بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
#غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت قسمت دوم
#پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله در #روز #غدیر خم #فرمود.
(1) [همان کتاب] در باب فضایل اصحاب رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله صفحه 12 به سند خود، از «عبد الرحمن» معروف به «ابن سابط» از «سعد بن ابى وقاص» روایت کرده است که در یکى از سالهائى که «معاویه» به حج بیت الله آمده بود، «سعد» به دیدار او شتافت، همان زمان سخن از على و نکوهش از او به میان آمد، «سعد» از شنیدن سخنان یاوه سرایان ناراحت شد و گفت: از کسى نکوهش مى کنید که خود من، از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که مى فرمود:
«من کنت مولاه فعلىّ مولاه»
و هم شنیدم خطاب به على علیه السّلام، مى فرمود:
«أنت منّى بمنزلة هارون من موسى الّا أنّه لا نبّى بعدى»
و شنیدم مى فرمود:
«لا عطین الرّایة الیوم رجلا یحبّ اللّه و رسوله».
مؤلف گوید: حدیث مزبور را «نسائى» در صفحه 4 خصایصش با اختلافى که در لفظ دارد ایراد کرده است و پس از آنکه سند حدیث را به «عبد الرحمن بن سابط» به نقل از «سعد» منتهى کرده است مى نویسد: «سعد» گفت: نشسته بودم در
آن حال شنیدم یاوه سرایان از على علیه السّلام نکوهش مى کنند، در پاسخ آنها گفتم: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم مى فرمود: در على سه خوى ارزنده است که من (سعد) اگر یکى از آنها را دارا بودم در نظرم ارزنده تر از شتران سرخ مو بود! و شنیدم مى فرمود:
«انّه منّى بمنزلة هرون من موسى الّا أنّه لا نبىّ بعدى»
و از آن حضرت شنیدم مى فرمود:
«لاعطین الرّایة غدا رجلا یحبّ اللّه و رسوله»
و
شنیدم مى فرمود:
«من کنت مولاه فعلىّ مولاه»
(1) [ ?مستدرک الصحیحین حاکم 3/ 109]
به سند خود، از «ابو طفیل» از «زید بن ارقم» روایت کرده است که پس از آن که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از حجة الوداع راهى مدینه شد، در مسیر خود به غدیر خم رسید. در آنجا درخت هاى چندى بود که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله دستور داد تا در زیر آن درختها محلى براى آن حضرت آماده کنند. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله در زیر سایه درختها قرار گرفت و خطاب به اصحاب، فرمود: پیداست که عمر من به پایان رسیده است و من هم دعوت حق را اجابت گفتهام همانا در میان شما دو اثر گرانبار (یا گرانبها) از خود بیادگار مى گذارم…….. #ادامه_دارد
غدیر خم از کتب اهل سنت قسمت دوم