خاطره جوانی
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
? برنامه #سمت_خدا ، مورخ 96/01/20
یکوقت طلبهی جوانی بودم و تازه ازدواج کرده بودم. خانهای اجاره کردیم. من وخانمم اتاقی که داشتیم نصف فرش بود و نصف گچ و خاک و سنگ بود. ابوی ما که خدا همه اموات را رحمت کند. آمد گفتم: اگر شما چند متر فرش به ما بدهی، اتاق ما کامل میشود. دیدم خندید. گفتم: خنده داشت؟ گفت: من بعد از هفتاد سال دویدم، هنوز زندگی من کامل نشده است. خوشا به حال کسی که با دو تا زیلو زندگیاش کامل میشود. بنده یک طلبهای هستم که بالای نیم قرن است طلبه هستم. 55 سال است طلبه هستم. حضرت عباسی نمیتوانم بگویم: اسلام را میشناسم. کسی به من اسلام شناس بگوید، من میترسم. آنوقت چطور افرادی میگویند: ما خودمان به قرآن مراجعه میکنیم؟