خداوند روزی به حضرت موسی فرمود: برو بدترین بنده مرا بیاور..
موسی رفت یکی از گناهکارهای درجه یک را پیدا کرد و وقتی میخواست با خود ببرد،گفت نکند یک موقع این آدم توبه کرده باشد ومن فکر کنم که این بنده ی گناهکار می باشد،پس رهایش کرد!
رفت دزدی را گرفت تا ببرد،نزد خود گفت نکند نکند این بنده خاص خدا باشد و توبه کرده باشد و خدا او را بخشیده باشد پس ولش کرد!
هر کسی را می گرفت با چنین فرضیات و داوریهائی آزادش می نمود!
بالاخره سگی را گرفت و گفت بدتر از این که دیگر نداریم!
رفت میانه ی راه رهایش کرد و گفت شاید در عالم سگی بودنش کاری کرده باشد!
بالاخره موسی دست خالی پیش خدا رفت!
خدا گفت:ای موسی دست خالی آمدی؟
موسی گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پیدا نکردم!
خدا گفت:ای موسی هر آئینه اگر غیر از این کرده بودی از پیغمبری عزل میشدی!
منبع :حدیث دل سپردن،مرتضی آقاتهرانی،صفحه 17
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: أقبح الخلق التّکبّر
بدترین اخلاق تکبر است
بدترین اخلاق تکبر است