همسفر حج ...
بسم الله الرحمن الرحیم
#داستان_و_راستان
همسفر #حج
مردی از سفر حج برگشته ، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای
امام صادق تعریف میکرد ، مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار میستود
که ، چه مرد بزرگواری بود ، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم .
یکسره مشغول طاعت و عبادت بود ، همینکه در منزلی فرود میآمدیم او فورا
به گوشهای میرفت ، و سجاده خویش را پهن میکرد ، و به طاعت و عبادت
خویش مشغول میشد .
امام : ” پس چه کسی کارهای او را انجام میداد ؟ و که حیوان او را
تیمار میکرد ؟ ”
- البته افتخار این کارها با ما بود . او فقط به کارهای مقدس خویش
مشغول بود و کاری به این کارها نداشت .
- ” بنابر این همه شما از او برتر بوده اید “