بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
* ملک با حالت نگرانی و بهت زده به وزیر گفت:
آنچه را که آقای علوی بیان کرد صحیح است و ابوبکر و خالد چنین اعمال خلاف اسلام و انسانی مرتکب شدند
وزیر:
بلی مرتکب شده اند و مورّخین متذکرند
* ملک:
اگر چنین است، پس چرا بعضی از - مسلمانان خالد را سیف اللّه (شمشیر خدا) نامیده اند
علوی:
خالد شمشیر شیطانست (نه شمشیر خدا) و چون دشمنی داشت با علی بن ابی طالب علیه السّلام و در سوختن درب خانه حضرت فاطمه علیها السّلام همراهی و همکاری داشت با عمر، از این جهت بعضی از اهل سنّت (ندانسته و نفهمیده و یا به واسطه عداوت با خاندان عصمت - علیهم السّلام) او را سیف اللّه، لقب دادند.
* ملک:
آیا واقعا اهل سنّت دشمن علی بن ابی طالب هستند ؟
علوی:
اگر دشمن آن حضرت نبودند، پس چرا ستایش و مدح میکنند کسی را که حقّ مسلّم آن حضرت را غصب کرده و گرداگرد دشمنانش پروانه وار میگردند و منکر فضائل و مناقب حضرتش شدند، تا جایی رسید کینه و عداوت آنان که گفتند:
إنّ ابا طالب مات کافرا، “"ابوطالب در حال کفر از دنیا رفت"”
با اینکه علی التحقیق و به طور حتم مؤمن بود ابوطالب و او بود که یاری کرد اسلام را در آن موقعیت خطرناک و نگهداری از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم را خود بعهده گرفت و برای پیشرفت مقاصد آن حضرت از هیچ سعی و کوششی دریغ نکرد
* ملک با تعجّب پرسید:
آیا ابوطالب واقعا اسلام آورد؟ و جزء مسلمانان بود؟
علوی:
ابوطالب کافر نبود تا اسلام بیاورد، - بلکه قبلا ایمان خود را ظاهر نساخت (در بین مردم تا بتواند پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را کاملا حمایت و یاری نماید و مخالفین بملاحظه مقام او مزاحم آن حضرت نشوند) ولی پس از مبعوث شدن رسول - خدا صلّی اللّه علیه و آله اظهار اسلام نمود بدست آن حضرت و سومین مسلمان بود، که اوّل: علی بن ابی طالب، دوّم: خدیجه کبری، سوّم: ابوطالب.
* ملک از وزیر پرسید
آیا آنچه را آقای علوی گفت درباره ابوطالب صحیح است؟
وزیر:
بلی، مورّخین نقل کرده اند.
* ملک (با یک دنیا تعجّب و شگفتی) گفت:
پس چرا مشهور است در میان اهل سنّت که ابوطالب در حالت کفر از دنیا رفت؟
علوی:
زیرا، ابوطالب پدر امیر المؤمنین علی علیه السّلام است و کینه نابجای اهل سنّت با آن حضرت موجب شده که بگویند ابوطالب در حال کفر از دنیا رفت، همچنانکه کینه بی مورد اهل سنّت سبب شد که دو فرزند آن حضرت،"” امام حسن و امام حسین علیهما السّلام “"را که دو سید جوانان اهل بهشت هستند بقتل برسانند، تا جایی که اهل سنّت و جماعتی که در کربلا آمده بودند برای کشتن حسین بن علی علیهما السّلام میگفتند: با تو میجنگیم به واسطه بغض و دشمنی که با پدرت علی داریم، برای خاطر کشته شدن بزرگان ما در جنگ بدر و حنین بدست او.
* ملک (با التهاب عجیبی) پرسش نمود، از وزیر دانشمندش
آیا کشندگان حسین بن علی چنین گفته اند؟
وزیر:
بلی، مورّخین نقل کرده اند که چنین گفته اند
* ملک توجهی به عباسی کرد و گفت:
چه میگویی درباره قضیه خالد بن ولید؟
عباسی گفت:
ابوبکر مصلحت چنان دیده که مانع حدّ خوردن خالد شود.
ادامه دارد….
قسمت سی و یکم
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کنفرانس علمای بغداد، قسمت 31