونقدر احمق نیستم که این پیشنهادت رو قبول کنم…
فتانه با تعجب: چرا؟
صادق: چون خدا توی قرآنش می فرماید:
وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ.
بشتابید به سوى مغفرت خدا و بهشتى که پهناى آن، به پهناى تمام آسمانها و زمین است.
این خیلی حماقت بزرگیه که من بهشتی به اون عظمت که پهنا و بزرگی اش به پهنای تمام آسمان و زمینه رو ول کنم ، اونم به قیمت بودن در کنار تو که 60 کیلو هستی با 165 سانتیمتر قد و پهنای 50 سانت …
این احمقانه نیست؟ چطور حاضری اون همه عظمت و بزرگی بهشت رو بهای بودن در کنار حجم کمی که تو داری از دست بدم؟ مگه نشنیدی که خدا فرموده زنا شما رو از بوی بهشت هم محروم میکنه؟ نخیر خانوم! من احمق نیستم که این معامله ی خسارت بار رو قبول کنم ….
به قلم سید محمد علی موسوی زاده
️ واکنش جالبِ صادق به پیشنهاد بیشرمانهی فتانه