بسم الله الرحمن الرحیم
فریاد مهتاب!
علی خود و همسرش را فدای دین خدا میکند اری این خاندان اماده اند تا همه هستی خود را در راه خدا فدا کنند این اغاز راه است محسن اولین شهید این راه است کربلا هم درپیش است.
فاطمه اکنون بر روی زمین افتاده است ، مردم این شهر فقط نگاه میکنند!
وای بر شما ای مردم ! شما به چشم خود دیدید که پیامبر هر گاه فاطمه را میدید تمامقد به احترامش میایستاد؟
چرا اینقدر زود همه چیز را فراموش کردید، چرا….(1)….؟
?اکنون، خلیفه در مسجد آماده است تا علی را برای بیعت بیاورند .آنان که فاطمه را نقش بر زمین کردهاند اکنون علی را به مسجد میبرند .
قنفذ خیلی خوشحال است چرا که خوشخدمتی خود را به عُمَر نشان داده است . فرمانداری شهر مکّه (مهمّترین شهر بعد از مدینه) در انتظار اوست . با جنایتی که امروز انجام داد، حکومت مکّه از آنِ اوست. ….(2)……
نگاه کن ، چگونه مولا را به سوی مسجد میبرند . علی را از کنار قبر پیامبر عبور میدهند ، او رو به قبر پیامبر میکند و اشکش جاری میشود ….(3)…..
او با پیامبر سخن میگوید : «ای رسول خدا، ببین با برادر تو چه میکنند !».
نگاه کن ، همراه او ، حسن و حسین هم هستند ، آنها هم اشک میریزند . در اطراف ابوبکر عدّهای با شمشیر ایستادهاند ، عُمَر شمشیر خود را بالای سر علی گرفته است ……(4)….
عمَر رو به علی میکند و به او میگوید:
«ای علی ! با ابوبکر بیعت کن و اگر این کار را نکنی گردنت را میزنم»…..(5)…..
انگاه علی رو به عُمَر میکند و میگوید: «اگر مرا بکشید بندهای از بندگان خدا و برادر پیامبر را کشتهاید» .
ابوبکر رو به او میکند و میگوید: «تو بنده خدا هستی ، امّا برادر پیامبر نیستی» …..(6)…..
علی رو به او میکند و میگوید: «آیا آن روز که پیامبر میان مسلمانان ، پیمان برادری میبست را فراموش کردهاید ؟ پیامبر در آن روز فقط با من پیمان برادری بست» ……(7)…..
همه سکوت میکنند ، آری ، خاطرهای برای همه زنده میشود . روزی که پیامبر بین مسلمانان، پیمان برادری میبست ، میان هر دو نفر از آنها عقد برادری برقرار کرد . در آن روز، علی نزد پیامبر آمد و فرمود: «ای رسول خدا ، بین همه مردم ، پیمان برادری بستی، امّا مرا فراموش کردی» .
پیامبر رو به علی کرد و فرمود: «ای علی ! تو در دنیا و آخرت برادر من هستی» …..(8)…..
آری ، علی برادر پیامبر و نزدیکترین افراد به رسول خداست .
?مسجد پر از جمعیّت است ، اکنون علی رو به مردم میکند و میگوید:
«ای مردم! شما را قسم میدهم آیا شما از پیامبر نشنیدید که در غدیر فرمود:
«من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه:
هر که من مولای اویم این علی، مولای اوست»؟ …(9)…..
ادامه دارد….
قسمت بیست و هشتم
کتاب فریاد مهتاب نوشته مهدی خدامیان
?منابع
1.الامال للطوسی ص440
2.اسدالغابه ج4 ص306
3.اعیان الشیعه ج1 ص472
4.کتاب سلیم بن قیس الهلالی ص 151
5.کتاب سلیم بن قیس ج2 ص593
6.الامامه و السیاسه ج1 ص30
7.کتاب سلیم بن قیس ص153
8.الامالی للمفید ص174
9.کتاب سلیم بن قیس ص153
#از_شهادت_تا_شهادت
فریاد مهتاب! قسمت بیست و هشتم