به من رحم کن؛ عمر دوباره ای ببخش.
قول می دهم بعد از این شمشیری باشم برای تو و جهاد با دشمنانت.
این ها را سفیانی خواهد گفت.
بعد از آنکه سپاهش در عراق جوی خون به راه انداخته باشد.
بعد از آنکه به دستورش هر که را هم نام اهل بیت باشد سر ببرند.
بعد از آنکه با فرمانش به دوازده هزار دوشیزه تعرض کنند.
و بعد ازآنکه یاری از یاوران امام، او را دست بسته در برابر حضرتش قرار دهد.
امام در حالی که با حیایی وصف ناشدنی در میان یارانش نشسته،
دستور می دهد او را رها کنند.
او می گریزد و یاران امام، با تعجب می پرسند:
به قاتل فرزندان رسول خدا، عمر دوباره بخشیدید؟!
ما تحمل زنده بودن او را نداریم.
مظهر رحمت الهی می فرماید:
“خودتان می دانید، با او هرچه می خواهید انجام دهید.”
ساعتی بعد، او را در جایی به نام سوره پیدا می کنند.
همان جا او را زمین می زند و سر از تنش جدا می کنند.
دست آخر، به دستور امام، جنازه سفیانی را دفن می کنند.
جنازه ی همان کسی که اجداد ملعونش،
جد امام را بی غسل و بی کفن در صحرای کربلا رها کردند.
?عقد الدرر، ص 136
?
موضوعات: "بدون موضوع" یا "لقب امام زمان"
#متن_روز
رنج نباید تو را غمگین کند،
این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند…
رنج قرار است تو را هوشیار تر کند ، چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند,رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند.
رنجت را تنها تحمل نکن، رنجت را درک کن، این فرصتی است برای بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام میشود…
اگر که به جای محبتی که به کسی کردید از او بی مهری دیده اید، مأیوس نشوید، چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری، در زمان دیگری، در رابطه با موضوع دیگری خواهید گرفت.
شک نکنید!
این قانون کائنات است….
ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺵ..
ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﯽ!
ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯ…
ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮاهی
ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺵ…
ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ…
ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ!
یادمان باشد..
زندگی انعکاس رفتار ما است!
انعکاس من بر من..
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تا بهترین دریافت کنیم!
می گویند برای کلبه کوچک همسایه ات چراغی آرزو کن، قطعأ حوالی خانه تو نیز روشن خواهد شد.
من خورشید را برای خانه دلتان آرزو می کنم تا هم گرم باشد و هم سرشار از روشنایی.
یک وقتایی بشین و خلوت کن
نگاهی به اطرافت، به خوشبختی هات
به کسانی که دوستت دارند
به چیزهایی که دوستشان داری
به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت
آنجاست که آرامش پیدا می کنی…
برای استجابت،چگونه دعا کنیم؟
راوى مى گوید: وقتى که اعمال عرفات را تمام کردم به ابراهیم پسر شعیب برخوردم و سلام کردم .
ابراهیم یکى از چشمهایش را از دست داده بود چشم سالمش نیز سخت سرخ بود مثل اینکه لخته خون است.
گفتم : یک چشمت از بین رفته . به خدا من بر چشم دیگرت مى ترسم ! اگر کمى از گریه خوددارى کنى بهتر است.
گفت : به خدا سوگند! امروز حتى یک دعا درباره خود نکردم .
گفتم : پس درباره چه کسى دعا کردى !؟ گفت : درباره برادران دینى..
زیرا از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى فرمود: هر کس پشت سر برادرش دعا کند خداوند فرشته اى را مامور مى کند که به او بگوید دو برابر آنچه براى اوخواستى بر تو باد!
بدین جهت خواستم براى برادران دینى خود دعا کنم تا فرشته براى من دعا کند.. چون نمى دانم دعا درباره خودم قبول مى شودیا نه ؟
اما یقین دارم دعاى فرشته براى من مستجاب خواهد شد
منبع
بحارالانوار ج 48 ص 172
داستان کوتاه
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی است که مسلمان باشد؟»
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.»
جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد به دنبال جوان به راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما است؟»
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیشنماز مسجد دوختند. پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه میکنید؟ به عیسی مسیح قسم(!) که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود!»
مثل حبههای زغال
کنار منقل بنشین و حبههای زغال را خوب تماشا کن!
ببین چه گرمایی! و چه دوامی دارند!
چرا؟ چون با هماند.
اگر با هم نبودند یا به قول معروف صله رحم نداشتند و جدا از یکدیگر میسوختند، خیلی زود خاموش میشدند، یعنی عمرشان کوتاه میشد و هم انرژی و گرمای چندانی نداشتند.
پس بیا پای منقل بنشینیم البته نه مثل بعضی که مینشینند و آن کار دیگر میکنند؛ نه. بنشینیم درس بیاموزیم، درس با هم بودن.
مگر نه اینکه امام کاظم(علیه السلام) فرمود: از هر چیزی میشود چیزی آموخت. پس از منقل هم میشود آموخت.
میشود آموخت که طول عمر در صلهی رحم است.
و میشود آموخت که افزایش رزق و روزی در صلهی رحم است.
و این همان چیزی است که وجود نازنین سیدالشهداء(علیه السلام) میفرمود:مَن سَرَّهُ اَن یُنسِأَ فِی اَجَلِه وَ یزادَ فِی رِزقِه فَلیَصِل رَحِمَه
هر کس خوشحال میشود از اینکه در اجلش تأخیر شود، یعنی عمر طولانی پیدا کند مثل همان حبههای ذغال، و رزق و روزیاش افزایش یابد مثل همان حبههای ذغال که به خاطر با هم بودن گرمای بیشتری یافتند، باید صلهی رحم کند.
و این یعنی هر کس اهل صله رحم نباشد هم عمرش کوتاه خواهد بود و هم در زندگی دخلش با خرجش نمیخواند.
پس دیگر نگو صبح تا شب میدوم، اما هشتم گرو نه است. به جای این حرفها، مادرت و پدر پیرت را دریاب و برو به جای دست، پای ایشان را ببوس، دلشان را به دست بیاور، لبخندی به لبهاشان بنشان و از آنها بخواه تا برایت دعا کنند.
نشنیدی پیامبر(صلی الله علیه و آله ) میفرمود: دعای پدر و مادر در حق فرزند مثل دعای پیامبر در حق امت خویش است؟
نشنیدی آن جوان به محضر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: هر گناهی که بگویی کردهام آیا امید آمرزش برای من خواهد بود؟ و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: پدر و مادر داری؟ گفت: مادر نه، اما پدر دارم. فرمود: پدرت را دریاب و به او خدمت کن!
البته همین که جوان رفت، فرمود: ای کاش! مادر داشت، چون زودتر نتیجه میگرفت.
?? منبع
مثل شاخه های گیلاس محمد رضا رنجبر
هفته ای یک بار #مستند_طبیعت ببینید!
نتایج یک مطالعه نشان می دهد تماشای مستند طبیعت و در طبیعت بودن به یک اندازه برای سلامت روان مفید هستند.
به گفته محققان، سپری کردن مدت زمانی در طبیعت فواید زیادی برای سلامت از جمله ایجاد احساس شادی به همراه دارد. اما اگر مایل به بیرون رفتن نیستید تماشای مستند طبیعت هم می تواند تاثیرات مثبت مشابهی به همراه داشته باشد.
باچر کلنتر، روانشناس دانشگاه برکلی آمریکا، به بررسی و مطالعه این موضوع پرداخت که آیا تماشای فیلم های مستند و ایجاد احساسات مثبتی نظیر ترس، آرامش و خوشحالی باهم مرتبط هستند.
در این مطالعه، محققان بیش از 7500 فرد را که کلیپ های مستند طبیعی و حیات وحش را به شکل آنلاین تماشا می کردند مورد بررسی قرار دادند.
قبل از تماشای کلیپ ها، از شرکت کنندگان نظرسنجی ای در مورد خلق و خوی فعلی شان پرسیده شد. درحال تماشای مستند هم احساسات آنها با استفاده از تکنولوژی نقشه برداری صورت اندازه گیری شد. سپس از آنها مجددا پرسشنامه ای برای ارزیابی اخلاق شان به عمل آمد.
طبق پیش بینی کلنتر، کلیپ های حیات وحش موجب افزایش هیجانات مثبت و کاهش احساسات منفی شد. این افراد بیشتر احساسات شگفتی، هیجان، خرسندی و تفریح و سرگرمی را تجربه می کردند. همچنین احساسات اضطراب، نگرانی، استرس و خستگی در آنها کمتر بود.
باا #پولتان چه میخرید؟
تجربههای ناب بخرید.
برخی از مردم تصور می کنند با انجام دادن خرید های بزرگ و حسابی مثل خرید خانه ای بزرگ – حتی بیرون از شهر – می توانند شاد شوند.
در واقع آنها می خواهند جملات تحسین آمیز دوستان و آشنایان شان را بشنوند.
اما باور کنید که این نوع تعریف و تمجید هرگز موجب رضایت کلی از زندگی نمی شود.
یک خانه جدید بزرگ ممکن است یک آشپزخانه دوست داشتنی و یک حیاط پردرخت داشته باشد اما شاید موضوعات دیگری مثلا –رفت و آمد – باعث آزار شود.
اما برخی دیگر هوشمندانه تر عمل می کنند. آنها پول شان را روی کسب تجربه های جالب خرج می کنند.
مثلا به مکان های زیبا و هیجان انگیز سفر می کنند یا یک وعده غذا در رستورانی راحت و شیک می خورند و یا به کنسرت ها رفته و به همین سادگی و راحتی با پول شان شادی و تجربه های دوست داشتنی می خرند.
بسم الله الرحمن الرحیم
زبان کلید همه خوبیها و بدیهاست پس….. !
امام باقر علیه السّلام فرمودند
اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفْتاحُ کُلِّ خَیْرٍ وَ شَرٍّ،
فَیَنْبَغى لِلْمُؤمِنِ اَنْ یَخْتِمَ عَلى لِسانِهِ کَما یَخْتِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
به راستى که این زبان کلید همه خوبى ها و بدى هاست
??پس شایسته است که مؤمن زبان خود را مُهر و موم کند، همان گونه که طلا و نقره خود را مُهر و موم مى کند.
?تحف العقول، ص 298.
____________________
#حدیث_اخلاقی
____________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
قلب جای غیر خدا نیست!
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی(ره):
روزی گنجشک نری نزد حضرت سلیمان علیه السلام آمد و عرض کرد: این گنجشک ماده به من توجهی نمیکند، هر چه من به او محبت دارم در عوض او به من بی محبتی میکند. حضرت از گنجشک ماده بازخواست کرد، گنجشک ماده گفت: دروغ میگوید که به من محبت دارد، یکی دیگر را هم زیر سر دارد و دوست میدارد! حضرت سلیمان زار زار گریه کرد. میدانی چرا؟ یعنی: خدایا نکند در قلب ما هم، غیر تو جای گرفته باشد.
آیت الله بهجت رحمه الله علیه :
کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود ، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن هم یک صلوات بفرستد :
“اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمن سواک” یعنی خدایا مرا به وسیله حلالت از حرام خویش بی نیاز کن و با فضل و بخشش خودت، از هرچه غیر خودت بی نیاز ساز.
بسم الله الرحمن الرحیم
برترین عمل در ماه شعبان‼️
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: چه عملى در ماه شعبان برتر است؟
حضرت فرمودند:
??الصَّدَقَةُ و الإستِغفارُ؛
??صدقه و استغفار .
?اقبال الأعمال ، ج 3 ، ص 294
_____________
#حدیث_اعمال
_____________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
#اعتراض امام #حسین(ع) به #عمر
روزی امام #حسین(ع) وارد #مسجدالنبی? شد و دید #عمر بر منبر #پیامبر(ص) نشسته است.
امام حسین(ع)- با کنایه- به او #اعتراض کرده و فرمود:
از منبر پدرم پایین بیا و بالای منبر پدرت برو.
عمر گفت: پدرم #منبر نداشت.
امام حسین(ع) با این کار به عمر فهماند که شما حق #خلافت ما را غصب کرده اید و او به آن اعتراف کرد.
?فصل نامه تراثنا، ش10، ص141؛
?ابن شبه نمیری،تاریخ المدینة المنورة، ج3، ص129، 798؛
?ابن عساکر، الاصابه، ج2، ص69.
دعای غریق؛ نجات از شبهه و ثبات ایمان
حضرت امام صادق (ع) به یاران خود فرمودند: بزودی با شبهاتی مواجه میشوید و سرگردان میمانید. در حالیکه علم برای دیدن حقیقت و امام حاضر برای کسب هدایت ندارید. از این شبهات نجات پیدا نمیکند مگر کسیکه دعای غریق را بخواند:
« یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ، یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ »
خداوندا! ای بخشنده! ای مهربان! ای کسیکه گردش قلبها در دست توست! قلبم را بر دین خودت، ثابتقدم بدار
امام صادق (ع) ؛
هر ڪس بعد از نماز واجب
تسبیحات حضرتِ زهرا را بجا آورد..
قبل از اینکہ
پاے راست را از روی پاے چپ بردارد،
جمیع گناهانش آمرزیده شود
?کافی ج 3 ص 343
پیامبر اکرم (ص):
«فرزندانتان را زیاد کنید، چرا که روز قیامت با کثرت امت خودم نسبت به دیگر امت ها به خود می بالم.»
? اصول کافی
#حدیث
کراهت از مرگ
ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ، ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ، ﺁﻣﺪ ﻣﺮﺩﻯ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﺑﻰﺫﺭ، ﭘﺲ ﮔﻔﺖ: “ﺍﻯ ﺍﺑﻰﺫﺭ، ﭼﻴﺴﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻛﺮﺍﻫﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ؟” ﻓﺮﻣﻮﺩ: “ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ، ﭘﺲ ﻛﺮﺍﻫﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﻮﻳﺪ ﺍﺯ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺮﺍﺑﻪ.”
ﭘﺲ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ: “ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ؟” ﻓﺮﻣﻮﺩ: “ﺍﻣﺎ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺜﻞ سفر کرده ایست که ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺩ ﺑﺮ ﺍﻫﻠﺶ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺑﺪﻛﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺜﻞ ﺑﻨﺪﻩ ﮔﺮﻳﺰﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻣﻮﻟﺎﻳﺶ.”
ﮔﻔﺖ: “ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺧﺪﺍ؟” ﻓﺮﻣﻮﺩ: “ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻗﺮﺁﻥ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻧﻴﻜﻮﻳﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﻧﺪ.” ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: “ﭘﺲ ﻛﺠﺎﺳﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ؟” ﮔﻔﺖ: “ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ.”
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
#حدیث
قال الامام على علیه السلام:
صومُ شَعبانَ یَذهَبُ بِوَسواسِ الصَّدرِ وَ بَلابِلِ القَلبِ؛
امام على علیه السلام فرمودند:
روزه ماه شعبان، وسواس دل و پریشانى هاى جان را از بین مى برد.
? الخصال ، ص 612 .
#حدیث روز
کاربرد محبت اهل بیت(ع) در هفت ایستگاه هولناک
عنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُبُّ أَهْلِ بَیْتِی نَافِعٌ فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْکِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط.
امام باقر(ع) از پدرش امام سجاد(ع)، امام سجاد نیز از پدرش(ع) روایت کرد رسول خدا(ص) فرمود: محبت اهل بیت من در هفت جایگاه هولناک سودمند است:
هنگام وفات،
در قبر،
هنگام رستاخیز،
هنگام دادن نامه اعمال،
هنگام محاسبه بندگان،
هنگام سنجش اعمال
بر پل صراط.
(فضائل الشیعه، محمد بن علی بن بابویه«شیخ صدوق»، ص6).
__________
سادگی حضرت فاطمه زهرا (س)
سلمان فارسی میگوید: “روزی حضرت فاطمه «علیها السلام» را دیدم که چادری وصلهدار و ساده بر سر دارد.” در شگفتی ماندم و گفتم: “عجبا! دختر پادشاهان ایران و قیصر روم، بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زربفت به تن میکنند، و این دختر رسول خداست که نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.”
فاطمه «علیها السلام» پاسخ داد: ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.
? #فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
❤️
پنج چیز است که پنج چیز از آن نزاید:
دلی که خانه ی غرور است،
کانون محبت نشود …
یاران دوران فرومایگی،
نکوخویی ندانند …
تنگ نظران ره به بزرگی نبرند …
حسودان بر جمال و کمال
جز به چشم کین ننگرند …
و دروغگویان از کسی،
وفا و اعتماد نبینند …
حدیثی بسیارجالب در باب اختصاصات فردی اهل البیت
صلوات الله علیهم :
رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند :
من فردای قیامت اولین وارد شونده بر حوض کوثرم،
و تو یا علی،(علیه السلام) ساقی کوثر هستی،
و حسن(علیه السلام) نوشاننده و سیراب کننده،
و حسین(علیه السلام ) فرمانده محشر است،
و علی بن الحسین(علیه السلام) جلودار،
و محمد بن علی(علیه السلام ) نشر دهنده،
و جعفر بن محمد(علیه السلام ) سوق دهنده شیعه به طرف بهشت،
و موسی بن جعفر(علیه السلام ) شمارنده ی دوستان و دشمنان و نابود کننده ی منافقان است،
و علی بن موسی(علیه السلام ) مؤمنان را زینت می فرماید،
و محمد بن علی(علیه السلام ) اهل بهشت را در منازلشان جای می دهد،
و علی بن محمد(علیه السلام ) خطبه عقد حورالعین و شیعیان را اجرا می فرماید و تزویج می نماید،
و حسن بن علی(علیه السلام ) چراغ بهشتیان است که همه از او نور می گیرند،
و مهدی(عجل اللهُ تعالی فرجه الشّریف) شفیع کل شیعه در قیامت است، تا آنجا که اذن الهی برای ورود به بهشت منوط به اراده و رضایت اوست.
?ترجمه إثبات الهداة شیخ حر عاملی ج3ص 180
امام سجاد علیه السلام:
حق معلم: و اما حق آنکه آموزگار توست ،این است که او را بزرگ داری ومجلس او را محترم شماری. و به گفته او گوش دهی. و بدو روی آوری.و بانگ خود را در محضر او بلند نکنی و اگر کسی از او پرسشی کند تو پاسخ ندهی تا او خود پاسخ دهد .و در محضر او با کسی سخن نگویی و پیش او کسی را عیب نکنی و اگر پیش روی تو از او بد گویند از وی دفاع کنی. و عیب های او را بپوشانی و نکویی های او را آشکار سازی.و با دشمن او ننشینی و دوست او را دشمن نگیری.
پس اگر چنین کردی فرشتگان خدا گواهی دهند که تو برای خدا - نه برای مردم- نزد وی رفته ای و از او علم آموخته ای.
?زندگانی علی بن الحسین علیه السلام، سید جعفر شهیدی،ص 178
پر کننده زمین از عدل و داد
یکی از فرزندان امام زین العابدین(ع) میگوید: هر وقت پدرم میخواست در مورد برادرم محمد سخنی بگوید از او باقر تعبیر میکرد. یک روز پرسیدم: پدر جان! چگونه است که برادرم را باقر مینامید؟ پدرم تبسمی کرد و به سجده رفت و سجدهاش را طول داد، شنیدم که در سجده عرض میکند: بار خدایا! ترا سپاس میگویم چه نعمتهایی بر ما اهل بیت ارزانی فرمودهای. این جمله را چندین بار تکرار کرد و سر از سجده برداشت و فرمود: پسر جان! امامت در نسل اوست تا روزی که قائم ما که درود خدا بر او باد ظاهر شود و زمین را پر از عدل و داد فرماید.[1]
ولادت مخفیانه
امام سجاد(ع) درباره کیفیت تولد امام مهدی(عج) میفرماید: ولادت قائم ما بر مردم پوشیده میماند و مردم میگویند که هنوز متولد نشده است. این برای آن است که به هنگام ظهور بیعت کسی در گردن او نباشد.[2]
امام چهارم(ع) یکی از علتهای تولد پنهانی و غیبت امام مهدی(عج) را در این روایت بیان میفرماید. یعنی اگر دشمنان و دستگاه بنی العباس از تولد حضرتش باخبر شوند، از او برای تثبیت حکومت خود ایشان بیعت میگیرند. و حال آنکه امام مهدی(عج) مخفیانه متولد و در پس پرده غیبت به سر میبرند تا اینکه با هیچ یک از طاغوتها بیعت نکند.
صاحب دو غیبت
سید الساجدین و زین العابدین سالها قبل از تولد آخرین محبت الهی درباره غیبت امام مهدی(عج) میفرماید: برای قائم ما دو غیبت است، که یکی از آنها طولانی تر از دیگری است. غیبت اول شش روز، شش ماه و شش سال است، ولی غیبت دیگری به قدری طولانی خواهد بود که بیشتر قائلین به آن از اعتقاد خود برمیگردند. در امامت او ثابت قدم نمیماند، جز کسی که ایمانش قوی و معرفتش کامل باشد و در برابر داوریهای ما تردیدی به خود راه ندهد و در برابر ما کاملاً تسلیم باشد.[3]
علامه مجلسی در شرح این حدیث مینویسد: شاید این حدیث اشاره به تحولات وضع آن حضرت در غیبت صغری باشد که در شش روز اول، منحصراً اهل بیت آن حضرت از ولادت آن مهر تابان آگاه بودند و در شش ماه اول، خواص شیعیان و نزدیکان از آن مطلع شدند و در شش سال اول، غالب شیعیان از آن آگاه شدند و بعد از شش سال (بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) خبر ولادت منتشر شد.[4]
شباهت با انبیاء
امام سجاد(ع) درباره نشانهها و شباهتهای امام مهدی با سایر انبیاء(ع) میفرماید: در قائم ما شش نشانه از شش پیامبر هست، نشانی از حضرت نوح، نشانی از حضرت ابراهیم، نشانی از حضرت موسی، نشانی از حضرت عیسی، نشانی از حضرت ایوب و نشانی از حضرت محمد که درود خدا بر آنها باد.
نشانه او از حضرت نوح، عمر طولانی اوست.
نشانه او از حضرت ابراهیم، تولد پنهانی و کنارهگیری او از میان مردم است.
نشانه او از حضرت موسی، ترس و وحشت وغیبت اوست.
نشانه او از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست.
نشانه او از حضرت ایوب، فرج بعد از شدت اوست.
و اما نشانه او از حضرت محمد(ص) قیام به شمشیر اوست.[5]
امام مهدی(عج) وارث تمام انبیاء و اولیاء است و آنچه تمام خوبان عالم دارند، او همه آنها را دارد.
فتنههای عصر غیبت
امام چهارم(ع) به ابا خالد کابلی درباره فتنههای این زمان و راه رهایی از آن میفرماید:
ای ابا خالد! برای شما فتنههایی چون پارههای شب تاریک پیش خواهد آمد، از این فتنهها نجات نمییابد جز کسی که خداوند از او پیمان گرفته باشد، که آنها مشعلهای هدایت و سر چشمههای دانش و فضیلت هستند. خداوند به وسیله آنها از هر فتنه ظلمانی نجات میدهد، گویی صاحب شما را میبینم که در پشت کوفه با سیصد و سیزده نفر در سرزمین نجف حرکت میکند، جبرئیل در طرف راست او، میکائیل در طرف چپ او و اسرافیل در پیشاپیش او حرکت میکنند و پرچم رسول اعظم(ص) با اوست.[6]
استقامت و صلابت
امام زمین العابدین ثواب و اجر منتظران ثابت قدم را این گونه بیان میفرماید: کسی که در زمان غیبت قائم ما(ع) بر موالات ما ثابت بماند، خداوند به او پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد عطا میفرماید: [7]
در روایات فراوانی از سختیهای دوران غیبت گفتگو شده است. لذا هنگامی که استوار ماندن در این عصر این قدر سخت و دشوار باشد، طبعاً پاداش بسیار والایی دارد که حدیث فوق گویای این حقیقت است.
این موارد گوشهای از بیانات امام سجاد(ع) نسبت به قضیه مهدویت است.
?[1] کفایت الاثر، ص 237.
[2] اعلام الوری،ص 2و4
[3] کمال الدین، ج 1، ص 586؛ به نقل از یار مهدی، ص 143.
[4] بحار الانوار، ج 51، ص 135.
[5] محجه البیحنا، ج 4، ص 338؛ یار مهدی، ص 149.
[6] بحار الانوار، ج 51، ص 135.
[7] اعلام الوری، ص 402؛ کمال الدین، ج 1، ص 592.
#درس_اخلاق جلســہ 36
دعا کنید کیسه ثوابتون سوراخ نباشد!
ورنه موش دزد در اَنبان ماست
گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟
اول ای جـان دفـع شرّ مـوش کـن
بعد از آن، در جمع گندم کوش کن
باید اخلاق رذیله برود. قدیم گندم را در انبار مےریختند، موش هم بود. موش ها گندم را می خورند. هرچه این شخص گندم مےریخت، از آن طرف موش ها این گندم را مۍخوردند. شاعر خوب شعری می گوید. می گوید : ورنه موش دزد در اَنبان ماست، قدیم به کیسه اَنبان می گفتند. گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟ ما موش دزد داریم. باید یک فکری به حال این موش دزد بکنیم. باید ردش کنیم برود.
این موش دزد همان اخلاق رذیله است. تکبر است. محبت دنیاست. اینها را باید ردش کنیم، تا ردش نکنیم، این نمازها ولو اسقاط تکلیف هم بکند، اما ما را به معراج نمی برد.
شصت و پنج سال پیش، شخصی به مرحوم استاد ما شیخ علی اکبر برهان می گفت: در مفاتیح نوشته که فلان عبادت این همه ثواب دارد، این دعا را بخوانی اینقدر ثواب دارد، مگر می شود این همه ثواب! تعجب کرده بود. استاد ما می فرمودند: «دعا کنید که ثوابدون ما سوراخ نباشد». ما ثوابدان هایمان سوراخ است. این همه ثواب است، ولی ثوابدون سوراخ است. به همین خاطر ثواب ها می رود.
شما مرتب شیر توی ظرف می ریزی ، اما ظرف سوراخ است و شیر ها می رود، فایده ندارد. ایشات فرموند: «دعا کنید که ثوابدان سوراخ نباشد تا این ثواب ها جمع شود.»
منبع: ڪتاب #بدیع_الحکمة حکمت 36 از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
” لوئیز.هی ” درکتاب “شفای درون”
می گوید: تمام بیماریهای انسان، از افکار او سرچشمه میگیرند؛ یعنی افکار ما هستند که بیماریها را در وجودمان تولید میکنند:
➖ تیروئید:وجود بغضی در گلو، که ترکیده نمیشود
➖ سرطان:ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است
➖ ام اس:به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است
➖ بیماری قند:بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است
➖ سر درد:به دلیل انتقاد از خود و دیگران است
➖ زکام:بخاطر وجود آشفتگی های ذهنی است
➖ درد مفاصل: به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم است
➖ فشار خون: به خاطر مشکل عاطفی درازمدتی است که حل نشده باقی مانده
پس بیائید ذهن هایمان را پاک کرده و شستشو دهیم:
دیگران را ببخشیم…
خودمان را ببخشیم…
بیشتر محبت کنیم…
کمتر گله و شکایت کنیم…
فراوانتر بخندیم و شاد باشیم…
و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارد
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان …
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست…
امام سجاد(ع) هر گاه در میان راه به کلوخی برمی خورد، از مرکب پیاده می شد و آن را از راه دور می کرد 1
امام باقر(ع)
اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه او نمایان بود. به این سبب، سجاد نامیده شد 2
امام سجاد(ع) مانند کسی نماز به جا می آورد که آخرین نماز خود را به جا می آورد. او چنین می دید که پس از آن هیچ گاه نماز نمی گزارد 3
امام صادق(ع)
روز قیامت، منادی ندا می دهد زیور عبادت کنندگان کجاست؟ گویا علی بن حسین (ع) را می بینم که میان صف ها با ابهت گام برمی دارد 4
علی بن حسین(ع) دارایی خود را دوبار در راه خدا تقسیم کرد 5
امام سجاد(ع) هر گاه به نماز می ایستاد، همچون تنه درختی بود که چیزی از آن نمی جنبید، مگر آنچه باد می جنباند 6
علی بن حسین(ع) خوش صداترین مردم در قرائت قرآن بود 7
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که سیره امامی را برگزیند ولی از کارهای او پیروی نکند 8
خودداری از آزار رساندن، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتی است 9
صدقه پیش از اینکه به دست نیازمند برسد، در دست خداوند قرار می گیرد 10
مؤمن سکوت میکند تا سالم بماند و سخن می گوید تا سود بَرَد 11
از قدرت خدا بر خویش بترس و از نزدیکی اش به خود شرمگین باشد 12
فرمان خدا و طاعت او و طاعت از کسی که او طاعتش را واجب کرده است، بر همه چیز مقدّم بدارید 13
مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می گیرد: یا برایش ذخیره می شود، یا در دنیا برآورده می شود و یا بلایی که می خواسته به او برسد، از او برگردانده می شود14
من دوست دارم که در کار پیوسته باشم، اگر چه اندک باشد 15
هم نشین با صالحان، به سوی صلاح رهنمون می شود 16
هر کس مردم را به دلیل چیزی که در آنان هست، وانهد، او را به دلیل چیزی که در او نیست، وا می نهند 17
نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمن خود، از روی دوستی و محبت، عبادت است 18؛
آخرین سفارش حضرت خضر به موسی این بود هرگز کسی را به سبب گناهش خوار نکن 19
همه خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم هست، دیدم 20
وای به حال کسی که یکانش (گناهان) بر ده گانش (نیکی ها) چیره شود 21
اگر آنچه بین مشرق و مغرب هست از بین برود، پس از آنکه قرآن با من باشد، بیمی به خود راه نخواهم داد22
?? منابع
1.رفع، کاظم، امام زین العابدین(ع) تهران، فیض کاشانی 1379 ص 57
2.ایمانی بامچی، حسین، یادگار عاشورا؛ حضرت سجاد(ع)، قم، عصر ظهور، ص 255
3.بابایی آملی، ابراهیم، سیره علمی و عملی امام سجاد(ع)، قم، نجبا 1381 ص 144
4.ترابی، احمد، امام سجاد(ع)؛ جمال نیایشگران، مشهد، آستان قدس 1373 ص 352
5.حسینی جلالی، محمدرضا، جهاد امام سجاد(ع)، ترجمه: موسی دانش، مشهد، آستان قدس 1380 ص 347
6.خالقی، احمد، سیمای حماسی امام سجاد(ع)، تهران، نشر مطهر، 1380 ص 80
7.رنجبر، محسن، نقش امام سجاد(ع) در رهبری شیعه، قم، مؤسسه امام خمینی (ره) 1380 ص 248
8.زارع مولایی، صدیقه، امام سجاد(ع) از ولادت تا اسارت تا شهادت، قم، نسیم کوثر 1385 ص 165
9. شیخانی، علی باقر، امام سجاد(ع) از دیدگاه اهل سنت، قم، مرکز پژوهش های اسلامی 1357 ص 97
10.طاهایی، کمال الدین، زارع، محمدحسین، زندگانی حضرت امام سجاد(ع) (زین العابدین)، تهران، پاد ص 64
11. غفوری، علی، راه و رسم زندگی از نظر امام سجاد(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1354 ص 223
12.قدیانی، عباس، امام زین العابدین(ع) تهران، دنیای هنر 1381 ص 16
13. قرشی، باقرشریف، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ترجمه: محمد صالحی و مجتبی سجادی، تهران، مشکوة 1358 - ج 2
14.کرمی، بختیار، نقش تبلیغی حضرت امام سجاد(ع) در حادثه کربلا، تهران، اوحدی 1358؛ ص 158
15. کمپانی، فضل الله، حضرت سجاد(ع)، تهران، خزر 1357 ص 336
16.مجمع جهانی اهل بیت(ع)، زین العابدین، حضرت امام سجاد(ع)، ترجمه
کاظم حاتمی طبری، قم، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1385 ص 300
17. مدرسی، محمدتقی، زندگانی زین العابدین، حضرت امام سجاد(ع)، تهران، نشر بقیع 1376 ص 89
18.مصطفی پور، سمیه، آفتاب در سجده: روایت داستانی امام سجاد(ع)، اصفهان، شهرداری اصفهان 1386 ص 104
19.موسوی، جعفر، زندگانی حضرت امام سجاد (زین العابدین) (ع)، تهران آبیار 1383 ص 84
20.میرخلف زاده، علی، داستان هایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زین العابدین(ع)، قم، انتشارات محمد و آل محمد(ص) 1383 - ص 80
21.نجفی، محمدجواد، سرگذشت حضرت امام سجاد (زین العابدین)(ع)، تهران، کتاب فروشی اسلامیه ص 206
22. نوری، علی، زندگانی چهارده معصوم: امام زین العابدین(ع)، تهران، جهانتاب 1382 - ص 48
قال الامام زین العابدین علیه السلام
یَقُولُ الله یَا ابْنَ آدَمَ- ارْضَ بِمَا آتَیْتُکَ تَکُنْ مِنْ أَزْهَدِ النَّاسِ- ابْنَ آدَمَ- اعْمَلْ بِمَا افْتَرَضْتُ عَلَیْکَ تَکُنْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ- ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مِمَّا حَرَّمْتُ عَلَیْکَ- تَکُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاس
امام سجاد علیه السلام فرمودند
خداوند میفرماید پسر آدم خشنود باش بآنچه به تو داده ام زاهدترین مردمى
عمل کن بآنچه بر تو واجب نموده ام از عابدترین اشخاصى
و بپرهیز از حرامها تا با ورع ترین مردم باشی
?? منبع
بحار الأنوار الجامعة جلد 75 صفحه 139 باب 21 وصایا علی بن الحسین ع
و مواعظه و حکمه
امام ســـــجاد (ع)
بار خــــــــــدایا
همه ے درخواست هایم را به من عطا فرما
حوایجم را برآور ؛
و اجابت را که برایم تضمین کرده اے،
از من دریـــــغ مکن …
و دعایم را که تو خود به آن دستور داده اے،
از درگاهت محجوب مگردان …
و هر آنچه را که سبب اصلـــاح من در دنیا
و آخرتم شود، به من عطا فرما ؛
چه آنهایے را که یاد کردم و یا فراموش نمودم
چه آنهایے را که اظهار کردم و یا نهان داشتم،
چه آنهایے را که آشکارا گفتم و یا در دل،
بیان داشتم …
صحیفه سجادیه، دعا 25
ابى حمزه ثمالى گوید:
به در خانه على بن الحسین (علیهما السلام) آمدم و هنگامى که در حال خارج شدن از منزل بود به آن حضرت رسیدم، فرمود
بسم الله آمنتُ بالله و توکلتُ علىَ الله
سپس فرمود به راستى بنده چون از منزلش خارج شود شیطان سرِ راهش آید
و هر گاه بسم الله گوید آن دو فرشته (که همراه اویند) گویند: کفایت شدى،
و هر گاه گوید آمنت بالله آن دو فرشته می گویند: هدایت شدى،
و هر گاه گوید: تَوَکَّلْتُ عَلَى الله گویند محفوظ شدى
و شیطانها از او دورى کنند و شیاطین به یکدیگر گویند: چه راهى است براى ما به کسى که هدایت شده و کفایت شده و در حفظ الهى است
?? منبع
اصول کافى ترجمه کمرهاى جلد 6 صفحه 219 باب دعا هنگام بیرون رفتن از منزل
مرحوم ملا محمد تقی مجلسی مجلسی پدر متوفی 1070 ه ق در کتاب
روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه جلد چهاردهم صفحه 419 داستان تشرفشان به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) را نقل می نمایند
ایشان می گویند
در اوایل سن بلوغ بسیار به دنبال خودسازی بودم . شبی از شبها بالای سطح خانه خود بین خواب و بیداری بودم، وجود نازنین بقیت الله (عجل الله فرجه و سهل مخرجه) را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار رسیدم و از مسائلی سؤال نمودم …
بعد عرض نمودم: یابن رسول الله همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که بر آن عمل نمایم
فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» کتاب بگیر! گویا من میشناختم او را. رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و میگریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم. دیدم در بالای بام خانه خود هستم. کمال حزن و غصه بر من رو نمود.
در ذهنم گذشت که «محمد تاجا» همان «شیخ بهائی» است و «تاج» هم از باب ریاست شریعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ایشان رفتم و کیفیت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبی که قصد دارید خواهید رسید.
این تعبیر به دلم ننشست . آنگه محلی که حضرت - علیه الصلوه و السلام - را در آنجا دیده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانیدم، در آنجا «آقا حسن تاجا» را ملاقات نمودم .
مرا که دید گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم در خانه بعضی از کتب که موقوفه مرحوم آقا قدیر هست، به تو بدهم!
مرا به خانه اش برد. گفت: هر کتابی که میخواهی بردار! دست زدم و کتابی برداشتم. نظر نمودم دیدم کتابی است که حضرت «حجة الله» روحی فداه دیشب به من مرحمت فرموده بودند. دیدم که «صحیفه سجادیه» است.
مشغول شدم به گریه و برخاستم. گفت : کتب دیگر را هم بردار! گفتم: همین کتاب کفایت میکند. پس شروع نمودم در تصحیح و مقابله و تعلیم مردم. و چنان شد که از برکت کتاب مذکور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!!
?? منبع
روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه جلد چهاردهم صفحه 419 با اندکی تصرف
#خواندنی
جواب دندان شکن #استاد #قرائتی به #وهابی
یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!
در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!
آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد:
ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن قلم را به من بدهید!
بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!
ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!
آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت ﺯﻣﯿﻦ و گفت:
ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!
بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!
پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!
مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!
#بخشش
انس گوید نزد امام حسین (علیه السلام) بود که کنیزی بر او وارد شد و یک دسته گل به او تقدیم کرد.
امام به او فرمود تو را به خاطر خدا آزاد کردم.
انس گوید من گفتم او یک دسته گل که بهایی ندارد برای تو آورد، آنگاه او را آزاد می کنی؟
امام فرمود خداوند این گونه ما را ادب کرده و در قرآن فرموده است:
«إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»
«یعنی هر گاه مورد تحیتی قرار گرفتید، بهتراز آن تحیت کنید یا همان گونه پاسخ گویید»
و بهتر از این تحیتی که او به من داشت، آزادی او می باشد.
منابع:
1. سوره نساء، آیه 86
2. تحت العقول، بخش مربوط به امام حسین (علیه السلام)
به جای جملات منفی روزانه ، جملاتی مثبت جایگزین کنید
به جای پدرم درآمد؛ ✅بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای خسته نباشید؛ ✅بگوییم : خدا قوت
به جای دستت درد نکنه ؛ ✅بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ ✅بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : ✅در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : ✅راست می گی؟ راستی؟
به جای خدا بد نده؛ ✅بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای قابل نداره؛ ✅بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ ✅بگوییم : با تجربه
به جای فقیر هستم؛ ✅بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بد نیستم؛ ✅بگوییم : خوب هستم
به جای بدرد من نمی خورد؛✅بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ ✅بگوییم : مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ ✅بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای فراموش نکنی؛ ✅بگوییم : یادت باشه
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ ✅بگوییم : من سالم و با نشاط هستم
به جای غم آخرت باشد؛ ✅بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
#کتابی_که_امام_زمان_برای
#آدم_شدن_معرفی_کردند
مرحوم ملا محمد تقی مجلسی (مجلسی پدر،متوفی 1070 ه.ق) داستان تشرفشان به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) را نقل می نمایند.
ایشان می گویند:
در اوایل سن بلوغ بسیار به دنبال خودسازی بودم . شبی از شبها بالای سطح خانه خود بین خواب و بیداری بودم، وجود نازنین بقیة الله (عجل الله فرجه و سهل مخرجه) را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با کمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار رسیدم و از مسائلی سؤال نمودم …
بعد عرض نمودم: یابن رسول الله همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که بر آن عمل نمایم
فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» کتاب بگیر! گویا من میشناختم او را. رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و میگریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم. دیدم در بالای بام خانه خود هستم. کمال حزن و غصه بر من رو نمود.
در ذهنم گذشت که «محمد تاجا» همان «شیخ بهائی» است و «تاج» هم از باب ریاست شریعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ایشان رفتم و کیفیت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبی که قصد دارید خواهید رسید.
این تعبیر به دلم ننشست . آنگه محلی که حضرت - علیه الصلوه و السلام - را در آنجا دیده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانیدم، در آنجا «آقا حسن تاجا» را ملاقات نمودم .
مرا که دید گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم در خانه بعضی از کتب که موقوفه مرحوم آقا قدیر هست، به تو بدهم!
مرا به خانه اش برد. گفت: هر کتابی که میخواهی بردار! دست زدم و کتابی برداشتم. نظر نمودم دیدم کتابی است که حضرت «حجة الله» روحی فداه دیشب به من مرحمت فرموده بودند. دیدم که #صحیفه_سجادیه است.
مشغول شدم به گریه و برخاستم. گفت : کتب دیگر را هم بردار! گفتم: همین کتاب کفایت میکند. پس شروع نمودم در تصحیح و مقابله و تعلیم مردم. و چنان شد که از برکت کتاب مذکور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!!
روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه جلد چهاردهم صفحه 419 با اندکی تصرف
#حدیث روز
چگونه غافل می شویم؟!
الإمامُ الحسنُ علیه السلام : الغَفلَةُ تَرکُکَ المَسجِدَ ،وطاعَتُکَ المُفسِدَ .
حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: غفلت آن است که مسجد [رفتن براى نماز ]را ترک کنى و از افراد تبهکار فرمان برى.
بحار الأنوار :ج 78 ص115
بسم الله الرحمن الرحیم
فضایل امام سجاد علیه السلام از علمای اهل سنت
✍? ابن حجر عسقلانى
على بن الحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، ثقه، ثبت، عابد، فقیه، فاضل، مشهور.
قال ابن عیینه عن الزهرى: ما رایت قرشیاً افضل منه»
على بن الحسین بن على بن ابى طالب، “"زین العابدین، ثقه، ثبت، عابد، فقیه، فاضل و مشهور بود."”
ابن عیینه از زهرى نقل کرده که من در میان قریش، کسى را افضل از او ندیدم).(1)
? تقریب التهذیب، ج 2، ص 35.
✍?ابن حجر هیتمی
وَکَانَ زین العابدین عَظِیم التجاوز وَالْعَفو والصفح
او زینت عبادت کنندگان بوده و بزرگوار، و داراى گذشت و بخشش بود
?صواعق المحرقة، ص 119.
✍?و……..
______________________
#نقل_فضایل_اهل_بیت_از_مخالفین
______________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
بسم الله الرحمن الرحیم
تواضع و بزرگواری امام سجاد علیه السلام‼️
چند نفر جذامی (مبتلایان به بیماری جذام) در محلی نشسته بودند و صبحانه می خوردند
امام سجاد (علیه السلام) سوار بر الاغش از آنجا عبور می کرد، آنان وقتی که آن حضرت را دیدند، صدا زدند:
??بفرمائید با ما صبحانه بخورید‼️
امام: اگر روزه نبودم، دعوت شما را می پذیرفتم.
هنگامی که امام سجاد (علیه السلام) به خانه اش رفت، روز دیگر دستور داد غذای لذیذ و گوارا فراهم کردند، سپس آن جذامی ها را به صبحانه دعوت کرد و خود در کنار آنها نشست و با هم، غذا خوردند……..
?اصول کافی باب التواضع، حدیث 8، ص 123 - ج 2.
________________
#داستان
________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
??ﺻﺪﻕ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻰ??
☝️? ﺿﺪ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﻰ، ﺻﺪﻕ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻰ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺁﻥ ﺍﺷﺮﻑ ﺻﻔﺎﺕ ﻧﻔﺴﺎﻧﻴﻪ ﻭ ﺭﺋﻴﺲ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻣﻠﻜﻴﻪ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﮔﺎﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﺍﺗﻘﻮﺍ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻛﻮﻧﻮﺍ ﻣﻊ ﺍﻟﺼﺎﺩﻗﻴﻦ ». ﻳﻌﻨﻰ: «ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺎ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ».
☝️? ﻭ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ - ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ - ﻣﺮﻭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: «ﺷﺶ ﺧﺼﻠﺖ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻘﺒﻞ ﺷﻮﻡ: ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺒﺮﻯ ﺩﻫﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﻳﺪ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺨﻠﻒ ﻧﻮﺭﺯﺩ. ﻭ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻧﻜﻨﺪ. ﻭ ﭼﺸﻤﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﭙﻮﺷﺪ. ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﻨﺪ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺭﺩ. ﻭ ﻓﺮﺝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ».
☝️? ﻭ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﻴﻦ «ﻫﻤﺎﻣﻴﻦ» ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻌﻔﺮ ﺻﺎﺩﻕ - ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻣﺮﻭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: «ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻰ ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺻﺪﻳﻘﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ».
? #معراج_السعاده
امام سجاد(ع):
نشانه های مؤمن پنج چیز است:
❶ پرهیزگاری در خلوت
❷ صدقه در حالت نیازمندی
❸ شکیبایی هنگام مصیبت
❹ بردباری هنگام خشم
❺ و راستگویی هنگام ترس
?الخصال،ص245
مناجات آقا امام سجاد علیه السلام:
اى خداى من،
اگر در پیشگاه تو بگریم تا پلکهاى چشمانم بیافتد،
و به آواز بلند بنالم تا صدایم قطع گردد،
و در برابر تو بایستم تا پاهایم ورم کند،
و براى تو رکوع کنم، تا استخوان پشتم از جا کنده شود،
و برای تو سجده نمایم (پیشانى بخاک نهم) تا اینکه سیاهى (یا کاسه) چشمهایم پنهان شود (بگودى رود)
و همه عمر خاک زمین بخورم
و تا پایان زندگى آب خاکسترآلود بیاشامم،
و در بین اینها بذکر تو گویا باشم تا زبانم کند شود،
سپس از روی شرمندگى از تو چشم به آفاق آسمان نیاندازم،
با این رفتارها سزاوار محو شدن یک گناه از گناهانم نمیگردم…
?دعای 16 صحیفه سجادیه
نیایش زیبا از #امام_سجاد علیه السلام :
الهی….دردهایی هست که نمی توان گفت
و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست
الهی….اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت
و زخم هایی هست که هیچ مرحمی آنرا التیام نمی بخشد
و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند
الهی….پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست
دردهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید
قصد هایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود
الهی….تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد
تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست
و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود
الهی….قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی
و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد.
الهی….با این همه باکی نیست
زیرا من همچو تویی دارم
تویی که همانندی نداری
رحمتت را هیچ مرزی نیست
ای تو خالق دعا و مالک” آمین"….
قال السجاد علیه السلام: ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُۆْمِن: کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُکأ عَلی خَطیئَتِهِ .
سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود:
نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم وغیبت آنان!
مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی که برای آخرت و دنیایش مفید باشد!
و بسیار گریستن بر اشتباهات!
تحف العقول ص204
? حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام…
ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒّﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﻪ ﺍﻛﺒﺮ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺍُم اﻟﺒَﻨﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﺮ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛُﻨْﻴَﺘﺶ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻭ ﻣُﻠَﻘّﺐ ﺑﻪ (ﺳﻘّﺎ) ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﻟﻮﺍﻯ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ، ﭼﻨﺎﻥ ﺟﻤﺎﻝ ﺩﻝ ﺁﺭﺍ ﻭ ﻃﻠﻌﺘﻰ ﺯﻳﺒﺎ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺎﻩ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺟﺴﻴﻢ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﺸﺖ ﺍﺳﺐ ﻗﻮﻯ ﻭ ﻓﺮﺑﻪ ﺑﺮ ﻧﺸﺴﺘﻰ ﭘﺎﻯ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪﻯ. ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺳﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻧﺒﻮﺩ.
? #منتهی_الآمال ، باب پنجم
امشب ای اهل دعا روح دعــــــا می آید
پسر خامسِ اصحاب کســـــــا می آید
مؤمنین گرد هم آیید به محراب دعـــــا
صف ببندید که مولــــــای شما می آید
میلاد سید الساجدین (ع) مبارک باد
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت#علامه_طباطبایى قدس سره الشریف:
سرمایه و دارائی من این است که مانند ترک های پشت کوه، صاف و بیغلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام ارادت و ایمان دارم.
__
خورشید اهل دل،ص 133
طَریقُ السُّلُوک
آیت الله مجتهـــــدی(ره):
??خیلی ها دلشان می خواهد نماز شب بخوانند ، امّا موفّق نمی شوند.
یک کسی از اولیا گفته بود یک مکروه از من سر زد ، شش ماه نماز شبم ترک شد.
“هر کسی نمی تواند نماز شب بخواند”
باید چشمت را مواظب باشی?
گوشت را مواظب باشی
حتی مکروه اثر دارد
چه برسد به اینکه آدم گناه بکند
هرگاه یک گناه کنید ، اگر نماز شب خوان باشید یک امشب را نمیخوانید ؛ امشب خوابتان میبرد.
یک غذای حرام خوردی یک جایی
همین امشب نماز شب نمیخوانی?
اما غذای حلال خوردی ، شب های دیگر نماز شب نمیخواندی ؛ امشب هوس نماز شب داری چون غذای حلال خوردی.
مواظب باشید و آگاه باشید که به بچه ها چی می گویید و چه القابی می دهید. گاهی اوقات والدین همزمان هم فرزند راتحقیر میکنند (خودپنداره کاذب منفی) وهم خودشیفتگی ایجادمیکنند (خودپنداره کاذب مثبت )
من موارد زیادی را دیده ام که جلوی خود بچه والدین اذعان داشتند که « این بی شعور نفهم استعدادش خیلی بالاست، اصلاً نابغه ست، ولی بی عرضه تن به کار نمی ده یک خورده اگر درس بخونه از همه بالاتر میشه، بچه ی فلانی و فلانی نصف این هم شعور ندارند اما اونا چی شدن بچه ی من چی شده!!!!»
تصور کنید در این مورد فاصله ی خود ایده آل تا خودپنداره ی واقعی را، گاهی آن بالای بالا و گاهی این پایین پایین، خوب این بچه چگونه میتواند رشد کند؟ و متأسفانه این بچه ها یک جایی می بُرند و تبدیل می شوند به یک شخصیت نامطلوب.
و متأسفانه ما چون فکر می کنیم حرف باد هواست، بدون ملاحظه حرف می زنیم و لقب و نسبت می دهیم و هیچ احساس مسئولیتی هم نمی کنیم، همه ی بهم ریختگی ها را در خودپنداره ها به وجود می آوریم و در نتیجه کودک از نظر ذهنی آشفته می شود و دچار اختلالات شخصیتی می شود.
[استاد سلطانی]
بزرگی میگفت:
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند، شما اول برای کناریتان بر میدارید، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی میدهید…
دقت کنید، تا زمانی که برای دیگران برمیدارید سبد مقابل شما میماند… ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به طرف نفر بعد میبرد…
نعمتهای خدا نیز اینطور است،
با بخشش، سبد را مقابل خود نگه دارید.
زندگی کردن با استانداردهای خدا بسیار زیبا خواهد بود
حرف حساب
#اولین_قدم_برای_پیشرفت
هر اتفاقی که میافتد، یک درس زندگی است.
هر آدمی که با او برخورد میکنید،
هر چیزی که میبینید،
همه، بخشی از تجربیات آموزنده شما از زندگی هستند.
یادتان نرود که درس بگیرید،مخصوصاً وقتی اوضاع آنطور که شما میخواهید پیش نمیرود.
اگر کاری که میخواستید را پیدا نکردهاید،
یا رابطهتان آنطور که میخواهید نیست،
فقط به این معنی است که چیزی بهتر از آن،
بیرون منتظر شماست.
و درسی که گرفتهاید اولین قدم برای پیش رفتنتان است.