بسم الله الرحمن الرحیم
کنفرانس علما بغداد!
علوی:
موارد اهلیت و حقّ تقدّم آن حضرت بسیار است،
1….اوّلین: آن تعیین خدا و رسول،
2….دوّم: آنکه آن حضرت اعلم صحابه پیغمبر بود، چنانکه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله میفرمود:
?? اقضاکم علی،” علی در علم قضاوت از همه شما صحابه و امّت بالاتر است”
و عمر بن الخطاب میگفت:
?? اقضانا علی،” داناترین ما در قضاوت علی است “
و نیز رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم میفرموده:
?? انا مدینة العلم و علی بابها"من شهر علم هستم و علی درب آن “
و خود علی علیه السّلام میفرموده:
??علّمنی رسول اللّه الف باب من العلم یفتح لی من کلّ باب الف باب،” تعلیم داد مرا پیغمبر هزار باب علم که از هر باب آن هزار باب علم بروی من گشوده شد.”
و از هر جهت واضح و روشن است که عالم مقدّم بر جاهل میباشد، همچنانکه خدای تعالی میفرماید:
??هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ “آیا اهل علم و دانش با مردم جاهل نادان یکسانند”
3…سوم: اینکه علی علیه السّلام بی نیاز از علم و دانش و نیروی فکری دیگران بود و لکن دیگران بی نهایت محتاج آن حضرت بودند، چنانکه ابوبکر گفت:
??اقیلونی اقیلونی فلست بخیرکم و علی فیکم، “رها کنید مرا زیرا من بهتر از شما نیستم و بهتر از همه علی است که در میان شما است “و عمر بیش از هفتاد موضع در زمان حکومتش اظهار عجز نموده و گفته
??لو لا علی لهلک عمر،” اگر علی نبود عمر هلاک میشد ”
و نیز عمر میگفت
?? و لا ابقانی اللّه لمعضلة لست فیها یا ابا الحسن ” خدا زنده نگه ندارد مرا در مشکلی که برای حل آن تو نباشی ای ابوالحسن (کنیه علی، علیه السلام)” و میگفت:
?? لا یفتینّ احدکم فی المسجد و علی حاضر،” مبادا کسی بیان کند حکم مطلب و مساله و موضوعی را در مسجد و حال آنکه (حلّال مشکلات) علی حاضر باشد”
4…چهارم: آنکه علی بن ابی طالب علیه السّلام کوچکترین نافرمانی خدا را ننموده بود و غیر خدا را نپرستیده، از ولادت تا شهادت سجده بر بت نکرده، لکن ابوبکر و عمر و عثمان مرتکب گناه و نافرمانی خدا شده اند و پرستش غیر خدا ننموده اند و سجده بر بت کرده اند و خدای تعالی میفرماید:
?? لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ،” نیابت من بظالمین نمی رسد “
و از جمله واضحاتست که عاصی و گنهکار ظالم است و اهلیت ندارد ظالم برای رسیدن بمقام نبوّت و خلافت!
5…پنجم: آنکه علی علیه السّلام (طبق شهادت تاریخ) صاحب فکر سلیم و دارای عقلی بزرگ و رایی صحیح که از اسلام سرچشمه میگرفت بود، در حالی که دیگران صاحب رای صحیحی نبودند، بلکه دارای فکری شیطانی بودند، که از ناحیه شیطان به آنان تلقین میشد، چنانکه ابوبکر میگفت:
?? إنّ لی شیطانا یعترینی، “مرا شیطانیست که به من کمک میکند و راههایی را نشان میدهد و تلقین مینماید”
ادامه دارد….
قسمت بیست و سوم
___________________________
#راهی_به_سوی_حقیقت
___________________________
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
کنفرانس علمای بغداد، 23