داود رقّى نقل می کند:
شخصى خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد: علم شما در چه حدودى و چه مقدار است؟
فرمود: به مقدار سئوال شما یعنى ما جوابگوى همه پرسشهاى شما هستیم، و آنچه را که بپرسید پاسخ آن را مى دانیم.
عرض کرد: این دریاى آب است آیا زیر آن هم چیزى است؟
امام صادق علیه السلام فرمود: بلى، آیا دوست دارى با چشم خود ببینى یا با گوش بشنوى کافى است؟
عرض کرد: دیدن با چشم را بیشتر دوست دارم، زیرا گوش گاهى چیزى را مى شنود که آن را نمى شناسد و نمى داند و آنچه با چشم دیده مى شود قلب به آن گواهى مى دهد و نزد شخص ثابت و قطعى مى گردد.
آنگاه امام علیه السلام دست آن شخص را گرفته براه افتادند تا به کنار دریا رسیدند، به دریا اشاره نمود و فرمود:
أیّها العبد المطیع لربّه أظهر ما فیک.
اى بنده فرمانبردار پروردگار، آنچه در نهان خود دارى ظاهر و آشکار کن.
ناگهان دریا از قعر آن شکافته شد و آبى نمایان گشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر و از مشک خوش بوتر و از زنجفیل لذیذتر بود.
عرض کرد: اى ابوعبداللَّه! فداى شما گردم، این آب با این اوصاف براى کیست؟ و چه کسانى از آن استفاده مى کنند؟
فرمود: للقائم علیه السلام وأصحابه.
براى قائم ما اهل بیت و یاران آن حضرت است.
عرض کرد: چه زمانى؟
فرمود: إذا قام القائم علیه السلام وأصحابه نفذ الماء الّذی على وجه الأرض حتّى لایوجد ماء فیضجّ المؤمنون إلى اللَّه بالدعاء، فیبعث اللَّه لهم هذا الماء فیشربونه، وهو محرّم على من خالفهم.
هنگامى که آن قیام کننده به همراه یارانش قیام کرد آبى که روى زمین است ناپدید شود بطورى که آبى یافت نشود، اهل ایمان به درگاه خداوند ناله و فریاد کنند و از او درخواست کنند، خداوند متعال در آن هنگام این آب گوارا را براى آنها ظاهر گرداند و ایشان از آن بیاشامند، و بر مخالفین آنها نوشیدن این آب حرام باشد.
سپس این شخص سر خود را بالا برد و در هوا اسب هائى را زین کرده و لجام زده که بال داشتند مشاهده کرد، از امام صادق علیه السلام پرسید: این اسبها چیستند؟
فرمود: هذه خیل القائم علیه السلام وأصحابه.
این اسب هایى است که حضرت قائم (ارواحنا فداه) و یاوران او بر آنها سوار مى شوند.
عرض کرد: من هم بر آنها سوار مى شوم؟
فرمود: اگر از یاران آن حضرت باشى سوار مى شوى.
عرض کرد: من هم از این آب گوارا مى آشامم؟
فرمود: اگر از شیعیان او باشى مى آشامى.
?دلائل الإمامة،ص 461 ،ح 46
? مدینة المعاجز،ج6،ص159،ح347
پرسش و پاسخ مهدویتی.