بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
علوی:
و اگر غصب خلافت نمی کردند ابوبکر و عمر و عثمان از صاحب شرعیش علی بن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام و از حقّش منع نمی کردند و زمام کلیه امور مسلمانان بدست آن حضرت بود به طور حتم و یقین سیره پیغمبر رواج میگرفت و در تمام شئون بمنهاج و راه و روش حضرتش عمل میشد و میدانیم که سبب توجّه مردم بدین مقدّس اسلام میگردید و گروه گروه به اسلام میگرویدند و آنچنان اسلام پیشرفت میکرد که تمام سطح کره زمین را فرا میگرفت و هیچ دینی غیر از دین مقدّس اسلام نبود!
و لکن «و لا حول و لا قوة الا باللّه العلی العظیم، »
چون سید علوی سخن را بدینجا رسانید نفسی عمیق توام با آه و ناله ای که از میان دل پردرد و قلبی آکنده از غم و اندوه بود کشید و از تاسّف و تاثر و غصّه بر اسلام غریب که حکومتهای غاصب انجام داده اند دست بر پشت دست زد
* ملک نگاهی به عباسی کرد و گفت:
در جواب آقای علوی چه میگویی؟
عباسی به عرض رسانید که:
من تا کنون همانند بیان آقای علوی را نشنیده بودم (و بحث نکرده بودم و به فکرم خطور ننموده بود که جوابی داشته باشم)
علوی:
حال که شنیدید و حقّ بر شما و سایرین از هر جهت آشکار شد به طوری که کوچکترین ابهامی برای شما باقی نماند، پس گرایش بحقّ پیدا کنید و خلفای غاصب را رها سازید و پیرو خلیفه بر حقّ شرعی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله علی علیه السّلام شوید
سپس علوی فرمود:
جدّا جای بسی تعجّب است از شما اهل سنّت که فراموش میکنید و رها میسازید اصل را و به فرع متوسّل میشوید و پیروی مینمایید؟
عباسی:
چگونه ما اصل را رها کرده و فرع را گرفته ایم؟
ادامه دارد….
قسمت بیست و هشتم
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کنفرانس علمای بغداد، قسمت 28