چرا زلزله قابل پیش بینی نیست؟
میگویند پیشرفت علم، انسان را از خدا بی نیاز کرده.
به این شکل که انسانِ قدیم، علت پدیده هایی را که نمیدانست، به خدا نسبت میداد. باران و سیل و طوفان را انسان ناشی از خشم و غضب یا خوشحالی خدا میدانست. مردم مصر باستان وقتی که رود نیل خروشان میشد، بچه های خود را قربانی میکردند تا خشم خدا کم شود و نیل آرام بگیرد!
به همین دلیل اگوست کنت جامعه شناس معروف فرانسوی دوره انسان قدیم را دوره الهیاتی یا دوره طفولیت انسان میداند. و دوره جدید را دوره علم و دوره بلوغ انسانها میداند. در این دوره دیگر انسان میداند علت پدیده های طبیعی، امور طبیعی است، نه خشم و خشنودی خدا!
با این حال چرا هنوز زلزله قابل پیش بینی نیست؟ چرا وضعیت آب و هوا قابل پیش بینی نیست؟ چرا بیماری های وراثتی قابل پیش بینی نیست؟ چرا رنگ چشم نوزاد قابل پیش بینی نیست؟ چرا راز پیری انسان کشف نشده؟ چرا مرگ قابل پیشگیری نیست؟
برای این سوالات دو جواب وجود دارد:
1. جواب اول این است که پیشرفت علم در آینده مسئله را حل خواهد کرد. همانطور که برای انسانِ 400 سال پیش، افتادن سیب از بالا به پایین (وبطور کلی هر نوع نیروی گرانشی بین دو جسمی که باهم فاصله دارند)، چیزی شبیه معجزه بود، ولی بعد از نیوتن راز آن کشف شد، پیش بینی زلزله هم بعدا میسر خواهد شد.
2. جواب دوم این است که این مسائل یا لااقل برخی مسائل انسان، به هیچ وجه با پیشرفت علم حل نخواهد شد. جنس برخی مسائل بگونه ای است که ربطی به پیشرفت علم ندارد.
پاسخ اول به نظر منطقی تر میرسد و با تاریخ علم و تجربه بشریت هم سازگارتر است.
اما واقعیت این است که تا قبل از نظریه های جدید در فیزیک، ریاضیات، زیست شناسی و عصب شناسی ، کفه ترازو به نفع پاسخ اول بود، ولی الان پاسخ دوم بر اولی می چربد.
در فیزیک، نظریه کوانتم میگوید پدیده های کوانتمی رفتار ثابت و به اصطلاح موجبیتی ندارند. و مسئله اینجاست که فیزیک، سطح کوانتم را بنیادین ترین سطح طبیعت میداند، پس کل طبیعت رفتارش احتمالاتی است و این (به تفسیر استاندارد یا کپنهاگی) ناشی از نقص علم ما نیست بلکه علی الاصول این گونه است.
در ریاضیات نظریه آشوب (chaos theory) رفتار سیستم های دینامیکی غیرخطی مثل آب و هوا و رفتار گسل های زمین که منجر به زلزله میشوند را مطالعه کرده است. این نظریه میگوید رفتار این سیستم ها بسیار عجیب و غیرقابل پیشبینی است. یک تغییر بسیار کوچک در شرایط اولیه این سیستم ها، منجر به تغییری عظیم در نتایج شود. مثلا پر زدن یک پروانه در برزیل میتواند منجر به یک طوفان در تگزاس شود! به همین دلیل به این تغییرات اثر پروانه ای هم میگویند.
در زیست شناسی، غیر از زیست شناسی تکاملی که شامل انتخاب طبیعی و حرکت رندمی است و این رندمی بودن حرکت ژن ها، اجازه پیشبینی را نمیدهد، سیستمهای بسیار پیچیده ای کشف شده است مثل سیستم انعقاد خون ویا عملکرد چشم ها، که پیچیدگی آنها غیرقابل تقلیل و توضیح است.
و در عصب شناسی در بعضی آزمایش ها و تحقیقات به وجوهی از “آگاهی” انسان پی برده اند که به هیچ وجه قابل توضیح با عصب شناسی فیزیکالیستی نیست. مثلا کشف نوعی ادراک بینایی در برخی کورهای مادر زاد که به آن کوربینی یا blindsight گفته میشود و کارهایی که فیلسوفان ذهن در تبیین غیرعینیتی (سابجکتیو) بودن آگاهی انسان انجام داده اند و..
خب اگر پاسخ دوم صحیح باشد و راز بعضی پدیده ها با پیشرفت علم هم کشف نشود، چه کسی و چه چیزی عامل آنهاست؟ اینجاست که پای خدا به میان می آید. بسیاری از فلاسفه و دانشمندان و الهیدانان، “خدا را بهترین توضیح” (best explanation) برای این پدیده های علمی میدانند.
هرچند خود نحوه مداخله و اثرگذاری خداوند به عنوان یک امر غیرفیزیکی در سطح امور فیزیکی، مسئله مهم دیگری است، ولی از اصل امکان مداخله خداوند و بسته نبودن دست او در طبیعت میتوان امروزه راحت تر دفاع کرد.
همین است که قران می فرماید، خداوند هم در آسمان خدایی میکند و هم در زمین..
وَهُوَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ إِلهٌ وَفِی الْأَرْضِ إِلَـٰهٌ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ (84-زخرف)
چرا زلزله قابل پیش بینی نیست؟