راههای درمان رذایل اخلاقی حب دنیا
این خصلت شوم، در رأس رذایل است. دلبستگی به دنیا و علاقه به این عروس آراسته، اما بی وفا که عجوزه ای است که «عروس هزار داماد است»، انسان را از سیر معنوی و آفاقِ کمال باز میدارد. باید رشتههای «حبّ دنیا» را با قیچی «آخرت گرایی» قطع کرد و پای از باتلاق «علایق دنیوی» بیرون کشید: هرکس در این مرداب افتاد، هرچه بگذرد، بیشتر فرو می رود تا غرق شود.
?در کتب اخلاق، راههایی برای درمان «دنیازدگی» آمده است:
اول، ناپایداری دنیا: این آینهای است که دربرابر دیدگان همه گشوده است و نه ما برای دنیا میمانیم، نه دنیا برای ما. بزرگان گفتهاند: «آنچه نپاید، دلبستگی نشاید».
دوم، ضرر دنیا به آخرت: وقتی دنیاطلبی و حبّ دنیا به آخرت زیان میرساند و هرچه به دنیا نزدیک میشویم، از خدا و معنویات و سعادت اخروی دور میشویم، پس چنین چیزی که مایۀ دوری از کمال است، شایستۀ دلباختن نیست.
سوم، سیرۀ اولیای دین: بندگان عارف خدا و انبیا و اولیا، هیچکدام دل به دنیا نبسته و دنیا را محبوب خود برنگزیدند؛ ساده زیستند و به آبادی آخرت خویش پرداختند. این سیره، الگوی همۀ کمال طلبان است.
چهارم، ابزار گناه: دنیا برای افراد غیرمهذب، بستری برای معصیت است و به جای آنکه ابزار کسب آخرت و رضای الهی شود، وسیلۀ غفلت و گناه و دوری از خدا میشود. پس، برای مصونیت از این عواقب و عوارض، نباید اسیر دنیا شد.
پنجم، ارزش و کرامت انسان: کسی که خود را اسیر دنیا میسازد و حب دنیا را در دلش جای میدهد، خود را ارزان فروخته است. انسان بیش از دنیا میارزد و حیف است که معشوقش دنیا باشد!
ششم، دشواری حساب: روز قیامت، روز محاسبه و مؤاخذه است. سبکباران در آخرت زودتر به مقصد و مقصود میرسند. هرکه در دنیا برخوردارتر و دنیادارتر باشد،
هفتم، سیری ناپذیری انسان: حریص دنیاطلب، هرگز سیر نمیشود و هرچه دنیای بیشتری داشته باشد، حریصتر میشود و این حرص، بر غم و رنج روحی او میافزاید؛ اما اهل قناعت، روح آرامتر و زندگی آسودهتری دارند.
این کلام حضرت امیر(علیه السلام) را به عنوان هشداری برای این مسئله میآوریم: «ان الدنیا دارٌ، اولها عناءٌ و آخِرها فناءٌ، فی حلالها حِسابٌ و فی حرامها عِقابٌ» (همانا دنیا خانهای است که اولش رنج و آخرش فناست؛ چراکه در حلالش حساب و در حرامش عقاب است.) (غررالحکم و دررالکلم، محمدعلی انصاری، ج1، ص260)
#حدیث_روز
عواقب دنیازدگی، و را درمان آن چیست؟