بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد
شب دامن خود را برچید و کم کم خورشید سر زد و شاه به راه حل مناسبی دست یافت.
وزیر را فراخواند و گفت: علما و دانشمندان دو طرف را دعوت می کنیم تا به بحث و مذاکره پردازند. ما از بین گفتگوهای آنها، متوجه می شویم که حق با کدامین گروه است.
چنانچه حق با اهل سنت باشد، شیعیان را با سخنان خوش و اندرز و نصیحت نیکو به این راه دعوت می نماییم و با مال و مقام، آنها را بدین مذهب ترغیب می نماییم; همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با کسانی که می خواست قلبشان به اسلام کرایش پیدا کند، رفتار می نمود.
با این کار، خدمت بزرگی به اسلام و مسلمین خواهیم کرد.
_پیشنهاد شما نیکو است; ولی من از فرجام این نشست بیمناکم.
* بیمناکی برای چه؟
_می ترسم شیعیان بر اهل سنت پیروز شوند و استدلال های آنها بر ما برتری یابد و مردم در شک و شبهه واقع شوند.
* آیاچنین چیزی ممکن است؟
_ آری، شیعیان دلیل های قرآنی و حدیثی محکم و استواری بر درستی مذهب و حقانیت عقاید خود در دست دارند.
_کلام وزیر، شاه را قانع نکرد و به وی گفت: راهی جز این نیست که دانشمندان دو گروه را دعوت کنیم تا حقیقت از باطل جدا شود. وزیر یک ماه مهلت خواست تا خواسته شاه را به انجام رساند; ولی شاه نپذیرفت و قرار شد طیّ پانزده روز، نشست برگزار شود.
در این فرصت، وزیر ده نفر از بزرگان علمای اهل سنت را که در تاریخ، فقه، حدیث، اصول و فنّ مناظره سرآمد و بالاتر از دیگران بودند و نیز ده نفر از بزرگان علمای شیعه را دعوت نمود.
این نشست در ماه شعبان، در نظامیه راهی به سوی حقیقت برگزار شد و مقرر شد که دو طرف، شرایط زیر را رعایت کنند:
1_ مناظره از صبح تا شب به جز وقت نماز، غذا و اندکی استراحت، ادامه داشته باشد
2_گفته ها باید مستند به مصادر موثق و کتابهای معتبر باشد نه به شنیده ها و شایعات.
3_گفتگوهای دو طرف نوشته شود.
سرانجام در روز معیّن، ملک شاه با وزیر و فرماندهان لشکرش در جای خود نشستند. علمای سنی در طرف راست و علمای شیعه در طرف چپ وی قرار گرفتند. وزیر که مسئول برگزاری جلسات بود بانام خدا و درود بر پیامبر و آل و اصحاب او، جلسه را افتتاح کرد و گفت: گفتگوها باید مؤدبانه، صادقانه و بدور از فریب کاری انجام شود. هدف شرکت کنندگان، رسیدن به حق باشد نه پیروزی بر طرف مقابل، و به هیچ یک از صحابه پیامبر، اهانت نشود.
در این هنگام ، عباسی، بزرگ علمای سنی گفت:
_ من نمی توانم با کسی مناظره کنم که تمام صحابه را کافر می داند.
علوی، دانشمند بزرگ شیعی که نامش حسین بن علی بود، گفت:
*چه کسانی همه صحابه را کافر می دانند؟
_ شما شیعیان.
*این سخن تو واقعیت ندارد. آیاحضرت علی (علیه السلام) ، عباس، سلمان، ابن عباس، مقداد، ابوذر و دیگران جزء صحابه نیستند؟ آیاما آنها را کافر می دانیم؟
ادامه دارد……
قسمت سوم
کتاب موتمر علما البغداد
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کنفرانس علمای بغداد 3