کعبه میزبان مادرش در سیزده رجب.
جماعتى از قبیله بنى العزّى در برابرخانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد و به حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام آبستن بود و او را درد زائیدن گرفته بود.
پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت:
پروردگارا! من ایمان آوردهام به تو و به هر پیغمبر و رسولى که فرستاده اى و به هر کتابى که نازل گردانیده اى و تصدیق کردهام به گفته هاى جدّم ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا کرده او است.
پس درخواست مى کنم از تو به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و به سخن گفتن خود مونس من گردیده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است که آسان کنى بر من ولادت مرا.
عباس و یزید بن قعنب گفتند که چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوارِ عقب کعبه شکافته شد.
فاطمه از آن رخنه داخل خانه شد و از دیده هاى ما پنهان گردید. پس شکاف دیوار به هم پیوست به اذن خدا. ما چون خواستیم درِ کعبه را بگشاییم، چندان که سعى کردیم در گشوده نشد و دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده. ️
فاطمه سه روز در اندرون کعبه ماند. اهل مکّه در کوچهها و بازارها این قصّه را نقل مى کردند و زنها در خانهها این حکایت را یاد مى کردند و تعجب مى نمودند تا روز چهارم رسید.
پس همان موضع از دیوار کعبه که شکافته شده بود دیگر باره شکافته شد و فاطمه بنت اسد بیرون آمد و فرزند خود ️اَسَداللّه الغالب، على بن ابى طالب علیه السّلام ️را در دست خویش داشت و مى گفت:
اى گروه مردم! به درستى که حق تعالى برگزید مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده که پیش از من بوده اند؛
زیرا که حق تعالى برگزید آسیه دختر مزاحم را و او عبادت کرد حق تعالى را پنهان در موضعى که عبادت در آنجا سزاوار نبود مگر در حال ضرورت یعنى خانه فرعون؛ و مریم دختر عمران را حق تعالى برگزید
و ولادت حضرت عیسى علیه السّلام را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشک را جنبانید و رُطَب تازه از براى او از آن درخت فرو ریخت و حق تعالى مرا بر آن هر دو زیادتى داد و همچنین بر جمیع زنان عالمیان که پیش از من گذشته اند.
زیرا که من فرزندى آوردهام در میان خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوهها و طعامهای بهشت تناول کردم.
? منتهی الامال، 1/343.
کعبه میزبان مادرش