بسم الله الرحمن الرحیم
فریاد مهتاب(فریادی به بلندی تاریخ)!
فاطمه علیهاسلام در بستر بیماری قرار گرفته است ، این همان چیزی بود که دشمنان میخواستند ، آنها میخواستند فاطمه علیهاسلام را خانه نشین کنند تا دیگر برای دفاع از علی علیه السلام از خانه بیرون نیاید .
فاطمه علیهاسلام از یک طرف داغدار پدر است ، هنوز مصیبت او را فراموش نکرده است ، از طرف دیگر مظلومیّت علی ، قلب او را به درد آورده است .
اگرچه فاطمه علیهاسلام بیمار شده است ، امّا هنوز به فکر یاری امام خود است ، او دختر خدیجه علیهاسلام است ، همان بانویی که تمام ثروت خود را در راه پیامبر صلی الله علیه وآله خرج کرد و او را یاری نمود . فاطمه علیهاسلام هم میخواهد اکنون با ثروت خود علی علیه السلام را یاری کند .
اگر ابوبکر با پول توانست عدّه زیادی را به سوی خود جذب کند، چرا من این کار را نکنم؟
وقتی آنها پول را در راه باطل خرج میکنند ، چرا من پول خود را در راه حقّ صرف نکنم
فاطمه به فکر آغاز یک نبرد اقتصادی است ، امّا او چگونه میخواهد این کار را انجام بدهد؟
مگر او چقدر پول دارد؟ شاید تو هم خیال میکنی فاطمه فقیر است . اگر من به تو بگویم که کسی در مدینه بیش از او سرمایه ندارد، تعجّب میکنی .
افسوس که ما فاطمه علیهاسلام را فقیر معرّفی کردهایم ؛ ما باید او را از نو بشناسیم .
فاطمه علیهاسلام کسی است که سالیانه هفتاد هزار دینار سرخ درآمد دارد. آیا میدانی این مقدار یعنی چقدر پول؟ بیش از سیصد کیلو طلای سرخ !
حالا تو بنشین حساب کن ، هر مثقال طلا (پنج گرم) چقدر قیمت دارد ، آن را در شصت هزار ضرب کن!
این فقط درآمد یک سال اوست ، اصلِ سرمایه او خیلی بیش از این حرفهاست . دشمن خیال نکند فاطمه علیهاسلام بیمار است و میدان را خالی کرده است ، نه، او تازه به میدان مبارزه آمده است .
? نویسنده ، برای من گفتی که او سالیانه هفتاد هزار دینار درآمد دارد ، امّا نگفتی چگونه و از کجا .
خوب ، این سؤل شما بود ، ولی سؤل من از شما که دوست خوب من هستی: آیا نام فدک را شنیدهای؟
فدک ، سرزمینی آباد و حاصلخیز است ، این سرزمین ، چشمههای آب فراوان و نخلستانهای زیادی دارد ، فاصله علیهاسلام آن تا مدینه حدود دویست و هفتاد کیلومتر است …..(1)……
ادامه دارد…..
قسمت سی و چهارم
کتاب فریاد مهتاب نوشته مهدی خدامیان
?1.معجم البلدان ج4 ص238
#از_شهادت_تا_شهادت
فریاد مهتاب! قسمت سی و چهارم