️مسمومیت شدید امام کاظم علیه السلام.
ابن بشار گوید: شیخى سنى از اهل قطیعةالربیع بغداد که از او روایت نقل مى شد، به من گفت: من یکى از این خاندان (امامان شیعه) را که فضیلتش زبانزد مردم بود، دیدم که در فضیلت و عبادت مانند او هرگز ندیده بودم. گفتم: او که بود و حالش را چگونه دیدى؟ گفت: در ایام زندانبانى سندى بن شاهک لعنة الله علیه، ما را که هفتاد تن از آبرومندان و نیکوکاران نزد مردم بودیم، جمع کرد و به حضور موسى بن جعفر علیهما السلام برد در زمانى که مسمومش کرد و هنوز اثر زهر در بدن مبارکش هویدا نگشته بود. سندى به ما گفت: به این مرد نگاه کنید و ببینید: آیا نسبت به او پیشآمدى رخ داده است؟ زیرا مردم گمان مى کنند که چنین شده و این سخن را بسیار مى گویند. این است منزل و استراحتگاه او که در کمال وسعت و بدون سختى و فشار است. امیرالمؤمنین هارون نسبت به او سوء قصدى ندارد و فقط به این انتظار است که امیرالمؤمنین از سفر بر گردد و با او مناظره و مباحثه کند. او را مى بیند که صحیح و سالم و از همه در وسعت است، شما از خود او بپرسید. شیخ سنى گوید: منظره امام بقدرى ما را جذب کرده بود که بسخن سندى توجهى نداشتیم و هدفى جز دیدار او و نظر به فضل و هیبت جذاب او نداشتیم. لذا موسى بن جعفر علیهما السلام خودش فرمود: اما راجع به توسعه زندگى و مانند آن آنچه میگوید، چنانست که مى گوید. ولى من بشما جمعیت خبر میدهم که در هفت دانه خرما بمن زهر داده اند و فردا رنگ من سبز مى شود و پس فردا مى میرم. شیخ سنى گوید: من بسندى بن شاهک نگاه کردم، دیدم او مضطرب شد و مثل شاخه خرما مى لرزید.
? الکافی، کتاب الحجة، بَابُ أَنّ الْأَئِمّةَ یَعْلَمُونَ مَتَى یَمُوتُونَ وَ أَنّهُمْ لَا یَمُوتُونَ إِلّا بِاخْتِیَارٍ مِنْهُمْ، حدیث 2
#حدیث_روز
️مسمومیت شدید امام کاظم علیه السلام