بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
عباسی:
فرض مستقیم به قول شما که عمر خطاکار بود و غصب خلافت را کرده و اینکه حقّ و حقیقت تغییر و تبدیل ساخته، نسبت بابی بکر چه میگویید؟ چرا او را به خلافت قبول ندارید شما شیعیان؟
علوی:
برای چند جهت او را به خلافت قبول نداریم که دو جهت آن را بیان میکنم:
1_اوّل: جسارتی که به ساحت مقدّسه بی بی عالم حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم کرد، با اینکه سیده - زنان عالم (از آدم تا خاتم) است!
2_دوّم اینکه مجرم زانی، خالد بن ولید، را حد نزد
* ملک با تعجّب، پرسید:
خالد مجرم و گناهکار است
علوی
بلی، مجرم و گناهکار است.
* ملک:
جرم و گناهش چه بوده؟
علوی:
جرمش آنست که ابوبکر او را به سوی صحابی جلیل بزرگوار مالک بن نویره، که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بشارت به بهشتش داده، فرستاد و امر و دستورش داد که مالک و قبیله اش را بکشد، خالد با لشکرش به سوی مالک روانه گردید، مالک چون خالد را با لشکری دید، دستور داد به قومش که مسلّح شوند خالد پس از نزدیک شدن، متوسّل به حیله شد و به دروغ قسم یاد کرد که: قصد سوء و بدی ندارد با آنها، بلکه شب را به عنوان مهمان در پیش مالک و قبیله او بسر میبرد و صبح میرود، چون بقصد جنگ با آنها نیامده.
* مالک از گفته خالد اطمینان پیدا کرد، زیرا خالد را - مسلمان میدانست و فکر میکرد که براستی سوگند بخدا یاد میکند، از این جهت خود و قبیله اش اسلحه را بر زمین، گذاشتند و سرگرم پذیرایی آنها شدند، تا اینکه وقت نماز فرا رسید، مالک با قبیله خود مشغول نماز شدند، در این هنگام خالد مکار حیله گر با لشکریانش حمله کردند و مالک و قبیله اش را کشتند و زنانشان را به اسیری گرفتند
خالد روباه صفت همان شب بزور و تهدید با همسر مالک، چون زیبا بود، عمل نامشروع مرتکب شد و دامن پاک زن مؤمنه ای را آلوده ساخت و شب را با عیش و عشرت بسر برد و از اموال مالک و قبیله او غذاهای گرم و خوش طعم پختند و خوردند،
پس از بازگشت به مدینه و مطلع شدن ابوبکر و عمر از رفتار ناشایست خالد با مالک و عمل نامشروع او، عمر خواست خالد را مورد بازخواست و تقاص قرار دهد و حدّ بر او جاری سازد، ابوبکر شدیدا مانع عمر شد و بسختی طرفداری از خالد نمود و با این کمک و همراهی، خون تعدادی از مسلمانان را هدر داد و حدّی از حدود الهی را متروک نمود و قاتل و زناکاری را در پناه خود در حدّ نهایت حفظ و حراست کرد، این بود گناه خالد توسط ابوبکر!
* ملک با حالت نگرانی و بهت زده به وزیر گفت!
ادامه دارد….
قسمت سی ام
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کنفرانس علمای بغداد ، قسمت 30