بسم الله الرحمن الرحیم
فریاد مهتاب!
نگاه کن ! علی بدن پیامبر را در خانه آن حضرت به خاک سپرده است و کنار قبر آن حضرت نشسته است .
بنی هاشم هم اینجا هستند ، عبّاس ، عموی پیامبر در کناری نشسته است . مقداد و سلمان و ابوذر و چند نفر دیگر هم اینجا هستند .
آری ، خیلی از مسلمانان در مراسم دفن پیامبر حاضر نشدند ….(1)…
یک نفر سراسیمه به این سو میآید . او از همه میپرسد که علی کجاست؟
اگر علی را میخواهی برو کنار قبر پیامبر ، او را آنجا میتوانی ببینی . او میخواهد خبر مهمّی را به علی بگوید .
خبر او این است:
«مردم در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند» .
مولایت را نگاه کن او شروع به خواندن آیه دوم سوره «عنکبوت» میکند:
أحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ ،
آیا مردم خیال میکنند وقتی گفتند ما ایمان آوردیم ، امتحان نمیشوند؟.
آری ، این مردم کسانی بودند که ادّعای ایمانِ آنها ، همه دنیا را گرفته بود ، امّا امروز که امتحان پیش آمد چند نفر سر بلند بیرون آمدند؟ چند نفر توانستند از این فتنه نجات پیدا کنند ؟
آری ، امروز ، روز امتحان بزرگ الهی بود و متأسّفانه خیلیها در این آزمون بزرگِ تاریخ ، سرافکنده شدند ….(2)….
گوش کن صدایی از بیرون خانه به گوش میرسد:
«ای علی ! مردم در سقیفه با ابوبکر بیعت کردهاند ، همه ما آماده هستیم تا تو را در راه جنگ با آنها یاری کنیم »….(3)…
آیا موافقی بیرون برویم و ببینیم کیست که اینگونه سخن میگوید؟
خدای من ! این ابوسفیان است !
همان کسی که برای کشتن پیامبر ، جنگ بدر و اُحد را به راه انداخت . اکنون چه شده است که او امروز دلش برای اسلام میسوزد ؟
نه او دلش برای اسلام نمیسوزد ، او نقشهای در سر دارد.
او نزدیک میآید و چنین میگوید:
«ای علی ! دستت را بده تا با تو بیعت کنم» ….(4)…
مولایت را نگاه کن ، چگونه جواب ابوسفیان را میدهد:
➖«ای ابوسفیان ! تو از این سخنان خود قصدی جز مکر و حیله نداری» .
ابوسفیان این سخن را که میشنود از آنجا دور میشود ….(5)…
آری ، ابوسفیان پیش خود نقشه کشیده بود تا امروز انتقام خود را از اسلام بگیرد . او اوّلین کسی است که خبر سقیفه را برای علی آورد ، او که شمشیر زدن و شجاعت علی در جنگها را دیده بود ، خیال میکرد اکنون نیز ، علی شمشیر به دست خواهد گرفت و به جنگ اهل سقیفه خواهد رفت و جنگ داخلی در مدینه روی خواهد داد و آن وقت بهترین فرصت خواهد بود تا دشمنان اسلام به مدینه حمله کنند و دیگر هیچ اثری از اسلام باقی نماند و او به آرزوی خود برسد ….(6)…
قسمت هشتم
ادامه دارد
فریاد مهتاب نوشته مهدی خدامیان
?منابع
1.المصنف لابن ابی شیبه ج8 ص52 کنز العمال ج5 ص652
2.اعیان الشیعه ج1 ص430 تفسیر نور الثقلین ج4ص149
3.تاریخ الطبری ج2 ص450 کنزالعمال ج5 ص654
4.الامامه و السیاسه ج1 ص30 الاحتجاج ج1 ص207
5.بحارالانوار ج22 ص520
6.الشافی فی الامامه ج3 ص243 الصراط المستقیم ج3ص111
#از_شهادت_تا_شهادت
فریاد مهتاب قسمت هشتم