امام حسن مجتبی علیهالسلام را از جهاتی میتوان غریبترین و مظلومترین امام شیعه نام برد. اینک به گوشهای از این مظلومیتها اشاره میشود:
1. حضرت امام بودند و امام واجبالاطاعه است. بر اساس صریح قرآن «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» اطاعت اولیالامر که اطاعت امام معصوم باشد واجب عینی است، ولی امام حسن مجتبی(علیه السلام) در شرایطی قرار گرفته بودند که فرمانهایشان اجرا نمیشد، همانگونه که مردم به فرمانهای پدرشان سر نمینهادند. مدیر، رهبر یا حاکمی که اطاعت نشود، اندیشهاش فایدهای ندارد. تصمیم و رأی کسی اثر دارد که مطاع باشد.
2. خیانتهایی که در قلمروهای مختلف به وجود مقدس امام حسن مجتبی(علیه السلام) میشد، بُعد دیگر مظلومیت امام را نشان میدهد، چنانکه عبیدالله بن عباس پسر عموی پیغمبر(صلّی الله علیه و آله) که به دستور امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرمانده سپاه ایشان بود، امام را به معاویه فروخت و شبانگاهان خائنانه و منافقانه به معاویه پیوست. یکی از قلمروهای خیانتی که به وجود مقدس امام حسن مجتبی(علیه السلام) شد خیانت معاویه بود. وقتی که قرارداد صلح را بستند معاویه به هیچ کدام از مفاد قرارنامه صلح عمل نکرد. مفاد قرارداد صلحنامه بسیار شکوهمند بود، یعنی مفاد و محتوایی که امام حسن مجتبی(علیه السلام) بر آن قرارداد صلح تدوین کرده بودند حماسهای سبز بود که پهلو میزد به حماسة سرخ حسینی. این قرارداد را امام حسن مجتبی(علیه السلام) تدوین کرده بود و از این رو، قرارداد صلح نبود که دو طرف دعوا تنظیم کنند. در جهان رسم است قراردادهای صلحی که تنظیم میشود با کاوش دو طرف و با کنکاش نیروهای دو جبهه تدوین میشود. ولی این قرارداد صلح فقط به دست امام حسن مجتبی(علیه السلام) تدوین شده بود. مفاد این قرارداد بسیار شکوهمند، غیرتآمیز و حماسهای بود، ولی معاویه هیچکدام از این قراردادهای امضا شده را اجرا نکرد و این خیانتی دیگر بود به امام حسن مجتبی(علیه السلام).
3. غربت امام حسن مجتبی(علیه السلام) چند جلوه داشت: در خانه غریب بودند به گونهای که به دست همسرشان به شهادت رسیدند و در اجتماع غریب بودند، به گونهای که در بعضی از تواریخ نقل کردهاند یک نابینا در آهنی که سرعصایش تعبیه کرده بود زهر قرار داده بود و آمد در محضر امام حسن مجتبی(علیه السلام) و وقتی که به امام حسن مجتبی(علیه السلام) رسید با عصایی که سر عصایش زهرآگین بود به حضرت حمله کرد. ایشان آنقدر غریب بودند که حضرت علامه طباطبایی فرموده بودند من بیش از سی هزار روایت را بررسی کردم و در بیش از سی هزار روایت ندیدم که کسی آمده باشد و از امام حسن مجتبی(علیه السلام) یک سؤال فقهی یا سؤال اعتقادی کرده باشد، یعنی امام حسن مجتبی(علیه السلام) در اوج غربت فرهنگی قرار گرفته بودند، نه امکان منبر و تدریس داشتند، نه برای سؤالاتشان به حضرت مراجعه میکردند.
4. بُعد دیگر مظلومیت امام حسن مجتبی(علیه السلام) جسارت و تحقیری بود که حتی یارانشان به ایشان روا میکردند. عجیب است که بعضی از تواریخ دربارة سلیمان بن صرد خزاعی که رئیس عراقیها بود نقل کردهاند: «فدخل علی الحسن و فقال السلام علیک یا مذلّ المؤمنین»! سلیمان بن صرد خزاعی همان کسی است که جنبش توابین را رهبری کرد. سلیمان بن صرد خزاعی از رهبران تشیع در تاریخ به حساب میآید، ولی امام حسن مجتبی(علیه السلام) آنقدر غریب بودند که وقتی سلیمان بن صرد خزاعی بر محفلشان وارد میشود به ایشان میگوید: «السلام علیک یا مذلّ المؤمنین». در تواریخ نقل کردهاند وقتی که امام حسن مجتبی(علیه السلام) چنین جملهای را شنیدند فرمودند: «علیک السلام اجلس لله ابوک؛ سلام بر تو باد، بنشین خدا اجر به پدرت بدهد!» و مشابه سخنان سلیمان بن صرد خزاعی، بسیاری از یاران امام حسن مجتبی(علیه السلام) به ایشان گفتهاند.
5. وقتی که وهابیها حدود سال 1225 تقریباً بر سرزمین حجاز مسلط شدند یکی از جنایاتی که کردند این بود که مقبرة وجود انور امام حسن مجتبی، امام باقر، امام سجاد و امام صادق(علیهم السلام) را ویران کردند.
6. امام حسن مجتبی(علیه السلام) نه تنها مقبرهای که داشتند خراب شده و ویران شده بلکه یکی از ابعاد مظلومیتشان این است که برای همین قبر ویران نیز اجازة زیارت نمیدهند. پیوسته برای زیارت قبر امام حسن مجتبی(علیه السلام) در تاریخ محدودیت و ممنوعیت وجود داشته است.
7. بُعد دیگر از ابعاد مظلومیت ایشان به شهادت رساندن و مسمومسازی آن حضرت است، به آن شیوة مظلومانه که اتفاق افتاد.
“صلی الله علیک یا حسن بن علی(علیه السلام)”
گوشه ای از مظلومیت امام حسن علیه السلام.