ماجرای برخورد شیخ حسنعلی نخودکی با راهزنان
آیهها و آینهها (298)؛
آیه: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ طه/44
با او به نرمی سخن گویید ، شاید پند گیرد
آینه:
حکایت؛ مرحوم آیتالله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی که در خراسان ساکن بود، آنجا را وطن خود قرارداد، ایشان عارفی روشن ضمیر و دارای کرامات و ادعیه و مکاشفات و اهل دل بود.
نقل میکنند: وقتی در سفری از کوفه به نجف اشرف میرفت، در راه جمعی از دزدان او را وادار کردند که لباسهایش را کنده و به آنها تحویل دهد، مرحوم شیخ نخودکی هم لباسهایش را به جز ساتر، از تن بیرون آورد و به دزدان داده و فرمود: «من این لباسها را به شما بخشیدم تا شما گرفتار معصیت و گناه خدا نشوید، زیرا اگر اینها را نبخشم غصب است و مال غصبی حرام است»
موقعی که دزدها این اخلاق پسندیده و حسن رفتار و بزرگواری را از آن مرحوم دیدند، لباسها را به او پس داده و به دست او توبه کردند.1
عالَمی را یک سخن ویران کند
روبَهانِ مُرده را شیران کند 2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از اخلاق اسلامی
2. مولوی
برخورد درست با دزدان.....