چرا یک مدیر باید قدرت کنترل ذهن داشته باشد؟
کسی که مهار ذهنش را در دست بگیرد، خوشفهم میشود
کنترل ذهن در مسیر تقرب و کنترل زبان یکی از مهمترین راههای کنترل ذهن هستند.
آدم با قدرت کنترل ذهن در سطح اعلای موفقیت قرار میگیرد
با رواج هرزگی و بیحجابی در جامعه، قدرت کنترل ذهن افراد کم میشود
مسئولان مملکت باید اهلِ کنترل ذهن باشند و الّا نمیتوانند درست مدیریت کنند.
قدرت کنترل ذهن، یک مسئلۀ اساسی در زندگی انسان است. چه چیزی میخواهیم که در قدرت کنترل ذهن وجود ندارد؟! لذّت، ثروت، قدرت؛ کدامش وابسته به قدرت کنترل ذهن نیست؟! آدم با قدرت کنترل ذهن، در سطح اعلای موفقیت قرار میگیرد.
چرا کسانی مثل صهیونیستها که میخواهند انسانها را به بردگی بکشند، هرزگی و بیحجابی را در جوامع رواج میدهند؟ چون با رواج هرزگی، قدرت کنترل ذهن انسانها پایین میآید و ضعیف میشوند. اما دین اهتمامش و اصلیترین برنامهاش را برای کنترل ذهن گذاشته است. برای بقیۀ زندگی هم دستورهایی میدهد که باز در خدمت کنترل ذهن است.
کنترل زبان یکی از مهمترین راههای کنترل ذهن است. حرفزدن راحتترین فعل است؛ تا چیزی به ذهن آدم خطور میکند، بلافاصله میتواند بهزبان بیاورد و خودش را نشان بدهد. لذا اگر زبانت را کنترل کنی، در واقع ذهنت را کنترل کردهای؛ انگار به ذهنت مهار زدهای!
کسانی که مهار ذهنشان را در دست دارند، خوشفهم میشوند و یک مدیر باید این ویژگی را داشته باشد. چون مدیریت از مغز و ذهن انسان شروع میشود؛ مدیر باید درست نگاه کند، افق را ببیند، عاقبت و نتایج امور را نگاه کند (أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِب؛ غررالحکم/3367) ابعاد مسئله را بررسی کند و در لحظه، تشخیص بدهد که «الان باید این کار انجام بگیرد»
مسئولان مملکتی باید اهل کنترل ذهن باشند و الّا نمیتوانند درست مدیریت کنند؛ آنها باید آدمهایی باشند که «نمازهای باتوجه» میخوانند. نماز عالیترین تمرین برای کنترل ذهن است و مدیریت نیاز به کنترل ذهن دارد؛ لذا یک مسئول و مدیر، باید خوب نماز بخواند تا بتواند خوب مدیریت کند. مگر میشود کسی را که خوب نماز میخواند، گول زد؟!
اگر مسئولین ما توانمندیهای ذهنی کافی داشتند بخش عمدهای از مشکلات فعلی در مملکت نبود. مدیریت نیاز به توانمندی دارد؛ مخصوصاً مسئولین مملکت ما که شیاطین انس و جنّ خیلی تلاش میکنند تا ذهنشان را خراب کنند. کسی که قدرت پیدا میکند باید درباره مشورتی که به او میرسد، احتیاط کند. چرا خلبانها اینقدر دقت میکنند؟ چون کارشان خیلی حسّاس است. مدیران مملکتی هم نیاز به دقت و کنترل ذهن بسیار زیادی دارند تا بهواسطۀ اقدامات نسنجیدۀ آنها، میلیونها نفر از مردم، دچار زیان نشوند.
شاید برخی بگویند: «غربیها که نماز نمیخوانند، چطور اینقدر پیشرفت کردهاند؟» مشکل اینجاست که این افراد، غربیها را واقعاً پیشرفته و قدرتمند میدانند و تصور میکنند که آنها خیلی خوب دارند مدیریت میکنند! تازه همین پیشرفت و قدرت ظاهری را هم با چپاول کشورها و کشتار انسانهای بیگناه بهدست آوردهاند. اگر مستعمرات رسمی و غیررسمی را از کشورهای اروپایی و آمریکا بگیرید، یک ماهه نابود میشوند! کشوری رشد علمیِ واقعی دارد که مغزهای خودش را رشد بدهد و استفاده کند، نه اینکه مغزهای کشورهای دیگر را بدزدد و با پولی که از راه غارت و جنایت بهدست آورده، آنها را بخرد.
حسّاسترین منطقۀ جهان برای آمریکا خاورمیانه است که علیرغم همۀ جنایتهای آمریکا و عمّالش، هر روز این منطقه را بیشتر از دست میدهد! با اینوجود آیا میتوان گفت که او «قدرت برنامهریزی دارد»؟! حماقت ادارهکنندگان آمریکا را ببینید که ده سال پیش طرح ریختند که این منطقه را از درون متلاشی کنند؛ اوّلش خوشحال بودند که بین شیعه و سنّی جنگ راه انداختهاند، اما بعد دیدند که بزرگترین لشکر منطقهای جهان توسط نیروهای جبهۀ مقاومت در این منطقه شکل گرفته است. حالا ماندهاند چه خاکی به سرشان بریزند!
ما قوی هستیم که باوجود اینهمه محاصره و دشمنی و درحالیکه نفتمان را هم نمیتوانیم درست بفروشیم، چهل سال است روی پای خودمان ایستادهایم. چهل سال است دارند ما را قتل عام میکنند ولی ما هر روز قدرتمندتر میشویم.
آمریکاییها نه بلدند کشورشان را اداره کنند، نه بلدند جهان را اداره کنند و نه حتی بلدند خوب دشمنی کنند. ضربههایی که میخوریم، مال خودمان است. مشکلات ما ناشی از کمکاری و ضعف خودمان است نه قدرت دشمن!
علیرضا پناهیان
حسینیه آیتالله حقشناس - 97.06.25