چند الحمدلله نابجا گفتم!
چقدر الحمدلله گفتیم آن هم نا بجا! ! ! !
عارفی سی سال، مرتب ذکرمی گفت؛
استغفر الله… استغفرالله…
مریدی به او گفت؛
چرا این همه استغفار میکنی،
ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد؛
سی سال استغفار من ،به خاطر یک الحمدالله نابجاست!
چرا که:
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته…
پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: حجره شما نسوخته،
گفتم: الحمدالله…!
معنی آن این بود که مال من نسوزد،
مال مردم، ارتباطی به من ندارد!
آن الحمدالله…
از روی خود خواهی بود، نه “خدا خواهی"!!
چقدر از این الحمدلله ها گفتیم
و فکر کردیم …
که “شاکر” هستیم؟!!
#مدرسه_علمیه_نرجسیه_سنجان