مرگ در نظر علی بن ابیطالب (علیه السلام)
مردان خدا به استقبال مرگ میروند. هنگامی که آن ضربت محکم فرق علی علیه السلام را میشکافد، بدون ذرهای تزلزل، مثل کسی که سالها به دنبال مطلوب و محبوبی هست و ناگاه به وصال آن میرسد میگوید: “قسم به پروردگار کعبه که فائز شدم". در بستر مرگ به مردم میگوید: “به خدا قسم که این حادثه برای من مکروه و ناگوار نبود، حتی غیر مترقبه هم نبود، بلکه بالاتر، من انتظار این حادثه را داشتم مانند جویندهای که مطلوب خود را میجوید و مانند کسی که در شب تار به دنبال چاه آب و سر چشمهای میگردد و در آن تاریکی آن را پیدا میکند.”
نه تنها مرگ و معاینه مرگ نتوانست رشته افکار و نیات علی را پاره کند بلکه محکم تر کرد. کاخ نیات و افکار و منویات علی از آمال و آرزوهای شخصی بنا نشده بود که آن ضربت بتواند خراب کند. در بستر مرگ هم میبیند همان افکار عالی و نورانی خود را دنبال میکند. در فاصله ضربت خوردن و وفات سخنان و وصایایی دارد، آخرین سخنانش این بود: “علی بن ابیطالب به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر گرامی گواهی میدهد، خدا را شریکی نیست و او محمد را فرستاد تا پرچم هدایت را بر افرازد و دین حق را بشر عرضه بدارد هر چند مشرکان ناراضی باشند. نماز من و هر عبادت من، زندگی و مردن من همه برای خداوند رب العالمین است. فرزندم حسن! تو را و جمیع خاندان و فرزندانم و هر کس از امروز تا پایان جهان که این نوشته به او میرسد سفارش میکنم به تقوا و اینکه کوشش کنید اسلام را تا دم آخر برای خود حفظ کنید، همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید. از پیغمبر شنیدم که “اصلاح میان مردم از اینکه همیشه نماز بخوانید و روزه بگیرید با فضیلتتر است و چیزی که این امت را هلاک میکند فساد کردن و دو بهم زدن است".
? #حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)
مرگ در نظر علی بن ابیطالب (علیه السلام)