بسم الله الرحمن الرحیم
چشم ها را باید شست… سرزمین یاس قسمت39
اکنون از هفت قلعه خیبر، چهار قلعه در تصرّف یهودیان است، پیامبر نمى خواهد با آنها وارد جنگ شود، آنها سرانجام چاره اى جز تسلیم شدن ندارند.
چند روز مى گذرد، سه قلعه دیگر هم تسلیم مى شوند.در واقع از هفت قلعه خیبر، فقط یک قلعه باقى مانده است.آیا مى دانى نام آخرین قلعه چیست؟
آن قلعه را «سلالِم» مى خوانند؛ گویا همه رهبران و بزرگان یهود در همان قلعه هستند.
مى بینم که تو نگاهى به من مى کنى و مى گویى:
چرا همه رهبران در آخرین قلعه جمع شده اند؟ چرا وقتى قلعه هاى قبلى فتح شد، هیچ کدام از رهبران یهود در آن نبودند؟
راست مى گویى! یادت هست وقتى على علیه السلام قلعه خیبر فتح کرد ما هیچ کدام از سران یهود را آنجا پیدا نکردیم.به راستى چرا؟
اکنون باید برویم و به دنبال جواب بگردیم.بعد از سؤل کردن از چند نفر به این جواب مى رسیم: قلعه هفت گانه خیبر سالها پیش ساخته شده اند و همه آنها با تونل هاى مخفى زیر زمینى با یکدیگر ارتباط دارند.این تونلها براى روز مبادا ساخته شده اند و فقط رهبران یهود از آن اطّلاع دارند.هر قلعه اى که در آستانه فتح قرار مى گرفت سران یهود از آن تونل هاى مخفى به قلعه دیگر مى رفتند.
اکنون همه آنها در آخرین قلعه جمع شده اند؛ ولى آنها به زودى مى فهمند که پناه گرفتن در آن قلعه نیز هیچ فایده ندارد.به زودى دست خیبرگشاىِ على علیه السلام آنجا را هم فتح خواهد کرد. آن مرد کیست که به این سو مى آید؟
قسمت سی و نهم
?کتاب سرزمین یاس نوشته مهدی خدامیان
#سرزمین_یاس
سرزمین یاس قسمت سی و نهم