گلی گم کرده ام، می جویم او را.
گلى گم کرده ام
مى جویم او را…
لاى به لاى سیم هاى خار دار
زیر مین هاى کار شده
بین گل و لاى مرداب ها
و تالاب ها تو را مى جویند…
معنى مُرَمَّل بِدِماء را وقتى فهمیدم که
استخوانهاى تفت دیده نوجوانى را از
عمق کربلاى فکه بیرون مى آوردند…
حقیقتا تفحص امر زینبى است